-
آمریکا باید به شکست در جنگ عراق اعتراف کند
یکشنبه ۱ خرداد ۱۳۸۴ ساعت ۱۰:۵۰
استون وال جکسون ضمن قریبالوقوع دانستن جنگ داخلی در آمریکا، اظهار داشت: «میدان جنگ فضای کافی برای دروغگویی ایجاد میکند.» منظور وی این است که آشفتگی در زمان جنگ به حدی است که هر کسی میتواند بدون این که تحت تعقیب قرار گیرد هر چه بخواهد به زبان آورد. با مروری بر سایر جنگها، عراق محل خوبی برای دروغگویی سیاستمداران محسوب میشود. قضاوت ما براساس سخنرانی جورج بوش دربارة «اتمام مأموریت» در ماه می 2003 میباشد. در حقیقت، 1600 کشته و 12000 مجروح، از جمل
استون وال جکسون ضمن قریبالوقوع دانستن جنگ داخلی در آمریکا، اظهار داشت: «میدان جنگ فضای کافی برای دروغگویی ایجاد میکند.» منظور وی این است که آشفتگی در زمان جنگ به حدی است که هر کسی میتواند بدون این که تحت تعقیب قرار گیرد هر چه بخواهد به زبان آورد. با مروری بر سایر جنگها، عراق محل خوبی برای دروغگویی سیاستمداران محسوب میشود. قضاوت ما براساس سخنرانی جورج بوش دربارة «اتمام مأموریت» در ماه می 2003 میباشد. در حقیقت، 1600 کشته و 12000 مجروح، از جمله قربانیان این جنگ دو ساله هستند. مقاومت شدید هفتة گذشته مردم در برابر 1000 تفنگدار نیروی دریایی آمریکا که قصد ورود به چند روستا در اطراف شهرهای قائم و عُبیدی واقع در غرب عراق را داشتند، نشان دهندة آن است که هنوز تا پایان جنگ راه زیادی در پیش است. 9 تفنگدار نیروی دریایی طی یک هفته درگیری کشته شدهاند، در حالی که روز جمعه در مرکز عراق نیز یک سرباز دیگر کشته و چهار نفر زخمی شدهاند. جلال طالبانی، رئیس جمهور عراق در نشستی که هفتة گذشته در برازیلیا برگزار شد طی سخنانی اظهار داشت که جنگ تنها در سه یا چهار استان عراق در جریان است. تردیدی نیست که آمریکا در جنگ شکست خورده است. اغلب بخشهای عراق به خون آلوده است. ارتش توان تأمین امنیت یک بزرگراه کوچک که به فرودگاه ختم میشود و مقر فرماندهی نیروهای آمریکایی در کمربند سبز را به مقر آنها در کمپ ویکتوری مرتبط میسازد، به رغم اهمیت فوقالعادة آن ندارد. عدم توانایی آمریکا در کنترل عراق از آنجایی نمایان است که ورود به مرکز شهر بغداد برای خبرنگاران خارجی امری بسیار مخاطرهآمیز است. جورج بوش میتواند ادعا کند که خبر خوبی وجود ندارد، اما خلاف این امر نیز میتواند درست باشد. رسانهها به دروغهای سیاستمداران پر و بال میدهند. این بدان معنی است که خبرنگاران تنها در محل انجام عملیات سربازان آمریکایی حاضر میشوند، در صورتی که نیروهای آمریکایی مستقر در عراق به ندرت خود را به خطر میاندازند. خبرنگاران ضمن پوشش خبری حملة نوامبر گذشتة تفنگداران نیروی دریایی آمریکا به فلوجه آن را یک موفقیت بزرگ نام نهادند. اما خارج از آمریکا هیچ کس ازاین موضوع با خبر نشد، زیرا هیچ گزارشگری در حین عملیات سربازان آمریکایی در آنجا حاضر نبود و دلیل این امر آن بود که در همان زمان یکی از گروههای عراقی اغلب بخشهای شهر موصل را که پنج برابر بزرگتر از فلوجه است به تصرف خود در آورده بود و خبرنگاران برای تهیة گزارش در آنجا تجمع کرده بودند. اما دلیل واقعی شکست ارتش پر خرج و مجهز آمریکا در عراق چیست؟ در پی اوجگیری خشونت طی یک ماه گذشته، تردیدی وجود ندارد که آمریکا در سرکوب شورشیانی که در واقع بازماندگان رژیم صدام حسین به حساب میآیند، موفق نبودهاند. این شکست از چندین جهت جنبة سیاسی دارد. بلافاصله پس از سقوط رژیم صدام، نظرسنجیها نشان دادند که نیمی از مردم عراق کشورشان را آزاد شده و نیمی دیگر آن را اشغال شده میدانستند. 18 ماه بعد اکثریت غالب شیعه و سنی اذعان داشتند که کشورشان به اشغال بیگانه درآمده است و آن را محکوم کردند. هرگاه جسد یک سرباز آمریکایی را میدیدم و یا خودرویی که منهدم شده بود، گروهی از مردان و کودکان را در حال فریاد زدن وشعار دادن در آنجا مشاهده میکردم. نکتهای که دربارة سربازان آمریکایی باید به آن اشاره شود این است که آنها نتوانستهاند خود را با شرایط موجود در عراق هماهنگ کنند. حمل سلاحهای خودکار نشان دهندة آن است که آنها نسبت به کوچکترین تحرک گروههای مقاومت بیمناک هستند. ارتش از ارائه آمار دقیق کشته شدگان غیرنظامی طفره میرود، اما خود مردم عراق میدانند که چه تعداد شهید دادهاند. ارتش آمریکا با داشتن تکنولوژی پیشرفت، تنها برای حملههای برقآسا آمادگی دارد نه چیزی بیش از آن . این ارتش به مقادیر زیادی تجهیزات نیاز دارد و تجهیزات فعلی آنها در برابر مینهای جادهای آسیبپذیر هستند، مهندسین جنگ از این که در این مورد آموزش ندیدهاند، اظهار تأسف میکنند. حتّا دستگاههای مینیاب آنها نیز خوب کار نمیکند زیرا اطراف جادههای عراق پر از اشیاء فلزی است. متخصصان مین مجبورند خاک را با میلههایی از جنس تیتانیوم کاوش کنند، زیرا اطلاعات ضعیف و آتش سنگین آمریکاییها، عملیات آنها را با اشکالات عدیدهای مواجه میسازد. نیروی زمینی ارتش آمریکا نیز بسیار کم تعداد است. آمریکا 145000 نفر در عراق دارد، اما طبق گزارشات تنها نیمی از آنها سرباز هستند. به هنگام نبرد سنگین در فلوجه، آمریکا نیروهای خود را از سایر بخش های عراق فراخواند. شاهدی با عصبانیت می گفت: «ما متوجه شدیم که سربازان امریکایی به طورناگهانی جادة اصلی میدان کرکوک و بغداد را بدون اطلاع قبلی رها کردهاند و بلافاصله این جاده تحت کنترل شورشیان درآمد.» کم بودن تعداد سربازان آمریکایی یک توضیح سیاسی دارد. پیش از جنگ دونالد رامسلفد و متحدین نئومحافظهکار وی، ژنرالهایی را که عقیده داشتند برای اشغال عراق صدها هزار سرباز مورد نیاز است، به باد انتقاد گرفتند. اما با وجود اثبات اشتباه آنها باز هم حاضر نبودند به شکست خود اعتراف کنند. راه حل این مسئله، ایجاد نیروی عراقی بود که بتواند جایگزین سربازان آمریکایی شود. این موضوع در بهار سال 2003 مطرح شد و دائماً با شکست مواجه شد. در بهار سال 2004 و در جریان نخستین جنگ فلوجه، گردانهای ارتش عراق از جنگیدن علیه برادران عراقی خود سرباز زدند. در نوامبر سال 2004 نیز 1400 نیروی پلیس در موصل به هنگام حملة شورشیان، 30 مرکز پلیس و 40 میلیون دلار تجهیزات را رها کرده و ناپدید شدند. ولی اکنون و در پایان دومین سال اشغالگری نیروهای آمریکایی، ارتش عراق و پلیس که جمعاً در حدود 300000 نفر میباشند آموزش دیده و برای جنگیدن آماده هستند و حضور آنها در خیابانهای بغداد و سایر شهرها بیشتر محسوس است. بزرگترین ناکامی آمریکا در عراق اشتباهات آنها نیست، بلکه ثابت شده است که نظام سیاسی آنها توانایی اصلاح آنها را ندارد. نه تنها رامسفلد و قائم مقامهای وی از کار بر کنار نشدهاند، بلکه پل ولفوویتز از سمت خود در وزارت دفاع به عنوان یک مدافع جنگ به ریاست بانک جهانی ارتقاء درجه یافت. ژنرالهای آمریکایی و اربابان سیاستمدار بیکفایت آنها در جنگ عراق، سر کار خود باقی میمانند. آمریکا آن گونه که سایر کشورها تصور میکنند، یک ابر قدرت نظامی و سیاسی در جهان نیست.
مقاله
نام منبع: اینسایدر
شماره مطلب: 405
دفعات دیده شده: ۱۶۲۵ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش