-
بسترهای اقناع سازی روانی حمایت امریکاییان از رژیم صهیونیستی
جمعه ۱ آبان ۱۳۸۳ ساعت ۱۲:۰۰
بسترهای اقناعسازی روانی حمایت امریکاییان از رژیم صهیونیستیعبدالمهدی مستکیناشاره رژیم صهیونیستی طی تاریخ پر از مناقشه و جنگ خود مجموعهای از واکنشها را در موقعیتهای بحرانی ایجاد کرده است. شکی نیست که حمایتهای روانی و مالی امریکا بر افکار عمومی رژیم صهیونیستی تأثیر مهمی دارد. سران این رژیم با صراحت تمام اعلام کردهاند که حیات آنها وابسته به حمایتهای روانی و مالی امریکا است. این رابطه مستمر، نشان دهنده وابستگی شدید و منافع استراتژیک
بسترهای اقناعسازی روانی حمایت امریکاییان از رژیم صهیونیستیعبدالمهدی مستکیناشاره رژیم صهیونیستی طی تاریخ پر از مناقشه و جنگ خود مجموعهای از واکنشها را در موقعیتهای بحرانی ایجاد کرده است. شکی نیست که حمایتهای روانی و مالی امریکا بر افکار عمومی رژیم صهیونیستی تأثیر مهمی دارد. سران این رژیم با صراحت تمام اعلام کردهاند که حیات آنها وابسته به حمایتهای روانی و مالی امریکا است. این رابطه مستمر، نشان دهنده وابستگی شدید و منافع استراتژیک امریکا در ادامه بقای رژیم صهیونیستی است؛ بنابراین برای حفظ این رژیم که برخاسته از نگرشی کاملاً ایدئولوژیک است، دولت امریکا به پشتیبانی مالی و روانی از این رژیم ادامه میدهد. در مقاله حاضر، نویسنده ضمن برشماری ریشههای تاریخی، دینی و رفتاری حمایت امریکاییها از رژیم صهیونیستی، به تحلیل مبنای رفتار دولتمردان امریکا میپردازد و در پایان یادآور میشود که در تاریخ یهود مشاهده نشده است که یهودیان در هیچ سرزمینی [امریکا] صاحب چنین سلطه و نفوذی باشند. مقدمه جرج واشنگتن،( ) نخستین رئیسجمهور امریکا، طی سخنرانی در جلسه تودیع خود در سال 1796 به ملت امریکا توصیه کرد که در ایجاد روابط بینالمللی خود با سایر ملل از دلبستگی دیوانهوار و نیز از نفرت طولانی بپرهیزاند. در واقع جرج واشنگتن از امریکاییها خواست که از افراط و تفریط اجتناب کنند. جانبداری و دلبستگی بیش از حد نسبت به یک کشور و نیز نفرت بیش از اندازه، هر دو با اصول امریکا منافات دارد. این توصیه اخلاقی هیچگاه در طول تاریخ 227 ساله امریکا محقق نشد به تعبیری دیگر هم دولتمردان و هم مردم ایالات متحده امریکا به گونهای دیوانهوار از موجودیت و بقاء رژیم صهیونیستی حمایت کردند. این وضعیت به خوبی در سخنان رؤسای جمهوری امریکا نیز نهفته است.1 در سال 1862، آبراهام لینکلن( ) طی نامهای به هنری ورث فونک،( ) صهیونیست کانادایی، ابراز داشت که امریکا باید در تحقق رویای با شکوه یهودیان ستمدیده روسیه و عثمانی برای بازگشت ایشان به سرزمین ملی خود یعنی فلسطین مشارکت کند. البته جان آدامز( ) نخستین رئیس جمهور امریکا بود که در سال 1818 رسماً خواستار بازگرداندن یهودیان به وطن خود و تشکیل دولت مستقل یهودی شده بود. در همین چارچوب ویلسون( ) را میتوان نخستین رئیسجمهور امریکا دانست که مسئله یهودیان و رهایی آنها از بیخانگی را وارد سیاست امریکا کرد. ویلسون به حدی از آموزههای صهیونیسم تأثیر پذیرفته بود که قوم یهود را بهترین الگو برای ایالتهای امریکا میدانست. وی میگفت: روح و جوهر قانون اساسی ما متأثر از یهود است چرا که نه تنها یهود با این اصل برتر خود که طغیان در برابر ستمگران اطاعت از خداست، بالاترین نفوذ را در قانون اساسی ما داشته است، بلکه فرهنگ یهود در متن خود گوهر ناب دموکراسی را پرورش داده است آنچنان که از مونارشی و اریستوکراسی و یا هر شکل دیگری از حکومتها متمایز است.2 تأثیر روانی حمایت و جانبداری از یهودیان به گونهای سلسلهوار در میان رؤسای جمهور امریکا دست به دست میگردد تا جایی که حمایت از اسرائیل به منزله عنصری ثابت و لایتغیر در افکار رهبران ایالات متحده نقش بسته است. لیندون جانسون( ) در پاسخ به سؤال آلکسی کاسیگین،( ) نخستوزیر اسبق شوروی، مبنی بر این که چرا ایالات متحده از اسرائیل حمایت میکند در حالیکه 80 میلیون عرب و فقط 3 میلیون اسرائیلی وجود دارد، به سادگی میگوید: زیرا اسرائیل حق است.3 در همین راستا جیمی کارتر( ) رئیسجمهور سابق امریکا نیز که خود را مسیحی دوبار متولد شده نامید در یکی از سخنرانیهای انتخاباتیش به صراحت میگوید: من نیز مانند روسای جمهوری سابق امریکا، ایمان و اعتقاد کامل دارم که روابط ایالات متحده با اسرائیل بیش از روابط ویژه است، بیشک این روابط، روابطی بیهمتاست چون از وجدان، اخلاق، دین و اعتقادات ملت امریکا نشئت میگیرد، هر یک از دو کشور اسرائیل و ایالات متحده را مهاجران مبلغ تأسیس کردند، بنابراین با هم میراث توارت را تقسیم خواهیم کرد. وی میافزاید: تأسیس کنونی اسرائیل، تحقق پیشگوییهای توارت است.4 جان ویسک( ) مورخ معروف امریکایی نیز میگوید: همین که میبینی تاریخی در امریکا ساخته میشود، ملاحظه میکنی که آن، تاریخی امریکایی ـ یهودی است.5 با اندکی مداقه در تاریخ تحولات فکری و اجتماعی جامعه امریکا، میتوان رگههای فراوانی از تقدیس و حمایت بیچون و چرای مردم و رهبران امریکا از اسرائیلیها را یافت. با این اوصاف، این نوشتار در صدد است تا با کالبدشکافی بسترهای روانی حمایت امریکاییها از رژیم صهیونیستی، زوایای پیچیده و هزارتوی این روابط منحصر به فرد را به تصویر بکشد. ریشههای تاریخی و روانی یهودیشدن مسیحیت امریکایی پروتستانهای رانده شده از انگلستان پس از ورود به نیوانگلند، امریکا را اورشلیم جدید یا کنعان جدید تلقی کردند. آنان خود را عبرانیهایی تصور کردند که از ظلم و ستم فرعون (پادشاه انگلستان، جیمز اول) از مصر (انگلستان) گریخته و به سرزمین موعود (امریکا) پناه بردند. بر بنیان همین تفکر بود که تعقیب و قتل عام سرخپوستان و ساکنان بومی امریکا در دنیای جدید توسط مهاجران پروتستان پورتانی(پرهیزکاران) دقیقاً به تعقیب و کشتار کنعانیهای فلسطینی توسط عبرانیهای قدیم تشبیه شد. چنین تصورات و دیدگاههایی باعث شد تا استعمارگران پروتستانی، امریکا را سرزمین موعود، صهیون، اسرائیل جدید یا سرزمین کنعان که در اشعار عهد قدیم بر فلسطین گذاشته شده بود قلمداد کنند و برای مهاجرت به این کشور تلاش بیشتری نمایند.6 پدر جان کوتون( ) پروتستان در موعظه خویش به مناسبت تأسیس شهرک ماساچوست امریکا چنین یاد میکند: «خداوند هنگامی که ما را آفرید و روح حیات و زندگی را در کالبد ما دمید، سرزمین موعود ـ امریکا ـ را به ما بخشید. حال که در سرزمین جدید هستیم، باید زندگی جدیدی آغاز کنیم و در آن برای شکوه و سربلندی بنیاسرائیل، این ملت برگزیده تلاش کنیم ...». در سال 1630، جان وینتروپ،( ) مسئول هیئت پورتانی اعزامی به ماساچوست، در موعظهاش سوگند امریکا را همانند سوگند میان اسرائیل و یهود در سینا تنظیم کرد. او هر آنچه را که حضرت موسی(ع) به قوم یهود فرموده بود، در گوش مهاجران پورتانی زمزمه کرد: « شما در آستانه ورود به سرزمینی هستید که خداوند، قسم خورد آن را به پدرانتان ابراهیم، اسحاق و یعقوب بدهد». بدین ترتیب مهاجران پیورتن نخستین توصیههای روانی و اخلاقی را در جامعه آن روز امریکا ترویج کردند. مهاجران در آبادیها و شهرکهایشان در نیوانگلند، به زبان عبری نماز میخواندند و بر فرزندانشان نامهای یهودی که از داستانهای تورات گرفته شده بود، میگذاشتند، نامهایی مانند: سارا، العارز، ابراهیم، دیوید و ... . همچنین شهرکهایشان را نیز به عبری نامگذاری میکردند، مانند: سالم(شالوم)، هبرون (الخلیل)، کنعان و غیره. این وضعیت در امریکا به مدارس و کتابها نیز گسترش یافت تا جاییکه نخستین کتابی که در این کشور به چاپ رسید، کتاب سرودهای داوود (مزامیر داوود) بود که در سال 1640 منتشر شد. تحصیل زبان عبری نیز به محض شروع دوره تحصیلات عالیه در تمام شهرهای امریکا الزامی شد. حتی هنگامی که دانشگاه هاروارد در سال 1636 تأسیس شد، زبان عبری زبان رسمی بود. پروتستانهای پورتانی در آن دوره، همان گونه که خاخام لیلیونگر( ) بر این نکته تأکید میکند، بیش از یهودیان بر یهودیت خویش تعصب داشتند. پروتستانیسم پورتانی با ورود نخستین مهاجران به امریکا رنگ و بوی یهودی به خود گرفت، به عبارت دیگر، مسیحیتی که با مهاجران اولیه وارد امریکا شد، مسیحیت یهودی بود. مسیحیت یهودی، که برگرفته از آموزهها و انگیزشهای روانی قوم یهود بود بر دو مقوله تأکید میکرد: سرزمین موعود و ملت برگزیده. این دو مقوله اساس استعمار قاره امریکا و استعمار فلسطین را تشکیل دادند.8 مهاجران پروتستان پورتانی که به عبادت اسرائیل (صهیون) ایمان داشتند، معتقد بودند سرنوشت آشکاری که خداوند برای آنها در نظر گرفته، استعمار امریکا یعنی اسرائیل جدید است و چون آنها ایمان دارند که با دومین ظهور حضرت مسیح، جهان به پایان خود میرسد، بنابراین، باید یهودیان پراکنده شده در سراسر جهان را در فلسطین (اسرائیل قدیم) گرد آورد و آن آخرین گام پیش از ظهور مسیح است. مقوله ملت برگزیده (جدید) و سرزمین موعود (جدید) توجیهکننده جنگ بیرحمانه آنها بر ضد سرخپوستان و بیرون راندن ایشان از سرزمینشان بود. بنابراین ملت برگزیده جدید (امریکاییها) در سرزمین جدید (امریکا)، باید خود را از بندگی مصر (انگلستان) برهانند و بر فلسطینیها (سرخپوستان) فائق آیند.9 پس از استقلال و بیرون راندن انگلیسیها از امریکا جان سولیوان( ) نظریه سرنوشت آشکار را در سال 1856 طراحی و عرضه کرد. مفهوم این نظریه آن است که خداوند برای ملت برگزیده (امریکاییها) مقدر کرده است، جهان را تا پایان تاریخ رهبری کند و آینده بدون هیچ قید و شرطی، عصر شکوه و عظمت امریکاست. با آغاز قرن بیستم، سرنوشت آشکار امریکا به امپریالیسم جهانی یا استعمار و استثمار ملل دیگر تبدیل شد و این اعمال به بهانه انتقال تمدن مسیحی امریکا به کشورهایی همچون فیلیپین، کوبا، پاناما و ویتنام صورت میگرفت. از آنجا که پروتستانتیسم امریکا صبغهای یهودی یافته بود و مسیحیت یهودی شده بود، بنابراین صهیونیسم مسیحی برای مطالبه وطنی قومی برای یهود در فلسطین گوی سبقت را از صهیونیسم یهودی ربود و پیش از این که نخستین کنگره صهیونیسم در سال 1897 در بازل سوئیس تشکیل شود و حتی پیش از این که هرتزل( ) به فکر نوشتن کتاب دولت یهود بیفتد، صهیونیسم مسیحی به اندیشه تأسیس وطن قومی یهود افتاد.10 اما نقش اساسی و مهم در یهودیسازی مسیحیت اروپایی و پس از آن امریکایی به جنبش اصلاح مذهبی پروتستانها باز میگردد که مارتین لوتر( ) آن را در قرن شانزدهم آغاز کرد. لوتر در آغاز تحصیلاتش خواستار فراگرفتن زبان عبری شد و بر نقش توارت در زندگی مسیحیان تأکید کرد. هدف لوتر، مسیحی نمودن یهودیان و تحقق پیشگوییهای توارت در زمینه نجات یهودیان و برپایی دولت ایشان در فلسطین بود. بر همین اساس مارتین لوتر در کتاب مسیح یهودی زاده شد ادعا کرد: یهود فرزندان خداوند هستند و ما مهمانان و بیگانگانی بیش نیستیم. بنابراین باید، به این رضایت دهیم که به سان سگهایی باشیم که از پسمانده سفره سرورانشان میخورند، دقیقاً به سان زن کنعانی.11 در چنین شرایطی نباید از موضعگیریهای جانبدارانه اندیشمندان و دانشمندان بزرگ غرب در تقدیس قوم یهود تعجب کرد. جان لاک( ) تأثیرگذارترین فیلسوف غرب و واضع نظریه لیبرالیسم در کتاب خویش با عنوان تعلیقاتی بر نامههای قدیس پولس میگوید: خداوند میتواند یهود را در یک سرزمین گرد آورد و آنها را در اوضاع و احوال درخشانی در کشورشان قرار دهد. ژان ژاک روسو( ) فیلسوف قرارداد اجتماعی در کتاب خویش، امیل، در سال 1762 آورده است: ما به هیچ عنوان پی به انگیزههای درونی و روانی یهود نمیبریم، مگر این که ایشان دولتی آزاد و مدارس و دانشگاههایی برای خود داشته باشند. ناپلئون بناپارت( ) نیز نخستین دولتمردی بود که صد و هیجده سال پیش از وعده بالفور از سوی انگلیسیها، تأسیس دولت یهودی در فلسطین را پیشنهاد داد. او وقتی در سوریه خود را برای حمله بزرگش به شرق آماده میکرد، طی اعلامیهای از یهود خواست برای برپایی دوباره مملکت قدیمی قدس زیر پرچمش بجنگند؛ وی در این اعلامیه اعلام میکند که: «ای اسرائیلیها، ای ملت بیهمتا که هیچ یک از قدرتهای سرکش و طغیانگر نتوانست، نام و موجودیت قومیتان را از شما سلب کند و فقط توانست سرزمین اجدادیتان را از شما بگیرد شما وارثان مشروع فلسطین هستید». بر بستر چنین فضای ملتهب روانی بود که به تدریج، اعتقاد به برانگیختگی یهود در فلسطین به جزئی اساسی و مهم از اعتقادات پروتستانهای امریکا تبدیل شد، به گونهای که اعتقاد به مسیح موعود و هزاره خوشبختی جایگاه بارز و مهمی را در اعتقادات ایشان اشغال کرد. در واقع همان گونه که سلیچ آدلر( ) تأکید میکند: از سپیده دم تاریخ امریکا، تمایل بسیار زیادی برای گرایش به این اعتقاد وجود داشت که ظهور مسیح موعود وابسته به بازگشت و تأسیس دوباره دولت یهود است.12 سیر تطور تحولات تاریخی امریکا از آغاز تا 14 مه 1948 که هریترومن، تأسیس دولت یهود را به رسمیت شناخت، سراسر متأثر از فضای جانبدارانه از موجودیت و بقای رژیم صهیونیستی است. این وضعیت به شدت در هم تنیده افکار و اعتقادات یهودی ـ مسیحی، همچون نگین انگشتری بر سرزمین و افکار مردم و دولتمردان امریکا میدرخشد. تا جایی که اکثر قریب به اتفاق رؤسای جمهور امریکا، قوم یهود را قومی قلمداد میکنند که حق دامنگستری و هدایت جهان را دارند. هری ترومن( ) شخصاً تورات را فرا گرفت. او در مقام یکی از دانشآموختگان تورات به توجیه تاریخی تأسیس وطن قومی یهود ایمان داشت و معتقد بود، وعده بالفور در سال 1917 آرزوهای دیرینه ملت یهود را تحقق بخشید.13 بنابراین به خوبی فهمیده میشود که چرا توصیههای اخلاقی جرج واشنگتن، نخستین رئیسجمهور امریکا، در سال 1796 هیچگاه، جامه عمل نپوشید. هرمجدون (آرماگدون)( ) اسطوره اقناعسازی روانی حمایت از رژیم صهیونیستی پس از ارزیابی سیر تاریخی نضج و تکوین یهودیت در ایالات متحده امریکا، بستر مناسبی برای پرداختن به زوایای روانی آثار اسطوره هرمجدون و نقش آن در اقناعسازی مردم و رهبران امریکا، پدید آمده است. واژه هرمجدون از دو واژه عبری (هار) به معنی کوه و (مجدو) به معنای محل آن کوه گرفته شده است. این منطقه در جنوب شرقی حیفا و فاصله آن از دریای مدیترانه حدود 15 مایل است. طبق اعتقادات یهودیان اینجا محلی است که آخرین نبرد بزرگ تاریخ بشریت بین نیروهای نیکی و نیکوکاری به رهبری مسیح و نیروهای شیطانی به رهبری دجال رخ خواهد داد. در این جنگ یک ارتش 200 میلیونی شرقی در طی یک سال به سمت غرب به حرکت در میآید و در مسیر خود تا رودخانه فرات همه چیز را ویران خواهد کرد. در باب 16 مکاشفه یوحنا آمده است که رودخانه فرات خشک خواهد شد و این به پادشاهان مشرقزمین (مشرقیان) اجازه خواهد داد که سرزمین اسرائیل را در نوردند.14 وقوع چنین حادثهای مستلزم فراهم آمدن مقدماتی است که عبارتند از: 1ـ یهودیان از سراسر جهان باید به فلسطین مهاجرت کنند و کشور اسرائیل در گسترهای از رودخانه نیل تا فرات به وجود آید. یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت کنند اهل نجات خواهند بود. 2ـ یهودیان باید دو مسجد الاقصی و مسجد صخره، مساجد مقدس مسلمانان، در بیتالمقدس را منهدم و به جای این دو معبد بزرگ سلیمان را بنا کنند. 3ـ روزی که یهودیان مسجد الاقصی و مسجد صخره در بیتالمقدس را منهدم کنند، جنگ نهایی مقدس (آرماگدون) به رهبری امریکا و انگلیس آغاز میشود در این جنگ تمام جهان نابود خواهد شد. 4ـ روزی که جنگ آرماگدون آغاز شود، تمامی مسیحیان معتقد به عملی نمودن خواستههای مسیح که همان مسیحیان دوباره تولد یافته میباشند، مسیح را خواهند دید و با سفینهای عظیم از دنیا به بهشت منتقل میشوند و از آنجا همراه با مسیح نابودی جهان و عذاب سخت در این جنگ مقدس را نظارهگر خواهند بود. 5ـ در جنگ آرماگدون زمانی که ضد مسیح (دجال) در حال دستیابی به پیروزی است، مسیح همراه مسیحیان دوباره تولد یافته در جهان ظهور میکند و ضد مسیح را در پایان این جنگ مقدس شکست میدهد و سرانجام حکومت جهانی خود را در مرکز بیتالمقدس برپا خواهد ساخت؛ همچنین معبدی که مسیحیان و یهودیان قبل از آغاز جنگ آرماگدون به جای مسجد الاقصی و مسجد صخره در بیتالمقدس، ساختهاند محل حکومت جهانی مسیح خواهد بود. 6ـ دولت صهیونیستی با کمک امریکا و انگلیس، مسجد الاقصی و مسجد صخره را نابود خواهد کرد و معبد بزرگ به دست آنان در این مکان ساخته خواهد شد و این رسالت مقدس به عهده آنها است. 7ـ این حادثه پس از سال 2000 میلادی حتماً اتفاق خواهد افتاد. 8ـ قبل از آغاز جنگ آرماگدون، رعب و وحشت جامعه امریکا و اروپا را فرا خواهد گرفت. 9ـ قبل از ظهور دوباره مسیح، صلح در جهان هیچ معنایی ندارد و مسیحیان برای تسریع در ظهور مسیح باید مقدمات جنگ آرماگدون و نابودی جهان را فراهم کنند. در چنین شرایطی بزرگنمایی ابعاد روانی نبرد آرماگدون و تأکید بر مشروعیت و حقانیت قوم یهود، بارها و به تناوب از رسانهها، کلیساها و دولتمردان ... ایالات متحده به نحو چشمگیری پوشش داده میشود.15 در این راستا نقش رهبران مذهبی فرقههای پروتستان در ایالات متحده و انگلیس که به مکتب نوظهور خواستههای مسیح اعتقاد دارند، بیش از سایر نهادها در ایجاد فضای روانی حمایت از رژیم اشغالگر قدس ملموستر است. شاهد چنین مدعایی انتشار دهها کتاب و نمایش فیلمهای مختلف در طول 10 سال گذشته است. کشیش امریکایی به نام هال لیندسی( ) کتابی به نام در پیشگوییهای انجیل؛ جای امریکا کجاست؟ تألیف کرده که یکی از پرفروشترین کتابهای سال 2001 در امریکا به شمار آمده است. جالب این که در این کتاب جایگاه و نقش دولت امریکا در جنگ آرماگدون تشریح شده است. نویسنده در این کتاب با استناد به چگونگی حادث شدن واقعه آرماگدون، اثبات کرده است که دولت امریکا جنگ آرماگدون را رهبری خواهد کرد و مخالفان مسیح را در سراسر جهان که قبل از آغاز این جنگ باعث ایجاد رعب و وحشت در جهان شدهاند، شکست خواهد داد. در این جنگ مقدس، دولت انگلیس همکار امریکا خواهد بود. جدول شماره 1) برنامههای کلیساهای تلویزیونی امریکا بر حسب بینندگان16 برنامه اجرا تعداد بینندگان به ماه و میلیون ساعتی از انجیل زمانه جری فالویل 6/5 جری فالویل لایف جری فالویل 34 باشگاه هفتصد پت رابرتسون 3/16 انتظار معجزه اورال رابرتس 6 یافتگان خداوند جیم بیکر 8/5 حمله هفتگی صلیبی جیمی سوگارت 9 تحقیق در کلمه جیمی سوگارت 5/4 ساعتی از قدرت رابرت شیلر 6/7 کنت کوبلاند کنت کوبلاند 9/4 محور القایی در همه این برنامهها، تأکید بر حقانیت و مشروعیت یهودیان و حمایت بیقید و شرط از بهترین قوم برگزیده خداوند است . پیشینه چنین اظهار نظرهایی، در اوج جنگ سرد نیز به خوبی نمایان است. دولت ریگان در بحبوحه جنگ سرد موشکهای هستهای قارهپیمای خود را شمشیرهای جنگ مقدس نامید. در همین چارچوب پیروان این مکتب (خواستههای مسیح) تبلیغ کردهاند که عملیات توفان صحرا علیه عراق در سال 1998 فراهم کردن مقدمات جنگ آرماگدون است. جری فالویل( ) کشیش و واعظ معروف امریکایی و بنیانگذار سازمان اکثریت اخلاقی که در امریکا میلیونها طرفدار دارد در برنامههای تلویزیونی خود با تبلیغات وسیع و پردامنه، نقش بهسزایی در اقناعسازی مردم و رهبران امریکا در حمایت از اسرائیل و جنایتهای رژیم صهیونیستی در فلسطین دارد.17 فالویل در موعظههای خود بارها تأکید کرده است: خداوند چهار هزار سال پیش فلسطین را به ابراهیم داد... . هرکس که به اسرائیل لطف و مرحمت کند، شامل لطف و مرحمت قرار خواهد گرفت. بنابراین امریکا با توجه به این دیدگاه لاهوتی نباید لحظهای در ارائه کمکهای مالی و نظامی به اسرائیل تردید کند. فالویل نخستین واعظ افراطی در امریکا به شمار میرود که میگوید: حمایت ایالات متحده امریکا از اسرائیل به خاطر منافع اسرائیل نیست، بلکه به خاطر منافع خود ایالات متحده است. وی میافزاید: حمایت از اسرائیل باید بیقید و شرط و همهجانبه باشد، چون اسرائیل سد دفاعی امریکا در خاورمیانه به شمار میآید.18 کشیش پت رابرتسون( ) از دیگر مبلغان بنیادگرای یهودی در کتاب خیانت به بیتالمقدس هرگونه مذاکره صلح با فلسطینیان را خیانت به تعلیمات انجیل و خواستههای مسیح میداند که با آغاز هزاره سوم و پیش از سال 2007 میلادی ظهور خواهد کرد و اسرائیل بزرگ را از نیل تا فرات به وجود خواهد آورد. در این کتاب تبلیغ میشود که برای تعجیل ظهور مسیح، مسیحیان باید کشور بابل را که عراق کنونی میباشد، نابود کنند و رودخانه فرات باید کاملاً خشک شود. گفتنی است که آنها جنگ آرماگدون را جنگ فرات نیز مینامند.19 در نظرسنجیای که خبرگزاری آسوشیتدپرس در سال 1997 انجام داد، اعلام شد 25 درصد جمعیت امریکا اعتقاد راسخ دارند که با آغاز هزاره سوم جنگ نهایی آرماگدون در محل فلسطین آغاز خواهد شد و این جنگ تا مدت هفت سال ادامه خواهد داشت و در پایان این جنگ هفتساله که آنها آن را مصیبت بزرگ برای کلیسا و مسیحیان میدانند دنیا به پایان خواهد رسید. به همین منظور آنها معبد بزرگ را که موجب جنگ آرماگدون میشود معبد مصیبت بزرگ مینامند.20 وقوع نبرد آخر زمان (آرماگدون) به حدی در رسانهها و کلیساهای امریکا بزرگنمایی میشود که هرساله حدود 70 هزار امریکایی برای بازدید از محل وقوع این حادثه به منطقه هرمجدون در فلسطین اشغالی با هزینه مؤسسات یهودی مسافرت میکند. جدول شماره 3) ادیان ایالات متحده امریکا ادیان درصد جمعیت پروتستانها 60 تا 62% کاتولیکها 25 تا 27% ارتدوکسهای شرقی 1% مسیحیان 2% یهودیان 2% مسلمانان 2% کافران 2% لائیکها 2% ادیان دیگر 4% به رغم وجود اقلیت 2% یهودیان در ایالات متحده، آنان پرنفوذترین قوم در امریکا محسوب میشوند. پروتستانها حامیان اصلی یهودیان در امریکا به شمار میروند. فرجام سخن در باب اهمیت و نقش یهودیان در جامعه امریکا جملهای معروف وجود دارد که بیانگر عمق روابط تنگاتنگ و در هم تنیده این دو ملت است؛ یهودیان میگویند: «درست است که خداوند بزرگ ذخایر عظیم نفت را در سرزمین اعراب قرار داده است اما این بخت و اقبال اسرائیلیها است که خداوند پنج میلیون نفر یهودی را در امریکا مستقر کرده است.» کشیش جری فالویل نیز با بزرگنمایی و برجسته کردن ابعاد روانی حمایت رهبران و مردم امریکا میگوید: از افتخارات ما امریکاییها این است که 70 میلیون نفر صهیونیست مسیحی (بزرگترین اقلیت مذهبی در امریکا) در ایالات متحده زندگی میکنند. ما قلباً ایمان داریم که درگیری اعراب و اسرائیل امتداد کشمکش توراتی میان داود و جالوت است. اسرائیل کوچک و فقیر همان داوود است و اعراب ثروتمند و قدرتمند همان نقش جالوت را دوباره در تاریخ بشری ایفا میکنند. گراهام فولر کارمند عالیرتبه اسبق سازمان سیا در جملهای تأملبرانگیز نفوذ صهیونیستها را در ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ایالات متحده به خوبی بیان میکند: «در واقع تمام اولویتها و مؤلفهها در عرصه سیاست داخلی و خارجی امریکا، از پشت عینکی قابل رؤیت است که صهیونیستها بر روی چشمان ما امریکاییها گذاشتهاند و متأسفانه این عینک هیچگاه در طول حیات سیاسی و اجتماعی ما از روی چشمانمان برداشته نشده است.» با ذکر چند مثال به خوبی میتوان بر گفتههای فولر( ) مهر تأیید زد. در حالیکه یهودیان تنها 2 درصد از کل جمعیت امریکا را شامل میشوند 10 درصد نمایندگان سنا یهودیاند. 25 درصد نویسندگان، دبیران، سرمقالهنویسان و تولیدکنندگان مطبوعات اصلی و نخبگان امریکا را یهودیان تشکیل میدهند. سه شبکه بزرگ تلویزیونی امریکا (NBC)، (CBC)، (ABC) که تمام اخبار ملی و بینالمللی را تهیه و مخابره میکنند تحت سیطره یهودیان است. پرتیراژترین و مهمترین روزنامههای امریکا شامل نیویورک تایمز، واشنگتن پست و والاستریت ژورنال کاملاً به دست یهودیان اداره میشوند.(برای مطالعه بیشتر به جدول شماره 3 مراجعه کنید) سینمای امریکا (هالیود) نیز به شدت متأثر از نفوذ صهیونیستهاست تا جایی که در طول یکصد سال گذشته بیشترین فیلمهای تولید شده که بالغ بر هزار فیلم میباشد در تأیید و حمایت از قوم یهود بوده است. در واقع در یک جمعبندی، اگر مثالها و جزئیات بیان شده در خصوص حمایت دولتمردان و محافل مذهبی ایالات متحده را که در این نوشتار به آن پرداخته شد ملاحظه کنیم به سادگی میتوان جانمایه کلام را در گفته آبا ابان، وزیر خارجه اسبق اسرائیل، که در کتاب داستان ملت من بیان کرده است، به دست آورد، وی میگوید: هیچگاه در تاریخ یهود مشاهده نشد که یهودیان در یک سرزمین صاحب چنین سلطه و نفوذی شده باشند.یادداشت 1ـ عبدالمهدی مستکین؛ صهیونیسم در روابط ایران و امریکا؛ همشهری دیپلماتیک، شماره سوم، آذر 1382 ص 8. برای مطالعه بیشتر ر.ک به: George W.Ball and Douglas B.Ball. The Passionate Attachment: America\'s Involvement with Israel. 1947. To the Present. New York and london.w.w Norton and company. 1992-p382 این کتاب توسط دکتر ابومحمد عسکرخانی ترجمه شده است. 2ـ سید قاسم ذاکری؛ صهیونیسم مسیحی و خاستگاه مذهبی حمایت امریکا از اسرائیل؛ کتاب امریکا (ویژه روابط امریکا ـ اسرائیل)، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، اسفند 82، ص 68. 3ـ برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به کتاب ایالات متحده و اسرائیل، اثر دیوید شون بام، ترجمه محمدرضا ملکی ص 1ـ10. 4. Grace Halsell، Prophecy and Politics: Miltant Evagelists on the Road to Nuclear war، Westport، conn.، Lawrence Hin and co.،1980. 5. رضا هلال؛ مسیح یهودی و فرجام جهان؛ ترجمه: قبس زعفرانی، تهران 1383، ص 14. 6ـ همان، ص 63ـ62. 7ـ همان، ص 64. 8. Edwin scott Gausted، A Religious History of American People، New York، Harper collins، 1990 9. Richard H.Porkin And Gordon M.weiner، Jewish christians and christion Jews\' From The Rehaissance To The English tement، Dordecht، kluwer Academic Publishers، 1994، p.1. 10. Ibid، p.5 11ـ مأخذ5، ص 68. 12ـ همان ، ص 55ـ52. 13ـ مأخذ1، ص 8. 14ـ گریس هال سل؛ آرماگدون: تدارک جنگ بزرگ؛ ترجمه: خسرو احمدی، ص1 یا به این سایت اینترنتی مراجعه شود: http://www.bionvan.com 15ـ حمیدرضا ضابط؛ آرماگدون، صهیونیسم و پروتستانتیزم؛ همشهری دیپلماتیک، دی 82 ش 5ـ ص3. 16ـ همان. برای مطالعه بیشتر به مقالات انگلیسی زیر مراجعه شود: - John Hagee: The 2001 Battle for Jerusalem.p.p.1-5 - Hal Lindsaey cliff Ford: Battle For Jerusalem Armageddon 2001 Books.p.p.1-10 - A John R Bisagno: And Then sall the End com 2000، p.3 17ـ مأخذ5، ص 156. 18ـ مأخذ2، ص 76. 19. J.J Caoldberg Jewish power، Inside the American Jewish Establishment (New York: Addison - Wesley Publishing com - Pany. Inc، 1996، pp.279-305. 20. رضا هلال، مسیح یهودی و فرجام جهان، ص 142 برگرفته از: Sara Diamond، Roads to Dominion David w. Clard، Religrous T.V.Audience. 21. رضا هلال، مسیح یهودی و فرجام جهان، ص 136 برگرفته از: Barna Research Group: Princeton Reseanch، Galloup.
مقالات مجله
نام منبع: عبدالمهدی مستکین
شماره مطلب: 2167
دفعات دیده شده: ۱۷۰۵ | آخرین مشاهده: ۶ روز پیش