-
شبکه تبلیغاتی عراق در جنگ دوم خلیج فارس
پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۸۲ ساعت ۱۲:۰۰
شبکه تبلیغاتی عراق در جنگ دوم خلیج فارسریچارد.ای.بلیر/ فرانک ال گلداشتاین گروه ترجمه فصلنامه عملیات روانیچکیده سیستم عملیات روانی عراق در جنگ دوم خلیج فارس متمرکز بود؛ به طوری که بیشتر وزارتخانهها، ادارات، رسانهها و مطبوعات به صورت غیررسمی از سوی حزب بعث، شورای فرماندهی انقلاب و شخص صدام کنترل میشدند. با تصرف کویت، امکانات تولید و پخش رادیویی این کشور نیز در اختیار عراق قرار گرفت. افزون بر آن، عراق با استفاده از پوشش خبری رسانه
شبکه تبلیغاتی عراق در جنگ دوم خلیج فارسریچارد.ای.بلیر/ فرانک ال گلداشتاین گروه ترجمه فصلنامه عملیات روانیچکیده سیستم عملیات روانی عراق در جنگ دوم خلیج فارس متمرکز بود؛ به طوری که بیشتر وزارتخانهها، ادارات، رسانهها و مطبوعات به صورت غیررسمی از سوی حزب بعث، شورای فرماندهی انقلاب و شخص صدام کنترل میشدند. با تصرف کویت، امکانات تولید و پخش رادیویی این کشور نیز در اختیار عراق قرار گرفت. افزون بر آن، عراق با استفاده از پوشش خبری رسانههای جهانی، بهرهگیری از تسهیلات پخش برنامه اتحادیه خبرگزاری غیرمتعهدها، ارسال نماهنگ به شبکههای ماهوارهای، تأسیس ایستگاههای رادیویی برای گروههای خارجی حامی عراق، استفاده از مقامات حکومتی برای ارائه نظرات به آژانسهای خبری خارجی، اعمال سانسور بر اخبار ارسالی روزنامهنگاران خارجی، اعطای رشوه برای ترویج حمایت از عراق و … توانست افکار عمومی را به سوی خود جلب کند. هر چند تجربه عراق ناموفق بود، اما نشان داد که با تلفیق فناوری ارتباطات جمعی و شیوههای عملیات روانی میتوان مخاطبان را در سطح جهان تحت تأثیر قرار داد. عراق طی جنگ دوم خلیج فارس، در اجرای عملیات روانی به موفقیتهای چشمگیری دست یافت، به طوری که نه تنها در داخل، بلکه در خارج از عراق نیز بر مخاطبان خود تأثیرات گستردهای بر جای گذاشت. این موفقیت را تا اندازهای میتوان به رسانههای جهانی نسبت داد که پوشش خبری وسیعی از وقایع جنگ دوم خلیج فارس ارائه میدادند. بخش عمده این موفقیت و اعتبار به ایجاد و استفاده از تولیدات متنوع رسانهای به عنوان ساز و کارهای انتشار تبلیغات مربوط میشود. صدام حسین بنا به روحیه خود ـ جلوگیری از انباشت اختیار و قدرت در نهادها ـ وظایف تبلیغی را میان ادارات دولتی و حزب بعث تقسیم کرده بود. بیشتر ادرات به طور رسمی در مقابل وزارت فرهنگ و اطلاعات عراق پاسخگو بودند، ولی در حقیقت از سوی عوامل غیررسمی حزب بعث، شورای فرماندهی انقلاب و خود صدام اداره میشدند. تمام امکانات و تأسیسات پخش برنامه در اختیار سازمان تلویزیون وابسته به وزارت فرهنگ و اطلاعات عراق قرار داشت و از همین طریق فعالیت میکرد. قبل از اشغال کویت، تواناییهای پخش برنامه در عراق عبارت بودند از: دو شبکه تلویزیونی و دو شبکه رادیویی داخلی یعنی شبکه داخلی بغداد و صدای خلق و برنامههای رادیویی موج کوتاه صدای خلق به زبان کردی، ترکمنی و آشوری. عراق بلافاصله پس از تصرف کویت امکانات رادیویی این کشور را در اختیار گرفت و به پخش برنامه رادیویی دولت موقت کویت آزاد( ) و ساخت پنج برنامه رادیویی دیگر بر روی امواج کوتاه اقدام کرد. این برنامهها برای تضعیف و تحقیر دولتهای مصر و سوریه و روحیه سربازان عرب حاضر در جنگ دوم خلیج فارس، در نظر گرفته شده بود. توانمندی پخش برنامههای عراق با بمباران مراکز رادیویی به دست نیروهای ائتلاف به شدت با مشکل مواجه شد. شبکههای رادیویی (شبکه داخلی بغداد و صدای خلق) نیز هر دو با حداقل فرکانس پخش میشدند. مطبوعات عراق نیز عمدتاً تحت کنترل حکومت بود. حزب بعث، پرتیراژترین روزنامه (الثوره) ( ) را در کشور منتشر میکرد. وزارت فرهنگ و اطلاعات عراق، کنترل خانه مطبوعات( ) به نام الجماهیر( ) را ـ که دو روزنامه پرتیراژ چاپ میکرد ـ بر عهده داشت. این روزنامهها عبارت بودند از: الجمهوریه( ) به زبان عربی و روزنامه انگلیسی زبان بغداد آبزرور( ). وزارت دفاع( ) عراق نیز روزنامه القادسیه( ) را منتشر میکرد. دیگر وزارتخانهها و سازمانهای حکومتی نیز اکثر 12 هفتهنامه و ماهنامه منتشره در عراق را حمایت مالی میکردند. حتی در زمانی که این سازمانها و وزارتخانهها مستقیماً در چاپ مطبوعات کنترلی نداشتند، دولت بر محتوای آن اعمال نفوذ میکرد (گردانندگان وزارت فرهنگ و اطلاعات در امور چاپ و انتشار اجازه همه روزنامهها صادر و بر آنها قانون سانسور را اعمال میکردند). حکومت عراق برای تأثیرگذاری بر مخاطبان خارجی، مبالغ قابل توجهی هزینه میکرد. تلویزیون عراق برای مرکز پخش برنامه خارج از کشور از طریق شبکههای ماهوارهای عرب ست( ) و اینتل ست( ) نماهنگهایی ارسال میکرد. خبرگزاری عراق، اینا،( ) ضمن جمعآوری و ترجمه اخبار و تفسیر از جراید، رادیو و تلویزیون عراق، گزارشها را برای مشترکان خود در سراسر جهان ارسال میکرد. این خبرگزاری بیشتر برنامههای خود را از طریق عضویت در گروه اتحادیه خبرگزاری غیرمتعهدها( ) که بخشی از سازمان جنبش غیرمتعهدها( ) محسوب میشود منتشر میکرد؛ این سازمان پخش برنامههای خبری میان کشورهای عضو را تسهیل میکند. عراق، چندین منبع رسانهای دیگر را کنترل میکرد. صدای سازمان آزادیبخش فلسطین( ) مهمترین رادیویی بود که عناصر فلسطین مقیم عراق از طریق آن به پخش برنامه بر روی امواج کوتاه شبکه رادیویی مبادرت میکردند. میزان تأثیر این شبکهها بر رسانههایی که به لحاظ ایدئولوژیکی همسان بودند (نظیر خبرگزاری لیبی، جانا( ) و رادیوی سازمان آزادیبخش فلسطین( ) در شهر الجزیره) متفاوت بود. عراق در اواسط ماه نوامبر 1990 موفق شد بیانیهای مشترک همراه با مقامات خبری فلسطین، تونس اردن، یمن، موریتانی و سودان صادر کند. این بیانیه ضمن حمایت از مواضع عراق، بر تقویت روشهای رسانهای برای مواجهه با عملیات رسانهای خصمانه امریکا صحه میگذارد. علاوه بر این، عراق از طریق مقامات حکومتی داخل و خارج کشور از هر فرصتی برای ارائه نظرات خود به آژانسهای خبری خارجی استفاده میکرد. مثلاً یک بررسی غیررسمی از سه روز تبلیغات عراق در اواسط ماه اوت 1990 نشان داد که سه تن از اعضای شورای فرماندهی انقلاب، هفت وزیر، ده سفیر، یک استاندار، یک فرمانده نظامی و رئیس مجلس ملی( ) نظرات خود را به رسانهها منتقل کردند. عراق حتی در تنوعبخشی و تعویض سخنگویان خود نیز موفقیت بینظیری نشان داد و بر حجم تبلیغات خود افزود. این امر گاهی به شکل صدور بیانیه به نام گروهها یا اشخاص مختلف صورت میپذیرفت. این گروهها و اشخاص ممکن بود بچهها، مسئولان عراقی و یا گروگان امریکایی گلدن جانسون( ) باشند، بیشتر اوقات بیانیهها حاوی نقل قولهایی بود که از عراق طرفداری میکرد و از سوی مسئولان مختلف مثل رهبران فلسطینی جرج حبش( ) و نائف حواتمه( ) صادر میشد و یا از بیانیههای تحریف شده رهبران جهانی تشکیل شده بود که محکومیت عراق از سوی آنان شرایط را برای تفسیر اشتباه مهیا میکرد. در 18 اوت سال1990، عراق به نخستین گروه از روزنامهنگاران اجازه ورود به بغداد را داد اما بعدها تمام روزنامهنگاران خارجی به جز یک گروه خبری از شبکه سی.ان.ان از عراق اخراج شدند که البته به شدت تحت کنترل قرار داشتند و در همه جا اسکورت میشدند. تمام گزارشهای خبری ارسالی از عراق، از سوی عراقیها سانسور میشد. بیشتر مردم جهان میدانستند که عراق گزارشهای روزنامهنگاران را سانسور میکند، با این حال، استفاده از اخبار شبکه سی.ان.ان بسیاری از اهداف تبلیغاتی عراق را به شدت تقویت میکرد. همچنین عراق برای دستیابی به رسانههایی که نمیتوانست آشکارا و مستقیم تحت تأثیر قرار دهد، از روشهای مخفیانه استفاده میکرد، در این رابطه، گزارشهایی از رشوهدهی وسیع عراق به طور پیوسته در خلال بحران افشا شد. به نظر میرسد به افراد بانفوذ کشورهای مختلف هدایای با ارزش و پول پیشنهاد میشد تا احساس طرفداری از عراق ترویج شود. یکی از گزارشهای تأیید شده از این عمل که به منظور کمک مالی برای پخش مطالب تبلیغاتی علیه دولت پاکستان صورت گرفته بود، به اخراج مقامات سفارت عراق از پاکستان منجر شد. عراق همچنین به چندین روزنامه در اروپای غربی کمک مالی کرد تا حمایت عربهای ساکن در اروپا را به دست آورد، با این حال، در پایان بحران، تعدادی از این روزنامهها یا تعطیل شدند یا فعالیت خود را کم کردند. البته مشخص نیست که آیا عراق به دلایل مالی یا نگرفتن نتایج مثبت و یا ترکیبی از هر دو پروژه رشوهدهی را قطع کرده باشد. فعالیت ضد تبلیغی عراق نیز در همراهی و تکمیل شبکه تبلیغی آن کشور فعالیت میکرد. این کشور با کمی جرح و تعدیل، شیوهای را برگزید که بر مبنای آن میبایستی به تمام عملیاتهای روانی و مقالههای دشمن به صورت علنی و جنجالی واکنش نشان میداد. بنابراین، آنها پس از جمعآوری و تجزیه و تحلیل تبلیغات دشمن، جواب مناسب را در مقالهای ارایه میدادند سپس، ساعتها در عملیاتهای خود از آنها استفاده میکردند. به عنوان مثال، جرج.اچ.بوش،( ) رئیس جمهوری وقت امریکا، در 11 اوت سال 1990 در کنگره امریکا ساعتها به سخنرانی پرداخت و به دنبال آن، خبرگزاری اینای عراق جوابیهای طولانی در رد سخنرانی بوش تهیه و آن را از طریق خبرگزاری مزبور پخش کرد. کمی بعد، خبرگزاری عراق دومین جوابیه تند و مفصل خود را منتشر کرد. این جوابیه را طارق عزیز،( ) وزیر امور خارجه،( ) تهیه کرده بود. عصر روز دوازدهم اوت سردبیران تمام جراید عراقی حملات تند خود را علیه سخنرانی بوش برای انتشار در روزنامههای صبح سیزدهم آماده کرده بودند. خبرگزاری اینا به منظور تکمیل این چرخه، خلاصهای از انتقادات روزنامهها را جمعآوری کرد و این خلاصه در آغاز روز سیزدهم از شبکه خبری عراق پخش شد. در تجزیه و تحلیل موفقیتهای عراق در زمینه انتشار تبلیغات نسبت به مخاطبان داخلی و خارجی میتوان سه عامل اصلی را به راحتی تشخیص داد: نخست، عراق با اشغال کویت نظر جهان را به خود جلب کرد و رسانههای جمعی جهان توجه خود را به آن معطوف داشتند. دوم، استفاده ماهرانه حکومت از فناوری مدرن در زمینه ارتباط رسانهای، راه دسترسی فوری به مردم جهان را آماده کرد. سوم، عراق از عملیاتهای تبلیغی تهاجمی و ابتکاری استفاده کرد تا بتواند بیشترین مخاطب رسانهای ممکن را جذب و حفظ کند. عراق با ترکیب این سه عامل، نه تنها به اهداف ملی خود کمک قابل توجهی کرد، بلکه نسبت به توان نیروهای خود نیز بزرگنمایی نمود. این بزرگنمایی نشانگر خیال باطلی بود که میخواست توانمندیهای نظامی عراق و اراده جنگی آن را بسیار قدرتمندتر از آنچه در واقع به اثبات رسید، نمایش دهد. دستاوردها و موفقیتهای عراق در هماهنگی تلاشهای تبلیغاتی داخلی و خارجی به موفقیتهای مهمی در جذب مخاطبان جهانی منجر شد. تلاش این کشور، در نهایت، ناموفق بود؛ اما، به وضوح نشان داد که استفاده غیرواقعی و تلفیق فناوری ارتباطات جمعی مدرن به هر کشوری امکان میدهد تا مخاطبان خود را فراسوی مرزها تحت تأثیر قرار دهد.
مقالات مجله
نام منبع: ریچارد. ای. بلیر/ فرانک ال گلداشتاین
شماره مطلب: 2133
دفعات دیده شده: ۱۵۶۸ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش