Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • درآمدی بر دیپلماسی افکار عمومی
    شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۴ ساعت ۱۱:۳۸

    در مجموع دیپلماسی آشکار به برنامه های دولتی که هدف آنها اطلاع رسانی و یا نفوذ در افکار عمومی سایر کشورهاست گفته می شود. ابزارهای عمده در این دیپلماسی عبارتند از انتشارات، فیلم های سینمایی و تلویزیونی ، مبادلات فرهنگی، رادیو و تلویزیون. اشاره : تاثیرگذاری بر افکار عمومی را در شکل منفی آن، جنگ روانی می خوانند. من هیچگاه با این اصطلاح راحت نبودم و ارتباط برقرار نمیکردم. در تلاش برای فهم دقیقتر مسئله ، به آنچه پیش روی شماست رسیدم. گرچه این مقاله،

    در مجموع دیپلماسی آشکار به برنامه های دولتی که هدف آنها اطلاع رسانی و یا نفوذ در افکار عمومی سایر کشورهاست گفته می شود. ابزارهای عمده در این دیپلماسی عبارتند از انتشارات، فیلم های سینمایی و تلویزیونی ، مبادلات فرهنگی، رادیو و تلویزیون.اشاره : تاثیرگذاری بر افکار عمومی را در شکل منفی آن، جنگ روانی می خوانند. من هیچگاه با این اصطلاح راحت نبودم و ارتباط برقرار نمیکردم. در تلاش برای فهم دقیقتر مسئله ، به آنچه پیش روی شماست رسیدم. گرچه این مقاله، پیش از اعلان خبر اختصاص یافتن سه میلیون دلار از سوی آمریکا برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان نوشته شده است، اما تقارن زمانی انتشار این مقاله با خبر مزبور شاید به فهم قضیه کمک کند . در هر حال نباید فراموش کرد که جورج سوروس، سرمایه دار آمریکایی می گوید: وقتی جورج بوش می گوید «آزادی» پیروز می شود منظورش آن است که «آمریکا» پیروز می شود. از هنگام وقوع حملات یازدهم سپتامبر در ایالات متحده آمریکا ماهیت و نقش دیپلماسی بویژه شاخه ای از آن که دیپلماسی آشکار خوانده می شود بیش از گذشته مورد توجه و بحث قرار گرفته است. دیپلماسی آشکار حوزه خاصی از مطالعات سیاست خارجی است که در گذشته قلمرو گروه نسبتا کوچکی از حرفه ای ها بود ولی در سال های اخیر به ناگهان و البته به دلایل منطقی جایگاه خود را در عرصه گسترده مباحثات امنیت ملی که مردم این کشور درگیر آن شده اند پیدا کرد. در اندک زمانی اتفاق نظری شکل گرفت مبنی بر اینکه آمریکا نه تنها باید در دیپلماسی سنتی خود بازاندیشی و آن را تقویت کند بلکه ابعاد عمومی وآشکار حضور دولت آمریکا در سرزمین های ماوراء بحار نیز باید به طور جدی مورد بازنگری قرار گیرد. در محافل سیاسی و حلقه های فکری، این عقیده به سرعت رواج یافت که چگونگی ارتباط دولت آمریکا با خارج و این که با چه کسانی ارتباط برقرار می کند مستقیما بر امنیت و بهزیستی ملت آمریکا اثر می گذارد. تعریف دیپلماسی آشکار دیپلماسی آشکار عبارت است از پیشبرد منافع ایالات متحده از طریق فهمیدن، مطلع ساختن و نفوذ کردن در مخاطبان خارجی. بر اساس مطالعه ای که در کتابخانه کنگره امریکا در باره برنامه ها و فعالیت های بین المللی و فرهنگی این کشور برای کمیته روابط خارجی سنا انجام شده است عبارت دیپلماسی آشکار را نخستین بار در سال ۱۹۶۵ دین ادموند گالیون از مدرسه حقوق و دیپلماسی فلچر دردانشگاه تافتز به کار برد. این رویداد در پی تأسیس مرکز دیپلماسی آشکار ادوارد . ر. مورو در مدرسه فلچر صورت گرفت. مرکز مورو در یکی از نخستین جزوه هایی که منتشر کرد دیپلماسی آشکار را این چنین تعریف کرد: دیپلماسی آشکار ، با نفوذ و تأثیر نگرش ها (ایستارها) ی عامه مردم بر شکل گیری و اجرای سیاست خارجی سروکار دارد. این دیپلماسی ابعاد (رایج) روابط بین المللی را درمی نوردد و از دیپلماسی سنتی فراتر می رود. شکل دادن به افکار عمومی در سایر کشورها، تعامل میان منافع گروه های خصوصی یک کشور با منافع خصوصی در کشوری دیگر، گزارش دادن امور خارجی و تأثیر آنها بر سیاست های خودی، ارتباط برقرار کردن بین کسانی که کارشان ارتباطاتی است مثل دیپلمات ها و فرستادگان به خارج، و بالاخره فرایندهای ارتباطات میان فرهنگی از جمله عناصر این دیپلماسی است. بر طبق نظر هانس. ان. تاچ نویسنده کتاب «ارتباط با جهان» دیپلماسی آشکار این گونه تعریف می شود: تلاش های رسمی دولتی برای شکل دادن به محیط ارتباطاتی ماوراء بحار که در آن سیاست خارجی (آمریکا) به اجرا در می آید به منظور کاستن از درجه بدفهمی و کج فهمی هایی که روابط آمریکا با سایر کشورها را پیچیده می کند. در مجموع دیپلماسی آشکار به برنامه های دولتی که هدف آنها اطلاع رسانی و یا نفوذ در افکار عمومی سایر کشورهاست گفته می شود. ابزارهای عمده در این دیپلماسی عبارتند از انتشارات، فیلم های سینمایی و تلویزیونی ، مبادلات فرهنگی، رادیو و تلویزیون. دیپلماسی آشکار و سنتی دیپلماسی سنتی اساسا شامل تعاملاتی است که بین حکومت ها و دولت ها جریان می یابد. مجریان دیپلماسی سنتی از طریق رابطه با نمایندگان دولت های خارجی می کوشند تا منافع ملی کشور خود را که در چارچوب اهداف راهبردی دولت خودشان در امور بین المللی صورتبندی شده است تامین کنند. در مقابل، دیپلماسی آشکار دقیقا بخش های خاصی از جمعیت کشورهای خارجی را هدف قرار می دهد تا پشتیبانی آنها را از همان اهداف راهبردی ملی به دست آورد. دیپلماسی آشکار و روابط عمومی روابط عمومی عبارت است از تأمین و ارائه اطلاعات به عموم، مطبوعات و سایر نهادها در خصوص اهداف، سیاست ها و فعالیت های دولت یک کشور. روابط عمومی در پی تقویت درک این اهداف از طریق گفتگو با شهروندان و سایر گروه ها و نهادها و رسانه های محلی و بین المللی است. بدیهی است این مفهوم با مفهوم دیپلماسی آشکار نزدیکی انکار ناپذیری دارد. ولی نکته اینجاست که غایت روابط عمومی، آگاه سازی مخاطبان داخلی است. این موضوع نقطه اصلی تفاوت روابط عمومی با دیپلماسی آشکار است زیرا در این نوع دیپلماسی جمعیت کشور یا کشورهای دیگر هدف و مخاطب سیاست گذاری هستند. دیپلماسی آشکار و پروپاگاندا در مورد شباهت ها و تفاوت های این دو مفهوم دیدگاه های مختلفی وجود دارد. دو مورد از دیدگاه هایی که به شباهت و یا یکسان بودن این دو مفهوم اشاره می کنند در زیر آمده است: در ۱۹۵۵ اورن استفنز نویسنده کتاب «واقعیات جهانی ساده لوح: برنامه اطلاعات ماوراء بحار آمریکا» این گونه برنامه ها را (که دیپلماسی آشکار خوانده می شود) پروپاگاندا نامید و با اشاره به اعلامیه استقلال آمریکا آن را نخستین و قدیمی ترین نمونه پروپاگاندا دانست. در سال۱۹۶۱ یعنی هشت سال پس از تأسیس USIA (منظور نهاد ویژه دیپلماسی آشکار ایالات متحده است) ویلسون دیزارد در نخستین کتاب ویژه ای که در این باره منتشر شده است، نوشت: ایالات متحده سال هاست سرگرم پروپاگاندای بین المللی است. پروپاگاندا حتی نقش تعیین کننده ای در جنگ های استقلال داشت. در سال های بعد، برخی مقامات رسمی دولتی و دیگران بر این نظر بودند که برنامه های دیپلماسی آشکار آمریکا پروپاگاندا نیستند. اما برخی دیگر همچنان عقیده داشتند که چون پروپاگاندا را می توان بر واقعیات بنا کرد دیپلماسی آشکار را نیز می توان با پروپاگاندا به معنای ایده ها و اطلاعات و یا دیگر مطالب منتشر شده برای جلب نظر مردم با یک دکترین (آموزه) خاص معادل دانست. البته در صورتی که این اقدامات بر اساس اطلاعات غلط و غیر واقعی باشد هرچند همچنان پروپاگاندا به شمار می آید ولی بهتر این است که آن راگمراه سازی خواند. لیکن مسئولان (USIA) همیشه می گفتند برنامه هایی که آنها اجرا می کنند با واقعیات آشکار و شناخته شده سروکار دارد زیرا در غیر این صورت اعتبار آنها به علت موثق نبودن، زیر سؤال خواهد رفت. به نظر آنها این عامل جدا کننده و حدفاصل مفهوم دیپلماسی آشکار از پروپاگاندا است. تحولات اخیر بین المللی و دیپلماسی آشکار یکی از تحولات چشمگیر در عرصه روابط بین الملل طی دهه های اخیر ورود بازیگران جدید به عرصه دیپلماسی آشکار است. در گذشته تنها دولت ها بودند که به این امر می پرداختند ولی امروزه تعدد و تنوع این بازیگران رشدی قارچ گونه پیدا کرده است. اینک سازمان های غیر دولتی (NGO) و افراد نیز در سراسر جهان اغلب با مهارت و موفقیت در حال پیگیری اهداف خود هستند. هم اکنون در داخل دولت ها نیز دیگر فقط وزارت امور خارجه نیست که متولی اعمال و اجرای دیپلماسی آشکار است بلکه نهادها و سازمان های مختلف دولتی ممکن است در این عرصه فعال باشند. یک نهاد مشورتی پنتاگون کاخ سفید ، کنگره و وزارتخانه های امور خارجه و دفاع آمریکا را در زمینه بهبود بخشیدن به چهره آمریکا درجهان شکست خورده اعلام کرده است.این نهاد می گوید توانایی آمریکا در اقناع دیگر ملت ها در وضعی بحرانی قرار دارد. مجمع علمی دفاع در این باره می نویسد: سیاست ها به نتیجه نخواهند رسید مگر آن که آمریکا با مخاطبان محلی و جهانی خود به شیوه ای قابل اعتماد ارتباط برقرار کند و به آنها اطلاع رسانی کند و امکان داوری مستقل بدهد. در این روند باید تصویر امریکا به عنوان قدرتی مستکبر، فرصت طلب و دارای معیارهای دوگانه زائل شود. هر چند بعید است دیپلماسی آشکار، مردمان مخالف با سیاست های امریکا را در جهان قانع کند ولی اگر بطور موثری انجام شود ممکن است بتواند برای بدگمانان به آمریکا این موضوع را روشن کند که چرا ایالات متحده این سیاست ها را دنبال می کند. از این راه تنش ها کمتر می شود و شبکه های تروریستی کمتر می توانند از این تنش ها به نفع خود استفاده ببرند. همه شواهد حاکی است نگرش مسلمانان به آمریکا به خصوص در خاورمیانه در سال های اخیر روز به روز منفی تر شده و این امری کاملا آشکار است. مقامات آمریکایی معتقدند جهادگرایی سنی منبعث از حلقه های فکری اسلامی در مصر و وهابیت خلوص گرا و اصلاح طلب عربستان سعودی در خاورمیانه و شاخ آفریقا در قالب شبکه هایی نظیر القاعده به نیروهای سیاسی بالفعل و خطرناکی برای منافع آمریکا در این مناطق مبدل شده اند که همچنان در حال تقویت و گسترش است. برای پاسخ گویی مناسب آمریکا به این تهدیدها نیاز به افرادی است که کاملا با منطقه آشنا باشند و فرهنگ مردم و تاریخ و زبان مردم آن را بشناسند.



    مقاله
    نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
    شماره مطلب: 214
    دفعات دیده شده: ۲۱۶۳ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش