Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • گزارش نخستین سمینار هم اندیشی تبلیغات و دفاع مقدس گزارش نخستین سمینار هم اندیشی تبلیغات و دفاع مقدس
    چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۲ ساعت ۱۲:۰۰

    گزارش نخستین سمینار هم‌اندیشی تبلیغات و دفاع مقدس فرناز زارعی سمینار هم‌اندیشی تبلیغات و دفاع مقدس به کوشش معاونت فرهنگی و پرورشی نیروی مقاومت بسیج، فرهنگسرای پایداری و بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس در 9 شهریور ماه 1382 هم زمان با هفته دفاع مقدس در فرهنگسرای انقلاب برگزار شد. در این سمینار، شماری از استان دانشگاه، پژوهشگران و محققان حضور داشتند و مقالات و دیدگاه‌های خود را ارائه کردند. با توجه به اینکه امروزه دامنه تحقیقات در حوزه

    گزارش نخستین سمینار هم‌اندیشی تبلیغات و دفاع مقدس فرناز زارعی سمینار هم‌اندیشی تبلیغات و دفاع مقدس به کوشش معاونت فرهنگی و پرورشی نیروی مقاومت بسیج، فرهنگسرای پایداری و بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس در 9 شهریور ماه 1382 هم زمان با هفته دفاع مقدس در فرهنگسرای انقلاب برگزار شد. در این سمینار، شماری از استان دانشگاه، پژوهشگران و محققان حضور داشتند و مقالات و دیدگاه‌های خود را ارائه کردند. با توجه به اینکه امروزه دامنه تحقیقات در حوزه دانش روانشاسی و کاربرد این علم در میدان جنگ، پیشرفته‌تر شده است؛ هدف از این نشست، آگاهی بیشتر از روند به کارگیری عملیات روانی در عرصه به ویژه جنگ تحمیلی هشت ساله میان ایران و عراق می‌باشد. آقای علی‌محمد نائینی، نخستین مقاله این همایش را با نام تعامل اطلاعات و عملیات روانی در دفاع مقدس ارائه داد. به طور خلاصه مهم‌ترین موارد این مقاله را می‌توان این گونه تشریح کرد: دفاع مقدس دورانی حساس و تعیین‌کننده و برای ملت ایران و تاریخ آن، دورانی با ویژگیهای خاص است. دلیل تأکید بر این موضوع تاریخی، این است که این دوره، بخشی مهم از حیات جمهوری اسلامی ایران است؛ بخشی که در آن، سراسر کشور درگیر حادثه جنگ بود. در این دوران، همه چیز برای مقابله با یک انقلاب نوپا آماده بود به طوری که ائتلاف شرق و غرب شکل گرفته و استفاده از سلاحهای غیرمتعارف رواج یافته بود. در این برهه، رمز اصلی این پیروزی ملت ایران، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بود. جنگ، در این هشت سال، برکات زیادی را برای کشور به همراه آورد و خداوند ظرفیت‌های قابل توجهی را به ملت ما عطا کرد و ملت توانست در مسیر پیروزی قدم بر دارد. جنگ، ابعاد مختلفی داشت، یکی از اساسی‌ترین ویژگیهای دفاع مقدس، ابعاد روانی جنگ بود که مورد توجه همه سیاستگذاران و رهبران سیاسی ـ نظامی جنگ قرار گرفته است. ما اعتقاد داریم که هیچ جنگی بدون توجه به زمینه‌های سیاسی ـ اجتماعی اتفاق نمی‌افتد؛ چه، تنها در این صورت تصمیم‌گیری نظامی امکان پذیر است. بخشی از توانایی‌های ما در جنگ، توانایی فرهنگی و اعتقادی است. بسیاری از توانایی‌ها به ویژگی عملیات انسانی بستگی دارند و این عملیات، نقش اساسی و تعیین‌کننده‌ای در جنگ ایفا می‌کنند؛ بنابراین، از نکات مورد توجه برای مدیران جنگ، نوع مدیریت و رهبری نیروی انسانی چه در جبهه خودی و چه در جبهه دشمن است. یکی از اجزای مدیریت جنگ، مدیریت تبلیغات جنگ است. در دوران دفاع مقدس، ما نقش قابل توجه مدیریت تبلیغات جنگ را ـ با وجود اینکه با نارسایی‌هایی هم همراه بود ـ شاهد بودیم. موضوع مهم در این مبحث، تعامل مدیریت تبلیغات و مدیریت اطلاعات در جنگ است که مجموع آنها در مدیریت کلان جنگ خلاصه می‌شود. سؤالاتی که در اینجا مطرح می‌شود این است که: چگونه این مدیریت شکل می‌گیرد؟ این تعاملات در کجا لازم هستند؟ و چالشهای این مسئله در کجاست؟ در مورد مدیریت تبلیغات که بخشی از ساختار کلی جنگ و وظیفه آن هدایت و کنترل روحیه خودی و روحیه دشمن است، باید دانست که این هدایت، در محیط جنگ با استفاده از ابزارها و روشهای مختلف شکل می‌گیرد و سطوح مختلفی مانند سطوح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی دارد و هدف آن به کار بردن مجموعه ابزارها و روشهای رسانه‌ای با هدف مشخص، برای تأثیرگذاری بر اندیشه مخاطب است و این، یعنی کاربرد صحیح ابزارها در جهت هدایت گروههای مختلف اعم از خودی، بی‌طرف و دشمن. ویژگی‌های مدیریت تبلیغات جنگ که آن را از مدیریت در شرایط عادی متمایز می‌کند به شرح زیر است: - مدیریت در این زمان (یعنی زمان جنگ)، کارکرد عملیات روانی به خود می‌گیرد. عملیات روانی نیز خود سطوح متفاوتی دارد، منتها در یک مفهوم کلی تأثیر بر اراده خودی و دشمن با استفاده از روشهای مختلف تبلیغاتی و غیرتبلیغاتی مانند ابزارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و … را عملیات روانی می‌نامند که امروزه کاربرد مهمی دارد. - در شرایط بسیار آنی جنگ، بایستی هدفها تشخیص داده شوند، مخاطبان در زمان جنگ بسیار آسیب‌پذیر هستند و دشمن بدون اطلاع از عملیات روانی ما در حرکت خود دچار آسیب می‌شود. ابتکار و سرعت عمل در دستیابی به هدف بسیار مهم است. نکته مهم اینکه ماهیت تبلیغات در شرایط جنگی، بر اساس طرح‌ریزی و برآورد و در واقع، بر اساس اطلاعات است. عملیات روانی فرآیندی شامل مجموعه‌ای از عملیاتهاست که در صورت اجرای کامل آنها، عملیات روانی موفقی خواهیم داشت. از اهداف عملیات روانی می توان به موارد زیر اشاره کرد: ایجاد انگیزه برای نبرد، ایجاد انگیزه در مردم برای پشتیبانی از جنگ، مقابله با آسیب‌پذیری خودی، افزایش آمادگی نیروهای خودی، تخریب و تحریک فعالیت دشمن، از بین بردن یا کاستن مقامات دشمن. در این راه، از عناصری همچون برانگیختن، تهییج، افزایش انسجام و همبستگی، تحرک، هیجان، تشجیع، آرمان‌گرایی، ارعاب، تحریک، تطمیع و … استفاده می‌شود. در این فرآیند، چرخه‌ای وجود دارد که فعالیت تبلیغاتی در این چرخه شکل می‌گیرد. در اینجا، اشاره مختصری به این چرخه خواهیم داشت: 1) اولین کار، تولید و پردازش اطلاعات است که در این قسمت مخاطبان و گروه هدف شناخته می‌شوند. 2) طرح ریزی، در این مرحله ابزار، اهداف، مخاطبان و نوع سیستم، ارزشیابی می‌شود. در این قسمت، باید بتوان همه عناصر را با هم ترکیب کرد. عنصر اصلی، همان اطلاعات است و بایستی نوع پیام و نوع هدف‌گیری در این قسمت ارزیابی شود. 3) اجرای عملیات، در این مرحله اثربخشی و بازخورد کار بررسی می‌شود. هر چند این مراحل، از مراحل اصلی عملیات روانی در مدیریت جنگ است، اما مفاهیم آن در سطوح مختلف، متفاوت است. امروزه یکی از مشکلات اساسی در مدیریت تبلیغات که به شرایط جنگ و غیرجنگ مربوط است، مشکل اشراف بر اطلاعات است، یعنی مدیران تبلیغاتی ما شناخت و اطلاعات لازم را از محیط عمل خود ندارند، در صورتی که این عامل، مهم‌ترین عنصر در فرآیند تبلیغات است و در همه مراحل کارهای تبلیغاتی خود را نشان می‌دهد. امروزه در جبهه جنگ، کشوری که به دنبال تسخیر افکار، روحیه دشمن و پیروزی است، کشوری است که توان اطلاعاتی لازم را داشته باشد، به ویژه با توجه به دانش تبلیغاتی که نظام ارتباطی نوین را تحت تأثیر قرار می‌دهد، باید اطلاعات از جامعه هدف را به حداکثر رساند. هر چند در مورد اهمیت اطلاعات در جنگ، عوامل مختلف (مادی و انسانی) نقش دارند، اما دستیابی به اطلاعات صحیح در همه مراحل نقش اساسی دارد. برخی عقیده دارند اطلاعات، منبع قدرت در جنگ است. سن تزو در کتاب هنر جنگ می‌گوید: «فرمانده‌ای که دشمن و خودی را می‌شناسد، در بروز صدها جنگ، نگران شکست نیست اما فرمانده‌ای که نه خودی را می‌شناسد و نه دشمن را، در هر لحظه بایستی منتظر شکست باشد. مفهوم کلی اطلاعات این است که ما برای طرح‌ریزی تبلیغاتی، به اطلاعاتی از محیط و گروههای هدف نیازمند هستیم، تلاش و کوشش برای دستیابی به اطلاعات باید همه جانبه و پیوسته و نیز از قواعد علمی برخوردار باشد. اطلاعات، جنبه‌های مختلفی دارد، مثل اطلاعات برای عملیات آفندی و یا اطلاعات برای عملیات پدآفندی … روشهای کاربرد اطلاعات نیز متفاوت است. گاهی اطلاعات در حوزه‌های مختلف جمع‌آوری می‌شود. البته در سازمانهای اطلاعاتی، علاوه بر جمع‌آوری بایستی حفاظت و امنیت اطلاعات جمع‌آوری شده، تأمین شود که این خود به نوعی، بخشی از امنیت ملی را تشکیل می‌دهد. اطلاعات، در موارد مختلفی می‌تواند به تبلیغات کمک کند. از جمله: 1) به کار بردن اطلاعات در حوزه‌های مختلف برای شناخت محیط فرهنگی؛ 2) کمک برای عملیاتی کردن اهداف تبلیغی؛ 3) چه اطلاعاتی در کجا و روی چه افرادی باید انجام شود؛ 4) کمک در افزایش اثربخشی فعالیتهای تبلیغی؛ 5) تحلیل تبلیغات در همه جبهه‌ها؛ 6) کمک در اجرای طرح‌های تبلیغی علیه دشمن؛ 7) اندازه‌گیری تأثیرات تبلیغی خودی و دشمن؛ مشکل اساسی مطرح در این بحث، این است که در زمان جنگ، منابع اصلی اطلاعات از طریق نفوذ، جاسوسی یا منابع غیرآشکار، در اختیار سازمان‌های اطلاعاتی است و بخشی از این اطلاعات آن قدر حیاتی است و که باید از آن حراست شود. اطلاعات جنگی، اطلاعاتی حساس است و باید به موقع در اختیار مدیران قرار گیرد. فعالیتهای فرهنگی ما از پشتوانه اطلاعاتی و پژوهش‌های مؤثر کمی برخوردار بودند تا بتوانند اثر بالایی داشته باشند. این نمونه‌ها را ما در دوران دفاع مقدس داشته‌ایم: در عملیات کربلای 1 که عراقی‌ها موفق به گرفتن مهران شدند، مهران در مقابل فاو مطرح شد، ما برای آزادی مهران طرح‌ریزی کرده بودیم. در این عملیات، مدیریت تبلیغات جنگ به شکل مؤثر نقش خود را ایفا کرد که راه‌اندازی یک فرستنده رادیویی در منطقه عملیاتی از آن جمله بود. مثلاً صدای فرماندهانی که اسیر می‌شدند را بلافاصله از طریق این فرستنده‌ها پخش می‌کردیم تا آنها با سخنان خود، ضمن تضعیف روحیه و ایجاد تزلزل در مردم عراق، زمینه تسلیم آنان را فراهم کنند. در این مقطع، مدیران تبلیغات با مسئولان جنگ درگیری و مشکل داشتند؛ چرا که این فرماندهان، اطلاعات حیاتی و ارزشمندی با خود داشتند که مأموران حفاظت نمی‌خواستند به راحتی فاش شود، در این مسیر، از راه‌کارهای متفاوتی استفاده می‌شد. منشأ اصلی این تعارضات (یعنی تعارض میان مدیریت تبلیغات و مدیریت اطلاعات) نوع تلقی و برداشت این دو از کار یکدیگر بود. اگر مدیر تبلیغات درک درست و روشنی از مسائل امنیتی داشته باشد و به عنوان مدیر، شرایط جنگ را درک کند، بسیاری از مشکلات حل می‌شود و متقابلاً اگر مدیر اطلاعات، آگاهی کاملی از اثر تبلیغات روانی، اهداف و پیامدهای آن داشته باشد، باز هم برای پیشبرد اهداف، مشکلات کمتری خواهیم داشت. مجموعه مدیریت جنگ، فرآیند کلی است که برای شکل‌گیری به فعالیت‌هایی اثربخش نیازمند است. اگر ما درک درستی از کار هم داشته باشیم و بدانیم که این دو فرآیند (مدیریت جنگ و مدیریت تبلیغات) از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند، اثربخشی فعالیت‌های دو عرصه را شاهد خواهیم بود. باید بدانیم که در هر یک از این عرصه‌ها به اشراف اطلاعاتی نیاز داریم. مدیریت تبلیغات ـ تحت هر شرایطی ـ در جنگ، از اجزای اساسی مدیریت است. اگر مدیریت تبلیغات ما وظایف خود را به خوبی انجام دهد، آسیب‌پذیری کاهش می‌یابد و این، عامل اصلی پیشگیری از جنگ است. در جنگ، حفظ روحیه مسئله مهمی است که نیروهای خودی را به اهداف مورد نظر نزدیک می‌کند. امید است توانسته باشیم از این دوره، درسها و تجربیات خوبی بگیریم. پس از این مقاله، آقای دکتر محمدحسین الیاسی، استادیار دانشگاه امام حسین(ع) و روانشناس مقاله خود را با نام جنگ روانی در جنگهای نظامی از جنگ جهانی دوم به بعد ارائه کرد. مهم‌ترین موارد این مقاله بدین شرح بود: خاستگاه جنگ روانی در جنگ بوده است، از جنگ روانی برای تضعیف روحیه دشمن استفاده می‌شد، اما به تدریج و با مرور زمان، متوجه شدند که از جنگ روانی می‌توان در عرصه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، نظامی و … استفاده کرد. اما موضوع مورد بحث ما استفاده از جنگ روانی در جنگ است. بعد از جنگ جهانی اول (1920به بعد) فولر، استراتژیست انگلیسی، عنوان کرد: قبل از شروع جنگ می‌توان روحیه طرف مقابل را تضعیف و او را به تسلیم وادار کرد. از مهم‌ترین روشهای جنگ روانی، بهره‌گیری از رادیوهای سری بود که در جنگ دوم، آلمانها از این روش استفاده کردند. مثلاً روزانه، 43 ساعت برنامه برای 13 کشور امریکایی و 60 کشور در نقاط دیگر جهان تهیه می‌شد. کار این رادیوها القای برتری آلمانها ـ به خصوص اروپاییان ـ بود. گوبلز که یکی از بزرگترین محققان جنگ روانی است، گفت: «دروغ بگویید اما دروغ بزرگ که دیگران باور نکنند که شما دروغ می‌گویید». وی از قلمرو روانشناسی استفاده‌های زیادی کرد. به طوری کلی می‌توان گفت: تکنیک عملیات روانی در جنگ دوم، استفاده از رادیو بود؛ ولی ژاپنی‌ها در جنگ‌ها از تکنیک شست و شوی مغزی استفاده می‌کردند. در جنگ ویتنام، امریکاییان از جنگ اعلامیه‌ها بهره بردند. در طول این جنگ 000/200 چریک ـ که اکثر آنان تحت تأثیر اعلامیه‌ها بودند ـ تسلیم شدند. مورد دیگر در این جنگ بلندگوها بود؛ بلندگوهایی که روی هواپیماها نصب می‌شد و این هواپیماها در ارتفاع کم پرواز می‌کردند و اطلاعات و شعارهایی می‌دادند. در جنگ تحمیلی ایران، عراقی‌ها از تکنیک انسانیت‌زدایی استفاده می‌کردند و از این طریق سعی داشتند با نادیده گرفتن شأن انسانی ایرانی‌ها، نیروهای عراقی را به درنده خویی و کشتار بی‌رحمانه ترغیب کنند. آقای بهروز اثباتی مقاله بعدی را با نام سیر تحول و روند تبلیغات در دوران دفاع مقدس ارائه داد. این مقاله با این سؤال آغاز شد: آیا جریانی جهت‌دار در روند تبلیغات دفاع مقدس وجود داشته است یا نه؟ تبلیغات، یک جریان سازماندهی شده با ویژگیهای خاص است. در بررسی تبلیغات دوران دفاع مقدس، می‌بایستی این روند و سیر آن را در دوران قبل از وقوع جنگ بررسی کرد. در این مورد، می‌توان شرایط را به چند بخش تقسیم کرد: 1) شرایط عمومی تبلیغات در دنیا؛ 2) شرایط تبلیغاتی رژیم بعثی؛ 3) تبلیغات در ایران که خود به دو بخش قبل و بعد از انقلاب تقسیم می‌شود. تاریخ تحول تبلیغات دفاع مقدس را نمی‌توان منطبق با دوران جنگ دانست، زیرا این روند، قبل از جنگ آغاز شده بود. جنگ ایران و عراق، هم زمان با پیچیده شدن تاریخ تبلیغات در دنیا و دهه‌های 70 و 80 میلادی از پر فراز و نشیب‌ترین دوران تبلیغات است. از جمله دلایل آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1) تئوریهای اصلی تبلیغاتی در این زمان طراحی می‌شد. مثلاً دیوید رایزمن تئوریهای خود را در این زمان شکل می‌دهد یا مارشال مک لوهان که با تئوری دهکده جهانی و بحث قدرت تلویزیون معروف است، در این دوره ظهور کرد. این زمان، شرایط خاصی داشت. با توجه به رشد وسایل ارتباط جمعی و استفاده از تاکتیکهای جنگ روانی که مشهورترین تکنیک مطرح در جنگ است، تکنیک دروغ در جنگ روانی به عنوان یک اصل ـ در جنگها ـ تلقی می‌شود. 2) تغییرات فناوری و ابزاری در دنیا: در سالهایی که جنگ ایران و عراق اتفاق می‌افتاد، نظام‌های دنیا به سرعت در حال تحول در فناوری بودند. از سال 1960 به بعد با تحول فناوری در دنیا، استفاده از رایانه یا سیستم‌های ماهواره‌ای متداول شد. رژیم پهلوی یکی از قوی‌ترین رژیم‌های همگام با این ابزار بود ولی امام خمینی(ره) مفاهیم را بر ابراز مسلط کرد. در زمان جنگ، عراقی‌ها به سرعت شروع به بازسازی ابزارهای خود کردند و نابودی جمهوری اسلامی ایران از اهداف اصلی آنان بود. در حالی که در ایران، هنوز روابط رسانه‌ای کامل و دقیقی طرح‌ریزی نشده بود، عراق با تجهیزات کافی و فناوری به روز وارد جنگ شد. نظام نوپا و تازه شکل گرفته جمهوری اسلامی به جای رژیم شاهنشاهی که میراثی تخریبی برای ما به جا گذاشته بود، قرار داشت، در چنین شرایطی جنگ آغاز شد. در زمان جنگ تبلیغات به چند شکل صورت می‌گرفت: 1) تبلیغات جنگ در میدان نبرد: الف) تبلیغات روی رزمندگان؛ ب) تبلیغات روی آتش عراق و متحدان آن؛ 2) تبلیغات در پشت جبهه؛ 3) تبلیغات برون مرزی: الف) تبلیغات در حوزه منطقه‌ای. ب) تبلیغات در حوزه بین‌المللی. هر چند موارد یاد شده، با یکدیگر تفاوت دارند، اما یکدیگر را پوشش می‌دهند. ما در سطح جبهه‌ها شاهد خلأ مدیریتی و خلأ قدرت مدیریتی بودیم. وقتی رزمندگان وارد جبهه‌ها شدند، عقایدی را در خود به جبهه‌ها بردند که هیچ کس در دنیا توان مقابله با آن را نداشت و این، بدون برنامه‌ریزی و اصول خاصی شکل گرفت. این، همان اندیشه تبلیغی امام خمینی(ره) است که طی سالیان متمادی به دلیل تجارب انقلاب با آن آشنا بودند و یاد گرفته بودند که در سخت‌ترین شرایط آن را (اندیشه را) وارد حوزه عملیاتی و در واقع، بالفعل کنند. این، همان مدیریت انقلابی بود که نه نظام رسانه‌ای غرب توانایی مقابله با آن را داشت و نه لشکر رسانه‌ای عظیم عراق. اندیشه‌ها و تبلیغات امام (ره) همگی به زبان جنگ ترجمه شد. در دوران دفاع مقدس، این سنتها و وراثتها بنیان عملیات روانی بود. در زمان جنگ درگیری‌هایی را در داخل مملکت شاهد بودیم؛ درگیری‌هایی همچون فعالیتهای مائوئیستها، منافقین، کمونیستها. تأثیر این درگیری‌ها چنان بود که هر چه از خط مقدم جبهه به عقب برمی‌گشتیم، محیط جنگ ناآشناتر و نامأنوس‌تر می‌شد. نظام تبلیغاتی ما روند منطقی رشد انقلابی را طی کرد، این رشد، بطئی اما نظام‌مند بود که در اواخر جنگ، به صورت نظامی سازمان‌یافته درآمد.



    مقالات مجله
    نام منبع: فرناز زارعی
    شماره مطلب: 2115
    دفعات دیده شده: ۲۰۶۷ | آخرین مشاهده: ۶ ساعت پیش