Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • پژوهشی جدید در عملیات روانی رژیم صهیونیستی پژوهشی جدید در عملیات روانی رژیم صهیونیستی
    جمعه ۱ آبان ۱۳۸۳ ساعت ۱۲:۰۰

    پژوهشی جدید از عملیات روانی رژیم صهیونیستی رون شلیفر علی شاهرخیچکیده در این پژوهش به مشکلات ساختاری عملیات روانی در رژیم صهیونیستی، شیوه‌ها و امکانات حل آن پرداخته شده است. این تحقیق دلیل اصلی مشکلات رسانه‌ای رژیم صهیونیستی را در نوع فهم و انزواطلبی یهودیان و همکاری نداشتن با یکدیگر می‌داند. کوتاهی و بدفهمی در سالهای متوالی باعث شده است که دستگاههای رژیم صهیونیستی نتوانند دست به ابتکارات مناسبی بزنند. رژیم صهیونیستی خود را به نوعی

    پژوهشی جدید از عملیات روانی رژیم صهیونیستی رون شلیفر علی شاهرخیچکیده در این پژوهش به مشکلات ساختاری عملیات روانی در رژیم صهیونیستی، شیوه‌ها و امکانات حل آن پرداخته شده است. این تحقیق دلیل اصلی مشکلات رسانه‌ای رژیم صهیونیستی را در نوع فهم و انزواطلبی یهودیان و همکاری نداشتن با یکدیگر می‌داند. کوتاهی و بدفهمی در سالهای متوالی باعث شده است که دستگاههای رژیم صهیونیستی نتوانند دست به ابتکارات مناسبی بزنند. رژیم صهیونیستی خود را به نوعی در تقابل با مسائل فرهنگی می‌بیند. از زمان جنگ خلیج فارس الگوهای عملیات روانی دگرگون شده است اما به نظر نویسنده، رژیم صهیونیستی در زمینه‌ بهره‌برداری از عملیات روانی توسعه نیافته و کاستیهایی در آن مشاهده می‌شود. به باور نویسنده مشکلات فرهنگی باعث شده که رژیم صهیونیستی از فرصتهایی همچون تبلیغات و بهره‌وری بهینه از عملیات روانی در ستیز دیرینه با اعراب‏، خوب استفاده نکند و همواره این رقیب فلسطینی باشد تا گوی و میدان بازار اطلاع‌رسانی را در اختیار داشته باشد. پژوهشگر صهیونیستی این مقاله با الگو قرار دادن سازمانهای اطلاع‌رسانی فلسطینی و حزب‌ا... لبنان، در صدد است به نوعی مشکلات ریشه‌ای رژیم صهیونیستی را در این خصوص بررسی کند تا این رژیم بتواند در منازعه با اعراب نقش برتر را ایفا کند. مقدمه سازمانهای فلسطینی و سازمان حزب‌ا... لبنان در مقایسه با اسرائیل [رژیم صهیونیستی] امکانات کمتری دارند، اما توانسته‌اند به دستاوردهای نظامی و سیاسی ملموسی دست پیدا کنند. اقدامات حزب‌ا... موجب خروج اسرائیل [رژیم صهیونیستی] از جنوب لبنان شد و انتفاضه اول دولت فعلی فلسطینی را تشکیل داد و اکنون انتفاضه دوم نیز، پیش از موعد، در حال دست‌چین کردن نتایجش است. فلسطینیها و حزب‌ا... جنگ علیه رژیم صهیونیستی را با روندی آرام و با استفاده از ابزار روانی متعدد، آغاز کردند و این پیروزیهای آشکار آنان به الگوبرداری تاکتیکهای آنان در مراکز نظامی جهان منجر شد. روشن است که تحلیل این دستاوردها با ابزار و ادوات مرسوم عملیات روانی مناسب نیست. این ادوات توانایی تحلیل چنین جنگهایی را ندارد. مبنای اعتقادی این گفتار این است که این دستاوردها مبتنی بر قانون جنگ است که میان جنگ بر اساس روندی آرام و سیاستی برنامه‌ریزی شده و هماهنگ از لابه‌لای پخش اطلاعات، ارتباط برقرار می‌کند و این همان عملیات روانی است. این پژوهش اندیشه‌های پایه‌ای و مشخصی را در زمینه عملیات روانی بیان می‌کند و شماری از دستورالعملها و سفارشها را برای آینده پیشنهاد می‌کند. عملیات روانی چیست؟ مشخص کردن چارچوب و مضمون اصطلاحات و مفاهیم درخصوص تعریف دقیق عملیات روانی هم‌نظر نیستند. صورت کلی عملیات روانی به کارگیری وسایلی نرم‌افزاری برای نزدیک‌ساختن اهداف در زمان جنگ است. همان طور که ذکر خواهد شد این تعریف را هم می‌توان توسعه داد و هم محدود کرد و یا برحسب نیاز تغییر داد. اساس عملیات روانی ایجاد پایگاه آهنینی است که نتوان از آن خارج شد، این پایگاه نیازمند هماهنگی خوب میان سطوح نظامی و سیاسی است. عملیات روانی پایان‌دهنده به جنگها نیست ولی به مثابه ابزاری فزونگر در دستور کار رهبری نظامی است، مانند جنگ‌افزارهای هوایی، توپخانه، ماشینهای زره‌پوش و ... . شاهد این امر هم جنگ خلیج فارس است که در آن جنگ تنها با استفاده از واحدهای عملیات روانی پایان داده نشد بلکه از طریق حمله زمینی خاتمه یافت و سرانجام منجر به تسلیم شدن دهها هزار سرباز عراقی شد و مانع کشته شدن نیروهای ائتلاف شد و قدرت جنگاوری آنها را بالا برد. پیامهای عملیات روانی باعث شد سربازان عراقی خود را تسلیم کنند و مسئله اسارت برای آنها بی‌اهمیت شود. راهکارهای تسلیم شدن که به سربازان عراقی پیشنهاد شد بر احساسات ملی آنان و ترس آنها نسبت به سرنوشت خانواده‌شان فائق آمد. هزینه این دستاورد بسیار ارزان و با پخش اعلامیه‌ها و پیامها از طریق بلندگو و بمبهای فریبنده بود که به افزایش موجی از فرار و تسلیم در ارتش عراق منجر گردید و پیروزی را برای جبهه ائتلاف هموار کرد. تاریخ و اصطلاح موضوع عملیات روانی بسیار پیچیده و پر از احساسات است و برای رژیم صهیونیستی بار احساساتی این مسئله به صورتهای گوناگون تأثیراتی شگرف دارد. سیر اخلاقی آگاهی نیز همانند تبلیغات، شست‌وشوی مغزی، غوغاسالاری و ... با عملیات روانی در ارتباط است. این افکار که هدفشان قانع کردن گروهها به اهداف سیاسی در دوره‌های انتخاباتی احساسات برانگیز است با ارزشهای جهانی که به دنبال انقلاب فرانسه و بر اساس حقوق دمکراتیک فردی و آزادی اندیشه به دست آمده است، در تعارض است. سیر مفهومی تبلیغات واژه پروپاگاندا( )به معنای تبلیغات در اوایل قرن هفدهم رواج یافت و علامت اختصاری سازمانی بوده که به کلیسای کاتولیک برای حفظ هوادارانش کمک می‌کرد. این سازمان در سطح جهانی شروع به فعالیت کرد و در امریکای جنوبی عامل اصلی مسیحی‌شدن میلیونها سرخ‌پوست بود. تا به امروز تفسیر این واژه همان تبلیغات است. در چارچوب آمادگیهای نظامی در ابتدای جنگ جهانی اول، آلمان سیستمی تبلیغاتی برای قومیتهای مختلف تأسیس کرد و هنگامی که بریتانیاییها وارد جنگ شدند پس از درگیریهای بروکراتیک داخلی، سیستمی پیچیده و کارا تأسیس کردند که با این سیستم می‌توان تفاوت میان نظام انگلستان و آلمان را مشاهده کرد. بیشتر روزنامه‌های معروف، وابسته به دو وزارتخانه آلمانی بودند مثلاً روزنامه لوراد بیربورک سخنگوی وزارت تبلیغات جنگ آلمان بود و روزنامه هولارد نورث کلیف سخنگوی اداره ضد اطلاعات بود. پس از دو دهه و به دنبال فعالیتهای سیستمهای دولت آلمان نازی ـ زیر نظر ژوزف گوبلز ـ و پذیرش این اصطلاح (پروپاگاندا) در نظام رسانه‌ای آلمان تا به اکنون نگرشی منفی نسبت به آن باقی مانده است. انگلیسیها اهمیت استفاده از اطلاعات را برای پیروزی در جنگ درک کرده بودند و برای این کار سیستمهایی را تأسیس کردند ولی این اسم به دلیل استفاده آلمانیها از لفظ پروپاگاندا مشکلی به وجود آورد. هر چند بریتانیاییها اصطلاح دیگری با عنوان جنگ سیاسی را برگزیدند. اما زمانی که امریکا وارد جنگ شد و ستاد مشترکی با دولت بریتانیا تأسیس کرد در این ستاد از عملیات روانی استفاده شد. جنگ سرد برای ایالات متحده مشکلی پایدار به وجود آورد. از طرفی پروپاگاندا ابزاری برای رژیمهای خودکامه بود و از سویی دیگر نمی‌شد کارایی این ابزار را نادیده گرفت. راه حلی که در نظر گرفته شد، این بود که از اصطلاح روابط عمومی [دیپلماسی عمومی] به جای آن استفاده کنند اصطلاحی که سازمان اطلاعات مرکزی سیا و آژانس تبلیغاتی امریکا برای انتشار اطلاعات از آن استفاده می‌کرد. انتشار اصطلاح عملیات روانی کمرنگ شد و محدود به عملیات نظامی سنتی گردید. در جنگ ویتنام از این اصطلاح طی فعالیتهای روانی با عنوان عملیات روانی و به اختصار psyop استفاده می‌شد شاید به این دلیل که عملیات بر سلسله اقداماتی ریز و کوتاه دلالت داشت، هر چند تلاشها برای یافتن اصطلاحی جدید ادامه دارد، اما این اصطلاح تا به امروز کاربرد دارد. رژیم صهیونیستی در سالهای آغازین تأسیس اسرائیل، رهبران آن با یک مشکل روبه‌رو شدند و آن خلق یک اصطلاح تبلیغاتی جدید برای پخش اطلاعات و افکار بود. در شک و تردید بودند که آیا از اصطلاح تبلیغات استفاده کنند یا خیر؟ چرا که این اصطلاح را پیش از این نازیها استفاده کرده بودند. این اطلاعات اهمیت زیادی در جنگ داشت. راه حل میانه در این زمینه ارجاع آن به واحد کوچکی از شعبه‌های سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی بود، هر چند دولتمردان رژیم صهیونیستی در رویاهای جهانی خود بودند، اما نخستین کسی که به اهمیت تبلیغات پی برد، زن کارمندی بود که در این بخش کار می‌کرد. به هرحال اختلافات زیادی در مورد کنترل پخش و توزیع اطلاعات وجود داشت. با آغاز جنگ اشغال فلسطین درگیری در ساختار و اختیارات آغاز شد و در این زمینه هم یک راه حل میانه صورت گرفت و این بود که دفتر وزارت خارجه مسئول تبلیغات خارجی و آژانس یهود مسئول تبلیغات برای جمع کردن یهودیان جهان باشد و بخش جدید با عنوان مرکز اطلاع‌رسانی مسئول تبلیغات1 برای کل سکنه کشور شد. در این زمینه هم اختلافات زیادی وجود داشت. عنوان جدید برای این بخش بیانگر نزاع بر سر استفاده از این اصطلاح (عملیات روانی) است. از زمان جنگ استقلال( ) (اشغال فلسطین) ارتش اسرائیل ضمن استفاده از اصطلاح تبلیغات استفاده از واژه‌هایی همچون تبلیغات برای سربازگیری هم بهره می‌برد. در آغاز سال 1949 استفاده از اصطلاح جدید اطلاع‌رسانی نیز باب شد. هر چند این کلمه در لفظ خود هیچ تشابهی با اصطلاح تبلیغات نداشت اما به دلایل احتیاطی استعمال کلمه تبلیغات ناممکن می‌نمود چرا که تبلیغات، حیات رژیم صهیونیستی را در حالت خاصی قرار می‌داد حال آنکه بر اساس بینش رژیم صهیونیستی این کشور حق وجود توأم با امنیت در محیط جغرافیایی خود را داشت. رژیم صهیونیستی این اصطلاح را در سطح جهان یهود و هر کشوری که با این رژیم ارتباطات دیپلماتیک داشت مستولی کرد و وزارت خارجه این کشور در چند دهه گذشته تا انتفاضه، در بخش اطلاع‌رسانی کار تبلیغاتی داشته است. همچنین در اتحادیه سندیکای کارگری صهیونیست، هستدروت، نیز بخشی به همین نام بود تا این که در سال 1997 دوباره سازماندهی شد. با وجود این کلمه اطلاع‌رسانی به معنای بخشی از فرهنگ جهانی صهیونیسم به مثابه دیگر کلمات همچون برانگیخته شده: مبعوث و بازگشت دوباره به اسرائیل است. آنچه بیش از پیش استفاده از اصطلاحات را دشوار می‌سازد به کار گرفتن کلمات اختصاری نظامی است که به بدفهمی نسبت به مأموریت تبلیغاتی در جنگ منجر می‌شود. اختصاراتی چون عملیات روانی سیاه (ح.ن.اسود) و یا عملیات روانی سفید (ح.ن.ابیض) هر چند در صحنه جنگ کاربرد دارد اما باعث آشفتگی افکار می‌شود. عملیات روانی سفید به معنای تسلیم شدن از جانب فرمانده میدان و عملیات روانی سیاه که به معنای بیانیه‌ای دروغین است. اما بر عکس در اصطلاحات نظامی اعراب، مفرداتی وجود دارد که به موضوع اطلاعاتی مرتبط است.2 وزارت تبلیغات و وزارت اطلاع‌رسانی دولت. در بسیاری از کشورهای عربی، تبلیغات، بخشی از دستگاههای حکومتی است. در دهه شصت میلادی فلسطینیها به چگونگی شروع و پیدایش جنگهای استقلال در دولتهای مختلف نظیر الجزایر، کوبا و ویتنام پی‌بردند و از پژوهشهایی که در مورد جنگها و درگیریها شد استفاده بردند و اصطلاح جنگ چریکی و جنگ اعصاب را برای ابعاد روانی جنگ برگزیدند و از اینجا نتیجه می‌گیریم که فلسطینیها در مراحل آغازین کشمکش خود با رژیم صهیونیستی امکانات مختلفی را برای ابعاد روانی جنگ انتخاب کردند. خلاصه می‌توان گفت که اصطلاح تبلیغات اکنون در دوره بی‌ثباتی مفهومی به سر می‌برد چرا که هدف آن پخش اطلاعات برای رسیدن به اهداف سیاسی است یعنی اصطلاحی منفی و به همین دلیل کمتر از آن استفاده می‌شود. اما در رژیم صهیونیستی از اصطلاح اطلاع‌رسانی در کنار اصطلاح عملیات روانی استفاده می‌کنند و آن را برای مشخص کردن فعالیتهایی که به نوعی به نزدیک‌سازی منافع در بخشهای نظامی در زمان جنگ ربط دارد به کار می‌برند. امریکاییها از اصطلاح عملیات روانی و دیگر اصطلاحات سیاسی به طور گسترده استفاده کرده‌اند و این بخش به استفاده از اطلاعات با رویکرد نظامی و سیاسی اختصاص دارد. راهنمای ارتش امریکا برای استفاده از اطلاعات( ) در مقایسه با تحلیل روش‌شناسی امریکایی در مورد انتشارات اطلاعات در زمان جنگ، در دو دهه گذشته تلاشهای فراوان علمی و بزرگی در چارچوب قانون جنگ صورت گرفته است. محتمل است که اسرائیلیها بتوانند به چنین اطلاعاتی دست پیدا کنند. اطلاعاتی که اهمیت دیدگاه امریکایی را در توسعه عملیات روانی گسترده از هر خبر به دست آمده و از هر منبع که به نوعی به منابع امریکایی ربط پیدا می‌کند، در خود نهان دارد. این دیدگاه در صدد ساخت سیستمی پیشرفته برای کل سازمانهای دولتی است که به نوعی با اطلاعات نظامی و غیرنظامی ارتباط دارند و هدف آن بهبود سطح کار مبتنی بر اهداف مشخص و تأمین منافع حکومت است. برای نمونه دستگاههایی وجود دارند که برای انتشار فرهنگ امریکایی در اقصی نقاط جهان و در سطوح مورد نظر فعال‌اند و عمدتاً از جانب بزرگان روزنامه‌نگاری کاخ سفید و حکومت و سیا و واحدهای عملیات روانی و افسران روابط عمومی ارتش هدایت می‌شوند بدین صورت فهم موضوع تبلیغات و انتشار اطلاعات به صورت یک وحدت کلمه برای این نهادها درآمده است. اسناد اصلی امریکا برای سیطره نظامی این کشور در دسترس نیست ولی اطلاعات اف.ام 6-100 آنقدر با اهمیت است که به جنگهای آینده و چگونگی برخورد با زیرساختهای فکری و چگونگی استفاده از اطلاعات استراتژیک امریکا می‌پردازد. استفاده از این اطلاعات به زمینه‌های متعددی تقسیم می‌شود مثل زمینه‌های عملیات روانی که به تسلط بر اطلاعات گروههای مختلف به ویژه دشمن بالفعل و حتی دشمن بالقوه مربوط می‌شود و به زمینه‌های روابط ارتش با تبلیغات که به نوعی با مردم در ارتباط است ربط پیدا می‌کند و هدف غیرنظامی و عمومی ایالات متحده محسوب می‌شود و زمینه سوم همان جنگ اطلاعات است که به ارسال اطلاعات بر مبنای دیدگاههای این شبکه‌ها (امریکایی) فعالیت می‌کند. شبکه‌های اطلاعاتی به شیوه‌های متعدد با فرستادن ویروس به سیستمهای دشمن و پارازیت الکترونیکی و مغناطیسی از جنگ بهره‌برداری می‌کنند. همگام با اف.ام. 6-100 (راهنمای ارتش امریکا برای استفاده از اطلاعات) کتاب راهنمایی وجود دارد که در مورد قانون جنگ و عملیات روانی بحث می‌کند (عملیات روانی تکنیکها و تاکتیکها 33 – 1 – 5 – fm). این کتاب قوانین و تجربیات جنگ چند دهه اخیر امریکا را بیان می‌کند و متنهای اولیه آن به سالهای آغازین جنگ سرد باز می‌گردد و مبتنی بر مدارکی است که نشان می‌دهد در مورد عملیات روانی تجدید نظر فکری دراز مدتی از دوران جنگ جهانی اول صورت گرفته است.3 هر چند این کتاب چیز جدیدی ندارد ولی مطالب کلی طبقه‌بندی شده‌ای نظیر روابط ارتش و تبلیغات و ارتباط آن با زمینه‌های تخریبی محرمانه را در عملیات روانی شامل می‌شود. موضوع دیگر این کتاب کشف و پیدا کردن منابع اطلاعاتی آزاد است. دلیل این امر هم شمار زیاد مقالات و کتابچه‌ها در اینترنت است و هر شخصی می‌تواند به آن دسترسی پیدا کند به نظر می‌رسد سرازیر شدن این اطلاعات به صورت آزاد به اینترنت و کارا بودن آن زمینه را برای مانور به منظور نزدیک‌سازی منافع نظامی و سیاسی ایجاد کرده است، هر چند گاهی محرمانه بودن موانعی را در خصوص موضوع ایجاد می‌کند. استفاده از اطلاعات استراتژیک درجات متفاوتی دارد. راهنمای عملیات روانی ارتش امریکا مأموریت ایالات متحده را در سطوح مختلف لحاظ کرده است. در سطح استراتژیکی بر مقیاسی گسترده و از طریق مؤسسات حکومتی و با نظارت رئیس جمهور و معاونان وی است و در سطح عملی و فعال مجهز ساختن شهروندان امریکا و کشورهای تحت تهاجم در حالت عملیات جنگی به منظور رعایت منافع امریکا به صورت گسترده در رأس اولویتهای این کشور قرار می‌گیرد. اعزام ارتش به مناطق بحرانی نیازمند بهره‌گیری از تجربه‌های جنگهای گذشته است. بنابراین باید شهروندان آن منطقه (بحرانی) را قبل از آمدن ارتش امریکا آماده کنند تا حضور ارتش امریکا منفی تلقی نشود و به موفقیت ارتش ضربه وارد نشود بنابراین در منطقه تحت تهاجم، پخش اطلاعات از مسئولیتهای مهم ارتش است هر چند در سطحی بالاتر با رده‌های سیاسی همکاری می‌نمایند. یک سطح تاکتیکی هم وجود دارد و آن همکاری با گروهی است که در عملیات روانی و در میدان جنگ برای پیشبرد اهداف نظامی مفیداند مانند واحدهای کوچک نظامی. هدف سطح تاکتیکی این است که وضعیت عمومی مردم در منطقه اشغالی آمادگی حضور نظامی را داشته باشد و هیچ حادثه منفی رخ ندهد همان طوری که برای رژیم صهیونیستی در لبنان رخ داد. رژیم صهیونیستی هنگامی که وارد لبنان شد نتوانست روابط خود را با شهروندان و احزاب مختلف این کشور متحول کند. در ارتش امریکا سیستم برای بررسی، تحلیل، گزینش و پخش اطلاعات و نامه‌ها در راستای اهداف مطلوب وجود دارد و این واحد توانایی اعزام سریع به هر نقطه از جهان را دارد. مرکز این واحد نظامی در پایگاه فرماندهی ویژه در فورت براگ کارولینای شمالی است. واحد نظامی عملیات روانی مشغول فعال‌سازی چاپخانه‌های متحرک و استودیوها و ایستگاههای پخش رادیویی و تلویزیونی هواپیمایی است. سربازان این گردان در مأموریتهای مختلفی چون فیلمبرداری، تبلیغات، پخش و چاپ ... کار می‌کنند و در واقع مأموریت این واحدها خدمات‌رسانی بر اساس تقاضاست. این واحد در موارد متعددی همچون پاناما و هائیتی و جنگ خلیج فارس مشارکت داشته است. در جنگ خلیج فارس برخی از فرماندهان نظامی برای استفاده از هواپیما به منظور پخش اعلامیه توسط این واحد مشکلاتی ایجاد کردند. این فرماندهان خواهان درک سود و زیان فعالیتهای عملیات روانی و حقایق مربوط به آن بودند تا میان ساختار عملیات روانی و خود جنگ مانعی ایجاد نشود. کاربرد مثبت عملیات روانی در عملیات توفان صحرا و شکست روحیه سربازان عراقی در میدان جنگ، نشان دهنده کارایی این ابزار بود. در جنگ دوم خلیج فارس قریب به 88000 سرباز عراقی خود را تسلیم نیروهای ائتلاف کردند. بعضی از این سربازان اعلامیه‌هایی مبنی بر حمایت نیروهای ائتلاف از آنان در دست داشتند، هر چند داشتن این اعلامیه‌ها برای سربازان عراقی (در کشور عراق) مجازات شدیدی همراه داشت. از سال 1991 فرماندهان نظامی به شکلی گسترده به فکر ایجاد واحدهای عملیات روانی افتادند. ارتش کشورهای بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایتالیا از واحدهای بزرگ نظامی عملیات روانی برخوردار است. اطلاعات به مثابه ابزار استراتژیکی در اسرائیل محسوب می‌شود و رشد خوبی داشته است. در هزاره سوم به ناچار باید سیستمهای امنیتی و سیاسی تلاشهای فکری و گروهی سازماندهی شده‌ای را همان طور که ایالات متحده و اروپاییها انجام دادند پی‌ریزی کند. مسائلی چون نفس رابطه با رژیم صهیونیستی دوباره باید بررسی شود تا این رژیم بتواند خود را در برابر چالشهای امنیتی که فلسطینیها و دولتهای دیگر درگیر این امر ایجاد می‌کنند، آماده سازد. عناصر اساسی عملیات روانی در عملیات روانی سه عنصر پایه‌ای وجود دارد 1 ـ مردمی که باید آماج هدف واقع شوند؛ 2 ـ پیامها؛ 3 ـ کانالهای پخش. مردم را می‌توانیم به سه دسته تقسیم کنیم. الف: خودی؛ ب: دشمن؛ ج: بی‌طرف. مردم [خودی] اهمیت فراوانی دارند چرا که اگر دولتی بخواهد خود را برای جنگ آماده کند به ناچار باید شهروندان خود را برای فداکاری قانع کند. در دوران جنگ سرد دولتهای درگیر مجبور بودند با مشکلاتی نظیر شورش، تشکیک در توزیع عادلانه مسئولیت و اقناع شهروندان به این که خطر مرگ زندگی آنان را تهدید می‌کند و فداکاری بیشتری لازم است دست و پنجه نرم کنند. سربازان این کشورها باید قانع می‌شدند که اهداف جنگ مشخص است. دولتی که نتواند این مشکلات را حل کند بی‌شک پیروز نخواهد بود. جنگ داخلی لبنان 2000 ـ 1982 مثال خوبی برای شکست در اقناع ملت است. نوع دوم مخاطبان دشمن است آنها هم به دو بخش تقسیم می‌شوند: ارتش و غیرنظامیان. در اینجا معمولاً سعی می‌شود به دشمن تفهیم شود که امید پیروزی در جنگ را به گور خواهی برد. جنگ به زودی پایان خواهد یافت. بنابراین تواناییها و دستاوردهای تاریخی جنگ در بخش کوچک‌تری بیان می‌شود و آمادگی مردان برای فداکاری کم و ضعیف می‌شود. گروه سوم مخاطبان آماج جمعیت بی‌طرف‌اند. کسانی که رابطه مستقیمی با درگیری ندارند هدف، به دست آوردن بی‌طرفی و همکاری نکردن آنان با دشمن است. عنصر دوم پیامهاست. ما در پرتو جنگهای سده گذشته می‌توانیم پیامهای متعددی را که برای مردم و دشمن فرستاده می‌شود دسته‌بندی کنیم. پیامهایی که به قله‌های دور از دسترس پیروزی، ایجاد ترس در ذات دشمن و ایجاد احساس گناه در نظامیان اشاره کنند. هدفشان قرار دادن سربازان در شک و دودلی، نافرمانی از مافوق، تسلیم شدن و یا فرار از مسئولیت است. نظامیان مهاجم باید با این سربازان با احترام برخورد کنند و شجاعت آنان را برای تسلیم شدن تحسین کنند باید حال و اوضاع این فرد را خوب رعایت کنند،4 چرا که با ناامیدی به دشمن خود پناه آورده است. این پیامها باید به سرنوشت خانواده‌های اسرای جنگی توجه داشته باشد. این نوع از پیامها معمولاً در جنگ این گونه‌اند «هیچ چیز علیه شما وجود ندارد، همه چیز علیه رهبران ناشایست شماست، ما را برای واژگون کردن آنها کمک کنید و این جنگ لعنتی به زودی پایان خواهد یافت». این پیامها در روی‌گرداندن مردم از رهبران و یکپارچه شدن آنان علیه حکومت در زمان جنگ اثربخش است. پیامهایی که بیشترین استعمال را داشته‌اند با عنوان مسیر امن که در جنگ جهانی اول کاربرد داشته و مبتنی بر اقناع رزمنده به تسلیم شدن و اسارت به گونه‌ای خاص بوده‌اند. هر چند این پیامها نوعی نگرانی و عدم اطمینان ایجاد می‌کند چرا که معمولاً اعلامیه‌های موفق نیازمند امضای فرماندهی کل است. این اعلامیه‌ها به زبانهای آن منطقه نوشته شده و اراده مبارزان را به تسلیم شدن و اسارت، بیشتر می‌کند هر چند که این اعلامیه‌ها مستقیماً به اسارت سربازان ختم نمی‌شود ولی در روحیه سربازان تأثیر بالایی دارد. متن اصلی اعلامیه‌ها بیشتر بر زشتی جنگ متمرکز است و اینکه جنگ جان انسانها را می‌گیرد. در طول تاریخ شیوه‌های زیادی برای چیره شدن بر ترس طبیعی در جنگ به وجود آمده است. مردمانی بودند که به پیامبران صلح شهرت داشتند و قدمهای خود را در راه آن می‌گذاشتند. کسانی هم هستند که به خاطر رهبر و اندیشه، عمل می‌کنند. یکی از راههای رسیدن به این هدف (چیره شدن بر ترس طبیعی در جنگ) این است که سربازان بر اساس سرشت طبیعی خود عمل کنند. عملیات روانی در صدد ایجاد یک وضعیت روانی، داخل صفوف دشمن است و آنها را وا می‌دارد که در مورد مسائل واقعی انسانی و احساس گناه فکر کنند. این روش کارایی خوبی از خود نشان داده همچون جنگ ویتنام. تشویق به تفکر اخلاقی و ایجاد احساس گناه و اینکه دائماً فکر کند که اگر در جنگ کشته و زخمی شود تأثیری فراوان در توانایی سربازان دارد. اعلامیه‌ها باید در بین دشمن موانع فکری ایجاد کند در جوامع سنتی این پیامها تأثیر بیشتری دارند و سربازان متدین بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. همواره این تبلیغات روی رنج و بدبختی غیرنظامیها تمرکز داشته است چیزی که جزء پایه‌های عملیات روانی است. جنگ کلاسیک در عصر فناوری بیشتر از فاصله‌های دور که هیچ گونه برخورد جسمی با دشمن وجود ندارد صورت می‌پذیرد و در جنگ سرد برخوردها به صورت حوادثی گذرا و کوتاه‌مدت در دوره‌ای طولانی بوده است. در چنین شرایطی می‌توان حول رنج و بدبختی مردم، برنامه‌های انسان‌دوستانه را فعال کرد. در پایان این که کانالهای پخش (رسانه‌های گروهی) یکی از روشهای مورد استعمال در انتقال پیام به مردم است. این کانالها به کمک نوع تبلیغات خود همراه با کنفرانسها، موسیقی و اعلامیه‌ها عملیات تأثیرگذاری را اجرا می‌کنند. بعضی از مردم هم که بی‌طرف‌اند برای این که بتوان بر روی آنها تأثیر گذاشت باید از راه روابط عمومی، کسب اطلاعات از وضعیت پایگا‌ههای خبری خارجی به کمک تبلیغات محلی، خرید پایگاههای اطلاع‌رسانی، استفاده از کانالهای وزارت خارجه و ارتباطات فرهنگی استفاده کرد. شیوه‌ای که برای تأثیرگذاری بر دشمن در جنگ جهانی اول استفاده می‌شد پرتاب اعلامیه‌ها بر روی ارتش دشمن از راههای گوناگون (هواپیما، خمپاره‌ها ...) بود. معمولاً دشمن نمی‌تواند جلوی پخش اعلامیه را با روشهای بالا بگیرد. همچنین باید به تلاشهایی که برای تأثیرگذاری بر تبلیغات جهانی می‌شود با اتخاذ روشی بی‌طرفانه منبع مورد اعتماد خوبی برای مخاطبان شد. وقتی سربازان دشمن با این اعلامیه‌ها با استفاده از کانالهای جهانی مانند اینترنت به این اطلاعات دسترسی دارند بنابراین مشخص می‌گردد که این ابزار از وسایل پخش مؤثر بر دشمن شمرده می‌شوند. شیوه دیگر انتقال پیامها به دشمن استفاده از مزدوران مخالف حکومت (دشمن) و یا کسانی است که دوست دارند جایگزین حکومت فعلی شوند [اپوزیسیون]. برای نمونه اطلاعات بریتانیا در جنگ جهانی دوم به کمک یک افسر آلمانی مخالف هیتلر یک شبکه رادیویی آلمانی زبان را در آلمان ایجاد کرد. در واقع این رادیو روی یک واگن قطار نصب شده بود و برنامه‌های خود را از داخل آلمان برای آلمانیها پخش می‌کرد، هر چند که فعالیت بخش مطبوعاتی و روزنامه‌ای در داخل خود بریتانیا صورت می‌گرفت. رژیم صهیونیستی از جانب فلسطین متهم است که اعلامیه‌ها را به زبان عربی منتشر می‌کند، اعلامیه‌هایی که توسط برخی فلسطینیها نوشته شده و چاپ می‌شود. این اعلامیه‌ها بین فلسطینیها در انتفاضه اول درگیریها و اختلافات زیادی به وجود آورد این گام به تبلیغات سیاه (پروپاگاندای سیاه)( ) معروف شد، اما به زبان نظامی اسرائیل به عملیات روانی سیاه معروف گشت. طی سده گذشته دیدگاههای زیادی در زمینه مباحث مخاطب و نحوه هدف قرار دادن دشمن و فرستادن پیامهای جذاب مطرح شده است. این اعلامیه‌ها گاهی به صورت اسکناس و گاهی به صورت تصاویر مستهجن چاپ می‌شد و در مجموع دو حالت داشت، اگر به دست سربازها می‌افتاد، سند برائت و بی‌گناهی آنها هنگام اسارت شمرده می‌شد و اگر آن را در کشور خود همراه داشتند مجازات مرگ را به دنبال داشت. روشهای دیگر دو شیوه کار دیگر هم وجود دارد یکی خلق حوادث و دیگری سوء استفاده کردن از حوادث ایجاده شده. هدف از این اقدامات این است که یک سری حوادث حقیقی و قانع‌کننده پدید آید، مسائلی چون پیش‌بینی وقوع کشتار یا حمله. در واقع این پیش‌بینیها که توسط رسانه و تبلیغات صورت می‌گیرد به نوعی نشانگر مدیریت اقدام است. حمله سربازان لهستانی در سال 1939 به آلمان بهانه‌ای برای حمله به لهستان از سوی آلمان شد. در طی انتفاضه اول فلسطینیهایی که در خارج بودند یک کشتی حامل صدها پناهنده فلسطینی را به صورت ماجراجویانه به فلسطین فرستادند. هدف، بهره‌برداری از این حرکت بود هرچند ممکن بود در ورود آنها به فلسطین خللی ایجاد شود. از این شیوه‌ها می‌توان به آسانی در عملیات روانی برای بهره‌برداری از فرصتها استفاده کرد. در سال 1915 نشان ویژه‌ای به دلیل غرق کردن کشتی لوزیتانیای امریکا توسط سربازان آلمانی ساخته شد. بریتانیا از این فرصت استفاده کرد و صدها هزار نسخه از این نشان را تولید کرد. علاوه بر این بر روی آن حک شده بود آلمانیها حیوانات درنده‌ای‌اند و این کار تأثیر بسیار زیادی برای ورود امریکا به جنگ داشت. مثال دیگر، بهره‌برداری رژیم صهیونیستی از حادثه کشته شدن دو سرباز واحد ویژه اسرائیل به دست فلسطینیهای تظاهرات‌کننده بود. هنگامی که مسئله کشته شدن دو سرباز در رام‌الله منتشر شد دستگاه تبلیغاتی رژیم صهیونیستی تصویری غیرانسانی از تمام فلسطینیها( ) ترسیم کرد. اجرای مبانی عملیات روانی توسط فلسطینیها و حزب‌ا... موضوع عملیات روانی در دوران جنگ خلیج فارس وارد جریان درگیری و کشمکش رژیم صهیونیستی نشده بود. ما در دوران جنگ استقلال [اشغال] کاربرد فراوان مفاهیم عملیات روانی را از سوی دو طرف شاهد بودیم. در اکتبر 1948 مصریها، اعلامیه‌ای به زبان عربی در مناطق اشغالی ید مردخای و نیرعم پخش کردند و نیروهای دشمن را به تسلیم شدن فرا خواندند.5 هر چند این اعلامیه‌ها نتیجه تلاشهای نظامی ارتش مصر برای عملیات روانی بود، ولی نکات اشتباهی هم داشت. در اعلامیه‌هایی که در منطقه نیرعم پخش شد اشتباه اساسی آن بود که به مسئله فرهنگ دشمن نپرداخته بود در حالی که به فرهنگ مصر در آن اشاره شده بود به طوری که فرمانده مصری خطاب به دفاع‌کنندگان از این مناطق اشغالی به قرآن استناد جست و گاهی هم استدلال می‌کردند که این اعلامیه‌ها از لابه‌لای تورات برآمده است. این رویکرد تأثیر زیادی بر روحیه سربازان مدافع نداشت و در واقع خطای بزرگی که در این اعلامیه‌ها نهفته بود، این بود که پایه و اساس آن بر اساس دین بود جایی که اکثریت سکنه آن سکولار بودند، همچنین اشتباهاتی در چاپ و متن باعث خنده‌دار شدن آن گردید. اما در جنگ 6 روزه به دلیل کوتاه بودن جنگ فرصتی نبود که از شیوه‌های عملیات روانی به صورتی مفید استفاده شود. در مقابل پس از پایان جنگ در میان سکنه فلسطینی نوار غزه و کرانه باختری اقدامات گسترده‌ای انجام شد که می‌توان از آن به عملیات روانی نام برد. این اقدامات بیشتر بر نیرو و تواناییهای رژیم صهیونیستی تکیه داشت و این که به نفع فلسطینیهاست که آرامش و امنیت را رعایت کنند. جنگ اکتبر 1973 بیانگر داستان از هم پاشیدگی سیستمهای تبلیغاتی و ارتش در عملیات روانی خصوصاً نحوه برخورد با روزنامه‌های خارجی به ویژه رژیم صهیونیستی بود و در طی جنگ ستاد مشترک (اعراب) به انتشار اطلاعات و استفاده از آنها برای اهداف استراتژیک اولویتی قائل نشد. در کارزار عملیات روانی احتمال وقوع حوادث محلی و داخلی و گوناگون وجود دارد مانند اعلام مجازات اعدام توسط فرمانده سوری دروزی الاصل در حالی که او در میدان جنگ کشته شده بود. اما هدف از تبلیغات از جانب رژیم صهیونیستی ایجاد شکاف میان نظامیان و شهروندان دروزی بود. مصطفی طلاس وزیر دفاع سوریه گفت رژیم صهیونیستی در جنگ لبنان در زمینه عملیات روانی تلاشهای زیادی کرد و برای این که شهروندان سوری زمینه را برای ورود ارتش اسرائیل برای عبور به شمال هموار کنند اعلامیه‌های متعددی در شر صور توزیع کرد. همچنین اعلامیه‌هایی برای فرماندهان سوری پخش کرد و آنان را به تسلیم‌شدن فرا خواند. در همین راستا رادیو رژیم صهیونیستی به زبان عربی برای مبارزان فلسطینی برنامه پخش می‌کرد تا روحیه آنها تضعیف شود. اما فلسطینیها تلاش کرده بودند رابطه خوبی با روزنامه‌های خارجی در سالهای گذشته ایجاد کنند. در لبنان، فلسطینیها از سیاست هویج و چماق استفاده می‌کردند. در واقع هویج اجازه دادن به روزنامه‌نگاران برای مصاحبه با رؤسای سازمان آزادی‌بخش فلسطین و دیدارهایی از پایگاههای سازمان بود و چماق نیز تهدید نسبت به روزنامه‌نگاران بود. فلسطین و انتفاضه و پاسخ رژیم صهیونیستی‌ انتفاضه نخست فلسطینیها که در ژانویه 1987 آغاز شد داستان موفقیت‌برانگیزی داشته است چرا که در همان اوایل، فلسطینیها فهمیدند که گزینه نظامی در جنگ چریکی بازده مطلوبی ندارد. بنابراین در زمینه اقناع شهروندان فلسطینی سرمایه‌گذاری زیادی کردند. شیوه کار برای جبهه آزادیبخش در جبهه داخل، بسیار آسان‌تر از هر چیز دیگری بود و محوریت آن به چیرگی بر مشکلاتی بود که انتشار اطلاعات داشت. جبهه داخلی آمادگی پذیرش اطلاعات را داشت و موانع اساسی فقدان یک سیستم اطلاع‌رسانی مستقل و اقداماتی که اسرائیلیها با کنترل این اطلاعات ایجاد می‌کردند، بود. ابزاری که فلسطینیها استفاده می‌کردند در تقابل با سیستم کنترلی و نظارتی رژیم صهیونیستی بود. گسترش حوزه آزادی بیان درباره درگیریهایی که سالها به طول انجامید و با استفاده از سازمانهای بین‌المللی آزادی بیان صورت می‌گرفت. در مورد اطلاع‌رسانی، فلسطینیها از این خدمات در دولتهای عربی بهره می‌بردند مانند پخش رادیو سازمان آزادیبخش فلسطین از بغداد و رادیو جبریل از دمشق در زمان انتفاضه. به علاوه از وسایل تبلیغاتی مانند اعلامیه‌ها و پخش شایعه نیز استفاده می‌شد. اساس بر این بود که سازمانهای فلسطینی به مقدار زیادی اطلاعات قابل قبول و دقیق جمع‌آوری کنند. هر چند خبرگزاریهای مستقلی هم بودند که اطلاعات آخرین حوادث جدید را در اختیار داشتند اما آژانسهای خبری داخلی جامعه فلسطین بیشتر تحت نظر سازمان آزادیبخش بود. این آژانسها از خدماتی مانند ارائه آراء متعدد و همچنین مترجم برای خبرنگاران خارجی برخوردار بودند. سازمانهای اطلاع‌رسانی کوچکی مانند سرویس خبرگزاری فلسطین( ) وابسته به ابراهیم قراعین و ریموند اطویل بودند که فعالیت می‌کردند. کسانی که با دفتر کوچک خود و در سالهای دهه هفتاد روابط مستحکمی با خبرنگاران خارجی برقرار کردند و موضوعات مربوط به جامعه فلسطین را از زبان عربی به انگلیسی برمی‌گرداندند و میان خبرنگارانی که اطلاعاتی داشتند و داستانهای با ارزشی که ارزش تبلیغاتی زیادی داشت رابطه برقرار می‌کردند. در خلال انتفاضه، فلسطینیها خدمات خود را بر روی شبکه‌های تلویزیونی خارجی در هر نقطه از جهان که درگیری فلسطینیها برای آنها اهمیت داشت عرضه می‌کردند. در واقع کارکنان محلی که برای سازمانهای خبری خارجی کار می‌کردند به مثابه عنصر حیاتی ارتباطی بین خبرنگاران خارجی و رویدادهای جاری محسوب می‌شدند. فلسطینیها به بهترین نحو در این زمینه فعالیت می‌کردند و فعالیت با خبرگزاریها با تأیید فیصل الحسین( ) بود. این سرمایه‌گذاریها در تلویزیون، برای فلسطینیها نتایج مثبتی داشت. تلویزیون اردن که در رژیم صهیونیستی دریافت می‌شد سود و کاربرد قابل ملاحظه‌ای برای فلسطینیها داشت چرا که بخشهای خبری این تلویزیون منبع اصلی اخبار مهم برای فلسطینیهایی بود که در سال 1948 در سرزمینهای اشغالی زندگی می‌کردند و حوادث کرانه غربی و نوار غزه را تعقیب می‌کردند، حوادثی که معمولاً کانالهای خبری رژیم صهیونیستی آن را پخش نمی‌کرد. در واقع تلویزیون اردن منبع مهم اطلاعات قابل رؤیت برای فلسطینیها شده بود. در مورد ارتباط فلسطینیها با شهروندان عادی رژیم صهیونیستی باید خاطر نشان ساخت که فلسطینیها به کمک روزنامه‌های رژیم صهیونیستی روابط کاری شجاعانه‌ای با خبرنگاران کرانه باختری و دیگر خبرنگاران روزنامه‌های مهم رژیم صهیونیستی برقرار کردند. این رابطه ساختار نوشتاری مجلات فلسطینیها را که به زبان عربی بود تغییر داد مثل مجله الجسر، ولی نتوانست حتی در میان چپ‌گرایان (مخالفان سیاستهای دولت رژیم صهیونیستی) جامعه اسرائیلی نفوذ چندانی داشته باشد. اما رسالت اصلی انتفاضه در برابر دشمنان و طرفداران آن چه بود؟ اشغالگری اسرائیلیها غیر قانونی و غیر اخلاقی است و باید به سرعت در مسیر صلح گام برداشت تا از خونریزی جلوگیری شود و از رنجها کاسته شود. این پیامها خود را به صورت احساس گناه نشان داده است (در نزد اسرائیلیها). این اعلامیه ترس و وحشت دولتمردان رژیم صهیونیستی را مبنی بر تشکیل یک دولت فلسطینی برانگیخته است. در واقع این اعلامیه‌ها به دو امر منجر شد، اول این که شکاف و تفرقه را بین (طرف به ظاهر) قوی (رژیم صهیونیستی) در برابر (طرف به ظاهر) ضعیف (فلسطینیها) بیشتر کرد و دوم این که از ترس و وحشت نسبت به اسرائیلیها کاسته شد. فلسطینیها در تلاش برای بازگشت به سرزمین خود، کشتی‌ای‌ با نام سول مزین که به کشتی بازگشت معروف شده بود مهیا کردند، این کشتی قرار بود از یونان به سمت سواحل فلسطین حرکت کند و پناهندگان فلسطینی را در آنجا پیاده کند. سیستم رسانه‌ای و تبلیغاتی وسیعی در این مورد شکل گرفت و دهها خبرنگار برای چندین روز به آتن رفتند و در پایان این کشتی به وسیله بمبی که در کف کشتی کار گذاشته شده بود، در ساحل قبرس( ) غرق شد. برای روزنامه‌نگاران مشخص بود که این کار چه کسی می‌تواند باشد. فعالیتهای سیستمهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی در کنار فعالیتهای فلسطینیها در خلال انتفاضه سیستمهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی ضعیف عمل می‌کرد و دیری نپایید که در چند ساعت از هم پاشید. رادیو ارتش در فلسطین اشغالی نتوانست در برابر این فشارها بایستد چرا که نیاز به پخش اطلاعات را درک نکرده بود. به دلیل تأخیر و نبود امکان دستیابی به پاسخ فوری معمولاً به صورت خلاصه جواب می‌دادند برای نمونه «ارتش در صدد روشن کردن واقعه است و پاسخ کامل‌تر متعاقباً اعلام خواهد شد» آنها به حوادث استثنایی نمی‌پرداختند. افسران همراه خبرنگاران در شرایط فوق‌العاده به مثابه ستون فقرات فعالیتهای روزنامه‌ای بودند و بیشتر بر اساس درک و فهم خود، عمل می‌کردند (افسران) نه بر اساس خواستهای خبرنگاران. اسرائیلیها از تاکتیک عملیات روانی سیاه، با انتشار اعلامیه‌های دروغین و شایعه استفاده می‌کردند و موجب ایجاد درگیری در درون جامعه فلسطین می‌شدند و از طرف دیگر فلسطینیها بر پخش برنامه‌های رادیویی احمد جبریل از طریق دمشق اقدام می‌کردند و این رادیو در بالابردن روحیات فلسطینیها نقش بسزایی داشت. اسرائیل تلاش فراوانی برای پارازیت انداختن در پخش این برنامه‌ها می‌کرد ولی به دلیل برخی اشکالات پارازیت‌افکنی قطع شد. واحدهای ویژه رژیم صهیونیستی که در مناطق کرانه باختری و نوار غزه مانند (شمشون ـ دخدخان) کار می‌کردند توانستند برای استفاده روانی به نفع خود اعمالی را انجام دهند، شهرت آنان از آنجا ناشی شد که آنها عاملان قتل، مرگ و دستگیری شمار زیادی از سران فلسطینی بودند. در نهایت شکاف موجود در منابع اطلاعاتی دو طرف، فلسطینیها را وا داشت که دست به اقدام جدید و سازماندهی شده‌ای در زمینه اطلاعات بزنند. اسرائیلیها بیشتر از منابع نظامی استفاده می‌کردند و نتوانستند در برابر چالشهای ایجاد شده برای رژیم صهیونیستی که فلسطینیها از خلال اطلاعات سازماندهی شده و پایه‌ای به وجود آوردند، بایستند. این دلایل نمی‌تواند به خوبی شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را توضیح ‌دهد بنابراین شرایط در دور دوم انتفاضه تغییر پیدا کرد. حوادث 2002 ـ 2000 [انتفاضه دوم] حوادثی که بعد از اکتبر سال 2000 به وجود آمد مانعی مضاعف در راستای اهداف عملیات روانی فلسطینیها ایجاد کرد. در حالی که سخن از دولت فلسطینی زده می‌شد فلسطینیها با حادثه درگیری با شهروندان رژیم صهیونیستی مواجه شدند و نتوانستند تاکتیکی مناسب در این زمینه اتخاذ کنند. این رویداد جدید بر دستاوردهای اساسی‌ای که انتفاضه نخست کسب کرده بود تأثیر بسزایی داشت. اساس عملیات روانی در انتفاضه دوم در دو جهت بود یکی حمله و دیگری داشتن الگوی قربانی (شهید). هر چند فلسطینیها وسایل تبلیغاتی مستقل و سهل‌الوصولی چون رادیو و تلویزیون در اختیار دارند، آنها در صددند به نوعی از بسیج عمومی نزد مردم استفاده کنند با این که در این خصوص با موانعی از سوی حکومت مواجه می‌شدند با این حال فلسطینیها حساسیت استفاده از فرصتها در هنگام درگیریها را از دست نداده‌اند. فلسطینیها هیچ مانعی برای نمایش اصابت گلوله به خود توسط سربازان رژیم صهیونیستی را ندارند و آن را در تلویزیون و روزنامه‌ها نمایش می‌دهند. فلسطینیها از این تصاویر در انتفاضه دوم فلسطین به مثابه ظلم اشغالگر استفاده کردند. از سویی رژیم صهیونیستی همواره در صدد بود به نوعی جایگاه یاسر عرفات را متزلزل کند. اهمیت این امر به مثابه رسالت عملیات روانی برای اسرائیلیها بود و در عین حال فلسطینیها روی موضوع ظلم اشغالگر و ضرر اخلاقی مانور می‌دادند که این امر باعث می‌شد انعکاس ناشی از عملیات شهادت‌طلبانه توسط رژیم صهیونیستی خنثی شود. درگیری با حزب‌الله سازمان لبنانی حزب‌ا... نمونه بارز موفقیت در عملیات روانی است. حزب‌الله لبنان هر چند سازمان کوچکی است و فقط چند صد مبارز دارد اما توانست اراده خود را بر دولتی که قوی‌ترین نیروی نظامی منطقه را دارد تحمیل کند بی‌آنکه از نیروی زمینی، هوایی و ناوگان دریایی بهره‌مند باشد. نخستین هدف تبلیغات حزب‌ا... ساکنان جنوب لبنان بودند از این طریق که حزب‌ا... ثابت کرد حضور رژیم صهیونیستی در این منطقه کوتاه است و حزب‌ا... پایدار. حزب‌ا... از سویی بر سکنه جنوب تسلط داشت و از سوی دیگر با حامیان ارتش اسرائیل (مزدوران) مبارزه می‌کرد در کنار این مؤسسه‌ای برای حمایت از امور اجتماعی و فرهنگی که اهداف سیاسی و تبلیغاتی در زمینه عملیات روانی داشته باشد، تأسیس کرد. فشارهای زیادی بر سکنه جنوب لبنان از طرق مختلف آمد. برای نمونه حکومت لبنان در نامه‌هایی که به ساکنان جنوب لبنان ارسال می‌کرد بر این نکته تأکید داشت که خیانت آنان خیانت به وطن خواهد بود. بیداری فرهنگی حزب‌ا... متأثر از بانیان منطقه‌ای‌اش، به انتقال مثبت اهداف تبلیغاتی از خلال روابط اجتماعی و وسایل ارتباطاتی متعدد کمک زیادی کرد. دومین هدف تبلیغاتی حزب‌ا... ارتش (رژیم صهیونیستی و ارتش لبنان در جنوب که مزدور اسرائیلیها بودند) محسوب می‌شد و به طور همزمان در مورد هر کدام روند عملیات روانی اجرا می‌شد. حزب‌ا... از نقطه ضعفهای ارتش جنوبی لبنان مطلع شد و علیه آنان جنگ چریکی به‌پا کرد. دستگاههای اطلاعاتی وابسته به حزب‌ا... آرام آرام برخی از عناصر جنوب لبنان را به خود وابسته کردند و به آنان اعلام کردند تمام فعالیتهای شما برای ما روشن است تا با این اقدامات روحیه آنان را در هم بشکنند. هنگامی که صدای عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان به گوش رسید حزب‌ا... بر پیامها و اعلامیه‌های خود در محافل مختلف جنوب لبنان افزود و گفت‌وگوهایی با سیاستمداران طرفدار عقب‌نشینی برگزار کرد. اعلامیه‌هایی که برای اسرائیلیها منتشر می‌شد حاکی از ادامه تلاش و مبارزه و آمادگی بی‌حد و حصر برای فداکاری و گذشتن از جان و مال بود. اصطلاحی که سید حسن نصرا... دبیر کل حزب‌ا... [کسی که فرزندش در جنگ علیه رژیم صهیونیستی به شهادت رسید] به زبان می‌آورد این است که لبنان باتلاق اسرائیلیهاست. باتلاق لبنان، اصطلاحی مجازی بود که بر اذهان تسلط یافت و معنای آن خروج صهیونیستها از لبنان بود. خطاب به اسرائیلیها که چرا تراژدی حضور خود را در این منطقه بدون بهره‌ای طولانی می‌کنید؟ قضیه باتلاق لبنان به مثابه هدفی تاریخی مورد بهره‌برداری قرار گرفت. مقصود از آن این بود که هر متجاوزی که به لبنان هجوم آورد شکست خواهد خورد. به علاوه حزب‌ا... در کاهش رنج و آلام غیرنظامیها تلاش فراوانی کرده‌ است. استراتژی حزب‌ا... پیگیری فشار بر تصمیم‌گیرندگان از جانب شهروندان رژیم صهیونیستی و توقف عملیات خوشه‌های خشم قبل از زمان اجرای آن بود. عملیاتی نظامی که به دنبال پخش تصاویر مربوط به هجوم به شهروندان رژیم صهیونیستی متوقف شد. این تصاویر در سرتاسر جهان پخش شد. این تاکتیک جدید مدیریت بحران توانایی زیادی به حزب‌ا... برای رویارویی با مشکلات داد. هدف حزب‌ا... در سرزمین اشغالی، جمع کردن شهروندان رژیم صهیونیستی در مرکز این کشور است. عملیات نظامی در اندک زمانی قبل علیه ارتش جنوبی لبنان [وابسته به رژیم صهیونیستی] و ارتش رژیم صهیونیستی تمرکز داشت. اما اقدامات تهاجمی به ماورای مرزها [در رژیم صهیونیستی] در سالهای گذشته به خاطر حمایت از هدف اساسی حزب‌ا... که آزادسازی سرزمین لبنان از اشغال بود، متوقف شد. آگاهی به فرهنگ رژیم صهیونیستی به صور متعدد اطلاعات را گونه‌گون ساخته است. مسئله رن.آراد و مفقودین پس از عقب‌نشینی اسرائیل از جنوب لبنان برای رژیم صهیونیستی مرحله‌ای سخت بود. موضوع آزادسازی اسراء ضربه‌ای سخت به فرهنگ یهودیت زد و حزب‌ا... به خوبی از این فرصت استفاده کرد. رژیم صهیونیستی برای ربودن اسرای حزب‌ا... (عبیدوالدیرانی) از لبنان تلاشهای زیادی کرد. ولی رژیم صهیونیستی نتوانست از دوره حضور خود در جنوب لبنان به جز چند مصاحبه با عبید بهره ببرد. پخش اعلامیه برای گروههای مختلف هدف دگرگون شده است. حزب‌ا... ایستگاه رادیویی ـ تلویزیونی المنار را تأسیس کرد. کاری که سرمایه‌گذاری زیادی نمی‌خواست. ولی نقطه ضعف این وسایل ارتباطی این است که نمی‌شد ساکنان هدف را به تماشای این برنامه‌ها مجبور می‌کرد. برای این که حزب‌ا... بر این مشکل فائق آید همان کاری را کرد که در آغاز جنگ جهانی اول اجراء می‌شد.6 یعنی برنامه‌هایی پخش می‌شد که دشمن نسبت به آن توجه زیادی داشت. حزب‌ا... اطلاعاتی را پخش کرد که مورد توجه تمام مردم رژیم صهیونیستی بود و پخش این اطلاعات موضع‌گیری زیادی را موجب شد. رهبری ارتش رژیم صهیونیستی در صدر برنامه‌های این اعلامیه‌ها بود که حزب‌ا... آن را پخش می‌کرد. پس از آن روزنامه‌نگار



    مقالات مجله
    نام منبع: رون شلیفر
    شماره مطلب: 2166
    دفعات دیده شده: ۱۸۹۰ | آخرین مشاهده: ۲ هفته پیش