Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • شبکه ترور صهیونیسم - بخش اول
    سه‌شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۴ ساعت ۱۴:۴۵

    سایت عملیات روانی- این مقاله با استناد به پیشینه و اقدامات جنایی گروه‌های تروریستی صهیونیستی (یهود) به ویژه اتحادیه دفاع یهود (JDL) به نگارش درآمده است. در این نوشتار بر ترور خصوصاً قتل « جنایت‌کاران اندیشه» که داستان یهودکشی و قتل عام شش میلیون تن از آنان در خلال جنگ جهانی دوم را زیر سؤال می‌برند، تأکید خاصی شده است. تروریست‌های صهیونیست آشکارا ضمن ارائه ایدئولوژی سلطه‌طلبانه و خودبینانه یهودی آمادگی خود را برای سرکوب مخالفان بیان می‌دارند. آ

    سایت عملیات روانی- این مقاله با استناد به پیشینه و اقدامات جنایی گروه‌های تروریستی صهیونیستی (یهود) به ویژه اتحادیه دفاع یهود (JDL) به نگارش درآمده است. در این نوشتار بر ترور خصوصاً قتل « جنایت‌کاران اندیشه» که داستان یهودکشی و قتل عام شش میلیون تن از آنان در خلال جنگ جهانی دوم را زیر سؤال می‌برند، تأکید خاصی شده است. تروریست‌های صهیونیست آشکارا ضمن ارائه ایدئولوژی سلطه‌طلبانه و خودبینانه یهودی آمادگی خود را برای سرکوب مخالفان بیان می‌دارند. آنها با داشتن سوابق مستندی از جرم و جنایت و تحجر (تعصب‌گرایی)، می‌توانند برای جامعه ما و همه افراد، اعم از مردان و زنانی که همواره حامی آزادی هستند خطری جدی باشند. میرکاهان و «اتحادیه دفاع یهود» مهم ترین تشکل غیردولتی و تروریستی صهیونیست، «اتحادیه دفاع یهود» نام دارد که فعالیت‌های جنایی وسیعی را صورت داده است. FBI نیز بارها آن را به عنوان یک گروه تروریستی جنایی معرفی کرده است. JDL در سال 1968 توسط «خاخام میرکاهان» بنیان نهاده شد. مارتین دیویدکاهان در سال 1932 در بروکلین نیویورک متولد شد. وی پسر ارشد یک خاخام ارتدوکس و عضو جنبش اصلاح طلبانه «زئویابوتینسکی» افراطی صهیونیست ، بود. یابوتینسکی و دیگر سران این جنبش هنگامی که مارتین (میر) یک پسر بچه بود، فعالیت های خود را در منزل وی (کاهان) صورت می‌دادند. کاهان در جوانی به عضویت جنبش «بتار» که یک جنبش سلطه‌طلب یهودی بود درآمد. این جنبش در سال 1925 به دست یابوتینسکی بنیان نهاده شد. وی اولین بار در سال 1947 در سن 15 سالگی به خاطر رهبری گروهی از جوانان «بتار» در حمله به ارنست بوین وزیر خارجه بریتانیا بازداشت شد. (یادداشت 1) دو تن از فعال ترین پیروان یابوتینسکی که به ریاست گروه‌های ترور صهیونیستی درآمده و از این راه به سوء شهرت رسیده بودند، بعدها به سمت نخست‌وزیری اسراییل رسیدند. مناخیم بگین که زمانی ریاست گروه ایرگان را به عهده داشت و «اسحاق شامیر» که رییس گروه Lehi (گروه Stern) بود. برای مثال شامیر نقش مهمی در قتل لرد موین فرستاده‌ی خاورمیانه ای بریتانیا در نوامبر 1944 وتوطئه قتل کنت فولکه برنادوت، میانجی سوئدی صلح سازمان ملل در سپتامبر 1948 داشت. (یادداشت 2) کاهان برای مدتی در دهه 1960 زندگی مخفی در پیش گرفت. وی تحت نام «میخاییل کینگ» زندگی و کار می‌کرد و این هویت را حتا از همسرش مخفی نگه می‌داشت. وی طی این دوره برای CIA و FBI کار می‌کرد. او به عنوان عضو FBI در حزب راستگرای جان بیرچ و همین طور در بعضی گروه های دانشجویی چپگرا به جاسوسی پرداخت. کاهان با هویت میخاییل کینگ و ظاهری غیر یهودی، با بعضی از زنان جوان که از میکده‌های نیویورک انتخاب می‌کرد رابطه داشت. یکی از این زنان گلوریا جین دی آرجینو نام داشت که یک مدل 22 ساله ]غیر یهودی[ بود و با نام «استله ایوانز» کار می‌کرد. آنها بعد از آشنایی در سال 1966 سریعاً با هم صمیمی شدند. کاهان که هرگز هویت واقعی خویش را فاش نکرد، بعدها به وی پیشنهاد ازدواج داد. چند هفته بعد که روابط آنها به هم خورد، گلوریا با انداختن خود در رودخانه ایست ریور اقدام به خودکشی کرد و دو روز بعد (همزمان با جشن 34 سالگی کاهان) فوت کرد. (یادداشت 4) زندگی کاهان در سال 1968 یعنی هنگامی که او با چند تن از هم دانشگاهی‌های خود «اتحادیه دفاع یهود» را تأسیس کرد، دچار تحولات چشمگیری شد. این اتحادیه با شمشیرهای آخته و شعارهای تحریک کننده به سرعت توانست توجه رسانه‌های جمعی را به خود جلب کند. وی از احساسات فزاینده ضد سیاهان در میان یهودیان منطقه نیویورک سوء استفاده می‌کرد. (یادداشت 5) وی و سازمان جدیدش پشتیبانی و کمک قابل ملاحظه ای از سوی دو متحد قدرتمند یعنی حزب راستگرای «هروت» اسراییل و مافیای نیویورک دریافت کردند . اتحادیه دفاع یهود بین دسامبر 1969 و اوت 1972 – با حمایت قابل ملاحظه ای از سوی حزب هروت اسراییل به رهبری مناخیم بگین، افسران ارشد سرویس مخفی موساد و بعضی تجار ثروتمند و یهودی آمریکایی – حملات متعددی علیه دیپلمات‌های شوروی و دیگر اهداف این کشور در ایالات متحده صورت داد. هدف اتحادیه ابراز توجه و لطف و ترحم به یهودیان شوروی و تخریب روابط آمریکا و شوروی سابق بود. (یادداشت 6) کاهان و تعدادی از اعضای اتحادیه در 12 ماه می 1971 به اتهام تهیه مواد منفجره از سوی پلیس فدرال بازداشت شدند. وی یک روز بعد به همکاری با یک گروه تحت فرمان ژوزف کلمبو که رییس «سندیکای جنایی کلمبو» بود و سابقه قتل نیز داشت اعتراف کرد. یاییر کولتر روزنامه نگرا اسراییل در زندگینامه کاهان به عنوان بنیانگذار JDL می‌نویسد: «کاهان کمک‌های قابل ملاحظه‌ای از مافیای نیویورک دریافت نموده است.» روابط بین کاهان و رییس ]مافیای[ نیویورک تا زمان قتل کلمبو در سال 1971 بسیار گرم و نزدیک بود و این دو به عنوان رییس گروه‌های جنایی در کنار هم به فعالیت مشغول بودند. (یادداشت 7) به ادعای کاهان وی در مجموع سه سال به خاطر فعالیت‌های مسلحانه، در زندان‌های آمریکا به سر برده است. (یادداشت 8) کاهان در اوایل دهه 1970 ، JDL را تعطیل و به اسراییل نقل مکان کرد – برای بازدیدهای ادواری‌اش جهت جمع آوری پول. وی به عنوان رهبر JDL و بر اساس سوء شهرتی که در سطح بین‌المللی به دست آورده بود در سال 1976 حزب رادیکال کاچ را بنا نهاد. وی در سال 1984 به عنوان تنها نامزد حزب خود توانست به کنست (پارلمان اسراییل) راه یابد. در همین زمان شعبه JDL در نیویورک از هم پاشید و گروه‌های انشعابی با نام‌هایی چون «اقدام مستقیم یهود» ، «شبکه متحد زیرزمینی یهود»، «سرزمینمان اسراییل را نجات دهیم» و «مدافعان یهود» ظاهر شدند. (یادداشت 9) کاهان در 5 نوامبر 1990 و به هنگام ایراد سخنرانی برای حامیان خود در هتلی در مرکز مانهاتان نیویورک ترور شد. (یادداشت 10) ایدئولوژی خاخام کاهان میرکاهان در بسیاری از سخنرانی ها، مقالات و کتاب‌های خود نوعی پیام سلطه‌طلبی و حتا نسل‌کشی از صهیونیسم برتری طلب را تبلیغ می‌کرد. برای وی و بسیاری از طرفداران پر شور او، هرگونه اقدامی برای بقا و رفاه یهود از جمله ترور، مصادره اموال و قتل،‌کاملاً موجه بود. (یادداشت 11) «... انتقام یک نظریه اصلی یهود است که نوعی فرمان و دستور برای آنان تلقی می‌شود. به لطف دوران آرام و دشواری که در آن زندگی می‌کنیم، انتقام به امری بد و خطرناک تبدیل شده است. آیا باید دست روی دست بگذاریم و اجازه دهیم دولت اسراییل که مسؤول رفاه شهروندان خود است، خیابان، اتوبوس،‌مغازه وخانه فلسطینی‌ها را به مکانی برای اشاعه ترور و ناامنی تبدیل کند. تحقیر نام خدا را کنار بگذارید. چرا اعراب به حاکمیت یهود تمکین نمی‌کنند؟ یک دولت واقعی یهودی، دولتی است که جلو‌گ‌یری از بی‌حرمتی را با از میان برداشتن شیطان یعنی این کشور عربی که در میان ما قرار دارد، درک می کند.» کاهان در مقاله دیگری که در سال 1973 انتشار یافت بر مصونیت یهودیان از تعرض و بی‌حرمتی تأکید می‌کند. وی وعده داد روزی خواهد آمد که تمام غیر یهودیان به برتری این قوم «برگزیده» گردن نهند: (یادداشت 13) «قوم یهود هرگز نابود نمی‌شود بلکه آنها و خدای آنها برای پیروزی بر شیاطین و جهالت دیگر ملل روزی ظاهر خواهد شد. صهیون باید به درجه‌ای برسد که همه مردم به آن بگروند و خدای یهود خدایی خواهد بود که همه در مقابل او زانو خواهند زد.» کاهان در مقاله‌ای در سال 1982 بر ماهیت شقاوت‌آمیز مبارزه بین یهودیان و «دشمنان» آنها تأکید ورزید: (یادداشت 14) «اجازه دهید از دیدگاه یهودیان به حوادث نگاه کنیم ... لبنان .....: جنگی ] از سوی اسراییل[ علیه دشمن فلسطینی که – تمام مردمش – خواهان نابودی رژیم اسراییل و اکثریت یهودی آن هستند شروع شد. این جنگی برای نابودی کامل دشمن، القای ترس فراگیر و ترور بود تا دشمن تسلیم شود و برتری خدای یهود را بپذیرد». ارزش‌های دموکراتیک لیبرال و یهودی ناسازگارند و کاهان اغلب اصرار داشت «من این جمله را چند میلیون بار گفته‌ام همانطور که می‌دانیم دموکراسی غرب با صهیونیسم تناقض دارد. ... ایده‌ی یک دولت دموکرات یهودی بی‌معنی است». (یادداشت 15) وی در فرصتی دیگر گفت: «دموکراسی برای مردمی است که اصالت ندارند. هیچ دولت زمینی و موقتی نیست که ارتباط با اقدامات یهودیان داشته باشد در حالی که قوانین و مقررات آن برخلاف قوانین تورات است... یهودیت هیچگاه جامعه‌ای دموکراتیک نبوده است». (یادداشت 16) یکی از مشغله‌های فکری کاهان،‌ رفتار سنگدلانه علیه یهودیان اروپا در زمان جنگ بود. شعار JDL «دوباره هرگز » بود که به طور خاص به نسل‌کشی یهودیان اشاره می‌کرد. از دیدگاه کاهان، هر غیریهودی یک قاتل بالقوه نازی است. مادامی که یک غیریهودی در مقابل یک یهودی زندگی می‌کند؛ احتمال یک نسل‌کشی دیگر وجود دارد». (یادداشت17) کاهان معتقد است که معیار اخلاقی هر عملی باید این باشد که «آیا برای یهودیان خوب است یا خیر؟» عدم تطابق با این اصل منجر به یک آشویتز جدید خواهد شد. (یادداشت 18) «رابرت فریدمن» نویسنده زندگینامه کاهان، بعضی از کارهای غیر عادی وی را به شخصیت نظامی این خاخام ربط می‌دهد. فریدمن با یادآوری اولین ملاقات خود با کاهان در «موزه هولوکاست بالقوه» در اورشلیم می‌نویسد: «در همان مواجهه اول، این فکر به ذهنم خطورکرد که کاهان فردی گرفتار وسوسه‌های جنسی و خشونت است. وی مدام از همخوابگی مردان عرب با زنان یهودی سخن می‌گفت». (یادداشت 19) کاهان علناً ،‌عرب‌ها را «سگ» می‌نامید (یادداشت 20) و حداقل یک بار گفت که عرب‌ها را «مثل پاشیدن سم روی سوسک‌ها» از اسراییل ریشه‌کن می‌کند. (یادداشت 21) کاهان در سخنرانی‌های بسیاری و از جمله در کتابی با عنوان «آنها باید بروند» در سال 1980،‌نقشه اش را برای اخراج اجباری و دسته‌جمعی (یا انتقال) اعراب فلسطین از سرزمین اسراییل ... «اسراییل بزرگ» (شامل کرانه غربی تحت اشغال اسراییل از سال 1967) ‌بیان کرد. جهان بینی کاهان در اساسنامه جنبش کاچ که وی بانی و رهبر آن بود منعکس شده است. این دیدگاه با توصیف برتری‌طلبانه‌ای ازیهود با عناوینی چون برتر، مقدس، برگزیده و خاص شروع می‌شود. (یادداشت 22) هدف اصلی جنبش کاچ، انتقال اعراب از تمام بخش‌های سرزمین اسراییل بزرگ است. حضور اعراب در اسراییل باعث دشمنی، آشوب و خونریزی و به مثابه یک بمب ساعتی است که موجودیت صهیونیسم را تهدید می‌کند. بنابراین اعراب ساکن اسراییل باید به کشورهای عربی انتقال یابند. کاهان و طرفدارانش قانونی را که روابط جنسی یهودیان و غیر یهودیان را جرم قلمداد می‌کرد، تبلیغ می‌کردند. (ازدواج یهودیان با غیر یهودیان در اسراییل ممنوع بود) اما این قانون سطح وسیع‌تری ازتماس‌ها را بین یهودیان و غیر یهودیان از جمله مدارس مختلط، مراکز اجتماعی،‌سواحل و حتا همسایگی ممنوع کرده بود. (یادداشت 23) کاهان و پیروانش با وجود شباهت بین قانون پیشنهادی آنها و «قوانین نورمبرگ» هیتلر در سال 1935 که آن هم روابط جنسی بین یهود و غیریهود را ممنوع کرده بود، به دردسر نیفتادند. (یادداشت 24) همان طور که کاهان و دیگر صهیونیست‌های تندرو دائماً بیان داشته اند ، قوانین مذهب یهود آشکارا یهودیان را از ازدواج با غیر یهود منع می‌کند. (یادداشت 25) به همین ترتیب کاهان هیچگاه از اشاره به آیین های مذهبی کتاب مقدس بهود برای پشتیبانی از پیام قاطع و سازش‌ناپذیرانه خود فروگذار نکرد. همانطور که لین برنر، نویسنده یهودی آمریکایی اعتقاد داشت کاملاً حق با کاهان و طرفداران وی (یادداشت 26) است که اصرار دارند یهودیت یک مذهب قومی است. حمایت از کاهان و JDL تعداد کمی از رهبران جوامع یهودی آمریکا و اسراییل مایل به حمایت از کاهان در مجامع عمومی بودند و بسیاری از سازمان های یهودی آمریکا مانند «کمیته یهودیان آمریکا» و «کنگره یهودیان آمریکا» با احتیاط کاهان و JDL را رد می‌کردند. در همین حال و به رغم سوابق جنایی و لحن مستبدانه و متکبرانه،‌کاهان و JDL با حمایت و پشتیبانی شگفت‌انگیزی از سوی یهودیان آمریکا روبرو بودند. تجار یهودی آمریکایی سالانه میلیون ها دلار به کاهان کمک مالی می کردند. (نکته 27) کاهان هنگام ایراد سخنرانی در جمعی از ثروتمندان پوتوماک مریلند در سال 1971 که طی آن وی از آتش زدن یک خودرو با بمب تمجید کرد، حضار به شدت از سخنان وی استقبال کردند. (یادداشت 28) جکی ماسون ،‌کمدین معروف آمریکایی به طور علنی از کاهان حمایت کرد و در اوایل سال 1972 در مراسمی برای جمع‌آوری پول برای JDL به هنرنمایی پرداخت . ماسون (مانند کاهان ملبس به لباس کشیشی) ‌می‌‌گوید: »اصول دموکراسی آن طور که برای آمریکا کاربرد دارد، برای اسراییل نباید به کار رود (یادداشت 29). هم‌چنین در مراسم شام دیگری جهت جمع‌آوری پول در سال 1986 در بوستون، بالغ بر 20 هزار دلار برای کاهان جمع‌آوری شد. (یادداشت 30) نمونه‌ای ازمقبولیت اجتماعی کاهان نزد رجال سیاسی با نفوذ، دعوت سناتور هنری اسکوپ جکسون از کاهان برای ایستادن در کنار وی روی صحنه‌ای در نیویورک در سال 1972 است. این اتفاق مصادف با رقابت های انتخاباتی برای معرفی نامزد دمکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری رخ داد (یادداشت 31) حامی برجسته دیگر JDL ماریوبیاگی، نماینده کنگره آمریکا بود که نمایندگی بروکس در واشینگتون را نیز بر عهده داشت. (یادداشت 32) هفته نامه جوییش پرس که یکی از نشریات مطرح جامعه یهودیان آمریکا بود (با تیراژ 130 تا 160 هزار نسخه) کاهان را به عنوان سردبیر و مفسر استخدام کرد که این فرصتی برای نگارش مطالب متعصبانه و اغلب نادرست در اختیار کاهان قرار داد. (یادداشت 33) نیویورک‌تایمز – مهم‌ترین روزنامه آمریکا که به یهودیان تعلق دارد – نیز با انتشار مقالات وی در صفحه پرخواننده «نظرات خوانندگان» به کاهان مقبولیت و مشروعیت بیشتری بخشید. (یادداشت 34) کتاب کاهان با نام «آنها باید بروند» و در آن خواستار اخراج گسترده اعراب فلسطین از سرزمین مادری‌شان شده بود، در سال 1980 توسط انتشارات گروست و دانلپ نیویورک منتشر شد. مجلات، روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی آمریکا هیچ‌گاه سرسوزنی از انتقادات و بی‌حرمتی‌هایی را که نثار گروه‌های شبه‌نظامی غیریهودی از قبیل «کوکلس کلان» ، «آریایی» یا «قانون» می‌کردند، در مورد کاهان که پیام‌ها و اهداف مشابهی را ترویج می‌کرد، روا نداشتند. در اسراییل، کاهان از حمایت و حتا سرسپردگی متعصبانه بسیاری از یهودیان معمولی به ویژه یهودیان «سفاردیک» کشورهای عربی (که هم اکنون اکثریت جمعیت اسراییل را تشکیل می‌دهند) برخوردار بود. یاییرکولتر، روزنامه نگاری که جریان بازدید کاهان از شهر آفولای اسراییل را در ژوییه 1985، همزمان با تنش میان اعراب و اسراییل، توصیف می‌کند، می‌نویسد: (یادداشت 35) «چهره وی برای بحرانی کردن اوضاع و تحریک جوانان مو مجعد در خیابان‌ها کافی بود که هر عرب را تهدیدی بالقوه برای جایگاه اجتماعی خود می‌دیدند. آنها در خیابان فریاد می‌زدند: «کاهان، ‌ناجی ما» آنها به اعراب داخل اسراییل و اعرابی که برای کار به آفولا آمده بودند حمله می‌کردند و به اتومبیل‌های آنان سنگ پرتاب می‌کردند و مغازه ها را غارت می‌کردند . جمعیت مدام فریاد می‌زد: «درود بر کاهان ، مرگ بر اعراب» و هر کس را که می‌دیدند چپاول می‌کردند... هنگامی که کاهان فریاد می‌زد: «تنها خواسته ما اخراج اعراب است. من می‌خواهم که اعراب بروند پی‌کارشان!» میلیون‌ها تن از مردم جهان و اسراییل ظاهر غیرعادی وی را دیدند . شهر به مثابه یک آتشفشان شده بود. جو شهر در اختیار کاهان بود و نفرت و ترس در آن» موج می زد. احساسات به غلیان آمده بود. اعراب دشمن بودند ... «میرکاهان» نژاد پرستی که از ایالات متحده به اسراییل آمده بود، آتشی به پا کرده بود.» کاهان مرده است اما شعله‌های تعصب و کج‌اندیشی یی که او به پاکرد هنوز روشن و فروزان است. بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد یهودیان بیشتری در اسراییل از اتخاذ شدیدترین و وحشتناک‌ترین اقدامات علیه اعراب ساکن سرزمین‌های اشغالی از جمله نسل‌کشی و قتل عام که آنها را مجبور به خروج از «اسراییل بزرگ» کند، حمایت می‌کنند یا حداقل با جدیت خواستار مد نظر قراردادن چنین اقداماتی هستند. مروری بر جنایات صهیونیست‌ها شبه نظامیان صهیونیست در طول سال‌های گذشته صدها اقدام غیر قانونی علیه «دشمنان» واقعی یا فرضی خود انجام داده‌اند از جمله خرابکاری، آزار و اذیت و تهدیدات تلفنی. در زیر شما با چند نمونه از این جنایات به طور مفصل تر آشنا خواهید شد. در بسیاری از موارد زیر نقش JDL به طور قطع و یقین اثبات شده اما در همه موارد نمی توان این گروه را دخیل دانست. - در 26 ژانویه سال 1972 یک گروه JDL ، دفاتر آژانس مبادلات فرهنگی آمریکا و شوروی در نیویورک را بمب‌گذاری کردند که در آن یک منشی 27 ساله (که اتفاقاً یهودی بود) کشته شد و 13 نفر نیز زخمی شدند.یکی از عاملان این بمب‌گذاری به نام شلدون سیگل به پلیس گفت که وی بمب را ساخته است. وی نام دیگر عاملان جنایت را نیز فاش کرد. چند سال بعد، کاهان اقرار کرد که JDL مسؤول این جنایت بوده است. با وجود این ،‌پرونده JDL در این حادثه در نهایت به دلایل فنی مختومه اعلام شد. (یادداشت 36) - در ماه می 1972، ده تبهکار وابسته به JDL وارد کنسولگری اتریش در واشینگتون شدند و کارل گروبر،‌سفیر اتریش در آمریکا و دربان ساختمان را مضروب کردند. (یادداشت 37) - در ماه می 1974، اعضای JDL با یک لوله فلزی به یکی از فعالان جامعه اعراب آمریکا که دکتر محمدمهدی نام داشت؛‌حمله‌ور شدند که منجر به شکستگی استخوان کمر وی شد. یک سال طول کشید تا پلیس فردی را بازداشت کردکه وی در تلویزیون ظاهر شد و با افتخار از عمل خود یاد کرد. اندکی بعد، دفاتر دکتر مهدی در مانهاتان و در اثر حریق های عمدی تقریباً به طور کامل ویران شدند. (نکته 38) - در 21 فوریه 1975 ، یک دادگاه فدرال کاهان را به دلیل نقض اصول آزادی تعلیقی در دوران محکومیت و ساخت بمب آتش‌زا در سال 1971،‌ مجرم و گناهکار شناخت . وی از ساخت بمب، دینامیت یا دیگر تسلیحات و اقدامات خشونت‌آمیز منع شده بود. قاضی با استناد به نامه‌ای که کاهان در آن از طرفداران خود خواسته بود تا دیپلمات‌های عرب و روس را ترور کنند، وی را به یک سال زندان محکوم کرد. کاهان 8 ماه از این محکومیت را در خانه‌ای درجاده مانهاتان سپری کرد و مجاز بود تا هر روز برای صرف غذا به رستوران‌های «کوشر» برود. وی از این دوران حبس برای اداره و اجرای امور تجاری JDL استفاده کرد. (یادداشت 39) - در سال 1975 ،‌دیوید کامایکو، یک عضو 21 ساله JDL ،‌یک بالگرد غیرنظامی را در نیویورک ربود و در ازاء آن با هدف خرید اسلحه برای JDL 2 میلیون دلار پول درخواست کرد. وی پیش از دستیگری ، خلبان را هدف قرار داد. (یادداشت 40) - در سال 1978 ژوزف شاکتر، رهبر JDL در کانادا،‌ منزل دونالد آندروز فعال راستگرا را بمب‌گذاری کرد. (یادداشت 41) - در 11 آوریل 1982، آلن گودمن با یک اسلحه خودکار به طرف مسجدی در اورشلیم آتش گشود که دو فلسطینی کشته شدند. وی بعد از ورود به مسجد دوباره اقدام به تیراندازی کرد که چند نفر دیگر مجروح شدند. گودمن که اهل بالتیمور ایالت مریلند بود،‌آموزش های شبه نظامی را در اردوگاه جِدِل متعلق به JDL در نیویورک فرا گرفته بود. کاهان در مصاحبه‌ای پیرامون این جنایت گفت : «او هیچ کار اشتباهی انجام نداد. کار او کاملاً صحیح بود». - در سال 1987، سه عضو JDL به خاطر دخالت در حداقل شش رشته حملات بمب‌گذاری در نیویورک بین سال‌های 1984 تا 1987 بازداشت شدند. متهمان جی‌کوهن، شارون کاتز و ویکتور وانسیر رییس JDL در نیویورک بودند. وی بعد از اقرار به نقش خود در این بمب‌گذاری در اکتبر 1987 به ده سال زندان محکوم شد. موری یانگ دیگر عضو JDL نیز به 5 سال زندان محکوم شد. (یادداشت 43) - مسؤولان FBI معتقدند که JDL پشت پرده انفجار بمب در اواسط اوت 1985 قرار دارد که طی آن شریم سوبزوکف در پترسون ایالت نیوجرسی به قتل رسید. همچنین پلیس این گروه را مسؤل حمله‌ای مشابه در اوایل سپتامبر 1985 می‌داندکه علیه المارس اسپروجیس در برنت وود ایالت نیویورک صورت گرفت . هر دو به ناحق متهم به ارتکاب جنایات جنگی بودند. (یادداشت 44) - در ژانویه 1991، کورت هابر که در روزنامه‌ها به عنوان بازمانده نسل‌کشی یهودیان معرفی شده بود؛، متهم به تهدید کمیته ضد تبعیض نژادی اعراب آمریکا شد. قتل آلکس اوده شاید مهم‌ترین جنایت JDL که در سطح وسیع انتشار یافت قتل آلکس اوده، مدیر منطقه‌ای کمیته ضد تبعیض نژادی اعراب آمریکا در مناطق ساحلی غربی در 11 اکتبر 1985 بود. اوده هنگام ورود به دفتر کار خود در سانتاآنای کالیفرنیای شمالی با انفجار بمب به قتل رسید. یک مسئول FBI درسال 1985 اعلام کرد که JDL مسئول قتل اوده و حداقل دو حادثه تروریستی دیگر در ساحل شرقی است. لین بونز یکی از مسئولان FBI گفت: «ما JDL را عامل این سه بمب‌گذاری می‌دانیم.» (یادداشت 47) همچنین گزارش دیگری از سوی FBI در جولای 1986 بیان کرد: « که عوامل JDL مسئول قتل اوده هستند. (یادداشت48) دادستان های فدرال آمریکا در سال 1988 سه عضو JDL را در قتل اوده مجرم شناختند. این افراد که متولد آمریکا بودند اما برای فرار از مجازات به اسراییل گریخته بودند کیت فوکس، اندی گرین و رابرت مانینگ نام داشتند. (یادداشت 49) مسئولان پلیس لس آنجلس و نیویورک از رابرت مانینگ که یک فعال مهم JDL است به عنوان مظنون به دخالت در چهار بمب‌گذاری سیاسی در سال 1985 نام برده‌اند که قتل اوده از جمله آنهاست. به گفته مسئولان ،‌وی دارای پیشینه ای 20 ساله در فعالیت‌های خشونت‌آمیز است که حتا تهدید تهیه کنندگان یک برنامه تلویزیونی را نیز در بر می‌گیرد. (یادداشت 50) مانینگ بعد از پیوستن به شعبه JDL در کالیفرنیای جنوبی در سال 1971، به سرعت به عنوان یک مبارز سرسخت خیابانی به شهرت رسید. ایرو رابین، رییس JDL درباره او چنین می گوید: «او مردی قوی است. من مبارزه او را دیده ام. ما با نازی‌ها و اعراب در کوچه و خیابان نزاع داریم. او فردی واقعاً فعال است.» (یادداشت 51) یک دادستان فدرال هنگام قرائت حکم دادگاه در سال 1988 گفت: «معلوم شده است که به رغم ادعای مانینگ که گفته اعمال وی در جهت حمایت از یهودیان بوده است، در بسیاری از موارد او در محل اقامت اعراب مواد منفجره کار گذاشته یا به طرف آنها پرتاب کرده است.» (یادداشت 52) آژانس فدرال در نوامبر 1978 دولت اسراییل را به جلوگیری از تحقیق FBI در مسأله قتل اوده متهم کرد. (یادداشت53) خود مانینگ نیز تلاش کرد به بهانه بیماری قلبی و خوردن 20 قرص خواب و این ادعا که وی یک یهودی معتقد و متعصب بوده و محاکمه او اشتباه بوده است، از استرداد خود به آمریکا بگریزد. به رغم همه این موارد،‌وی سرانجام درجولای 1993 به ایالات متحده مسترد شد. تأیید رسمی ارتکاب اقدامات تروریستی از سوی JDL دفتر تحقیقات فدرال وزارت دادگستری آمریکا مکرراً از JDL به عنوان یک سازمان تبهکار و تروریستی نام برده است. گزارش منتشره توسط مرکز تحقیق و تحلیل تروریسم FBI تصریح می‌کند: ‌(یادداشت 55)‌ «در پژوهش‌هایی که FBI از سال 1981 به بعد انجام داد، مسؤولیت 18 حادثه تروریستی متوجه یهودیانی شده است که در پی انتشار بی‌عدالتی‌هایی بوده‌اند که در گذشته و حال در حق یهودیان روا شده است. در حالی که بعضی از این حملات به گروه‌هایی نظیر مدافعان یهود، ‌شبکه زیرزمینی متحد یهود و اقدام مستقیم یهود نسبت داده شده، 15 مورد از آنها منتسب به JDL است که مشهورترین این گروه‌ها می‌باشد.» FBI هم‌چنین در سال 1985، JDL را به عنوان دومین گروه فعال تروریستی در آمریکا برشمرد (تروریست‌های پرتوریکویی اولین گروه فعال بودند). FBI ، JDL را مسؤول 37 حمله تروریستی از سال 1977 تا 1984 دانست. (یادداشت 56) دو سال بعد FBI اعلام کرد که گروه‌های یهودی تندرو از سال 1981 تا 1984، 24 حمله تروریستی انجام داده اند که 17 مورد آن توسط JDL صورت گرفته است. (یادداشت 57) وزارت انرژی آمریکا نیز در سال 1986 طی گزارشی ویژگی‌های JDL را برشمرد. (یادداشت 58) JDL طی بیش از یک دهه، یکی از فعال‌ترین گروه‌های تروریستی ایالات متحده بوده است. گرچه این سازمان خود را یک گروه فعال سیاسی می‌داند که به بیان مصایب یهودیان شوروی پرداخته و در اکثر موارد از منافع یهود و یهودیت حمایت کرده است، با این حال FBI از دیرباز آن را به عنوان یک سازمان تروریستی طبقه‌بندی کرده است. هدف اصلی JDL وارونه جلوه دادن داستان واهی کشتار یهودیان است. این ستیزه‌طلبی به خصومت ضد شوروی که برای ایجاد تنش‌های جدید در روابط آمریکا و شوروی طراحی شده بود نیز دامن زد. با وجود این JDL به اعراب،‌ایرانیان ، عراقی‌ها، مصریان، فلسطینی‌ها، لبنانی‌ها، فرانسویان و آلمانی ها در آمریکا حمله کرده است. ] برای نمونه[ در سال 1978، دیپلمات های مصری مورد هدف قرار گرفتند. ... دفاتر این اتحادیه در فرانسه،‌ انگلیس، ایتالیا و اسراییل نیز دست به حملاتی زده است. در سالیان اخیر گزارش‌های رسمی درباره اقدامات این اتحادیه کماکان ادامه داشته است. JDL استراتژی دوگانه ای مشتمل بر نافرمانی مدنی و اعتراضات صلح‌آمیز تا تروریسم فراقانونی را دنبال کرده است. بمب‌گذاری تاکتیک مورد علاقه JDL بود و 78 درصد از کل حملات آن را شامل می‌شد. تیراندازی با 16 درصد در مقام بعدی قرار دارد و در ادامه می‌توان به ایجاد حریق، خرابکاری و آدم‌ربایی هر کدام با یک درصد اشاره کرد. از سال 1968، در حملات JDL هفت نفر کشته و حداقل 22 نفر زخمی شده اند. 62 درصد از حملات JDL علیه اموال مردم، 30 درصد علیه تجار، 4 درصد علیه مؤسسات دانشگاهی و دانشگاهیان و 2 درصد علیه اهداف مذهبی صورت گرفته است. معمولاً فردی ناشناس طی تماس تلفنی مسؤولیت اقدامات تروریستی از سوی JDL یا یکی از شاخه های فرعی این گروه را به عهده می گرفت اما تنها یک روز بعد سخنگوی JDL دخالت این گروه را تکذیب می‌کرد. اگرچه در گذشته JDL از فعال‌ترین تشکل‌های تروریستی آمریکا بوده، اما به نظر می‌رسد تهدید ناشی از آن عمدتاً نمادین باشد. با وجود این، حوادث اخیر نشان می‌دهد که این دیدگاه نیاز به بازنگری دارد. افزایش تروریسم نظامی یهودی نه تنها نشانی از افزایش خشونت است، بلکه نشانی از تغییر شگرف در الگوهای حمله و تاکتیک‌های JDL به شمار می‌رود. به نظر می‌رسد این گروه درحال تمرکز فعالیت‌هایش بر افراد و گروه‌هایی است که در نظر آن، دشمنان اسراییل و یهودیت هستند. اکنون ] 1986[ این اهداف شامل جنایتکاران جنگی و نیروهای سابق نازی، مؤسسات و شخصیت‌های عرب و فلسطینی، و افراد و مراکز به اصطلاح پژوهشی هستندکه عقاید مخالف مبنی بر کم اهمیت جلوه دادن ابعاد رنج و مشقت یهودیان را ترویج می‌کنند. اما شاید استفاده فزاینده از قتل برای جلب توجه مردم و توجیه این اقدامات تروریستی و حذف دشمنان بالقوه اسراییل و یهودیان عملاً غیر محتمل‌ترین گزینه‌ای بود که وجود داشت.



    گزارش
    نام منبع: Institute for Historical Review
    شماره مطلب: 541
    دفعات دیده شده: ۱۲۲۶ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش