Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • نامه‌ای به جورج بوش: عراقی‌ها و اشغال
    شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۳ ساعت ۱۲:۳۵

    بغداد – عراق آقای بوش عزیز، تأسف‌آور بود که شما در طول ملاقات پنهانی خود از بغداد در روز شکرگذاری در سال 2003، اجازه نداشتید که با شهروندان عادی عراق ملاقات و صحبت کنید. آن عراقی‌هایی که شما با آنها ملاقات کردید، بخشی از دولت دست نشاندة ایالات متحده بودند که پشت سر تانکهای آمریکایی حرکت می‌کردند. طبیعتاً آنها چیزهایی را که فکر می‌کردند شما مایل به شنیدنشان هستید عنوان کردند. به علاوه، آنها مانند سایر مشاوران شما در عراق، در حبابهایی مجزا و در "من

    بغداد – عراق آقای بوش عزیز، تأسف‌آور بود که شما در طول ملاقات پنهانی خود از بغداد در روز شکرگذاری در سال 2003، اجازه نداشتید که با شهروندان عادی عراق ملاقات و صحبت کنید. آن عراقی‌هایی که شما با آنها ملاقات کردید، بخشی از دولت دست نشاندة ایالات متحده بودند که پشت سر تانکهای آمریکایی حرکت می‌کردند. طبیعتاً آنها چیزهایی را که فکر می‌کردند شما مایل به شنیدنشان هستید عنوان کردند. به علاوه، آنها مانند سایر مشاوران شما در عراق، در حبابهایی مجزا و در "منطقه سبز" حفاظت شده به سر می‌برند و با مردم عادی عراق کوچکترین تماسی ندارند. من مطمئنم که اگرشما با مردم عادی عراق صحبت کرده بودید، دیدگاه متفاوتی نسبت به آنچه که مشاورین آمریکایی یا عراقی شما ارایه دادند، به دست می‌آوردید. من به عنوان یک شهروند عادی عراق، می‌خواهم دربارة سیاست دوگانه‌ ای که آمریکا در مورد عراق بکار بسته ، افکار خود را بیان کنم. بیش از یک سال پیش، شما به مردم عراق گفتید که « اتاقهای شکنجه و پلیس مخفی برای همیشه از میان رفته‌اند.» من آن موقع می‌خواستم به شما اعتماد کنم، ولی بعدها فهمیدم که سربازان آمریکایی شما از ماه مه 2003 مردم عراق را شکنجه می‌دادند و نیز فهمیدم که ژنرالهای نظامی شما آن را می‌دانسته وبه مقامات بالاتر خود گزارشاتی دربارة نقض حقوق بشر می‌نوشتند. آقای رئیس جمهور، من به شما این امکان را می‌دهم که تصور کنید مشاورین شما حقایق را به شما نگفته‌اند. با آنکه شما حقایق را می‌دانستید، از قربانیان شکنجة آمریکاییها معذرت خواهی نکرده و همچنان این کار را ادامه داده و تنها گناه را به کردن "هفت سیب گندیده" انداختید، ولی این کارشکنجه و یا نقض حقوق بشر را که سربازان شما در عراق انجام می‌دادند، متوقف نکرد. گزارشاتی که به دست می‌آید، تأکید می‌کند که هنوز شکنجة عراقیها در بازداشتگاههای آمریکایی انجام می‌شود. من اطمینان دارم که مشاورین شما، به شما خواهند گفت که این کار برای حفظ امنیت آمریکا ضروری است، درحالی که این کشور هزاران مایل از عراق فاصله دارد. پدران شما نیز در "ائتلاف اراده" کار بهتری انجام ندادند. ارتش بریتانیا زندانیان عراقی را شکنجه می‌کند. اکنون از طریق گزارشات حقوق بشر درمی‌یابیم که "ارتش جدید عراق" که دولت شما آن را به وجود آورده و آموزش داده است نیز عراقی‌ها را شکنجه می‌کند. برای من روشن است، در حالی‌که پیش از "آزادی" یک نیروی شیطانی ما را عذاب می‌داد، حالا دست کم سه نیروی شیطانی ما را آزار و اذیت می‌کند. به نظر من برخلاف اعلام شما، "اتاق‌های شکنجه" حقیقتاً برای همیشه در این‌جا خواهد بود. آقای رییس جمهور، اجازه دهید به شما بگویم که مقصد شناختن هفت "سیب" برای هر دیکتاتوری در جهان که می‌خواهد از زیر مسؤولیت شکنجه و نقض حقوق بشر فرار کند، تنها روالی قانونی ایجاد می‌کند. هر دیکتاتوری مانند شما، این مسؤولیت را به گردن هفت، ده یا بیست سیب گندیده در نیروهای خود می‌اندازد. من مطمئن هستم که قانون‌شناسان امریکایی نازنین شما خواهند گفت که این عذرخواهی بسیار خطرناک بوده و در یک دادگاه واقعی و منصف جایگاهی نخواهد داشت. اعمال یا پیامدهایشان مورد قضاوت قرار می‌گیرند، نه با لفاظی. مردم عادی عراق مانند سربازان آمریکایی شما، با تهدید جان خود مواجه هستند. بی قانونی عمومی که هنوز در نتیجه‌ی اشغال شما در عراق وجود دارد، زندگی مردم عادی را سخت کرده است. ما عراقی ها از بیم ربوده‌شدن توسط باندهای تبهکاری که در کشور پرسه می‌زنند، از خانه خارج نمی‌شویم و نیز می‌ترسیم که سربازان عصبی شما که فوراً دست به اسلحه می‌برند ما را با تیر و یا با بمب‌هایی که آنها می‌اندازند کشته شویم. مردم بی‌گناه عراق از اسلحه‌ی کمری شخصی و یا خودروهای زرهی برای حفظ جان خود استفاده نمی‌کنند. بیشتر، غیرنظامیان بی گناه عراقی توسط نیروهای شما کشته می‌شوند تا باندهای تبهکاری، آقای رییس جمهوری من شاهد بوده‌ام ، این قاتلین حتی به خاطر اعمالشان اظهار تأسف هم نمی‌کنند. اجازه دهید به شما یادآوری کنم که اکنون، در عراق "آزاد شده ی" شما، بیش از 60 درصد از نیروی کار در عراق بی‌کار هستند، که با 30 درصد بی‌کاری پیش از آزادسازی شما قابل مقایسه است. به نظر می‌رسد که این عمل شما تعداد عراقی‌های "آزاد" از مشاغلشان را دو برابر کرده است. کنگره‌ی ایالات متحده در پایان ژانویه‌ی 2004، گزارشی درباره‌ی عراق صادر کرد. این گزارش اظهار می‌دارد که در ماه مه 2003 (درست پس از تهاجم) از 18 استان عراق، هفت استان بیش از 16 ساعت در روز برق داشته‌اند. این گزارش هم چنین می‌گوید که یک سال پس از تهاجم، این تعداد به یک استان کاهش یافت. اکنون ما اگر در شهر پنج میلیون نفری بغداد، شش ساعت در روز برق داشته باشیم، خود را بسیار خوش شانس احساس می‌کنیم. خدمات بهداشتی با گذشت 22 ماه از اشغال، دائماً بدتر می‌شود. بیمارستان‌ها هنوز حتا فاقد ساده‌ترین چیزها هستند. دارو موجود نیست. به دلیل وضعیت امنیتی و بستن خیابان‌ها، بیماران کمی درصد درمان یا آزمایشات پزشکی برمی‌آیند. دکترها در بیمارستان امنیت ندارند، زیرا بستگان بیماران که سرخوردگی خو درا به دکترهای بیچاره و درمانده نشان می‌دهند به آنها حمله می‌کنند. به دلیل فقدان امنیت و ناکافی بودن نیروی پلیس، باندهای تبهکار چند صد پزشک را برای گرفتن پول می‌ربودند. در نتیجه، صدها پزشک مجرب از کشور گریخته‌اند که این امر منجر به وخیم‌تر شدن خدمات بهداشتی شده است. آقای رییس جمهور، آن پزشکان مجربی که از این کشور استبدادی فرار نکرده بودند، از بی‌نظمی و بی‌قانونی "عراق آزاد" شما فرار کردند. گزارشات نشان می‌دهند که این دولت عراقی تا بکصد هزار بشکه نفت تصفیه شده در روز با اطلاع دولت شما، به ترکیه قاچاق کرده است، این ارقام نشان دهنده‌ی آن است که پالایشگاه‌های عراق تواتایی تصفیه‌ی نفت مازاد را دارند که به آنها اجازه می‌دهد محصولات نفتی تصفیه شده را صادر کنند. مانند سال 1991، در طول "آزادسازی" عراق، پالایشگاه ها مورد هدف قرار نگرفتند؛ به طوری که هر کسی تصور می‌کند که حداقل خرابی‌ها به بار آمده است. من تعجب می‌کنم که چرا پالایشگاه ها هنوز پس از گذشت 22 ماه از زمان "آزادسازی" تعمید نشده‌اند و هنوز نمی‌توانم درک کنم که چرا عراق به وارد کردن 3 محصولات نفی تصفیه شده از ترکیه، کویت و عربستان صعودی و در نهایت شگفتی از اسراییل ادامه می‌دهد. ما مردم عراق باید بدانیم که چرا پول ما با بی‌عقلی صرف واردات سوخت می‌شود، در حالی که در گذشته ما یک کشور صادر کننده بودیم. ممکن است لزوم واردات نفت هالیبارتون و KBR را برای چند ماه درک کنم، ولی نه پس از 22 ماه از زمان "آزادسازی". در سال 1991، پالایشگاه‌های ما مورد حملات هوایی وحشیانه قرار گرفتند. ما مردم عراق، علیرغم تحریم‌ها و بدون هیچ کمکی از سوی هالیبارتون، توانستیم تنها در عرض چند ماه پالایشگاه‌ها را تعمیر کنیم. ما آنها را به مدت 13 سال فعال نگه داشته و محصولات آن را صادر کردیم و نیز مردم عراق توانستند در عرض چند ماه برق را دوباره به راه اندازند. مردم عراق در کمتر از یک سال، تمام ساختمان‌های ویران شده در جنگ سال 1991 را بازسازی کردند. دیدن کم بودن تلاش‌های بازسازی پس از گذشت 22 ماه از "آزادسازی" مرا آزرده خاطر می‌کند. آقای رییس جمهور، در سال 1991 آمریکا قول داد که عراق به دوران "صنعتی پیشین" بازخواهد گشت و آنها با بمباران و ویران کردن همه چیز، تقریباً این کار را انجام دادند. مردم عراق با بازسازی آن چه که بمباران شده بود، دنیا را شگفت‌زده کردند. بالاتر ازاین، علیرغم تحریم‌ها، پروژه های جدیدی اجرا شدند. دستیابی به این امر در سال 1991، مرا به عنوان یک عراقی بسیار مغرور ساخت. ما مردم عراق استانداردهای بازسازی را اعمال می‌کنیم. پس از گذشت 22 ماه از "آزادسازی" و فقدان عمل بازسازی صادقانه و قابل مشاهده، من احساس می‌کنم که آمریکا عمداً این استانداردها را رعایت نمی‌کند. برای 13 سال، مردم عراق با جیره‌ی غذایی که دولت به آنها می‌داد، زندگی کردند. به ما گفته می‌شد که دولت ما، از ما دزدی کرده و تنها 2200 کیلو کالری غذا در روز برای ما فراهم می‌کرده. دولت "آزادی‌بخش" عراق، پس از آزادی، هنوز برای ما در حدود همان 2200 کیلو کالری در روز را تهیه می‌کند. دولت عراق 150 میلیون دلار در ماه را صرف واردات و توزیع جیره‌ی غذایی می‌کرد. برطبق اظهارات دبیرکل CPA شما، 8/8 میلیارد دلار در طول یکسال بدون توجیه هزینه شده است. این 8/8 میلیارد دلار برای تغذیه‌ی تمام مردم عراق برای مدت نزدیک به 60 ماه کافی است. این عدم مسؤولیت شناسی مالی و عدم وجود صراحت در خرج کردن پول ما، مرا درباره ی هدف "آزادسازی" عراق متعجب می‌سازد. من متأسفم که بگویم از مردم عراق بی‌حساب دزدی می‌شود. ما از ثروت خود نیز "آزاد" شده‌ایم. آقای رییس جمهور، من مطمئن هستم که کودکان آسیب دیده‌ی ما هرگز آن‌چه را که "آزادی" شما با آینده‌ی آنها کرده است، فراموش نخواهند کرد. من مطمئن هستم که در آینده، کودکان شما باید با کودکان ما سروکار داشته باشند و نیز مطمئنم که کودکان شما باید پاسخ گوی همه‌ی خرابی‌ها و پول های دزدیده شده‌ی ما باشند. من می‌دانم که بهای سنگینی خواهند پرداخت. من نمی‌خواهم مانند سایه مشاورین شما که تصویری خوش‌بینانه به شما ارایه می‌‌دهند، باشم. آنها درباره‌ی WMD، شبکه‌ی القاعده و شبکه‌ی 11/9 به شما گفته‌اند که مردم عراق از نیروهای شما به عنوان "ارتش آزادی‌بخش" استقبال خواهند کرد و این ثابت کرده است که آنها حقیقت را به شما نمی‌گفتند و در حالی که شما مدعی هستید به سخنان مردم گوش می‌دهید. ما از آمریکا به دلیل "آزادی" یا "دموکراسی" آن کشور انزجار نداریم. ما از آمریکا متنفر نیستیم. ما از تبهکاری، ویرانی و خرابی‌هایی که آمریکا به مردم بی‌گناه کشور ما تحمیل کرده‌است ، تنفر داریم. با تقدیم احترام غزوان المختار بغداد، عراق اشغالی غزوان المختار یک مهندس عراقی بازنشسته ساکن بغداد است. وی یک متفکر مستقل می‌باشد که به هیچ جناح سیاسی تعلق ندارد و در گذشته نیز وابسته نبوده است.



    گزارش
    نام منبع: سایت اینترنتی Islamonline
    شماره مطلب: 118
    دفعات دیده شده: ۱۶۸۲ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش