-
آمریکا در گرداب تحولات جدید در خاورمیانه
سهشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۵ ساعت ۲۰:۵۳
از مدتها قبل به ویژه بعد از تصویب قطعنامه ۱۷۳۷شورای امنیت سازمان ملل علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران، ایالات متحده آمریکا با یک نبرد شدید رسانهای و جنگ روانی سعی در مرعوب کردن ملت بزرگ ایران کرد، تا به زعم خود از این طریق بتواند بر تصمیمات و رفتار سیاسی ملت ایران و دولتمردان آن تاثیر بگذارد و آنها رااز راهی که انتخاب کردهاند باز دارد. موضوعهای مورد پیگیری آمریکاییها در این جنگ روانی که عمدتا حول دو محور "تحریم اقتصا
از مدتها قبل به ویژه بعد از تصویب قطعنامه ۱۷۳۷شورای امنیت سازمان ملل علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران، ایالات متحده آمریکا با یک نبرد شدید رسانهای و جنگ روانی سعی در مرعوب کردن ملت بزرگ ایران کرد، تا به زعم خود از این طریق بتواند بر تصمیمات و رفتار سیاسی ملت ایران و دولتمردان آن تاثیر بگذارد و آنها رااز راهی که انتخاب کردهاند باز دارد. موضوعهای مورد پیگیری آمریکاییها در این جنگ روانی که عمدتا حول دو محور "تحریم اقتصادی" و "حمله نظامی" متمرکز شده است، به مدد رسانههای غربی در گستره عظیمی از افکار عمومی جهانیان منتشر شده و حتی به صورت غیر مستقیم افکار عمومی جامعه ایران را نیز که از جمله اهداف عملیات روانی یاد شده است تخت تاثیر قرار داد. اما نگاهی اندکی عمیق تر به واقعیات موجود در دو سوی این جبهه فرضی هرگونه ماجراجویی تازه برای حاکمان کاخ سفید را غیر ممکن مینماید. اگرچه پرداختن به همه جوانب ماجرا از حوصله این گزارش بیرون است اما نگاهی گذرا به شرایط سیاسی و نظامی این جبهه فرضی تا حد زیادی به روشن شدن واقعیات موجود کمک خواهد کرد. الف: شرایط و وضعیت آمریکا در چالش با ایران (۱آمریکا بازیگر پر هزینه و شکست خورده در منطقه آمریکا از سال ۲۰۰۳تا کنون ۳۴۴میلیارد دلار برای حمله به عراق و پس از آن هزینه کرده است و برای حفظ نیروهای فعلی خود در عراق به مدت یک سال نیم دیگر حدود ۲۵۰میلیارد دلار یا ۸۰۰دلار به ازای هر نفر آمریکایی نیاز دارند همان طوری که جورج بوش ۲۴۵میلیارد دلار از کنگره جهت ادامه جنگ افروزیهای خود در عراق درخواست نموده است و برای جنگ افغانستان علاوه بر ۷۰میلیارد دلار بودجه مصوبه کنونی در خواست ۱۰۰میلیارد دلار دیگر را نیز مطرح کرده است . این بودجهها اضافه بر بودجه معمولی پنتاگون خواهد بود که برای سال ۲۰۰۸ با ۱۰درصد افزایش به ۴۸۱میلیارد دلار رسیده است . در صورت تصویب این بودجه در کنگره ی آمریکا هزینه ی مالی جنگ از زمان ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱تا کنون به ۷۴۵میلیارد دلار خواهد رسید . این درخوستهای عظیم بودجه میتواند اقدامی شوک آور برای اعضای کنگره باشد که اکنون تلاش دارند درخواستهای بوش برای هزینههای مالی جنگ را با سختگیری بیشتر بررسی کنند. علاوه بر هزینههای مادی فوق، آمریکا از لحاظ سیاسی و اخلاقی هزینههای گزافی را پرداخت کرده است امروز ریئس جمهور و دولت مردان آمریکا در نزد افکار عمومی مردم منطقه منفورترین افرادهستند اقدامات غیر انسانی نظامیان آمریکایی در زندانهای "گوانتانامو" و "ابوغریب " و کشتار دهها هزارانسان بیگناه در افغانستان و عراق همه ی ژستهای انسان دوستانه و آزادی خواهانه ی آنها را نقش بر آب کرده و چهره ی کریه و شیطانی آنها برای همه ی بشریت بر ملا شده است. (۲وضعیت آمریکا درعراق: شکی نیست که امروز همه کارشناسان و محققان و حتی مردم عادی آمریکایی و غیر آمریکایی، سیاستهای جنگ افروزانه تیم جنگ طلب کاخ سفید در خاورمیانه بویژه در عراق را نه تنها شکست خورده بلکه فاجعهای بدتر ازفاجعه ویتنام میدانند.برای اثبات این ادعا لازم نیست به سراغ منتقدانی چون "چامسکی" و یا سخنان اعضای حزب دموکرات آمریکا برویم که این روزها سعی دارند محدودیتهای قانونی برای توسعه طلبی بوش بوجود آورند. اوضاع عراق و منطقه آنچنان برای آمریکا وخیم شده است که حتی نومحافظهکاران حامی جنگ چون "ریچارد پرل"، "کنت آدل من"، "دیوید فروم" و دیگران هم به صف مخالفان پیوسته و برای فرار از مسوولیت وضع پیش آمده سعی در مقصر جلوه دادن یکدیگر دارند . بخشهایی از برگردان مقاله دیوید رز در سایت ویتی فر در ۳نوامبر ۲۰۰۶نشان میدهد چگونه عناصر و طراحان اصلی جنگ عراق، امروز به جان هم افتادهاند و یکدیگر را مقصر میدانند: به یاد دارم همراه ریچارد پرل (رییس هیئت مشاور سیاست دفاعی پنتاگون در زمان جنگ عراق) در سوئیت شخصی او در هتل ( (Gravesend Houseلندن نشسته بودیم، او سخنان محرمانهای در مورد پیروزی قطعی در عراق ابراز داشت و افزود: عراق کاندیدای بسیار مناسبی برای اصلاحات دموکراتیک است ... و عراقیها از فرصت مطلوبی برای موفقیت برخوردار هستند . این سخنان یک ماه قبل از عملیات نظامی در عراق یعنی در فوریه ۲۰۰۳بیان شد." رز افزود:" سه سال بعد، من و ریچارد پرل، بار دیگر در منزل شخصی وی خارج از واشنگتن با یکدیگر ملاقات کردیم ، در ماه اکتبر ۲۰۰۶که بدترین ماه در طول تقریبا دو سال گذشته برای آمریکا در عراق بود." "پرل" این بار میگفت :"... شکست کامل به واسطه عقبنشینی نیروهای آمریکا از عراق - کشور پرهرج و مرج و بیقانون - اجتناب ناپذیر است..." پرل فراتر از این پیش رفت و گفت اگر زمان با وی بود دیگر از حمله به عراق حمایت نمیکرد. وی افزود : گر مردم از من سوال میکردند، آیا با عراق وارد جنگ میشویم؟ به آنان میگفتم "نه". پرل که لقب اغراقآمیز شاهزاده تاریکی را داراست، گفت : "از اینکه مسوول جنگ شناخته میشوم، بسیار خسته شده ام." "دیوید فروم"، نویسنده پیشین متن سخنرانیهای کاخ سفید که در نگارش سخنرانی سال ۲۰۰۲بوش، عراق را بخشی از محور شرارت معرفی کرده بود، نیز میگوید: اکنون شرایط [ما در عراق] به گونهای است که شکست، گریز ناپذیر مینماید. زیرا این وضعیت آشفته نشان داده است که میتواند، هر فردی را که در بوجودآوردن آن همکاری داشته از میان بردارد و آمریکا و دوستانش در اثبات این امر که شرایط به نفع آنان است، شکست خوردهاند. "کنت آدل من"، که مدتها از فعالان محافظه کاران جدید بوده و تا سال ۲۰۰۵نیز در هیات سیاست دفاعی پنتاگون مشغول کار بوده است، در فوریه ۲۰۰۲در مقالهای معروف و جنجالی در روزنامه واشنگتن پست نوشت: " معتقدم نابودی توان نظامی صدام حسین و آزادسازی عراق کار بسیار آسانی خواهد بود." وی اکنون میگوید: "من تصور میکنم که آن چه به عنوان با کفایتترین گروه امنیت ملی در نظر گرفته بودم ...آنها در دوران پس از جنگ نشان دادند که در میان بیکفایتترین گروهها جای دارند." او سپس ادامه میدهد: "دلسردکنندهترین و درد ناکترین لحظه در کل دوران فعالیت این دولت (دولت بوش) روزی بود که بوش مدال ریاست جمهوری آزادی را به جرج تنت (رئیس پیشین سازمان سیا در زمان جنگ عراق)، ژنرال "تامی فرانکس" و "پل برمر" (رئیس دولت موقت ائتلاف در عراق)، سه تن از بی کفایتترین افرادی که تا کنون در چنین سمتهای حساس و مهمی فعالیت کرده اند، تقدیم کرد. و پس از عراق، محافظه کاری جدید، دیگر چیزی برای عرضه نخواهد داشت و دست کم برای یک نسل ازمیان رفته است." او میگوید: "اگر من نیز فرصت بازگشت به گذشته را داشتم، مقاله ای مینوشتم و از اعمال سیاستهای آمریکا ابراز شک و تردید میکردم." او ادامه میدهد:< آن چه که باید میگفتم این است که عقاید بوش درست است، اما شما میدانید که باید آنها را فقط در کشوی میز بگذارید و علامت غیرقابل اجرا بودن را بر آنها بزنید." او اعتراف میکند: " ما در عراق شکست خوردهایم " نویسنده سپس بیان میدارد : <من در مدت دو هفته بهترین زمان را در گفتگو با برخی از معتبرترین نخبگان محافظهکار جدید سپری کردم.آنچه دریافتم این بود که هیچ یک از آنها خوش بین نیستند، همگی آنها از حوادثی که رخ داده و به ویژه از نقشی که در این مورد ایفا کرده اند،اظهار تاسف می کنند. در گزارش بیکر- هامیلتون که بعد از نه ماه مطالعه و بررسی وضعیت عراق و دیدار و گفت وگو با گروههای مختلف در عراق، خاورمیانه، اروپا و سازمان ملل متحد اخیرا منتشر شد چنین آمده است :"وضعیت عراق بسیار وخیم و رو به خرابی بیشتر است . هیچ راهی که موفقیت را تضمین کند وجود ندارد ... و توانایی آمریکا برای تاثیرگذاری بر رویدادهای عراق در حال زوال است" . "رابرت گیتس" که به عنوان وزیر دفاع جدید آمریکا به جای رامسفلد، معمار اصلی جنگ عراق، برگزیده شد میگوید: ناکامی در عراق در این مقطع فاجعهای خواهد بود که شبح آن در دهههای آتی ملت ما را تعقیب، اعتبار ما را تضعیف و جان آمریکاییها را تهدید خواهد کرد. از این روست که به نوشته نیویورکر در ۲۰آبان "۱۳۸۵جوزف سیرینسیونه"، معاون امنیت ملی رئیس جمهور در مرکز لیبرال برای پیشبرد آمریکا میگوید: عراق فاجعهای است که باید از آن رها شویم و ایران فاجعهای است که باید از آن اجتناب کنیم. آنچه اشاره شد تنها از زاویه نگاه کسانی است که خود در گروه جمهوری خواهان و همقطاران حزبی "جرج بوش " به حساب میآیند. زاویه نگاه مخالفان داخلی سیاست سلطه جویانه هیات حاکمه کاخ سفید در اردوگاه نیروهای مستقل و دموکراتها به دورنمای موقعیت آمریکا بسیار بدبینانه تر است. امروز مهار جرج بوش برای جلوگیری از وارد آوردن ضربات سهمگین تر بر موقعیت آمریکا در جهان یکی از مهمترین دغدغهها رقبای سیاسی اوست که اینک اکثریت را در مجالس قانونگذاری آمریکا دارند. علاوه بر انتقادهای شدید داخلی، اعتراض به سیاست توسعهطلبانه و تک روانه آمریکا در افکار عمومی جهانیان و متحدان غربی آمریکا واضح تر از گذشته به گوش میرسد. آمریکا که زمانی پس از یازدهم سپتامبر به آسانی توانست ائتلافی از کشورهای مختلف برای آنچه آن را "مبارزه با تروریسم" نام نهاده بود دست یابد و به افغانستان لشکر بکشد، نوعی انزوای آزاردهنده را در جبهه عراق تجربه میکند. این روزها و در حالی که بوش ناگزیر است سربازان بیشتری برای جلوگیری از شکست کامل در عراق به این کشور اعزام کند، انگلیسیها نیز به عنوان نزدیکترین متحدان بوش در پی یافتن راه حلی آبرومندانه برای خروج از عراق میباشند. علاوه بر آنچه به جبهه آمریکا مربوط میشود، شرایط در ایران اسلامی از حیث بازدارندگی در طول دوران دویست سال گذشته ایران بینظیر به نظر می رسد. در حالی که آمریکاییها به شدت در گرداب ناشی از سیاستهای توسعهطلبانه دست و پا میزنند، جمهوری اسلامی دوره کم نظیری از ثبات و آرامش را در منطقه خاور میانه تجربه میکند. پشتوانه مردمی و ثبات داخلی در جمهوری اسلامی یکی ازمولفههای قدرت ملی هر کشور همگرایی و انسجام داخلی است که آن را با شاخصههایی چون مقبولیت و مشروعیت کارگزاران در نزد مردم، همبستگی آحاد ملت در پیمودن مسیری به سوی اهداف ملی و همگرایی اقوام و گروههای مختلف قومی یک کشور ارزیابی میکنند. اعتماد و همگرایی مردم با نظام جمهوری اسلامی ایران از بدو وقوع انقلاب همواره وجود داشته است اما به صورت طبیعی هرگاه تهدیدی از ناحیه بیگانگان احساس شده است، این همگرایی و وحدت به شکل شگفت انگیزی تقویت و برجسته شده است. این در حالی است که تقریبا تنها نقطه امید دشمن در داخل کشور دامن زدن به تنشهای قومی و اختلاف افکنیهای فرقهای است. امری که همواره با هوشیاری مردم و اقوام گوناگون ایرانی منجر به شکست شده است . حرکت عظیم، هوشمندانه و پرشور ملت بزرگ ایران در راهپیمایی ۲۲بهمن امسال ، نشانی از غیرت، شجاعت و عزم انقلابی ملت بزرگ ایران و دلبستگی مستحکم آنان به انقلاب و هویت دینی و سربلندی ایران اسلامی است.حضور گسترده مردم در راهپیمایی ۲۲بهمن به تعبیر مقام معظم رهبری " تجلی غیرت و حمیت الهی بود که قدرت نظام اسلامی را بار دیگر به رخ جهانیان کشید" و این قدرت نمایی مردمی موجب کم شدن تهدیدهای دشمنان و قاطعیت توام با تدبیر مسوولان کشور برای پیگیری مطالبات واقعی مردم شد . در واقع آمریکاییها که سعی داشتند با جنگ روانی روحیه مردم را تضعیف کنند و تخم ترس را در بین مردم بکارند،مردم با حضور گسترده، کم نظیر و پرنشاط خود در راهپیمایی ۲۲بهمن، روحیه بانشاط و پرامید و شجاعانه خود را به جهانیان نشان دادند و عزم راسخ و خلل ناپذیر خود را در دفاع از حقوق مشروع خود از جمله در باب فعالیت صلح آمیز هستهای اثبات کردند. قدرت بازدارندگی نظامی هرچند تقریبا هیچکس حتی در میان تندورترین جنگ طلبان کاخ سفید، به گزینه تهاجم زمینی به ایران نمیاندیشد، اما موقعیت توان دفاعی جمهوری اسلامی با استفاده از تجربیات ارزشمند دوران دفاع مقدس و با اتکا به نیروی ایمان و اعتقاد و توان فنی و تکنولوژیک، موقعیتی منحصر به فرد است که به خودی خود عاملی بازدارنده به شمار میآید. اقدام نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، در سال جاری، برای حفظ روحیه جهادی و فرهنگ عاشورایی با توجه به تجربه ۸سال دفاع مقدس، استفاده و بهرهگیری از آموزشهای تئوریک در صحنه عمل، احراز آمادگی فرماندهان در مقابله با شرایط بحرانی و آزمایش سلاحهای بازسازی شده و تولیدی، در قالب برگزاری رزمایشهای متعدد در قالب جنگهای کلاسیک و نامتقارن مانند: رزمایشهای عظیم ضربت ذوالفقار، پیامبر اعظم ۱و ۲و رزمایش صاعقه و اقتدار ،۸۵و ... در کنار تجهیز نیروهای مسلح به جدیدترین و پیشرفتهترین تکنولوژیهای دفاع هوایی و موشکی، از ایران اسلامی دژ مستحکم و تسخیر ناپذیری ساخته است که هیچکس به خود اجازه نمیدهد رویارویی با آن را تجربه کند. عمق استراتژیک سرزمینی و گستره ۱۶۴۸۰۰۰کیلومتر مربعی که ایران را در دسته کشورهای بزرگ جهان قرار میدهد، طبیعت وحشی آن با دشتهای خشن و کوههای صعب العبور تنگه هاو گذرگاهای استراتژیک، موقعیت بیبدیل و ممتاز ایران از لحا ظ ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک و تسلط آن بر سراسر سواحل شمالی خلیج فارس و تنگه استراژیک هرمز که هر روز حدود ۳۰درصد نفت مصرفی دنیا به ویژه کشورهای صنعتی از آن میگذرد، از دیگر مولفههای تاثیرگذار در این خصوص به شمار میرود. علاوه بر آن جمهوری اسلامی ایران به یمن آرمانها وارزشهای انقلاب و رهنمودهای حضرت امام خمینی در میان ملل مسلمان و منطقه از یک جایگاه معنوی و سیاسی ویژهای بر خوردار است . امروزه حزب الله و شیعیان لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، شیعیان عراق وافغانستان بلکه کلیه ی ملل مسلمان منطقه که دلهایشان برای احیای مجدد مجد و عظمت اسلام میتپد و تمنای استقلال، خود باوری و شکوفایی کشور هایشان را خواستارند، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان کانون الهام بخش عظت و خودباوری و "ام القرای" جهان اسلام میدانند ،که در صورت هرگونه تهدید و تعرض به منافع جمهوری اسلامی ایران آن را تعرض به منافع خود و جهان اسلام میدانند. به اعتقاد دوست و دشمن، ایران هیچ گاه به اندازه امروز در خاورمیانه قدرتمند نبوده است.پیروزی دوستان جمهوری اسلامی ایران در عراق، افغانستان و فلسطین و پیروزی حزب الله در جنگ ۳۳روزه تابستان امسال با اسرائیل دنیا را وادار ساخت تا به اهمیت نقش منطقهای و بینالمللی ایران پی ببرند. در این رابطه خبرنگار "آسوشیتدپرس " مینویسد:این کشور به واسطه تعلق خاطر بزرگترین گروههای شبه نظامی شیعه، بیشترین تاثیر را در فضای سیاسی عراق و لبنان دارد و سخنان ضداسرائیلی رهبران آن در میان تودههای مردم در کشورهای عرب سنی نیز بسیار پر طرفدار است. پروفسور "عبدا... الشیجی " استاد دانشگاه دولتی کویت در مصاحبه با خبرنگار فوق میگوید:آنها (ایرانی ها) بسیار انعطاف پذیر و زیرک هستند و به خوبی میدانند که با کارت هایشان چه گونه باید بازی کنند. به عقیده الشیجی ،ایران امروز در عراق به روشنی از آمریکا قدرتمندتر است، او ادامه میدهد: نتیجه انتخابات آزاد در عراق را سه گروه سیاسی شیعه بردند که به ایران بسیار بیشتر از آمریکا نزدیکی دارند و اگر امروز هم دوباره انتخابات برگزار شود باز همینها کنترل دولت را در دست خواهند گرفت . در ادامه تحلیل آسوشیتدپرس آمده است : "آمریکا تا چند سال قبل میتوانست تاثیرگذاری زیادی در دنیای عرب برای ایجاد یک جبهه متحد در مقابل ایران داشته باشد، ولی این امکان اکنون بواسطه اشتباهات بزرگ در عراق و حمایت بیقید و شرط از رژیم صهیونیستی عملا از بین رفته است.حمایت آمریکا از اسرائیل در جنگی که طرف مقابل یک جنبش پرطرفدار تحت حمایت ایران بود آخرین کارت آمریکا در این بازی را سوزاند." تحلیلگر آسوشیتدپرس در خاتمه مینویسد: "بر خلاف عراق، در بسیاری دیگر از سرزمینهای خاورمیانه اتفاق نظر بین شیعیان و سنیها بر سر طرفداری از ایران در مقابل آمریکا رو به افزایش است. ناکارآمدی تحریمها و اثر معکوس آن: تحریم جمهوری اسلامی ایران، به عنوان شاه بیت فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا و متحدان غربی اش، موضوع جدیدی نیست بلکه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و به خصوص در گرماگرم دفاع مقدس، ایران همواره مواجه با اعمال تحریم بوده است. آمریکا در گذشته هم به بهانههای مختلف تحریمهایی را بر علیه ایران اعمال و هر ساله آن را تمدید مینمود. به طوری که اقدام ۴ماه پیش آمریکا در تمدید تحریمهای ۵ساله جمهوری اسلامی ایران و نیز تمدید یکساله مسدود ماندن اموال ایران، استمرار تحریمی است که آمریکا از سال ۱۹۷۹)از بدو پیروزی انقلاب) علیه ایران اعمال کرده و با قانون داماتو در زمان ریاست جمهوری کلینتون شدت بیش تری به آن بخشیده است. در حوزه انرژی نیز به نوشته روزنامه السیاسه کویت <ایران اکنون ۱۰درصد از ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد و پس از عربستان، آمریکا و روسیه چهارمین صادرکننده نفت جهان است. ایران یکی از اعضای موسس سازمان اوپک است و رتبه دوم را پس از عربستان در صادرات نفت این سازمان دارد. حال که جهان وارد مرحله استفاده از گاز طبیعی شده است ایران جایگاه مهمی را دراین بازار برای خود دست و پا کرده است. ایران به لحاظ داشتن ذخایر بزرگ گاز طبیعی درجهان به میزان ۲۶تریلیون متر مکعب با حدود ۱۷درصد کل ذخایر شناخته شده ی جهان بعد از روسیه مقام دوم را داراست. حال که جهان وارد مرحله استفاده از گاز طبیعی شده است ایران جایگاه مهمی را در این بازار برای خود دست و پا کرده است به طوری که علیرغم مخالفتهای آمریکا و سنگ اندازی این کشور در مقابل شرکتها و سرمایهگذاران خارجی در ایران شرکتهای اروپایی و آسیایی و روسی به شدت مشغول مذاکره درباره ی معاملات با ایران هستند ،حتی بعد از تصویب قطعنامه ۱۷۳۷شورای امنیت میلیاردها دلار قرار داد در حوزه ی نفت وگاز با این شرکتها منعقد شد .زیرا دولتهای این شرکتها دسترسی به ذخایر گاز ایران را در زمره منافع ملی استراتژیک خود تلقی میکنند و از انعقاد چنین قراردادهایی حمایت میکنند . امروز کارشناسان اقتصادی آمریکا که دسترسی به منابع گاز طبیعی را برای اقتصاد آمریکا و به تبع آن برای جایگاه این کشور در آینده جهان دارای اهمیت حیاتی میدانند،اظهار میدارند : ناکامی آمریکا و ایران در زمینه حصول توافق بر سر موضوعات مورد اختلاف به اروپاییها این امکان را داده است که در دستیابی به منابع مهم گاز ایران در آینده از مزیت قابل توجهی بر خوردار گردند . این کارشناسان هم چنین اذعان میدارند آمریکا به کاهش تو لید گاز داخلی و افزایش تقاضای گاز برای نیروگاهای خود مواجه است لذا تحت چنین شرایطی احتیاط چنین حکم میکند که آمریکا برای نیل و امنیت انرژی به این دو غول گازی یعنی روسیه و ایران نظر بیافکنند و مشکلات خود با ایران را حل و فصل نمایند . بنا بر آنچه بدان اشاره شد و با توجه به تجربیات گذشته از جمله تجربیات به جا مانده از دوران جنگ سرد میان آمریکا و شوروی، درشرایط حاضر نیز که آمریکاییها به خاطر سیاستهای غلط گذشته در منطقه و تحلیل توان مداخله جویانه خویش در موقعیت نامناسبی قرار دارند، به نظر میرسد حاکمان کاخ سفید برای مهار ایران به عنوان رقیبی منطقهای در خاور میانه و منطقه خلیج فارس و آسیای میانه، طیفی از اقدامات نیمه سخت و نرم، شامل: اقدامات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تبلیغاتی و روانی، امنیتی و اجتماعی را مورد توجه قرار دهند. به رغم تهدیدهای غیر مستقیم نظامی به نظر میرسد برنامه آمریکا در برابر ایران شامل طیفی از اقدامات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی است که با جنگ روانی پردامنه، جنبه تهاجمی و به ظاهر سخت افزاری به خود گرفته است.امری که شناخت آن و آگاهی افکار عمومی از اصل وجودی آن در کنار به کارگیری تدابیر لازم برای ایمنسازی جامعه آن را بیتاثیر خواهد ساخت.
مقاله
نام منبع: ایرنا
شماره مطلب: 9415
دفعات دیده شده: ۶۴۷۶ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش