Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • تروریسم و پیام کشتار
    پنج‌شنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۴ ساعت ۱۶:۰۹

    نورمن سالومون سایت عملیات روانی – هنگامی که دولت فرانسه در سال 1964 راه‌حلی دیپلماتیک ارایه کرد که احتمال داشت با سیاست جنگ کاخ سفید تداخل پیدا کند، رییس جمهور آمریکا آن را «تأیید تروریسم» خواند. در آن زمان رییس جمهور آمریکا لیندون جانسون و جنگ ویتنام در جریان بود. چهار دهه بعد، دیگر منطق ضدترور پدال گاز ماشین جنگ افروزی آمریکا نیست. بلکه هم‌اکنون جنگ با تروریسم منطق محوری جنگ را تشکیل می‌دهد. بوش پس از وقوع انفجارهای لندن گفت: «تضاد بین نیات

    نورمن سالومون سایت عملیات روانی – هنگامی که دولت فرانسه در سال 1964 راه‌حلی دیپلماتیک ارایه کرد که احتمال داشت با سیاست جنگ کاخ سفید تداخل پیدا کند، رییس جمهور آمریکا آن را «تأیید تروریسم» خواند. در آن زمان رییس جمهور آمریکا لیندون جانسون و جنگ ویتنام در جریان بود. چهار دهه بعد، دیگر منطق ضدترور پدال گاز ماشین جنگ افروزی آمریکا نیست. بلکه هم‌اکنون جنگ با تروریسم منطق محوری جنگ را تشکیل می‌دهد. بوش پس از وقوع انفجارهای لندن گفت: «تضاد بین نیات و احساسات کسانی که عمیقاً نگران حقوق بشر و آزادی بشر هستند و کسانی که مردم را می‌کشند، آشکارتر از این نمی‌تواند بروز کند. جنگ علیه تروریسم ادامه می‌یابد.» یکی از الزامات اساسی چنین جنگی این است که کلیه سوابق تاریخی نامطلوب باید نامرتبط خوانده شود. کریس هگس روزنامه‌نگار اعتقاد دارد: «پذیدش این عقیده کلیشه‌ای و سطحی که جنگ علیه تروریسم جنگ علیه شر است و زدن برچسب بربریت به کسانی که با آنان می‌جنگیم به معنای آن است که ما نیز همانند آنها از پذیرش تقصیرات خود امتناع می‌ورزیم و بی‌عدالتی‌هایی را که منجر به سوق دادن آنها به سمت خشونت و ناامیدی شده است، نادیده می‌انگاریم.» به دنبال حملات 11 سپتامبر، جان دیدون نویسنده، سرزنش کسانی را که خواستار توجه به ریشه‌های تاریخی چنین حوادثی شده‌اند، مورد انتقاد قرار داد. سیاستمداران و کارشناسان به سرعت و طبق عادت به محکوم کردن هر اظهارنظری مبنی بر این پرداختند که «هر رویدادی پس‌زمینه‌ای دارد، زندگی سیاسی پیامدهایی دارد و طبقه حاکمه آمریکا و افرادی که از اشتباه بودن نحوه هدایت کشور گفتند و نوشتند، متهم به کودک‌انگاری ملت آمریکا شدند.» در آن زمان صداهای منطق‌گو، حتا اگر از درون ارتش برمی‌خاست، در نطفه خفه می‌شد. در اواخر نوامبر 2002، ویلیام اُدام، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا در شبکه تلویزیونی C.SPAN گفت: «تروریسم دشمن نیست چون نمی‌توان آن را شکست داد. بلکه یک تاکتیک است، عاقلانه‌تر این که بگوییم با انجام شبیخون اعلان جنگ می‌کنیم چرا که در این تهاجم انتظار پیروزی داریم. هدف ما پیروزی در جنگ علیه تروریسم نیست. این تهاجم برای ایجاد وحشت صورت می‌گیرد. ایجاد وحشت در دشمن هیچگاه دموکراسی را تضعیف نمی‌کند. اما قوانین کنگره گاهی چنین اقداماتی را منع می‌کند.» دو سال پس از حوادث 11 سپتامبر نورمن میلر این سؤال را مطرح کرد: «آیا برخورداری از امنیت در ازاء از دست دادن دموکراسی نفعی برای ما دارد؟ همان‌طور که در دوران صدام حسین با آن که دست‌ها و گوش‌های مردم ظاهراً بریده نمی‌شد اما مظاهر دموکراسی مشهود نبود. در این دوران مردم امنیت داشتند اما چارچوب آزادی‌های اجتماعی مردم به حدی محدود بود که فقط ستایش رهبر عراق در آن تعریف شده بود. بله، مسایلی مهم‌تر از امنیت وجود دارد و یکی از آنها حفاظت از تمامیت دموکراسی‌مان است و آخرین سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا رهبرانی که دروغگویی بخشی از «زندگی» آنها است می‌توانند از «زندگی» دیگران محافظت کنند؟» رییس جمهوری که برای هموار کردن راهش به سوی اشغال عراق دروغ می‌گوید، هم‌اکنون از بمب‌گذاری‌های لندن برای توجیه سیاست‌هایش که خونریزی روزمره را برای عراقیان به ارمغان آورده، بهره‌برداری می‌کند. بوش با ادامه سیاست‌های جنگ‌طلبانه خود پیامی ضمنی برای تروریست‌ها ارسال می‌کند. موضوع برقراری ارتباط از طریق کشتن مردم بسیار آشناست. رساندن پیام دوستانه با گلوله و بمب مسأله تازه‌ای نیست.کریس هگس در کتاب «جنگ نیرویی است که به ما معنی می‌بخشد» می‌نویسد که این نوع تغییر واقعیات بسیار محتمل است: «اجساد در میدان جنگ پیامی منتشر می‌کنند. یک روز صبح جوخه‌های مرگ در السالوادور اجساد سه نفر را در پارکینگ هتل کامینو سان سالوادور که روزنامه‌نگاران در آن مستقر بودند، تخلیه کردند. گویا تهدید مرگ که متوجه ما بود از دهان‌های آن اجساد منتقل می‌شد. در سطحی کلان‌تر واشینگتن از قتل و خونریزی برای انتقال حس خشم استفاده می‌کند. ما این نوع پیام‌های خشم‌آلود و فتنه‌انگیز را در ویتنام، عراق، صربستان و افغانستان منتشر کردیم. اسامه بن لادن آموخت که به زبان جنگ‌های صنعتی امروزی سخن بگوید.» هگس می‌افزاید: «در سال 1965 وزیر دفاع آمریکا، رابرت مک نامارا، بمباران‌های مستمر ساییگون را که منجر به مرگ صدها هزار نفر از افراد غیرنظامی ویتنامی شد به عنوان ابزاری برای انتقال پیام به رژیم کمونیست هانوی مورد استفاده قرار داد.» چهل سال بعد، آمریکا و متحدان نظامی‌اش با استفاده از «جنگ علیه تروریسم» به عنوان موضوع محوری در تبلیغات جنگ‌طلبانه خود، پیام مرگ ارسال می‌کنند. نباید متعجب شویم اگر تروریست‌ها همین نوع پیام را برای ما بفرستند.



    مقاله
    نام منبع: آلترنت
    شماره مطلب: 652
    دفعات دیده شده: ۱۵۴۸ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش