-
سیاسی شدن شیعیان در خاورمیانه
شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴ ساعت ۱۳:۱۳
پژوهشگاه کارنگی از بنیادهای نزدیک به دولت ایالات متحده امریکا است که به تحقیق پیرامون مباحث استراتزیک می پردازد. مقاله حاضر یکی از آخرین عناوین منتشره این بنیاد است که ضمن دفاع جانبدارانه از سیاست های دولت امریکا موقعیت شیعیان را در جهان اسلام تشریح کرده و می کوشد به نوعی در فحوای کلام سیاست تفرقه افکنانه را پی گیرد. به هر حال مطالعه متن حاضر در بررسی اهداف استکبار جهانی و استراتژی توسعه طلبانه ایشان مفید خواهد بود. راجر شاناهان برگردان: واحد
پژوهشگاه کارنگی از بنیادهای نزدیک به دولت ایالات متحده امریکا است که به تحقیق پیرامون مباحث استراتزیک می پردازد. مقاله حاضر یکی از آخرین عناوین منتشره این بنیاد است که ضمن دفاع جانبدارانه از سیاست های دولت امریکا موقعیت شیعیان را در جهان اسلام تشریح کرده و می کوشد به نوعی در فحوای کلام سیاست تفرقه افکنانه را پی گیرد. به هر حال مطالعه متن حاضر در بررسی اهداف استکبار جهانی و استراتژی توسعه طلبانه ایشان مفید خواهد بود.راجر شاناهان برگردان: واحد ترجمه فراز سیستممسأله توسعه سیاسی شیعیان تنها پس از انقلاب ایران مورد علاقه ناظران سیاستهای خاورمیانهای قرارنگرفته است. موفقیت نامزدهای شیعیان در انتخابات اخیر عراق، نقش محوری حزب الله لبنان در بسیج تظاهرات حمایتآمیز از سوریه، و موفقیت نامزدهای شیعه در انتخاب شهرداریهای استانهای شرق عربستان سعودی بیانگر این واقعیت است که هویت سیاسی جدید شیعه در حال شکلگیری در منطقه است. با تلاشهای آمریکا جهت دموکراتیزه کردن منطقه، ممکن است شرایط برای تغییر جایگاه تاریخی و از لحاظ اقتصادی – اجتماعی نازل شیعیان از طریق اقدامات سیاسی مهیا شده باشد. ناظران سیاسی پیش از این که به سرعت نتیجهگیری کنند موفقیت انتخاباتی اخیر احزاب سیاسی شیعیه در عراق حاکی از اوج گرفتن فعالیتهای سیاسی شیعیان در منطقه است. باید به فعالیتهای سیاسی آنها در محیط محلی توجه کنند. شاید بهترین نمونه از تنوع علایق سیاسی شیعیان هماکنون در لبنان قابل مشاهده باشد: حزبالله طرفدار ایران، نماینده بخشی – نه همه – جمعیت شیعه است. رقیب آن یعنی جنبش امل به وسیله موسی صدر که محققی روحانی است تأسیس شد اما در حال حاضر نبیهبری غیرروحانی آن را هدایت و به جای ایران، سوریه از آن حمایت میکند. آیتالله محمد فدلله، روحانی شیعه لبنانی توانایی هدایت سیاسی شیعیان پیرو خود را دارد اما ترجیح میدهد استقلال خود را از هر دو حزب شیعه و نیز ایران حفظ کند. شیعیان همچنین حضوری قدرتمند در حزب کمونیست لبنان دارند. تحلیلگران سیاسی غرب از سیاسی شدن شیعیان واهمه دارند که تا حد زیادی بر پایه نتایج انقلاب ایران و این عقیده است که سیاسی شدن شیعه همواره به رهبری روحانیون صورت میگیرد و از این رو به صورت خودکار ضدآمریکایی است. چنین دیدگاهی این حقیقت را نادیده میگیرد که حکومت دینی به سبک ایران تنها برای درصد اندکی از گروههای سیاسی شیعه جذابیت دارد. برای مثال ابراهیم جعفری، نخست وزیر عراق، اعضا حزبالدعوه کابینه خود را از نزدیک شدن به ایران بر حذر داشت تا دیدگاههای آنها به دیدگاههای رهبران سیاسی ایران نزدیک نشود. همانطور که ترس آمریکاییان در دوران جنگ سرد از این که اتحاد شوروی سابق در پشت کلیه جنبشهای سیاسی سوسیالیستی قرار دارد، باعث کورشدن نسبت به بیعدالتیهای سیاسی و اقتصادی شد که منجر به رشد این گونه احزاب گردید، تحلیلگران سیاسی نیز لازم است پیش از نتیجهگیری مبنی بر این که کلیه راههای سیاسی شیعیان به تهران ختم میشود، شرایطی را که شیعیان در هر دو کشور در آن قرار داردند به دقت بررسی کنند. اما در نهایت نباید انکار کرد که شیعه ساختاری ایدئولوژیک با ماهیتی فراکشوری دارد، یا این که ایران بر احزاب سیاسی شیعه فعالانه تأثیرگذار است. برای مثال در عراق، پیوندهای تاریخی و آموزشی ایران با شیعیان جنوب کشور، اساس محکمی را برای تأثیرگذاری بین دو کشور ایجاد میکند. در عین حال، ایده ولایت فقیه آیتالله خمینی فقید، پلی ایدئولوژیک فراهم میکند که رهبری ایران را به سایر شیعیان منطقه پیوند میدهد. حزبالله لبنان و شواریعالی انقلاب اسلامی عراق دو نمونهای هستند که قدرت نهایی تصمیم گیرنده در مسایل ایدئولوژی سیاسی آنها بر ایران متکی است اما شرایطی که امکان اجرا شدن برای مفهوم ولایت فقیه را در ایران فراهم میکند در لبنان وجود ندارد، از این رو رهبریت سیاسی روحانیون در این کشور هدفی دور به نظر میرسد که در کوتاه مدت قابل حصول نیست. فرآیند دموکراتیزه کردن، راهی برای غلبه بر قید و بندهای سیاسیشان از طریق استفاده از مزیت جمعیت شیعیان به آنها عرضه میکند. در انتخابات عراق جمعیت 60 درصدی شیعه این کشور امکان یافتند که به حقوق سیاسی خود که قبلاً از آن محروم بودند دست پیدا کنند. در لبنان هر دو حزب شیعه حامی تغییرات در قانون انتخاباتی کشور که به شیعیان سهم بسیارکمتری نسبت به درصد جمعیتی آنها از کرسیهای پارلمان میدهد، هستند. در حالی که شیعیان از 40 سال پیش تاکنون در تلاش برای تغییر جایگاه سیاسی خود در سراسر منطقه بودهاند – از جذب چپگراترین احزاب گرفته تا فعالیتهای فرهنگی تحصیلکردگان نجف در دهههای 50 و 60 – آنچه هماکنون متفاوت به نظر میرسد این است که در حال حاضر فضای بینالمللی بازتری برای تبدیل مزیت جمعیتی شیعیان به قدرت سیاسی وجود دارد. این بدان معنا نیست که در صورت دستیابی شیعیان کشورهای دیگر به قدرت سیاسی، آنها به مستعمره ایران تبدیل خواهند شد بلکه شرایط و رهبران محلی جهتگیری شیعیان را تعیین خواهند کرد. شیعیان در جهان عرب در حالی که تغییر شرایط سیاسی در عراق و لبنان امکان ایفای نقش سیاسی مثبتتری را از سوی شیعیان عربستان سعودی و بحرین فراهم کرده است، آنها همچنان تحت تبعیضهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند. با وجود کمبود آمارهای مورد اطمینان در این زمینه، تصور میرود شیعیان عربستان سعودی 8 تا 10 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل دهند اما در مناصب دولتی سهم متناسبی را به خود اختصاص ندادهاند، هیچ یک از وزیران یا اعضای شورای محققان ارشد اسلامی (بلند پایهترین مرجع دینی کشور) شیعه نیستند و فقط دو نفر از 150 عضو مجلس الشورا (شورای مشورتی) را شیعیان تشکیل میدهند. شیعیان همچنین با محدودیتهای استخدامی مواجهند زیرا دولت استخدام شیعیان را درصنایع نفت و پتروشیمی و مناصب امنیتی دولتی محدود کرده است. در انتخابات اخیر شوراهای محلی، شیعیان اکثریت کرسیها را در استانهای شرقی و جنوبی کشور که اکثریت جمعیت آن از شیعیان هستند، به دست آوردند. حدود 60 درصد از جمعیت بحرین را نیز شیعیان تشکیل میدهند اما سنیها حاکمیت سیاسی و اقتصادی کشور را در دست دارند (خاندان الخلیفه سنی است). شیعیان بحرین از این که از پستهای سیاسی محروم هستند ناراضیاند. بیکاری – آمارهای رسمی 15 درصد را نشان میدهد اما احتمالاً بیشتر باشد – در مناطق شیعه نشین متمرکز است. اخیراً هزاران نفر از مردم بحرین ضمن دست زدن به تظاهراتی به دعوت جامعه اسلامی الوفاق و انجمن حرکت اسلامی (گروههای شیعه مخالف؛ در بحرین تشکیل احزاب سیاسی غیرقانونی است) خواستار اصلاحات اساسی شدند. ناظران از این امر نگرانند که چنانچه به درستی با این اعتراضات برخورد نشود، ممکن است باعث اوج گرفتن کشمکشها بین شیعیان و سنیها شود. درکویت، شیعیان حدود 25 درصد از جمعیت را به خود اختصاص دادهاند و روابط دوستانهای با دولت دارند اما از حضور در سطوح بالای مشاغل دولتی محرومند. در انتخابات پارلمانی جولای 2003، پنج نفر از شیعیان به مجلس 50 عضوی این کشور راه یافتند و نخست وزیر یکی از اعضای کابینه 16 نفره خود را از بین شیعیان انتخاب نمود هر چند این فرد بعداً استعفا داد. شیعیان یمن نیز تقریباً 30 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند که عمدتاً درمناطق شمالی ساکن هستند. از 18 ژوئن 2004 نیروهای نظامی دولت یمن در مناطق کوهستانی شمالی کشور با هواداران حسین بدرالدین الهوتی، روحانی شیعه و مؤسس یک گروه اصولگرا به نام "جوانان مؤمن" درگیر شدهاند. هدف این گروه گسترش شیعه نیست بلکه اعتراض به سیاستهای رییسجمهور علی عبدالله صالح در حمایت از آمریکا میباشد. در لبنان جمعیت شیعیان بزرگترین گروه دینی کشور را تشکیل میدهند (تقریباً 40 درصد). این شیعیان تحت رهبری موسی صدر در دهه 70 در اعتراض به محرومیتهای اجتماعی جنبشی را آغاز کردند. نفوذ صدر منجر به ظهور دو حزب سیاسی شیعه مهم یعنی جنبش اَمَل و حزبالله شد. نبیهبری، رهبر امل، به ریاست پارلمان لبنان منصوب شد (بالاترین مقام سیاسی که یک شیعه طبق قانون اساسی لبنان می تواند به آن دست یابد) و نیز 11 عضو در پالمان 128 نفری دارد. حزب الله 13 نفر عضو در پارلمان دارد و باسایر گروه های پارلمان ائتلاف کرده است. همچنین هفت نفر شیعه مستقل نیز در پارلمان عضو هستند. سرنگونی رژیم بعثی عراق منجر به تغییرات عمده ای در عرصه سیاسی این کشور شد. شیعیان عراق (حدود 60 درصد از جمعیت) خط مقدم انتقال سیاسی درکشور بودند و مسایل مربوط به مشارکت سیاسی شیعیان، نقش دین در دولت و حضور ائتلافی را در دستور کار خود قرار دادند. اطمینان از قدرت آرای شیعیان در انتخابات برای آنان اهمیت داشت، از این رو احزاب شیعه به ائتلاف عراق متحد پیوستند که شامل حزب الدعوه، شورایعالی انقلاب اسلامی عراق، مجمع ملی عراق و شورای سیاسی شیعه بود. کابینه جدید التأسیس 32 عضوی عراق از سوی نخستوزیر شیعه، ابراهیم جعفری تشکیل شد و 18 نفر شیعه در آن حضور دارند.
مقاله
نام منبع: سایت مؤسسه کارنگی
شماره مطلب: 435
دفعات دیده شده: ۲۲۸۹ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش