Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • نشریه آتلانتیک ب/ قسمت دوم
ناتوانی ترامپ در مدیریت بحران کرونا باعث فقر، بیکاری و محرومیت درمانی میلیون ها آمریکایی شد/ یک ویروس کوچک قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر کرد نشریه آتلانتیک ب/ قسمت دوم
    ناتوانی ترامپ در مدیریت بحران کرونا باعث فقر، بیکاری و محرومیت درمانی میلیون ها آمریکایی شد/ یک ویروس کوچک قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر کرد

    پنج‌شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۲۴

    ناتوانی ترامپ در مدیریت بحران کرونا باعث فقر، بیکاری و محرومیت درمانی میلیون ها آمریکایی شد/ یک ویروس کوچک قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر کرد در بحبوحه بزرگ ترین بحران بهداشتی و اقتصادی آمریکا، میلیون ها نفر از

    تجام

    در بحبوحه بزرگ ترین بحران بهداشتی و اقتصادی آمریکا، میلیون ها نفر از مردم این کشور دچار فقر و محرومیت از خدمات پزشکی شده اند. اینها علاوه بر میلیون ها نفری هستند که همیشه در چنین وضعیتی بسر می برند.

    نشریه آمریکایی آتلانتیک در گزارشی ویژه به قلم اد یوآنگ به واکاوی چرایی شکست آمریکا در مقابله با ویروس کرونا و مدیریت بحران به وجود آمده در این کشور پرداخت و نوشت: چه شد که اینگونه شد؟ ویروسی هزاران بار کوچک تر از یک ذره غبار قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر کرده است. آمریکا نتوانسته از مردم خود محافظت کند و آنها را با بیماری و ویرانی اقتصادی تنها گذاشته است. این کشور جایگاه خود را به عنوان یک رهبر جهانی از دست داده است. آمریکا میان کاهلی و بی کفایتی گرفتار شده است. در حال حاضر، درک گستره و بزرگی اشتباهات کار واقعاً سخت و دشواری است.


    مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه های اندیشکده های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


    آنچه در ادامه می خوانید بخش دوم از این گزارش چهار قسمتی است که بخش های دیگر آن طی روزهای آینده در مشرق منتشر خواهد شد.

    بیشتر بخوانید:

     قسمت اول/ چگونه یک ویروس کوچک قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر و مغلوب کرد؟

    https://cdn.theatlantic.com/thumbor/7xqvvzly4ZsBH3TeQ1vmL8mLtnY=/672x224/media/img/posts/2020/07/WEL_Yong_Covid_BW_Spot2-3/original.jpg

    عکس سمت چپ: تصویر یک زن بیکار در شهر هیوستون. عکس سمت راست: قرنطینه عمومی در شهر لوس آنجلس در ماه مارس. (الیزابت بیک؛ آدام آمنگووال)

    ویروس کرونا پس از آنکه جای پای خود را در آمریکا محکم کرد، به آسانی در میان مردم بدون آنکه کشف شود شیوع پیدا کرد. یک متخصص ویروس شناسی مؤسسه براد هاروارد و ام آی تی سال ها در تلاش بوده تا یک شبکه پایش به وجود بیاورد که به کمک آن بیمارستان ها در هر یک از شهرهای بزرگ آمریکا بتوانند ویروس های جدید را از طریق توالی سازی ژنتیکی به سرعت ردیابی کنند. اگر چنین شبکه ای وجود داشت، پس از آنکه دانشمندان چینی ژنوم ویروس کرونای جدید را روز ۱۱ ژانویه منتشر کردند، تک تک بیمارستان ها در آمریکا قادر می شدند آزمایش تشخیصی مختص خود را قبل از ورود ویروس تهیه کنند.

    مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آزمایشات تشخیصی خود را در اواخر ماه ژانویه تهیه و توزیع نمود. این آزمایشات البته بی فایده بودند، زیرا از یک مؤلفه شیمیایی معیوب در آنها استفاده شده بود. آزمایشات تشخیصی بقدری کمیاب بودند و معیار بهره مندی از آنها بقدری سختگیرانه بود که تا پایان ماه فوریه، ده ها هزار نفر از مردم آمریکا به بیماری مبتلا شده بودند اما تنها صدها نفر از آنها در معرض آزمایش قرار گرفته بودند. داده های رسمی بقدری اشتباه بودند که نشریه آتلانتیک ابتکار داوطلبانه خود ــ موسوم به پروژه پایش کووید ــ را جهت شمارش موارد ابتلا به اجرا گذاشت.

    تهیه آزمایشات تشخیصی کار ساده و آسانی است. قصور آمریکا در این زمینه قابل درک نیست. بدتر از این، آمریکا فاقد هرگونه طرح ثانویه بود. آزمایشگاه های خصوصی در گیرودار بوروکراسی سازمان غذا و دارو گرفتار آمده بودند. رسوایی در خصوص آزمایشات تشخیصی موجب ناتوانی آمریکا شد و در این باره هرچه که بگوییم، کم گفته ایم. کسانی که علائم تضعیف کننده را در خود مشاهده می کردند نمی دانستند چه بلایی سرشان آمده است. متولیان بهداشتی قادر نبودند صرفاً از طریق شناسایی بیماران و درخواست از آنها جهت قرنطینه سازی خود زنجیره انتقال بیماری را قطع کنند.

    آبی که در پیاده رو جاری می شود، در هر درز و شکافی که بر سر راهش باشد فرو می رود؛ در مورد ویروس کرونا نیز همین اتفاق افتاد و ویروس بدون مواجهه با هیچ مانعی به همه جا گسترش پیدا کرد. ساختمان ها را در نظر بگیرید. در واکنش به بحران جهانی انرژی در دهه ۱۹۷۰، معماران سازه ها را در برابر هوای بیرون عایق کردند و نیاز به تهویه را کاهش دادند و بدین طریق آنها را به لحاظ مصرف انرژی مقرون به صرفه تر ساختند. جوزف آلن که مشغول مطالعه درباره سلامت زیست محیطی در مدرسه سلامت عمومی تی. اچ چان دانشگاه هاروارد است، در این باره می گوید آلاینده ها و پاتوژن ها در درون ساختمان ها انباشته شدند و «عصر ‘’ساختمان های بیمار’’ را رقم زدند.» صرفه جویی در مصرف انرژی از ارکان سیاست اقلیمی امروزی است، اما بدون قربانی کردن رفاه نیز می توان آن را محقق ساخت. آلن در این خصوص می گوید: «ما در طول سال ها راه خود را گم کردیم و از طراحی ساختمان ها برای مردم دست کشیدیم.»

    فضاهای داخلی که مردم آمریکا ۸۷ درصد وقت خود را آنجا سپری می کنند به بستری برای گسترش سریع ویروس تبدیل شدند. یک مطالعه نشان داده که احتمال سرایت از فردی به فرد دیگر در فضاهای بسته حدود ۱۹ برابر بیشتر از فضای باز است. ویروس کرونا به دور از عوامل آب و هوایی و در میان جمعیتی که به مدت طولانی در مجاورت هم قرار داشتند در سالن های کنفرانس هتل بوستون، کابین های کشتی تفریحی دایاموند پرینسس، و تالار کلیسایی در ایالت واشنگتن به شکل افسارگسیخته گسترش پیدا کرد.

    ساختمان هایی که بیش از همه در معرض تاخت وتاز ویروس قرار داشتند آنهایی بودند که جمعیت دهه ها در آنجا حضور داشت: زندان ها. در بحبوحه مجازات های شدیدتر وضع شده در جریان مبارزه با مواد مخدر و همچنین تفکری که مجازات را بر توانبخشی ارجح می داند، جمعیت زندانی ها در آمریکا از دهه ۱۹۷۰ تاکنون هفت برابر شده و به حدود ۳/۲ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. سرانه جمعیت زندانیان در آمریکا پنج تا ۱۸ برابر سرانه جمعیت زندانیان در دیگر دموکراسی های غربی است. تراکم زندانی در بسیاری از زندان های آمریکا بیش از ظرفیت زندان است و در نتیجه فاصله گذاری اجتماعی در آنجا غیرممکن است. صابون به ندرت در زندان ها یافت می شود. در نتیجه، ویروس کرونا به شکل افسارگسیخته در زندان ها پخش شده است. تا ماه ژوئیه، تعداد موارد ابتلا در دو زندان آمریکا بیش از مجموع موارد ابتلا در نیوزلند بود. یکی این زندان ها مؤسسه اصلاح و تربیت مارسون واقع در ایالت اوهایو است که علیرغم آنکه ظرفیت نگهداری ۱۵۰۰ زندانی را دارد، بیش از ۲۰۰۰ مورد ابتلا به ویروس کرونا در میان زندانیان ساکن آنجا مشاهده شد.

    https://cdn.theatlantic.com/thumbor/m8onEyYtqysjKYPS7hmNT44b7ec=/672x224/media/img/posts/2020/07/WEL_Yong_Covid_BW_Spot3-1/original.jpg

    عکس سمت چپ: نمونه های خون در آزمایشگاهی واقع در ایالت فلوریدا. عکس سمت راست: ورود ناو یواس ان اس مرسی به بندر لوس آنجلس جهت یاری رساندن به بیمارستان های شهر. (رز ماری کرامول؛ تایم رو/بلومبرگ/گتی)

    دیگر اماکن شلوغ نیز به محاصره ویروس درآمدند. آسایشگاه ها و مراکز نگهداری از سالمندان در آمریکا کمتر از ۱ درصد جمعیت این کشور را در خود جای داده اند، اما ۴۰ درصد موارد مرگ ومیر ناشی از ویروس کرونا تا اواسط ماه ژوئیه از این اماکن گزارش شد. بیش از ۵۰۰۰۰ نفر از ساکنان و کارکنان این مراکز جان خود را از دست داده اند و حداقل ۲۵۰۰۰۰ نفر دیگر نیز به ویروس مبتلا شده اند. این اعداد و ارقام دلخراش نه تنها خطرات بزرگ تری که بیماری کووید-۱۹ متوجه سالمندان می کند، بلکه همچنین وضعیت بد مراقبت از سالمندان را بازتاب می دهد. قبل از همه گیری بیماری، از هر چهار آسایشگاه سالمندان، سه مورد از آنها با کمبود پرسنل کافی مواجه بود و از هر پنج آسایشگاه نیز چهار موردشان در زمینه مهار بیماری ناموفق بوده است. سیاست های دولت ترامپ نیز موجب وخامت اوضاع شده اند، زیرا از میزان ورود مهاجران کاسته اند، مهاجرانی که یک چهارم کادر مراقبتی آسایشگاه های سالمندان را تشکیل می دهند.

    با اینکه آسایشگاهی واقع در سیاتل از جمله اولین کانون های شیوع ویروس کرونا در آمریکا بود، اما دیگر آسایشگاه های سالمندان به آزمایشات تشخیصی و تجهیزات محافظتی مجهز نشدند. وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا به جای آنکه چنین اماکنی را جهت مقابله با همه گیری مجهز سازد، بازرسی از خانه های سالمندان را در ماه مارس متوقف کرد و بار مسئولیت را به دوش ایالت ها انداخت. برخی آسایشگاه های سالمندان از ویروس در امان ماندند، زیرا مالکان آنها فوراً ملاقات ها را متوقف ساختند یا به کادر مراقبت پول بیشتری پرداخت کردند تا در محل آسایشگاه ساکن شوند. اما در برخی دیگر از این مراکز، پرسنل مراقبتی از ترس آنکه مبادا سالمندان را مبتلا سازند یا خودشان مبتلا شوند، از کار دست کشیدند. در برخی موارد، سالمندان از اینگونه مراکز تخلیه شدند، زیرا هیچکس نبود که از آنها مراقبت کند.

    سهل انگاری آمریکا در قبال خانه های سالمندان و زندان ها، ساختمان های بیمار این کشور، و توزیع نامناسب آزمایشات تشخیصی همگی از وجود یک رویکرد مشکل آفرین در قبال بهداشت حکایت دارند: شیلا دیویس مدیر ارشد اجرایی مؤسسه غیرانتفاعی شرکای سلامت در این باره می گوید: «بیمارستان ها را آماده کنید و منتظر ورود بیماران باشید. به ویژه در بدو امر، به جای آنکه مانع انتقال ویروس در جامعه شویم، واکنش ما [به بیماری کووید ـ ۱۹] صرفاً محدود به ۲۰ درصد از مردمی بود که نیازمند بستری در بیمارستان بودند.» جلوگیری از انتقال ویروس وظیفه شبکه بهداشت عمومی است. شبکه بهداشت عمومی به جای درمان بیماری باید مانع شیوع بیماری در میان مردم شود. این شبکه با خلق وخوی حاکم بر کشور که سلامت را نه یک خیر و صلاح همگانی بلکه یک وظیفه شخصی می داند، همخوانی ندارد.

    در پایان قرن بیستم، پیشرفت ها در حوزه سلامت همگانی بدان معنا بود که طول عمر مردم آمریکا بطور میانگین ۳۰ سال بیشتر از کسانی است که در اوایل قرن بیستم می زیستند. میزان مرگ ومیر مادران ۹۹ درصد و میزان مرگ ومیر نوزادان ۹۰ درصد کاهش یافته بود. تغذیه بهتر موجب از بین رفتن بیماری هایی نظیر نرمی استخوان و گواتر شد. پیدایش واکسن به ریشه کنی آبله و فلج اطفال و مهار سرخک، دیفتری، و سرخجه انجامید. این تدابیر در کنار آنتی بیوتیک ها و بهداشت بهتر موجب مهار بیماری های مسری شد، تا به آنجا که برخی دانشمندان پیش بینی کردند بیماری های مسری به زودی به تاریخ می پیوندند. اما در عوض، این پیشرفت ها موجبات خوشنودی و بی خیالی را فراهم آوردند. لاری فریمن مدیر ارشد اجرایی انجمن ملی متولیان بهداشتی بخش ها و شهرها در این خصوص گفته است که «در شرایطی که بخش بهداشت عمومی مشغول انجام کارش بود»، از بودجه اختصاص یافته به آن کاسته شد.

    در حال حاضر، آمریکا فقط۲.۵ درصد از بودجه عظیم اختصاص یافته به بخش سلامت را صرف بهداشت عمومی می کند. ادارات بهداشت که از منابع مالی کافی برخوردار نبودند پیشاپیش در خصوص مقابله با اعتیاد به مواد مخدر، نرخ فزاینده چاقی، آلودگی آب، و بیماری های به آسانی قابل پیش گیری به دردسر افتاده بودند. پارسال بیشترین موارد ابتلا به سرخک از سال ۱۹۹۲ به بعد مشاهده شد. در سال ۲۰۱۸، آمریکا دارای ۱۱۵۰۰۰ مورد ابتلا به سفلیس و ۵۸۰۰۰۰ مورد ابتلا به سوزاک بود ــ ارقامی که تقریباً طی سه دهه گذشته مشاهده نشده بودند. این کشور دارای ۷/۱ میلیون مورد ابتلا به کلامیدیا است که بالاترین رقم ثبت شده تاکنون به شمار می رود.

    از زمان آخرین رکود اقتصادی در سال ۲۰۰۹، حدود ۵۵۰۰۰ شغل در ادارات بهداشت محلیِ گرفتارِ بی پولی از بین رفته است ــ که یک چهارم نیروی کار آنها محسوب می شود. با شیوع بیماری کووید ـ ۱۹، ادارات بهداشت به دلیل کسادی اوضاع اقتصادی مجبور شدند تعداد بیشتری از کارمندان خود را به مرخصی بفرستند. هنگامی که ایالت ها به کارکنان بخش بهداشت عمومی جهت یافتن افراد مبتلا و اطرافیان دارای تماس با آنها نیاز پیدا کردند، مجبور شدند کسانی را از صفر استخدام کرده و آموزش دهند. در ماه مه، لری هوگان فرماندار ایالت مریلند مدعی شد ایالتش به زودی از پرسنل کافی جهت ردیابی روزانه ۱۰۰۰۰ نفر از افراد دارای تماس با مبتلایان برخوردار خواهد شد. سال گذشته، در شرایطی که ابولا کشور جمهوری دموکراتیک کنگو را درمی نوردید ــ کشوری که یک چهارم ایالت مریلند ثروت دارد و منطقه جنگی قلمداد می شود ــ پرسنل محلی بخش بهداشت و سازمان جهانی بهداشت دو برابر افراد فوق الذکر را ردیابی کردند.

    https://cdn.theatlantic.com/thumbor/eBtVOQyyH7xth1KSi6J2y-Keupc=/960x686/media/img/posts/2020/07/WEL_Yong_Covid_ColorLargeSpot1/original.jpg

    عکس: زنی در حال تحویل غذاهای بیرون بر در رستورانی واقع در ایست ویلج منهتن. (دینا لیتووسکی/ردوکس)

    ویروس کرونا بی هیچ مانعی جوامع آمریکا را درنوردید و در درون بدن هزاران میزبان جا خوش کرد و سپس به سراغ بیمارستان های آمریکا رفت. ویروس می باید با مراکز درمانی مجهز به فناوری های نوین پزشکی، طرح های تفصیلی جهت مقابله با همه گیری، و تجهیزات مراقبتی و داروهای نجات بخش مواجه می شد. ویروس در عوض با یک شبکه آسیب پذیر مواجه شد که در معرض خطر فروپاشی قرار داشت.

    آمریکا در مقایسه با یک کشور ثروتمند معمولی تقریباً دو برابر ثروت ملی خود را صرف خدمات بهداشتی می کند که حدود یک چهارم آن به خاطر عدم مراقبت های کافی، درمان های بیهوده به هدر می رود. آمریکا در ازای مبالغ سرسام آوری که هزینه می کند بازده چندانی نصیبش نمی شود. این کشور در مقایسه با کشورهای قابل قیاس از پایین ترین نرخ امید به زندگی، بالاترین نرخ ابتلا به بیماری های مزمن، و کمترین تعداد سرانه پزشک برخوردار است. این سیستم سودمحور برای سرمایه گذاری بر روی تخت های مازاد، ذخیره سازی تجهیزات، انجام تمرینات در شرایط عادی، و طرح های اضطراری چندلایه ــ که اساس آمادگی جهت مقابله با همه گیری به شمار می روند ــ انگیزه چندانی ندارد. بیمارستان های آمریکا به دلیل نیروهای بازاری مجبور شده اند حشو و زوائد را کنار بگذارند و با تمام ظرفیت فعالیت کنند، بدون آنکه قادر باشند خودشان را با شرایط بحرانی وفق دهند.

    بیمارستان ها هنگامی که طرح های مقابله با همه گیری را تدوین می کنند، تصورشان این است که همه گیری بیماری برای آخرین بار اتفاق افتاده و دیگر مشابه آن تکرار نمی شود. پس از سال ۲۰۱۴، چند مرکز اقدام به طراحی واحدهای درمان تخصصی برای بیماری ابولا کردند ــ ابولا یک بیماری مرگبار اما نه چندان مسری است. این واحدها اما در برابر ویروس های قابل انتشار از راه هوا نظیر ویروس کرونای جدید بلااستفاده بودند. بیمارستان ها همچنین جهت مقابله با موارد شیوع بیماری که چند ماه ادامه داشته باشد، آمادگی نداشتند. طرح های اضطراری فرض را بر این گذاشته بودند که کارکنان قادرند شرایط دشوار و خسته کننده را چند روز دوام بیاورند، منابع و تجهیزات ته نخواهند کشید، و مراکز مجاور قادر خواهند بود از مراکزی که بیشترین ضربه را متحمل شده اند پشتیبانی به عمل بیاورند. استر چو پزشک اورژانس دانشگاه بهداشت و علوم اورگان در این باره اظهار داشت «ما را جهت مقابله با بلایای ناپیوسته» نظیر تیراندازی گسترده به مردم، تصادف زنجیره ای خودروها، و توفان آماده کرده اند. همه گیری بیماری کووید ـ ۱۹ اما ناپیوسته نیست. این فاجعه در ۵۰ ایالت رخ داده و احتمالاً حداقل تا زمانی که واکسن آن ساخته نشده است، ادامه خواهد یافت.

    ویروس کرونا به هرکجا که سرایت کرد، بیمارستان ها کم آوردند. چند ایالت از دانشجویان پزشکی درخواست فارغ التحصیلی زودهنگام را کردند، پزشکان بازنشسته را مجدداً به خط کردند، و متخصصان پوست را به بخش های اورژانس گسیل نمودند. پزشکان و پرستاران شیفت های کاری طاقت فرسا را تحمل می کردند و وقتی تجهیزات حفاظتی را از روی صورت خود برمی داشتند، پوست صورتشان ترک خورده و خونین بود. این تجهیزات ــ ماسک، دستگاه های کمک تنفسی، گان، دستکش ــ خیلی زود ته کشیدند.

    بیمارستان های آمریکا نیازهایشان را به شکل آنی برطرف می سازند. آنها کالاهای مورد نیاز را به صورت لحظه ای از طریق زنجیره های تأمین پیچ در پیچ تهیه می کنند. این زنجیره های تأمین به شکل درهم و برهم در سرتاسر دنیا ریشه دوانیده اند و از کشورهای برخوردار از نیروی کار ارزان گرفته تا کشورهای ثروتمند نظیر آمریکا را در بر می گیرند. این خطوط تأمین درهم و برهم صرفاً زمانی نمایان می شوند که مشکلی به وجود می آید. برای مثال، حدود نیمی از ماسک های مورد استفاده در دنیا در کشور چین از جمله استان هوبی تولید می شوند. هنگامی که آن منطقه به کانون همه گیری بیماری تبدیل شد، تأمین ماسک دچار مشکل شد، آنهم در شرایطی که تقاضای جهانی برای ماسک رو به افزایش گذاشته بود. دولت ترامپ به سراغ ذخیره تجهیزات پزشکی موسوم به ذخیره ملی راهبردی رفت و دریافت که ۱۰۰ میلیون دستگاه کمک تنفسی و ماسک هایی که در جریان همه گیری آنفلوانزا در سال ۲۰۰۹ توزیع شده بودند هیچگاه جایگزین نشده اند. فقط ۱۳ میلیون دستگاه کمک تنفسی باقی مانده بود.

    در ماه آوریل، چهار پرستار از هر پنج پرستار حاضر در خط مقدم مقابله با بیماری گفتند که تجهیزات محافظتی کافی ندارند. برخی از عموم مردم درخواست کمک کردند یا به سراغ بازار سیاه و کلاهبرداران اینترنتی رفتند. برخی دیگر با استفاده از دستمال های گلدار و کیسه زباله ماسک و گان تهیه کردند. سواب های حلق و بینی که در آزمایشات تشخیصی استفاده می شوند نیز کمیاب شدند، زیرا یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان آن در لمباردی ایتالیا ــ پایتخت کووید ـ ۱۹ اروپا ــ قرار دارد. حدود ۴۰ درصد داروهای مورد استفاده بیماران بدحال از جمله آنتی بیوتیک ها و مسکن ها نایاب شدند، زیرا خطوط تولید آنها در چین و هند واقع شده است. در صورت تهیه واکسن، شاید شیشه های مخصوص واکسن به دلیل کمبود جهانی و طولانی مدت شیشه های طبی به اندازه کافی موجود نباشند.

    دولت فدرال می توانست با خرید تجهیزات و توزیع آنها متناسب با نیازها از شدت و حدت مشکل بکاهد. در عوض، ترامپ در ماه مارس خطاب به فرمانداران ایالت ها گفت «سعی کنید خودتان تجهیزات را تهیه کنید.» طبق معمول، بخش خدمات بهداشت بازیچه دست کاپیتالیسم و روابط شده بود. در نیویورک، بیمارستان های ثروتمند تجهیزات محافظتی مورد نیاز خود را علیرغم کمبود این تجهیزات خریداری کردند، حال آنکه بیمارستان های دیگر در محله های فقیرتر شهر تجهیزات را جیره بندی کردند.

    در شرایطی که رئیس جمهور دوپهلو حرف می زد، مردم خودشان دست به کار شدند. کسب وکارها کارمندان خود را به خانه فرستادند. مردم فاصله گذاری اجتماعی را به اجرا گذاشتند، حتی قبل از ۱۳ مارس که ترامپ وضعیت اضطراری اعلام کرد و قبل از آنکه فرمانداران و شهرداران رسماً دستور ماندن در خانه را صادر کنند یا مدارس، مغازه ها، و رستوران ها را تعطیل کنند. یک مطالعه نشان داد که اگر رهبران آمریکا تدابیر فاصله گذاری اجتماعی را یک هفته زودتر به اجرا گذاشته بودند، از مرگ ۳۶۰۰۰ فرد مبتلا جلوگیری می شد. اما دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. فاصله گذاری اجتماعی نتیجه داد. اما قرنطینه عمومی صرفاً به خاطر آنکه رهبران آمریکا فرصت آماده سازی را ماه ها هدر داده بودند، ضروری شد. اجرای این ابزار سیاستی نه چندان کارآمد هزینه گزافی به همراه داشت. نرخ بیکاری به ۷/۱۴ درصد افزایش پیدا کرد که بالاترین رقم از زمان شروع ثبت آمارها در سال ۱۹۸۴ به شمار می رفت. بیش از ۲۶ میلیون نفر شغل خود را از دست دادند. این امر در کشوری که در آن خدمات بهداشتی ــ به گونه ای منحصربه فرد و غیرمعقول ــ با اشتغال گره خورده است، فاجعه بار است. برخی از بازماندگان کووید-۱۹ صورت حساب های هفت رقمی در بیمارستان به دستشان داده اند. در بحبوحه بزرگ ترین بحران بهداشتی و اقتصادی در طول نسل ها، میلیون ها نفر از مردم آمریکا دچار فقر و محرومیت از خدمات پزشکی شده اند. اینها علاوه بر میلیون ها نفری هستند که همیشه در چنین وضعیتی بسر می برند.

    پایان بخش دوم



    خبر
    شماره مطلب: 24695
    دفعات دیده شده: ۳۵۲ | آخرین مشاهده: ۲ هفته پیش