Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • سرمقاله/استراتژی عملیات روانی سرمقاله/استراتژی عملیات روانی
    چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۴ ساعت ۱۳:۲۶

    سرمقاله استراتژی عملیات روانی استراتژی مفهومی کلی و جامعی است که مجری عملیات روانی به منظور هدایت عملیات روانی بر روی کشور و جمعیت آماج انتخاب می‌کند، استراتژی انتخاب شده، در صورتی که اثر اساسی بر روی موقعیت کشور مبدا بگذارد و قبل از اینکه به کار برده شود باید از طرف تصمیم‌گیرندگان نهایی تایید و تصویب شود. برای مثال، یک کشور ممکن است نخواهد استراتژی و … امتیاز را در مذاکراتی خاص به کار برد زیرا نگران آن است که مبادا از عدم توافق در مذاکره اشخاصی

    سرمقاله استراتژی عملیات روانی استراتژی مفهومی کلی و جامعی است که مجری عملیات روانی به منظور هدایت عملیات روانی بر روی کشور و جمعیت آماج انتخاب می‌کند، استراتژی انتخاب شده، در صورتی که اثر اساسی بر روی موقعیت کشور مبدا بگذارد و قبل از اینکه به کار برده شود باید از طرف تصمیم‌گیرندگان نهایی تایید و تصویب شود. برای مثال، یک کشور ممکن است نخواهد استراتژی و … امتیاز را در مذاکراتی خاص به کار برد زیرا نگران آن است که مبادا از عدم توافق در مذاکره اشخاصی ثالث مانند عامه مردم و … مکدر شوند. این انتخاب استراتژی ممکن است به صورت امتیاز دیگری« ندادن امتیازات بیشتر و غیره نیز درآید. قبل از پرداختن به شرح و تفسیر چگونگی انتخاب استراتژی، خوب است تمایز بین استراتژی و تاکتیک را درک کنیم. استراتژی رویکردی کلی است که در طول اجرای عملیات روانی به کار گرفته می‌شود، حال آنکه تاکتیک عبارت است از به کار گرفتن عملی خاص در زمانی معین برای تامین منظور و هدفی محدود. انتخاب استراتژی مناسب برای هر موقعیت خاص عملیات روانی، به منظور دست یافتن به اهداف کشور مبدا است. ماهیت اهداف، اثر مهمی بر انتخاب استراتژیها خواهد گذاشت، چنانکه انتخاب استراتژی ممکن است از پاسخ به پرسشهای زیر نیز اثر پذیرد: • آیا عملیات روانی به منظور حل یک اختلاف یا ایجاد یک شکاف است؟ • آیا در عملیات روانی بیش از یک موضوع مطرح است؟ • آیا طرح موضوع‌های جدید در عملیات روانی، امکان‌پذیر است؟ • آیا طرح عملیات روانی از نوع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی یا ترکیبی از آنهاست؟ • آیا مجری عملیات روانی یک یا چند شخص حقیقی، شخصیت حقوقی، اتحادیه، یا سازمانی از نوع دیگر است؟ • آیا آنچه که در حال اجراست برای دو طرف (کشور مبدا یا مقصد) کم ارزش یا پرارزش است؟ • آیا عملیات روانی موضوعی عادی و مکرر یا موضوعی فوق‌العاده است؟ • آیا دو طرف درگیر عملیات روانی برحسب نیازها، حقایق، قانون، منابع اقتصادی، روحیه و … به یک اندازه قدرتمندند؟ • آیا عملیات روانی به شکل چهره به چهره یا از طریق وسایل ارتباطی جمعی یا ترکیبی از آنهاست؟ • آیا راههای دیگری برای عملیات روانی موجود است؟ اگر دست چقدر قابل پذیرش جمعیت آماج است؟ افزون بر موارد یاد شده انتخاب استراتژی تحت تاثیر رویکرد جمعیت آماج، خصوصیات فرهنگی، قومی، نگرشها و جهت‌گیریهای روان‌شناختی آنهاست. پیش از تمرکز بر استراتژیهای خاص، باید موضوع اعتبار مجری عملیات روانی را بررسی کرد. مقصود از اعتبار مجری عملیات روانی، بهره‌مندی از اطمینان و اعتماد کسانی است که عملیات روانی بر روی آنها اجرا می‌شود و در نیل به اهداف مجری عملیات روانی، نقش اساسی ایفا می‌کند. پژوهشگران و محققان عملیات روانی بارها گفته‌اند که هیچ چیز جایگزین صداقت و امانت در عملیات روانی نمی‌شود. حتی امروز در کلان‌شهرهای بسیار بزرگ هم حسن شهرت گسترش می‌یابد و شناخته می‌شود. بی‌بهره‌بودن مجری عملیات روانی از اعتبار، می‌تواند نقصی فوق‌العاده و مخرب به شمار آید و بدترین مشکل در عملیات روانی بی‌اعتباری و مشهور شدن به نادرستی و ناراستی است. حفظ اعتبار مجری عملیات روانی در شرایطی که کشور یا جمعیت آماج دارای ملیت و فرهنگی دیگر است، مشکل را پیچیده‌تر می‌کند. بنابراین هر استراتژی‌ای که انتخاب شود به تنهایی نخواهد توانست بر رفتار و تصمیمات طرف دیگر اثر بگذارد، مگر آنکه جمعیت آماج عملیات روانی، راستی و درستی آن را باور داشته باشند، در غیر این صورت استراتژی انتخابی با شکست مواجه می‌شود. باید بدانیم که یک عنصر کارساز در استراتژی انتخابی، آن است که جمعیت آماج، مجری عملیات روانی را به راستگویی شناخته باشند و این اعتباری است که باید اثبات و آنگاه حفظ شود. افزون بر اعتبار، مجری عملیات روانی باید اعتماد به نفس نیز داشته باشد بی آنکه پرمدعا و متکبر باشد. این خصلت نه تنها زننده نیست بلکه حاکی از توانایی مجری است. همچنین، این خصوصیات کیفی نشان می‌دهند که مجری احساس واقعی از دستاوردها و اهداف عینی در انتخاب استراتژی دارد. مجری عملیات روانی باید آمادگی و نظم سازمانی، آگاهی و استحکام یعنی پایبندی به گفته‌های خویش اعم از وعده و قول مساعد و یا، تهدید داشته باشد. وقتی گفته‌های پیشین مجری عملیات روانی به عمل در آیند، طرف مقابل می‌فهمد که باید با دقت به گفته‌های کارگزار عملیات روانی گوش فرا دهد. آنچه در انتخاب استراتژی عملیات روانی مهم است داشتن دوستان متحد برای ایجاد اعتماد است. شخص و یا کشور ثالثی که مورد احترام مردم کشور آماج است، می‌تواند مرجعی برای تحکیم و افزایش اعتبار مجری عملیات روانی باشد. یک روش کسب اعتبار از طریق متحدان، از شیفتگی مردم به چهره‌های مشهور نشئت می‌گیرد. بیشتر مردم به ملاقات با چنین شخصیتهایی علاقه‌مندند. مجری عملیات روانی مجاز است بکوشد خود را از طریق شخصیتی نامور و یا کشوری مورد اعتماد بشناساند. نکته مهم در انتخاب استراتژی آن است که یک استراتژی در طول اجرای عملیات روانی چندان موثر نیست، بلکه ترکیبی از استراتژیها می‌تواند موثر باشد. نیاز به تغییر استراتژی می‌تواند چند دلیل داشته باشد. ممکن است استراتژی انتخاب شده‌ای، در اجرا با شکست روبه‌رو و رها شود. چون همیشه امکان عملیات روانی باشد. رویدادهای پیش‌بینی نشده طی اجرای سناریوی عملیات روانی می‌توانند برخلاف برنامه‌ریزی دقیق، تغییر استراتژی را توجیه و ایجاب کنند. تغییرات استراتژی ممکن است پیاپی یا بر حسب موضوع باشند. تغییرات پیاپی، تغییراتی‌اند که طی اجرای عملیات روانی و بر اساس ارزیابیهای فرایند اجرا، ضرورت می‌یابند. تغییر استراتژی بر حسب موضوع آن است که برای موضوعات متفاوت استراتژیهای عملیات روانی متفاوت به کار گرفته شود. به همین دلیل طرح‌ریزی در عملیات روانی را باید هم بر اساس موضوعات، هم به طور کلی برنامه‌ریزی کرد. ممکن است تغییر در استراتژی انتخابی بدان سبب ناموفق شود که استراتژی پیشین، استراتژی جدید را سست و بی‌اثر کرده باشد. اگر مخاطب عملیات روانی به این باور برسد که مجری عملیات روانی فریبکار است، چنین وضعی پیش می‌آید. برای نمونه، مجری عملیات روانی ممکن است نتواند استراتژی ندادن امتیاز را به استراتژی مشکل‌گشایی تغییر دهد زیرا کشور و یا جمعیت مقابل نمی‌تواند باور کند که تغییر موضع و به‌کارگیری استراتژی مشکل‌گشایی از روی حسن نیت است، بلکه بنا به سختگیریهای قبلی‌اش در ندادن امتیاز آن را حیله می‌پندارد. به علاوه، تغییر استراتژی باید با نشانه‌ها و علائمی روشن، ابراز شود. پیامهای چندپهلو یا علائم غیر مشخص، غالباً موجب می‌شوند که طرف مقابل متوجه تغییر استراتژی نشود و واکنش مناسبی نشان ندهد. افزون بر موارد یاد شده آنچه در تدوین استراتژی عملیات روانی باید مورد نظر قرار گیرد رعایت اصل واقعیت است، واقعیتی که مبتنی بر داده‌های عینی و مملوس باشد و ما را در ارزیابی موقعیت یاری دهد و این تنها با نیروی انسانی آموزش دیده و داشتن اطلاعات جامع از کشور و یا جمعیت آماج به دست می‌آید.



    مقالات مجله
    نام منبع: Anti War
    شماره مطلب: 10769
    دفعات دیده شده: ۱۸۰۵ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش