-
اروپا و اسلام: تجربیات دوجانبه و آینده
پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۴ ساعت ۴:۳۰
دلوارحسین سایت عملیات روانی- اسلام برای غرب تازگی ندارد. اغلب از سال 711 میلادی به عنوان زمان ورود مسلمانان از شمال آفریقا به اسپانیا یاد میشود. با وجود این، احتمالاً نخستین ارتباط رسمی زمانی برقرار شدکه پیامبر اسلام(ص) در سال 628 میلادی ابن خلیفه، قاصد خود را به جانب هراکلیوس فرستاد. از آن زمان، مسلمانان به شکلی
دلوارحسین سایت عملیات روانی- اسلام برای غرب تازگی ندارد. اغلب از سال 711 میلادی به عنوان زمان ورود مسلمانان از شمال آفریقا به اسپانیا یاد میشود. با وجود این، احتمالاً نخستین ارتباط رسمی زمانی برقرار شدکه پیامبر اسلام(ص) در سال 628 میلادی ابن خلیفه، قاصد خود را به جانب هراکلیوس فرستاد. از آن زمان، مسلمانان به شکلی با اروپا در ارتباط بودهاند. در حقیقت، منصفانه است که اسلام را در بخش عمدهای از تاریخ آن پدیدة اروپا بنامیم – حدود 800 سال از تمدن مسلمانان در اسپانیا و بیش از 250 سال در سیسیل بوده است. با استقرار جوامع مسلمان اروپایی، نقاط تلاقی دیگری نیز به وجود آمد – حضور مختصری در جنوب فرانسه، جنگهای اتریش و البته جنگهای صلیبی. تاریخ معاصر جهان، شاهد دسترسی اروپا به سایر نقاط دنیا از طریق استعمار و سپس ورود مهاجران مسلمان به اروپا برای یافتن شغل و زندگی بهتر بوده است. اسلام و اروپا برای داشتن درک بهتر و روشنتری از یکدیگر باید توجه داشته باشند که تاریخ اسلام و اروپا تنها تصویری از تیرگی و ناامیدی نیست، بلکه سرشار از نمونههای تبادل دانش، توسعة دوجانبه و همکاری است. محققان اروپایی در شرایط کنونی پذیرفتهاند که تمدن اسلامی تأثیر فوقالعادهای بر شکلگیری اروپا داشته است: همچون نقش ابن خلدون در روانشناسی و تاریخ، زکریای رازی و ابنسینا در طب و خوارزمی در ریاضیات. ریشه واژههایی از قبیل الکل، شیمی و جبر ریشه ی اسلامی دارد . سفر اروپاییان به مراکز آموزشی کوردوبا، تولدو و گرانادا در بخش مسلماننشین اسپانیا، همگی گواه نقش مسلمانان در شکلگیری اروپا هستند. خرد یونانیان قدیم مانند نوشتههای ارسطو، اقلیدس، گاله، ارشمیدس و سایرین که به عربی و بعدها به لاتین ترجمه شد، توسط اعراب و ایرانیان حفظ و تفسیر شده است در حقیقت، زبان عربی یکی از زبانهای باستانی اروپایی محسوب میشود. به گفتة مونتگومری وات: « به تدریج فرهنگبرتر اسلامی از طریق روابط تجاری و حضور سیاسی در اسپانیا و سیسیل، راه خود را به درون اروپای غربی باز کرد. با وجود آن که اروپای غربی با امپراتوری بیزانس در ارتباط بود، از فرهنگ مسلمانان بیشتر از بیزانسیها تأثیر پذیرفت. با آگاهی کامل از تجربه، تفکر و نوشتههای عرب، متوجه میشویم که بدون وجود اسلام دانش و فلسفه اروپا پیشرفت نمیکرد. اروپای امروز امروز و درآغاز هزاره جدید، یادآوری همکاری تاریخی مثبت اسلام و اروپا بیش از هر زمان دیگری دارای اهمیت است. امروزه حدود 10 میلیون مسلمان در اروپای غربی به سر میبرند. در دهة 90 میلادی شاهد افزایش چشمگیر تعداد مسلمانان اروپا بودیم . توسعه تشکیلات مسلمانان بسیار سریع است و تعداد مساجد بسیار افزایش یافته است. همچنین جریان دایمی گرویدن اروپاییان به اسلام محسوس است و اسلام به محور مباحث داغی تبدیل شده است: آیندة مسلمانان در اروپا چه خواهد بود؟ آیا آنها ستون پنجم هستند؟ آیا آنها منبع بنیادگرایی در اروپا هستند؟ آیا آنها تهدیدی هستند که پیش از به خطر انداختن ثبات اروپا نیازمند کنترل و همگون شدن هستند؟ خوشبختانه، دل مشغولی مردم اروپا چنین مسایلی نیست. به هر حال، بسیار روشن است که بیاعتمادی قابل ملاحظهای چه از جانب مسلمانان وچه از جانب بعضی عوامل داخل اروپا حکمفرماست. فرانکیز لئوتارد، در زمان احراز پست وزارت دفاع فرانسه، اظهار داشت: «امروزه خطر بنیادگرایی اسلامی کمتر از خطر نازیسم نیست.» فرضیهها هانتینگتون نیز با وجود آنکه رد شده است، اما همچنان پیروان سرسخت خود را دارد. به نظر میرسد که ترس از اسلام در سرتاسر اروپا در حال افزایش است. در سطحی جامعتر لرد تبیت، رییس سابق حزب محافظه کار انگلیس میافزاید: «نمیتواند چند فرهنگ مختلف در یک جامعه وجود داشته باشد؛ هر جامعه یک فرهنگ دارد و دیدگاه چند فرهنگی، مقولهای تفرقهانگیز است.» اگرچه چنین عقایدی ممکن است همواره بحث روز نباشند، اما تأثیر مهم آنها برجوامع اقلیت مشهود است. ا ین امر میتواند در بین کسانی که ذهنیت دوران استعمار را دارند نوعی گرایش تدافعی ایجاد کند. به استثنای چند کشور، ظاهراً اروپا هنوز اسلام را نشناخته است. البته وجود اسلام در اروپا یک حقیقت است، اما شناخت رسمی آن بردیدگاه، سرمایهگذاری، موقعیت و مسایل دیگرتأثیرگذار خواهد بود. اروپای غربی الگوهای بسیار متفاوتی برای برخورد با اسلام طرح کرده است. اتریش، اسپانیا و بلژیک اسلام را به عنوان دین رسمی شناسایی کردهاند. سوئد مادامی که مسلمانان در قالب مؤسساتی کوچک موجودیت داشته باشند، در فعالیتهای معینی مایل به سرمایهگذاری است. در فرانسه هیچ یک از مذاهب رسماً شناسایی نشدهاند. تصویب قانون َLaicite در سال 1905، انجام هر نوع اعمال مذهبی را در مکانهای عمومی ممنوع اعلام کرد. برپایه همین قانون بود که حجاب ممنوع اعلام شد. اما این نکته حائز اهمیت است که از قدیم رسم بوده رییس جمهور فرانسه در قصر نوتردام دفن شود و کلاههای یهودی مجاز باشد. بنابراین به نظر میرسد تعبیری غیررسمی و انعطافپذیر از قانون اجرا میشود. آلمان هنوز نپذیرفته که کشوری مهاجرپذیر است و هنوز مهاجران را حتی بعد از گذشت سه نسل کارگران مهمان مینامد. انگلیس، با وجود این که اسلام را رسماً به رسمیت نشناخته، خود را با تنوع اقلیتها سازگار کرده و وجود آنها را پذیرفته است. چهرة اسلام طی تعامل طولانی مدت اروپا و اسلام، بسیاری از تصورات منفی دربارة اسلام شکل گرفت که بعضی انگیزه سیاسی داشته و بعضی نیز به اختلافات مذهبی باز میگشت. در قرون وسطی تصور براین بود که مسلمانان حضرت محمد(ص) را میپرستند یا این که پیامبر ساحر و ضد مسیحی است. اسلام به عنوان دین دروغ و تحریف کننده حقیقت معرفی شده بود. علاوه برآن، اسلام از دید آنان دین خشونت بود که به کمک شمشیر گسترش یافته بود و مسلمانان مردمی بودند که دل مشغولیشان تمایلات نفسانی و خودخواهی بود و زنا و همجنسگرایی را با ایمان توجیه میکردند. بسیاری از این عقاید برای متحد کردن مسیحیان و به راهانداختن جنگهای صلیبی و نیز برای این که نشان دهند مسلمانان در جهل به سر میبرند ساخته و پرداخته شدند، از اینرو لزوم تغییر کیش یا جنگ با آنان را موجه جلوه میدادند. شایان ذکر است که حتا امروز نیز بعضی از آن تصورات به علاوه دیدگاههای جدید هنوز وجود دارند. آیا اسلام یک تهدید محسوب میشود؟ برای لحظاتی شرایط اسلام در جهان امروز را در نظر بگیرید. مشاهده میکنیم که مسلمانان در دو وضعیت کلی به سر میبرند. نخست به عنوان اقلیتی در کشورهای غربی، چین و نظیر آن، و دوم در کشورهایی که مسلمانان اکثریت را تشکیل میدهند. در مورد وضعیت نخست، تصور این که این گروه اقلیت تهدیدی برای اروپا و غرب به شمار آیند، بسیار دشوار است زیرا خود این اقلیتها از جامعهای که در آن زندگی میکنند بیم دارند. یقیناً ارزشهای فرهنگی و مذهبی و نیز هنجارهای نژادی مهاجران در نسل دوم و سوم بسیار کمرنگتر شده است. چنین اقلیتهایی آنقدر مشغله دارند که نمیتوانند تهدیدی برای جامعهای که در آن زندگی میکنند به وجود آورند. نگاهی به جهان اسلام، نشان میدهد که دولتها تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. 56 کشور مسلمان وجود دارد، اما بیشتر آنها جزء کشورهای در حال توسعه - یا تا همین اواخر جهان سوم - میباشند و به صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و کشورهای پیشرفته مقروض هستند. آنان همواره در تلاش برای رسیدن به فناوری پیشرفته جهان غرب هستند و تأثیر رسانههای غرب و روند جهانیسازی بر آنها مستولی شده است. بعضی دارای معادن یا منابع نفتی یا هستهای خام هستند اما روابط سیاسی حاکم به گونهای است که معمولاً استفاده از این منابع به هر شکلی که در تضاد با منافع غرب باشد، بسیار دشوار است؛ جنگ خلیجفارس گواهی براین ادعاست. از جنبه دیگری نیز میتوان به قضیه نگریست: با وجود این که رژیم اشغالگر قدس در بین مجموعهای از کشورهای مسلمان قرار دارد و به نظر نمیرسد که هیچ کدام از حضور آن راضی باشند، اما هیچ یک از این کشورها آنقدر قوی یا مستقل نیستند که بتوانند خطری برای این رژیم ایجاد کنند. وقایعی که در بوسنی روی داد، احساسات مسلمانان سراسر جهان را جریحهدار کرد اما جامعه بینالمللی مسلمانان قادر به تأثیرگذاری سیاسی جدی نبود. تنها کمکی که توانستند انجام دهند، جمعآوری پول برای سازمانهای خیریه بود. در این صورت، چگونه ممکن است چنین جامعهای بتواند تهدیدی جدی برای قدرت تثبیت شده غرب ایجاد کند؟ مسلمانان در اروپای امروز؟ در شرایط کنونی، جامعة مسلمان که جامعهای بسیار جوان است (در بریتانیا تخمین زده شده 75% از مسلمانان زیر 35 سال هستند) مشکلات خاص خود را دارد. تعداد زیادی از جوانان با بحران هویت مواجهند که میان فرهنگ پدران و فرهنگ حاکم بر محیط زندگیشان شکاف ایجاد کرده است. از این لحاظ است که اسلام درون اروپا باید احیا شود. مسلمانان اروپا در معرض دست کم سه موج مهم خودآگاهی قرار داشتهاند. نخستین موج در دهة 70 میلادی و وقوع انقلاب اسلامی ایران بود که برمسلمانان جهان،حتّا آنهایی که در اروپا زندگی میکردند بدون توجه به موضع آنان در قبال انقلاب ایران، تأثیر مهمی گذاشت و این یکی از نشانههای قدرت گرفتن اسلام بود. دوم، کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی در سال 1989 بود که بسیاری از مسلمانان انگلیس و به ویژه جوانان را به مکاشفه عمیق درونی و پرسش دربارة نقششان در جامعهای که ظاهراً به ایمان و حقوق آنها وقعی نمینهاد، ترغیب کرد. مسأله حجاب نیز تأثیر مشابهی در سایر کشورهای اروپایی داشته است. سومین موج، جنگ خلیج فارس، بوسنی و سایر رویدادهای سیاسی اخیر است که جنبش عظیمی درون جامعه مسلمانان به وجود آورده است. امروزه، به نظر میرسد که جایگاه اهداف تغییر کرده است. زمانی که عراق به ایران حمله کرد، مسلح کردن صدام امری منطقی به نظر میرسید، اما زمانی که به کویت حمله کرد باید جلوی او گرفته میشد. با وجود این، صربها مجاز بودند که بوسنیاییها را قتل عام کنند. انتخابات قانونیالجزایر بهنام حمایت از دموکراسی لغو شد، اما ارتش ترکیه با خودخواهی در فرآیند دموکراتیک دخالت کرد وبه آن اجازه داده شد تا سیاستمداران آن کشور را به گروگان بگیرد. زمانی که آمریکا از افغانستان در برابر روسیه حمایت میکرد، نیروهای آنها آزادگر نامیده شدند، اما وقتی مردم فلسطین برای استقلال میجنگند، تروریست نامیده میشوند. تصویر اسلام هنوز معادل خشونت وترور است که ریشه در جهاد دارد، اگرچه شاید تمامی اقدامات جهادگران در طول یکصد سال گذشته مبارزات دفاعی برای کسب آزادی و حق تعیین سرنوشت بوده است. هنگامی که بمبی در قاره منفجر میشود به نظر کاملاً منطقی میرسد که گزارشگری در برادفورد جوان مسلمانی را در خیابان متوقف کرده و نظر او را دربارة موضوع جویا شود، اما هیچ کس به این فکر نمیکند که از یک مصری دربارة درگیریهای ایرلند شمالی سؤال کند. در نتیجه این امر باعث ایجاد ناامیدی شده و با نوعی حس انزجار و وازدگی در بین مسلمانان همراه میشود. بعضی از مؤلفههای بیداری اسلامی متأثر از این تمایل به وازدگی و خشم هستند و نکوهش غرب و تمام چیزهای غربی راهی برای بروز آن است. با وجود این، بیداری اسلامی واکنشی تماماً منفی نیست، بلکه حرکتی مثبت بهسوی خودشناسی است و در حقیقت از دیدگاه تعداد فراوانی از جوانان، فرصتی برای کشف فرهنگی غیر از فرهنگ پدرانشان- فرهنگی اسلامی اروپایی – است. این امر از طریق کنار گذاشتن ضمائم عربی یا آسیایی فرهنگ اسلام و بازگشت به اصول اساسی آن و استفاده از این اصول در محیط اروپایی محقق میشود. این پروسه برای اروپا قابل اطمینان است زیرا حاصل آن افرادی است که از هویت خود مطمئن هستند: آنها مسلمانان اروپایی میباشند. آنها میخواهند در آیندة اروپا سهیم باشند و اروپایی بهتر برای خود وفرزندانشان بسازند. به گفتة خورشید احمد: «اسیر گذشته بودن، یک تراژدی است.» مسلمانان به معنای دقیق کلمه، نیازمند پرداختن به بعضی مسایل درون جوامع خود هستند. همانگونه که مسلمانان ادعا میکنند اسلام دین انعطافپذیری است، لازم است بدانند که اروپا نیز انعطافپذیر است. بسیاری از اروپاییان آمادگی آن را دارند که با مسایل مسلمانان منصفانه، اگر نه دلسوزانه، برخورد کنند. علاوه برآن، ذکر این نکته ضروری است که مبارزه جنبشهای اسلامی در برابر اروپا یا غرب نیست، بلکه فرآیندی اجتماعی و در جهت پیشرفت خودشان است همانطور که حسن التورابی میگوید: «دل مشغولی ما غرب نیست، ما نگران دوبارهسازی ساختار اجتماعی خود از طریق تحریک فکر و روحمان هستیم و مادامی که سیاست غرب علیه اسلام نباشد، ما غرب را دشمن خود نمیدانیم.» ارتباط با اروپا سبب شده است تا مسلمانان دانش خود را ارتقا دهند. درحقیقت درحالی که به خود افتخار میکنیم اروپاییان اندولس از ما چیزهای زیادی آموختند، لازم است قدرشناس از این بابت باشیم که در حال حاضر مسلمانانی در دانشگاههای آکسفورد، کمبریج و لندن مشغول تحصیل هستند. بسیاری از جنبشهای تحولگرا، ایده، روش و حتا ساختارخود را از الگوهای غربی گرفتهاند. مواجهه با اروپای امروز، مسلمانان را وادار به پذیرش مسایلی از قبیل دموکراسی، کثرت گرایی، نقش و موقعیت زنان، مفاهیم «دارالحرب» و نظیر آن ساخته است. در حقیقت نگرش جهانی مسلمانان در حال تغییر است. در سال 1992، در سمیناری فقهی که با موضوع «مسلمانان در غرب» در فرانسه برگزار شد، گروهی از دانشمندان برجسته مسلمان به طرح بعضی اشکالات پرداختند. یکی از ایرادهایی که آنها دربارة مفاهیم «دارالحرب» و «دارالاسلام» مطرح میکردند این بود که ویژگی بنیادی دارالاسلام امنیت است، اما چگونه میتوان جهان اسلام را دارالاسلام نامید وقتی خودکامگی و شکنجهگری از سوی برخی افراطیون حتا در مورد دانشمندان مسلمان و فعالان اعمال میشود؟ آینده آموختن روش درک متقابل و در نتیجه زندگی مسالمتآمیز آسان نخواهد بود و در حقیقت فرآیندی ظریف است اما راه دیگری وجود ندارد. تصورات منفی طی قرنها شکلگرفتهاند و برای تغییر آنها زمان زیادی لازم است. اروپا و اسلام هر دو نیازمند درک بهتری از خود برای داشتن درک بهتری از یکدیگر هستند زیرا تصورات خود و دیگری تأثیر دوجانبهای ایجاد میکند. بزرگترین مسؤولیت به عهده اکثریت، یعنی جامعة میزبان اروپا است. اقلیتها به دو روش متفاوت میتوانند در این امر شرکت داشته باشند: 1- تنوع فرهنگی میتواند مددرسان و حتا قابل ستایش باشد وقتی اقلیتها احساس کنند جامعه آنها را پذیرفته و در نتیجه نسبت به جامعه متعهد میشوند. 2- تنوع میتواند با طغیان، سرکوب یا همگونی اجباری نادیده گرفته شود و از بین برود. حالت اول روش کثرتگرایی است و به نظر معقولترین رویکرد میآید. هرگونه تلاشی برای از بین بردن هویت مسلمانان در بلند مدت مشکلات بیشتری را به وجود خواهد آورد. کافیست به تفاوتهای میان مسلمانان فرانسه و انگلیس نظری بیافکنیم تا تأثیر الگوهای متفاوت را مشاهده کنیم. درست است که تاریخ فرانسه و الجزایر مانعی مهم محسوب میشود، اما قانون Laicite فرانسه و مفاهیم پیوستگی فرهنگی نیز بار عظیمی برجامعة مسلمان این کشور تحمیل میکند. هدف این است که از تشکیل محلههای فقیرنشین و جزیرةای جلوگیری شود اما نتیجه آن اقلیتی است که احساس میکنند همواره مورد تهدید واقع شده و در حاشیه قرار دارند به نحوی که حتا نمیتوانند خود را افرادی فرانسوی به حساب آورند. امروزه مسلمانان فرهنگی متفاوت را معرفی میکنند، اما لازم است به خاطر داشته باشیم که آن فرهنگ نتیجة فرآیندهایی پویا است و هرگز ساکن نمیباشد. آیا مسیحیت زمانی پدیدهای شرقی نبوده که به مرور زمان در جامعة غرب جا افتاده است؟ اکنون واژههایی مانند کباب، پیتزا و همبرگر در فرهنگ انگلیسی جا افتادهاند در حالی که اصالتاً انگلیسی نیستند. جوامع مسلمان بهطور سنتی به صورت جمعی بودهاند. تعالیم اسلامی به انسان خاطر نشان میکنند که اختلاف در زندگی عاملی طبیعی و مثبت است و مردم از طریق آن باید به همپیوسته و از یکدیگر بیاموزند. [ای انسان! ما شما را از جنس زن و مرد آفریدیم و در قومها و نژادهای مختلف قرار دادیم، تا یکدیگر را بهتر بشناسید. به درستی که بهترین شما نزد خدا آگاهترین شماست.] (سورة حجرات، آیة 49) [و اگر خدا اراده میکرد، قطعاً میتوانست شما را تنها بیافریند.] (سورة مائده، آیة 48) بنابراین، کثرتگرایی راه را برای اروپایی قدرتمند، با ثبات و صلحآمیز در آینده هموار میکند. لازم است مسلمانان با سایرملل، بدون در نظر گرفتن مذهبشان، متحد شوند تا بتوانند برای زندگی بهتر تلاش کنند، درست همانگونه که حضرت محمد(ص) به پیمان «حلف الفضول» پیوست. شقّ دیگر کثرتگرایی، تدارک و آمادگی برای نوعی برخورد تمدنها یا از بین بردن یک طرف میباشد که فاجعهای دردناک هم برای اروپا و هم برای اسلام است. در حقیقت، از دست دادن فرصتها بسیار غمانگیز خواهد بود.
مقاله
نام منبع: اسلام آنلاین
شماره مطلب: 615
دفعات دیده شده: ۱۷۸۵ | آخرین مشاهده: ۲ هفته پیش