Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • راهبردها و محورهای عملیات روانی جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی راهبردها و محورهای عملیات روانی جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی
    پنج‌شنبه ۱ آبان ۱۳۸۲ ساعت ۱۲:۰۰

    راهبردها و محورهای عملیات روانی جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلیعلی‌محمد نائینیچکیده در سال 1359 ارتش صدام حسین با هدف زمینه‌سازی برای شکست نظام نوپای جمهوری اسلامی به کشور ما حمله کرد؛ لیکن درایت و قدرت رهبری امام خمینی (ره) با ایجاد روحیه شهادت‌طلبی مانع از شکست این نظام شد. این مقاله از منظر عملیات روانی به بررسی ابعاد و پیامدهای جنگ در دو سوی جبهه نبرد در دوران هشت سال دفاع مقدس می‌پردازد. بدون شک ابعاد روانی این جنگ نیز همچون دیگر

    راهبردها و محورهای عملیات روانی جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلیعلی‌محمد نائینیچکیده در سال 1359 ارتش صدام حسین با هدف زمینه‌سازی برای شکست نظام نوپای جمهوری اسلامی به کشور ما حمله کرد؛ لیکن درایت و قدرت رهبری امام خمینی (ره) با ایجاد روحیه شهادت‌طلبی مانع از شکست این نظام شد. این مقاله از منظر عملیات روانی به بررسی ابعاد و پیامدهای جنگ در دو سوی جبهه نبرد در دوران هشت سال دفاع مقدس می‌پردازد. بدون شک ابعاد روانی این جنگ نیز همچون دیگر حوزه‌های آن اهمیت دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد. مقاله حاضر، ضمن بازنگری سیاستهای جمهوری اسلامی در مورد عملیات روانی، توصیه‌هایی را در این زمینه ارایه می‌دهد و با تحلیل عملیات روانی طی هشت سال جنگ تحمیلی، تجارب و درسهای آموخته شده را به منزله یک فزونگر رزمی در دفاع مقدس تشریح می‌کند. مقدمه والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین (سوره عنکبوت، آیه 69). بدون شک یکی از مصادیق این آیه شریفه، عملکرد ملت ایران در طول هشت سال دفاع مقدس است، ملتی که در راه خدای خود با همه سرمایه‌اش جهاد کرد، خدای متعال او را به مسیرهای موفقیت هدایت و ظرفیت‌های لازم روانی را برای رویارویی با مسائل و مشکلات در او فراهم می‌کند. دوران دفاع مقدس سرمایه‌ گرانقدر ملت ایران است که باید به آن افتخار کرد و از آن درس گرفت. دفاع مقدس یکی از جنگهای استثنایی در تاریخ معاصر است که در نهایت، بر خلاف همه پیش‌بینی‌ها و فراهم بودن همه شرایط برای شکست آن، با مقاومت ملت ایران سربلند و پیروز باقی ماند و فضای کشور برای جنگ همه جانبه و فراگیر آماده شد. ائتلاف بزرگی که علیه انقلاب اسلامی شکل گرفت، همه سلاحهای غیرقانونی و نامتعارف را در طول جنگ بر ضد ملت ایران مورد آزمایش قرار داد. در جنگهای گذشته، سرزمین‌های زیادی مانند هرات، سمرقند، بحرین، نخجوان و ... از کشور ما جدا شدند. با اینکه در جنگ تحمیلی، همه شرایط برای شکست نظام نوپای الهی فراهم بود، چه قدرتی دشمنان ما را از رسیدن به هدفهایش باز داشت؟ در بیشتر تحقیقات ابعاد مختلف سیاسی ـ نظامی این جنگ مورد بررسی قرار گرفته است اما، متأسفانه به ابعاد روانی آن کمتر پرداخته شده است. بدون شک ابعاد روانی این جنگ اهمیت در خور توجهی دارد و ممکن است در شرایط کنونی برای ما اولویت بیشتری هم داشته باشد. مدیریت روانی جنگ مدیریت عملیات روانی، فکری و احساسی در صحنه نبرد و مدیریت افکار عمومی و اراده و انگیزه‌ها در سطح کشور و ابعاد روانی حاکم بر جنگ در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی از مسائل مهم مدیریت جنگ است، که بر توان رزم و میزان تحقق هدفها به طور اساسی تأثیر می‌گذارد. عملیات روانی در شرایط جنگ، بخشی از فرآیند مدیریت جنگ است که برای تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، عواطف و رفتار شکل داده می‌شود. هدفهای اصلی عملیات روانی در دفاع مقدس را می‌توان به این ترتیب مطرح کرد: 1) ایجاد انگیزه در رزمندگان برای ادامه نبرد. 2) ایجاد انگیزه در مردم برای پشتیبانی از جنگ. 3) پیشگیری و پدافند در مقابل عملیات روانی دشمن. 4) انجام عملیات آفندی علیه دشمن. با آغاز جنگ و پیش از آن، مفهوم عملیات روانی را در دو جبهه خودی و دشمن تقریباً به صورت کلی می‌توان بررسی کرد. این مفهوم در موضع‌گیریها، بیانیه‌ها، خطابه‌ها و سخنرانی‌ها مشاهده می‌شود، اما عملیات روانی به صورت سازمان‌یافته پس از سال 1361 آغاز شد. در جنگ تحمیلی مسئله مهمی که سازمان تبلیغاتی کشور مدنظر داشت، نظامی تبلیغی با تأکید ویژه بر برانگیختگی مخاطب ایرانی بود. این نظام تبلیغاتی روشنگری، اطلاع‌رسانی مستقیم، پاسخ به شبهات در مورد جنگ و ایجاد تحرک در نیروی خودی و برانگیختن عواطف را، از جمله اهداف خود قرار داده بود. از چهار هدف مزبور، دو هدف نخستین ـ برانگیختن رزمندگان و ایجاد انگیزش در مردم برای پشتیبانی از جنگ ـ را نظام تبلیغاتی جمهوری اسلامی از همان ابتدای جنگ تعقیب می‌کرد. در واقع، مرزبندی تعریف‌نشده‌ای بین تبلیغات و عملیات روانی وجود داشت، بدین ترتیب که کار مدیریت روحیه و برانگیختن خودی، با مدیریت تبلیغات و کار تأثیر بر روحیه و اراده دشمن، به عهده عملیات روانی بود. عملیات روانی در دفاع مقدس انقلاب اسلامی‌که هنوز بیست ماه از پیروزی آن نمی‌گذشت، با جنگ همه‌جانبه‌ای مواجه شد. سازمان عملیات روانی، در رژیم پهلوی در اختیار ساواک و در تشکیلات پدافند ملی ارتش بود. همزمان با دفاع نظامی در جبهه‌ها، سازمان و تشکیلات نظامی برای مقابله با تهاجم نظامی دشمن، به وجود آمد، اما در حوزه قدرت نرم به لحاظ پیچیدگی موضوع، با تأخیری بیشتر، سازمان مستقلی شکل گرفت. جهت‌گیریها و راهبردهای نظام جمهوری اسلامی، به ویژه مواضع حضرت امام (ره)، از ابتدای جنگ کاملاً با مفاهیم عملیات روانی آمیخته بود. به تدریج در سطح قرارگاه‌ها و پس از آن در سطح لشکرها، این مفهوم تبیین شد و با تعریف آن، روشهای مختلفی به کار گرفته شد. فرماندهان نظامی برداشتهای مختلفی از عملیات روانی داشتند. برخی از فرماندهان، عملیات روانی را با تبلیغات در جنگ مترادف می‌دانستند. بعضی، تنها هدف اساسی عملیات روانی را پشتیبانی از عملیات رزمی و یا به نوعی مکمل عملیات رزمی می‌دانستند. عدم درک هماهنگ و فقدان مبانی مشترک تئوریک و به کارگیری شیوه‌های مختلف از جمله مشکلات اجرای عملیات روانی در ابتدای جنگ تحمیلی بود. گذشت زمان، مفهوم عملیات روانی را در سازمان رزم نیروهای مسلح و در سطح قرارگاه‌های اصلی آشکار کرد و با ظهور تشکیلات خودجوش عملیات روانی در قرارگاه‌های سپاه بخشی از این وظایف به لشکرها محول شد. در ستاد تبلیغات جنگ هم ـ که اعضای آن نمایندگان نیروهای مسلح و نهادهای فرهنگی کشور بودند ـ کمیته استراتژیک عملیات روانی با هدف سیاستگذاری، کنترل اخبار مربوط به جنگ و تعیین محورهای تبلیغی تشکیل شد. افزون بر مشکلات پیشین، نبود تعامل مناسب ارتباطی با مجموعه مدیریت نظامی و مدیریت اطلاعاتی جنگ، از دیگر مشکلات مدیران عملیات روانی بود. فقدان نگرش همه‌جانبه در مدیریت جنگ باعث شد که مدیریت عملیات روانی به شکل کارآمد و مؤثر از جایگاه مناسب در ساختار نیروهای مسلح برخوردار نباشد. در طول دفاع مقدس، نیروهای با انگیزه عملیات روانی طرحها و برنامه‌هایی ارایه دادند. اما میزان اثربخشی این راهبردها، محورها، برنامه‌ها و تولیدات مختلف عملیات روانی در دفاع مقدس و نتایج آن تاکنون بررسی نشده است. سطوح عملیات روانی در دفاع مقدس عملیات روانی در دوران جنگ تحمیلی از نظر سطح به دو بخش تقسیم می‌شود: 1) سطح راهبردی و ملی که دارای دو حوزه داخلی و خارجی است، بیشتر مربوط است به مواضع و سخنرانیهای حضرت امام(ره)، مواضع وزارت خارجه، بیانیه‌های ستاد تبلیغات جنگ، بیانیه‌های قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)، خطبه‌های نماز جمعه و جهت‌گیریهای تبلیغی رسانه‌ها (صدا و سیما و مطبوعات). 2) سطح عملیاتی که در دو محیط خودی و دشمن با هدف تأثیرگذاری بر روحیه و اراده دو طرف درگیر جنگ انجام می‌شد. این رویکرد تقریباً از سال 1361 به صورت گسترده تا سطح گردانها (تاکتیک) توسعه پیدا کرد. ابزارهای عملیات روانی در دفاع مقدس استفاده از سیستمهای صوتی قوی نخستین ابزار عملیات روانی بود که در خطوط مقدم برای انتقال پیام کاربرد داشت. این پیامها معمولاً به کوشش روحانیان عرب‌زبان که از سوی تبلیغات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) به یگانهای نظامی اعزام می‌شدند، تهیه می‌شد. سیستمهای صوتی در پیشانی سنگرهای کمین نیروهای خودی نصب می‌شدند و نیروهای آماج را پوشش می‌دادند. تولید پیامهای صوتی به صورت متمرکز توسط قرارگاهها تهیه می‌شد و در اختیار یگانهای تاکتیکی قرار می‌گرفت. دومین ابزار، چاپ اعلامیه طرح و کارکاتور بود که در چند نوبت به طور متمرکز در قرارگاهها تهیه و از طریق هواپیماهای کوچک یا توپخانه به سوی گروههای آماج پرتاپ می‌شد. محور سوم، راه‌اندازی فرستنده‌های سیار رادیویی در سطح قرارگاهها و در خطوط مقدم با همکاری صدا و سیما در اهواز، کرمانشاه، ایلام و کردستان بود. برنامه ویژه رادیویی با فرستنده‌های ثابت و تعدادی فرستنده سیار در هنگام عملیاتهای نظامی توسط قرارگاهها در جبهه‌های نبرد تهیه و به کار برده می‌شد. به طور معمول فرآیند تولید و پخش برنامه این فرستنده‌ها در همان منطقه عملیات بود. محور چهارم، پوشش مؤثر اخبار و گزارشهای مربوط به جنگ بود که به موقع و تقریباً با روشهای مناسبی انجام می‌شد. در مجموع، تبلیغات و عملیات روانی جمهوری اسلامی، به خصوص در سالهای پایان جنگ در پشتیبانی از عملیات رزمی به صورت مؤثر عمل کرد. مطالعه موردی عملیات روانی در دفاع مقدس بخش در خور توجهی از موفقیت ایران در عملیاتهای بزرگ به دلیل طرح‌ریزیهای موفق و کارآمد عملیات روانی بود. برای نمونه عملیات والفجر هشت با یک تک پشتیبانی در منطقه شلمچه ـ که توسط ارتش و قرارگاه نجف سپاه انجام شد ـ هم‌زمان بود. این تک فریب سبب شد دشمن نسبت به شناخت منطقه اصلی عملیات یعنی فاو فریب بخورد هنگام عملیات والفجر هشت مدیریت تبلیغات و عملیات روانی در قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) و نجف توانست با هماهنگی ستاد تبلیغات جنگ و رسانه‌ها، در قالب دهها گزارش ویژه و بیانیه، افکار دنیا و ارتش عراق را نسبت به منطقه بصره به عنوان تک اصلی فریب دهد تا عملیات والفجر هشت در سومین روز پس از تثبیت اهداف عملیاتی، در رسانه‌ها گزارش شود. در ارزیابیهای مختلف پس از عملیات و نیز در بازجوییهای اسیران عراقی عملیات والفجر هشت هم تأثیر این عملیات فریب مشهود بود. عملیات روانی مزبور در منطقه بصره و در پشتیبانی از عملیات والفجر هشت، در گمراه کردن دشمن از شناخت منطقه اصلی نبرد نقش زیادی داشته است. از این نمونه‌ها در دوران جنگ فراوان است که تاکنون بحث و بررسی نشده و به صورت دقیق میزان اثربخشی طرحهای عملیات روانی در جنگ مورد بررسی قرار نگرفته است. عملیات والفجر پنج در منطقه چنگوله، بین مهران و دهلران نمونه دیگری از تک پشتیبانی بود که برای حمایت از عملیات خیبر اجرا شد. در این تک چند تیپ رزمی محدود در جبهه میانی شرکت داشتند. این عملیات تحت عنوان والفجر ـ که نام عملیاتهای بزرگ بود ـ با هدف عملیات روانی صورت گرفت. برای این عملیات محدود، پوشش تبلیغاتی گسترده‌ای در سطح یک عملیات بزرگ در کشور صورت گرفت تا عملیات اصلی، که عملیات خبیر بود تثبیت شود. بدون شک، تبلیغات و طرحهای عملیات روانی در آن زمان در تجزیه قوای دشمن و بر هم زدن تمرکز نیروهای عراقی مؤثر بودند. در اظهارات و بازجوییهای اسرای عراقی یا پناهندگان، می‌توان اثر پیامهای صوتی، رادیویی و مکتوب را دید. از سال 1365 تقریباً تولید پیامهای مکتوب و روشهای مختلف پرتاپ پیام با تجهیزات بهتری انجام شد. این پیامها ترکیبی از نوشتار، کاریکاتور، عکس و طرح بود که با روان‌شناسی و بوم‌شناسی نیروهای عرب‌زبان داخلی از فرهنگ مردم عراق، ارزیابی و بررسی می‌شد. در سال 1361 نخستین فرستنده رادیویی ده کیلوواتی به طور مؤثر در عملیات کربلای یک، به کار گرفته شد. این رادیو با رویکرد عملیات روانی در تهییج نیروهای خودی و در تخریب روحیه دشمن مؤثر بود. در مجموع پیامهای صوتی، رادیویی و مکتوب در جبهه دشمن اثرگذار بود. اما اگر بخواهیم نتیجه‌گیری کنیم موانعی نیز وجود داشت که عبارتند از: 1) نداشتن استراتژی و چهارچوب مشخص تئوریک برای عملیات روانی؛ 2) توجه نکردن به دیگر مؤلفه‌های مؤثر در پیروزی یا شکست در جنگ؛ 3) تعامل ضعیف بین مجموعه‌های مختلف مدیریت جنگ (تعامل مدیریت تبلیغات، عملیات و اطلاعات)؛ 4) کمبود ابراز و امکانات؛ 5) نبود مطالعات دقیق روان‌شناختی و جامعه‌شناختی از دشمن؛ و 6) کمبود کارشناسان خلاق و کارآمد عملیات روانی. محورهای عملیات روانی جمهوری اسلامی‌در دفاع مقدس محورها و راهبردهای عملیات روانی جمهوری اسلامی در دفاع مقدس عبارت است از: 1) معرفی ماهیت جنگ نخستین راهبردی بود که در عملیات روانی از سوی حضرت امام(ره) ارائه شد. امام(ره) جنگ را، جنگ حق و باطل تعریف کردند، یعنی به جنگ ماهیت عقیدتی ـ سیاسی و دفاع فرهنگی دادند. در این چهارچوب، همه احساس می‌کردند از اسلام دفاع می‌کنند. با این دیدگاه هدفهای استراتژیک در تمام سطوح کشور شکل گرفت و اهداف عملیاتی و تاکتیکی جنگ هویدا شد و ضمن مستحکم شدن وضعیت نیروهای خودی، صدام به عنوان کافر مطرح شد. همچنین دیدگاه مزبور، مدیریت و تفکر لیبرالی را در کشور، در عرصه سیاسی و جنگ به چالش کشید. 2) راهبرد بعدی عملیات روانی، جنگ را بخشی از تهدید استکبار جهانی بر ضد جمهوری اسلامی تعریف کرد و صدام را در کنار امریکا و اسرائیل قرار داد. این دیدگاه استراتژیک و کلان باعث شد که اولاً در سطوح مختلف کشور انسجامی کامل در برابر تهدید ایجاد شود و ثانیاً اعتماد به نفس و اراده مقاومت مردم افزایش یابد. 3) راهبرد بعدی در عملیات روانی، طرح استراتژی دفاع همه‌جانبه بود. حضرت امام(ره) در مقام مدیریت جنگ، دفاع مردمی همه‌جانبه را شکل داد. 4) افزایش اعتماد به نفس در مردم و کوچک و حقیر شمردن محور دیگری بود که حضرت امام(ره) با آن روح امیدواری و قوت قلب را در مردم به جریان انداخت، از همان آغاز جنگ، اقدام نظامی عراقیها را به پرتاب یک سنگ تشبیه کرد و نتیجه جنگ را با وعده پیروزی در جامعه القا نمود. این اقدام، سراسر کشور و جبهه‌های جنگ را سرشار از امید کرد. 5) بهره‌گیری از ایمان دینی و مذهبی مردم محور بعدی بود که جوهر اصلی مبارزه با استکبار را تشکیل می‌داد. ایمان به خدا عامل نیرومندی در ایجاد روحیه بود. این فضا را حضرت امام(ره) به عنوان مدیریت تبلیغات جنگ را بر کشور حاکم کرد، یک مسلمان هرگاه حضور در جنگ را یک تکلیف الهی بداند، خودش را پیروز میدان جنگ تصور خواهد کرد و به تعبیر امام(ره) مسلمان چه کشته شود و چه بکشد، پیروز است. رهبری در دفاع مقدس، در حفظ روحیه و پیشگیری از آسیبهای روانی و مقابله با عملیات روانی دشمن عنصر بسیار تعیین‌کننده‌ای بود. حضور فرماندهان لایق و ارتباط آنها با بسیجیها در به حرکتن درآوردن قوای روانی بسیار مؤثر و عواطف جدی بین رهبری و مردم و رزمندگان، حرکت‌دهنده بود. 6) محور بعدی استفاده از نمادهای اسلامی و حماسی بود؛ به خصوص نمادهای فراوانی که تبلیغات جنگ تولید می‌کرد. سربند، بازوبند، چفیه و انواع تولیدات تبلیغاتی در فضاسازی و تحرک احساسی و روانی حاکم بر دلها و شکستن روحیه دشمن بسیار مؤثر بودند. 7) بهره گیری از سیره اهل بیت(ع) به ویژه سیدالشهدا(ع) به جبهه‌های جنگ، عمق می‌داد. پیوند بین حوادث صدر اسلام، به خصوص حادثه کربلا و میدانهای جنگ عامل انگیزشی رزمندگان بود. 8) استراتژی هجومی در جنگ، فضای تهاجمی را بر سرتاسر جبهه‌ها حاکم کرد. این استراتژی، پیامهای تبلیغی را حماسی کرد و جهت‌گیری ویژه‌ای به تبلیغات جنگ داد و آن را به طور کامل از شرایط عادی متمایز نمود. استفاده مناسب از مارش نظامی، سرود، شعر و تابلوهای تبلیغی حماسی نمونه‌هایی از آن است. 9) رعایت اصل صداقت و صراحت در پیامهای تبلیغی به گونه‌ای که اخبار و گزارشهای مربوط به حوادث جنگ به راحتی و با پوشش خبری خوب به مردم منتقل می‌شد و به مردم کمک می‌کرد تا با هوشیاری عملیات روانی دشمن را خنثی کنند. 10) تأکید بر فرهنگ شهادت در جبهه و در شهرها، ضمن ایجاد انگیزش، بسیاری از کمبودها و مشکلات پشتیبانی جنگ را حل می‌کرد. 11) اعتماد به نصرت الهی در مردم و رزمندگان محور دیگری بود که اعتماد به نفس را افزایش می‌داد. افراد معتقد به نصرت الهی، همیشه خودشان را در جنگ پیروز می‌دانستند. مشاهده امدادهای الهی و غیبی در طول هشت سال دفاع مقدس محرک بود. 12) طرح‌ریزیهای صحیح نظامی و وجود فرماندهان کارآمد، اعتقاد و اعتماد رزمندگان را به فرماندهان، افزایش می‌داد. 13) توسعه تشکیلات رزمی سپاه و بسیج، روحیه و اعتماد به نفس رزمندگان را افزایش می‌داد. 14) هماهنگی بین نیروهای مختلف ارتش، سپاه، نیروهای مردمی؛ هماهنگی فعالیتهای جبهه و پشت جبهه؛ هماهنگی و کنترل رسانه‌های تبلیغی و مطبوعات از سوی حضرت امام(ره) بسیار مؤثر بود. 15) تولید محصولات متنوع تبلیغی برای فضاسازی تبلیغی در سطح کشور و جبهه‌ها. 16) استفاده مؤثر از ظرفیتهای تبلیغی در سطح کشور (تریبونهای نماز جمعه، مساجد، صدا و سیما، مطبوعات و …). 17) هدایت اخبار جنگ در صحنه نبرد. 18) اجرای عملیات روانی بموقع و کارآمد در مورد حوادث جنگ. 19) ارتباط مؤثر مردم با جبهه‌ها در قالب یگانهای محلی. 20) ایجاد اراده قاطع و عدم تردید در دفاع، در مدیریت جنگ، 21) پخش تصاویر مناسب از آسیب‌پذیریهای عراقیها (اسرا، کشته‌ها، غنائم و مناطق آزاد شده). 22) بیان جنگ‌طلبی و آتش‌افروزی صدام در منطقه. 23) بسیج و تحریک مناسب احساسات ملی علیه متجاوز. عملیات روانی عراق علیه جمهوری اسلامی‌ عملیات روانی در سازمان ارتش عراق فرایند پیچیده‌ای داشت، این کشور با بهره‌گیری از تشکیلات سازماندهی شده حزب بعث، از سازمان کارآمدی برای عملیات روانی بهره‌مند بود. حزب بعث در همه سطوح تصمیم‌گیری سیاسی و نظامی حضور داشت. افزون بر اینکه وزارت فرهنگ و اطلاعات عراق به مدیریت و تحلیل عملیات روانی می‌پرداخت، در ارتش نیز تشکیلات و شبکه‌ای به نام توجیه سیاسی وجود داشت، که وظیفه توجیه سیاسی و مأموریت عملیات روانی تا سطح گردان بر عهده داشت. تشکیلات توجیه سیاسی در همه واحدها و قرارگاه‌های نظامی ارتش عراق حضور داشت و تمام نیروهای مسلح عراق را پشتیبانی می‌کرد. تشکیلاتی منسجم، منظم، با هدف، هماهنگ و متمرکز در سلسله مراتب ارتش عراق و حزب بعث جاری بود که با چهارچوب نظری و مبانی فکری مشخص، با به کارگیری تمام سیستم عراق، اهداف را پیگیری می‌کرد. تصمیم‌گیریها کاملاً متمرکز و در عناصر اجرایی وحدت رویه حاکم بود. در مورد تأثیر عملیات روانی باید اشاره کرد که عراقیها درک درستی از شرایط ایران نداشتند، همچنین تحلیل جامعه‌شناسی و روان‌شناختی درستی از مردم ایران و نوع باورها و نگرشها و عواطف نیروهای رزمنده و مردم پشت جبهه نداشتند، یعنی مبتنی بر همان تحلیل نادرستی که به تهاجم نظامی منجر شد، به طراحی و تولید محصولات عملیات روانی و تبلیغاتی می‌پرداختند. عراقیها توانایی ارزیابی عکس‌العملهای روانی تولیدها و پیامهای عملیات روانی خود را نداشتند. در مخاطب‌شناسی، محصولات عملیات روانی عراق به شدت مشکل داشت. بیشتر تولیدات عراق، ضمن ساده و قابل فهم بودن، در حد ابتذال و بسیار ابتدایی بود و مخاطب را نمی‌توانست جذب کند. هدف، واقعیت و اصول اخلاقی در پیامهای تبلیغاتی عراق کمتر و فحاشی، دروغهای آشکار و برخوردهای خصمانه با جمهوری اسلامی بارز بود. محورهای عملیات روانی عراق بر ضد جمهوری اسلامی محورهایی که عراق در عملیات روانی بر ضد جمهوری اسلامی پیگیری می‌کرد عبارت بودند از: 1) تحریک احساسات مذهبی و قومی عشایر و مردم عراق و کشورهای عربی؛ 2) ترسیم چهره منفی و وحشتناک از جمهوری اسلامی در منطقه؛ 3) پیوند پیامدهای جنگ با سرنوشت ملت عراق؛ 4) بی‌نتیجه نشان دادن مقاومت و دفاع ملت و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران؛ 5) تظاهر به اوج دلسوزی و ترحم برای مردم خوزستان و ساکنان نقاط مرزی جمهوری اسلامی؛ 6) انعکاس چهره نامناسب از جمهوری اسلامی در صحنه بین‌المللی؛ 7) ایجاد ارعاب و وحشت در بین نیروهای نظامی عراق در تسلیم و پناهندگی به رزمندگان جمهوری اسلامی؛ 8) پشتیبانی و تحریک گروههای معارض جمهوری اسلامی؛ 9) تهدید و فشار بر ضد کشورهای همسایه؛ 10) مانور روی سلاحهای ویژه و مرگبار؛ 11) بزرگ‌نمایی ضعفهای احتمالی جمهوری اسلامی در نزد مخاطبان؛ 12) نادیده گرفتن نقش ارتش جمهوری اسلامی در جنگ؛ 13) منطقه‌ای کردن جنگ؛ 14) به بازی گرفتن مجامع بین‌المللی در راستای اهداف و منافع ملی خود؛ 15) ترور شخصیت حضرت امام(ره) به عنوان فرمانده کل قوا؛ و 16) متهم کردن جمهوری اسلامی به سوءاستفاده از دین در جنگ تحمیلی. می‌توان گفت عراق در دستیابی به اهداف عملیات روانی ناکام بود. راهبردهای تبلیغی و عملیات روانی جمهوری اسلامی و فضای مثبت و خوبی که در سراسر کشور در پشتیبانی از جنگ ایجاد شد در ناکامی عراق بسیار مؤثر بود. نتیجه‌گیری عملیات روانی در دفاع مقدس نقش اساسی و محوری داشت. این نقش گرچه در ابتدای جنگ ضعیف بود، ولی با شکل‌گیری ساختارهای نظامی در جمهوری اسلامی رشد یافت. از جمله مشکلات عملیات روانی در ابتدای جنگ، فقدان چهارچوبهای تئوریک و سبک و روش واحد بود، اما در ادامه جنگ، این نقص به حداقل رسید. عملیات روانی در جبهه‌های جنگ و کشور در سه سطح استراتژیک، عملیاتی و تاکتیکی بود. اعلامیه‌ها، بلندگو و رادیوی نظامی از جمله ابزارهای تاکتیکی بودند و در سطح صحنه نبرد از آنها استفاده فراوان شد. در سطح استراتژیک استفاده از رسانه‌های با برد زیاد و روزنامه‌های داخلی و خارجی مورد توجه طراحان عملیات روانی قرار گرفت. محورهای عملیات روانی زیادی علیه عراق استفاده شد ولی مهم‌ترین رکن در دفاع مقدس، رهبری حضرت امام(ره) و فرماندهان لایقی بود که ارتباط مناسب و خوبی با رزمندگان داشتند. استفاده از راهبرد حق علیه باطل و نقش استکبار جهانی به سرکردگی امریکا از جمله محورهای موفق عملیات روانی جمهوری اسلامی بود. عملیات روانی عراق به دلیل عدم آشنایی با فرهنگ، باورها و ارزشهای مردم ایران با شکست روبرو شد. با تدوین دکترین و استراتژی عملیات روانی در جمهوری اسلامی و مشخص شدن چهارچوب تئوریک عملیات روانی و آشنایی فرماندهان نظامی و مدیران کشوری با مباحث عملیات روانی و تدوین ساختار سازمانی در سطح نیروهای نظامی و غیرنظامی و به کارگیری کارشناسان خلاق و کارآمد در سطوح مختلف عملیات روانی می‌توان در زمانهای صلح، بحران و جنگ در راستای کاهش تلفات انسانی و تحمیل اراده مسئولان کشور به گروه آماج یاری رساند.



    مقالات مجله
    نام منبع: علی محمد نائینی
    شماره مطلب: 2122
    دفعات دیده شده: ۳۰۶۳ | آخرین مشاهده: ۵ ساعت پیش