Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • عملیات روانی و نحوه برخورد با شورشیان تسلیمی عملیات روانی و نحوه برخورد با شورشیان تسلیمی
    شنبه ۱ فروردین ۱۳۸۳ ساعت ۱۲:۰۰

    عملیات روانی و نحوه برخورد با شورشیان تسلیمیحجت‌اله مرادی / مجید علیزادهچکیده در مقاله حاضر ضمن بررسی تعریف شورشگر از دیدگاه نویسندگان مختلف به نحوه بازپروری شورشیان تسلیمی در یک فرآیند علمی با کمک عملیات روانی می‌پردازیم. فرآیند بازپروری با رویکرد جذبی شورشیان از آن جهت اهمیت دارد که کشتن یک شورشی تنها دارای یک امتیاز است اما با پیوستن آن فرد به شما دو امتیاز به دست می‌آید یک نفر از سازمان رزم شورشیان کاسته می‌شود و یکی از نفرات آنه

    عملیات روانی و نحوه برخورد با شورشیان تسلیمیحجت‌اله مرادی / مجید علیزادهچکیده در مقاله حاضر ضمن بررسی تعریف شورشگر از دیدگاه نویسندگان مختلف به نحوه بازپروری شورشیان تسلیمی در یک فرآیند علمی با کمک عملیات روانی می‌پردازیم. فرآیند بازپروری با رویکرد جذبی شورشیان از آن جهت اهمیت دارد که کشتن یک شورشی تنها دارای یک امتیاز است اما با پیوستن آن فرد به شما دو امتیاز به دست می‌آید یک نفر از سازمان رزم شورشیان کاسته می‌شود و یکی از نفرات آنها به شما می‌پیوندد و حداکثر ظرفیت مورد انتظار حاصل می‌شود. در پایان این مقاله توصیه‌هایی برای بازپروری این افراد و نحوه کمک به خانواده آنها و جداسازی آنها از جمع شورشیان به منظور کاهش توان نظامی نیروهای شورشگر ارائه می‌شود. واژگان کلیدی: شورش، شوشگر، عملیات روانی، شورشیان تسلیمی، عملیات بازپروری‌ مقدمه تمام جنگها از نظر تئوریک یک هدف سیاسی را دنبال می‌کنند. البته در بعضی موارد نتیجه‌گیری سیاسی با آنچه در ابتدا و پیش از جنگ مطرح بوده است به مقدار زیادی متفاوت خواهد بود. در شورشها، عملیات از سوی افراد به منظور جلب حمایتهای مردمی مطرح می‌شود. در مقابل، حکومتها می‌کوشندکه مردم را تا آنجا که ممکن است تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهند. بنابراین، در شورشها سیاست در تمام طول درگیری، نقش اول و رهبری‌کننده را دارد و در این فرآیند، چگونگی کارکرد با عوامل تسلیمی بسیار مهم است. الیاسی(1382) در مورد علل شورش چنین بیان می‌کند: «در دهه 60 میلادی هنگامی که آشوریها و اعتراضهای شهری، نظم و امنیت بسیاری از شهرهای بزرگ امریکا و برخی از شهرهای اروپا را به هم ریخت، محققانی همچون اسنیدر (1947)، تایلور و برکویتز پس از بررسی نظام‌مند در آن حوادث، دریافتند که عوامل روان‌شناختی، به ویژه تکنیکهای عملیات روانی مورد استفاده کنشگران آن حوادث، نقش کلیدی و مهمی در وقوع و استمرار آشوبها و کنشهای اعتراض‌آمیز دارند»(ص92). شورش و شورشگری یکی از انواع جنگها است که هر کشوری در صورت داشتن شرایط لازم آن، احتمال رویارویی با آن را دارد. معنی لغوی این واژه عبارت است از قیام علیه قانون یک کشور و یا حرکت بر علیه حکومت مرکزی کشور. در اصطلاح سیاسی شورش عبارت است از: قیام مسلحانه و برانگیختن مردم یک کشور بر ضد حکومت مرکزی که هنوز به یک جنگ داخلی و همه‌گیر تبدیل نشده است و در واقع شورش و شورشگری به موتور انقلابها تشبیه می‌شود در این مورد شورش را می‌توان این گونه تعریف کرد: «شورش عبارت است از سازمان دادن و کنترل مردم از طریق ترغیب یا تهدید یا هر دو و تشکیل یک شبه حکومت یا حداقل ارائه یک فلسفه سیاسی جدید و بی‌طرف نمودن تدریجی مردم و در نهایت انهدام یا تسلط بر نیروهای مسلح و بالاخره در دست گرفتن حکومت» (جزوه شورش، بی‌تا، ص6) سایر محققان شورش را با قصد و طرح قبلی تعریف می‌کنند و معتقدند که: شورش عبارت است از مجموعه‌ای از ازدحامهای از پیش طرح‌ریزی شده که پیدایش آشوب و خرابکاری و بی‌نظمی عمومی را موجب می‌شود که در صورت ادامه و گسترش آن، به جنگ داخلی تبدیل و باعث سقوط حکومت می‌شود (جزوه شورش، بی‌تا، ص7). هر جنگی معمولاً وسیله‌ای برای دستیابی به یک هدف روانی است: متقاعد کردن دشمن به پذیرش نظر ما در مورد وضعیت پس از جنگ. درگیری خشونت‌بار، کشتن نیروهای دشمن و انهدام تجهیزات وی، همه برای آن است که دشمن هدفی را که ما در خلال جنگیدن دنبال می‌کنیم، بپذیرد. بنابراین طراحان عملیات روانی به دنبال آن هستند که در سازمان نیروهای شورشگر حداکثر انشقاق را ایجاد کنند و بر این اساس ضمن برخوردی انسانی با شورشیان تسلیمی، آنها را در روند سرکوب شورش به کار گیرند یا حداقل یک نفر از سازمان شورشیان کاهش دهند و این، یعنی دو امتیاز؛ یکی کاهش نیرو در سازمان شورشیان و دیگری اضافه کردن نفر به سازمان رزم نیروهای خودی، ضمن آنکه معمولاً نحوه برخورد با عوامل تسلیمی در نحوه تسلیم شدن سایر نیروها بسیار مؤثر خواهد بود. حسینی(1377) معتقد است با اعلام شرایط تسلیم به شورشگران باید از اهداف زیر پیروی کرد: 1) اگر شما به طرف ما بیایید و با دولت همکاری کنید، برخورد منصفانه‌ای با شما خواهد شد و فرصت تجدید قوا و پیوستن به خانواده‌هایتان را خواهید یافت. 2) اگر شما مرتکب قتل یا جرایم خشنی علیه مردم غیرنظامی شده‌اید، ممکن است محاکمه شوید، اما حکمی که درباره شما صادر خواهد شد، بستگی به همکاری شما با دولت خواهد داشت. 3) این پیشنهاد شامل حال آنانی که در عملیات دستگیر شوند نمی‌شود، اما اگر این افراد هم پس از دستگیری با حکومت همکاری کنند، این احتمال وجود دارد که با آنان نیز همانند کسانی که داوطلبانه تسلیم شده‌اند برخورد شود (ص289-290). با توجه به مطالب بالا مهمترین اصل در نحوه برخورد با شورشیان نحوه کمک‌رسانی و بازپروری آنهاست، بنابراین طی فرآیندی علمی و اطلاعاتی می‌توان این بازپروری را به بهترین شیوه برای استحکام پایگاه نیروهای ضدشورشی انجام داد. به دلیل وقوع بی‌ثباتیهای سیاسی و اقتصادی به هنگام انجام عملیات دفاعی، چنانچه برنامه گسترده و فراگیری وجود داشته باشد، ممکن است بسیاری از شورشیان وادار شوند تا با نگاهی به برنامه‌های دولت از شورش خود دست بکشند و به دولت بپیوندند. تجربه‌های سالها جنگ در کشور و شورشهای مناطق مختلف در اوایل انقلاب به ما می‌گوید که در آینده امکان پایه‌ریزی برنامه‌ای برای دفاع و پیشرفت کشور وجود دارد. البته موفقیت در این برنامه به کاربردی کردن هرچه بیشتر آن بستگی دارد. موفقیتهای برنامه به کارگیری شورشیان تسلیمی به هماهنگی درونی نیازمند است. برنامه‌ای که هدف آن، یعنی افزایش پشتیبانی از دولت باید با شرایط پایین پیوند بخورد: • وارد کردن هر چه بیشتر شورشیان به دست کشیدن داوطلبانه از برنامه‌های خود و پشتیبانی از دولت. • به کارگیری داده‌های گرد آمده در راستای انجام کمکهای روانی برای شورشیان تسلیمی. • برآوردن وعده‌های داده شده به شورشیانی که به نیروهای دولتی می‌پیوندند در چهارچوب انجام پشتیبانی‌های امنیتی و اقتصادی برای شورشیان و خانواده‌هایشان در شکل فراهم کردن کار برای آنان در راستای رساندن آنان به خودکفایی مالی. • فهرست‌بندی آنان بر پایه دانش و سوابق سازمانی گذشته، برای بهره‌گیری از آنان در یگان ویژه خود. اوزاکی (1996) معتقد است: «برای افزایش کارآیی بازپروری نیروهای شورشی لازم است فرآیند بازپروری صرفاً به نیروهای داخل هر کشور معطوف نشود و نمایندگان نظامی هر کشوری باید اهداف بازپروری را در کشور میزبان پیگیری کنند. برای افزایش گستره موفقیت برنامه‌های بازپروری، نمایندگان امریکا در کشورهای دیگر، به ویژه کشورهایی که در آنها به عنوان رایزن در امور نظامی حضور دارند، باید سیاستهای زیر را دنبال کنند: • کشور میزبان افراد شورشی، باید با بنیان نهادن یک نمایندگی، مسئولیت انجام فراگیر برنامه توان‌بخشی را بر عهده بگیرد. این نمایندگی باید هم در میان سازمان‌های دولتی و هم در میان مقامات بالای دولت توان و کارآیی داشته باشد. ساختار این نمایندگی به گونه‌ای خواهد بود که هنگام سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی، پیرو اصول هم‌گرایی و هنگام اجرا از بالاترین و پایین‌ترین رده اداری، پیرو اصول وحدت‌گرایی باشد. • نمایندگی باید در هنگام سیاست‌گذاری، همچنین از لحاظ مسئولیت‌پذیری حتی در پذیرش یک فرد شورشی نیز، روشن و باز عمل کند. • نتایج پیمانهای الحاقی باید در مرحله اجرا بازنگری شود و با انگیزه جایگزین کردن مدیران شایسته و کاردان با مدیران ناکارآمد باشد. • مسئولان نمایندگی ما در کشورهای دیگر باید همه سازمانهایی را که در راستای پشتیبانی از برنامه بازپروری پایه‌ریزی شده‌اند کنترل کنند. • همه شهروندان ـ چه نظامی چه غیر نظامی ـ باید در همه سطوح جامعه، از بخش، ناحیه و منطقه تا سطح ملی که برنامه بازپروری و بازگرداندن دوباره شورشیان به جامعه به انجام می‌رسد، همکاری نزدیک و محکمی داشته باشند.» (ص 216). انگیزه به کارگیری زور در برابر شورشیان در نخستین گام، آماده کردن زمینه برای دست کشیدن آنان از اهدافشان و پیوستن به دولت است. تأثیر فراگیر برنامه بازپروری، رساندن شورشیان به این باور است که دولت با آگاهی از گرفتاری آنان تلاش خواهد کرد ـ با بخشودن آنان ـ زمینه بازگشت دوباره آنها را به جامعه فراهم کند، بنابراین دولت از بازگشت آنان استقبال خواهد کرد. همراهی و همکاری با برنامه بازپروری شورشیان تسلیمی به پرورش شهروندان حامی دولت و پایه‌گذاری سازمانهای نظامی ویژه این برنامه و رویش گروه‌هایی که نقش زیادی در برنامه بازپروری این افراد دارند، نیاز دارد. بنابراین باید شورشیانی را که به دولت پیوسته‌اند در جامعه و در میان خود پذیرفت یا رفتن دوباره آنان را به سوی نیروهای ضد دولتی (شورشیان) تماشاگر بود. اما پس از پیوستن شورشیان به دولت، نخست درمان و گردآوری داده‌های اطلاعات مورد نیاز برای انجام برنامه عملیات روانی ضروری می‌نماید. هر چند در این زمینه نقش سازمانهای اطلاعاتی بر کسی پوشیده نیست، اما با این حال مسئولیت اصلی آن بر عهده کارشناسان ویژه عملیات روانی است. زنجیره‌هایی اطلاعاتی، کارشناسان عملیات روانی را که انگیزه آنان فهمیدن چرایی دست کشیدن شورشیان از برنامه‌هایشان است تغذیه می‌کنند. در این میان، سازمانهای اطلاعاتی از این پشتیبانی دوسویه سود دوچندانی می‌برند، چرا که بازگرداندن هرچه بیشتر شورشیان، احتمال گردآوری بیشتر داده‌های مورد نیاز نیز وجود دارد. نمادها پیش از انجام عملیات روانی، موشکافی و ریز شدن در ارزیابی گستره آسیب‌دیدگی و آسیب‌پذیری شورشیان تسلیمی نیازی حیاتی است. آسیب‌دیدگی گسترده آنان به دلیل آهنگ کند رشد و بهبودی و ترس همیشگی از کشتن خود دشواری بزرگی است. برای فهم بهتر واژه دشواری باید آنان را به اندک و ناچیز بودن کمکهای پزشکی، پایین بودن دستمزدها به خصوص دوری طولانی مدت این افراد از خانواده خود در زمان شورش تعبیر کرد. موفقیت هر گونه تلاش روانی در برنامه بازپروری نیازمند همکاری نزدیک آنان با سازمانهای اطلاعاتی است. بهره‌گیری بیشتر از رادیو، بلندگو، روزنامه‌ها، بولتنها و سایر نشریات، ستون محکمی برای گسترش زنجیره پخش اطلاعات خواهد بود. در همین حال عوامل عملیات روانی با روشهای نوین و پیشرفته، پیگیرانه به دنبال کابردی کردن گفته‌های مقامات مسئول درباره برنامه بازپروری آسیب‌دیدگان هستند. در این مورد دولت می‌تواند در زمان بحران برای گسترش دامنه موفقیتهای برنامه بازگشت خود از چاپ نشانه‌های ویژه تمبرهای یادبود پستی و بالن نوشته‌ها به عنوان تبلیغات کمک بگیرد. در این زمینه سخنرانی مقامات محلی درباره سودمند بودن برنامه‌های بازپروری کمک زیادی به این برنامه‌ها خواهد کرد. کاربرد عملیات روانی در بازپروری شورشیان تسلیمی شورشیانی که به دولت پیوسته‌اند، به دلیل آشنایی با محیط و روش کار سایر شورشیان می‌توانند کارآ‎یی زیادی در گسترش مواد، ابزار و اصول عملیات روانی داشته باشند. اگر این شورشیان همکاری نزدیکی با برنامه بازگشت داشته باشند، به دلیل فهم آنان درباره آیین، رسوم و زبان ویژه گروه وابسته به آن، برنامه بازپروری شتاب بیشتری خواهد گرفت. افزون بر آن، بهره گرفتن از این افراد به عنوان افراد پیش‌آزمون تولیدات اولیه عملیات روانی می‌تواند به فراگیرتر شدن برنامه عملیات روانی و بازپروری بیانجامد. این افراد به سبب داده‌های دست اولشان در فرآیند طرح‌ریزی بسیار کارآمد هستند، اما نباید فراموش کرد که به دلایل امنیتی افرادی که برای این برنامه گزینش می‌شوند، باید کسانی باشند که پشتیبانی آنان از دولت و برنامه‌های آن به اثبات رسیده باشد. در این فرضیه پایه‌گذاری یک سامانه پرداخت تسهیلات به منظور تشویق شورشیان تسلیمی بیش از هر برنامه دیگر کارآیی خواهد داشت. پرداخت تسهیلات در این سامانه با این انگیزه انجام می‌شود که این افراد به این نتیجه برسند که نه تنها از همکاری با برنامه‌های دولت زیان نمی‌بینند، بلکه از حقوق برابر سایر نیروها نیز بهره‌مند خواهند شد. البته خود برنامه پرداخت تسهیلات باید زیر نظر سازمانی ویژه فعالیت کند که با پایه‌ریزی استانداردی پذیرفته شده، برابری و همسانی این تسهیلات را کنترل کند. برای تأثیرگذاری بهتر و بیشتر این سامانه باید به آن شتاب بیشتری داد. بنابراین برای اینکه این سامانه بتواند کمکهای خود را هر چه زودتر و بهتر به افراد مورد نظر برساند، نیازمند پایگاه‌هایی است که در این زمینه به مقامات محلی کمک کند و چنانچه مسائل امنیتی اجازه دهد، این کمکها باید در پیش چشم همگان پرداخت شود تا نشان داده شود دولت به گفته خود عمل کرده است و بنابراین برد تبلیغاتی خوبی داشته باشد. اوزاکی (1996) معتقد است در راستای بهره‌برداری بیشتر تبلیغاتی از شورشیانی که به دولت پیوسته‌اند انجام اقدامات زیر کمک فراوانی به نیروهای ضد شورش می‌کند: • نخست، درمان شورشیان آسیب‌دیده باید به خوبی انجام شود. در این راستا نخستین گام یعنی پذیرش، اهمیت فراوانی دارد، چرا که تأثیر زیادی در همکاری شخص با دولت متبوع خود خواهد داشت. آسیب‌دیده‌ای که به خوبی درمان شود. ممکن است خود برای دادن اطلاعات ارزشمند و همکاری با برنامه عملیات روانی داوطلب شود. برعکس، چنانچه نیرویی به خوبی درمان نشود، به صورت بالقوه آمادگی بازگشت به سوی نیروهای شورشی ضد دولتی (یاران پیشین خود) را دارد. • در نخستین روزهای دستگیری، به دلیل شخصیت ناپایدار آنان، بازجوییهای فراوان ضروری به نظر می‌رسد و افزون بر آن، این بازجویی‌ها برای ارزیابی ارزش اطلاعاتی این افراد اهمیت بسزایی دارد. در این برنامه بازجویان برای فرستادن داده‌های گردآوری شده، به داشتن ارتباطی تنگاتنگ با یگانهای مسئول در مناطق بحران نیازمند هستند و چنانچه شمار این بازجویان اندک باشند باید شماری از دستگیرشدگان را به یگانهایی که به دانسته‌های آنان نیاز فراوانی دارند اعزام کنند. با توجه به تلاش شورشیان به منظور حملات تلافی‌جویانه به این افراد و خانواده‌های آنان باید امنیت گسترده‌ای را برای شورشیان تسلیمی فراهم کرد، زیرا شورشیان با این کار خود می‌کوشند سایرین را از بازگشت به سوی دولت ناامید کنند. (ص 220) نکته بسیار مهم در برنامه‌های بازپروری، دشواریهای یک فرمانده برای مبارزه با بی‌اعتمادی نیروهای تحت امر خود به شورشیانی است که به دولت پیوسته‌اند. بهترین راه برای مبارزه با این بی‌اعتمادی منطقی، به کارگیری برنامه اطلاعاتی گسترده‌ای است که شامل بهره‌برداری اطلاعاتی و به کارگیری این افراد است و همان گونه که تجربیات هم به خوبی نشان داده است در این راستا، انتشار کمکهای اطلاعاتی شورشیان تسلیمی در از بین رفتن حس بی‌اعتمادی به نیروهای دولتی کمک فراوانی خواهد کرد، زیرا عدم افشای این اطلاعات که درباره روشها، آموزشها، توان و موقعیت شورشیان است برای شورشیان ضد دولتی ارزشی ندارد نباید از یاد برد که شناسایی دشمن یکی از دشوارترین وظایف هر دولتی در این نبردهاست، در این راستا، بهره گرفتن از این افراد بسیار سودمند خواهد بود، زیرا در این زمینه، شورشیانی که به دولت پیوسته‌اند می‌توانند به عنوان پیشاهنگ، راهنما و اعضای یگانهای شناسایی اولیه و همچنین مترجم مفاهیم زبان ویژه شورشیان به کارگرفته شوند. بازجویی از شورشیان تسلیمی روشهای ویژه خود را می‌طلبد. تجربه نشان داده است که این افراد حتی بدون اجبار هم لب به سخن می‌گشایند. بنابراین با توجه به کارآیی زیاد روش مصاحبه در بازجویی از این افراد، مصاحبه‌گر نخست باید به فرد جسارت و اطمینان بدهد و مصاحبه را تنها تا زمانی دنبال کند که مطمئن باشد که یک ارتباط دوسویه خوب و اطلاعات‌دهی بهتر برقرار شده است. اما از آنجا که بیشتر این افراد پس از پیوستن خود ممکن است تا اندازه‌ای نگران باشند، انجام مصاحبه‌های بیشتر برای کاستن از نگرانی آنان و برقراری یک ارتباط خوب احساس می‌شود. در این زمینه بهره‌گرفتن از کسانی که پیش‌تر به دولت پیوسته‌اند، در اطمینان دادن آنان به این افراد در درستی تصمیم‌شان در پیوستن به دولت بسیار سودمند خواهد بود. محیط مصاحبه هم بسیار مهم است و چنانچه اتاقی ویژه این کار وجود داشته باشد، به تجهیزات بسیار پیشرفته نیازی نیست. اوزاکی (1996) درباره نحوه برخورد با شورشیان تسلیمی معتقد است که: نباید فراموش کرد که نخستین کار پس از پیوستن یک شورشی به دولت، پیش از دست بردن به قلم و کاغذ (برای انجام مصاحبه) بازگرداندن تندرستی وی است. چرا که او باید به این باور برسد که نیروی بسیار مهمی است که با داده‌های ارزشمند خود، حتی می‌تواند پیروزی دولت بر نیروهای ضد دولتی (شورشیان) را سبب شود. اما پس از بازیافتن تندرستی کامل ضروری‌ترین کار، بازجویی‌های فوری و فراگیر به ویژه از کسانی است که ارزش اطلاعاتی بیشتری دارند. پس از انجام بازجویی و گردآوری داده‌های ارزشمند، مهم‌ترین کار، فرستادن این داده‌ها به بخشهای تصمیم‌گیری است که در این زمینه بهترین روش گزارش‌دهی بهره‌گرفتن از چرخه اداری نظامی است. وجود یک پیوند پویا و نیرومند میان پلیس، مقامات و سازمانهای دولتی به دلیل آنکه بیشتر شورشیان نخست به سازمانهای دولتی می‌پیوندند تا یگانهای نظامی، اهمیت فراوانی دارد. در همین راستا، سامانه اداری هر کشوری باید به گونه‌ای نیرومند سازمان یافته باشد تا پایگاههای گزارش‌دهی در بخشهای گوناگون کشور و همه مراکز استانها وجود داشته باشد. فرمهای به کار رفته برای گردآوری داده‌ها در این پایگاه‌ها باید یکسان بوده و در هر صورت امکان دو زبانه باشد تا کارآیی بیشتری داشته باشد. (ص222) هر پوشه باید در برگیرنده داده‌های سودمندی باشد مانند، زمان شورش، مکان شورش، جایگاه سازمانی و دانش ویژه شورشی که به نیروهای دولتی پیوسته است. بایگانی این داده‌ها باید به گونه‌ای باشد که هرکسی به هر هنگام بتواند به آن دسترسی داشته باشد و از آن بهره‌برداری کند. تأمین امنیت شورشیان تسلیمی تأمین امنیت جانی شورشیان تسلیمی بسیار مهم است. اگر برنامه بازپروری مناسبی برای بازگشت دوباره شورشیان به جامعه وجود نداشته باشد و اگر آنها در یگانهای خودکفا سازماندهی نشوند، کاهش چشم‌گیری در مسائل امنیتی به وجود می‌آید. شورشیان ضد دولتی تلاش خواهند کرد یورشهایی را به همرزمان پیشین خود (که اکنون به دولت پیوسته‌اند) و به ویژه اردوگاه‌های نگهداری آنان به انجام برسانند. بنابراین، دورکردن بی‌درنگ آنان از مکان‌های ناامن، حتی اگر آنان دارای اطلاعات ارزشمندی هستند و به کمک فنون آنان نیاز فراوانی هست، بر هر اقدام دیگر برتری دارد. رسیدگی به خانواده شورشیان تسلیمی باید به موقع باشد، به این معنا که پس از پیوستن شورشی به نیروهای دولتی، سرپناهی در اختیار آنان گذاشته شود و چنانچه اروگاه‌های آنان شرایط بدی داشته و مهم‌تر آنکه در بخشهای تحت کنترل نیروهای شورشی قرار گرفته باشد، پیش از بهره‌برداری اطلاعاتی از آنان، خانواده‌های آنان باید به بخشهای امن‌تر برده شوند. الیاسی(1382) معتقد است نیروهای شورشگر با ایجاد وحشت علاوه بر بهره‌گیری از هیجان مثبت و فنون و روشهای ترغیبی برای استمرار فعالیت نیروهای خود از ارعاب نیروهای بریده نیز ابایی ندارند. آنان در تبلیغات خویش هشدار می‌دهند که با شدیدترین و خشن‌ترین شکل ممکن، با نیروهای بریده و تسلیمی رفتار خواهند کرد آنان حتی ممکن است با نمایش سرنوشت بدفرجام نیروهای تسلیمی که توسط آنان به قتل رسیده‌اند بر شدت ترس و وحشت بریده‌های احتمالی بیفزایند و آنان را از ترک اردوگاه شورشگران باز دارند. (ص166). با این حال، موفقیت برنامه بازپروری حتی در صورت فراهم بودن همه ابزارها، گامی است که به پشتیبانی همگانی نیازمند است. در این راستا برنامه‌ریزی برای بهره‌گیری از توان کشور به ویژه هنگامی که زمینه برای اشتغال و ارائه تسهیلات آموزشی و واگذاری زمین‌های قابل کشاورزی به افرادی که در زمینه کشاورزی توانایی بالایی دارند، نیاز اساسی در برنامه بازپروری و بازگشت این افراد به جامعه است. به ویژه آنکه اعطای کمک‌های وعده داده شده از سوی دولت متبوع از نگاه گسترش دامنه عملیات روانی ارزش زیادی دارد. برنامه بازپروری باید بی‌درنگ پس از به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز و پایان عملیات روانی آغاز شود. پایگاه‌های بازپروری تا آنجا که ممکن است باید در بخشهای آرام و نزدیک خانه و کاشانه آنان ساخته شود. نیرویی که به دولت پیوسته باید احساس کند که از بازگشت او استقبال شده است، پس باید طی آیین ویژه‌ای به سایرین معرفی شود. اما از بزرگ‌ترین دشواریهای این برنامه وارد آمدن شوکهای نخستین به این افراد است ـ به ویژه کسانی که برای نخستین بار در اردوگاه نگهداری می‌شوند ـ تجربه نشان داده است کارآمدترین راه برای پیروز شدن بر این نگرانی‌ها، پشتیبانی این افراد از نظر مالی است حتی در صورت امکان می‌توان به دلیل آشنایی این افراد با سختی‌های افراد همانند خود از آنان به عنوان افراد ذخیره و پشتیبانی‌کننده در برنامه بازگشت شورشیان بهره برد. در پایگاه‌های بازپروری، طی دوره‌های ویژه، گام برداشتن در راستای اهداف دولت و تبدیل افراد به شهروندان مسئول آموزش داده می‌شود. در این پایگاه‌ها مهارتهای ویژه‌ای به صورت داوطلبانه آموزش داده می‌شود. این پایگاه‌ها ممکن است به دلیل کمبود ابزار و نیروی آموزش‌دهنده در یک جا متمرکز شود. اما از همه اینها مهم‌تر این است که باید همبستگی ملی در پذیرش این افراد در جامعه وجود داشته باشد تا پس از این دشواری‌ها، فرد بتواند شغل شایسته‌ای متناسب با دانش خود در جامعه بیابد. برای کمک به برنامه حمایت از شورشیانی که به دولت متبوع خود پیوسته‌اند، باید آنان را در گروه‌های نظامی خودکفا سازماندهی کرد. بنابراین، پایگاه‌های بازپروری باید یا در بخش امنی که شماری از نیروهای دولتی از آن حمایت می‌کنند قرار داشته باشند یا در نزدیکی پادگانهای نیروهای نظامی ساخته شوند تا از امنیت بالاتری برخوردار باشند. در پایگاه بازپروری، این افراد، دولت متبوع خود را از این که شورشیان تسلیمی برای نفوذ در تشکیلات خود یا پیوستن به برنامه تلاش می‌کنند یا نه آگاه می‌سازند. برنامه بازپروری دارای بخش پیگیری است که گستره وفادار ماندن و خودکفا شدن نیروهایی را که به دولت پیوسته‌اند ارزیابی می‌کند. در این برنامه نمایندگان هر ناحیه با همکاری خود با نیروهای اطلاعاتی به ویژه هنگام اعزام شورشیان تسلیمی به ناحیه آنان داده‌های مورد نیاز را از مجریان بازپروری دریافت می‌کنند و مشکلات خود را بر سر راه پذیرش این افراد از سوی جامعه به آگاهی این عوامل می‌رسانند. در راستای پذیرش، داشتن سامانه‌ای که از توانایی این افراد با توجه تجربه‌های آنان در دوران مبارزه با دولت متبوع خود آگاه باشد و این توانایی‌ها را بتواند برای سرکوب شورشیان ضد دولتی به خدمت نظام درآورد یا حتی آنان را به عنوان پلیس محلی به کار گیرد، لازم و ضروری است. پلیس باید از شورشیانی که به دولت پیوسته‌اند بدون توجه به پیشینه آنان همانند سایر افراد جامعه حمایت کند، چرا که رها کردن آنان در روستاهای ویران و بخشهای زیر کنترل شورشیان کار چندان خردمندانه‌ای نیست، چون کسانی که هنوز از سوی جامعه به خوبی پذیرفته نشده‌اند به آسانی می‌توانند هدف یورش‌های تلافی‌جویانه شورشیان ضد دولتی قرار گیرند. نتیجه‌گیری تاریخ ثابت کرده است که یک کمک ارزشمند به شورشیانی که به دولت پیوسته‌اند، بهترین شیوه مبارزه برای پیروز شدن بر دشمن است، زیرا به کمک برنامه بازپروری می‌توان با کاهش هر چه بیشتر شمار شورشیان و افزایش شورشیان تسلیمی به دولت، علاوه بر بالا بردن شمار حامیان دولت، از داده‌های به دست آمده از این افراد برای شکست نیروهای ضد دولتی (شورشیان) بهره برد. بنابراین یک برنامه نیرومند بازپروری شیوه‌ای دیگر از مبارزه است که غافل ماندن از آن می‌تواند افزون بر طولانی کردن نبرد، افزایش شمار کشته‌شدگان و آسیب‌دیدگان نیروهای ضد شورش را در پی داشته باشد.



    مقالات مجله
    نام منبع: حجت الله مرادی/ مجید علیزاده
    شماره مطلب: 2147
    دفعات دیده شده: ۱۹۲۶ | آخرین مشاهده: ۳ هفته پیش