-
پیش بینی ۱۲ اندیشمند برجسته بین المللی درباره «نظم جهانی» پس از بحران کرونا +عکس
فارین پالیسی بررسی کرد
یکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۲
دنیا قرار نبود اینگونه باشد. اما ترکیب یک ویروس مرگبار و با بی کفایتی، بشریت را در مسیری نامعلوم قرار داده است. بحران کرونا ویروس دنیا را برای همیشه تغییر خواهد داد. همه گیری ویروس کرونا همانند فروپاشی دیوار برلین یا ورشکستگی
دنیا قرار نبود اینگونه باشد. اما ترکیب یک ویروس مرگبار و با بی کفایتی، بشریت را در مسیری نامعلوم قرار داده است.
بحران کرونا ویروس دنیا را برای همیشه تغییر خواهد داد. همه گیری ویروس کرونا همانند فروپاشی دیوار برلین یا ورشکستگی بانک برادران لمان دنیا را درهم می شکند و پیامدهای گسترده آن را اکنون می توانیم صرفاً تصور کنیم. اما یک مسئله قطعی و مسلم است: این بیماری همانگونه که افراد را از پا درآورده، بازارها را مختل نموده و کفایت (یا بی کفایتی) دولت ها را نمایان ساخته است، قدرت سیاسی و اقتصادی را نیز برای همیشه دستخوش دگرگونی خواهد کرد، آنهم به گونه ای که صرفاً بعدها نمایان خواهد شد. جهت درک و شناخت تغییرات ناشی از این بحران، فارین پالیسی از ۱۲ اندیشمند و نظریه پرداز برجسته اندیشکده های بین المللی خواست تا پیش بینی های خود در خصوص نظم جهانی در دوران پساکرونا را ارائه دهند.
خوانندگان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه های اندیشکده های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
دنیایی کمتر بازتر، کمتر شکوفا، و کمتر آزاد
استیون والت استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد
همه گیری موجب تقویت دولت و ملی گرایی می شود. دولت ها همگی تدابیر اضطراری در راستای مهار بحران اتخاذ خواهند کرد و بسیاری از آنها پس از پایان بحران تمایلی ندارند از اختیارات جدید خود صرف نظر کنند. بیماری کووید-۱۹ همچنین تغییر در وضعیت قدرت و نفوذ را از غرب تا شرق شتاب خواهد بخشید. کره جنوبی و سنگاپور به بهترین نحو واکنش نشان داده اند و چین نیز علیرغم اشتباهات اولیه واکنش خوبی از خود نشان داده است. واکنش در اروپا و آمریکا به نسبت کند و بی برنامه بوده و به وجهه غرب لطمه زده است.
آنچه تغییر نخواهد کرد ماهیت اصولاً متناقض سیاست ورزی در دنیاست. مصائب پیشین به رقابت میان قدرت های بزرگ پایان ندادند و عصر جدیدی از همکاری های جهانی را رقم نزدند. مصائب پیشین ــ از جمله همه گیری آنفلوانزا طی سال های ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ ــ به رقابت میان قدرت های بزرگ پایان ندادند و عصر جدیدی از همکاری های جهانی را رقم نزدند. کووید-۱۹ نیز چنین پیامدی را رقم نخواهد زد. ما شاهد فاصله گیری بیشتر از فرآیند جهانی شدن خواهیم بود، زیرا شهروندان در راستای مراقبت از خویش نگاهشان به دولت های ملی خواهد بود و دولت ها و شرکت ها به دنبال کاستن از آسیب پذیری های آتی خواهند بود.
کوتاه کلام اینکه، کووید-۱۹ دنیایی کمتر بازتر، کمتر شکوفا، و کمتر آزاد را به وجود خواهد آورد. دنیا قرار نبود اینگونه باشد. اما ترکیب یک ویروس مرگبار، برنامه ریزی ناکافی، و رهبری بی کفایت موجب شده بشریت در یک مسیر جدید و بیمناک قرار گیرد.
پایان جهانی شدن آنگونه که می شناختیم
رابین نیبلت مدیر و مسئول اجرایی ارشد اندیشکده چتم هاوس انگلیس
همه گیری ویروس کرونا ممکن است همانند پر کاهی که کمر شتر را می شکند، کمر جهانی شدن اقتصادی را بشکند. قدرت اقتصادی و نظامی فزاینده چین به یک عزم و اراده فراحزبی در آمریکا برای اینکه دست چین را از فناوری های پیشرفته و دارایی های فکری نشئت گرفته از آمریکا کوتاه کند و متحدان را نیز به تبعیت از این امر وادار سازند، دامن زده است. افزایش فشارهای عمومی و سیاسی جهت تحقق اهداف مرتبط با کاهش تولید کربن پیشاپیش موجب شده تا وابستگی بسیاری از شرکت ها به زنجیره های تأمین دوردست زیر سؤال برود. اکنون، بیماری کووید-۱۹ دولت ها، شرکت ها، و جوامع را وادار می سازد تا توانایی خود جهت مواجهه با دوره های طولانی مدت خودانزوایی اقتصادی را تقویت کنند.
احتمال آن بسیار کم است که دنیا به ایده جهانی شدن توأم با منفعت متقابل که دورانِ اوایل قرن بیست و یکم را رقم زد، بازشود. در نبود هرگونه مشوق و انگیزه جهت حراست از دستاوردهای مشترک ناشی از یکپارچه سازی اقتصادی جهان، ساختار حاکمیت اقتصادی جهان که در قرن بیستم شکل گرفت به سرعت تحلیل خواهد رفت. سپس رهبران سیاسی نیازمند خودفرمانی بسیار زیادی هستند تا بتوانند همکاری های بین المللی را تداوم بخشند و به سمت رقابت ایدئولوژیکی آشکار سوق پیدا نکنند. رهبران می توانند با اثبات توانایی مهار بحران کووید-۱۹ نزد شهروندان خود، مقداری سرمایه سیاسی برای خود دست وپا کنند. اما رهبرانی که موفق به این کار نشوند دیگران را مقصر ناکامی خود معرفی خواهند کرد.
جهانی شدن با محوریت چین
کیشور محبوبانی عضو برجسته مؤسسه مطالعات آسیای دانشگاه ملی سنگاپور و مؤلف کتاب «آیا چین پیروز شده است؟ چالشی که چین متوجه برتری آمریکا می کند»
همه گیری بیماری کووید-۱۹ جهت گیری اقتصادی جهان را دستخوش تغییرات اساسی نخواهد کرد. این امر صرفاً تغییری که پیشاپیش آغاز شده را شتاب خواهد بخشید. این تغییر عبارت است از فاصله گیری از جهانی شدن آمریکامحور و حرکت به سمت جهانی شدن چین محور.
چرا این روند تداوم خواهد یافت؟ مردم آمریکا نسبت به جهانی شدن و تجارت بین المللی بی اعتقاد شده اند. توافقات تجارت آزاد امری مذموم و مسموم هستند، فرقی نمی کند دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در آنها دخیل باشد یا نباشد. برعکس، چین هنوز اعتقاد خود را از دست نداده است. چرا؟ این امر دلایل تاریخی عمیق تری دارد. رهبران چین اکنون به خوبی می دانند که یک قرن تحقیر کشورشان بین سال های ۱۸۴۲ تا ۱۹۴۹ حاصل بی خیالی چین و تلاش های بیهوده رهبران این کشور جهت انزواگزینی و دوری از دنیا بوده است. برعکس، رستاخیز اقتصادی چین طی چند دهه گذشته حاصل تعامل با دنیا بوده است. مردم چین همچنین بطور گسترده به فرهنگ خود اعتماد پیدا کرده اند. آنها معتقدند که هرجایی می توانند رقابت کنند.
متعاقباً، همانگونه که در کتاب جدید خود با عنوان «چرا چین پیروز شده است؟» استناد کرده ام، آمریکا دو گزینه پیش روی خود دارد. اگر هدف اصلی حفظ برتری جهانی باشد، این کشور باید به لحاظ سیاسی و اقتصاد دست به یک رقابت ژئوپلیتیکی حاصل جمع صفر با چین بزند. با این حال، اگر هدف آمریکا ارتقای رفاه مردم کشورش باشد ــ مردمی که شرایط اجتماعی شان رو به وخامت گذاشته است ــ در آن صورت باید با چین همکاری کند. عقل سلیم می گوید همکاری گزینه بهتری است. با این حال، با توجه به فضای سیاسی مسموم حاکم در آمریکا در خصوص چین، عقل سلیم شاید فائق نیاید.
دموکراسی ها از لاک خود بیرون می آیند
جان ایکنبری
بحران در کوتاه مدت به جناح های مختلف در بحث بر سر راهبرد بزرگ غرب جان تازه خواهد بخشید. ملی گرایان و مخالفان جهانی شدن، طرفداران ستیز با چین، و حتی بین المللی گرایان لیبرال همگی شواهد و قرائنی دال بر فوریت دیدگاه هایشان پیدا خواهند کرد. با توجه به صدمه اقتصادی و فروپاشی اجتماعی که در شرف رخ دادن است، به سختی می توان چیزی جز گرایش قوی تر به سمت ملی گرایی، رقابت میان قدرت های بزرگ، گسست راهبردی، و امثال اینها را شاهد بود.
درست همانند دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، یک جریان متقابل ممکن است به آهستگی شکل گیرد. این جریان متقابل نوعی بین المللی گرایی سرسختانه است مشابه همانی که فرانکلین روزولت و چند دولتمرد دیگر قبل از جنگ و در طول جنگ از آن سخن می گفتند. فروپاشی اقتصاد جهان در دهه ۱۹۳۰ نشان داد که جوامع امروزیِ به هم پیوسته از چه ماهیتی برخوردارند و چگونه در برابر آنچه روزولت همه گیری می نامید، آسیب پذیر هستند. آمریکا نیروهای عمیق ــ و دکتر جکیل و مستر هایدِ ــ مدرنیته را تهدیدی بزرگ تر از دیگر قدرت های بزرگ می دانست. آنچه روزولت و دیگر بین المللی گرایان در ذهن داشتند یک نظم دوران پساجنگ بود که یک سیستم باز توأم با اشکال جدید محافظت و توانایی مدیریت وابستگی متقابل را به وجود می آورد. آمریکا صرفاً نمی توانست در داخل مرزهایش پنهان شود، اما فعالیت در درون یک نظم باز در دوران پساجنگ مستلزم آن بود که بستر جهانی جهت همکاری های چندجانبه فراهم شود.
بنابراین، آمریکا و دیگر دموکراسی های غربی شاید ترتیب یکسانی از واکنش های نشئت گرفته از احساس آسیب پذیری را تجربه کنند؛ واکنش در این زمینه شاید در وهله اول ملی گرایانه تر باشد، اما در بلندمدت دموکراسی ها از لاک خود بیرون می آیند تا نوع جدیدی از بین المللی گرایی عمل گرایانه و حمایتی را رقم بزنند.
سود کمتر، اما ثبات بیشتر
شانون اونیل
بیماری کووید-۱۹ به مبانی پایه تولید جهانی لطمه می زند. شرکت ها اکنون در خصوص زنجیره های تأمین چندمرحله ای و چندکشوری که امروزه بر بخش تولید مسلط هستند، تجدیدنظر کرده و از گستره آنها می کاهند. زنجیره های تأمین جهانی قبلاً به لحاظ اقتصادی و سیاسی به باد انتقاد گرفته شده اند. این امر به لحاظ اقتصادی به خاطر افزایش هزینه های نیروی کار در چین، جنگ تجاری دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، و پیشرفت ها در حوزه روباتیک، اتوماسیون، و چاپگرهای سه بعدی و به لحاظ سیاسی به خاطر از دست رفتن استنباطی و واقعی مشاغل به ویژه در اقتصادهای تکامل یافته صورت گرفته است. کووید-۱۹ اکنون دیگر بسیاری از پیوندها را گسسته است: تعطیلی کارخانه ها در مناطق متأثر از بیماری موجب شده تا دیگر تولیدکنندگان ــ و همچنین بیمارستان ها، داروخانه ها، سوپرمارکت ها، و خرده فروشی ها ــ موجودی و محصولاتشان ته بکشد.
در آنسوی همه گیری، شرکت های بیشتری در خصوص منشأ منابع تأمینی شان پرس وجو خواهند کرد و کیفیت را فدای کمیت خواهند کرد. دولت ها نیز مداخله خواهند کرد و آنچه صنایع راهبردی می پندارند را مجبور خواهند کرد تا طرح ها و ذخایر پشتیبان در داخل تهیه کنند. سودآوری کاهش خواهد یافت، اما ثبات در حوزه تأمین افزایش پیدا می کند.
همه گیری می تواند همسو با یک هدف مفید و سودمند باشد
شیوشانکار منون عضو برجسته اندیشکده بروکینگز و مشاور امنیت ملی سابق مانموهان سینگ نخست وزیر هند
هنوز روزهای اول را سپری می کنیم، اما سه چیز به نظر واضح و روشن است. اولاً اینکه، همه گیری ویروس کرونا عرصه سیاست ورزی را چه در درون کشورها و چه در میان آنها دستخوش تغییر خواهد کرد. جوامع ــ حتی اختیارگرایان ــ به توان و قدرت دولت ها متوسل شده اند. موفقیت نسبی دولت ها در غلبه بر همه گیری و تأثیرات اقتصادی آن موجب می شود مسائل امنیتی و دوقطبی های موجود در درون جوامع تشدید شوند یا تحلیل بروند. در هر صورت، دولت ها جایگاه خود را احیا نموده اند. تجربه تا به اینجای کار نشان می دهد که سلطه گرایان یا پوپولیست ها نیز در زمینه مواجهه با همه گیری عملکرد بهتری ندارند. کشورهایی نظیر کره جنوبی و تایوان که واکنش زودهنگام و موفقی از خود نشان داده اند جزو دموکراسی ها بوده اند ــ نه کشورهایی که توسط رهبران پوپولیست یا خودکامه اداره می شوند. ثانیاً، دنیای به هم پیوسته هنوز به آخر خط نرسیده است. همه گیری خود دلیلی دال بر وابستگی متقابل ما به یکدیگر است. اما در همه حوزه های سیاسی پیشاپیش گرایش به سمت درون، تلاش جهت خودمختاری، و در دست گرفتن سرنوشت خویش مشاهده می شود. ما در مسیر حرکت به سمت یک دنیای فقیرتر، خبیث تر، و کوچک تر قرار گرفته ایم.
در نهایت، علائمی دال بر امیدواری و عقل سلیم مشاهده می شود. هند ابتکار عمل را در دست گرفت و یک ویدئو کنفرانس با حضور همه رهبران شرق آسیا برگزار کرد تا در خصوص شکل دادن به یک واکنش منطقه ای مشترک در قبال تهدید چاره اندیشی کنند. اگر همه گیری موجب شود به خودمان بیاییم و به مزایای واقعی همکاری متقابل در خصوص مسائل مهم جهانی پیش روی خویش پی ببریم، در آن صورت یک هدف مفید و سودمند را محقق ساخته است.
قدرت آمریکا نیازمند یک راهبرد جدید است
جوزف اس نای نظریه پرداز بین المللی، استاد برجسته دانشگاه هاروارد و اندیشکده بلفر
در سال ۲۰۱۷، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا یک راهبرد امنیت ملی جدید را اعلام نمود که بر رقابت میان قدرت های بزرگ متمرکز است. همه گیری بیماری کووید-۱۹ نشان داد که این راهبرد کفایت نمی کند. آمریکا حتی اگر در قامت یک قدرت بزرگ بر دیگران مسلط شود، باز هم نمی تواند به تنهایی امنیت خود را تأمین کند.
ریچارد دانزیگ در سال ۲۰۱۸ مشکل را اینگونه خلاصه کرد: «فناوری های قرن بیست و یکم نه فقط از لحاظ توزیعی بلکه همچنین از لحاظ پیامدها از ماهیت جهانی برخوردارند. پاتوژن ها، سیستم های هوش مصنوعی، ویروس های رایانه ای، و پرتوها که شاید بطور تصادفی توسط دیگران منتشر شوند، به همان اندازه که برای دیگران مشکل ایجاد می کنند شاید برای ما نیز دردسرساز شوند. سیستم های گزارش دهی توافقی، تدابیر کنترلی مشترک، طرح های اضطراری مشترک، هنجارها و پیمان ها باید به عنوان ابزاری جهت تعدیل مخاطرات متقابل بیشمار دنبال شوند.
در خصوص تهدیدات فراکشوری نظیر کووید-۱۹ و تغییرات آب وهوایی، سودای اعمال قدرت آمریکا بر دیگر کشورها به تنهایی کافی نیست. کسب اطلاع درباره اهمیت قدرت نزد دیگران نیز در راستای موفقیت نقش کلیدی ایفا می کند. هر کشوری منافع ملی خود ا در اولویت قرار می دهد؛ سؤال مهمی که مطرح می شود این است که این منافع تا چه حد فراگیر یا محدود هستند. کووید-۱۹ نشان داد که ما قادر نیستیم راهبرد خود را با این دنیای جدید تطبیق دهیم.
تاریخ کووید-۱۹ را فاتحان خواهند نوشت
جان آلن رئیس اندیشکده بروکینگز، ژنرال چهار ستاره بازنشسته نیروی تفنگداران دریایی آمریکا، و فرمانده نیروی بین المللی کمک به امنیت ناتو و نیروهای آمریکایی در افغانستان
«فاتحان» بحران کووید-۱۹ به روال معمول تاریخ را خواهند نوشت. تک تک ملت ها و تک تک افراد فشارهای اجتماعی ناشی از این بیماری را به شیوه های جدید و قدرتمندی تجربه می کنند. ناگزیر، کشورهایی که ــ به لطف نظام های سیاسی و اقتصادی منحصربه فردشان و همچنین به لطف چشم انداز سلامت عمومی ــ جان سالم بدر می برند در مقایسه با کشورهایی که پیامد متفاوت و زیانبارتری را تجربه می کنند ادعای موفقیت خواهند کرد. از دید برخی، این امر یک پیروزی بزرگ و سرنوشت ساز برای دموکراسی، چندجانبه گرایی، و سلامت همگانی خواهد بود. از دید برخی دیگر، این امر «مزایای» آشکار حاکمیت قاطع و خودکامه را نمایان خواهد ساخت.
در هر صورت، این بحران ساختار قدرت بین المللی را به گونه ای غیرقابل تصور دستخوش تغییر خواهد کرد. بیماری کووید-۱۹ همچنان از فعالیت های اقتصادی می کاهد و تنش میان کشورها را افزایش می دهد. در بلندمدت، همه گیری بیماری احتمالاً از ظرفیت تولیدی اقتصاد جهانی به میزان قابل توجهی می کاهد، به ویژه اگر کسب وکارها تعطیل شوند و افراد از نیروی کار کنار گذاشته شوند. این به خصوص خطری بزرگ برای کشورهای درحال توسعه و کشورهایی دیگری است که بخش بزرگی از کارگرانِ به لحاظِ اقتصادی آسیب پذیر را دارا هستند. نظام بین المللی به نوبه خود تحت فشار زیادی قرار می گیرد و این امر به بی ثباتی و کشمکش های گسترده در درون و در میان کشورها می انجامد.
مرحله جدیدی در کاپیتالیسم جهانی
لوری گرت عضو ارشد سابق امور بهداشت جهانی در اندیشکده شورای روابط خارجی و برنده جایزه پولیتزر
آنچه به سیستم مالی و اقتصادی جهان یک شوک اساسی وارد کرد، تشخیص این موضوع بود که زنجیره های تأمین و شبکه های توزیع جهانی در برابر وقفه عمیقاً آسیب پذیرند. بنابراین، همه گیری ویروس کرونا نه تنها اثرات اقتصادی دیرپایی دارد، بلکه به تغییرات اساسی تری می انجامد.
جهانی شدن به شرکت ها امکان داد تا فرآیند تولید را در سرتاسر دنیا برون سپاری کنند و محصولات خود را به موقع در بازارها عرضه کنند و بدین طریق هزینه های انبارداری را حذف کنند. اگر موجودی محصول بیش از چند روز بر روی قفسه ها جا خوش می کرد، این امر به مثابه شکست در بازار قلمداد می شد. فرآیند عرضه می باید به دقت در سطح جهانی هماهنگ سازی می شد. بیماری کووید-۱۹ نشان داد که پاتوژن ها نه تنها مردم را مبتلا می کنند، بلکه سیستم تأمین به موقع محصول را مسموم می سازند.
با توجه به گستره زیان ها در بازارهای مالی که دنیا از ماه فوریه شاهدش بوده است، شرکت ها احتمالاً پس از این همه گیری از این مدل تأمین به موقع و تولید پراکنده جهانی ترسیده می شوند. این امر می تواند به شکل گیری مرحله جدیدی از کاپیتالیسم جهانی بینجامد که در قالب آن زنجیره های تأمین به خانه نزدیک تر می شوند و در راستای جلوگیری از وقفه های آتی با حشو و زوائد توأم می گردند. این مسئله می تواند از سود شرکت ها در کوتاه مدت بکاهد، اما کل سیستم را از تاب آوری بیشتری برخوردار می سازد.
فروپاشی تعداد بیشتری از کشورها
ریچارد هاس رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی و مؤلف کتاب «دنیای آشفته: سیاست خارجی آمریکا و بحران نظم قدیم»
واژه «همیشگی» واژه ای نیست که به آن علاقه داشته باشم، اما فکر می کنم بحران ویروس کرونا حداقل تا چند سال اکثر کشورها را به سمت داخل متمایل خواهد ساخت و موجب خواهد شد کشورها بیشتر بر روی آنچه در درون مرزهایشان اتفاق می افتد، متمرکز شوند. پیش بینی من این است که گام های بزرگ تری به سمت خودکفایی گزینشی (و در نتیجه دست کشیدن از بقیه) با توجه به آسیب پذیری زنجیره های تأمین برداشته خواهد شد؛ حتی مخالفت بیشتری با مهاجرت گسترده صورت خواهد گرفت؛ و تمایل یا تعهد کمتری نسبت به مقابله با مسائل منطقه ای یا جهانی (از جمله تغییرات اقلیمی) با توجه به نیاز استنباطی مبنی بر تخصیص منابع جهت احیای امور در داخل و مقابله با پیامدهای اقتصادی بحران مشاهده خواهد شد. بسیاری از کشورها در زمینه بهبودی به مشکل خواهند خورد و ضعف دولت و فروپاشی دولت ها حتی متداول تر خواهد شد.
انتظار دارم بسیاری از کشورها در زمینه بهبودی به مشکل برخورد کنند و ضعف دولت و فروپاشی دولت ها به یک خصیصه متداول تر در دنیا تبدیل شود. بحران احتمالاً روند رو به وخامت روابط میان چین و آمریکا و تضعیف یکپارچگی اروپا را شدت خواهد بخشید. یک نکته مثبت اینکه، ما باید تا حدودی شاهد تقویت حاکمیت در حوزه سلامت همگانی در سطح دنیا باشیم. اما بطور کلی، بحرانی که در جهانی شدن ریشه دارد به جای آنکه بر توانایی و تمایل جهت مقابله با بحران بیفزاید، از این توانایی و تمایل کاسته است.
آمریکا از آزمون رهبری جهان ناکام بیرون آمد
- کوری شاک معاون مدیرکل اندیشکده مؤسسه بین المللی مطالعات راهبردی
آمریکا دیگر یک رهبر بین المللی قلمداد نمی شود. دلیل آن منافع شخصی کوته بینانه و بی کفایتی دولت این کشور است. اگر سازمان های بین المللی اطلاعات بیشتر و به موقع تری ارائه می کردند و دولت ها فرصت می یافتند منابع را تهیه و به سمت حوزه های مورد نیاز هدایت کنند، تأثیرات جهانی این همه گیری به شدت کاهش می یافت. این همان کاری است که آمریکا می توانست صورت دهد و نشان دهد که علیرغم علاقه مندی به منافع خویش، تمرکزش صرفاً بر روی این مسئله نیست. واشنگتن در آزمون رهبری بازنده شد و دنیا به واسطه این امر در وضعیت وخیم تری قرار گرفته است.
در هر کشوری قدرت روحیه انسانی را شاهد هستیم
- نیکولاس برنز استاد دانشکده حکمرانی کندی دانشگاه هاروارد و معاون سابق وزارت امور خارجه آمریکا در امور سیاسی
همه گیری بیماری کووید-۱۹ بزرگ ترین بحران جهانی قرن حاضر است. این بحران از عمق و گستره عظیمی برخوردار است. بحران سلامت عمومی هر یک از ۸/۷ میلیارد انسان روی زمین را تهدید می کند. تأثیر بحران مالی و اقتصادی می تواند از تأثیر رکود بزرگ سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ فراتر برود. هر بحرانی به تنهایی می تواند به مثابه شوک بزرگی باشد که نظام بین المللی و موازنه قدرت را برای همیشه دستخوش تغییر می کند. امید می رود مردان و زنان در سرتاسر دنیا بر این چالش غیرعادی فائق آیند.
تا به امروز، همکاری های بین المللی متأسفانه ناکافی بوده اند. اگر آمریکا و چین به عنوان قدرتمندترین کشورهای دنیا نتوانند جنگ لفظی بر سر اینکه چه کسی مسئول بحران است را کنار بگذارند و عملکرد مؤثرتری از خود نشان دهند، اعتبار هر دو کشور ممکن است به شدت خدشه دار شود. اگر اتحادیه اروپا نتواند کمک های هدفمندتری به ۵۰۰ میلیون شهروند خود ارائه دهد، دولت های ملی ممکن است اختیارات بیشتری را در آینده از این اتحادیه پس بگیرند. در آمریکا، توانایی دولت فدرال در زمینه ارائه تدابیر کارآمد جهت ریشه کنی بحران بیش از هر چیز دیگری در خطر است.
با این حال، موارد بسیاری از قدرت روحیه انسانی ــ دکترها، پرستارها، رهبران سیاسی، و شهروندان عادی که از خود انعطاف پذیری، کارایی، و رهبری نشان می دهند ــ در تک تک کشورها مشاهده می شود. این امر ما را امیدوار می سازد که مردان و زنان در سرتاسر دنیا بتوانند بر این چالش بزرگ فائق آیند.
منبع: مشرق
خبر
شماره مطلب: 24682
دفعات دیده شده: ۳۸۱ | آخرین مشاهده: ۲ هفته پیش