Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • خاطرات یک نظامی آمریکایی از جنگ عراق
    دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۴ ساعت ۱۵:۵۴

    به گزارش هرالد تریبون باب هربرت، خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز به تازگی گفت و گویی را با عیدان دلگادو، دانشجوی الهیات نیوکالج فلوریدا در ساراسوتا، داشته که طی آن دلگادو خاطرات خود از جنگ عراق را بازگو کرده است . در این گزارش می خوانیم: « صبح روز 11 سپتامبر سال 2001، دلگادو پیش از شنیدن خبر حملات تروریستی به نیویورک و واشینگتون، به عنوان سرباز ذخیره در ارتش ثبت نام کرد. ولی، در حالی که هرگز تصورش را نمی‌کرد، ارتش جهت زندگی او را تغییر داد. ا

    به گزارش هرالد تریبون باب هربرت، خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز به تازگی گفت و گویی را با عیدان دلگادو، دانشجوی الهیات نیوکالج فلوریدا در ساراسوتا، داشته که طی آن دلگادو خاطرات خود از جنگ عراق را بازگو کرده است . در این گزارش می خوانیم: « صبح روز 11 سپتامبر سال 2001، دلگادو پیش از شنیدن خبر حملات تروریستی به نیویورک و واشینگتون، به عنوان سرباز ذخیره در ارتش ثبت نام کرد. ولی، در حالی که هرگز تصورش را نمی‌کرد، ارتش جهت زندگی او را تغییر داد. او به عنوان یک مکانیک آموزش دیده و سپس به گروهان سیصد و بیستم پلیس نظامی در سنت پترزبورگ فلوریدا اعزام شد. در بهار سال 2003 او در عراق بود و سرانجام خود را در زندان ابوغریب دید. دلگادو پیشینه‌ای عجیب و درعین حال جالب دارد. او یک شهروند آمریکایی است، ولی به دلیل این که پدرش سیاستمدار بود، در خارج از کشور بزرگ شده است. هشت سال را در مصر گذارنده و به زبان عربی مسلط می باشد و درباره فرهنگ خاورمیانه اطلاعات زیادی دارد. حتا پیش از اعزام واحد او به کشور عراق ، وی عصبانی شده بود، زیرا یک افسر ارشد با طعنه به وی گفته بود که، سربازان به عراق می‌روند تا عرب‌ها را بکشند و عمامه‌های آنها را بسوزانند. دلگادو اظهار داشت: "او خندید و بقیه افراد واحد نیز خندیدند. " "گفته آن افسر نشان از خشونت‌های سربازان آمریکایی با مردم عادی عراق داشت. مردان جوان واحد ما سوار هاموی (Humvee) شده و بطری نوشیدنی‌های خود را به طرف عابرین پرتاب می‌کردند و اظهار می‌داشتند که دلشان نمی‌خواهد شیوخ در اطرافشان باشند." دلگادو شاهد بود که یک گروهبان ارتش، عده‌ای کودک را با آنتن فلزی هاموی کتک زده و یک دژبان نیروی دریایی نیز با پا ضربات وحشیانه‌ای به سینه یک کودک 6 ساله می زد. سربازان نیروی زمینی بارها با فریاد، اسلحه خود را به طرف مردم بی دفاع عراق گرفته و آنها را تهدید کرده بودند.



    گزارش
    نام منبع: هرالدتریبون
    شماره مطلب: 343
    دفعات دیده شده: ۱۳۸۷ | آخرین مشاهده: ۳ هفته پیش
jpg   خاطرات یک نظامی آمریکایی از جنگ عراق | حجم فایل: 40.87 KB