-
واکنش نماینده ایران در سازمان ملل به قطعنامه شورای امنیت
سهشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۵ ساعت ۷:۰۷
سایت عملیلت روانی_محمدجواد ظریف، سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمان ملل در نشست شورای امنیت، تصویب قطعنامه علیه تهران را نمونهای از بیعدالتیها و برخوردهای متعدد برخی قدرتها در قبال کشورمان دانست. متن کامل اظهارات سفیر ایران در نشست شورای امنیت به این شرح است: ``آقای رییس. این نخستین باری نیست که تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای اتکا به تواناییهای خویش و پیشرفت در حوزه فنآوری با مقاومتشدید و فشارهای هماهنگ برخی از اعضای دائمی شورای
سایت عملیلت روانی_محمدجواد ظریف، سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمان ملل در نشست شورای امنیت، تصویب قطعنامه علیه تهران را نمونهای از بیعدالتیها و برخوردهای متعدد برخی قدرتها در قبال کشورمان دانست. متن کامل اظهارات سفیر ایران در نشست شورای امنیت به این شرح است: ``آقای رییس. این نخستین باری نیست که تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای اتکا به تواناییهای خویش و پیشرفت در حوزه فنآوری با مقاومتشدید و فشارهای هماهنگ برخی از اعضای دائمی شورای امنیت مواجه میشود. در واقع، ایران معاصر همواره در معرض بیعدالتیها و برخوردهای مغرضانه متعددی از سوی این قدرتها قرار داشته است. مبارزه مردم ایران برای ملی کردن صنعت نفت در پیشنویس قطعنامهای که توسط انگلیس و با پشتیبانی آمریکا و فرانسه در ۱۲اکتبر ۱۹۵۱در دستورکار شورای امنیت قرار گرفت، بهعنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی مطرح شد. طرح چنین پیشنویس قطعنامهای در شورای امنیت پیش درآمد سازماندهی کودتایی توسط انگلیس و آمریکا در تلاشی به مراتب آشکارتر برای دستیابی به همان منافع کوتهبینانهشان بود. این کودتا که دیگر نمیتوانستند آن را در پوشش زبان منشور ملل متحد و یا ظرافتهای دیپلماتیک پنهان کنند، حکومت سرکوبگر خودکامه را به قدرت بازگرداند. با این حال، مردم ایران در تلاش خود برای ملی کردن صنعت نفت توفیق یافتند و از این طریق پیشگام جنبش شجاعانهای در جهان در حال توسعه شدند که خواستار دستیابی به حق لاینفک خود برای اعمال حاکمیت بر منابع ملی خویش بود. در گذشته نزدیکتری، هجوم گسترده صدام حسین به جمهوری اسلامی ایران در ۳۱شهریور ۱۳۵۹آنقدرموجب نگرانی همین اعضای دائم نشد که آن را تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی قلمداد کنند. حتی آنها لازم ندیدند که تا هفت روز سخت پس از تجاوز صدام قطعنامهای در مورد آن صادر کنند، با این امید که محاسبه به شدت نادرست آنها مبنی بر اینکه صدام حسین میتواند در ظرف یک هفته به جمهوری اسلامی خاتمه دهد، تحقق یابد. آیا چنین نحوه برخوردی در این روزها آشنا به چشم نمیآید؟! همچنین، آنها تا دو سال ضرورتی برای درخواست عقب نشینی نیروهای عراقی اشغالگر ندیدند، تا زمانی که مردم ایران به تنهایی و به رغم همه مشکلات سرزمین خویش را از اشغال متجاوزان آزاد کردند. این شورا همچنین برای سالیان متمادی و علیرغم انبوه شواهد و مدارک اجازه نیافت تا اقدامی در مورد بکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط دیکتاتور عراق علیه نظامیان و حتی غیرنظامیان ایرانی انجام دهد، چرا که بهگفته یک مسئول سابق اطلاعات نظامی آمریکا، پنتاگون چندان نگران استفاده عراق از سلاح شیمیایی نبود. این تنها روش دیگری برای کشتن مردم بود. نتیجه آنکه هنوز دهها هزار ایرانی در اثر کاربرد این سلاحها رنج میبرند و به شهادت میرسند. طی همین چند هفته اخیر، شورای امنیت از انجام هر اقدامی جهت متوقفکردن تجاوز گسترده رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و لبنان و بحران انسانی وحشتناک ناشی از آن منع شده است. همچنین، علیرغم عادت سیریناپذیر این رژیم متجاوز به انجام تجاوز و کشتار، امکان هر اقدامی هر چند کوچک نیز از این شورا برای پرداختن به زرادخانه هستهای چنین رژیمی سلب شده است. علاوه بر آن، شورای امنیت از هرگونه عکسالعمل در مقابل تهدیدهای روزانه توسل به زور علیه ایران و حتی تهدید به استفاده از سلاح هستهای که در بالاترین سطح توسط آمریکا، انگلیس و رژیم قانون شکن صهیونیستی مطرح میشود منع شده است، تهدیداتی که خود نقض صریح بند ۴از ماده ۲منشور ملل متحد بشمار میرود. از سوی دیگر، طی چند سال اخیر، چند قدرت بزرگ از هیچ تلاشی برای تبدیل شورای امنیت به ابزاری برای بازداشتن ایران از اعمال حق لاینفکاش در زمینه فنوری هستهای برای مقاصد صلحآمیز که به صراحت در معاهده منع اشاعه سلاحهای اتمی به رسمیت شناخته شده، فروگذار نکردهاند. قصد آمریکا مبنی بر استفاده از شورا تنها به عنوان ابزاری برای نیل به این مقصود و حتی برخی مقاصد خطرناکتر دیگر به نحوی صریح از سوی نماینده دائم این کشور در سازمان ملل در جریان یک سخنرانی در کمیته امور عمومی آمریکا-اسراییل در ۵مارس گذشته ابراز شد. وی در این رابطه گفت: حیاتی است که ما از شورا برای کمک به بسیج افکار عمومی بینالمللی استفاده کنیم، اما اطمینان داشته باشید که ما به شورای امنیت به عنوان تنها ابزار در جعبه ابزارمان برای برخورد با این مساله تکیه نمیکنیم. آقای رییس، مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران مصمم به اعمال حق لاینفک خود در زمینه فنآوری هستهای برای مصارف صلحآمیز و توسعه دستاوردهای خویش در جنبههای مختلف مسالمتآمیز این فنآوری هستند. در عین حال، ایران بهعنوان تنها قربانی استفاده از سلاحهای کشتار جمعی در تاریخ معاصر، تولید و استفاده از این سلاحهای غیرانسانی را هم از نظر عقیدتی و هم از حیث راهبردی مردود میداند. رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران یک حکم مذهبی قاطع علیه تولید، نگهداری و کاربرد سلاح هستهای صادر کردهاند. ایران همچنین همواره به روشنی تاکید کرده است که سلاحهای هستهای جایی در دکترین نظامیاش ندارد. ریاست جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی خود در مجمع عمومی ملل متحد در شهریور گذشته، مردود بودن `حرکت به سمت تسلیحات هستهای براساس مبانی دینی` و ضرورت `احیای معاهده عدم اشاعه` را مورد تاکید قرار دادند و خاطرنشان ساختند که `ادامه تعامل و مراوده دقیق فنی و حقوقی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی محور سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران است. جهت زدودن هر نوع ابهام، جمهوری اسلامی ایران اجازه داد تا آژانس اقدام به انجام مجموعه بازرسیهایی کند که میتوان آن را قویترین بازرسی که تاکنون از سوی آژانس در یک کشور عضو انجام شده، دانست. این بازرسیها شامل ۲۰۰۰نفر-روز بازرسی در طول سه سال گذشته، امضای پروتکل الحاقی در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۳و اجرای بلافاصله آن تا ۶فوریه ،۲۰۰۶ارائه بیش از ۱۰۰۰صفحه اظهارنامه در چارچوب پروتکل الحاقی، اعطای مجوز برای انجام ۵۳مورد دسترسی تکمیلی به محلهای متفاوت در سراسر کشور و دادن امکان به بازرسان برای تحقیق در مورد اتهامات بیاساس از طریق دسترسی بیسابقه به برخی مراکز نظامی میشود. در نتیجه، تمام گزارشهای آژانس از نوامبر ۲۰۰۳حاکی از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران بوده است. در نوامبر ،۲۰۰۳یعنی همزمان با انتشار گزارش های جنجالی رسانهای در مورد آنچه که ۱۸سال مخفی کاری ایران خوانده میشد، آژانس تایید کرد که `تا این تاریخ، نشانه ای حاکی از اینکه مواد و فعالیت های هستهای قبلا اعلام نشده ایران ... ارتباطی به یک برنامه هستهای تسلیحاتی داشته باشد، به دست نیامده است.` نتیجه گیریهای مشابهی نیز در گزارشهای آژانس تا همین اواخر میتوان یافت. از جمله در گزارش آژانس در فوریه ۲۰۰۶تصریح شده که `همانطور که در نوامبر ۲۰۰۴و مجددا در سپتامبر ۲۰۰۵به شورای حکام گفته شد، کلیه مواد اعلام شده در ایران مورد حسابرسی قرار گرفته است.` در بند ۵۳همین گزارش بار دیگر تاکید شده که آژانس `هیچ موردی که حاکی از انحراف مواد هسته ای به سوی سلاح های هسته ای یا دیگر وسائل انفجاری هسته ای باشد، مشاهده نکرده است.` جنجال زیادی، از جمله در قطعنامه پیشنهادی امروز، در مورد مطلب مطروحه از سوی آژانس راجع به اینکه آژانس هنوز در موقعیتی نیست که بتواند `نتیجه بگیرد که مواد و فعالیت های هستهای اعلام نشدهای در ایران وجود ندارد`، ایجاد شده است. اما بانیان قطعنامه اذعان مکرر مدیرکل آژانس را مبنی بر اینکه `روند نیل به چنین نتیجهای، روندی وقت گیر است` به راحتی نادیده میگیرند. آنها همچنین الحاقیه گزارش اجرای پادمانها ، مورخ ژوئن ۲۰۰۶را که حکایت از قرار داشتن ۴۵کشور دیگر، از جمله ۱۴کشور اروپایی و چند کشور عضو این شورا، در وضعیتی مشابه ایران دارد، نادیده میگیرند. آقای رئیس، برنامه صلح آمیز هستهای ایران هیچ تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی نیست و در نتیجه، مطرح شدن این موضوع در شورای امنیت خالی از وجه و عاری از هر گونه مبنای حقوقی و یا فایده عملی است. طرح این موضوع در شورا برخلاف آنچه تبلیغ میشود، انعکاس نگرانی های بینالمللی نیست. بلکه به عکس، نحوه برخورد بانیان قطعنامه به معنی نادیده گرفتن موضع اعلام شده اکثریت قاطع جامعه بینالمللی است که به وضوح در بیانیه های اخیر وزرای خارجه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و سازمان کنفرانس اسلامی و بعضا در نتیجه گیریهای رئیس شورای حکام آژانس در ژوئن ۲۰۰۶انعکاس یافته است. سازمان کنفرانس اسلامی با ۵۷عضو، در آخرین نشست خود در سطح وزرا در باکو، بر `اعتقاد راسخ خود مبنی بر اینکه تنها راه حل موضوع هستهای ایران، بازگشت بدون پیش شرط به مذاکرات است` تاکید نمود. همچنین `از آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای حل مسالمت آمیز کلیه موضوعات باقی مانده استقبال کرد`، `تایید کرد که هر گونه تلاشی با هدف محدود کردن استفاده های صلح آمیز از انرژی هسته ای بر توسعه پایدار کشورهای در حال توسعه تاثیر خواهد داشت`، `هر گونه تبعیض و برخورد دوگانه در ارتباط با استفاده های صلح آمیز از انرژی هسته را رد کرد` و `نسبت به هر گونه عواقب ناخواسته حاصل از تهدیدها و فشارها بر ایران توسط برخی محافل برای صلح و امنیت منطقه و خارج از آن، با هدف واداشتن آن کشور به صرفنظر کردن از حق لاینفکاش در زمینه توسعه انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز ابراز نگرانی کرد.` جنبش عدم تعهد که در برگیرنده اکثریت قاطع اعضای سازمان ملل است، در بیانیه وزرایش در پوتراجایا `تاکید کرد که فعالیت های آژانس، خصوصا روند راستی آزمایی در آن، نباید هدف فشارها یا دخالت های نابجا، که میتواند کارآیی و اعتبار آژانس را خدشه دار کند، قرار گیرد.` در این بیانیه تصریح شد که `هیچ چیزی نباید به گونهای تفسیرشود که مانع یا محدودکننده حق کشورها جهت توسعه انرژی هستهای برای مقاصد صلح آمیز باشد.` در بیانیه مزبور همچنین تاکید شده است که `انتخاب های کشورها و تصمیمات آنها در حوزه استفادههای صلح آمیز از فناوری هستهای و سیاستهای مربوط به چرخه سوخت باید مورد احترام قرار گیرد.` اما سه کشور اروپائی، با ادعای نمایندگی از سوی همین جامعه بینالمللی، در بسته به اصطلاح مشوق های خود در اوت گذشته از ایران خواستند که `تعهدیالزامآور برای عدم پیگیری فعالیت های چرخه سوخت تقبل نماید`. مرور اجمالی سیر وقایع از اوت گذشته تاکنون روشن میکند که رد آن خواسته غیرقانونی و نابجا توسط جمهوری اسلامی ایران تنها دلیل تحمیل قطعنامهها و بیانیههایی به شورای حکام و شورای امنیت بوده و هست. اقدام پیشنهادی امروز شورای امنیت که تجلی همان تلاشها به منظور الزامآور کردن تعلیق غنی سازی اورانیوم میباشد، ناقض اصول بنیادین حقوق بینالملل، معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای و قطعنامه های شورای حکام آژانس است. این اقدام همچنین در تضاد با نظرات اکثر اعضای سازمان ملل، که شورای امنیت ملزم به نمایندگی آنهاست، میباشد. شورای حکام آژانس، طی قطعنامه ای در نوامبر ۲۰۰۴که توسط همین سه کشور اروپائی تدوین شده بود، اعلام کرد که تعلیق `یک اقدام داوطلبانه، از نظر حقوقی غیر الزام آور و معطوف به ایجاد اعتماد است.` این موضع در نتیجه گیری های رئیس شورای حکام آژانس مورخ ۱۵ژوئن ۲۰۰۶ نیز تکرار شده است. جنبش عدم تعهد، در بیانیه اخیر وزرا که قبلا به آن اشاره شد، تاکید کرد که `تمایزی بنیادین بین تعهدات حقوقی کشورها در برابر موافقتنامه های پادمانیاشان و هر گونه اقدامی که بطور داوطلبانه و با هدف ایجاد اعتماد برای حل مسائل دشوار انجام میشود، وجود دارد.` جنبش در این بیانیه ابراز عقیده کرده که`این تعهدات داوطلبانه، تعهدات حقوقی پادمانی محسوب نمیشوند`. آقای رئیس همانطور که در قطعنامه پیشنهادی هم ذکر شده، شورای امنیت تنها به این دلیل برای دست زدن به اقدام تحت فشار قرار گرفت که ایران بعد از بیش از دو سال مذاکره تصمیم گرفت تا از طریق بازگشایی بخشی از تاسیساتش که کاملا تحت پادمان قرار دارد و خاتمه دادن به تعلیق داوطلبانه، نسبت به اعمال مجدد حق لاینفک خود در حوزه فناوری هستهای برای مصارف صلح آمیز اقدام کند. حق ایران برای غنی سازی اورانیوم در پیمان عدم اشاعه سلاح های هستهای مورد شناسایی قرار گرفته است و رعایت حقوق اعضای معاهدات بینالمللی به همان اندازه ضروری است که حصول اطمینان از احترام به تعهداتشان. دوام این گونه معاهدات بینالمللی ، از جمله پیمان عدم اشاعه، تنها از طریق برقراری توازن بین حقوق و تکالیف ممکن است. تهدید، موجب دوام پیمان عدم اشاعه یا دیگر معاهدات بینالمللی نخواهد شد. این مهم تنها از این طریق حاصل میشود که کشورهای عضو این معاهدات بتوانند از منافع قانونی عضویت در این معاهدات بهره مند شوند و کشورهایی که از عضویت در این معاهدات روی برتافتهاند، به خاطر سرسختی شان پاداش نگیرند. این در حالی است که در حال حاضر دقیقا عکس این قاعده مبنای کار قرار دارد. امروزه ما شاهد یک روند به شدت خطرناک هستیم؟ در حالی که حقوق اعضای پیمان عدم اشاعه انکار میشود و آنها مورد مجازات قرار میگیرند، آنان که این پیمان را به چالش میکشند، به ویژه عاملان جنایات اخیر در لبنان و فلسطین، از طریق انعقاد موافقتنامه های هسته ای سخاوتمندانه پاداش میگیرند. کار تا به آنجا پیش رفته که وقتی منافع آمریکا ایجاب میکند، حتی به قول سفیر آمریکا در سازمان ملل، دستیابی به سلاح هسته ای برای کشورهای غیر عضو پیمان عدم اشاعه نیز `مشروع`می شود. این هم راهی عجیب برای حفظ پیمان عدم اشاعه یا کسب اطمینان از جهانشمول شدن آن است! این رویه چنان شکل وحشتناک و در واقع مضحکی به خود گرفته که رژیم صهیونیستی که عضو پیمان عدم اشاعه نیست و زرادخانه هستهای همراه با رفتارها و سیاست های سرکوبگرانه و مبتنی بر توسعه طلبی و ترور دولتی اش کرارا به عنوان جدیترین تهدید علیه صلح و امنیت منطقه ای و بینالمللی شناخته شده، آنچنان گستاخ میشود که خود را در رابطه با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران در مقام مدعی قرار میدهد و سردمدار حرکتی بر محور تهدید، دروغ، فریب، فشار و باج خواهی میشود. به هرحال باوجوداین تلاشهای گسترده سیاسی و تبلیغاتی، این منطق در جهان امروز پذیرفته نیست که سلاح هستهای برای برخی آری و انرژی هسته ای برای دیگران نه. روند تخریبی دیگر، تلاشی خودسرانه برای تحمیل برخی حد و مرزهای ساختگی است که غالبا ریشه در ملاحظات مرتبط با روابط دو جانبه دارد و از معیارهای عینی و فنی به دور است. در این رابطه، جالب است یادآوری شود که آمریکا فشارهای خود را با تلاش برای محروم کردن ایران از هر نوع فعالیت هسته ای آغاز کرد. حتی تا همین اواخر ( ۳۱ژانویه ،(۲۰۰۳سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چنین گفت: ما همواره از روسیه خواستهایم که کلیه همکاری هایش با ایران، از جمله مشارکتش در ساخت رآکتور آب سبک در بوشهر، را متوقف کند`. حد و مرز ساختگی جدید در مورد غنی سازی به همان اندازه خودسرانه است که حد و مرزهای ساختگی قبلی بود و تنها بهانهای دیگر برای شروع روندی جهت جلوگیری از تحقق حقوق اعضای پیمان عدم اشاعه در زمینه استفاده مسالمت آمیز از انرژی هستهای است. حد و مرز ساختگی جدید در مورد غنی سازی به همان اندازه خودسرانه است که حد و مرزهای ساختگی قبلی بود و تنها بهانهای دیگر برای شروع روندی جهت جلوگیری از تحقق حقوق اعضای پیمان عدم اشاعه در زمینه استفاده مسالمت آمیزاز انرژی هستهای است. این در حالی است که کشورهایی که عضو این پیمان نیستند، میتوانند به صورتی که آمریکا آنرا `مشروع` توصیف میکند، به ساخت بمب اتمی ادامه دهند. آقای رئیس چنین استدلال شده که مداخله شورای امنیت برای حصول اطمینان از همکاری ایران با آژانس و برگرداندن ایران به میز مذاکره ضروری است. من به شما میگویم که برای تحقق این هدف نیازی به مداخله شورای امنیت نیست. در واقع درگیر شدن شورای امنیت بیش از آنکه به این روند کمک کند، در راه آن مانع ایجاد میکند، چرا که برای اعمال فشار طراحی شده است. همانطور که قبلا خاطر نشان ساختم، قبل از آنکه دخالت شورای امنیت به شورای حکام تحمیل شود، همکاری ایران با آژانس بسیار گسترده تر و جامع تر بود. این همکاری به آژانس امکان داد تا در سپتامبر گذشته نتیجه گیری کند که پیشرفت خوبی در `توانایی آژانس در تایید بعضی جنبه های اظهارنامه های کنونی ایران که از این پس به صورت یک موضوع معمولی اجرای پادمان پیگیری خواهد شد،` صورت گرفته است. در ارتباط با بازگشت به میزمذاکره، گفتنی است که ایران همواره برای مذاکره آماده بوده است. طی تقریبا سه سال، ایران کوشید تا مذاکرات با سه کشور اروپایی را تداوم بخشیده و حتی در مواردی اقدام به احیای مذاکرات کند. ایران جهت رفع نگرانیها و گشودن فصلی جدید در همکاری ها، پیشنهادهای جامعی در اوت ،۲۰۰۴ژانویه ،۲۰۰۵مارس ،۲۰۰۵آوریل ،۲۰۰۵ژوئیه ،۲۰۰۵ سپتامبر ،۲۰۰۵ژانویه ، ۲۰۰۶فوریه ۲۰۰۶و مارس ۲۰۰۶ارائه کرد. در خلال این دوره، ایران تدابیر گسترده و شدیدا پر هزینه ای به منظور ایجاد اعتماد جهت حصول اطمینان از موفقیت مذاکرات اتخاذ کرد، که از آن جمله تعلیق فعالیت های قانونیاش در زمینه غنیسازی برای مدت دو سال بود. در تمام طول این دوره، اصرار برخی بر سیاست ترسیم خودسرانه خطوط قرمز و بستن درها روی هر گونه مصالحه، راه را بر کسب موفقیت بست و در اغلب موارد موجب عقیم ماندن پیشنهادها شد. این راهبردی بود که واشنگتن از بدو شروع مذاکرات بین ایران و سه کشور اروپایی در اکتبر ۲۰۰۳مستمرا اعمال کرد و در این فاصله تنها تاکتیکها تغییر کردند. طی این دوره تهدید های مکرر از سوی برخی کشورها به کشاندن این موضوع به شورای امنیت و خارج کردن آن از چارچوب خاص فنی و مذاکراتی آن، سایهای گسترده بر مذاکرات افکند، سد راه پیشرفت شد، بحثها را از مسیر خود خارج کرد و مانع تمرکز بر یافتن راه حل مورد قبول شد. نحوه پیگیری مذاکرات در مورد بسته ای که اخیرا پیشنهاد شده، نشانه دیگری از روش توسل به تهدید از یک سو و فقدان اراده برای رسیدن به راه حلی قابل قبول برای طرفین از دیگر سو میباشد . ایران علنا و با ابراز حسن نیت خود، واکنش مثبتی در مورد این ابتکار نشان داد و آمادگیاش را برای ورود به مذاکراتی هدفمند، عادلانه، بدون تبعیض و بدون پیش شرط در مورد بسته پیشنهادی و در چارچوب یک جدول زمانی مورد قبول طرفین اعلام کرد. با این حال، یک ضرب الاجل بیپایه بعد از ارائه بسته پیشنهادی مطرح شد؟ ضرب الاجلی عاری از هر گونه توجیه که تنها در خدمت یک هدف سوء پنهانی، یعنی استفاده از شرایط برای اعمال `حداکثر فشار بر سایر کشورها،` بود. گفتنی است که سه کشور اروپایی نزدیک به ۵ماه (از مارس تا اوت (۲۰۰۵ برای بررسی یک پیشنهاد جدی که از سوی ایران در سال گذشته مطرح شده بود، وقت صرف کردند و حتی بعد از آن نیز پاسخی ارائه دادند که به هیچیک از عناصر مندرج در پیشنهاد ایران توجه نکرده بود. از طرفی، در حالی که جمهوری اسلامی ایران به روشنی ابراز کرده است که سه هفته دیگر برای تکمیل ارزیابیاش از بسته پیشنهادی و ارائه پاسخی محتوایی ضروری است، تعجب آور و در عین حال کاملا گویاست که سه کشور اروپایی و آمریکا برای سد کردن زودهنگام راه مذاکره از طریق تحمیل یک قطعنامه مخرب و کاملا نابجای شورای امنیت این چنین شتاب نشان میدهند. این شتاب آنگاه شک بر انگیزتر میشود که اظهارات مکرر مدیرکل آژانس و تعداد زیادی از کارشناسان و حتی دستگاه های اطلاعاتی آمریکا مبنی بر نبود هر گونه فوریت، مد نظر قرار گیرد. چنین شتابی را با این واقعیت مقایسه کنید که برخی از همین قدرت ها، طی سه هفته اخیر، مانع از انجام هر گونه اقدامی توسط شورای امنیت در مورد شرایط اضطراری در لبنان شده و حتی اجازه توقف مخاصمه برای ۷۲ساعت به دلایل انساندوستانه را نیز ندادهاند؟ به نحوی که تجاوزگران رسما و علنا چنین رویهای را به عنوان `چراغ سبزی` برای تداوم کشتارشان تفسیر کردهاند که جنایت اخیر در قانا آخرین نمونه آن است. شما خود قضاوت کنید که چنین وضعی چه مقدار اعتبار برای شورای امنیت باقی میگذارد. میلیونها نفر در سراسر جهان پیش از این قضاوت خود را کرده اند. بنابر این، آقای رئیس، جا دارد پرسیده شود که انگیزه برخی از اعضای دائم از حرص همیشگیشان برای آوردن ایران به شورای امنیت و شتاب کنونی آنها چیست. آیا چیزی جز فشار و زور است؟ من به شما میگویم که این روش هیچ نتیجه سازندهای نخواهد داشت و در واقع تنها میتواند موجب وخامت اوضاع شود. مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران خواهان تنش نبوده و همواره آماده مذاکره جدی و هدفمند بر اساس احترام متقابل و حقوق برابر بودهاند لیکن بارها و بارها نشان دادهاند که در برابر فشار، تهدید، بیعدالتی و تحمیل سرسخت و مقاومند. متشکرم آقای رئیس.``
خبر
نام منبع: ایرنا
شماره مطلب: 5054
دفعات دیده شده: ۶۰۳ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش