این روزها که تحولات اوکراین صدر اخبار بین المللی است، هر رسانه ای بسته به گرایش خود، از چشم انداز امنیت انسانی یا امنیت دولت ها، بازتابی از آنچه که فعلاً در بستر اروپا در جریان است اما می تواند سایر نقاط جهان را هم تحت الشعاع قرار دهد، ارائه می کند.
اینکه نبرد در اوکراین تاکنون بیش از چهار و نیم میلیون شهروند بی گناه را آواره کرده است، اینکه طبق برخی ادعاها، ملی گرایان اوکراینی مانع از خروج غیرنظامیان از مناطق درگیری می شوند تا با سپر کردن آنها، مانع از پیشروی نیروهای روس شوند و هزینه های حقوق بشری جنگ را بالا ببرند، در مقوله امنیت انسانی قابل بررسی است.
اما از منظر امنیت دولت ها که از بسیاری جهات با امنیت ملت ها همپوشانی پیدا می کند، اقدام نظامی شاید دردناک ترین گزینه پیش رو برای انتخاب باشد و این موضوعی است که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هرگز آن را رد نمی کند تا آنجا که خود وی، با همه عزم و اراده ای که برای پیشبرد اهدافش دارد، تصمیم برای آغاز عملیات ویژه در اوکراین را تصمیمی دشوار خوانده بود و حتی در سخنرانی که در چهل و هشتمین روز این نبرد داشت، گفت: آنچه در اوکراین رخ می دهد یک تراژدی است، اما هیچ راه دیگری نداشتیم.
ریشه های یک بحران / مروری بر رویدادهای یورومیدان
اوکراین به عنوان تکه ای جدا شده از شوروی سابق که حدفاصل روسیه و بلوک غرب را پر می کند، به راحتی می توانست با رعایت اصل بی طرفی مانع از اصطکاک میان طرفین شود حال آنکه تقلای آمریکا و شرکایش برای دستکاری سرنوشت کشورها، موجب شد تا اوکراین به بزرگ ترین خلاء امنیتی اروپا تبدیل شود.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در فرمایشاتی که در تاریخ ۱۰ اسفند ایراد کردند، اوکراین را قربانی سیاست های آمریکا دانسته و فرمودند: رژیم آمریکا «بحران ساز و بحران زیست» است که برای بقای خود به خلق بحران در نقاط مختلف دنیا نیاز دارد.
اگرچه تحولات آن دوره ریشه مردمی داشت اما این را نباید به منزله همراهی حداکثری شهروندان اوکراینی با موج اعتراض تلقی کرد ایشان همچنین علاج بحران را در گرو شناخت ریشه های آن عنوان کردند. تأمل در این اظهارات، به ویژه در مقوله ریشه یابی بحران ۲۰۲۲ اوکراین، ما را به بازخوانی سلسله رویدادهایی فرا می خواند که نقطه عطف آن به دست کم هشت سال قبل، یعنی حوادث میدان استقلال یا همان یورومیدان، باز می گردد.
«یورومیدان» به معنای میدان اروپا، موجی از تظاهرات در پایتخت اوکراین بود که ۲۱ نوامبر ۲۰۱۳ در میدان استقلال کی یف آغاز شد. این اعتراضات به دلیل تصمیم دولت اوکراین برای تعلیق امضای توافقنامه میان اتحادیه اروپا و اوکراین صورت گرفت- توافقنامه ای که به موجب آن، اوکراین به اتحادیه اروپا می پیوست. این در حالی است که در آن مقطع، دولت اوکراین ترجیح می داد که به جای اروپا، روابط نزدیک تر با روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا را انتخاب کند.
اگرچه تحولات آن دوره ریشه مردمی داشت اما این را نباید به منزله همراهی حداکثری شهروندان اوکراینی با موج اعتراضات تلقی کرد. برای مثال، در دسامبر ۲۰۱۳، نظرسنجی منتشر شد که نشان می داد بین ۴۵ تا ۵۰ درصد اوکراینی ها از یورومیدان حمایت می کنند حال آنکه به نسبت تقریباً مساوی (بین ۴۲ تا ۵۰ رصد) با آن مخالف بودند.
بنابراین، آنچه در نهایت به سرنگونی «ویکتور یانوکوویچ» رئیس جمهور روس گرای اوکراین منجر شد، نقش آفرینی آمریکا و تبلیغات وسیع رسانه های وابسته به غرب بود.
حضرت آیت الله خامنه ای، در بخش دیگری از اظهارات خود، گفته بودند: آمریکا بود که با دخالت در مسائل داخلی اوکراین، راه انداختن اجتماعات و ایجاد کودتای مخملی و رنگی، حضور سناتورهای آمریکایی در اجتماعات معارضان و جابجا کردن دولت ها، این کشور را به این نقطه کشاند.
در بازخوانی تاریخ اوکراین به ویژه فصلی که به آغاز حکومت غربگرایان مربوط است، سفر سال ۲۰۱۴ «جان مک کین» رئیس سابق کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا هم قابل تأمل است. او که اکنون در قید حیات نیست، با هدف دیدار با اپوزیسیون اوکراین و نفت ریختن بر روی آتش اعتراضات، به این کشور سفر کرد.
یک تیر و دو نشان / مهار روسیه و ارتزاق آمریکا از جنگ اوکراین
از دیگر فرازهای اظهارات دوراندیشانه مقام معظم رهبری، اشاره ایشان به ماهیت مافیایی دولت آمریکا بود تا آنجا که شبکه های مافیای سیاسی، اقتصادی و اسلحه سازی درون آن، از گسترش بحران ها در جهان، تغذیه و ارتزاق می کنند.
با تثبیت شرایط جنگ سرد، صنایع اسلحه سازی غرب سود کلانی به جیب می زند این اظهارات به حدی درست و سنجیده است که حتی در خود آمریکا هم می توان مثالی در تائید آنها یافت. در همین رابطه، «تولسی گابارد» عضو سابق مجلس نمایندگان آمریکا و از نامزدهای حزب دموکرات در مرحله مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، گفته بود: جو بایدن رئیس جمهور آمریکا می توانست به سادگی با تضمین اینکه اوکراین عضو ناتو نخواهد شد، این بحران را خاتمه دهد. البته واقعیت این است که عضویت اوکراین در ناتو بسیار بسیار بعید است. اکنون سوال این است که پس چرا ناتو و بایدن چنین رویکردی را اتخاذ کردند؟ جواب این است که آنها خواستار حمله روسیه به اوکراین بودند چرا که در درجه نخست، اقدام نظامی پوتین به همتای آمریکایی بهانه اعمال تحریم های سنگین علیه روسیه را می داد که خودش به منزله محاصره یک کشور از نوع مدرن آن است و در درجه دوم، شرایط جنگ سرد را تثبیت می کرد.
تولسی گابارد در ادامه این استدلال می افزاید: می دانید که منظورم صنایع نظامی و اسلحه سازی است که کنترل دولت بایدن را در اختیار دارند. جنگ طلبان از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آتش این بحران می دمند چرا که به این ترتیب، صنایع تسلیحاتی می توانند به مراتب بیشتر از آنچه در جریان مبارزه (ادعایی) با القاعده عایدشان شد، از جنگ روسیه و اوکراین عایدی داشته باشند و هزینه همه اینها را مردم اوکراین با (آوارگی) و مردم روسیه (با تحریم) می پردازند.
روز چهارشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ نیز با گذشت بیش از یک ماه از فرمایشات حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، شاهد نشست پنتاگون با غول های اسلحه سازی آمریکا بودیم تا با آنها درباره ظرفیت این صنعت برای رفع نیازهای تسلیحاتی اوکراین درصورت به درازا کشیدن جنگ طی سال های آتی، بحث و رایزنی کند.
بعد از آغاز اقدام نظامی روسیه در اوکراین و ارسال تسلیحات آمریکایی و اروپایی به کی یف، تقاضا برای عرضه و تولید تسلیحات نیز بیشتر شده است. حتی پنتاگون برای سرعت بخشیدن به روند تائید فروش و انتقال اقلام تسلیحاتی تولید شده از سوی شرکت های آمریکایی طرف قرار داد با وزارت دفاع این کشور، تیمی ویژه را برای پاسخگویی به درخواست ها ایجاد کرده است.
نشست اخیر پنتاگون با غول های اسلحه سازی آمریکا با پیش بینی به درازا کشیدن بحران اوکراین را می توان نشانه ای مبنی بر تمایل واشنگتن به فرسایشی کردن این جنگ تلقی کرد که در راستای پروژه مهار همه جانبه روسیه با تحریم های اقتصادی سنگین همراه است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه هم پیشتر گفته بود که بحران اوکراین در راستای پروژه مهار و بازدارندگی دولت مسکو انجام می شود. وی طی اظهاراتش بارها از فرهنگ، دین و قومیت مشترک میان دو ملت روسیه و اوکراین سخن گفته- اتحادی که با توطئه نفاق آمیز آمریکا خدشه دار شده است.
در واقع، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به عنوان بازوی نظامی آمریکا، روسیه را فریب داد و به عهد خود مبنی بر عدم توسعه به شرق پایبند نبود. اما همزمان، ناتو در بازی دوگانه، اوکراین را هم فریب داد چرا که هرگز قصد نداشت به عضویت این کشور پاسخ مثبت دهد. اوکراین فقط طعمه ای برای تنگ تر کردن حلقه مهار روسیه بود.
همه اینها نشان می دهد همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند اعتمادی به وعده های غرب نیست و بهای تکیه به آمریکا، تنهایی و سرگردانی خواهد بود و این از عبرت های بزرگ جنگ اوکراین است.