-
ناکارآمدی سیاستهای امریکا و سرپوش گذاشتن بر شکستها
شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۴ ساعت ۱۰:۰۹
دولت بوش تلاش میکند اطلاعات کلیدی مبنی بر ناکارآمد بودن جنگ خود علیه تروریسم را مخفی نگهدارد. به گفته لاری جانسون، کارشناس سابق سیا و کارشناس تروریسم وزارت امور خارجه، کاندولیزارایس، وزیر خارجه در تلاش جهت مخفی نگهداشتن اطلاعاتی است که نشان میدهد تعداد حملات تروریستی مهم در سطح جهان از 175 مورد در سال 2003 به 625 مورد در سال 2004 افزایش یافته که این بالاترین رقم از زمان رو به افول رفتن جنگ سرد در سال 1985 به شمارمیرود. مقامات ایالات متحده ادعا
دولت بوش تلاش میکند اطلاعات کلیدی مبنی بر ناکارآمد بودن جنگ خود علیه تروریسم را مخفی نگهدارد. به گفته لاری جانسون، کارشناس سابق سیا و کارشناس تروریسم وزارت امور خارجه، کاندولیزارایس، وزیر خارجه در تلاش جهت مخفی نگهداشتن اطلاعاتی است که نشان میدهد تعداد حملات تروریستی مهم در سطح جهان از 175 مورد در سال 2003 به 625 مورد در سال 2004 افزایش یافته که این بالاترین رقم از زمان رو به افول رفتن جنگ سرد در سال 1985 به شمارمیرود. مقامات ایالات متحده ادعا میکنند زمانی که تحلیلگران مرکز ملی مبارزه با تروریسم درخواست رایس را مبنی بر استفاده از روشی که منجر به کاهش تعداد حملات تروریستی شود، رد کردند، وزارت خارجه گزارش سالانه الگوهای تروریسم را دیگر منتشر ننمود. این که جورج بوش در دوران زمامداریاش چه کاری انجام میدهد مهم نیست، مهم آن است که مورخان، دوره ریاست جمهوری او را براساس موفقیتش در جنگ علیه تروریسم تعریف خواهند کرد که نقطه آغاز آن حملات 11سپتامبر بود. با این حال دولت بوش تلاش میکند روی اطلاعاتی که ممکن است کارشناسان و مردم آمریکا را به این نتیجه برساند که جنگ وی علیه تروریسم برای امنیت آمریکا و جهان فاجعه بار بوده است، سرپوش گذارد. دولت ایالت متحده پس از 11 سپتامبر به جای تمرکز روی جنگ مخفیانه موثر و سخت علیه عاملان حملات، یعنی القاعده ، اقدام به فریب افکارعمومی و راه انداختن هیاهو علیه کلیه مخالفان خود در سطح جهان نمود، چه به ایالات متحده حمله کرده باشند و چه نکرده باشند. (گروه تروریستی از نگاه دولت آمریکا، هر نهاد غیردولتی که مخالف سیاستهای ایالات متحده باشد، تعریف شده بود.) برای مثال دولت آمریکا تحت عنوان مبارزه باگروه ابوسیاف، حملات 11 سپتامبر را بهانهای برای تجدید نظر در روابط امنیتی خود با دولت فیلیپین قرار داد. این گروه کوچک خطری برای دولت فیلیپین و البته برای دولت ایالات متحده نداشتند. آن گاه دولت اقدام به تأکید بر ارتباط عملیاتی بین دو متحد غیرمحتمل – القاعده و صدام حسین – نمود و آن را بهانه تسویه حساب با صدام قرار داد. درحالی که چهار سال بعد به دلیل بیتوجهی دولت، سران خطرناک القاعده همچنان آزاد میگردند . در واقع شاید بتوان عراق را تا حدی منحرف کننده توجه مردم آمریکا از شکست دولت در خنثی کردن شدیدترین حملات به این کشور از زمان تجاوز انگلیسی ها در سال 1812 دانست. اشغال عراق علاوه بر منحرف کردن اذهان عمومی از وظیفه مهم دولت مبنی بر ناکارآمدکردن کامل القاعده، منجر به کشته شدن 26000 تا 108000 نفر از نیروهای آمریکا و متحدان آن، نظامیان و غیرنظامیان عراقی و کشیده شدن ارتش آمریکا به باتلاق ویتنام گونه بیانتهایی شد. به ادعای منتقدان، اشغال عراق – کشوری مسلمان – باعث شعله ور شدن جهاد اسلامی علیه ایالات متحده شد همانند اشغال افغانستان مسلمان از سوی اتحاد شوروی سابق در سال 1979. شواهد – از جمله بمبگذاریهای انتحاری – حاکی از آن است که مبارزان خارجی از سرتاسر جهان به عراق سرازیر شدهاند تا علیه ایالات متحده بجنگند، درست همانطور که در دهه 80 به افغانستان سرازیر شدند. دولت بوش همواره ادعا کرده است که ورود مبارزان مسلمان خارجی به عراق در واقع امر مثبتی است، زیرا ترجیح میدهد درخاک عراق با آنان مقابله کند تا در خاک آمریکا. بوش عراق را «خط مقدم» اصلی در مبارزه علیه تروریسم نامیده است! در جنگ بین دولت – ملتها، رویه معمول ارتش در هر چه دورتر نگهداشتن دشمن از کشور معقولانه به نظرمیرسد. با وجود این، گروههای معارض برخلاف ارتشهای بزرگ دشمن میتوانند به صورت مخفیانه با گذشتن از کلیه سطوح دفاعی در خاک آمریکا مستقر شوند. بنابراین دولت مجبور خواهد بود هم در عراق و هم در آمریکا با آنها بجنگد. همچنین این اصل که «با جنگیدن در عراق مجبور نیستیم با آنها در خاک خودمان بجنگیم» بر این فرض استوار است که تعداد تروریستها را ثابت فرض کنیم. منتقدان ادعا میکنند اشغال عراق با تبدیل کردن بسیاری از اسلامگرایان اصولگرا به مبارزان فعال باعث فزونی گرفتن مخالفان امریکا شده است. دولت بوش در حال حاضر آن دسته از اطلاعاتی را که چنین ادعایی را باورپذیر می سازد مخفی نگه میدارد. از زمان فروکش کردن جنگ عراق، رسانههای آمریکا در ارایه حقایق نامطلوب جنگ– برای مثال در خصوص این که دولت بوش به سازمانهای اطلاعاتی کشور فشار وارد کرده تا تلاشهای عراق جهت دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی را بزرگنمایی کنند- احساس امنیت نمی کردند. با این حال تأثیر حملات 11 سپتامبر هنوز مطبوعات را وا میدارد که نسبت به انتقاد از فشار کابینه برتحلیلگران اطلاعاتی در مخفی کردن شکست آشکار مبارزه با تروریسم مردد باشند. چنین بیثباتیهایی در رسانهها یادآور رفتار آنها پیش از اشغال عراق است، هنگامی که سئوال از دولت درباره روند پیشرفت آن به سوی جنگ تابو تلقی میشد. رسانهها گزارش طبقهبندی شده سیا را در مورد این که صدام حسین هیچگونه سلاح کشتار جمعی علیه ایالات متحده نداشته و یا در اختیار تروریستها قرارنداده، لابلای صفحات آخر روزنامهها کم اهمیت جلوه دادند. آشکار است که سیاست انحرافی و تهاجمی رئیس اصلیترین سازمان اطلاعاتی امریکا به تیتر اول مطبوعات تبدیل نشد. هم اکنون نیز اتفاق مشابهی در مورد اطلاعات مربوط به ناکارآمد بودن مبارزه نمایشی با تروریسم جهانی در حال روی دادن است. چنان چه رسانههای خبری ایالات متحده درباره پوشش خبری چنین حقایق انفجاری جرأت نداشته نباشند، شاید مردم آمریکا به سیاستهای دولت در به خطر انداختن آنها و سایر ملل دنیا «نه» بگویند. منبع : انجمن مسلمانان امریکا نویسنده: ایوان الند برگردان: واحد ترجمه فراز سیستم ایوان الند، عضو ارشد مؤسسه ایندیپندنت ، مدیر مرکز صلح و آزادی و نویسنده کتابهای امپراتور عریان و تجدید "دفاع" سیاست دفاعی ایالات متحده میباشد.
گزارش
نام منبع: MAS
شماره مطلب: 330
دفعات دیده شده: ۱۲۸۸ | آخرین مشاهده: ۱ ماه پیش