-
آمریکا: ابرقدرت یا ببر کاغذی؟
پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۵ ساعت ۰:۲۹
ادعاها و بلوفهای بیپایه و اساس دولت آمریکا باعث شده است تا این کشور به ببری کاغذی تبدیل شود که به لاف زدنهای بی اساس عادت کرده است و در عمل قادر به انجام هیچ کاری نیست. رهبران و دولتمردان آمریکا همواره سعی کردهاند به مردم این کشور چنین القا کنند که آمریکا تنها ابرقدرت جهان است و وظیفهی استقرار دموکراسی در سراسر جهان به عهدهی آنها میباشد. آنها همواره درصدد اشاعهی این باور نادرست بودهاند که چون قدرت دارند پس همیشه حق با آنهاست. دولتمردان
ادعاها و بلوفهای بیپایه و اساس دولت آمریکا باعث شده است تا این کشور به ببری کاغذی تبدیل شود که به لاف زدنهای بی اساس عادت کرده است و در عمل قادر به انجام هیچ کاری نیست. رهبران و دولتمردان آمریکا همواره سعی کردهاند به مردم این کشور چنین القا کنند که آمریکا تنها ابرقدرت جهان است و وظیفهی استقرار دموکراسی در سراسر جهان به عهدهی آنها میباشد. آنها همواره درصدد اشاعهی این باور نادرست بودهاند که چون قدرت دارند پس همیشه حق با آنهاست. دولتمردان آمریکا به غلط چنین تصور میکنند که تنها نژاد برتر جهان هستند و به واسطه برخورداری از قدرت میتوانند خواستههای خود را بر تمام مردم کره زمین تحمیل کنند. چنین تفکری کاملاً نادرست و خودخواهانه است. قطعاً اگر مردم آمریکا از حقایق باخبر شوند دیگر چنین ادعاهایی را نخواهند پذیرفت و با امپریالیسم آمریکا به مقابله برخواهند خواست. لازمه هر امپراطوری داشتن ملتی است که اولاً آمادهی پذیرش مصائب و عواقب تلخ سیاستهای امپریالیستی دولت خود باشد و ثانیاً بتواند در صورت لزوم تمام اصول اخلاقی و انسانی را کنار بگذارد. قطعاً مردم آمریکا هرگز حاضر نیستند بیدلیل و فقط به واسطه ی سیاستهای نادرست دولتمردان این کشور، زندگی خود را به خطر بیاندازند. شاید آنها در مواقع ضروری و در صورت حمله دشمن، به دفاع از خود بپردارند، اما هرگز از دست دادن جوانان و فرزندان خود را آن هم در جنگهای نامشروع و بیهدفی که دولت آمریکا همواره درصدد برافروختن آتش آنهاست، تحمل نمیکنند. جنگهای کره و ویتنام به خوبی عواقب تلخ دخالت در امور داخلی دیگر کشورها را به مردم آمریکا نشان داده است. اگر چه مردم آمریکا را نمیتوان از لحاظ سیاسی، منفعل دانست، اما باید گفت جنگهای نامشروع دولتهای پیشین، آنها را از دخالت در امور کشورهای خارجی منزجر کرده است. قطعاً اگر مردم آمریکا از حقایق حوادث 11 سپتامبر آگاه بودند، فریب رسانهها و دولتمردان خود را نمیخوردند و با کشورهای افغانستان و عراق وارد جنگ نمی شدند. دولت عوامفریب آمریکا برای جنگ افغانستان و عراق با عوامفریبی، به مردم آمریکا چنین القا کرد که این جنگها برای گسترش دموکراسی در خاورمیانه و نابود کردن کانون تروریستها در این منطقه انجام میگیرند. مردم آمریکا نیز همانند مردم اروپا، به دلیل برخورداری از رفاه و آسایش بیش از حد به آسانی طعمهی عوامفریبیهای دولت خود قرار میگیرند و حاضرند به هر قیمتی که هست آسایش و آرامش خود را حفظ کنند. به همین دلیل با کوچکترین تهدیدی علیه امنیت و صلح، بینش و بصیرت خود را از دست میدهند و بازیچهی دست دولت قرار میگیرند. اما نکتهی مهمی که ذکر آن ضروری است این است که مردم آمریکا همانند تمامی مللی که تمایل شدیدی به آسایش و رفاه دارند، به آسانی تن به جنگ نمیدهند و مصائب و مشکلات آن را تحمل نمیکنند. بنابراین باید گفت با چنین ملتی امکان تبدیل شدن به یک امپراطوری جهانی، رویایی بیش نیست. برای مردم آمریکا جنگ با کشوری که هیچ تهدیدی علیه آنها نداشته است، چندان آسان نیست. مردم آمریکا هرگز به دولتهای خود برای برقراری دموکراسی در جهان، آن هم با توسل به زور، رأی ندادهاند و به همین دلیل تحمل عواقب جنگهایی نظیر ویتنام و عراق برای آنها غیر ممکن بوده است. عدم توانایی مردم آمریکا در پذیرش این جنگها باعث شده آمریکا همیشه بازنده باشد.
برای مردم آمریکا جنگ با کشوری که هیچ تهدیدی علیه آنها نداشته است، چندان آسان نیست. مردم آمریکا هرگز به دولتهای خود برای برقراری دموکراسی در جهان، آن هم با توسل به زور، رأی ندادهاند و به همین دلیل تحمل عواقب جنگهایی نظیر ویتنام و عراق برای آنها غیر ممکن بوده است. عدم توانایی مردم آمریکا در پذیرش این جنگها باعث شده آمریکا همیشه بازنده باشد.پس از جنگهای 1944 و 1945 ایدهی حفظ امنیت جهانی مطرح شد و کشورهای جهان تصمیم گرفتند از یکدیگر در قبال تهدیدهای جهانی محافظت کنند. این امر باعث شد تا دولتمردان سلطهگر آمریکا، این کشور را به یک پلیس جهانی تبدیل و در امور تمام کشورهای جهان مداخله کنند. تشکیل ائتلاف جهانی در حمله به عراق نیز در راستای این توهم پوچ صورت گرفت. هم اکنون این توهم باعث شده تا دولت پوشالی آمریکا خیال مقابله با ایران را در سر بپروراند. هم اکنون غیر از آمریکا، تمامی کشورهای جهان با هرگونه اقدام علیه ایران مخالفند و این سؤال برای مردم آمریکا مطرح است که چرا فقط دولت کشور متبوعشان میپندارد خطری از سوی ایران جهان را تهدید میکند؟ آمریکا از سال 1916 تاکنون، آتش پنج جنگ خونین را بر افروخته است که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را نیز شامل میشود. آمریکا در تمام این جنگها بازندهی اصلی بود و نه تنها به اهداف خود نرسید، بلکه متحمل زیان و خسارتهای مالی و جانی فراوانی نیز شد. آمریکا در هیچ یک از این جنگها مورد تهاجم قرار نگرفته بود و تنها به دلیل غرور کاذب و تصور موهوم از قدرت خود، آتش آنها را برافروخت. به نظر میرسد این غرور کاذب و تصور پوچ دربارهی قدرت اسطورهای آمریکا، گاه و بیگاه گریبانگیر دولتمردان این کشور میشود و آنها را وارد جنگ میکند، جنگهایی که هرگز برای آنها پیروزی به دنبال نداشته است. دولتمردان آمریکایی قصد ندارند این واقعیت را بپذیرند که کشور به اصطلاح ابرقدرت آنها یک ببر کاغذی بیش نیست و ملت کم طاقت آنها ظرفیت پذیرش تبعات سیاستهای یک کشور امپریالیستی را ندارند.
مقاله
نام منبع: اندرو گریلی
شماره مطلب: 4288
دفعات دیده شده: ۴۱۵۷ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش