سایت عملیات روانی_ به‌نظر می‌رسد دولت جورج بوش رییس جمهوری آمریکا نمی‌تواند همچون گذشته نقش مدیریت بحران را در خاورمیانه ایفا کند و علت آن ممکن است این باشد که واشنگتن همچون گذشته با دشمنان اسراییل مذاکره نمی‌کند. اینکه آمریکا باید به عنوان دوستی بی‌همتا برای اسراییل باشد موضوعی اعتقادی در میان احزاب مختلف در واشنگتن است لذا می‌توان این سئوال را مطرح کرد که چگونه است که اسراییل خود را در غزه وارد چاله‌ای کرده که به نظر می‌رسد آمریکا توان واکنش به آن را ندارد؟ بر اساس نقش سنتی دولت آمریکا که از دوران ریاست جمهوری نیکسون بوجود آمده است، نقش آمریکا ایجاد توازن میان منافع اسراییل و همسایگان عربی آن بوده است و زمانی که درگیری‌ها به جایی می‌رسید که احساس می‌شد در حال خارج شدن از کنترل است، آمریکا از اهرم‌های لازم برای اعمال فشار و پایان دادن به بحران برخوردار بود. اما اکنون سیاست‌های دولت بوش به اندازه‌ای نزدیک به اسراییل شده که به نظر می‌رسد واشنگتن هیچ قدرتی برای اعمال نفوذ بر رفتارهای برخی از بازیگران اصلی ندارد. با توجه به اظهارات اخیر کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر آنکه هر کسی که بر گروه حماس نفوذ دارد باید کمک کند تا سرباز اسراییلی آزاد گردد، می توان گفت درخواست وی نشان‌دهنده آن است که دولت آمریکا هیچ نفوذی در میان دولت فلسطین ندارد. اکنون تنها کسانی ممکن است در این شرایط بر حماس نفوذ داشته باشند که پیش از این با درخواست دولت بوش برای قطع تمامی همکاری‌ها با دولت فلسطین به رهبری حماس، از جمله روابط اقتصادی مخالفت کرده بودند. دولت بوش با پذیرفتن و اجرای سیاست اسراییل مبنی بر تحریم اقتصادی غزه که با هدف سقوط دولت حماس و یا مجبور کردن آن به رسمیت شناختن اسراییل باعث شد آمریکا توان خود را در میانجگری میان اسراییل و فلسطین از دست بدهد. هرچند در این میان دولت آمریکا بر حصول اطمینان از ارسال کمک‌های انسان دوستانه به مردم فلسطین و حمایت از `محمود عباس` رییس تشکیلات خودگردان فلسطین تاکید کرده بود ولی این مساله نتوانست این واقعیت را که مردم فلسطین گروه حماس را به عنوان دولت خود انتخاب کرده‌اند تغییر دهد و بر اساس نظرسنجی‌های انجام شده، درگیری‌های اخیر باعث افزایش حمایت‌ها از حماس شده است. فشارهای اقتصادی و افزایش هرج و مرج در فلسطین باعث تضعیف قدرت محمود عباس و اسماعیل هنیه نخست وزیر فلسطین شده است. هنیه نیز گروگان گرفتن سرجوخه شالیت را محکوم کرده و ضمن ابراز تعجب از این مساله خواستار آزادی وی شده است هرچند که ناظران فلسطنین معتقدند عناصر افراطی‌تر گروه حماس این عملیات را انجام داده‌اند تا اقدامات هنیه و دیگر عملگرایان این حزب را در جهت دستیابی به توافق در مورد تشکیل فلسطین در کنار اسراییل از بین ببرند. زمانی که رایس در مورد قرار گرفتن مجدد در مسیر صلح صحبت می‌کند بسیار دشوار است که بدانیم منظور وی چیست زیرا در حال حاضر هیچ `مسیری` که حماس در آن مشارکت داشته باشد وجود ندارد و هیچ امتیازی نیز مشاهده نمی‌شود که جنبش حماس با این درخواست رایس به صورت مثبتی واکنش نشان دهد. در حال حاضر به نظر می‌رسد افراد مسلح گروه حماس می‌خواهند نشان دهند حتی زمانی که اسراییل دولت منتخب فلسطین را نادیده می‌گیرد، آنها می‌توانند آن را مجبور به معامله با آنها کنند`. `یوسی بیلین` وزیر دادگستری سابق اسراییل گفته است اگر یک دولت دیگر در آمریکا روی کار بود و شرایط دیگری داشتیم، آمریکا یک نماینده ویژه به منطقه اعزام می‌کرد که به کشور سوریه، غزه و بیت‌المقدس سفر می‌کرد و برای پایان دادن به بحران آنها را تهدید و حتی تشویق می‌کرد. وی افزوده است: ولی هم اکنون تشدید درگیری‌ها در خاورمیانه نشان‌دهنده ضعف شریک آمریکایی است. هم اکنون اسراییل به یک طرف سوم قدرتمند احتیاج دارد که بتواند در مسائل منطقه دست داشته باشد ولی ظاهرا دولت بوش در حال حاضر توانایی چنین کاری را ندارد. در همین حال `آوری دیچر` وزیر امنیت داخلی اسراییل نیز روز جمعه گفت نتیجه بحران گروگان‌گیری سرباز اسراییلی در نهایت ممکن است باعث قدرتمندتر شدن تندروهای فلسطینی شود زیرا ممکن است اسراییل در نهایت با آزادی زندانیان فلسطینی در قبال آزادی این سرباز اسراییلی موافقت کند. این مقام اسرائیلی مدعی است: `این اقدام نیز به عنوان یک پیروزی بسیار بزرگ برای افراطیون در حماس تلقی خواهد شد همانگونه که عقب نشینی اسراییل از غزه بدون هیچ توافقی با فلسطینیان به عنوان شکست اسراییل در برابر مقاومت حماس تلقی شده بود. البته در صورتی که این سرباز اسراییلی آزاد شود، محمود عباس و اسماعیل هنیه تنها بازندگان آن نخواهند بود. علاوه بر آنها، اسراییل نیز از نظر مردم فلسطین مورد تحقیر قرار گرفته و نفوذ آمریکا در منطقه نیز تغییری نخواهد کرد`. دولت بوش نیز باوجود لزوم مشارکت با دولت حماس برای حفظ نفوذ خود در منطقه، از ارتباط با آن خودداری کرده و هیچ نشانه‌ای از بازداشتن اسراییل از اقداماتی که ممکن است پیامدهای منفی برگشت ناپذیری را به همراه داشته باشد مشاهده نمی‌شود. `در حقیقت آمریکا با این اقدامات توانایی خود برای کاهش تنش‌ها از طریق فشار به اسراییل و دیگر بازیگران عرب را از دست داده است، لذا غزه در حال حاضر بیانگر پارادوکس موجود در روابط آمریکا و اسراییل است به گونه‌ای که هرچقدر آمریکا خود را به اسراییل نزدیک تر می‌کند، در حقیقت دوستی آنها از ارزش کمتری برخوردار می‌شود زیرا آمریکا به این صورت نفوذ خود را در میان کشورهای عربی از دست می‌دهد`. بهترین دوست برای اسراییل کسی است که بتواند به اسراییل و همسایگان آن کمک کند تا در مسیر زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر قرار گیرند، این مساله نیز مستلزم مشارکت و همکاری واقعی آمریکا با بازیگران اصلی منطقه و حماس است. تایم