نویسنده: جان پیلگر سایت عملیات روانی – آرتور میلر، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی عقیده دارد مردم آمریکا نمی‌خواهند بپذیرند که جامعه معنا و ماهیت واقعی خود را از دست داده است. قبول این واقعیت که دولت آمریکا دچار نوعی جنون شده و به مجازات افراد بیگناه می‌پردازد، امری دشوار است. به همین دلیل این واقعیت از سوی مردم آمریکا تکذیب می‌شود. صحت اظهارات میلر، روز 9 ژوئن سال جاری میلادی (2006) و با پخش تصاویر حمله‌ی ناوهای رژیم صهیونیستی به غیرنظامیان که در ساحل غزه مشغول تفریح بودند، به اثبات رسید. بر اثر این جنایت 6 تن از مردم فلسطین کشته شدند که در میان کشته‌شدگان سه کودک بیگناه نیز وجود داشت. کشته‌شدگان این حادثه سه نسل از یک خانواده را تشکیل می‌دادند. این حادثه نمونه‌ی بارز ائتلاف شوم و شیطانی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای مقابله با مردم فلسطین است. علاوه بر کشتار مردم بیگناه فلسطین از سوی موشک های رژیم صهیونیستی، دولت‌های جنایتکار اسراییل و آمریکا با اخذ سیاست‌های بیرحمانه سعی دارند آنها را از لحاظ معیشتی و تغذیه نیز در تنگنا قرار دهند. این تصمیم غیر انسانی روز 23 می سال جاری میلادی از سوی مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب رسید. نمایندگان مجلس آمریکا با تصویب لایحه قطع کمک‌های غیردولتی به مردم فلسطین، حکم جنایات رژیم صهیونیستی را امضاء کردند. رژیم صهیونیستی نیز با مسدود کردن درآمد دولت فلسطین و ممانعت از تحویل وجه مالیاتی به مقامات فلسطینی به ارزش 60 میلیون دلار در ماه، جنایات خود علیه مردم فلسطین را شدت بخشید. این اقدامات وحشیانه و مجازات دسته جمعی مردم فلسطین که در کنواسیون ژنو از آن تحت عنوان جنایت‌های ضدبشری نام برده شده است، به خوبی یادآور وقایعی چون خفقان یهودی‌های ورشو از سوی نازی‌ها و محاصره اقتصادی مردم عراق از سوی آمریکا در سال‌های دهه‌ی 1990 می‌باشد. اگر چه طبق گفته‌ی آرتور میلر، دولتمردان عقل خود را از دست داده و به جنون مبتلا شده‌اند، به نظر می‌رسد بخوبی از سبعیت و وحشی‌گری‌های خود آگاهند. داو و سیگلاس، مشاور ایهود اولمرت، اظهار می‌داردف هدف آمریکا و رژیم صهیونیستی از قطع کمک‌های مالی، کشتن مردم اراضی اشغالی نیست، بلکه قصد دارند تا حدودی وضعیت معیشتی مردم فلسطین را با مشکل مواجه کنند!! در واقع مشکلاتی که هم اکنون مردم فلسطین با آن روبرو هستند، تاوانی است که باید برای انتخابات آزاد خود در ژانویه 2006 پرداخت کنند. در این انتخابات اکثر مردم فلسطین به نفع حماس، گروه ضد صهیونیستی و ضدآمریکایی رای دادند و نمایندگان خود را از میان اعضای این گروه انتخاب کردند. رژیم صهیونیستی و آمریکا سال‌هاست که مقاومت‌های حماس و حمایت این گروه از حقوق مردم فلسطین را تروریسم می‌نامند. حتا درصورت قبول این ادعا باز هم سیاست‌های وحشیانه اسراییل و گرسنگی دادن مردم فلسطین قابل توجیه نیست. علاوه بر آن رهبر حماس بارها اعلام کرده است در صورتی که رژیم صهیونیستی به قوانین بین‌المللی احترام بگذارد، حقوق مردم فلسطین را به رسمیت بشناسد و مرزهای 1967 را رعایت کند، اسراییل را به رسمیت خواهند شناخت. رژیم صهیونیستی بنا به دلایل کاملاً آشکار، از قبول این پیشنهاد سرباز زده است، چرا که این پیشنهاد با سیاست‌های آپارتایدی این رژیم در تضاد است. اسراییل به هیچ عنوان قصد ندارد اشغال و الحاق اراضی فلسطینی را متوقف کند. ساخت دیوار حایل به دور شهرها و روستاهای فلسطین بیانگر این سیاست‌هاست. دلیل اصلی وحشت رژیم صهیونیستی از حماس این است که این گروه اسلامی هرگز مردم فلسطین را مجبور نمی کند اقدامات و جنایات غیرقانونی اسراییل را به رسمیت بشناسند و تسلیم سیاست های شیطانی این رژیم شوند. در واقع باید گفت انتخاب حماس از سوی مردم فلسطین، بیانگر اشتیاق آنها برای برقراری صلح در اراضی اشغالی بود. مردم فلسطین که از شکست سیاست های نادرست عرفات به تنگ آمده بودند، با انتخاب حماس حمایت خود از برقراری صلح را به اثبات رساندند. برخلاف تصور برخی، پیروزی حماس نه به خاطر حمایت پنهان رژیم صهیونیستی از این حزب، بلکه به دلیل حمایت قاطع 80 درصدی مردم فلسطین بود. به همین دلیل حماس برای اجابت خواسته های مردم فلسطین، 18 ماه آتش بس اعلام کرد و در قبال حملات و تجاوزات رژیم صهیونیستی از مقابله به مثل خودداری نمود. حمله ی اسراییل به غیرنظامیان ساحل غزه کاملاً هدفدار و به منظور پایان دادن به آتش بس صورت گرفت. هم اکنون تروریسم دولتی در قالب محاصره اقتصادی و در بیرحمانه ترین شکل آن علیه کودکان فلسطینی (آسیب پذیرترین قشر این مناطق) در حال انجام است. البته جنگ با کودکان فلسطینی برای مردم این مناطق مسأله جدید و بی سابقه ای نیست. روزنامه انگلیسی زبان مدیکال ژورنال در سال 2004 با انتشار نتایج یک بررسی اعلام کرد، دو سوم از 21 کودکی که در راه مدرسه، پاسگاه های ایست بازرسی و در خانه هایشان کشته شده اند، از ناحیه ی سر، گردن و سینه هدف گلوله سلاح های گرم قرار گرفته اند و یک چهارم نوزادان فلسطینی زیر پنج سال دچار سوء تغذیه هستند. دیوار حایل اسراییل در حال حاضر بیش از یکصد مرکز پزشکی و درمانی را از دسترس مردم فلسطین خارج کرده است. بارها سربازان پاسگاه های ایست بازرسی از عبور و مرور مردم فلسطین برای رساندن کودکان بیمار خود به مراکز پزشکی، بازداشته شده اند. نیمی از جمعیت منطقه ی غزه که هم اکنون هدف حملات پی در پی رژیم صهیونیستی قرار دارد، زیر 15 سال هستند. طبق پژوهش های انجام گرفته در این منطقه 4/99 کودکان غزه از بیماری های روحی رنج می برند، 2/99 درصد شاهد بمباران خانه هایشان بوده اند، 7/97 درصد هدف گازهای اشک آور قرار گرفته اند، 6/96 درصد شاهد هدف گلوله قرار گرفتن دیگران بوده اند و یک سوم آنها شاهد کشته یا زخمی شدن اعضای خانواده و همسایگان خود بوده اند. اکثر این کودکان با مشکلاتی چون کابوس های شبانه و ترس از برخورد با وقایع دلخراش دست و پنجه نرم می کنند. آنها از سویی آرزوی دکتر یا پرستار شدن را در سر می پرورانند تا به دیگران کمک کنند، از سوی دیگر لزوم مبارزه با رژیم صهیونیستی به آنها می فهماند هرگز به آرزوی خود نخواهند رسید. هم اکنون قهرمان پسران فلسطین، فوتبالیست های برجسته جهان نیستند. آنها مبارزان فلسطینی و حتا دشمن را که قوی تر از آنهاست، قهرمان خود می دانند. درک این مسأله که چرا کودکان فلسطینی باید اینگونه تاوان گناه انجام نداده را پس دهند، از عهده انسان خارج است. اما در پشت چنین سیاستی، دلیل واضحی پنهان است. مردم فلسطین سالیان سال در قبال سیاست های تفرقه افکنانه رژیم صهیونیستی مقاومت کردند و از بروز جنگ داخلی ممانعت بعمل آوردند. بروز جنگ داخلی میان مردم فلسطین بزرگترین خواسته اسراییلی ها بود. هم اکنون اسراییل با جنگ علیه کودکان فلسطینی قصد ایجاد جنگ داخلی در اراضی اشغالی را دارد. در واقع جنگ اراضی اشغالی را باید یک جنگ آمریکایی دانست، جنگی که از سوی بزرگترین ارتش خارجی آمریکا – یعنی اسراییل – به پا شده است. قطعاً اسراییل بدون تجهیزات نظامی و کمک های مالی گزاف آمریکا قادر به ادامه جنگ نبود و سال ها قبل با مردم فلسطین به صلح می رسید. از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون، آمریکا حدود 140 میلیارد دلار کمک مالی و نظامی به اسراییل کرده است. اما کمک مالی آمریکا به کودکان فلسطینی در این زمان تنها 28 میلیون دلار برآورد شده است. با مقایسه جنگ عراق و مناقشات اراضی فلسطین می توان به خوبی دانست که جنگ های امپریالیستی آمریکا در واقع جنگ علیه غیرنظامیان کشورهاست. آمریکا قصد دارد عراق را نیز همانند فلسطین به منطقه ای بی ثبات و فاقد قدرت تبدیل کند، تا به این ترتیب بتواند به منافع و اهداف خود در خاورمیانه دست پیدا کند. جوخه های مرگ عراق، فرماندهی پلیس ویژه حزب بعث و زرقاوی همگی ساخته و پرداخته ی آمریکا و سازمان سیا هستند که به منظور تحقق سیاست های امپریالیستی آمریکا به وجود آمده اند. کشتار روزافزون غیرنظامیان عراقی از سوی نیروهای آمریکا که حتا اعتراض نوری المالکی، نخست و زیردست نشانده آمریکا در این کشور را نیز به دنبال داشته است، در راستای همین سیاست ها انجام می شود. تمامی این اقدامات وحشیانه و غیرانسانی تحت عنوان برقراری صلح در خاورمیانه به وقوع می پیوندند. شباهت این به اصطلاح برقراری صلح در عراق و فلسطین کاملاً آشکار است. آمریکا در عراق نیز، همانند فلسطین برای برقراری صلح، با غیرنظامیان و بخصوص کودکان در حال مبارزه است!! طبق گزارش های یونیسف پیش از حمله آمریکا به عراق، کودکان این کشور از سالم ترین کودکان جهان به شمار می رفتند. اما امروزه یک چهارم کودکان عراقی یک تا پنج ساله از سوء تغذیه حاد رنج می برند که این مسأله پس از تحریم های آمریکا شدت یافته است. فقر و بیماری از زمان آغاز اشغال این کشور نیز شدیداً افزایش یافته است. موسسه خیریه ی انگلیسی نجات کودکان جنگ زده در آوریل سال جاری (2006) اعلام کرد، میزان مرگ و میر کودکان، پس از جنگ حدود 30 درصد افزایش یافته است. دلایل افزایش مرگ و میر کودکان، عدم وجود امکانات پزشکی، آب ناسالم و سوء تغذیه اعلام شده است. کودکان این مناطق، قربانی بمب های خوشه ای آمریکا و انگلیس هستند. آنها در مناطق آلوده به اورانیوم غنی شده بازی می کنند. آیا آرتور میلر واقعیت را بیان کرده است و مردم آمریکا حقایق فوق را تکذیب می کنند؟ اما کودکان فلسطینی و عراقی این حقایق را به گوش جهانیان خواهند رساند و مردم آمریکا باید پاسخگوی سکوت خود باشند.