-
فاجعه قانا، دلیلی دیگر برای احساسات ضد آمریکایی و ضد رژیم صهیونیستی مسلمانان
چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۵ ساعت ۱۰:۵۲
نوشتهی: جاناتان کوک سایت عملیات روانی_افرادی که سال گذشته در بیروت تقاضای یک انقلاب درخت سدر را میکردند، «اولین جرقههای دمکراسی» که قرار بود بذر آن از سوی آمریکا کاشته شود ، حالا به خاطرهایی دوردست تبدیل شده است. دیروز ما شاهد بودیم که چگونه همان جماعت، خشم خود را نثار دفتر سازمان ملل در بیروت میکردند، خشمی زودرس از طرح خاورمیانهایی که کاندولیزا رایس به همراه آورده بود. اگر هدف رژیم صهیونیستی گسترش جنگ بوده باشد، طبعا گزینهای بهتر از ف
نوشتهی: جاناتان کوک سایت عملیات روانی_افرادی که سال گذشته در بیروت تقاضای یک انقلاب درخت سدر را میکردند، «اولین جرقههای دمکراسی» که قرار بود بذر آن از سوی آمریکا کاشته شود ، حالا به خاطرهایی دوردست تبدیل شده است. دیروز ما شاهد بودیم که چگونه همان جماعت، خشم خود را نثار دفتر سازمان ملل در بیروت میکردند، خشمی زودرس از طرح خاورمیانهایی که کاندولیزا رایس به همراه آورده بود. اگر هدف رژیم صهیونیستی گسترش جنگ بوده باشد، طبعا گزینهای بهتر از فرستادن هواپیماهای جنگیاش به قانا نداشته است: روستایی مرکب از جمعیت مسلمان و مسیحی در جنوب لبنان، تا مردم غیرنظامیاش را قتل عام کند، سالگردی شوم بر جنایات چند سال پیش. حدود یک دهه قبل نیروهای اسراییلی این روستا را گلوله باران کرده و حدود 100 غیرنظامی که در یک پناهگاه متعلق به سازمان ملل پناه گرفته بودند را کشتند. در نظر لبنانیها و اکثریت جهان عرب، سازمان ملل امروز مظهر همهی آن فساد و بیعدالتی است که بر جامعهی بینالمللی و وجدان آن حاکم است. امروزه آشکار شده است که جامعهی جهانی بازیچهی ایالات متحده و بالطبع رژیم صهیونیستی شده است .سازمان ملل چیزی بیش از یک اتاق مذاکرده و گفتگو نیست و حتی آن قدر شرافت و وجدان در آن نمانده است که حداقل بتواند به طور صریح کشته شدن چهار تن از ناظران غیرمسلح خود از سوی ایادی رژیم صهیونیستی در هفتهی گذشته را محکوم کند. لبنان چگونه میتواند از چنین سازمان تضعیف شده و بیخاصیتی انتظار حمایت داشته باشد؟ خشمی که بر علیه دفتر سازمان ملل در بیروت ابراز میشد، به زودی تبدیل به خشونتهایی بیشتری در ایالات متحده، یازده سپتامبرهای بیشتر و نمونههای بیشتری از بمبگذاریهای لبنان و مادرید خواهد شد. آیا این حملات قادر خواهد بود غرب در حال خواب را بیدار کند تا آنها رهبران خود را از جنگطلبی برحذر دارند؟ یا اینکه برعکس چنین حملاتی تعدادی بیشتر از ما را متقاعد خواهد کرد که دنیای غرب اساساً از انسانهای بیمنطق بدوی و بیتمدن تشکیل شده است؟ چرا آنها از ما منتفر هستند؟ ماجرای قانا پاسخ ما را میدهد، ولی به نظر میآید فقط معدودی از غربی ها تمایلی به شنیدن این پاسخ دارند. در تمام طول ساعات صبحگاهی که تلویزیونهای عربی تصاویر ساختمانهای تخریب شده در قانا و همین طور تصویرکارکنان صلیب سرخ که در حال خارج کردن اجساد 60 کودک غرق در خاک و خون را نشان میدادند، شبکهی اصلی تلویزیونی رژیم صهیونیستی در حال پخش برنامههای خانوادگی بود. شبکههای خارجی هم چیزی بهتر از شبکهی تلویزیونی رژیم صهیونیستی نداشتند. گزارشات اولیه خبرنگاران غربی، پیش از آن که بتوانند متن گزارشهای خود را تغییر و سر و سامان دهند، از شفافیت و بیطرفی بیشتری برخوردار بود. ولی در ادامه طول روز گزارشهای آنها فقط به تخریب دفتر سازمان ملل در بیروت پرداخت گویی آنها توانستهاند آخرین خاکریزها را در برابر هجوم مسلمانان فتح کنند، و کمتر گزارشی به قتل عام کودکان در قانا اختصاص یافت. در چنین چهارچوبی است که اقدامات تحریکآمیز غرب و رژیم صهیونیستی بسیار کم اهمیت وانمود شده و واکنش مخاطبین و رقبا اهمیت ویژهای مییابد. شبکههای خبری غرب به شکل قابل توجهی مراقب بودند که قتل عام کودکان لبنانی به عنوان پیامد گسترش جنگ از سوی اسراییل منعکس نشود. همان طور که خبر کشته شدن 8 کارگر راهآهن رژیم صهیونیستی در اثر اصابت موشک حزبا... به این شکل انعکاس نشد. براساس منطق رسانههای غربی، وقتی آنها مورد حمله قرار میگیرند وقت انتقام و گسترش جنگ است، ولی وقتی رقبای آنها مورد حمله قرار میگیرند و صدمه میبینند زمان آغاز گفتگوهای صلح و آتشبس است. گزارشگر شبکهی خبری بی.بی.سی در بیروت، مظهر چنین وجدان کوری است. او مدام در هر جملهاش لبنانیها را به خاطر حمله به ساختمان دفتر سازمان ملل در بیروت محکوم میکرد: چرا آنها چنین اقدامی میکنند در حالی که سازمان ملل تلاش میکند آتشبس را ایجاد کند؟ او معتقد بود که باید در برابر آنها مانع ایجاد کرد. حتی رئوس اخبار ساعت 11 بی.بی.سی به وقت گرینویچ با نقل قول همین خبرنگار از اظهار تاسف یکی از نمایندگان مجلس لبنان در مورد تخریب ساختمان دفتر سازمان ملل شروع شد ، گویی در میان همهی فجایع آن روز صبح تخریب اموال سازمان ملل مهمترین موضوع بود. احتمالاً وقتی رسانههای غرب از توازن صحبت میکنند، منظورشان همین است. جیم مویر،گزارشگر بی.بی.سی در همان گزارش اظهار داشت که در هر دو طرف، این غیرنظامیان هستند که بهای این جنگ را میپردازند. او از کجا به چنین نتیجهایی رسیده است؟ در فلسطین اشغالی کشته شدگان اکثراً نظامی هستند،ولی شما اگر به اخبار رسانههای غربی گوش کنید کمتر به چنین نتیجهای میرسید.خبرنگار دیگر جاناتان چالز در حیفا نیز با بی انصافی تمام اظهار داشت که امروز،روز سختی برای هر دو جناح بوده است و برای توجیه قضیه افزود که رژیم صهیونیستی روز سختی را از نظر فشارها و مشکلات دیپلماتیک داشته است .خبرنگاران غرب تا کی میتوانند نسبت به قتل عامل مردم بیگناه بیتفاوت باشند؟رژیم صهیونیستی طبق معمول از ادعاهای غیر قابل قبول دفاع میکند. یک سخنگوی دولت در مصاحبهای خونسردانه با بی.بی.سی، اظهار داشت اگر ارتش بداند که غیر نظامیان لبنان در کجا پناه گرفتهاند، آن نقطه را هدف قرار نمیدهد. سپس او چندین بار حرف خود را نقض کرد و از ادعای دولتش در مورد اینکه نیروهای حزب الله در مناطق غیر نظامی پناه میگیرند ،دفاع کرد.اگر او راست می گوید پس حتا خلبانی که به نیروهای حزب ا... شلیک میکرده، میدانسته است که تلفات غیر نظامی نیز به بار خواهد آورد. این سفسطه و مغلطهی بیپایان طوری طراحی شده است که ما در نهایت آنها را بپذیریم و به آنها گردن نهیم. تنها هوشیاری و بیداری وجدان ما را به پرسیدن سؤال های صحیح و درست وا می دارد. برای مثال، چه طور بعد از سه هفته پرواز هواپیماهای شناسایی و جاسوسی رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان نتوانستند به این نکته پی ببرند که غیر نظامیان هنوز در قانا هستند؟ ولی هیچ کس چنین سؤالی را نپرسید .در یک توجیه که هم از سوی رژیم صهیونیستی و هم از سوی رسانههای ارائه شد ،در بهترین حالت میتوان نتیجه گرفت که آنها با بیاحتیاطی و بی اعتنایی نسبت به احتمال حضور غیرنظامیان در محل، اقدام به چنین حملاتی نمودند. این حمله هشداری به غیرنظامیان دیگر در جنوب لبنان بود تا آنجا را سریعاً ترک کنند!!! آیا ارتش رژیم صهیونیستی پس از شکست آشکارش در یک جنگ متعارف، هنوز در پی این است که در استفاده از بمبهای خوشهایی و آتشزا و بمبهای ناپالم در خاورمیانه آزاد باشد؟ آیا پاسخ این سؤال در سخنان نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که با سخاوت تمام 24 ساعت به غیرنظامیان فرصت داد تا جنوب لبنان را ترک کنند. آیا قتل عام قانا یک انتقام از روستاییان بود، از کسانی که در میان نیروهای حزب ا... زندگی میکنند، با حزب ا... ارتباط دارند و همه امیدشان به حزب ا... است تا بتوانند مانع اشغال دوبارهی جنوب لبنان از سوی رژیم صهیونیستی شوند؟ آیا وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی وقتی در جلسهی هیأت دولت هفتهی پیش گفت: در جنوب لبنان همه تروریست هستند و با حزب الله ارتباط دارند، به همین موضوع اشاره نمیکرد؟ موشه مارزوک، افسر سابق ارتش رژیم صهیونیستی،که حالا یکی از کارشناسان ضد تروریسم در یکی از مؤسسات دانشگاهی معتبر فلسطین اشغالی شده است، در مصاحبه با نشریهی یهودی آمریکایی فوروارد (The Forward) گفت: یکی از اهداف اسراییل از این جنگ آن است که به شیعیان جنوب لبنان بیاموزد که باید هزینهی سنگینی بابت حمایت از حزبالله بپردازند. شاید قانا یکی از هزینههایی بود که جنوب لبنان در این رابطه پرداخت کرد. رژیم صهیونیستی توجیه دیگری را نیز برای قتل عام قانا عنوان میکند و ادعا میکند اعلامیههایی را در قانا پخش کرده و به غیرنظامیان هشدار داده است که روستا را ترک کنند و این غربی ها هستند که میگویند آن اعلامیهها ده روز پیش در تمام جنوب لبنان پخش شد. دلیلی نداشت که اتفاقی بدتر از آنچه در سایر نقاط روی میدهد، در انتظار قاانا بوده باشد. شاید قانا در انتظار شرایط بهتری بود، چون فکر نمیکرد نیروهای رژیم صهیونیستی بعد از جنایتشان در 1996 درهمین روستا، که صد غیرنظامی را کشتند بار دیگر جرأت کرده و باز دست به جنایت جنگی بزنند. شک دیگری نیز وجود دارد که نیروهای رژیم صهیونیستی همهی راههای فرار از جنوب را بمباران کردهاند و به هر چیز متحرکی که در باقیماندهی این راهها تکان بخورد شلیک میکنند. همچنین میتوان گفت که اغلب خانوادههای روستای قانا اتومبیلی ندارند که جنوب لبنان را ترک کنند، بنزینی ندارند که در ماشین بریزند چون نیروهای رژیم صهیونیستی همهی پمپهای بنزین را هدف قرار داده است، و گذشته از اینها ، خانوادهها اغلب جایی ندارند که بروند. اگرچه همهی این موارد صحیح هستند ولی ما را از موضوع اصلی منحرف میکنند: موضوع اصلی آن است که رژیم صهیونیستی چه حقی دارد که اعلامیه پخش کند و به مردم دستور دهد جنوب لبنان را ترک کنند و بی خانمان شوند؟جیم مویر ما را ناامید میکند که میگوید: جنوب لبنان را نمیتوان یک شبه تخلیه کرد، بله،نمیتوان.ولی سؤال عمیقتر آنست که چرا جنوب لبنان باید تخلیه شود؟ چگونه است که یک شبکه خبری بین المللی نمیداند که در حال پشتیبانی از دستور کاری است که در پی پاکسازی نژادی در جنوب لبنان است تا موجبات رضایت رژیم صهیونیستی را فراهم کند؟ رسانههای ما نسبت به معیارهای دوگانه ،بیاعتنا هستند.آیا سید حسن نصرالله، رهبر حزب الله، آشکارا هشدار نداد که اگر اسرائیل به تجاوزات خود ادامه دهد و همچنان با مذاکره بر سر تبادل اسرا مخالفت کند،حیفا را هدف خواهد داد؟آیا به اسرائیلیها هشدار به موقع داده نشده بود؟و آیا میتوانیم این دلیل را از حزب الله به عنوان توجیه حملات موشکی شان بپذیریم ؟روز جمعه،حزب ا... اولین موشک خیبر خود را شلیک کرد. هر کدام این موشکها حاوی صد کیلوگرم مواد منفجره میباشد و منطقهی نازارت را مورد هدف قرار داد،ما لرزش زمین را بر اثر اصابت آن احساس کردیم.حزب ا... قبل از شلیک اولین موشک خود دو هفته صبر کرد و بارها تهدید کرد که اگر رژیم صهیونیستی به کشتار خود ادامه دهد دست به این اقدام خواهد رد.در این رسانهها چه کسی است که بگوید اگر حزب الله میخواست و اگر هدفش تخریب کامل اسرائیل بود میتوانست از همان روز اول موشکهای خیبر خود را شلیک کند؟ روز شنبه سید حسن نصرالله وعده داد که اگر رژیم صهیونیستی تن به آتش بس ندهد مرحلهی بعد از حیفا را شروع خواهد کرد.چه کسی در بی.بی.سی یا سی.ان.ان یا هر شبکه خبری دیگری این هشدارها را به عنوان توجیهی بر گسترش حملات حزب الله به هادرا،نتانیا،یا تل آویو اعلام خواهد کرد. این جنگ بین دو نوع تفسیر یا دو دیدگاه جهانی نیست.این جنگی است که ما غربیها به نمایندگی از هر دو طرف حرف میزنیم. ما معنای آسیب ،مرگ،پیروزی و صلح را تعریف میکنیم و فقط انسانهای طرف خودمان مهم هستند،چرا که ما فقط دردهای خودمان را احساس میکنیم.
مقاله
نام منبع: Anti War
شماره مطلب: 5090
دفعات دیده شده: ۳۰۲۶ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش