-
عملیات روانی علیه ایران در عراق/رضا نیکمنش
شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۷ ساعت ۷:۴۴
عملیات روانی علیه ایران در عراق چکیده ملتهای ایران و عراق از روابط اجتماعی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی، و اشتراکات دیرینة تاریخی، دینی، مذهبی، و فرهنگی برخوردارند، اما برخی بدخواهان که افکار کوتهبین آنان در ایدئولوژی قومیتپرستی و ضد ایرانی حزب بعث و رژیم صدام ریشه دارد، این روابط حسنه را نفوذ، دخالت و حتی اشغالگری ایران در عراق میخوانند و تلاش میکنند به هر قیمت و وسیلهای از گسترش دوستی و همکاری و همگرایی ایران و عراق جلوگیری کنند. این مق
عملیات روانی علیه ایران در عراق چکیده ملتهای ایران و عراق از روابط اجتماعی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی، و اشتراکات دیرینة تاریخی، دینی، مذهبی، و فرهنگی برخوردارند، اما برخی بدخواهان که افکار کوتهبین آنان در ایدئولوژی قومیتپرستی و ضد ایرانی حزب بعث و رژیم صدام ریشه دارد، این روابط حسنه را نفوذ، دخالت و حتی اشغالگری ایران در عراق میخوانند و تلاش میکنند به هر قیمت و وسیلهای از گسترش دوستی و همکاری و همگرایی ایران و عراق جلوگیری کنند. این مقاله به معرفی پیشینه، ماهیت و اهداف سیاسی جریانهای یاد شده میپردازد و شیوههای عملیات روانی آنها علیه ایران و دوستان ایران را در عراق بررسی میکند، با این هدف که نقش مخرب آنان در عرصه ساخت عراق جدید پس از دوران حاکمیت صدام، آشکارتر شود و دوستداران برادری و همگامی دو کشور عزم و اراده خود را در جهت تحقق هر چه بیشتر این هدف انسانی و اسلامی تقویت کنند. واژگان کلیدی: ایران، عراق، اعراب ناسیونالیست، مخالفان ایران، عملیات روانی. مقدمه اعراب، بزرگترین قوم در خاورمیانه و همسایگان غربی و جنوبی ایران هستند. روابط ایران با اعراب ریشه در تاریخ کهن منطقه داشته و موضوعی است که در قرون و هزارههای آینده ادامه خواهد داشت. عراق با حدود 1400 کیلومتر مرز مشترک با ایران یکی از کشورهای مهم عربی است. از حدود پنجاه سال پیش، عراق یکی از محورهای اساسی سیاست خارجی ایران بوده است. از سال 2003 با حمله امریکا به عراق، این کشور مهمترین کانون بحران در روابط بینالملل بوده است. بحران جهانی ژئوپلیتیک عراق بسیار پیچیده و سیال است و سطوح مداخله منطقهای، فرامنطقهای و جهانی در آن شکل گرفته است. این بحران مزمن تا چند سال آینده نیز به ثبات نخواهد رسید. موضوع اصلی سیاست خارجی امریکا و کشورهای منطقه در چند سال اخیر عراق بوده است. امریکا عراق را صحنه اصلی رویارویی خود با دو تهدید اصلی یعنی ایران و القاعده میداند. کشورهای عربی و حتی ترکیه نسبت به سرنوشت عراق، به ویژه نقش ایران در این کشور، بسیار حساس بوده و تلاش زیادی برای تأثیرگذاری در آن دارند. بدین ترتیب اهمیت موضوع برای ایران آشکار میشود. تحولات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی عراق و روابط آن با امریکا و کشورهای همسایه، تأثیری مستقیم بر منافع و اهداف ملی ایران دارد. از اینرو درک و شناخت عمیق این تحولات و ویژگیهای آن، ضرورتی حیاتی و استراتژیک برای ایران به شمار میآید. یکی از نیروهای سیاسی ـ اجتماعی و بازیگران مؤثر در عراق که نگرشهای ضدایرانی آنان بارز و چشمگیر است ناسیونالیستهای عربیاند این جریان که گروههایی مانند القاعده تلاش کردهاند آن را در چارچوب مذهبی اهل سنت هدایت کنند، تنها به سنیها محدود نیست و بخشهایی از جامعه شیعه عراق را هم دربر میگیرد. این مجموعه نقش مکمل ژئوپلیتیک کشورهای عربی را ایفا کرده و با اشتراک مساعی داخلی و منطقهای، توانایی تأثیرگذاری بیشتری پیدا میکند. آنها میکوشند با اقدامات نظامی، سیاسی، تبلیغاتی و روانی بر ایران، امریکا و بازیگران داخلی عراق فشار آوردند و اهداف خود را محقق سازند. مقاله حاضر اقدامات عملیات روانی جریان یاد شده علیه ایران را موضوع بررسی قرار داده است و سعی دارد پیشینه، ماهیت، ساختار، اهداف سیاسی، ابزارها و روشهای عملیات روانی آنان تبیین شود. همچنین تحلیل و برآورد نتایج این اقدامات و میزان دستیابی به اهداف صورت خواهد گرفت و در نهایت راهکارهای مناسب برای مقابله، عرضه میشود. شایان ذکر است که در ایران، چه در رسانهها و چه در مراکز مطالعاتی، این موضوع انعکاس چندانی نداشته و درک کامل و روشنی از ابعاد وجود و کارکرد جریان عربی ضدایرانی ـ به ویژه در عراق ـ مشاهده نمیشود. از اینرو منابع فارسی برای تحقیق کافی نبوده و بخش عمده جستوجوها در منابع اصلی به زبان عربی ـ انجام شده است. ماهیت این تحقیق تاریخی و توصیفی است و در آن از روششناسی اسنادی و نقلی برای یافتن حقایق و واقعیتها از راه مطالعه اسناد، مدارک، مآخذ و متون مانند بیانیههای احزاب، مصاحبهها و مقالات سران گروهها و جمعیتها، گزارشها و تحلیلهای سایتهای اینترنتی و رسانههای جمعی عراقی و عربی استفاده شده است. بازیگران سیاسی حزب بعث این حزب در القای نگرش ضدایرانی در عراق و دیگر کشورهای عربی نقشی عمده داشته است. بنیانگذاران اصلی حزب، میشل عفلق (مسیحی) و صلاحالدین بیطار (سنی) هر دو اهل سوریه بودند و نخستین کنگره حزب را در 6 آوریل 1947 با شرکت 200 نفر از سوریه، اردن، لبنان و عراق برگزار کردند. در سال 1954 نخستین کنگره حزب بعث عراق تشکیل شد. در سال 1968 این حزب از طریق کودتا در عراق به قدرت رسید و طی 35 سال تا سال 2003 که با حمله نظامی امریکا، حاکمیت را از دست داد، بر سر قدرت بود و در این مدت از راههای متعدد سعی کرد تا احساس دشمنی با ایران را در میان مردم عراق درونی سازد. جوهرة اعتقادات حزب بعث قومگرایی افراطی عربی است. نگاهی به مرامنامة حزب نشان میدهد که این تفکر محور اساسی همه سیاستهای داخلی، خارجی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن است. اصولی مانند «وحدت امت عربی» ، «شخصیت امت عربی» و «پیام امت عربی» از مبانی اعتقادی حزب هستند. در مرامنامه و حتی سوگندنامه اعضای حزب، نامی از خدا، دین و اسلام برده نشده و از نگاه آن، اسلام جنبشی عربی، پدیده تمدنی عرب، بخشی از تاریخ عرب و جنبهای از ملیت عربی است که هدف آن تجدید حیات و تکامل عربیسم بوده است. حزب بعث و حکومت صدام حسین برای معرفی ایرانیان و فارسها به مثابة دشمنان دیرین و تاریخی اعراب از همه شیوههای تبلیغاتی استفاده کردند، تا با جدایی انداختن میان مردم دو کشور، پایههای حکومت خود را تقویت کنند. تاریخ تحریف شدهای از دشمنیهای فارسها و عربها به نگارش درآمد و این دشمنی وارد کتابهای درسی کودکان و دانشجویان دانشگاههای نظامی و غیرنظامی شد. برای نمونه، در کتاب ریاضی دبستان این مسئله درج شد که اگر یک سرباز عراقی از هشت سرباز ایرانی، 5 تا را بکشد، چند سرباز باقی میمانند. اکنون پس از 5 سال از سرنگونی حکومت صدام، دولت جدید عراق در صدد اصلاح کتب درسی و رفع اشکالات آن برآمده است. گر چه پس از سقوط بغداد به دست امریکاییها، حزب بعث نیز همچون ارتش صدام منحل شد، اما برخی از سران حزب توانستند بگریزند و در صدد سازماندهی مجدد آن برآیند. از جمله عزت ابراهیم، نفر دوم رژیم صدام و فرد دیگری به نام یونس احمد که هر دو مدعی رهبری حزب پس از اعدام صدام هستند و ادعای رهبری مقاومت در عراق را هم میکنند. در دوره 5 ساله پس از سرنگونی صدام، احزاب، گروهها و سازمانهای تازهای در عراق پا به عرصه سیاست نهادند که بخشی از آنها دارای مواضع مشابه با حزب بعث و تکرارکننده القاب، عناوین و اتهامات ضد ایرانی آن هستند و در واقع همان اعضای حزب بعث و نهادهای مختلف رژیم صدام، در این سازمانها فعالیت میکنند. جبههها و جمعیتهای سیاسی جدید 1ـ گروههای خارج از روند سیاسی. «هیئت علمای مسلمین» از جملة این گروههاست که مخالف شرکت در انتخابات است و از مشارکت در حکومت امتناع میورزد. این گروه تلاش میکند که رهبری فکری و مرجعیت سیاسی - مذهبی گروههای مسلح تروریستی را به دست آورد. سران و اعضای این گروه با سخنرانی، مصاحبه و نگارش مقالات در ترویج افکار ضد ایرانی نقشی عمده ایفا میکنند. هم اکنون حارث الضاری، رئیس این گروه در اردن به سر میبرد که به علت تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی دولت عراق، نمیتواند به این کشور بازگردد، اما دیگر اعضاء همچنان در عراق به فعالیت خود ادامه میدهند. 2ـ گروههایی که در روند سیاسی مشارکت دارند. این گروهها در انتخابات شرکت میکنند و در مجلس و دولت عراق حضور دارند. این گروهها عبارتند از: 1/2) جبهه توافق وطنی این جبهه 44 نماینده در مجلس دارد و از سه گروه تشکیل شده است: الف) حزب اسلامی عراق به ریاست طارق هاشمی؛ ب) کنگره اهل عراق به ریاست عدنان دلیمی؛ ج) مجلس گفتوگوی ملی (حوار وطنی) به ریاست خلف علیان، حزبی اسلامی که شاخه عراق اخوان المسلمین است و به پیروی از خطمشی عمومی اخوان المسلمین، از مواضع معتدلتر نسبت به دیگر گروههای عضو جبهه برخوردار است. برخی از مسئولین بر خلاف دیگران، دیدگاه بهتری نسبت به ایران دارند، اما در مجموع با مواضع ضد ایرانی جبهه توافق وطنی همراهی میکنند. عدنان دلیمی و خلف علیان از افراد فعال و موثر در تبلیغات ضد ایرانی به شمار میآیند. 2/2) جبهه حوار وطنی 11 کرسی را در مجلس عراق در اختیار دارد. رئیس این جبهه به نام صالح مطلک، سردمدار مخالفت و ضدیت با ایران است. 3/2) جبهه العراقیه ریاست این جبهه بر عهده ایادعلاوی (شیعه مذهب) است و در مجلس دارای 25 کرسی است. سازمانهای مسلح و تروریستی 1ـ القاعده و گروههای همپیمان این مجموعه در مجلس شورای مجاهدین گرد هم آمدند و سپس «امارات اسلامی عراق» را با محوریت القاعده ایجاد کردند دشمنی با ایران و هر گونه ارتباط میان ایران و عراق از شاخصهای اصلی مواضع و عملکرد آن است. رهبران اصلی القاعده (بن لادن و ایمن الظواهری) نیز در ماههای اخیر در پیامهای صوتی و تصویری خود، علیه ایران مطالبی بیان کردهاند. القاعده، تلاش جدی و پیوستهای را برای تبدیل اختلالات سیاسی در عراق به جنگ شیعه و سنی در پیش گرفته است، زیرا جنگ مذهبی (طائفی) در عراق را یگانه راه تداوم حضور و حیات خود در این کشور میداند. بدین منظور به اقداماتی تحریککننده مانند انفجار و تخریب در حرمین سامرا و در کربلا و نجف، دست میزند تا شیعیان را علیه اهل سنت وارد جنگ کند. 2ـ گروههای تروریستی عراقی گروههایی مانند جیش اسلامی و جیش مجاهدین، ثورهالعشرین و... بر خلاف القاعده داعیه جهانی ندارند و اهداف سیاسی خود را به کشور عراق محدود کردهاند. گردانندگان این گروهها عناصر رژیم صدام و متأثر از افکار حزب بعث هستند. ویژگی برجسته همة این گروهها ضدیت با ایران است. آنها که علیرغم میل خود در زمان جنگ 2003 که بر حسب شرایط زمان در برابر امریکاییها قرار گرفتند، راهی جز ادعای مقاومت نداشتند، اما از آنجا که، دشمن اصلی خود را ایران میدانند، در پی فرصتی بودند تا مانند گذشتهها دوباره در جناح دوست امریکا، علیه ایران وارد عمل شوند. با شروع به کار خلیلزاد در سِمت سفیر امریکا در عراق، به دلیل آشنایی وی نسبت به مسائل منطقه، زمینه برای باز شدن باب مذاکرات میان امریکاییها و آنها فراهم شد. به تدریج این گروهها به ویژه جیش اسلامی که گروه اصلی این مجموعه است به همراه برخی عشایر عرب به امریکا نزدیک و در قالب گروههای شبهنظامی جدیدی به نام مجالس صحوه (شوراهای بیداری) تحت نظر و فرمان امریکاییها سازماندهی شدند و به همکاری با آنها در زمینههای نظامی و امنیتی پرداختند. آنان شرط اصلی همکاری با امریکا را، ممانعت از نفوذ ایران در عراق اعلام کردند. نهادهای حکومتی عراق با آنکه دولت و مجلس عراق با رأی مردم عراق انتخاب شدهاند و به طور عمده خواستار دوستی و گسترش روابط با ایران هستند. با وجود این، هنوز امریکاییها بعضی از نهادها را اداره میکنند و دولت عراق بر آنها نظارت ندارد. سازمان اطلاعات عراق (مخابرات) به ریاست عبداله شهوانی از جملة این نهادهاست که با هدایت امریکا، با عرضة اطلاعاتی خاص تلاش دارد تا ذهن مسئولان عراقی را نسبت به ایران منحرف کند این سازمان با فعالیت در عرصههای رسانهای و سایتهای اینترنتی تبلیغات ضدایرانی را هدایت میکند. بازیگران یاد شده ارتباط فعال و همکاری نزدیکی با منافقین دارند و با حمایت از این سازمان تروریستی خواهان ادامه حضور و عدم اخراج آنها از عراق هستند. گروهها و سازمانهای یاد شده ارتباطی گسترده با کشورهای عربی همچون اردن، مصر، عربستان و امارات دارند و به دلیل اشتراک و همجهتی در مخالفت با نفوذ ایران در عراق، از حمایتهای همه جانبه این کشورها برخوردار میشوند. یکی از این عرصهها، حضور فعال رسانههای عربی به ویژه الجزیره و العربیه در میدان نبرد تبلیغاتی و روانی است. مخاطبان مخاطبان اقدامات روانی بازیگران یاد شده را میتوان به ترتیب زیر برشمرد: 1) بخشهای مختلف مردم عراق و حکومت آن، 2) امریکاییها، 3) ایران، و 4) کشورهای عرب. اهداف اهداف کلی سیاسی آنان، برهم زدن روند دمکراتیک و بیاثر ساختن آرای مردم عراق است، زیرا اکثر مردم این کشور بر اثر تجربههای تلخی که از دوران حکومت صدام دارند، از آنها رویگردانند. آنها میدانند به خواستههای فراقانونی و زیادهخواهیهایشان، از راههای رسمی و قانونی و کسب همراهی مردم، دست نخواهند یافت، بنابراین به اقدامات غیرقانونی و روشهای تخریبی، برای تحمیل خود به مردم متوسل میشوند. قانع بودن به سهم طبیعی و پذیرش نقش اقلیت برای آنها دشوار است و میخواهند از هر طریق ممکن سهم بسیار بیشتری از حکومت کسب کنند. اهداف خاص آنها از تأثیرگذاری بر هر یک از مخاطبان 1ـ بخشهای مختلف مردم عراق و حکومت آن ایجاد ذهنیت و نگرش منفی نسبت به ایران در مردم عراق و القای این باور که ایران کشوری متجاوز و توسعهطلب است و چشم طمع به سرزمین آنها دارد و از صحنه عراق برای تسویه حسابهای خود با امریکا بهره میبرد، بدین منظور که دوستان ایران را در عراق متهم به کارگزاری ایران نموده و پایگاه مردمی آنان را کاهش دهد. عدم تعقیب بعثیها و بازگشت آنان به حکومت. تغییر قانون اساسی و کسب سهم بیشتر از حکومت 2ـ امریکاییها: برجستهسازی و بزرگنمایی تهدید ایران، منافع و طرحهای امریکا در عراق، تغییر سیاست و استراتژی امریکا از مقابله با القاعده و دیگر گروههای تروریستی به مبارزه با نفوذ ایران در عراق و دوستان ایران تقویت و افزایش گرایش ضدایرانی در میان امریکاییها، کاهش مخالفت امریکاییها با بازماندگان رژیم سابق و فراهم کردن زمینههای همکاری آنها با هم، موافقت با ورود بعثیها به حکومت جدید، بازسازی نهادهای منحل شده رژیم سابق، و اصلاح قانون اساسی و ایجاد تغییراتی مطابق با دیدگاههای آنان. 3ـ ایران تضعیف موقعیت دوستان ایران در عراق، کاهش نفوذ سیاسی ـ مذهبی ایران در عراق، و کاهش روابط سیاسی ـ اقتصادی و فرهنگی دو کشور. 4ـ کشورهای عربی مشروعیت بخشیدن به دخالت کشورهای عربی در امور داخلی عراق از طریق دعوت به مداخله، تبلیغ دخالت و نفوذ ایران در عراق و حکومت جدید آن به مثابه تهدیدی مهم برای کشورهای عربی که پس از عراق دامنگیر آن کشورها نیز خواهد شد، تضعیف سیادت و حق حاکمیت دولت عراق و عدم شناسایی آن از سوی کشورهای عربی، معرفی خود در نقش طرف مؤثر در حل بحران و شناسایی این نقش از سوی کشورهای عربی، و دریافت کمکهای همهجانبه سیاسی ـ تبلیغاتی و مالی از کشورهای عربی. شایان ذکر است که انگیزه کشورهای عربی در عرصههای یاد شده مشابه آنان بوده و هر دو طرف نسبت به هم نقش محرک را دارند. ابزارها 1. سیاسی ـ حضور و مشارکت در روند سیاسی و اعمال فشار از جایگاه قانونی (مجلس، دولت، نهادهای مختلف)، ـ تحریم انتخابات و به موازات آن امریکایی شمردن روند سیاسی از سوی بخشی دیگر از جریان، ـ تشکیل ساختارهای غیررسمی و اجتماعی متعدد مانند جمعیتهای عشایری و...، و ـ انجام تظاهرات و راهپیماییها. 2. اقدامات تخریبی و تروریستی در این خصوص غیرانسانیترین روشها را به کار گرفتهاند، مانند: ـ انفجار در مقدسترین اماکن مذهبی، ـ انفجار در بازارها و مراکز تجمع کارگران، ـ ربودن افراد و کشتار گروهی آنان تنها به علت انتساب به مذهب یا داشتن نامی خاص، و ـ بریدن سر افراد و انتشار تصاویر آن. 3. تبلیغاتی رسانههای نوشتاری (روزنامه، مجله) داخلی و کشورهای عربی، رسانههای دیداری و شنیداری (رادیو، شبکههای محلی و ماهوارهای تلویزیونی) داخلی و کشورهای عربی، سایتهای خبری و تحلیلی اینترنتی، برگزاری همایشهای علمی و دانشگاهی در داخل و خارج عراق، انتشار مقالات، انتشار اخبار (واقعی، ساختگی، تحریف شده)، انجام مصاحبه و برگزاری میزگرد، صدور بیانیههای حزبی، و استفاده از دیگر نمادها مانند ترویج واژههای خاص، کاریکاتور. شیوهها 1. نامگذاری در این روش یک سمبل یا بار عاطفی به شخص یا کشور منتسب میشود. نامهای «صفوی» و «مجوس» همواره به ایران نسبت داده میشود. آنان تصرف عراق توسط شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی را بر خلاف حقایق تاریخی یک تجاوز و اشغالگری خارجی قلمداد کرده و نیات کنونی ایران را هم مشابه دوران صفوی دانسته، نفوذ معنوی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی ایران در عراق را اشغال عراق از سوی ایران مینامند. اصطلاحات یاد شده پیوسته در بیانیهها ومصاحبهها به کار میرود. برای نمونه به برخی از آنها اشاره میشود: "عدنان دلیمی" رهبر "جبهه توافق وطنی" در 21 مرداد 1386 در مقر گروه «کنگره اهل العراق» از گروههای عضو جبهه توافق وطنی در بغداد، در یک مصاحبه مطبوعاتی، بیانیهای را خطاب به اعراب جهان قرائت کرد که در آن آمده بود: برادران شما در معرض هجوم صفویه قرار دارند که میخواهند عراق را تحت تسلط ایران درآورند و امپراطوری فارس و مجوس را زنده کنند. جنگ از بغداد آغاز شده و متوقف نخواهد شد و به تمام سرزمینهای عربی کشیده خواهد شد. وی از همه اعراب، رؤسای جمهور و شاهان درخواست کمک کرد و مداخله در امور عراق را خواستار شد (سایت اینترنتی المختصر الاخبار ـ 21/5/1386). این بیانیه در سطحی وسیع از رسانههای عربی و غربی انتشار یافت. رئیس ارتش اسلامی (جیش اسلامی) یکی از گروههای اصلی مسلح عراقی در پیامی صوتی که در اینترنت انتشار یافت، اعلام کرد: عراق تحت اشغال دو جانبه ایران و امریکا است که بدترین آن، اشغال توسط ایرانیان صفوی است. امت اسلامی باید تضمین دهند که بغداد را همانند «قدس» و پیش از آن «اندلس» از دست نمیدهند (خبر گزاری فرانسه، 12/10/1385). 2. انتقال در این شیوه سعی میشود برای پذیرش یا طرد یک سیاست، فرد یا کشور توسط مخاطب، آن را با سیاست، فرد یا کشوری دیگر همانند کنند. در کنار هم قرار دادن نام ایران و رژیم صهیونیستی با توجه به نفرت مردم عراق از رژیم صهیونیستی، شیوهای است که از زمان رژیم صدام متداول بوده، در سالهای پس از سقوط آن نیز پیوسته از سوی مخالفان ایران، پیگیری شده است. «فاضل براک»، رئیس سازمان اطلاعات رژیم صدام (مخابرات)، در سال 1984 با انتشار کتابی به نام «مدارس یهودی و ایرانی در عراق» با دروغ، جعل و تحریف تاریخ، ایران و رژیم صهیونیستی را در کنار هم قرار داد و به زعم خود شباهتهایی (غیر واقعی) را در اهداف، نیات و رفتارهای دو حکومت شناسایی کرد. در دوران پس از سقوط رژیم صدام نیز، جریانهای ضدایرانی پیوسته از شیوه انتقال و مشابهسازی برای همسو نشان دادن ایران و رژیم صهیونیستی در عراق، بهره گرفتهاند. پس از آن، «هیئت علمای مسلمین» در 31 فوریه 2008 با انتشار مقالهای در سایت اینترنتی خود به نام «البصائر» عهد کنونی عراق را دوران اشغال ایرانی و «صهیوامریکایی» خوانده است. به دنبال اعدام صدام نیز، عزت ابراهیم معاون فراری وی با انتشار بیانیهای امریکا، انگلیس، صهیونیستها و ایران را به ترور صدام متهم کرد. 3. بزرگنمایی اغراقآمیز روابط طبیعی و نفوذ معنوی و حمایتهای انسانی ایران از مردم و دولت منتخب و قانونی عراق، از سوی مخالفان با مبالغه و بزرگنمایی «اشغال عراق» عراق خوانده میشود. آنها از اشغال دوگانه عراق از سوی امریکا و ایران سخن میگویند در حالی که این مقایسه منطقی و معقول نیست. امریکا 160 هزار نیروی نظامی، 100 هزار نیروی شرکتهای خصوصی امنیتی و هزاران کارمند غیرنظامی و دیپلمات در عراق دارد و ماهانه در حدود 12 میلیارد دلار هزینه اشغالگری خود را میپردازد. همچنین سران جریانهای مخالف ایران، با جنجالآفرینی، خطر نفوذ ایران در عراق را بسیار شدید و تهدیدی جدی برای دیگر کشورهای عربی اعلام میکنند و حتی آن را خطرناکتر از اشغالگری امریکا میدانند. در گزارشی به قلم فردی به نام «محمد ابورمان» اینگونه آورده است: فرماندهان جیش اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که اشغال صفوی ایرانی خطرناکتر از اشغال امریکایی است و جنگ با آنها بر جنگ با امریکاییها اولویت دارد و چون جنگ در دو جبهه امکانپذیر نیست، بنابراین باید با امریکاییها آتشبس برقرار و جبهه نبرد با ایران گشوده شود (روزنامه الحیات، 3/3/2008). «صالح مطلک» رئیس «جبهه حوار وطنی» که در مجلس عراق 11 نماینده دارد، در 24 اردیبهشت 1385 در مصاحبهای مطبوعاتی در اردن مدعی شد که ایران در عراق نفوذی قویتر از امریکا دارد. وی به کشورهای همسایه عراق هشدار داد که طرحهای ایران در مرزهای عراق متوقف نشده، به خارج از این مرزها کشیده خواهد شد و کشورهای عربی برای نجات خود باید به سرعت دست به کار شوند. همچنین او خواستار اعزام نیروهای حافظ صلح از کشورهای عربی و خارجی به عراق شد (سایت اینترنتی الجیران، 24/4/1385). 4. دروغگویی و ایرانهراسی روزنامه لبنانی «عرب آنلاین» در گزارشی موهوم از مذاکرات پنهانی مقامات ایرانی و امریکایی در سفر رئیس جمهوری ایران به عراق خبر داده، به تفصیل توافقات و تعهدات دو طرف نسبت به هم را تشریح کرده است. این روزنامه بدون ذکر منبع و چگونگی دسترسی به اطلاعاتی که به گفته خود روزنامه پنهانی است، سعی نموده تا همدستی ایران و امریکا را در امور عراق به خوانندگان القا کند. با وجود این، سایت ایرانی «انتخاب» نیز بدون توجه به قصد روزنامه لبنانی و بدون توضیح، متن اخبار کذب یاد شده را منتشر ساخته است (سایت خبری انتخاب 9/1/1387). در گزارشی دیگر، روزنامه سعودی الوطن به دروغ مدعی شد که ایران در عراق چند تیپ نظامی شامل 10 هزار نفر از جمله تیپ مکه ـ را در منطقه «السماوه» و «النخیب» نزدیک به مرزهای عراق و عربستان مستقر کرده است تا در کشور پادشاهی سعودی اغتشاشاتی برپا کند. این روزنامه خبر یاد شده را به نقل از یک نماینده مجلس عراق به نام «محمد داینی» نوشته است (سایت خبری بازتاب، 19/10/1385). شایان ذکر است که محمد داینی از طرفداران منافقین در عراق است. دربارة حضور و فعالیت ایران در عراق اخبار ساختگی فراوانی در رسانههای مختلف عراقی و عربی انتشار مییابد که شامل حضور واحدهای نظامی ایران در عراق، مهاجرت یک میلیون نفر ایرانی به عراق و گرفتن مدارک شناسایی عراقی توسط آنان و اخبار مشابه میشود. 5. تحلیل و تفسیر غلط در مواردی متعدد سعی میشود که با زیادهگویی و به ظاهر با ذکر قرائن و شواهد و آوردن استدلال، حقایق وارونه جلوه داده شود، در حالی که مخاطب با اندکی دقت متوجه سفسطهبازی و مغالطهگری نویسنده و گویندة تحلیل میشود. «محمد عیاش الکبیسی» مسئول روابط خارجی «هیئت علمای مسلمین» در تحلیلی با عنوان «حقیقت نقش ایران در عراق پس از اشغال» سیاستهای ایران در عراق را هماهنگ با امریکا دانسته، ادعا میکند اگر نقش همپیمانی ایران با امریکا نبود، اکنون امریکا شکست خود را در عراق اعلام کرده بود (سایت اسلام الیوم، 3/4/2006). وی حقایق آشکار تقابل منافع ایران و امریکا در عراق را نادیده گرفته، و از استراتژی امریکا که محور اساسی آن مقابله با نفوذ ایران در عراق است، یادی نمیکند. «حارث الضاری» دبیر کل «هیئت علمای مسلمین» نیز در ارتباط با سفر رئیس جمهور ایران به عراق، این سفر را ناموفق دانسته، آن را برای عراق، همه اعراب و مسلمانان تحریکآمیز توصیف کرد (خبرگزاری یقین، 21/12/86). 6. تحریف تاریخ و جعل هویت تاریخ هر ملت یکی از ابعاد مهم هویت آن ملت است و تحریف واقعیات تاریخی موجب تغییر هویت میشود. مخالفان ارتباط و دوستی مردم ایران و عراق در پی آن بودهاند که گذشته این دو کشور را سراسر آکنده از دشمنی، و جنگ و منازعه دو طرف جلوه دهند تا مردم عراق، دشمن درجه یک خود را ایران تلقی کنند. فاضل براک در کتاب «مدارس یهودی و ایرانی در عراق» سابقه درگیری را از سال 539 قبل از میلاد یعنی زمان حمله کوروش هخامنشی به بابل ذکر میکند (فاضل براک، 1984). دیگران نیز از اشغالگریهای ایران در مقاطع مختلف تاریخی یاد میکنند، از جمله احمد ابو مطر میگوید: روابط ایران و اعراب در هیچ یک از مراحل تاریخ خوب نبوده است، ایران در سال 1925 «احواز (!) را اشغال کرد و در سال 1971 جزایر سهگانه را ... (سایت الجیران، 10/1/2008). 7. وارد ساختن اتهام شبکه الجزیره در ایام نوروز 1387 در سایت اینترنتی خود گزارشی دربارة اوضاع تهران در تعطیلات نوروزی منتشر ساخت و سپس تحت عنوان تعلیقات خوانندگان، اتهاماتی به شرح زیر به ایرانیان وارد کرد. عید نوروز، عید ولادت آتش مقدس نزد مجوس است. نوروز به معنای توبه است و در این روز انسان نماز میگذارد و از اهورامزدا طلب آمرزش میکند تا گناهان وی در یکسال گذشته آمرزیده شود. آتش قبله ایرانیان است، همچنان که کعبه قبله مسلمانان است. عجیب است که ایران ادعا میکند کشوری اسلامی است و شریعت اسلامی را اجرا میکند، با وجود این این عید را بیش از عیدین (قربان و فطر) جشن میگیرد (الجزیره نت، 27/3/2008). همکاری و همدستی ایران و امریکا، اتهامی است که همواره تکرار میشود در جای دیگری عبدالسلام کبیسی در مصاحبه با روزنامه الحیات میگوید: مذاکرات ایران و امریکا در عراق، علیه مقاومت است (سایت صوت العراق، 11/4/2006ـ22/1/85). در این خصوص، ایمن الظواهری نیز در پیامی ویدیویی گفت: ایران و امریکا توطئهای علیه عراق بهراه انداختهاند (آسوشیتدپرس، 30/1/87). شیخ صلاح عبیدی روحانی شیعه و سخنگوی جریان صدر در نجف نیز گفت: تهران و واشنگتن در پشت پرده درباره تقسیم نفوذ در عراق و استفاده از منابع اقتصادی آن با یکدیگر توافق کردهاند (شبکه تلویزیونی و سایت اینترنتی سومریه 12/2/87). وی اعتراض نکردن ایران به توافقنامه طولانی مدت میان بغداد و واشنگتن را دلیل ادعای خود عنوان کرده است. 8. تهدید صادرات کالاهای ایرانی به عراق، موضوعی است که ناراحتی دشمنان ایران را برانگیخته است آنان برای ایجاد اختلال در این روند، تهدید بازرگانان و بازاریان شهرهای مختلف عراق را چارة کار اندیشیدهاند. تهدید به تخریب و آتش زدن فروشگاههای شهروندان عراقی، در صورت وجود کالاهای ایرانی، شیوهای است که در دو سال اخیر در استانهای مختلف از جمله «دیالی» و «انبار» اعمال شده است. برخی اوقات دشمنی از تهدید صرف فراتر رفته، تا قتل رانندگان خودروهای حامل کالاهای ایرانی پیش رفته است. در یک مورد، گروهی تروریستی به نام «سرایا مجاهدی فلوجه» با انتشار بیانیهای به فروشندگان این شهر فرصتی محدود دادند تا کالاهای ایرانی را از مغازههای خود جمعآوری کنند (خبرگزاری قدس پرس، 29/1/1385). مشابه این اقدام در شهرهای مختلف صورت گرفته است. 9. تهدید به عملیات تخریبی در داخل ایران «ابوعمر بغدادی» امیر «امارات اسلامی عراق»، ساختاری پنهان از سوی القاعده، در یک پیام صوتی به حکومت ایران دو ماه مهلت داد که همه حمایتهای خود را از دولت عراق متوقف سازد، در غیر این صورت، گروه یاد شده به حملاتی در داخل ایران دست خواهد زد. وی اعلام کرد که ما چهار سال است برای این عملیات آماده هستیم تنها صدور فرمان آغاز حمله باقی مانده است. همچنین مؤسسات مالی و بانکهای عراقی نیز که با ایران همکاری میکنند مشمول این هشدار واقع شدهاند (سایت مفکره الاسلام، 10/7/2007). اکنون نزدیک به یک سال از این تهدید گذشته و از آنجا که هیچ عملیاتی از سوی گروه یاد شده در ایران انجام نگرفته، میتوان چنین نتیجه گرفت که این تهدید، عملیاتی روانی برای تأثیرگذاری بر تصمیمات و سیاستهای ایران بوده است. 10. اجرای عملیات تخریبی ویژه گروه القاعده در عراق به رهبری «ابومصعب زرقاوی» و پس از مرگ وی «ابوایوب مصری» (ابوحمزه مهاجر) تنها راه حفظ بقا و حیات خود در این کشور را برپایی جنگ مذهبی بین شیعه و سنی تشخیص دادند تا از این طریق اهل سنت عراق به حمایت از آنها روی آورند. آنها به این منظور به انواع عملیات خشن و کشتار جمعی مردم دست زدند. یکی دیگر از عملیاتهای خاص آنها بمبگذاری در اماکن مقدس از جمله در نزدیک مراقد ائمه (ع) در نجف و کربلا و به ویژه تخریب حرمین سامرا بود. آنها میخواستند با این اقدام شیعیان را تحریک کرده، آنان را به حمله به اهل سنت وادار سازند و بدین ترتیب آتش جنگ مذهبی را برای بهرهبرداری خود شعلهور کنند. 11. ناسزاگویی سفر رئیس جمهور ایران به عراق روادید مهمی بود که توجه همگان را به خود جلب کرد. در این حال، دشمنان ایران در کنار اقدامات دیگر، در تبلیغات و عملیات روانی به شیوه ناسزاگویی به دوستان ایران در عراق روی آوردند. نویسندهای به نام «کریم عبد» در میان متنی چند صفحهای که سراسر بدگویی از ایران است، تنها خائنین و دزدان را از سفر رئیس جمهور ایران به عراق خوشحال خواند (سایت حوار متمدن، 15/3/2008). 12. توجیه مذهبی اقدامات ضدایرانی الف) صدور فتوی فردی که خود را «علامه عبدالوهاب کبیسی» معرفی کرده، اعلام نمود که سی تن از علمای عراق فتوایی به شرح زیر صادر کردهاند: هر گونه معامله و خرید و فروش و انتقال کالاهای ایرانی حرام است و هر بازرگانی که کالای ایرانی وارد کند باید تحریم شود. وی اضافه کرده از امروز ما با کالاهای ایرانی برخوردی شدیدتر از برخورد با کالاهای دانمارکی (به علت اهانت به پیامبر اعظم (ص میکنیم (اسلام الیوم، 3/12/2007). شایان ذکر است که در این خبر ذکر شده که هم اکنون 50% کالاهای مختلف موجود در بازارهای عراق ایرانی هستند. از سوی دیگر، فتاوای علمای سعودی در تکفیر شیعه و وجوب تخریب مراقد شیعی که مورد بهرهبرداری تروریستها قرار گرفت، زمینهساز گسترش نگرشهای ضدایرانی است. ب) تجمع علما و صدور بیانیه در 22 و 23 آذر 1385 همایشی با شرکت تعدادی از علما از کشورهای اردن، عربستان، کویت، مصر، پاکستان، مغرب، الجزایر و ترکیه در استانبول برگزار شد. «عبدالرحمان نعیمی»، رئیس همایش در مصاحبهای با شبکه الجزیره اعلام کرد که امریکا با حمایت ایران قصد نابودی اهل تسنن عراق را دارد و این همایش برای مقابله با این موضوع برگزار شده است. در این همایش، «حارث ضاری»، عبدالرحمن نعیمی و «دلیمی» از عراق؛ «ناصر عمر» و «شیخ سلمان عوده» از عربستان؛ «مولانا سمیع الحق» رئیس «انجمن حقانی پاکستان» و «ابراهیم شمری» سخنگوی «جیش اسلامی عراق» (گروه تروریستی) شرکت داشتند. یکی از محورهای اصلی در اظهارات سخنرانان همایش، توجه به اشغال عراق توسط اشغالگران امریکایی و ایرانی، توسط عناصر شیعه بود که سخنرانان آنها را صفوی خواندند. آنان همچنین از خطر توسعه امپراطوری فارس در عراق سخن گفتند. در بیانیه پایانی همایش نیز به بند زیر اشاره شد: امریکا و ایران مسئول اختلال در امر حقوق بشر و از میان رفتن معنویت و امنیت مردم عراق هستند. 13. کانون خبری ایجاد «کانون خبری» در هنگام سفر رئیس جمهور ایران به عراق یکی دیگر از شیوهها بود. این سفر موفقیت بزرگی برای ایران و گام بزرگی در تقویت روابط دو کشور به شمار آمد و عمق نفوذ سیاسی و معنوی ایران در عراق و اشتیاق عراقیها برای گسترش روابط با ایران را نشان داد در این سفر رئیس جمهور ایران در اوضاع بحرانی عراق که همگان از ناامنیهای آن سخن گفتند، با اعلام قبلی به مدت 2 روز در بغداد به سر برد و از فرودگاه خارج و از مسیر زمینی و خیابانها به مقر رئیس جمهور عراق رفت. در حالی که مقامات امریکایی و غربی همواره بدون اطلاع قبلی سفرهای کوتاهی به عراق انجام میدهند و در فرودگاه یا پایگاههای نظامی امریکا با مسئولین عراقی دیدار میکنند و تنها پس از پایان سفر اخبار آن را در اختیار رسانهها قرار میدهند. از این رو، دشمنان ایران، این موقعیت را تاب نیاورده و با ایجاد کانون خبری و انتشار اخبار و گزارشهای متعدد، مخالفتهای خود با این سفر را آشکار ساخته و آن را از سوی مردم عراق قلمداد کنند. برخی از اینگونه اخبار عبارتند از: ـ انجام تظاهرات در مخالفت با این سفر در استانهای مختلف از جمله صلاحالدین، دیالی، بغداد، کرکوک و انبار، ـ مخالفت برخی نمایندگان مجلس عراق با این سفر، ـ مخالفت «مجالس صحوه» یعنی نیروهای مسلح مزدور مستقیم امریکا، ـ مخالفت جمعیتهای ساختگی مانند «کمیته شیوخ عشایر جنوب»، و ـ مخالفت رهبران «جبهه توافق وطنی». شبکه الجزیره نیز همزمان با این سفر میزگردی با «عبدالامیر» (از روزنامهنگاران رژیم صدام) و «صالح مطلک» (رئیس جبهه حوار وطنی) برگزار کرد که با تکرار اتهامات علیه ایران همراه بود، از جمله: ـ صدور ناامنی از ایران به عراق، ـ حمایت ایران از تروریستها، و ـ ایران، نقطه اصلی و حقیقی نفوذ در عراق. امریکا خیابانها را اشغال کرده است ولی ایران بر مؤسسات دولتی تسلط دارد. 14. توجیه علمی در فروردین 1386، مرکز تحقیقات و بررسیهای سیاسی دانشگاه قاهره کنگرهای تحت عنوان «پنج سال پس از اشغال عراق» برگزار نمود که در آن شرکتکنندگان بر ضرورت دخالت کشورهای عربی در امور عراق، به منظور محدود ساختن نفوذ ایران در این کشور، تأکید کردند، نفوذی که از زمان اشغال عراق رو به فزونی است (سایت المرصدالعراقی، 26/1/87). جالب توجه است که در این همایش در کنار اعلام ضرورت مقابله با نفوذ ایران، نسبت به حضور رژیم صهیونیستی در عراق نیز هشدار داده، بدین ترتیب با مشابهسازی میان این دو تهدید، از شیوه انتقال استفاده شد. در این همایش «فهمی القیس» سفیر پیشین عراق در دوره صدام در مصر هم حضور داشت که در سخنان خود چنین گفت: چند هفته پیش از حمله امریکا، صدام به سفرای عراق در خارج از کشور گفت در صورت سقوط عراق، ارتش به طور کامل به عناصر مقاومت تبدیل میشود. حضور مقامات رژیم بعث در مجالس، مجامع، گروهها و سازمانهای مختلف مدعی مقاومت، حاکی از استمرار فعالیت آنها در لباس و پوششهای جدید و به نامهای تازه است. در اقدامی دیگر، «مرکز تحقیقات استراتژیک» وابسته به روزنامه «الصباح» عراق همایشی با عنوان «کشورهای همسایه» برگزار نمود که در آن فردی به نام «ضیاءالجصانی» مقالهای در 10 صفحه پیرامون نفوذ ایران در عراق و راههای مقابله و جلوگیری از آن ارائه نمود. وی در این مقاله کوشش داشت که به زعم خود زمینههای تاریخی، فرهنگی و دینی این نفوذ را بررسی کند. (سایت روزنامه الصباح). شایان ذکر است که روزنامه الصباح توسط مرکزی به نام «مؤسسه اعلامالعراقی» اداره میشود. این مؤسسه پس از سرنگونی «وزارت تبلیغات عراق» همانند ارتش و نهادهای امنیتی رژیم صدام در زمان حاکمیت «پل برمر» -حاکم امریکایی عراق- و به فرمان وی منحل شد. 15. تکرار گروهی از احزاب سیاسی سکولار و اهل سنت عراق به نام کمیته «هماهنگی بین نیروهای ملی» نامهای برای «جرج بوش» رئیس جمهور امریکا ارسال کرده، در آن خواستار توقف حمایت امریکا از دولت نوریمالکی و برگزاری انتخابات پیش از موعد در عراق شدند، به این علت که: دولت مالکی توانایی جلوگیری از نفوذ ایران در عراق را ندارد و اصولاً از مصالح نظام ایران دفاع میکند، نه از مصالح مردم عراق و عراق اکنون تحت سلطه نظام ایران قرار گرفته است (خبرگزاری فرانسه، 12/12/2007). این نامه را افرادی مانند ایاد علاوی، عدنان دلیمی امضاء کردند. مشابه این نامه برای وزیر امور خارجه امریکا نیز ارسال شد. «طارق هاشمی» رئیس «حزب اسلامی عراق»، یکی از سه گروه عضو جبهه توافق وطنی و معاون رئیس جمهور عراق در مصاحبه با روزنامه «اخبارالخلیج» گفت: ایران بازیگر بزرگ در عراق است. نفوذ قدرتمند ایران نتیجه غیاب نقش عربی است. ایران با مدیریت بحران دستاوردهای متعددی داشته، و امریکا را با دشواری و تنگنا مواجه ساخته و آن را به پای میز مذاکره آورده است (سایت الجیران، 11/12/2007). همچنین چند تن که خود را اعضای «هیئت عشایر عراق» (شیعه و سنی) معرفی کردند، در سفر به مصر و ملاقات با مقامات این کشور از جمله وزیر امور خارجه، خواستار توقف دخالتهای ایران در عراق شدند. شبکه الجزیره در 9 فروردین 1387 طی مصاحبه با اعضای هیئت، گزارشی تبلیغاتی از این سفر منتشر کرد: گروهی به نام کمیته عالی شیوخ عشایر جنوب عراق از طوایف (مذاهب) مختلف، با انتشار بیانیهای در مصر، از کشورهای عربی، اتحادیه عرب و «بان کی مون» دبیر کل سازمان ملل، خواستار دخالت برای متوقف ساختن تلاشهای ایران برای تحمیل تسلط خود بر استانهای جنوب عراق شدند و بر ضرورت وحدت در برابر «شر» ناشی از ایران، تأکید کردند (سایت الهیئه نت، 17/2/2008). میزان تأثیر بر مخاطبان 1. مردم و دولت عراق معارضین رژیم صدام و احزاب سیاسی کرد و شیعه که پیشینة طولانی حضور در ایران و ارتباطات با ایرانیان را دارند، کمترین تأثیر را از این عملیات روانی میپذیرند، اما عامه مردم عراق به علت دسترسی ناکافی به رسانهها و تبلیغات ایران، تا حدودی تأثیر میپذیرند و در اذهان آنها نسبت به ایران سؤال و ابهام ایجاد میشود. تعمیق شکافهای قومی و مذهبی و خونین شدن آن نیز زمینه را برای بدبینی بیشتر فراهم میسازد. بخشی از جامعه عراق که وابستگی منطقهای و قبیلهای به رژیم صدام داشتهاند نیز دارای همان افکار بعثی هستند. در دولت عراق نیز برخی از اعضاء و مسئولان دارای آگاهی و شناخت کافی نسبت به اهداف خیرخواهانه ایران در عراق هستند، اما تعدادی دیگر به خصوص بدنه کارشناسی که از زمان رژیم صدام باقی ماندهاند با همان عینک رژیم سابق به اوضاع مینگرند. 2. تبلیغات روانی مخالفان ایران امریکاییها گر چه خود دارای موضع مخالف و دشمنی با ایران هستند، اما تبلیغات و اقدامات روانی مخالفان ایران و کشورهای عربی در تشدید گرایش ضدایرانی آنها تأثیری جدی و چشمگیر داشته است. در استراتژی ملی امریکا برای عراق در سال 2006، دشمنان اصلی امریکا، القاعده و بازماندگان رژیم صدام شناسایی شدند. اما در استراتژی سال 2007، ایران و دوستان ایران در عراق دشمنان نخست امریکا در آنها به شمار آمدند و محور استراتژی، مقابله با نفوذ ایران قرار گرفت. در ماههای اخیر نیز سران حکومت امریکا از جمله خود بوش مقابله با ایران را اولویت اصلی سیاستهای خود در عراق اعلام کردند و این یعنی همان نیت و هدفنمایی دشمنان ایران در عراق. 3. ایران از آنجا که مسئولان جمهوری اسلامی ایران پیش از این و از زمان جنگ تحمیلی نسبت به حزب بعث و ماهیت و سیاستهای ضدایرانی آن آشنایی کامل داشته، و پس از سقوط رژیم نیز، همچنان آنها را در لباس و نامهای جدید به خوبی میشناسند، اقدامات آنان تأثیری بر ادراک و اراده مسئولان ایران برای گسترش روابط با عراق نداشته است. 4. کشورهای عربی همانگونه که بیان شد حکومتهای عربی و جریانهای عراقی مخالف ایران، در موضوع ضرورت محدود ساختن نفوذ ایران در عراق و کارشکنی در راه حاکمیت دوستان ایران و منتخبان ملت عراق، همسو هستند، بنابراین در راه رسیدن به اهداف خود، همزمان نقش محرک یکدیگر را دارند و هر طرف از جانب دیگر خواستار جدیت و فعالیت بیشتر است. البته کشورهای عربی در سطح بینالمللی به ویژه در تعامل با امریکا برای تغییر استراتژیهای آن و در زمینه عرضه کمکهای مالی، لجستیکی، اطلاعاتی و سیاسی به جریانهای عراقی مخالف ایران، امکان بازی و مانور دارند. این کشورها تاکنون به دولت جدید عراق روی خوش نشان ندادهاند، هنوز هیچ کشور عربی در عراق سفیر ندارد. در اجلاس اخیر سران عرب در دمشق به هنگام قرائت بیانیه پایانی، «عادل عبدالمهدی» (معاون رئیس جمهور) نماینده عراق، اعلام کرد که نسبت به متن قطعنامه در خصوص عراق ملاحظاتی (تحفظ) دارد. زیرا در این بیانیه از تلاشهای دولت عراق برای آشتی ملی حمایت نشده و اقدامات تروریستی محکوم نشده است بشار اسد نیز گفت: ملاحظات شما ثبت میشود و ما در آینده به مذاکره با طرفهای مختلف عراقی ادامه میدهیم تا زمانی که دولت دارای سیادت در عراق مستقر شود. یعنی دولت کنونی دارای استقلال و حق حاکمیت نیست و مخالفان آن هم مشروعیت دارند و باید با آنها مذاکره شود. نتیجهگیری مخالفان گسترش روابط ایران و عراق در واقع همان بازماندگان رژیم صدام و پرورش یافتگان مکتب حزب بعث هستند که امروز با نامها و پوششهای جدید و به نام احزاب، جمعیتها و سازمانهای گوناگون و برای بازیابی بخشی از قدرت پیشین خود و ممانعت از تحکیم پایههای حکومت منتخب ملت عراق، با به کارگیری روشهای غیرقانونی و حتی اقدامات تخریبی و تروریستی به زیادهطلبی و فزونخواهی پرداخته و خواهان نادیده گرفتن آرای مردم و کسب امتیازات ناحق هستند. آنها مخالفت با نفوذ ایران در عراق را هدفی برای افزایش قدرت خود و وسیلهای برای تضعیف موقعیت دولت منتخب مردم عراق میدانند که همگان آنها را از دوستان ایران به حساب میآورند. این جریانها از اختلافات، درگیریها و شکافهای قومی و مذهبی موجود در عراق بهرهبرداری کرده، وجود خود را به بخشهایی از مردم این کشور تحمیل کردهاند. آنها همچنین توانستهاند بیش از گذشته به امریکا نزدیک شده، با این کشور علیه ایران همسو شوند. کشورهای عربی نیز در عرصه دیپلماسی و تبلیغات ادعاهای آنها را تأیید میکنند، از اینرو فشار تبلیغاتی و روانی وارده از سوی این جبهة مشترک بر ایران و دوستان ایران در عراق زیاد است و روند رو به افزایش دارد، در نتیجه مقاومت و پیروزی در این نبرد، مستلزم برداشتن گامهایی از این قبیل است: 1. داشتن استراتژی تبلیغاتی برداشتن گامهای زیر است 2. تقویت و گسترش رسانههای عربیزبان برای رساندن پیام جمهوری اسلامی ایران به مردم عراق و کشورهای عربی، 3. به کارگیری کارشناسان خبره و متخصص در امور عراق و اعراب برای تهیه متون و ادبیات روشنگر و عرضه آنها در چارچوب نمادهای مختلف تبلیغاتی در حدی که توانایی رساندن و تبلیغ سیاستها و اهداف جمهوری اسلامی ایران را برای مخاطبان خارجی داشته باشد و بتواند بیپایه بودن ادعاهای دشمنان را آشکار کند. 4ـ تأسیس مراکز مطالعاتی توسط دوستان جمهوری اسلامی ایران در عراق برای تهیة متون و مبانی فکری و ادبی رسانهها و ابزارهای تبلیغاتی، بر اساس نیازمندیها و ویژگیهای جامعه عراق. منابع 1. بغدادی، ابو عمر (10/7/2007)؛ تهدید حمله به ایران؛ (پیام صوتی سایت مفکرة الاسلام، memo.cc www.islam. 2ـ ابومطر، احمد (10/1/2008)؛ هل یمکن الاطمئنان عربیاً لایران؟؛ سایت الجیران www.aljeeran.net. 3ـ اخبار الخلیج (روزنامه)، 11/12/2007. 4ـ الجزیره نت، 27/3/2008؛ www.aljazeera.net. 5ـ الزوراء (شبکه تلویزیونی عراقی)، 31/2/1385. 6ـ المختصر الاخبار (سایت خبری ـ تحلیلی)؛ www.almokhasar.com. 7ـ المرصد العراقی (سایت خبری ـ تحلیلی)، 26/1/1376؛ www.almarsadiraq.com. 8ـ جبهه جهاد و الاصلاح (مجموعهای از گروههای مسلح عراقی)؛ www.risront.info,www.refovm and jlhad fvont.ovg. 9ـ الضاری، حارث (11/12/86)؛ وکاله الیقین الانباء؛ www.yaqen.net. 10ـ خبرگزاری فرانسه (AFP) 12/10/1385 و 12/12/2007. 11ـ دنپنگ.دی.ای (1383)؛ جنگ اطلاعات و امنیت؛ (ترجمه جواد شیخ زادگان و دیگران)؛ مؤسسه فرهنگی ـ هنری پردازش هوشمند علائم، تهران. 12ـ سریا مجاهدی الفلوجه (گروه مسلح عراقی) مقاطعه البضائع الایرانیها، (بیانیه)، قدس پرس، 29/1/1385 13ـ مطلک، صالح (24/4/1385)؛ ایران اقوی من امریکا و قواتها فی العراق؛ سایت الجیران. 14ـ العبیدی، صلاح (12/2/1387)؛ السومریه؛ www.alsumaria.tv. 15ـ نصر، صلاح (1381)؛ جنگ روانی؛ (ترجمه محمود حقیقت کاشانی)؛ سروش، چاپ دوم. 16ـ الجصانی، ضیاء؛ تداعیات الایدیولوجیا الدینیه الایرانیه فی الجنوب العراق؛ مرکز الصباح للدراسات الاسترالتیجیه؛ الصباح نت www.alsabah.com. 17ـ حمید، ضیاییپرور (1386)؛ جنگ نرم (2)؛ ابرار معاصر تهران، چاپ دوم. 18ـ الهاشمی، طارق (11/12/2007)؛ ایران تتمع به نفوذ قوی فی العراق و احرجت الامریکین بنفوذها؛ سایت الجیران. 19ـ الکبیسی، عبدالاسلام (11/4/2006)؛ لایران دورفی اغتیالات و حوارها مع الامریکا لضرب المقاومه؛ سایت صوت العراق، www.sotalivaq.com. 20ـ براک، فاضل (1984)؛ مدارس الیهودیه و ا
مقالات مجله
نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
شماره مطلب: 11674
دفعات دیده شده: ۱۵۰۰۲ | آخرین مشاهده: ۲۵ دقیقه پیش