-
کتاب الی»؛ آمریکایی نه دینی
یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۸:۲۰
«کتاب الی» داستان یک منجی آخرالزمانی است که وظیفه حراست از آخرین انجیل روی کره زمین را بر عهده دارد اما مثل سایر فیلمهای آرماگدونی هالیوودی، منجی را یک آمریکایی میداند و از بین کتب آسمانی تنها انجیل را دارای جایگاه قلمداد میکند. شاید اگر تا 40-30 سال پیش کسی حرف از آخرالزمان به زبان میآورد، با تمسخر و طعنه دیگران مواجه و یا در بهترین حالت ممکن، به شیعهگری متهم میشد، اما امروزه اعتقاد به منجی و آخرالزمان در میان تمام ادیان دیده میشود و ظهور
«کتاب الی» داستان یک منجی آخرالزمانی است که وظیفه حراست از آخرین انجیل روی کره زمین را بر عهده دارد اما مثل سایر فیلمهای آرماگدونی هالیوودی، منجی را یک آمریکایی میداند و از بین کتب آسمانی تنها انجیل را دارای جایگاه قلمداد میکند. شاید اگر تا 40-30 سال پیش کسی حرف از آخرالزمان به زبان میآورد، با تمسخر و طعنه دیگران مواجه و یا در بهترین حالت ممکن، به شیعهگری متهم میشد، اما امروزه اعتقاد به منجی و آخرالزمان در میان تمام ادیان دیده میشود و ظهور و بروز آن در تولیدات هالیوود نیز آشکار است. «کتاب الی» (The Book of Eli) یکی از این فیلمهاست که با شعار «همه میکشند تا آن را بهدست آورند، او میکشد تا از آن حفاظت کند» روی پرده نقرهای سینما نقش بست. «الی» (با بازی دنزل واشنگتون) در نقش یک منجی آخرالزمانی ظاهر میشود که با حفظ کتاب مقدس (انجیل نسخه جیمزشاه) قصد نجات بشر را دارد. مأموریت او که بیش از سه دهه از آغاز آن میگذرد، رساندن آخرین انجیل موجود روی کره زمین به «ارض موعود» (در این فیلم: جزیره آلکاتراز) است. بنا به عادت همیشگی تمام فیلمهای آرماگدونی هالیوودی، منجی یک آمریکایی است که بشریت و انسانیت را نجات میدهد و طبق معمول، آمریکا سرزمینی است که مأمن و ملجأ معرفی میشود. در ابتدای فیلم، دنیایی ویرانشده و خاکستری نمایش داده میشود و جالب این که، سکانس ابتدایی فیلم (شکار گربه توسط الی، کباب کردن آن و شریک شدن موش در این ضیافت) تأکیدی بر نزدیکشدن دنیا به پایان است. همچنان که در روایات اسلامی نیز معکوس شدن برخی امور معمول، از نشانههای غیرقطعی آخرالزمان عنوان شده است. در «کتاب الی»، با پیامرسانی (Messenger) مواجه هستیم که علیرغم داشتن پوست و ظاهری سیاه، ضمیری روشن دارد و این موضوع، هنگامی بیشتر جلوه میکند که در اواخر فیلم متوجه میشویم کتاب او به خط بریل است و «الی» آن را با چشم سر نمیخوانده و سبب از بر بودن آن نیز، الهامات و القائات درونی است. حالات و سکنات قهرمان و منجی «کتاب الی» شباهت بسیاری به اولیاءالله دارد و به هیچ وجه به دنبال نفسانیات و شهوات نیست. عرفان او نیز بر اساس عرفان اسلامی و «اسفار اربعه» است. چنانچه «الی» در ابتدای فیلم، مبارزه با تعدیگران خیابانی و ظلم آنان را جزئی از مأموریت خود نمیداند، اما با گذشت زمان متحول شده و به مقام «الی الخلق» میرسد، یعنی حق الناس را ارجح از حقالله میداند. این موضوع در تغییر کاربری و تعویض نقش «کتاب» از هدف به وسیله نیز کاملاً مشهود است. یکی از نکات جالب فیلم، شباهت داستان یافتن انجیل توسط «الی» به داستان یافتن الواح انجیل «مورمون» توسط «ژوزف اسمیت» (مؤسس کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان) است. عقاید «کلیسای عیسی مسیح قدسیان آخرالزمان» که در شهر سالتلیکسیتی ایالت یوتای آمریکا قرار دارد، در داستان فیلم به وضوح دیده میشود. پیروان این کلیسا که به «مورمونها» معروف هستند، معتقدند خداوند باید کسانی را از طریق نبوت فرا بخواند تا انجیل را موعظه کنند و در نظام آن، به خدمت مشغول باشند. «الی» جلوه بارز «نبی» در اعتقاد مورمونهاست. جالب اینکه مورمونها معتقدند صهیون و اورشلیم جدید در قاره آمریکا بنا میشود و در طول فیلم نیز، «الی» برای اتمام مأموریت خود، قصد رسیدن به غرب را دارد و هنگامی که او در نمایی در کنار پل معروف «گلدن گیت» در ایالت کالیفرنیا تصویر میشود، میفهمیم که منظور وی از غرب، همان آمریکا است. یکی دیگر از مواردی که دلیلی بر وجود عقاید مورمونها در فیلم است، همین حضور الی در جنوب آمریکاست. زیرا مورمونها معتقدند اولین مهاجرت به آمریکا پس از سقوط شهر بابل صورت گرفته است و در طی این مهاجرت، عدهای پس از عبور از اقیانوس اطلس به جنوب آمریکا رسیدهاند. جالب اینکه پل گلدن گیت نیز در جنوب شرقی آمریکا و با فاصله کمی از ایالت یوتا و شهر سالتلیکسیتی (مرکز کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان) قرار دارد. ناگفته نماند کتاب مقدس مورمونها، مملو از اشتباهات تاریخی و متضاد با شواهد علمی است و در سکانس پایانی فیلم، نتیجه زحمات «الی» با عنوان انجیل نسخه جیمزشاه (King Jams) به چاپ میرسد. انجیل جیمز شاه به نسخه «معیار» مشهور است و معتبرترین اناجیل قلمداد میشود. حتی حدود 25 هزار واژه کتاب مورمون (که ادعا میشود اصل آن در سال 428 میلادی نوشته شده است) از ترجمه انگلیسی انجیل جیمزشاه که در سال 1611 میلادی به چاپ رسیده، برداشته شده است. در انجیل جیمزشاه ذکر شده که عیسی (ع) برای خدا نماز میخوانده است و همه پیامبران نیز چنین میکردهاند. در این انجیل بشارت به ظهور پیامبر خاتم نیز ثبت شده است. شاید به همین دلیل است که در پایان فیلم، این انجیل در میان کتابهای تورات و قرآن قرار میگیرد. البته این نکته به معنای تأیید اسلام نیست، چرا که «انجیل» مرهم آلام بشر غربی معرفی میشود و بیانگر آن است که از دید سازندگان فیلم، کتابهای مقدس دیگر نسخهای تماماً شفابخش برای انسان آخرالزمان ارائه نکردهاند. نوع چینش سه کتاب آسمانی تورات، انجیل و قرآن به نحوی است که سیر تاریخی آنها را به یاد میآورد. البته با نگاهی عمیقتر، این نوع چینش، سکوهای قهرمانی را در ذهن تداعی میکند. بدین معنا که انجیل در جایگاه اول و تورات در جایگاه دوم قرار میگیرند. در این راستا، خلاصه داستان این فیلم بیانگر آن است که زندگی انسان آخرالزمانی بدون حضور انجیل (حتی با حضور قرآن و تورات) رو به ورطه نابودی است و حتی اگر مراد کارگردان از این نوع چینش، تنها اشاره به سیر تاریخی نزول این کتب آسمانی داشته باشد، باز هم توهینی به قرآن و مسلمانان قلمداد میشود. نویسنده: محمد حسینکلهر منبع: فارس
کتب
نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
شماره مطلب: 14069
دفعات دیده شده: ۶۰۶۳ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش