شاید نام «برندا شیفر» تا کنون به گوش شما نخورده باشد، اما مطمئناً اخبار اتفاقاتی را شنیده اید که وی مستقیماً در شکل گیری آن ها نقش داشته است: از تنش های قومیتی در ایران گرفته تا شعرخوانی جنجالی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، در شهر باکو، پایتخت کشور آذربایجان[۱]. در گزارش پیش رو بیش تر با خانم شیفر و فعالیت های او آشنا خواهید شد.
«برندا شیفر» از سوی رژیم صهیونیستی و به نیابت از دولت آذربایجان مأمور شده تا به تنش های قومیتی در ایران با هدف نهایی تجزیه این کشور دامن بزند (+)
از آمریکا تا شوروی تا فلسطین اشغالی؛ دوران تحصیلی و تحقیقاتی شیفر
«برِندا شِیفِر[۲]» حوالی سال ۱۹۶۵ در آمریکا به دنیا آمد و چنان که خودش می گوید دوران نوجوانی اش را در سان فرانسیسکو گذراند و در دبیرستان «برلینگیم» تحصیل کرد. سال ۱۹۸۲ زمانی که هنوز در دوره دبیرستان بود برای اولین بار به شوروی سفر کرد. خودش در جلسه شهادتش در سال ۲۰۱۴ مقابل «کمیسیون امنیت و همکاری در اروپا[۳]» کنگره آمریکا، موسوم به «کمیسیون هلسینکی»، در این باره می گوید:
در دوران نوجوانی در منطقه خلیج سان فرانسیسکو زندگی می کردم. آن موقع به جای پوستر ستاره های [موسیقی] راک یا بازیگران هالیوود، تصویری از «لایحه نهایی اعلامیه هلسینکی[۴]» [سال ۱۹۷۵ برای بهبود روابط میان بلوک غرب و بلوک شرق] را روی دیوار کنار تختم چسبانده بودم. (خنده.) مادرم الآن دارد گوش می دهد. احتمالاً می تواند حرفم را تأیید کند. این اصول انگیزه ی بخش اعظم فعالیت های من در دوران جوانی بود و حتی در دوران تحصیلم در دبیرستان برلینگیم... به جماهیر شوروی رفتم، با «ممنوع المهاجرت[۵]»ها [شهروندانِ عمدتاً یهودی که دولت شوروی (و سایر دولت های بلوک شرق) به آن ها اجازه مهاجرت، معمولاً به اسرائیل، را نمی داد[۶]] و همین طور سایر فعالان حقوق بشری غیریهودی ملاقات کردم[۷].
شیفر سال ۱۹۸۶ مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل از «دانشگاه عبری اورشلیم»، سال ۱۹۸۹ کارشناسی ارشدش را در رشته علوم سیاست، شاخه ی مطالعات روسیه، از همان دانشگاه، و سال ۱۹۹۹ مدرک دکترای خود را در رشته تاریخ از دانشگاه تل آویو در فلسطین اشغالی دریافت کرد و عنوان رساله دکتری اش «شکل گیری هویت جمعی آذربایجان با توجه به انقلاب اسلامی در ایران و فروپاشی شوروی» بود. وی و بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ عضو برنامه های روابط بین الملل و مطالعات خاورمیانه دانشگاه عبری اورشلیم و بین سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ عضو برنامه امنیت بین الملل مدرسه حکومت داری جان اف. کندی در دانشگاه هاروارد آمریکا و همچنین مدیر تحقیقات «برنامه مطالعات خزر» در این دانشگاه بود[۸]؛ برنامه ای که سال ۱۹۹۹ با بودجه یک میلیون دلاری از سوی «اتاق بازرگانی آمریکا-آذربایجان» و جمعی از غول های نفت وگاز، از جمله «اکسان» و «موبیل» (دو کمپانی ای که اکنون به هم ملحق شده و کمپانی اکسان موبیل را تشکیل داده اند)، و «شِورون»، تشکیل شد که همگی منافع هنگفتی در منطقه دارند[۹].
جشن «سیاه و سفید» (به لباس های شرکت کنندگان توجه کنید) اتاق بازرگانی آمریکا-آذربایجان در سال ۲۰۱۱؛ این اتاق بازرگانی سال ۱۹۹۹ به همراه غول های نفتی آمریکا، بودجه تأسیس برنامه مطالعاتی ای را در دانشگاه هاروارد تأمین کرد که برندا شیفر بعداً به ریاست آن منصوب شد (+)
وی که سال ها[۱۰] در دانشگاه حیفا در فلسطین اشغالی تدریس کرده[۱۱]، در حال حاضر از این دانشگاه «مرخصی با حقوق» گرفته و به عضویت اندیشکده فوق العاده تأثیرگذار شورای آتلانتیک در آمریکا درآمده است[۱۲]. شیفر همزمان محقق و استاد پروازی مرکز مطالعات اوراسیا، روسیه و اروپای شرقی در دانشگاه جورج تاون آمریکا نیز هست. وی عضو فعلی یا سابق برخی دیگر از دانشگاه ها و اندیشکده های آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز هست؛ از جمله اندیشکده های فوق العاده ضدایرانی ای مانند «بنیاد دفاع از دموکراسی ها[۱۳]». با این حال، فعالیت های شیفر به حوزه تحقیق و تدریس خلاصه نمی شود.
مأمور اسرائیل؛ از شعرخوانی اردوغان تا تلاش برای تجزیه ایران
ایران یکی از موضوعات مورد علاقه شیفر است، تا جایی که بسیاری از فعالیت های او مستقیماً به ایران برمی گردد؛ و به خصوص تلاش برای ایجاد تنش های قومیتی در ایران. چنان که گفته شد، موضوعات ایران و آذربایجان برای اولین بار در رساله دکتری شیفر علناً به هم گره خوردند. با این حال، شیفر بعدها هم این دو موضوع را بارها به هم گره زد. یکی از مهم ترین کتاب هایی که شیفر تا کنون نوشته کتاب «مرزها و برادران: ایران و چالش هویت آذربایجانی[۱۴]» در سال ۲۰۰۲ است؛ کتابی که شش سال بعد ترجمه های آن به ترکی (در استانبول ترکیه) و فارسی[۱۵] (در تهران، پایتخت ایران) نیز منتشر شد؛ در حالی که گزارش ها حاکی از آن است که روابط نویسنده با رژیم صهیونیستی از سوی مترجم و ناشر افشا نشده است.
جلد کتاب «مرزها و برادران: ایران و چالش هویت آذربایجانی» نوشته «برندا شیفر» (+)
برخی دیگر از آثار شیفر عبارتند از: «شرکای در سختی: رابطه استراتژیک روسیه و ایران[۱۶]» (۲۰۰۱)، «تشکیل جمهوری آذربایجان: تأثیر بر آذربایجانی ها در ایران» (۲۰۰۲ - به زبان ترکی)، «چالش داخلی آذربایجانی ایران: پیامدها برای سیاست در قفقاز» (۲۰۰۴)، «جمهوری اسلامی ایران: واقعاً [جمهوری اسلامی] هست؟» (۲۰۰۶)، «محدودیت های فرهنگ: اسلام و سیاست خارجی[۱۷]» (۲۰۰۶)، و «سیاست های قومیتی در ایران» (۲۰۱۰).
اگرچه در بیوگرافی های شیفر اشاره ای به محل تولد یا ملیت او نشده، اما برخی او را آمریکایی، برخی آلمانی و عده ای دیگر او را آمریکایی-اسرائیلی توصیف کرده اند. آن چه مسلم است این که شیفر مستقیماً مأمور رژیم صهیونیستی بوده و مدتی (که البته در بیوگرافی ها زمان آن بیان نشده) به عنوان محقق و تحلیلگر سیاسی برای «دولت اسرائیل» و همچنین سازمان ضداطلاعات ارتش این رژیم موسوم به «آمان[۱۸]» کار کرده است[۱۹].
دیدار «بنیامین نتانیاهو» (راست) نخست وزیر رژیم صهیونیستی، با «المار محمدیارف» وزیر خارجه آذربایجان؛ جمهوری آذربایجان روابط خوبی با اسرائیل دارد و گفته می شود «برندا شیفر» مستقیماً از طرف رژیم صهیونیستی مأمور به فعالیت علیه ایران شده است (+)
شیفر همچنین بارها مقابل کمیته های مختلف در کنگره آمریکا (و پارلمان اروپا) حاضر شده و درباره روابط آمریکا با آذربایجان، استفاده از این روابط برای تأثیرگذاری روی ایران و «نفوذ ایران در جنوب قفقاز و مناطق اطراف[۲۰]» شهادت داده است. شیفر طی شهادت سال ۲۰۱۴ خود مقابل «کمیسیون هلسینکی» در کنگره آمریکا درباره اهمیت آذربایجان می گوید:
آذربایجان سرزمینی است که یهودیان هرگز در آن با یهودستیزی مواجه نشده اند. یهودیان درباره احساس غربت در آذربایجان صحبت نمی کنند، چون خودشان را بخشی از آذربایجان حس می کنند، و هیچ آذربایجانی ای یهودیان را به هیچ عنوان در این کشور مهمان نمی داند... آذربایجان برای آمریکا از جنبه های بیش تری هم اهمیت دارد، از جمله سیاست واشینگتن در قبال روسیه، روابط با ایران، منع اشاعه هسته ای، امنیت منطقه ای در خاورمیانه، و امنیت انرژی اروپا.
«برندا شیفر» در شهر باکو، پایتخت آذربایجان، کشوری که شیفر سال هاست به نیابت از آن در آمریکا لابی می کند (+)
به علاوه، بخش هایی از متن آماده شده ی شیفر برای شهادتش در این جلسه از این قرار است:
ایران، همسایه جنوبی آذربایجان، تلاش می کند ثبات آذربایجان را تضعیف کند. ایران کشوری چندقومیتی است و امنیت داخلی اش ممکن است تحت تأثیر تحولات در کشور همسایه اش یعنی جمهوری آذربایجان قرار بگیرد. نیمی از جمعیت ایران از اقلیت های قومیتی غیرفارس تشکیل شده است و آذربایجانی ها با حدود یک سوم جمعیت، بزرگ ترین گروه اقلیت در این کشور هستند. اکثر شهروندان ساکن استان های شمال غربی ایران، چسبیده به مرز با جمهوری آذربایجان، آذربایجانی هستند. یکی از دلایلی که ایران از ارمنستان در جنگ با آذربایجان حمایت می کند این است که ترجیح می دهد آذربایجان غرق درگیری باشد و در نتیجه نتواند به عنوان یک منبع حمایت یا الگوبرداری برای اقلیت آذربایجانی در خود ایران عمل کند.
◄ بسیاری از شخصیت های برجسته در ایران عضو اقلیت آذربایجانی هستند؛ از جمله [آیت الله] سید علی خامنه ای، رهبر معنوی این کشور، و میرحسین موسوی که در رأس گروه معارض «جنبش سبز» قرار دارد.
◄ اگرچه آذربایجانی ها در تشیع [با ایرانی ها] مشترک هستند و تاریخ طولانی ای به عنوان یک کشور واحد با اکثریت فارس ایران دارند، اما تهران به آذربایجانی ها اجازه نمی دهد مدرسه یا دانشگاهی با زبان مادری خودشان داشته باشند یا در نهادهای دولتی از زبان آذربایجانی استفاده کنند.
◄ رویکردها درباره دولت ایران در میان حدود ۲۵ میلیون جمعیت اقلیت آذربایجانی در این کشور متفاوت است. برخی از آذربایجانی ها هسته خواص حاکم بر ایران را تشکیل می دهند و برخی دیگر برای تحقق حقوق زبانی و فرهنگی خود می جنگند. این در حالی است که قسمتی از آذربایجانی ها در ایران، به ویژه جوان ها، علناً خودشان را آذربایجانی معرفی می کنند، با حاکمیت فارس محور مخالف هستند و علیه رژیم حاکم مبارزه می کنند.