-
جنگ روانی: جنگی سرّی و گسترده
یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴ ساعت ۱۶:۰۹
جف گرث سایت عملیات روانی- مرکز فعالیت های رسانهای فایتویل در آمریکا مایه رشک و حسرت تمامی شرکتهای ارتباطات جهانی است. تهیهکنندگان در استودیوهای هنری این مرکز، برای ایستگاههای مختلف رادیویی و تلویزیونی، موسیقی و خبر تهیه میکنند. نویسندگان با جمعآوری روزنامهها و مجلات بغداد و کابل از طریق کنفرانسهای تلویزیونی با یکدیگر به گفتگو مینشینند. واحدهای سیار و بسیار مجهز برای اعزام در مواقع بحرانی بیرون ساختمان آماده هستند. این مرکز بخشی از
جف گرث سایت عملیات روانی- مرکز فعالیت های رسانهای فایتویل در آمریکا مایه رشک و حسرت تمامی شرکتهای ارتباطات جهانی است. تهیهکنندگان در استودیوهای هنری این مرکز، برای ایستگاههای مختلف رادیویی و تلویزیونی، موسیقی و خبر تهیه میکنند. نویسندگان با جمعآوری روزنامهها و مجلات بغداد و کابل از طریق کنفرانسهای تلویزیونی با یکدیگر به گفتگو مینشینند. واحدهای سیار و بسیار مجهز برای اعزام در مواقع بحرانی بیرون ساختمان آماده هستند. این مرکز بخشی از یک خبرگزاری نیست، بلکه بازویی از یک تشکل نظامی است که نویسندگان و تهیهکنندگان برنامههای آن، سرباز هستند. هزار و دویست نیروی این واحد عملیات روانی، برای پشتیبانی از اهداف دولت آمریکا به تولید برنامههایی میپردازند که مقامات این واحد آنها را «پیامهای درست» مینامند. البته فرمانده این مرکز تایید میکند که برنامههای تولیدی آنها یکجانبه بوده و حمایت دولت آمریکا از آنها محرمانه باقی میماند. به گفته سرهنگ جک سیوم، فرمانده گروه چهارم عملیات روانی، حتی برخی از مقامات روابط عمومی در پنتاگون فعالیتهای این مرکز را «دغلبازانه، کثیف و دروغگویی» مینامند. گزارشهای اخیر مبنی بر اجیر کردن روزنامههای عراقی از سوی یک شرکت تبلیغاتی طرف قرارداد با پنتاگون برای درج مطالب و مقالات نوشته شده توسط سربازان آمریکایی، مخالفتهای زیادی را در واشنگتن به همراه داشت. اعضای کنگره آمریکا اعلام کردند که این کار اعتبار آمریکا را زیر سؤال میبرد. اما مقامات عالیرتبه ارتش و کاخ سفید منکر هرگونه اطلاعی در این زمینه شدند و استفان هادلی، مشاور امنیت ملی، اعلام کرد که این موضوع برای بوش بسیار دردسرساز بوده است. اما باید گفت که اقدام این شرکت، یعنی گروه لینکولن، یک اقدام خودسرانه نبوده است. طبق اسناد موجود و مصاحبههای انجامشده با مقاطعهکاران، مقامات دولتی و پرسنل ارتش، دولت آمریکا برای مقابله با احساسات ضدآمریکایی در جهان اسلام، جنگ اطلاعاتی گسترده، سرّی و پرهزینهای را آغاز کرده است.
دولت آمریکا برای مقابله با احساسات ضدآمریکایی در جهان اسلام، جنگ اطلاعاتی گسترده، سرّی و پرهزینهای را آغاز کرده است.سایر نهادهای دولتی و مقاطعهکاران خصوصی نیز اظهار میدارند که این جنگ از سوی کاخ سفید و پس از حملات یازده سپتامبر آغاز شد و کاخ سفید برای اجرای عملیات روانی و جنگ اطلاعاتی یک هیأت سرّی تشکیل داد. ارتش آمریکا در عراق و افغانستان که کانون فعالیت یگانهای عملیات روانی است، به تاسیس ایستگاههای رادیویی و دفاتر روزنامه دست زده است. البته ارتباط این ایستگاهها و دفاتر با آمریکا هرگز فاش نمیشود و اخبار و گزارشهای آنها گاهی به «مرکز اطلاع رسانی بینالمللی» که سازمانی سرّی است، نسبت داده میشود. اسناد پنتاگون نشان میدهد که گروه لینکولن بیش از یکهزار مقاله در نشریات عراقی و عربزبان به چاپ رسانده و چندین سردبیر را در یک وبسایت عراقی به کار گماشته است. گروه لینکولن برای اجرای عملیات روانی خود در کشورهای همسایه عراق نیز برنامههایی دارد که از آن جمله میتوان به تاسیس روزنامه سری، برنامههای خبری تلویزیونی و یک فیلم کمدی ضد تروریستی اشاره کرد. مقامات ارتش گفتهاند که واحدهای عملیات روانی ارتش نیز، همانند گروه لینکولن، به طور پنهانی ایستگاههای تلویزیونی و نویسندگان روزنامهها را برای اشاعه عقاید و اهدافشان اجیر میکنند. سرهنگ جیمز تردول، فرمانده عملیات روانی مرکز فرماندهی عملیات ویژه در تامپا گفته است: «ما نمیخواهیم بینندگان با تماشای برنامه و پی بردن به نقش دولت آمریکا در تولید آن، تلویزیون خود را خاموش کنند». سازمان توسعه بینالمللی آمریکا (AID) نیز فعالیتهای خود را به شکل سرّی انجام میدهد. این سازمان هزینه بیش از 30 ایستگاه رادیویی را در کشور افغانستان تامین میکند، اما شنوندگان برنامههای این ایستگاهها از این مطلب مطلع نیستند. سازمان فوق در عراق و افغانستان اقدام به توزیع هزاران دستگاه صوتی کرده است که پیامهای از پیش ضبط شدهای را پخش میکنند اما مقاطعهکار این عملیات به همه اطمینان میدهد که هیچ ارتباطی با دولت آمریکا ندارد. از آنجا که دولت آمریکا ادعای استقرار دموکراسی و آزادی مطبوعات در سراسر جهان را دارد، خود نمیتواند خارج از چارچوب این ادعا عمل کند. بررسیهای انجام گرفته از سوی پنتاگون و نظرسنجیهای مختلف نشان میدهد که افشای فعالیتهای فوق در سراسر جهان باعث از بین رفتن اعتبار آمریکا شده است. حامیان جنگ اطلاعاتی عقیده دارند که این عملیات بسیار مناسب و تاثیرگذار است. ژنرال چارلز کرون، سخنگوی بازنشسته ارتش و استاد دانشکده روزنامهنگاری عقیده دارد که: «عملیات روانی، بخصوص در عصر ارتباطات کنونی، بخشی اساسی از جنگ به حساب میآید. برای اشغال یک کشور و سرنگون کردن دولت آن، باید به مردم آن گفت که چرا این کار را انجام میدهید و این مستلزم طراحی برنامه اطلاعاتی وسیع و گسترده ای است.» اما برخی دیگر هشدار میدهند که جنگهای سری اطلاعاتی ممکن است کاملاً بینتیجه باشند و یا نتیجه منفی به همراه داشته باشند. الزمان، یک روزنامه عراقی، با اعتراض به جنگ تبلیغاتی آمریکا نوشت که این عمل باعث تحقیر روزنامههای مستقل ملی میشود. با توجه به مشکلات و مصائب مردم عراق گزارشهای جعلی گروه لینکولن درباره استقرار امنیت در این کشور به نظر غیرقابل باور میرسند. دفتر پاسخگویی دولت آمریکا در گزارش اخیر خود اعلام کرد با توجه به اینکه آمریکا همچنان به تبلیغات خود در خارج از کشور ادامه میدهد، عدم صحت این تبلیغات اعتبار اخبار منتشر شده را بیش از پیش زیر سوال برده است. این دفتر با غیرواقعی خواندن اخبار تصویری که از شبکههای تلویزیونی آمریکا پخش میشوند، اعلام کرد این اخبار به دلیل مستند نبودن منبع آنها، از صحت کامل برخوردار نیستند. دولت بوش پس از حملات 11 سپتامبر و فشار افکار عمومی مردم آمریکا برای بالا بردن محبوبیت و اعتبار این کشور در جهان عرب تصمیم گرفت وجهه کشور و ارزشهای آن را در دنیا بهبود بخشد. پس از جنگ سرد اکثر تشکیلات اطلاعاتی دولت، از جمله سازمان اطلاعاتی آمریکا و برخی برنامههای سازمان سیا به حالت تعلیق درآمده بود. ماموران اطلاعاتی آمریکا در این جنگ که با شوروی سابق داشتند از ترفند طرفداری آمریکا از قربانیان ستمدیده سود بسیار بردند. اما امروزه اکثر مسلمانان دولت آمریکا را با دولتهای مستبدی مانند عربستان سعودی، مصر و غیره یکسان میدانند. کاخ سفید برای جلب افکار عمومی خارجیان به جان رندون، رییس یک شرکت رسانهای در واشنگتن متوسل شد. او قبل از جنگ افغانستان برای پاسخگویی سریع دولت آمریکا به ادعاهای طالبان مراکزی را در واشنگتن، لندن و پاکستان تاسیس کرد. شرکت رندون در مواقع بحرانی، به عنوان عامل دستنشانده دولت آمریکا وارد عمل شده است. این شرکت در سالهای دهه 90، مجلس ملی نوپای عراق را برای به راه انداختن جنگی روانی علیه صدام حسین اجیر کرد. آقای رندون علاوه بر ارایه مشاوره به کاخ سفید با ستاد مشترک ارتش برای تاسیس گروههای کاری مختلف در سراسر دنیا و تحلیل برنامههای رسانههایی مثل الجزیره قراردادی 6/27 میلیون دلاری منعقد کرد. کاخ سفید در همین زمان جفری جونز، سرهنگ سابق ارتش را که فرماندهی گروه عملیات روانی فورت براگ را به عهده داشت، برای همکاری در جنگ اطلاعاتی جدید خود استخدام کرد. او کمیتهای مخفی را که موجودیت آن قبلاً افشا نشده بود، هدایت میکرد. این کمیته وظایف متعددی بر عهده داشت از دیپلماسی داخلی گرفته که شامل مواردی مثل برنامههای تحصیلی، بورسیه و برنامههای تبادل تحصیلی میشد، تا عملیات روانی سری. کمیته فوق حتی سخنان رییس جمهور را نیز کنترل میکرد. به گفتة اعضای کمیته، آنها برای به انزوا کشاندن مسلمانان در سراسر جهان سعی کردند بوش را از گفتن جمله «خداوند آمریکا را حفظ کند» در سخنرانیهای خود باز دارند. این کمیته که بعدها «کمیسیون همکاری سیاستهای اطلاعاتی ضد تروریسم» نام گرفت افرادی را از وزارت امور خارجه، پنتاگون و تمام سازمانهای اطلاعاتی به استخدام خود در آورده بود. آقای رندون نیز به زیرگروه کاری ضد تبلیغات در این کمیته مشاوره میداد. گرچه فعالیت آن چند ماه بعد به دلیل اعتراضها علیه پنتاگون متوقف شد. در فوریه 2002 برخی مقامات ناشناس به روزنامه نیویورک تایمز گفتند که پنتاگون مرکز جدیدی را به نام «دفتر تاثیرگذاری استراتژیک» تاسیس کرده است که وظیفه آن ارایه اخبار و گزارش، حتی اخبار و گزارشهای جعلی به خبرگزاریهای خارجی است. هر چند این خبر تکذیب شد، اما آقای رامسفلد به سرعت دفتر را تعطیل کرد. این رویداد تلاشهای آقای جونز برای جلب افکار عمومی در جهان اسلام را با شکست مواجه ساخت. جونز که در سال جاری از شغل خود استعفا داد، گفته است که کاخ سفید پس از آن رویداد ثبات خود را از دست داد، چند سازمان اطلاعاتی از کار کناره گرفتند و اعضای کمیته با آغاز جنگ عراق پراکنده شدند و کاخ سفید نیز به درخواستها برای بررسی عملکرد کمیته توجهی نکرد. پس از جنگ افغانستان و عراق، فعالیتهایی که در جهت ارائه وجههای مثبت از آمریکا صورت میگرفت به یک جنگ سری تبلیغاتی برای مبارزه با شورشهای موجود در این دو کشور تبدیل شد. پنتاگون که هزینه و افراد لازم برای این عملیات را در اختیار داشت، رهبری جنگ تبلیغاتی را به عهده گرفت. پنتاگون همچنین با افزایش بودجه عملیات روانی، برای اولین بار شرکتهای مقاطعهکار را به کار گرفت. از میان این مقاطعهکاران میتوان به گروه رندون اشاره کرد که قراردادی چندین میلیون دلاری برای تحلیل عملیات رسانهای در بغداد با پنتاگون منعقد نمود. گروه لینکولن نیز یکی دیگر از مقاطعهکاران پنتاگون بود. چگونگی بدست آوردن قراردادهای 25 میلیون دلاری با پنتاگون از سوی گروه لینکولن معلوم نیست. طبق اسناد موجود کریستین بیلی 30 ساله و پیگ کریگ، 31 ساله قبل از تاسیس گروه لینکولن در سال 2004 مشاغل پیش پا افتادهای داشتند و هیچ سابقهای در حوزه روابط عمومی یا رسانه نداشتند. هدف اولیه این شرکت فراهم کردن مقدمات گسترش سرمایهگذاری و تجارت در عراق بود. این گروه که با نام Iraqex فعالیت خود را آغاز کرده بود، در اوایل کار خود در جهت تامین امنیت و نوسازی ساختمانهای ارتش فعالیت میکرد. Iraqex همچنین یک سری فعالیتهای کوتاه مدت اینترنتی نیز راهاندازی کرد. سپس در اوایل سال 2004 میلادی همکاری خود را با گروه رندون آغاز کرد و برای راهاندازی فعالیتهای تبلیغاتی در عراق جهت آگاهسازی مردم این کشور از اهداف ائتلاف و جلب حمایت افکار عمومی قراردادی 5 میلیون دلاری با پنتاگون منعقد کرد. پس از آن شرکت Iraqex به گروه لینکولن تغییر نام داد. چگونگی همکاری این شرکت با گروه رندون در ابهام قرار دارد، چرا که فقط چند هفته بعد از انعقاد قرارداد فوق، گروه رندون از کار کنارهگیری کرد. به گفته دو کارمند سابق گروه لینکولن، این گروه پس از چند ماه به حوزه عملیات روانی و اطلاعاتی وارد شد. آنها همچنین گفتهاند که این گروه با پنتاگون سه قرارداد چند میلیون دلاری دیگر نیز منعقد کرده است. وظیفه این شرکت مقابله با اطلاعات جعلی و نادرست مطبوعات عراق بود. رسانههای عراقی تا قبل از سقوط صدام حسین با کمک صد میلیون دلاری آمریکا، پیشرفت خوبی کرده بودند. هماکنون نزدیک 200 روزنامه و 15 الی 17 ایستگاه تلویزیونی عراقی در این کشور به فعالیت مشغول هستند. اکثر این مراکز تحت کنترل احزاب سیاسی مختلف قرار دارند که به اشاعة اخبار کمابیش جعلی و نادرست آمریکایی و یا ضدآمریکایی میپردازند. گروه لینکولن از پایگاه نظامی کمپ ویکتوری به انتشار تبلیغات و برنامه میپردازد. در واقع کارمندان این گروه در کنار سربازان مشغول به کار هستند. یکی از کارمندان سابق گروه لینکولن که به دلیل سری بودن فعالیتهای این گروه خواست نامش فاش نشود، گفته است که افسران ارتشی فعالیتهای این گروه و جزئیات مربوط به هزینه و محل چاپ مقالات را تحت کنترل دارند. وی گفته است «تقریباً هیچ یک از فعالیتهای ما بدون تصویب فرماندهی به انجام نمیرسید». کارمندان وظیفه داشتند اخباری را که سربازان نوشته بودند، دریافت کنند و آنها را پس از ترجمه به زبان عربی در اختیار روزنامهها قرار دهند. گروه لینکولن برای چاپ این مقالات آژانسهای تبلیغاتی و روزنامهنگاران عرب را اجیر کرده بود. اسنادی که از سوی یک کارمند سابق این گروه در اختیار روزنامه نیویورک تایمز قرار گرفتهاند، نشان میدهند که گروه لینکولن برای چاپ مقالات و تبلیغات خود حدود 40 الی 2000 دلار به روزنامهها رشوه میداد. طبق اسناد پنتاگون این گروه بیش از یک هزار مقاله در 12 الی 15 روزنامه عربی به چاپ رساند اما نشریات هرگز به اطلاع مخاطبان نمیرساندند که این مقالات از سوی ارتش آمریکا تهیه میشود. سربازان آمریکایی معمولاً گزارشها را از زبان عراقیها بیان میکردند. مطالبی مثل «ما عراقیها باید دولت خود را تشکیل دهیم. عراق کشور ماست» و یا «زمان آن فرا رسیده که مردم عادی عراق، من، تو، همسایه، خانواده و دوستان ما گرد هم آییم» در این گزارشها بسیار به چشم میخورد. اما به عقیده یکی از کارمندان سابق گروه لینکولن این ترفند در پنهان کردن نقش دولت آمریکا در جنگ اطلاعاتی چندان کارساز نبوده است. وی میگوید: «اکثر عراقیها میدانند که آمریکا در این کار دست دارد». طبق اسناد پنتاگون ارتش در کشورهای همسایه عراق مثل عربستان سعودی، سوریه و اردن نیز چنین فعالیتهایی داشته است. یک سخنگوی پنتاگون اعلام کرد که گروه لینکولن در این زمینه برنامههایی را طراحی کرده است. بعداً این اظهارات تکذیب شد. طبق اسناد پنتاگون و اظهارات یکی ازمقامات سابق گروه لینکولن، این گروه پیشنهاد داده است در مجلات، روزنامهها و وبسایتها مقالههایی از سوی این گروه به چاپ برسد، اما فرماندهان ارتش آمریکا از ترس اینکه دسترسی جهانی به سایتهای اینترنتی ممکن است نقضکننده قانون منع فعالیتهای تبلیغاتی پنتاگون در داخل آمریکا شود، این عملیات را متوقف کردند. فعالیتهای رسانهای پنتاگون در افغانستان بلافاصله پس از سرنگونی طالبان آغاز شد. در این کشور 350 مجله و روزنامه و 68 ایستگاه رادیویی و تلویزیونی به فعالیت مشغول هستند. اکثر این رسانهها مستقل بوده و تعداد اندکی نیز به دولت وابستهاند. آمریکا برای حمایت از رسانهها و آموزش روزنامهنگاران و سخنگوهای دولت هزینه زیادی صرف کرده است. اما خوانندگان و مخاطبان محلی از نقش دولت آمریکا در سازماندهی این رسانهها کاملاً بیخبر هستند. مقامات وزارت دفاع اعلام کردهاند که پنتاگون ایستگاه رادیویی طالبان را تصرف کرد و پس از تغییر نام دادن آن به «رادیو صلح»، برنامههایی را با لهجههای محلی تولید و پخش میکند. به گفتة سرهنگ جیمز یونتز، سخنگوی سابق ارتش آمریکا در افغانستان، برنامههای این ایستگاه شامل موسیقی، خبر و پیامهای مربوط به خدمات عمومی است. اخبار این شبکه که گاهی اوقات به «مرکز اطلاع رسانی بینالمللی» نسبت داده میشوند، در راستای اهداف دولت آمریکا بوده و وقایع را به نفع آن تفسیر میکنند. ارتش آمریکا در افغانستان روزنامهای نیز به همین نام (صلح) منتشر میکند. سازمان توسعه بینالمللی آمریکا نیز به همین ترتیب حمایت خود از ایستگاههای رادیویی افغانستان را از طریق سازمان اینترنیوز از مردم افغانستان پنهان میکند. (طبق اسناد غیرسری که بیشتر آنها در اینترنت قابل دسترسی هستند، حمایت اینترنیوز از ایستگاههای رادیویی افغانستان افشاء شده است). نمایندگی سازمان توسعه بینالمللی آمریکا در افغانستان، طی نامهای الکترونیکی که از سوی پگی ابان، سخنگوی آن نوشته شده دلیل پنهانکاری را اینگونه توضیح میدهد: «ما میخواهیم این عقیده (اگرچه نادرست) را که ایستگاههای رادیویی کاملاً مستقل هستند، همچنان معتبر بماند». جیمز کاندر، یکی از مسوولان سازمان نیز گفته است که سرّی نگهداشتن این فعالیتها در مناطق جنگی دلایل امنیتی دارد و به منظور حفظ اعتبار دولت آمریکا صورت میپذیرد. نقش آمریکا در کمک به سازمان غیرانتفاعی voice for humanity نیز انکار شده است. این سازمان در عراق و افغانستان دهها هزار دستگاه صوتی توزیع کرده بود که در راستای تشویق مردم برای شرکت در انتخابات تبلیغ میکردند. ریک ایفلند، رییس این سازمان گفته است پیامهای فوق مطابق با اصول فرهنگی مردم این کشورها بوده و امکان توسعه دموکراسی، آزادی و حقوق بشر در خاورمیانه را فراهم میکنند.
مقاله
نام منبع: نیویورک تایمز
شماره مطلب: 1252
دفعات دیده شده: ۲۴۸۴ | آخرین مشاهده: ۴ روز پیش