Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • عملیات روانی در قرن بیست و یکم عملیات روانی در قرن بیست و یکم
    دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۲ ساعت ۱۲:۰۰

    عملیات روانی در قرن بیست ویکم گاری.لی.وایت سید حسن محمدی نجم در آینده نزدیک، انقلابی را در عرصه عملیات روانی شاهد خواهیم بود. اینترنت وسیله مناسبی برای محقق شدن این انقلاب و همچنین برای توسعه قابلیتهای عملیات روانی به منظور دستیابی به اهداف مشخص شده در استراتژی امنیت ملی است. این مقاله قصد دارد این موضوع را به شرح زیر بررسی کند. نخست تعریف و توصیف مبسوطی از عملیات روانی ارائه می‌شود؛ سپس، اهمیت تکنیکهای ارتباطات در توسعه شیوه‌ها

    عملیات روانی در قرن بیست ویکم گاری.لی.وایت سید حسن محمدی نجم در آینده نزدیک، انقلابی را در عرصه عملیات روانی شاهد خواهیم بود. اینترنت وسیله مناسبی برای محقق شدن این انقلاب و همچنین برای توسعه قابلیتهای عملیات روانی به منظور دستیابی به اهداف مشخص شده در استراتژی امنیت ملی است. این مقاله قصد دارد این موضوع را به شرح زیر بررسی کند. نخست تعریف و توصیف مبسوطی از عملیات روانی ارائه می‌شود؛ سپس، اهمیت تکنیکهای ارتباطات در توسعه شیوه‌های این عملیات مورد بحث قرار می‌گیرد. در واقع، درک حاصل از این مفاهیم می‌تواند بیانگر نقش مهم اینترنت در منحول کردن عملیات روانی باشد. همچنین در این مقاله، کنترل بازتاب، که یکی از تاکتیک‌های عملیات روانی در آینده است، تشریح می‌شود. در نهایت، بر اساس شناختی که از مطالعه این مقاله بدست می‌آید، توصیه‌هایی در راستای نحوه استفاده از اینترنت برای دگرگون کردن عملیاتهای روانی آینده ارائه می‌شود. از دیرباز، عملیات روانی به عنوان یکی از عناصر اصلی جنگ همواره مورد توجه بوده است. برخی از نقل قولهای جالب توجه در این باره عبارتند از: سست کردن پایه‌های وفاداری سربازان دشمن و ترغیب آنان به تسلیم از جمله اقدامات ویژه و ارزشمند {در جنگ} است؛ زیرا، دشمن از ترک خدمت و فرار سربازان بیشتر آسیب می‌بیند تا از قتل عام شدن آنها ـ (فلاویس و گتیس ریناتس، سال 378 میلادی) ـ به نابود کردن دشمن نیازی نیست، بلکه تنها باید میل و رغبت وی را به درگیرشدن از بین برد. (سن تزو) - تنها دو قدرت شمشیر و فکر در جهان وجود دارد و در درازمدت، شمشیر، همواره در قدرت فکر مغلوب بوده است. (ناپلئون بناپارت) ـ این نگرش و پندار شماست که با تکیه برآن، جسورانه‌ترین طرحها را علیه دشمن تهیه و بر وی تحمیل می‌کنید. (فر دریک کبیر، 1747) ـ از آن جا که شور و شوق تهییج شده سربازان دشمن، به تنهایی دشمن قدرتمندی محسوب می‌شود، مقامات دولت و فرماندهان جنگ باید حداکثر تلاش خویش را برای کاهش دادن آن را به کارگیرند. (ژومینی) - هدف واقعی در جنگ، غلبه بر تفکر فرمانده دشمن است، نه جسم سربازانش. اگر ما بر علیه نیروهای دشمن عملیات می‌کنیم، اساساً بدان دلیل است که بر فکر و اراده فرمانده دشمن تأثیر بگذاریم. در حقیقت، روند امروز جنگ و توسعه تسحیلات جدید ـ مانند تانک و هواپیمای جنگی ـ فرصت‌های بیشتر و بهتری را برای غلبه بر این هدف روان‌شناختی فراهم می‌کند. (لیدل هارت، 1944) - در تمرین‌ها و مانورهای نظامی بذرهایی کاشته می‌شود که بعدها، در میدان‌های نبرد ثمره پیروزی را به بار می‌آورد. (ژنرال داگلاس مک آرتور) - در عملیات طوفان صحرا، عملیات روانی، تهدید بزرگی علیه روحیه نیروهای عراقی بود و بعد از بمباران هوایی متعهدان در مرتبه دوم اهمیت قرار داشت. (یک ژنرال عراقی پس از عملیات طوفان صحرا) - از بین بردن تهور و شجاعت دشمن به اندازه کشتن نیروهایش مهم و حیاتی است. (کارل فون کلاوزویتس) هدف از نگارش این مقاله نخست، ارتقاء و توسعه دانش نویسنده در این حیطه از جنگ و دیگری ارایه تعریفی دقیق و مبسوط از جنگ روانی به خوانندگان است. همچنین در این مقاله، به تشریح نوعی از عملیات روانی در آینده پرداخته شده است که می‌تواند راهی برای دستیابی به اهداف تبیین شده در استراتژی ملی باشد و به نحوی مؤثر و کارآ مورد استفاده قرار گیرد. تعریف و توصیف عملیات روانی از هزاران سال پیش تا کنون، عملیات روانی مورد توجه بوده است. از آنجا که عملیات‌های روانی در دوره‌ای طولانی از تاریخ و در طیف وسیعی از بحران‌ها و تهدیدها صورت پذیرفته‌اند، لازم است تعریفی دقیق از این مفهوم بیان شود. برای استخراج تعریف جامعی از عملیات روانی، نویسنده، منابع متعددی را مطالعه و بررسی کرده و در نهایت، کامل‌ترین و دقیق‌ترین تعریف را در جزوه 53ـ3 انتشارات مشترک یافته و دکترین برگزیده و مورد اشاره در این مقاله را از جزوه مورد بحث با عنوان دکترین عملیات روانی مشترک استخراج کرده است: «عملیات روانی، عملیاتی است که برای انتقال اطلاعات و نشانه‌های گزیده شده، با هدف تأثیرگذاری بر هیجان‌ها، انگیزه‌ها، استدلال عینی مخاطبان خارجی، رفتار دولت‌های بیگانه، سازمان‌ها، گروه‌ها و یکایک افراد، طرح‌ریزی می‌شود». همچنین مهم است بدانیم که عملیات روانی در کدام یک از بخش‌های دکترین مشترک آمده است. در دکترین مشترک کنونی، عملیات روانی، زیرمجموعه عملیات اطلاعات (TO) است. جزوه‌های 13ـ3 انتشارات مشترک، عملیات‌های اطلاعات را به اقداماتی نسبت می‌دهد که به منظور تأثیرگذاری بر اطلاعات و سیستم‌های اطلاعات دشمن و در عین حال، محافظت از اطلاعات و سیستم‌های اطلاعاتی خودی، صورت می‌گیرد. افزون بر این، عملیات روانی به عنوان قابلیتی در عملیاتهای آفندی اطلاعات شناخته می‌شود. جزوه‌های مزبور، عملیات آفندی اطلاعات را به شرح زیر بیان می‌کند. عملیات آفندی اطلاعات، به کارگیری تلفیقی قابلیتها و اقدامات محول‌شده پشتیبانی‌کننده با پشتیبانی اطلاعات پنهان، به منظور تأثیرگذاری بر تصمیم سازان دشمن، برای تحقق یا ارتقای اهداف تعیین شده است. هرچند این قابلیت‌ها و اقدامات، مواردی همچون امنیت عملیات‌ها، فریب نظامی، عملیات‌های روانی، جنگ الکترونیکی، حمله یا انهدام فیزیکی عملیاتهای ویژه اطلاعات و نیز حملات شبکه‌ای رایانه را در برمی‌گیرد، اما به آنها محدود نمی‌شود. عملیات آفندی اطلاعات درهمه سطوح جنگ انجام می‌شوند؛ بنابراین، عملیات روانی نیز می‌تواند در 2 سطح به اجرا درآید. افزون بر این، جزوه 53-3 انتشارات مشترک، عملیات روانی نظامی را در سطوح استراتژیکی، عملیاتی، تاکتیکی و تثبیت‌کننده طبقه‌بندی می‌کند. (جدول شماره1) عملیات روانی استراتژیک فعالیت‌های بین‌المللی اطلاعات که از سوی سازمان‌های ویژه برای اعمال نفوذ بر نگرش‌ها، برداشت‌ها و رفتار طرف مقابل به منظور دستیابی به اهداف و مقاصد دولت متبوع انجام می‌گیردهر چند این برنامه‌ها بیشتر خارج از حوزه نظامی صورت می‌پذیرد، اما ممکن است امکانات و سرمایه‌های وزارت دفاع را به خدمت گیرند و از سوی عملیات روانی نظامی پشتیبانی شوند. عملیات روانی عملیاتی عملیات‌هایی که پیش از وقوع یا در حین جنگ یا مناقشه و در نتیجه آشکار شدن خصومت‌ها در حوزه جغرافیایی مشخصی، با هدف تقویت کارآیی استراتژی‌ها و سلسله عملیات‌های فرمانده منطقه انجام می‌گیرد. عملیات روانی تاکتیکی عملیات‌هایی که در یک منطقه مسئولیت یک فرمانده تاکتیکی، در حین جنگ و مناقشه، به منظور پشتیبانی از مأموریت تاکتیکی علیه نیروهای دشمن صورت می‌پذیرند. عملیات روانی تثبیت‌کننده (تحکیمی) عملیات‌های آفندی اطلاعات در همه سطوح جنگ انجام می‌شوند؛ بنابراین، عملیات روانی نیز می‌تواند در هر سطحی به اجرا درآید. افزون بر این جزوه 53ـ3 انتشارات مشترک، عملیات روانی نظامی را در سطوح استراتژیکی، عملیاتی، تاکتیکی و تثبیت‌کننده طبقه‌بندی می‌کند. جدول شماره 1) طبقه‌بندی عملیات‌های روانی نمودار یک بیانگر انواع عملیات‌های روانی قابل اجراست که از یکی از نشریه‌های سال 1951 گرفته شده است. چنانکه می‌بینیم، در آن دوره، به جای عبارت عملیات روانی، از واژه تبلیغات استفاده می‌شود. هرچند، این واژه ازسال1951 تغییر کرده، اما اصول آن همچنان ثابت مانده است. ما می‌توانیم از مفاهیم اصلی سیاه، خاکستری و سفید در تبلیغاتی که به منظور اجرای عملیات روانی انجام می‌شود، استفاده کنیم. به طور کلی در امریکا، سازمان سیا سازمان اصلی انجام عملیات‌های روانی سیاه و خاکستری محسوب می‌شود. این، در حالی است که نیروهای مسلح ـ به ویژه نیروهای زمینی ـ نقش بیشتر یا برابری در اجرای عملیات روانی سفید بر عهده دارند. در اینجا یادآور می‌شویم که وزارت دفاع در داخل امریکا یا در مقابل متحدانش دست به عملیات روانی نخواهد زد. از آنجا که این امر، در تعریف عملیات روانی به عنوان زیرمجموعه‌ای از عملیات‌های آفندی اطلاعات مورد تأکید قرار گرفته است. بنابراین، بسیار بعید است که وزارت دفاع یا نیروهای مسلح، در داخل امریکا یا علیه متحدان، عملیات روانی را اجرا کنند. همچنین باید یادآور شد که در طرح‌ریزی عملیات روانی سیاه یا خاکستری ضرورت دارد حداکثر دقت به کار گرفته شود؛ زیرا، در غیر این صورت اعتبار روابط عمومی و رسانه‌ها به شدت آسیب خواهد دید. به همین ترتیب، عملیات روانی سفید باید سفید باقی بماند و به حوزه خاکستری و سیاه وارد نشود. طرح‌ریزی عملیات روانی اصول توسعه و طرح‌ریزی عملیات روانی، در طیف وسیع عملیات‌های نظامی کاربرد دارد. هرچند پیچیدگی روش‌شناسی در این حوزه نسبت به جمعیت هدف متنوع است، ملاحظات اصلی برای توسعه همه عملیات‌های روانی یکسانند. اقدامات موردنیاز برای یک عملیات روانی موفق عبارتند از: 1) تعریف دقیق مأموریت و تحلیل همه اهداف؛ 2) ارزیابی و سنجش اقدامات، به نحوی که پیامدهای روانی موردنظر را در بر داشته باشند؛ 3) وسیله یا رسانه معتبر برای انتقال پیام؛ 4) بهره‌گیری سریع از موضوع‌های عملیات روانی؛ 5) ارزیابی مداوم نتایج عملیات روانی نسبت به مأموریت و اهداف آن. همچنین، می‌توان به چهار نکته اصلی دیگر نیز درباره عملیات روانی اشاره کرد: 1) ایجاد، شامل منابع انسانی و ماشینی؛ 2) انتقال، شامل انتقال انسانی و ماشینی؛ چه از طریق ستاد فرماندهی‌ها و چه از راه وسایل الکترونیکی؛ 3) دریافت، هم از نظر روانی، یعنی تأثیر روان‌شناختی یک اقدام واقعی فیزیکی بر سیستم عصبی انسان و هم از نظر تأثیرات هیجانی و نظری پدید آمده در شخصیت افراد، که به واقع دریافت‌کننده‌های انتقال فیزیکی محسوب می‌شوند؛ 4) ارزیابی، شامل ارزیابی مواد آماده ارسال یا ارزیابی مراجع و افراد دریافت‌کننده. تکنیک‌های عملیات روانی به منظور طرح‌ریزی و اجرای اقدامات مربوط به القا و فرافکنی حقیقت، با هدف اطلاع‌رسانی به جمعیت‌ها و گروه‌های خارجی به نحوی متقاعدکننده مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ روابط عمومی و رسانه‌های جمعی، بدون هیچ نیت تبلیغاتی، به ارایه گزارش واقعی می‌پردازند؛ کانال‌های روابط عمومی می‌توانند به عنوان منابعی آشکار در خدمت کشورها، برای انتشار اطلاعات بین‌المللی به کار گرفته شوند. به منظور حفظ اعتبار روابط عمومی نظامی، باید برای محافظت در مقابل تحریف و دستکاری این کانال‌ها گام‌هایی برداشته شود. پیام‌های عملیات روانی باید با طراحان و مجریان ضداطلاعات، طراحان فریب نظامی و طراحان امنیت عملیات‌ها به هماهنگی برسند تا ملاحظات اصلی حفاظتی تأمین شود، عملیات‌های ضداطلاعاتی مصون بماند و پیام‌های مورد بحث، در راستای تقویت مقاصد مطلوب عملیات ضد اطلاعات و فریب و نیز، طرح‌های عملیات روانی به کار گرفته شوند. طرح‌ریزی عملیات روانی نظامی، نه تنها بر اهداف نظامی، بلکه بر ساختارهای سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی منطقه هدف تأثیر خواهد گذاشت. مقاصد کلی عملیات روانی مشترک عبارتند از: 1) کاهش کارآیی نیروهای دشمن؛ 2) ارتقای توانمندی‌های رزمی نیروهای خودی یا چندملیتی از راه تغییر یا تعدیل رفتار و نگرش مخاطبان موردنظر؛ 3) تسهیل کنترل و باز ساماندهی مناطق آزاد شده یا تحت اشغال، همواره با عملیات‌های ارتش ـ مردم؛ 4) جلب همکاری و حمایت شرکای ائتلاف یا اتحاد و عناصر بی‌طرف؛ 5) پشتیبانی و تقویت کمک‌های انسان‌دوستانه پدافند داخلی کشورهای دیگر با عملیات‌های نظامی حمایتی در کشورهای خارجی. شناخت دقیق اهداف و سیاست‌های ملی امنیتی ـ نظامی؛ مهارت‌های طرح‌ریزی عملیات‌های مشترک؛ و درک کامل آداب، سنت‌های اجتماعی و ارزش‌های جمعیت هدف از جمله عوامل تضمین‌کننده موفقیت عملیات روانی محسوب می‌شوند. همچنین، باید افزود که در تدوین و توسعه طرح عملیات روانی، عناصری مانند تحلیل و تحقیق، توسعه روش‌های انتقال اطلاعات به مخاطب یا محروم کردن وی از برخی اطلاعات ویژه، تأمین ملزومات تولید پیام و طرح‌ریزی انتشار اطلاعات بیسیار اهمیت دارند. این منابع اطلاعات باید در دسترس گروههای هدف باشند، یا به صورت اقداماتی قابل مشاهده برای آنها عرضه شوند.در زمان مناسب، ممکن ازشیوه‌های فریب نیز برای انتقال اطلاعات به مخاطبان خارجی که به اطلاعات پنهان خارجی دسترسی دارند، استفاده شود. ناگفته پیداست که طراحان، باید از قابلیتها و محدودیتهای هریک از این شیوه‌هاآگاهی داشته باشند و عناصرموثر در به کار گیری آنها را به خوبی بشناسند. همچنین، طراحان بایدازتفاوت میان طرح ریزی عملیات‌های مشترک و طرح ریزی برنامه‌های آشکار عملیات روانی در زمان صلح کاملاً آگاه باشند.در واقع، برنامه‌های زمان صلح بایددر هماهنگی با طرح سفیر در کشور مورد نظر طرح ریزی شود.و اهدافو سیاست ملی آمریکارا پشتیبانی کند،ضمن آنکه طرحهای عملیا تهای نظامی جنگی و غیر جنگی نیز باید در راستای اهداف و سیاست ملی تدوین شوند. البته، در مقایسه با برنامه‌های زمان صلح، تأکید وتوجه این طرح‌ها به عملیات روانی عموماً متفاوت است. عملیات روانی و دامنه عملیات‌های نظامی نقش عملیات روانی، با توجه به سطح محیط با فعالیت عملیاتی مورد نظر، متنوع است. عملیات‌های نظامی غیرجنگی که مکن است عملیات روانی مشترک از آنها پشتیبانی کند، عبارتند از: کمکهای بشردوستانه و یاری به آسیب‌دیدگان حوادث غیرمترقبه طبیعی، کمکهای امنیتی به کشورهای خارجی، پشتیبانی پدافند داخلی کشورهای خارجی، عملیات مبارزه با قاچاق مواد مخدر و عملیات‌های صلح بانی. در عملیات‌های نظامی غیرجنگی که به کارگیری یا تهدید به کارگیری نیروهای نظامی را در بر ندارد، به و تمرین‌های درون صحنه‌ای اقدام می‌شود تا در هنگام جنگ، اجرای مناسب عملیات روانی امکان‌پذیر باشد. برای اجرای عملیاتهای نظامی غیرجنگی که استفاده یا تهدید به استفاده از نیروی نظامی را در بر دارند، به کارگیری ابزارهای دیپلماتیک، نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی قدرت ملی الزامی است. در این نوع عملیات‌های نظامی غیرجنگی، اقدامات غیرمرگبار، مانند عملیات روانی، غالباً سرنوشت‌ساز خواهند بود. به هنگام جنگ، عملیات روانی درسطوح استراتژیکی، عملیاتی و تاکتیکی می‌تواند موفقیت عملیاتها در تمامی رده‌ها را افزایش دهد. همچنین، اجرای عملیات روانی می‌تواند به همین اندازه در هر دو عملیات آفندی و پدافندی نیروهای متعارف تأثیرگذار باشد. عملیات ویژه را نیز باید یکی از عناصر تشکیل‌دهنده جنگ مدرن دانست، که ممکن است در حمایت از عملیاتهای نظامی متعارف یا به تنهایی انجام شود. جنگ غیرمتعارف، توسعه پدافند داخلی کشورهای دیگر، شناسایی ویژه، مبارزه با تروریسم و امور غیر نظامی از آن جمله عملیاتهای ویژه‌ای محسوب می‌شوند که اغلب، عملیات روانی را پشتیبانی می‌کند. پشتیبانی از عملیات روانی جمع‌آوری اطلاعات پنهان، فعالیت‌های ضد اطلاعات؛ سیستم‌های فرماندهی، کنترل، ارتباطات و رایانه (4C)؛ و لجستیک از عملیات روانی نظامی پشتیبانی می‌کنند و برای موفقیت چنین عملیات‌هایی بسیار مهم‌اند. طراحان عملیات روانی باید درباره این شرایط از آگاهی به روز و دقیقی برخوردار باشند تا بتوانند با یک شیوه مناسب عملیات روانی، فرآیند استدلال واقعی و عاطفی گروه‌های هدف را تحت تأثیر قرار دهند. پشتیبانی اطلاعات پنهان؛ این آگاهی و شناخت از راه به کارگیری چرخه اطلاعات پنهان به دست می‌آید؛ فرآیندی که طی آن اطلاعات پنهان کسب و تولید می‌شود و در اختیار طراحان عملیات روانی قرار می‌گیرد. این چرخه دارای پنج مرحله است؛ طرح‌ریزی و جهت‌دهی، جمع‌آوری، پردازش، تولید و انتشار. پشتیبانی سیستم‌های 4C: ارتباطات میان فرماندهی‌ها و ستادهایشان که در حال طرح‌ریزی و اجرای عملیات روانی هستند، برای استفاده مؤثر و مشترک از قابلیت‌ها بسیار اهمیت دارند. طرح ارتباطات عملیات روانی مشترک باید بسندگی و سازمندی سیستم‌های ارتباطاتی را تضمین کند. پشتیبانی لجستیکی: نیروهای عملیات روانی معمولاً با محموله‌ای از آماد و تجهیزات اصلی که نیاز آنها را برای 30 روز تأمین کند، به منطقه مأموریت اعزام می‌شوند. البته این میزان صرفاً مبنایی در محاسبات طرح‌ریزی است و شاید جوابگوی نیازمندی‌های مأموریت‌های خاص غیرمنتظره نباشد. طراحان عملیات روانی باید مطمئن شوند که ملزومات پشتیبانی عملیات روانی به هنگام طرح‌ریزی لجستیک مدنظر قرار گیرد. پایان عملیات روانی عملیات روانی، به منظور انتقال علائم و اطلاعات برگزیده شده به مخاطبان خارجی و با هدف تأثیرگذاری بر عواطف، استدلال و انگیزه‌های ایشان صورت می‌پذیرد. پیش‌نیازهای اصلی رسیدن به این هدف عبارتند از: تعریف صریح از منظور و هدف عملیات روانی، توانایی تحلیل و ارزیابی هدف‌های مورد حمله و تأثیرات ایجاد شده روی هدف، وجود یک بستر رسانه‌ای معتبر و توانایی آنی برای اجرای عملیات روانی. همچنین، باید به یاد داشته باشیم که ارتباطات، به نوعی، ضمانت اجرای مناسب مأموریت و مقاصد عملیات روانی به حساب می‌آید؛ موضوع مهمی که فرماندهی و کنترل، پیش طرح‌ریزی و پشتیبانی، در تمامی سطوح، متضمن آن هستند. عملیات روانی و استراتژی امنیت ملی بر اساس شرح و تعریف عملیات روانی که پیش از این گفته شد، می‌توان عملیات روانی را در بر گیرنده شیوه‌هایی برای دستیابی به اهداف و مقاصد تبیین شده در استراتژی امنیت ملی دانست. عملیات روانی عنصری حیاتی در طیف وسیع فعالیت‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی به حساب می‌آید. در صورت به کارگیری صحیح عملیات روانی، روحیه و کارآیی نیروهای دشمن کاهش می‌یابد و مخالفت و نارضایتی درون رده‌های مختلف به وجود می‌آید. در استراتژی امنیت ملی سال 1999 چند نکته مناسب و بجایی را می‌بینیم که عملیات روانی را به عنوان شیوه‌ای برای پیشبرد منافع ملی ایالات متحده معرفی می‌کنند. این موارد به بخش‌هایی مربوط‌اند که برای شکل دادن به محیط بین‌المللی به فعالیت‌های نظامی توجه می‌کنند. ارتش ایالات متحده در شکل دادن به محیط امنیتی بین‌المللی و به تبع آن، محافظت و ارتقای منافع ملی کشور نقشی حیاتی دارد. نیروهای نظامی آمریکا از راه حضور برون‌مرزی و فعالیت‌های مربوط به زمان صلح ـ مانند همکاری‌های دفاعی، کمک‌های امنیتی و آموزش و تعلیم کشورهای دوست و متحد ـ از زورگویی و ستیزه‌جویی [دشمنان احتمالی] ممانعت می‌کنند، شرایط ثبات منطقه‌ای را ارتقا می‌دهند و الگوی نظامیان دموکراسی‌های در حال ظهور می‌شوند. توانایی ما برای بازداشتن دشمنان احتمالی در زمان صلح به چند عامل بستگی دارد، به ویژه توان و اراده‌ای که به هنگام چالش، برای عمل به تعهداتمان از خود نشان می‌دهیم؛ وجهه و اعتباری که از دو راه به دست آورده‌ایم، یکی از راه سیاست اعلام‌شده‌مان که آشکارا هزینه گزاف ستیزه‌جویی را به دشمنان بالقوه گوشزد می‌کند و دیگری قابلیت جنگی مثال‌زدنی. ما همچنین به حفظ برتری اطلاعاتی، یعنی توانایی جمع‌آوری، پردازش و انتشار جریان مستمر اطلاعات از یک سو و محروم کردن دشمن از توانایی انجام چنین کاری از سوی دیگر، متعهد هستیم. ما باید به منظور دستیابی به برتری اطلاعاتی برای نیروهای خودی و شرکای ائتلاف و نیز بهره‌گیری از نواقص و کاستی‌های موجود در قابلیت‌های اطلاعاتی دشمن با تکامل رو به رشد فناوری اطلاعات همگام شویم. تلاش برای بازدارندگی دشمن ـ خواه یک کشور متخاصم، یک گروه تروریستی یا یک سازمان تبهکار ـ می‌تواند لبه اولین پاسخ به بحران تلقی شود. در این صورت، بازدارندگی در دو محور مجزا، یکی شکل دادن به محیط بین‌المللی و دیگری به پاسخ به بحران موردنظر، ادامه می‌یابد. بازدارندگی در بحران، عموماً بدین شیوه است که با تقویت توانمندی‌های نظامی در صحنه، درخصوص تعهدات نسبت به کشور یا منافعی خاص هشدار می‌دهد. همچنین، ممکن است برای گوشزد کردن هزینه جبران‌ناپذیر ستیزه‌جویی و زورگویی به دشمنان احتمالی بیانیه‌های بیشتری منتشر شود. حتی در برخی موارد، این احتمال وجود دارد که به منظور تأکید بر پیام‌های هشدار و ممانعت از ماجراجویی بیشتر، از نیروهای نظامی استفاده شود. در هر یک از این موارد، عملیات روانی می‌تواند برای دستیابی به اهداف تعیین شده (در اختیار گرفتن تفکر و رفتار یک گروه یا یکایک افراد) به کار گرفته شود. در این راستا، ضرورت تلفیق عملیات روانی با دیگر عناصر قدرت ملی، از ده‌ها سال پیش مورد توجه بوده است. در یکی از منابع سال 1941، جنگ روانی آلمان‌ها در دهه 30 به شرح زیر است: «تبلیغات صرفاً برای تبلیغات مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، بلکه در راستای اهداف نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی [و امروزه، اطلاعاتی] به کار گرفته می‌شود. بهترین نتایج عملیات روانی پیش از بروز واقعی جنگ، از راه برانگیختن اختلاف و چند دستگی در کشورهای غیرمتخاصم به دست می‌آید. تبلیغات نازی باید پیش از شلیک اولین گلوله، به پیروزی‌های عمده خود دست یابد. در زمان جنگ، تبلیغات، سلاحی کمکی محسوب می‌شود. از راه تبلیغات نه می‌توان در جنگ‌ها پیروز شد و نه از شکست‌ها جلوگیری کرد، اما هرگاه تکنیک‌های روانی به صورت مداوم و در زمان مناسب خود به کار روند، می‌توانند به عامل سرنوشت‌سازی در نبردها، به ویژه در جنگ تمام عیار، بدل شوند.» کنترل بازتاب و حملات شبکه‌ای انسانی هدف اصلی و اولیه عملیات روانی، تسلط بر تفکر و رفتار جمعیت هدف است. برای رسیدن بهاین مهم، باید اطلاعاتی را که جمعیت هدف دریافت می‌کند، ماهرانه کنترل و دستکاری کنیم. معمولاً به فرد یا سیستم کنترل‌کننده اطلاعات، لفظ داده‌پرداز اطلاق می‌شود. در وجود انسان مغز نقش داده‌پردازی را به عهده دارد. پس باید گفت از آنجایی که مغز نه دیوار آتش دارد و نه سیستم محافظت از ویروس تا آن را در مقابل شیوه‌های فریب یا امواج الکترومغناطیس مصون بدارد، هدف بسیار ارزشمندی محسوب می‌شود. در نتیجه، فکر یک سرباز در میدان جنگ، یک تروریست یا یک رهبر استراتژیک به صورت بالقوه بی‌دفاع‌ترین و باصرفه‌ترین هدف عملیات روانی به حساب می‌آید. البته باید یادآور شد که این هدف، نسبت به حملات شبکه‌ای انسانی آسیب‌پذیر است. در حوزه ساز و کارهای کنترل رفتار انسان که اصطلاحاً کنترل بازتابی نامیده می‌شود، روسیه به برخی پیشرفت‌های جالب توجه در عملیات‌های روانی ـ اطلاعاتی دست یافته است. کنترل بازتابی، نوعی از حملات شبکه‌ای انسانی به شمار می‌آید. هدف مورد علاقه این شبکه، فرآیند تصمیم‌سازی دشمن، چه از نظر انسانی (داده‌پردازی نرم) و چه از نظر مادی (داده‌پردازی سخت) است. پیشرفت‌های تکنولوژیکی، این امکان را فراهم کرده‌اند که همه مردم، از شهروندان عادی گرفته تا رهبران استراتژیک، مسئولان بلندپایه کشور یا فرماندهان ارشد نظامی، در معرض حملات پیچیده عملیات روانی قرار گیرند. صداهای باز تولیدی و شبیه‌سازی شده، سخنرانی‌های تحریک‌آمیز و خودساخته رهبران واقعی کشور و تصاویر به نمایش درآمده از موقعیت‌های زندگی واقعی بر فکر و ذهن انسان‌ها تأثیر می‌گذارند و رفتار او را در اختیار می‌گیرند. این رسانه‌های اطلاع‌رسانی ویژه، مانند زبان، متن، تصویر و صدا، به عنوان اسلحه‌ای در دست دشمنان آینده، به جای این که تنها در سطح اقتصادی یا سیاسی تأثیرگذار باشند، قادر به ایجاد یک تأثیر عملیاتی چند سطحی خواهند بود. در واقع، هدف اصلی، فرآیند تصمیم‌سازی دشمن اعم از انسانی یا مادی است. همچنین، وظیفه اصلی، کنترل نیروهای دشمن، از راه به کارگیری تاکتیک‌های رعب و وحشت می‌باشد، تاکتیک‌هایی که ثبات روانی آنان را بر هم خواهد زد. عملیات روانی در زمان صلح آغاز می‌شود و در صورت وقوع جنگ، در سراسر طیف بحران از آن استفاده می‌شود. در اینجا لازم است توضیح بیشتری درباره کنترل بازتابی ارایه شود. کنترل بازتابی عبارت است از: ایجاد الگو یا ارایه اطلاعات ناقص و محدودی که ورود دشمن را به مسیر از پیش تعیین شده ما سبب می‌شود، بدون این که دریابد ما او را بدین مسیر کشانده‌ایم. هدف از این کار، بیش از هر چیز، تأثیرگذاری بر سیستم‌های کنترل و فرماندهی و تصمیم‌سازان دشمن است. همچنین، باید یادآور شد از تجهیزاتی که در اجرای عملیات روانی به کار گرفته می‌شوند، می‌توان برای پشتیبانی از عملیات کنترل بازتاب نیز استفاده کرد. امروزه در این عملیات‌ها، به طور همزمان در رادیو و تلویزیون اطلاعات یا واقعیات با استفاده از تجهیزات پیشرفته تدوین صوت و تصویر، به مراتب طبیعی‌تر از گذشته تحریف می‌شوند. مهم‌تر از همه این که، ابزارهای امروز جنگ روانی تنوع بیشتری دارند و در نتیجه نیروی مؤثر آن افزایش یافته است. البته نباید فراموش کنیم که برای انجام عملیات‌های کنترل بازتابی، به ناچار باید به حیطه عملیات روانی سیاه و خاکستری وارد شویم. تیموتی توماس در مقاله خود با عنوان حملات شبکه‌ای انسانی، شیوه‌های قابل استفاده در عملیات کنترل بازتاب را به تفصیل شرح می‌دهد: «امروز، شبیه‌سازی، پنهان‌کاری و انواع مختلف فناوری‌های تغییر جلوه، امکان تلفیق مهارت‌های جعلی‌سازی با نبوغ فردی را فراهم می‌آورند و خطاهای بسیاری را به فرآیند تصمیم‌سازی دشمن تحمیل می‌کنند. در این میان، فناوری‌های صوتی مهم‌ترند؛ زیرا، با تولید پارازیت و سر و صدای کرکننده، مانند صدای انفجار، ویز ویز، غرش‌های مهیب و ترسناک، ثبات روانی دشمن را آشفته می‌کنند. یعنی طراحان عملیات‌های کنترل بازتاب، می‌کوشند تا همراه با نفوذ به ذهن سربازان یا تصمیم‌سازان اصلی، آنها را در نهایت، هراسان و از نظر روانی آشفته کنند.» وی درباره تأثیر و کارآیی عملیات‌های کنترل بازتاب می‌نویسد: «در راستای دستیابی به اهداف تعیین شده جنگ، عملیات‌های کنترل بازتاب به عنوان یک اسلحه اطلاعاتی از قدرت آتش اهمیت بیشتری دارد. شاید بتوان نگرش توماس را بر این باور مبتنی دانست که استفاده از تاکتیک‌های اطلاعاتی طی جنگ سرد، مانند ابتکار پدافند استراتژیک، در شکست اتحاد جماهیر شوروی نقش مهمی داشت و پیش از هر اسلحه واقعی دیگری، زمینه سرنگونی و فروپاشی مالی این ابرقدرت را فراهم آورد. کنترل بازتاب، همچنین شیوه‌ای برای دستیابی به سلطه ژئوپلیتیکی و ساز و کاری برای در اختیار گرفتن روند مذاکرات به حساب می‌آید. در این معنا، طراحان کنترل بازتاب با تدوین و تنظیم برخی از اطلاعات درست و غلط می‌کوشند در قدرت اطلاعاتی کشور موردنظر نفوذ کنند و بدین ترتیب، فرآیند تصمیم‌گیری آن کشور را تحت تأثیر قرار دهند.» جدول 2، یازده نوع رویکرد در مقابل سیستم‌ها، مردم و گروه‌های حاضر در میدان نبرد را در بر می‌گیرد. نیروهای مسلح روسیه، خارج از چهارچوب کنترل بازتاب، در حال مطالعه شمار زیادی از موضوعات خارق‌العاده هستند که تقریباً تمامی آنها به نحو تأثیرگذاری اطلاعات و امواج الکترونیک بر ذهن انسان مربوط می‌شوند. برای نمونه، در یکی از همین بررسی‌ها که به تازگی منتشر شده است، مجموعه گسترده‌ای از الگوریتم‌ها ارایه گردیده که به منظور ایجاد تأثیرات و وسوسه‌گر یا به قول نویسنده ویروس‌های روانی، در ذهن فرد طراحی شده‌اند. سردرگم کردن طی مراحل مقدماتی عملیات‌های رزمی، با ایجاد تهدیدی واقعی یا خیالی علیه یکی از حیاتی‌ترین مناطق دشمن، مانند دو جناح با عقبه، می‌توان وی را به ارزیابی مجدد تصمیم‌هایش برای اجرای عملیات در محورهای موردعلاقه او وادار کرد. ارسال‌بیش‌ازحد اطلاعات غالباً بمباران دشمن با حجم وسیعی از اطلاعات ضد و نقیض را شامل می‌شود. فلج کردن ایجاد باور تهدید مشخصی علیه منافع حیاتی یا نقطه ضعف خاصی را گویند. فرسوده کردن وادار کردن دشمن به انجام عملیات‌های بی‌فایده که باعث می‌شوند وی با منابعی تهی شده به میدان نبرد وارد شود. فریب طی مراحل اولیه عملیات‌های رزمی می‌توان دشمن را وادار کرد تا دوباره نیروهایش را به دفاع از یک نقطه تهدیدشده مشغول کند. تکنیک قاطع دشمن به این باور برسد که باید در مقابل منافع ائتلاف، به اجرای عملیات اقدام کند. آرام‌سازی با استفاده از نگرش و رویکردی صلح‌جویانه، هوشیاری و بیداری دشمن زایل شود. بازدارندگی اقدامی انجام شود تا دشمن تحت تأثیر برتری شما قرار گیرد. تحریک دشمن مجبور به انجام عملیاتی شود که به نفع شماست. تلقین ارایه اطلاعاتی به دشمن که وی را از نظر حقوقی، اخلاقی، ایدئولوژیکی و … متأثر کند. فشار ارایه اطلاعاتی که جامعه هدف را به نفی اعتبار از حکومت خود ترغیب کند. جدول شماره 2) رویکردهای یازده‌گانه عملیات روانی و ارتباطات برای اجرای موفق عملیات روانی، استفاده از روش‌های مؤثر برقراری ارتباطات برای انتقال پیام به مخاطبان هدف ضروری است. در واقع، کارکرد اصلی عملیات روانی، استفاده از ارتباطات برای تغییر در رفتار مخاطب است. بنابراین، بدیهی است که درک کامل ماهیت ارتباطات، نقش آنها در محیط اجتماعی فرآیند ایجاد ارتباط مردم با یکدیگر بسیار اهمیت خواهد داشت. از این رو، در این مبحث، به تعریف و تحلیل اصول ارتباطات می‌پردازیم. ارتباطات در بر گیرنده فرآیندهای متعددی است که یک فرد می‌تواند با استفاده از آنها، بر دیگری تأثیر بگذارد. این فرآیندها بسیاری از عملکردهای انسان ـ از جمله سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، سایت‌های اینترنتی، هنرهای تصویری، موسیقی، نمایش و دیگر اشکال ـ رفتار را در بر می‌گیرند. انسان به عنوان موجودی اجتماعی، عادت‌ها و خصلت‌های بسیاری را ـ در قالب الگوهای رفتاری ـ برای خود برمی‌گزیند و با استفاده از آنها به علائم و نشانه‌های خاص پاسخ می‌دهد. او همچنین با استفاده از تاریخچه اشیاء و حوادث دنیای واقعی خاص خود را می‌سازد. درک یک فرد نسبت به الگوهای رفتاری ویژه‌ای که بیانگر عادت‌ها و خصلت‌های منحصر به فرد است، در حقیقت پاسخی است که فرد موردنظر در مقابل آن محرک از خود نشان می‌دهد. سهیم‌شدن فرد در فرآیند تولید زبان به وی امکان می‌دهد که افزون بر ایجاد ارتباط با خودش (فکر)، با گروه اجتماعی موردنظرش نیز رابطه برقرار کند. شاید بتوان گفت فرآیند ارتباطات حول همین گروه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد. ارتباطات انسانی پایه و مبنای معیارهای گروهی به حساب می‌آید؛ ابزارهایی که با استفاده از آن کنترل اجتماعی اعمال می‌گردد، وظایف و مسئولیت‌ها تعیین می‌شوند، هماهنگی در فعالیت‌ها تحقق می‌یابد، امیدها و انتظارها به ظهور می‌رسند و فرآیند اجتماعی صورت می‌پذیرد. ارتباطات را همچنین باید سهیم شدن در جریان اطلاعات دانست. در واقع، هر فرد یا گروه اجتماعی، افکار و اطلاعات را بر اساس نیازهایش مورد توجه قرار می‌دهد و این، به معنای درک و به کارگیری اطلاعات، به نحوی است که به بهترین وجه موافق با منافع مورد نظرش باشد. برای فهم ارتباطات، باید از مردم درک مناسبی داشته باشیم؛ به عبارت دیگر، برای شناخت ارتباط انسانی باید توانایی درک و پیوند زدن درون مایه پیام‌ها به تمایلات و علایق مردم، گروه‌ها، سازمان‌ها و جوامع و نیز توانایی درک چگونگی برقراری ارتباط مردم با یکدیگر را داشته باشیم. کسانی که به ویژه در جوامع بزرگ زندگی می‌کنند، بیشتر به پیروی از افکار، نگرش‌ها و ویژگی‌های گروه خاصی از افراد و نیز ارتباط و تعامل با آنها تمایل دارند. این افراد، فرهنگی را پدید می‌آورند که ادراک و بینش هر یک از آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. باید افزود نگاه این افراد به حقیقت بر اساس محیط پیرامونی آنان شکل می‌گیرد. از آنجا که هر یک از گروه‌های اجتماعی فرهنگی خاص خود را دارند و در ضمن به حدی از هم‌سازی و مشابهت نیازمند هستند، فرهنگ گروهی، برای تضمین هم‌سازی میان ارزش‌ها و معیارهای گروه، شیوه‌ها و رویه‌های مشخصی را برای افرادش تجویز می‌کند. در اینجا باید به یاد داشته باشیم که گروه‌ها همانند یکایک افراد، اهداف و مقاصد خاص خود را دارند؛ اهدافی که اغلب بدون حد مشخصی از وفاق و هم‌رأیی تحقق نمی‌یابند. ناگفته پیداست که اگر اکثریت افراد [در یک گروه یا جامعه] بر سر یک راهکار مناسب به توافق نرسند، به انجام اقدامی جمعی قادر نخواهند بود. در واقع، تنها از راه ارتباطات معنادار هم‌رأیی و اقدام جمعی تحقق می‌یابد. نقش ارتباطات ارتباطات همواره به عنوان ابزارهای مؤثر مورد توجه بوده است؛ ابزاری که افراد را به یکدیگر، به دورنماهای تاریخی و نیز به فرهنگ گروه، پیوند می‌زند. ارتباطات همچنین، کارکردهای گروهی را امکان‌پذیر می‌کند و برقراری هم‌سازی و هارمونی را در جوامع سبب می‌شود. با در نظر گرفتن این که کارکرد مهم ارتباطات، پیوند دادن مردم به یکدیگر، به گروه‌ها یا به پیشینه‌ای مشخص است، محتوا و مضمون یک پیام اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. بخش عمده ارتباطات اجتماعی را از نظر فرستنده و دریافت‌کننده، می‌توان به چهار کارکرد مهم تقسیم‌بندی کرد. طراحان عملیات روانی، باید بدین نکته توجه کنند که مضمون و محتوای پیام‌های عملیات روانی می‌تواند برای تحقق تمامی کارکردهای فوق یا مواردی از آنها طراحی شوند. نقش ارتباطات در سیاست ایالات متحده غالباً بر اساس خطوطی ثابت و انعطاف‌ناپذیر تعریف می‌شود. اعلب چنین است که نقش عملیات روانی در حد استفاده از بلندگو و اعلامیه ـ صرفاً کارکرد متقاعدسازی ـ تنزل می‌یابد. بدیهی است آن دسته از سازمان‌های عملیات روانی که فعالیت‌های خود را تنها به یکی از کارکردهای ارتباطات محدود می‌کنند، در مقایسه با سازمان‌هایی که آن را به عنوان اسلحه سیاسی می‌نگرند و برای تمام ابعاد شخصیتی انسان به کار می‌گیرند، بسیار ناکارآمدتر به حساب می‌آیند؛ چرا که در حالت دوم چهار کارکرد ارتباطات به نحو ماهرانه‌ای با هم ترکیب می‌شوند. فرآیند ارتباطات برای دستیابی به حداکثر کارایی در تبلیغات، موارد زیر بسیار اهمیت دارند: 1) به کارگیری یک مضمون خاص به جای یک مضمون کلی؛ 2) انتقال بخشی از انگیزه‌های خود به مخاطب؛ 3) زمان‌سنجی، به گونه‌ای که مبارزه تبلیغاتی بلافاصله پس از اقدامات از پیش تعیین شده صورت گیرد؛ 4) [جمع آوری] اطلاعات طبقه یک، در سه گرایش: الف) نگرشهای اجتماعی و فرهنگی مردم مورد نظر؛ ب) اینکه مردم، تا چه حد تبلیغات ما را می‌خوانند یا می‌شنوند؛ و ج) میزان تأثیر تبلیغات بر رفتار مردم. 5) قابلیت دسترسی (مخاطبان تا حد تبلیغات ما را می‌شنوند یا نوشته‌هایمان را می‌خوانند). همه ارتباط انسانی باید در چهارچوب روابط اجتماعی انجام شود. بنابراین، در این راستا اهمیت درک روابط میان فردی به عنوان عنصر اصلی فرآیند ارتباطات و نیاز به بینش روشنی در مورد فشار‌های اجتماعی به عنوان بخشی از فرآیند کلی ارتباطات باید مورد تأکید قرار گیرد. در تعریف ارتباطات مؤثر و کارآمد، مؤلفه‌های بسیاری وجود دارند که در اینجا، به برخی از آنها اشاره می‌شود: عضویت سازمانی؛ تصور مخاطبان از منابع ارسال پیام، دوره ارسال پیام؛ سازمندی گروهی مخاطبان عضو و میزان ارزشی که آن‌ها برای عضویت گروهی قائل می‌شوند؛ فعالیت رهبران افکار عمومی؛ جنبه‌های اجتماعی موقعیت مورد نظر، در جریان و پس از عرضه تبلیغات رسانه‌ای و میزان نقش مخاطبان عضو؛ الگوی شخصیتی مخاطبان عضو؛ طبقه اجتماعی و سطح ناخرسندی آنها؛ ماهیت رسانه‌ها در یک نظام آزاد کسب و کار و در دسترس بودن ساز و کار‌های اجتماعی برای اعمال محرکهای رفتاری. اقلیم ارتباطاتی اقلیم ارتباطاتی از عوامل اجتماعی مهمی است که ارتباطات اقناع‌کننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بدین معنا که واکنشهای مردم نسبت به پیام عملیات روانی، به دریافت‌کنندگان پیام و موقعیت مکانی آنان و ابزاری که برای ارتباط استفاده می‌شود، بستگی دارد. بر اساس اقلیم ارتباطاتی می‌توان ارتباطات را به دو دسته عمومی و خصوصی طبقه‌بندی کرد. به طور کلی، ارتباطات خصوصی دو دسته‌اند: بی‌واسطه گفت و گوی چهره به چهره را شامل می‌شود و با واسطه که نامه، گفت و گوی تلفنی، نامه الکترونیکی، نمابر و ... در بر می‌گیرد. بدین ترتیب، رسانه‌های جمعی یا ابزارهای ارتباطات عمومی، ممکن است چهره به چهره و عمومی ـ گردهمایی‌ها، اجرای نمایش‌های فرهنگی، فیلمها یا اپراها ـ یا خصوصی یا به صورت انفرادی ـ رادیو و تلویزیون، مجله و کتاب، وب سایت ـ باشند. در اینجا باید یادآوری شود که شرایط ارتباطی در اولویت قرار دارد؛ چرا که نوع ارتباطات به کار گرفته شده و پاسخ احتمالی به آن تا حد زیادی به این مهم بستگی دارد. برای نمونه، چه بسا تکنیکهایی که در راستای تهییج شور و اشتیاق، در اجتماعات عمومی به کار گرفته می‌شود، در محیط خصوصی و انفرادی، چندان مطلوب ننماید. همچنین، بعید است واکنش فردی که به تنهایی به رادیو گوش می‌دهد، همانند واکنش جمعیتی هیجان‌زده باشد. افزون بر این، رفتار یک فرد نمی‌تواند با فردی غریبه یا مقام دولتی همانند اعضای خانواده یا دوست مورد اعتمادش باشد. البته ناگفته نماند که برای ترکیب ارتباطات خصوصی و عمومی می‌توان از شماری از تکنیک‌های ارتباطات بهره برد؛ برای نمونه، ممکن است نخسه دوم یک پوستر عمومی به شکل اعلامیه تهیه شود، یا روی وب سایت قرار گیرد و بدین ترتیب فرصتی فراهم شود تا آن پوستر، مورد توجه و اظهارنظر جمع قرار بگیرد. بروشور، پیام دولت را در این پوستر عمومی تقویت می‌کند و معانی بیشتری را به آن می‌بخشد. همچنین، وب سایت نیز با ارایه شاخص‌هایی از اطلاعات جانبی، افراد را به سمت دسترسی به منابع دیگر برای دستیابی به اطلاعات بیشتر هدایت می‌کند. از سوی دیگر، باید گفت اعلامیه و بروشور، این انگیزه را در مخاطبان پدید می‌آورد تا برای دومین بار (پس از آنکه تیم عملیات روانی به کار خود خاتمه داد) درباره پوستر مورد نظر بحث و گفت و گو کنند. نفوذ گروه موضوع اصلی این بخش درباره گروههای اصلی است که شاید بتوان خانواده، دوستان، جمع دوستانه همکاران، واحدهای کوچک نظامی و گروههای رسمی را از جمله به آنها دانست. در این گروهها، اعضا به دور هم جمع می‌شوند و یک شخصیت گروهی را شکل می‌دهند. گروههای مزبور را می‌توان از نظر اندازه، ماندگاری نسبی، فضای دوستانه و غیررسمی تماس چهره به چهره مطالعه کرد. به بیان روشن‌تر، بدون در نظرگرفتن محیط اجتماعی و ویژگی روابط میان فردی اشخاص نمی‌توان پاسخ ایشان را به ارتباطات بررسی کرد. در فرآیند ارتباطات، برای اثرگذاری و اعمال نفوذ بر یک گروه، چهار مؤلفه زیر اهمیت ویژه‌ای دارند: 1) میزانی که در معرض رسانه‌ها قرار می‌گیرند؛ 2) ضعف‌ها و قوت‌های انواع مختلف رسانه‌ها؛ 3) وجود نگرش جمعی یا فردی؛ 4) مضمون پیام موردنظر؛ 5) پاسخ فرد به ارتباطات. در حیطه عملیات روانی، نفوذ و تأثیر گروه و ارتباطات اهمیت ویژه‌ای دارد. برنامه‌های عملیات روانی باید به گونه‌ای طراحی شود که بتوانند به طور مستقیم با یکایک افراد، به عنوان یک عضوی از یک محیط اجتماعی فعال، ارتباط داشته باشند، نه اینکه یک فرد را ماهیتی جدا و منفک از جامعه تلقی کنند؛ بنابراین، باید به این امر توجه داشته باشیم که برنامه‌های جمع‌آوری اطلاعات پنهان و آشکار عملیات روانی نباید به نوعی طراحی شوند که گویی یکایک افراد جمعیت هدف، تنها و در محیطی محصور و ایزوله بسر می‌برند، بلکه باید آنها را عضوی از یک گروه به حساب آورد؛ موضوعی که بسیار مهم است، بنابراین، می‌توان انتظار داشت تفکرات و فعالیتهای گروهی بر نحوه واکنش فرد نسبت به همه ارتباطات تأثیر گذارد. به بیان دیگر، برای فهم درست فرآیند ارتباطات و اجرای مؤثر عملیات روانی، باید روابط میان فردی را مدنظر قرار داد. در واقع، به نظر می‌رسد که روابط میان فردی با توجه به ارزشها، عادتها، نگرش‌ها و تفکرات فردی است. اهمیت تأثیر و نفوذ گروه ناظر به این معناست که مردم در زمان تعامل فرآیند ارتباطات، الگوهای نظری و رفتاری مشترکی را بروز و تداوم می‌دهند که به تغییر و اصلاح آنها چندان تمایل ندارند. همچنین، بدیهی است زمانی که ارتباطات، نقشها و معیارهای اصلی یا فرهنگ گروه را مورد توجه قرار می‌دهد، ویژگیهای [ذهنی و رفتاری] افراد گروه را نیز در نظر می‌گیرد. عملیات روانی و اینترنت عصر اطلاعات که در اواخر دهه 90 آغاز شد، با رواج استفاده از اینترنت، سرعتی رو به رشد پیدا کرده است. تحولات جدید در سرعت دسترسی به داده‌ها و حجم تبادل آنها، زمین را در دهه اول هزاره جدید به مکان شگفت‌انگیزی تبدیل خواهد کرد. اینترنت می‌تواند با چهار عامل تحول و انقلابی را در عملیات روانی پدید آورد: ایجاد یک شبکه روانی اینترنتی، هماهنگی، اجرا و تحلیل تأثیر و کارایی روند عملیات روانی، عامل نخست شبکه‌ای همانند شبکه‌های مشابه در عرصه‌های دیگر است که در زمینه ارتباطات و کسب اطلاعات را برای جنگجویان عملیات روانی فراهم می‌آورد. این عامل، برای تحقق هماهنگی، ضرورت دارد، به عبارت روشن‌تر، هماهنگی از راه ایجاد پایگاه داده‌های عملیات روانی به منصه ظهور می‌رسد. این پایگاه می‌تواند مواردی مانند تجربه‌های پیشین عملیات روانی، اهداف کنونی و شیوه‌های مؤثر این عملیات و مواردی مانند آن را شامل شود. همچنین شبکه‌های روانی به جنگجویان عملیات روانی امکان می‌دهد با تبادل افکار و نظریه‌ها، زمینه توسعه بیشتر این عرصه را فراهم کنند. از میان چهار عامل بالا، عامل اجرا بیانگر شیوه‌های انجام عملیات روانی است. کنترل بازتاب یکی از همین شیوه‌ها به شمار می‌آید. همانطور که گفته شد، کنترل بازتاب در مواردی مانند صداهای بازتولیدی و شبیه‌سازی شده، سخنرانیهای تحریک‌آمیز و خودساخته مقامات واقعی کشور و تصویرهای به نمایش درآمده از موقعیتهای زندگی واقعی می‌تواند با ثأثیرگذاری بر ذهن افراد، رفتار آنها را در اختیار گیرد. شبکه اینترنتی روانی را می‌توان به سادگی برای تحلیل تأثیر و کارایی عملیات روانی به کار گرفت. مشاهده و کنترل وب سایتی که برای اجرای عملیات روانی خود ساخته‌ایم، نمونه ساده این موضوع به حساب می‌آید؛ در واقع، به راحتی می‌توانیم ببینیم چه کسی از سایت ما دیدن می‌کند و دریابیم چند درصد از جمعیت هدف به این سایت دسترسی دارند. همچنین، از راه داده‌های اخباری، مانند نامه‌های الکترونیکی و ارتباطات صوتی، می‌توانیم اطلاعات مناسبی درباره تأثیر عملیات روانی مورد نظر کسب کنیم. نتیجه‌گیری در آینده نزدیک، تحولی را در عرصه عملیات روانی شاهد خواهیم بود. پیشرفتهای آینده در هر دو زمینه سخت‌افزار و نرم‌افزار سرعت تبادل و حجم داده‌ها را افزایش خواهد داد و محدودیتهای کنونی استفاده از اینترنت را به کلی از بین خواهد برد. در صورت تحقق پیشرفتهای زود آیند، اینترنت بستری برای به وقوع پیوستن تحول مورد بحث در عرصه عملیات روانی به منظور دستیابی به اهداف تبیین‌شده در استراتژی امنیت ملی خواهد بود. از دیرباز، عملیات روانی به عنوان عصر حیاتی جنگ مورد توجه بوده است. امروز نیز عملیات روانی به عنوان سلاح استراتژیک مهمی برای فراهم آوردن زمینه تحقق اهداف امنیت ملی باقی است. در این ارتباط، اینترنت به عنوان ابزار اصلی تحول در عملیات روانی، کره زمین را در نخستین دهه این هزاره به مکان اعجاب‌آور و شگفت‌انگیزی تبدیل خواهد کرد. عملیات روانی استراتژیک فعالیت‌های بین‌المللی اطلاعات که از سوی سازمان‌های ویژه برای اعمال نفوذ بر نگرش‌ها، برداشت‌ها و رفتار طرف مقابل به منظور دستیابی به اهداف و مقاصد دولت متبوع انجام می‌گیردهر چند این برنامه‌ها بیشتر خارج از حوزه نظامی صورت می‌پذیرد، اما ممکن است امکانات و سرمایه‌های وزارت دفاع را به خدمت گیرند و از سوی عملیات روانی نظامی پشتیبانی شوند. عملیات روانی عملیاتی عملیات‌هایی که پیش از وقوع یا در حین جنگ یا مناقشه و در نتیجه آشکار شدن خصومت‌ها در حوزه جغرافیایی مشخصی، با هدف تقویت کارآیی استراتژی‌ها و سلسله عملیات‌های فرمانده منطقه انجام می‌گیرد. عملیات روانی تاکتیکی عملیات‌هایی که در یک م



    مقالات مجله
    نام منبع: گاری. لی. وایت
    شماره مطلب: 2085
    دفعات دیده شده: ۲۶۳۹ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش