-
سیری در مفاهیم و مبانی رهیافتهای عملیات روانی
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۲ ساعت ۱۲:۰۰
سیری در مفاهیم و مبانی رهیافتهای عملیات روانی حمید رجبنسب مقدمه درک مبانی و مشکلات و ماهیت عملیات روانی بدون درک کامل ماهیت هدفهای آن، امکانپذیر نخواهد بود. واقعیت این است که هدف عملیات روانی، نه جسم انسان، بلکه روان و فکر اوست. بر این اساس، مطالعه رفتار اجتماعی در زمینههای مربوط به عملیات روانی اهمیت بسزایی دارد و میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. هدف از نگارش این مقاله بیان مبانی عملیات روانی و ارتباط آن با علوم سیاسی
سیری در مفاهیم و مبانی رهیافتهای عملیات روانی حمید رجبنسب مقدمه درک مبانی و مشکلات و ماهیت عملیات روانی بدون درک کامل ماهیت هدفهای آن، امکانپذیر نخواهد بود. واقعیت این است که هدف عملیات روانی، نه جسم انسان، بلکه روان و فکر اوست. بر این اساس، مطالعه رفتار اجتماعی در زمینههای مربوط به عملیات روانی اهمیت بسزایی دارد و میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. هدف از نگارش این مقاله بیان مبانی عملیات روانی و ارتباط آن با علوم سیاسی است. با توسعه علم روانشناسی در قرن نوزدهم و نیز، تحت تأثیر مکاتب روانشناسی، جنگهای نظامی هم ویژگی روانشناختی خاصی پیدا کرد و به دنبال آن، دستیابی به اهداف نظامی با بهرهگیری از مکانیسمهای جنگ روانی در سریعترین زمان با کمترین هزینه مادی ممکن شد. مجموعهای فناوریهای پیشرفته نظامی و بهرهگیری از زمینههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی، عملیات روانی را کاراتر کرده است. اگر ویژگیها و شیوههای جنگ روانی به خوبی و در زمانی مناسب به کار گرفته شود، بخش عظیمی از اهداف نظامی تحقق خواهد یافت. این ویژگیها و شیوهها عبارتند از: بهرهگیری از فناوری رسانهای برای قوی جلوهدادن خودی و ضعیف جلوهدادن دشمن در سطح سربازان و تسلیحات، حمله به مراکز تولید و پخش رسانههای دیداری و شنیداری دشمن، فضاسازی برای برتر جلوهدادن کیفیت افراد کمتر بر افراد بیشتر اما با کیفیت پایین، بیاثر وانمودن مقاومت و مقابله از سوی دشمن، اصل غافلگیری و مورد هدف ناگهانی قرار دادن محل تجمع رهبران سیاسی اصل و حکام درجه یک (عملیات سرزنی و شک و بهت) و طرح شایعه مربوط به نابودی آنان، دامن زدن به اختلافات قومی، فرهنگی و مذهبی، تحریک ناراضیان داخلی کشور به منظور شورش علیه دولت خود، پخش اطلاعات غلط و فریب دشمن، تنظیم مناسبات روانی با مردم کشورهای در حال جنگ به نحوی که پس از شکست دولت حاکم زمینه سلطه و مشروعیت دولت فاتح فراهم شود، ... . از صدها سال پیش، وقتی تزو برای نخستین بار در کتاب هنر جنگ از اطلاعات به عنوان رکن اصلی جنگ یاد کرد و بدین ترتیب تحول شگرفی در استراتژی و تاکتیکهای نظامی پدید آورد تا به امروز که تافلر از قدرت و نقش اطلاعات سخن میگوید و شاید تا به ابد، رهیافت سان تزو راهگشا و کلیدی باشد. اطلاعات، هسته اصلی و مهمترین عامل در اتخاذ استراتژیها و تاکتیکهای نظامی، سیاسی و روانی است. تلاش برای دستیابی به اطلاعات دست اول و کلیدی ـ که البته خود مستلزم تدابیر گوناگون بسیاری است ـ نخستین مرحله از فرآیند اجرای یک پروژه است. چنانچه این مرحله ثبات داشته باشد و در دیگر مراحل نیز به طور سنجیده عمل شود، عملیات روانی با موفقیت انجام خواهد شد. در این میان، جنگ روانی به دلیل ماهیت نرمافزاری خود، پروژهای است که تمامی مراحل آن به اطلاعات عملیاتی و دانش نظری نیازمند است؛ از این رو، افراد یا سازمانهایی که میخواهند به عملیات روانی یا ضد جنگ روانی اقدام کنند، باید از بهره هوشی، تجربه، تخصص و افراد کارشناسی بهرهمند باشند که در علوم نظامی ـ سیاسی و علوم استراتژیک، علوم سیاسی، جامعهشناسی، روانشناسی، تاریخ و رایانه مهارت کافی داشته باشند تا با بهرهگیری از تجربیات و تخصصهای گوناگون بتوانند عملیات روانی را طرحریزی و اجرا کنند. هر چند مقاله حاضر، با هدف بررسی برخی از مفاهیم، اصطلاحات، تاکتیکها و استراتژیهای عملیات روانی نوشته شده است، اما در ضمن مباحث مفهومی، مطالب و اطلاعاتی را در خصوص روشهای عملیات روانی در سطح استراتژی و تاکتیک به دست میدهد که امید است همگی راهگشا باشد. مفاهیم پایه در عملیات روانی پیش از بررسی اصول و روشهای استراتژی و تاکتیکهای عملیات روانی، باید مفاهیم پایه در عملیات روانی تعریف شود؛ زیرا، عمدتاً به معانی و تفاوتهای میان آنها توجه نمیشود، ضمن آن که در عملیات روانی، داشتن تعاریف جامع و مانع از مفاهیم مزبور امری بدیهی است. استراتژی استراتژی به معنای آمادگی و برنامهریزی بلندمدت و گستردهای است که اغلب درباره مسائل نظامی به کار برده میشود. استراتژی در مفهوم نوین خود کوششی به غایت عقلگراست که از رفتارهای معمول در مناقشات نظمی ریشه میگیرد، ولی از صحنه جنگ خارج میشود و به همین دلیل کاربردهای آن گوناگون شده است. خط مشی این واژه به معنی طرح کلی و رئوس مطالب برای اقدام، با داشتن برنامه و نظر و عمل سیاسی است. اصولاً در هر امری، دولتها، سازمانها یا افراد، نظر و برنامه و روش اجرایی ویژهای دارند که از آن به عنوان سیاست یا خط مشی یاد میشود. مثلاً اگر دولت یا فردی بگوید که فرهنگ باید با توجه به شرایط ویژه کشور اصلاح شود، سیاست و خط مشی فرهنگی دولت یا فرد مزبور تشریح شده است. خط مشیها راهکارهای معینی در راستای دستیابی به هدفهای ملی است. خط مشی، مقرراتی کلی است که حدود اعمال و تصمیمهای اجرایی را برای رسیدن به هدف مشخصی تعیین میکند، به عبارتی دیگر، خط مشی، راهنمای عمومی عمل است که جهت فعالیتهای افراد را در دستیابی به هدف یا هدفهای موردنظر معلوم میکند. تاکتیک تاکتیک به هنر طراحی و آرایش نظامی در جنگ و مانورهای منطقهای و مرحلهای اطلاق میشود که معمولاً فرماندهان محلی آن را طرحریزی میکنند. در امور سیاسی به هر گونه برنامهریزی مرحلهای اطلاق میشود که در مراحل مختلف مبارزه با برنامه کشوری یا سازمانی، راه دستیابی به هدفهای تعیین شده استراتژیک را کوتاهتر کند. تاکتیک مناسب که در قالب یک استراتژی قرار میگیرد، مستلزم اطلاع از شرایط ملموس، وضعیت و نقاط ضعف حریف است. عدهای از سیاستمداران معتقدند که تاکتیک، تنها تصمیمهای نظامیان است مبنی بر این که کدام راه برای دستیابی به هدفهای استراتژیک مقامات بالاتر بهتر است. برای نمونه، در مورد سیاستهای نظامی به دنبال این هستند که چه نیروهایی را باید به میدان بیاورند و آنها را به چه سلاحهایی مجهز کنند و چه دستورات و فرمانهایی به آنها دهند. لجستیک مبحث تدارک لشکرکشی، شاخهای از فنون نظامی است که درباره فن لشکرکشی و وسایل نقلیه و تهیه اردوگاه و آذوقه و مهمات لازم در طی لشکرکشی بحث میکند. سومین شاخه علوم نظامی را لجستیک مینامند. بوفر در تعریف لجستیک، آن را عملی میپندارند که درباره تدارکات، مهماترسانی و آرایش پشتیبانی و غیره بحث میکند. نیاز به قدرت آتش بیشتر و پیچیدگی مواد و لوازم مورد مصرف جنگهای بزرگ ماوراء بحار، لجستیک را به یکی از شاخههای مهم علوم نظامی تبدیل کرده است. سیاستمداران و جنگ روانی هر چند در نبردهای نظامی، کشتن سربازان دشمن و نابود کردن داراییهای آنان ساده است، ولی نمیتوان آن را پیروزی نامید؛ زیرا، شکست حقیقی دشمن در نتیجه عملیات روانی نهفته است؛ بنابراین، کارگزاران سیاسی نقش تعیینکنندهای در این عملیات دارند و شناخت این طبقه اجتماعی، کارشناسان عملیات روانی را در طرحریزی کمک میکند. برابر نظر خواجه نصیر، رفتار سیاسی از سه سطح طبع انسان، تجربه انسانی و دانش بشری تشکیل میشود. بر این اساس، میتوان سیاستمداران را نیز به دو دسته سنتی و مدرن تقسیم کرد. سیاستمداران سنتی که فاقد تخصص در دانش سیاسی هستند، با برخورداری از طبع و تجربه خویش در مدیریت سیاسی و با توجه به مباحث گفته شده در بالا از عملیات روانی نیز بهره میبرند و به اداره امور میپردازند. اسوالد اشپنگلر ویژگی این دسته از سیاستمداران را در دو جلد کتاب انحطاط تمدن غرب بر میشمارد. هر چند در میان ویژگیهای سیاستمداران چهره عریان دموکراسی غربی نمایانده شده است که با مبانی اخلاقی ما مسلمانان و اندیشه سیاسی شیعه منافات دارد، اما میتوان از برخی از ابعاد آن، بهرهبرداری کرد. از منظر رهیافتهای عملیات روانی، به دلیل اهمیتی که این شاخصها دارند، در مقاله حاضر، فهرستی از ویژگیهای سیاستمداران غربی عرضه میشود که مدیران و کارشناسان عملیات روانی میتوانند در آینده، با استفاده از این ویژگیها برای طرحریزی عملیات روانی راهکارهای مناسبی را اتخاذ کنند: 1) عرضهکننده الگوی عملی رفتاری؛ 2) دارای قدرت احراز شخصیت برای خویش؛ 3) سازنده تاریخ و پندگیرنده از آن؛ 4) قدرتی دارد که ملت به دلخواه حاضر به فداکاری برای او میشوند؛ 5) توانایی زیادی در کار، تجربه و مهارت در فرمان دادن و به اطلاعات درآوردن دیگران دارد و میتواند برای تمامی وظایف، افرادی را از طبقات مختلف به کار گیرد؛ 6) با شرایط زمانی و مکانی خویش آشناست و آن را درک و فعالیتهای خود را بر اساس آن منظم میکند؛ 7) بر اساس ایده ماکیاول، فاقد وجدان است. در واقع، هر چند اعتقادات شخصی و مخصوصی برای خود دارد، اما بر اساس شرایط زمانی، مکانی، اجتماعی آن را تغییر میدهد؛ 8) بیگمان، پیشبینیکننده قطعی حوادث و تحولات است، از این رو، فعالیت سیاسی خود را بیدرنگ انجام میدهد؛ 9) ایجادکننده سنت و یک سلسله رسوم قابل دوام است که گاه از شخصیت آنها مستقل است. وی افراد شایسته را به حوزه فعالیت و عمل خود وارد میکند و از آنها بیشترین استفاده را میبرد؛ 10) به وظایف خود آگاه است؛ 11) در برخورد با افراد و حوادث علیه خود، متانت و تأمل را مبنای برخورد قرار میدهد، اقدامی که ممکن است خطرهای احتمالی را به موفقیت تبدیل کند؛ 12) توانایی درک موقعیت را دارد و میداند در چه زمانی و چه شرایطی چه واکنشی را نشان دهد؛ 13) از اصلیترین وظایفش این است که از امکانات داخلی کشور خود برای مقابله با حوادث خارجی به بهترین شکل استفاده میکند. (سیاست داخلی) برای آنها پیشرفت در سیاست داخلی برای پیشرفت سیاست خارجی اصلیترین و اولین عامل است؛ 14) حوادث تاریخی را تجزیه و تحلیل و آن را به خوبی درک میکند؛ 15) هرگز اسیر احساسات نمیشود؛ 16) حق و باطل امور برای وی مهم نیست و منطق حوادث و وقایع را با منطق سیستمها اشتباه نمیکند؛ 17) تاریخساز و تاریخ مجسم است و تاریخ در اراده شخصی، منطق زنده و در خصلتهای فطری وی نمایان است؛ 18) نه با عقاید فلسفی و اندرزهای اخلاقی، بلکه با قدرت خلاقیت خود که از نظرات وی ناشی است، اقوام و ملل را هدایت و کنترل میکند؛ 19) از جمله افرادی است که گاه مانند آنها کمتر دیده میشود و پس از اینکه وارد میدان میشود، فرصت هنرنمایی مییابد و میدان فعالیتش در داخل کشور چندان محدود نیست؛ 20) پهنه و دامنه فعالیتش به شخصیت او، خصلتهای ملت، کیفیت محیط و شرایط زمانی و افرادی که همفکر او هستند بستگی دارد. 21) برای از دست نرفتن کنترل بر قدرت و وظایف خویش، از کوچکترین اشتباه پرهیز میکند. 22) فعالیتهای لازم را به موقع انجام میدهد و حتی شاید در اوایل کار با جلب رضایت طرف مخالف و حتی دشمن شرایط را به سود خود تغییر دهد. در مجموع، میکوشد هیچگاه، ضعف خود را آشکار نکند و به راحتی تسلیم نشود. 23) گاه، سیاست را مانند اسلحه معنوی به جای شمشیر به کار میبرد. آرزوی وی این است که فرهنگ ملت تا حدی به اوج و عظمت برسد که خود را در مقامی بیابد که از جنگ بینیاز باشد. 24) واقعیت را مبنای کار قرار میدهد. اگر هنگام تقسیم کار، سیاستمدار کار را به دست افراد غیرمتخصص بسپارد، در زمانی که پیشآمدهای غیرمترقبهای رخ دهد، این افراد توانایی حل مشکل را نخواهند داشت، اما اگر این تقسیم کار به شکل عالی صورت گیرد، توانایی غلبه بر حوادث بیشتر خواهد بود و ملت مستقل و تمام عیاری تشکیل خواهد شد. منظور از ملت مستقل، ملتی است که در آن، تعدادی از افراد کارآزموده که پیوسته از راه جذب افراد لایق بر تعداد خود میافزایند و استراتژی خاصی را اتخاذ میکنند، میکوشند روحیه و فرهنگ مردم را بالا ببرند. این اقلیت در آغاز به صورت حزبی شکل میگیرد که سیاست کامل و همه جانبهای را اتخاذ میکنند؛ سیاستی که به تدریج تکمیل و گسترده میشود. سیاستمدار که مظهر یک خصلت نیرومند نژادی یا فطری است با تربیت سیاسی حقیقی (تربیت سیاسی عبارت است از پرورش و تجربه آموختن به افرادی است که ذاتاً، سیاست پیشه خلق شدهاند.) در وجود هر سیاستمداری، بلندهمتی و وظیفهشناسی وجود دارد. سیاستمداران بر واقعیات تسلط دارند و آن را مبنای کار قرار میدهند و با کمال تأنی آن را درک میکنند. در واقع، اساس آزادی و دموکراسی حقیقی از همین جا نشئت میگیرد. در این کار، باید بسیار با دقت عمل کرد، به طوری که تشخیص اندک انحرافی در تمایلات اجتماعی و انفرادی وضعیت را به کلی تغییر میدهد. استراتژی جنگ روانی در این قسمت از مقاله، پس از بررسی ویژگی سیاستمداران غربی که بخشی از استراتژی عملیات روانی است، استراتژی جنگهای روانی را بررسی میکنیم. در جنگهای عادی، سعی میشود با تکیه بر توان فیزیکی، خسارت درخور توجهی به مردم، مراکز اقتصادی و نظامی کشور دشمن وارد و از این طریق، او به تسلیم و اطاعت وادار شود. برای انجام این مورد، داشتن قدرت الزامی است. با این حال، آیا میتوان گفت که برای وارد کردن دشمن به پذیرش اراده خود، کاربرد نیروهای نظامی تنها راه حل ممکن میباشد؟ بدیهی است پاسخ این پرسش منفی خواهد بود؛ زیرا، توسل به جنگ روانی نیز میتواند نتایج مطلوبی داشته باشد. حال این پرسشها مطرح است که جنگ روانی چیست؟ ابزارهای آن کداماند؟ در چه حوزهای از جغرافیای انسانی عمل میکند و تأثیر آن چیست؟ افکار انسانها تضعیف و انحراف افکار عمومی مردم مهمترین و اصلیترین هدف در جنگهای روانی است. در یک جنگ روانی، هدف نه فتح سرزمینی با امضای قراردادی، بلکه عدم مقاومت تصمیمگیرندگان و امضاکنندگان قرارداد مبنی بر از دستدادن سرزمین یا تسلیم است. در این عملیات، باید روحیه، افکار و روان مردم را تخریب کرد؛ که گاه، از طریق منفعل کردن افکار و گاهی با فعال و حساس کردن آنها در راستای اهداف مورد نظر انجام میشود. پیروزی در عملیات روانی میتواند مقدمهای برای پیروزی نهایی باشد. به عبارت دیگر، عملیات روانی گاه جنبه تاکتیکی دارد و گاه نیز در پایان بخشیدن به جنگ نقش عمدهای باز میکند. تهاجم روانی ممکن است با توجه به استراتژی عملیاتی پس از چند مرحله عملیات روانی صورت گیرد و گاهی نیز پیش یا هم زمان با آن و در خلال دورههای مورد نظر باشد. تمرکز تهاجم روانی در جغرافیای انسانی با توجه به استراتژی عملیاتی در طرحریزی جنگهای روانی اولویت با کدام بخش از مراکز انسانی است؟ آیا طبقات و اقشار مختلف اجتماعی میتواند مورد توجه کلی و سیاست مشخص واحدی باشد یا برای هر گروه باید روش ویژهای را به کار گرفت؟ آیا مردم روستاها همانند ساکنان شهرها میتوانند در تهاجم روانی آسیبپذیر باشند؟ آیا گروه طرفدار، مخالف و بیتفاوت نظام، نقاط حساس و ضعیف یکسانی دارند؟ بدیهی است طبقات مختلف اجتماعی یک کشور نمیتوانند به طور یکسان هدف تهاجم روانی قرار گیرند. در جنگ روانی، نوع سلاحهای به کار گرفته شده متناسب با کمیت و کیفیت جمعیت مورد نظر یا نقاط ضعف و قوت انتخاب و برای برخورد با هر گروه روش ویژهای انتخاب میشود. مخالفان سیاسی یک نظام، گروه هدفی را تشکیل میدهند که خود میتواند به چند دسته تقسیم شود همان طور که عناصر بیتفاوت یا طرفدار نظام نیز چنیناند. الف) مخالفان سیاسی گروههای مخالف از جمله اهداف قابل دسترسی در جنگ روانی هستند. این گروهها بر اساس وضعیت و تعداد میتوانند از عناصر مناسب و آماده برای عملیات روانی محسوب شوند؛ عناصری که در مقابل دولت متبوع، قدرت دفاعی و احساس مقاومت ندارند و از توان و آمادگی روانی کافی برای شرکت در طرحهای عملیاتی برخوردارند. گروههای مخالف سیاسی یک نظام که به مثابه ابزار اصلی هستند، در بخشهای مختلف اقتصادی، مذهبی، فرهنگی، علمی و … فعالیت میکنند و میتوانند به سادگی، زمینه لازم را برای درهم شکستن اراده مقاومت و پذیرش تسلیم پدید آورند و این امر میتواند در هر جنگی نقش بسزایی داشته باشد. ب) عناصر بیتفاوت افراد و اقشار بیتفاوت نسبت به حکومت دومین گروهی هستند که میتوان از آنها برای مقاصد جنگ روانی بهرهبرداری کرد. مخالفان سیاسی در جنگ روانی از اهداف کاملاً در دسترس تلقی میشوند، در حالی که گروههای بیتفاوت اجتماعی با مخالفان سیاسی تفاوت دارند؛ زیرا، ممکن است زمینه مقاومت اندکی در آنها یافت شود. به همین علت، عناصر بیتفاوت باید تحت برنامههای ویژه و جداگانهای در راه دسترسی به هدف مورد نظر هدایت شوند. یکی از اهداف جنگ روانی میتواند از بین بردن زمینههای تمایل گروههای بیتفاوت به جریان یا سیاست ویژهای و گرایش آنها به مواضع مخالفت تلقی شود؛ بنابراین، متمایل شدن گروه بیتفاوت به یک جریان یا سیاست خاص، گرایش آنها به مواضع مخالف تلقی شود. خارج کردن گروه بیتفاوت از جایگاه مورد علاقهاش، به اجرای برنامه خاصی نیاز دارد. سپس، تحت برنامه مجددی باید این گروه را در جبهه جدید فعال کرد؛ جبههای که همانند یک گروه فشار عمل میکند و سیاستها و اراده حکومت خود را مورد تعرض قرار میدهد و از آن حمایت نمیکند. ج) عناصر طرفدار یک سیاست یا دولت 1) توده مردم: اگر افراد یک جامعه طرفدار یک حکومت خود باشند، مهمترین هدف جنگ روانی محسوب میشوند. در کوتاهمدت، این طبقه هدف استراتژیک و تا حدی هم غیرقابل دسترسی را تشکیل میدهند، بنابراین، باید برنامههای عملیاتی دقیقی را برای این گروه تنظیم کرد. این برنامه میتواند از کار روی نقاط ضعف سیستم در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، علمی، آموزشی، مذهبی و غیره و از ضعفترین و سادهترین افراد آغاز شود و تا کار روی پیچیدهترین عناصر این گروه ادامه دهد. 2) مدیران و مسئولان حکومت: نیروی اداری و سیاسی یک جامعه یکی دیگر از اهداف عملیات روانی محسوب میشوند. البته، افراد این گروه به دلیل شخصیت و شغل ویژهشان در برابر جنگهای روانی مصونیت بیشتری از خود بروز میدهند. در راستای کاهش این مصونیت میتوان به کانالها و امکانات ویژهای که مدیران هر جامعه از آنها تغذیه میکنند نفوذ کرد. 3) جریانها، احزاب وگروههای طرفدار حکومت: جریانها وگروههای طرفدار به دلیل داشتن تشکل از قدرت بیشتری برخوردارند؛ در عملیات روانی مورد توجه نیروهای دشمن واقع میشوند. 4) دول متحد و طرفدار. 5) افکار عمومی در جهان. تاکتیکهای جنگ روانی از دیرباز، در جنگهای متعارف، هر کشور برای از بین بردن دشمن خود از وسایل و امکاناتی چون شمشیر، سلاحهای آتشین، سلاحهای انفجاری و ... سود میبرده است تا با فرو پاشیدن قدرت و نقاط تمرکز دشمن، اراده خود را بر او مسلط کند. در حال حاضر نیز، حوزههای نبرد هوایی، دریایی و زمینی ابزاری هستند تا اراده یک گروه را بر گروه دیگر تحمیل کنند. همان طور که اشاره شد، امروزه، برای نابود کردن دشمن از روشهایی استفاده میشود که با جنگهای شناخته شده در طول تاریخ متفاوت است. با این حال، هدف از جنگ چندان تغییر نکرده است. جنگ روانی جنگی در تاریکی است که به جنگهای عادی شباهت ندارد. در این جنگ، عوامل روانی مانند میکروب به جسم حریف وارد میشوند، رشد میکنند و سرانجام، او را از پای در میآورند. جنگ روانی به جای استفاده از هواپیمای جنگنده و بمبافکن از هواپیمای پرتاب اعلامیه و امواج رادیویی ماهواره به جای توپخانه و موشک کمک میگیرد و به جای مسموم کردن غذا و آب آشامیدنی سرباز دشمن، به پخش اخبار و اطلاعات نادرست میپردازد. همچنین، بسیاری از برنامهها و روشهای علمی دیگر را نیز به کار میگیرند که در اینجا، به برخی از آنها اشاره میکنیم. 1) انتشار شفاهی اخبار غلط و شایعهها پخش اخبار نادرست و شایعهها در سطح جامعه، یکی از روشهای متعارف در تخریب افکار عمومی است که تأثیر فوری و مهمی به دنبال دارد. گاه افراط در انتشار شایعهها و بیتوجهی به پیامدهای آنها سبب میشود تا عناصر هدف به صورت ناخودآگاه خود را در مورد این شایعات ارزیابی کنند. برای نمونه، اگر نیروی مورد تهاجم، درستکار باشد، وی را به دزدی متهم و آن قدر این مطلب را مطرح میکنند که کمکم متوجه آن میشود و تشویق میگردد تا فایدهها و زبانهای دزدی را مرور کند؛ عاملی که میتواند نخستین گام در راه انحراف فرد باشد. در انتشار شایعهها، برخورد عقل و منطق و احساسات مهمترین موضوع است. نیروهای متفکر که میکوشند برای هر کار و هر حادثهای چارهای بیندیشند و علل اصلی وقوع آن را از این راه شخصی به دست آورند، کمتر در معرض آسیب و غافلگیری قرار میگیرند، اما نیروهایی که از قدرت عقلانی ضعیفتری برخودارند یا در آنها احساسات بر عقل غلبه دارد، آسیبپذیرترند و زودتر غافلگیر میشوند. از آنجا که عاملان جنگ روانی نیز بر این امر آگاه هستند میکوشند تا با توجه به جنبههای احساسی هر مقطع خاص درباره مسئلهای اغراق کنند یا بسیار ریزبین شوند. باید توجه داشت که این گفته به مفهوم عدم توجه مطلق به قوه استدلال و تعقل نیست، بلکه بر عکس، روشهای مزبور کاملاً بر تجربه و محاسبات دقیق مبتنیاند، حتی در این روشها، قدرت تعقل نیروهای مورد تهاجم نیز مورد مطالعه قرار میگیرد و بر اساس نتایج به دست آمده، برنامهریزیهای لازم انجام میشود. طبق نتایج در خور توجه اعمال این روشها، سیاستمداران و نظامیان جنگ روانی را عملاً تأیید میکنند. در جریان عملیات روانی، شایعپراکنی بر اساس برخی از مقدمات صورت میگیرد. از جمله اینکه باید روحیه و فرهنگ اقشار مختلف مردم شناسایی و از آنجا نقاط آسیبپذیر، حساس و مقاومت آنها مشخص شود. درک و شناخت عوامل و زمینههای پذیرش یا عدم پذیرش عمومی جامعه نسبت به شایعه نخستین گام عملی در پراکندن شایعههاست. پس از این مرحله، به عنوان آزمون اولیه یا در راستای بالابردن درجه حساسیت پذیرش عمومی جامعه، اقدامی صورت میگیرد. باید یادآور شد که برای تعیین درجه شایعهپذیری جامعه معمولاً به طور پنهان یا آشکار اقدام به سرشماریها و نظرخواهیهایی میشود. 2) شایعههای کتبی گاه انتشار شایعهها از طریق بخش اعلامیه، شب نامه، کتاب وغیره صورت میگیرد. اهمیت بخش اعلامیه و شب نامه، به دلیل مهم بودن اخبار وممنوع بودن آنها نیست، بلکه بیشتر تاثیر جنبی آنها مدنظر است. هنگامی که فرد عادی در جلوی منزل خود یا درکوچه وراه به اعلامیه ای بر میخورد، به وجود مخالفانی در جامعه واقف میشود. بدین ترتیب، انگیزههای مخالف تحریک ومورد تشویق قرار میگیرد. نخستین نمودی که این فعالیت میتواند به مخاطبان خود القا کند، نبود دموکراسی در جامعه وبیان خواستههای مخالفان از طریق قانونی است. 3) ارسال نامه،و… برای افراد خاص در این روش، از طریق نامه یا به طور کلی نوشتههای مکتوب و فرستادن آنها برای افراد خاصی که از پیش شناخته شده و مشخص هستند، عمل میشود. 4) ایستگاههای رادیویی از آنجا که رادیو رسانه ای همگانی است و برد زیادی دارد و دولتها نیز تقریباً نمیتواند آن را مهار کنند، میتوان در جنگ روانی به طور گسترده ای ازآن استفاده کرد. نخستین گام آگاه کردن مردم از وجود چنین ایستگاههای رادیویی است، موضوعی که در عملیات روانی نظامی، از طریق پرتاب اعلامیه به آگاهی مخاطبان میرسانند. پس از این مرحله، باید جاذبه کافی ایجاد شود تا مردم به شنیدن مطالب این ایستگاهها علاقه مند شوند. ساعت پخش برنامه را باید به نحوی انتخاب کرد که در آن ساعت، رادیو بیشتری شنوده را داشته باشد. افراد باید حتماً به برنامههای رادیویی مخالف علاقه مند شوند. 5) ایستگاههای تلوزیونی تلویزیون یکی از مهم ترین رسانههای گروهی است که در تلقین تحلیلها، اخبار سیاسی و اجتماعی همراه با ایجاد صحنههای ساختگی ( شبیه سازی واقعیت ) میتوان از آن بیشترین بهره را برد. بر پای این ایستگاه در کشور مجاوری که از مخالفان و ناراضیان جانب داری میکند، فعال شود. 6) تاکتیکهای اطلاعاتی – ماساژ پیام انواع بیشماری از فریب و خود فریبی در انبوه دادهها و اطلاعات و دانشی که هر روزه، از کارخانه فکری قدرتهای بزرگ به بیرون جریان مییابد، دیده شده است، که در اینجا، به چند نمونه از آنها اشاره میشود: الف) تاکتیک حذف از آنجا که سیاست ستیز آمیز است، پیامهای سیاسی بیش از پیامهای دیگر آگاهانه انتخاب میشوند.این پیامها به طور معمول با استفاده از این تاکتیک حذف واقعیتهای مربوط، برای گیرندگان پیام ارسال میگردد. ب) تاکتیک کلی بافی در اینجا،جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزاند، با لعابی از انتزاع غیر واقعی پوشانده میشود. اعلامیههای رسمی دیپلماتیک پر از نمونههایی از این دست اند که نمایانگر استفادههای مکرر از شیوه بی حس سازی مغزی است. ج) تاکتیکهای زمانبندی در این نوع تاکتیک، معمول ترین رهیافت، به تأخیر انداختن ارسال پیام تا حدی که دیگر گیرندگان پیام نتوانند کاری انجام دهند. حجم عظیمی از اسناد بودجه زمانی به دست قانون گذاران در کشورها میرسد که تنها چند روز برای تصویب آنها فرصت دارند. این فرصت آنچنان کوتاه است که قانون گذاران نمیتوانند به طور هوشمندانه ای آنها را هضم وتحلیل کنند . معروف است کسانی که نطقهای کاخ سفید را مینویسند، پیش نویسهای نطق ریاست جمهوری را در آخرین لحظه ممکن ارایه میدهند، به طوری که دیگر فرصتی برای دستکاری ازآن سوی دیگر کارکنان کاخ سفید باقی نمیماند. د) تاکتیک قطره چکانی در اینجا، دادهها و اطلاعات ودانش به جای آنکه در سند واحدی انباشته شود، در زمانهای کوتاه به مقدار کم به گیرنده پیام ارایه میگردد. در این شیوه، الگوی رخدادها تجزیه میشود و از دید گیرنده مخفی میماند . ه) تاکتیک موجی افراد زمانی شکایت میکنند که از موضوعی آگاه نبوده ودر جریان آن قرار نگرفته باشند؛ بنابراین، بازیکن زیرک تا جایی که میتواند مطلب بر سر او میریزد تا آنچنان غرق شود که دیگر نتواند واقعیتهای اساسی را در یابد. و) تاکتیک تبخیر در اینجا، شایعههای بی اساس همراه با واقعیتهای حقیقی پخش میشود، به طوری که گیرندگان پیام نتوانند آنها را از یکدیگر تشخیص دهند. ز) تاکتیک بازگشتی در اینجا، ماجرایی دروغین در خارج از کشور ساخته میشود، به طوری که مطبوعات داخلی آن را کشف و از نو چاپ میکنند. این تاکتیک را مأموران اطلاعاتی و تبلیغاتی به کار میبرند که البته، گاهی غیر عمدی است. سیا یکبار ماجرای قتل ساختگی را در مطبوعات ایتالیا در مورد گروه بریگاد سرخ ساخت. این داستان در کتابی که در ایتالات متحده به چاپ رسید. نقل شد و با استفاده از نقل قول الکساندرهیگ، وزیر خارجه وقت امریکا، ماجرای خود را به اثبات رسانید. پس از ترجمه این مقاله به زبان انگلیسی در امریکا جنجالی به پا شد و به دنبال پیگیریهای زیاد خبرنگاران و شبکههای تلویزیونی، الکساندرهیگ به دفاع از خویش پرداخت و مطالب چاپ شده در مطبوعات را به کلی رد کرد. بنا براین، در تاکتیک بازگشتی، نوع اخبار پخش شده گاه به منبع صادر کننده خبر منعکس و موجب میشد تا خبر منتشر شده، دامن گیر صادر کنندگان خبر شود. ح) تاکتیک دروغ بزرگ این تاکتیک توسط وزیر تبلیغات هیلتر، جوزف گویلز شهرت یافت و بر این ایده مبتنی استکه اگر دروغی به اندازه کافی بزرگ باشد، راحت تر از دروغهای کوچک باور میشود. از این دروغها، گزارشی بود که در سال 1987 مسکو آن را پخش و ادعا میکرد که بیماری ایدز که در سراسر جهان شیوع پیدا کرده است، از سوی سیا در جریان آزمایشهای که روی سلاحهای بیولوژیکی در مر بلند انجام میدهند، انتشار یافته است. دانشمندان شوروی اعلام کردند که این داستان که به طور گسترده ای در سراسر جهان پخش شد، کذب بوده است. ت) تاکتیک وارونه کردن شمار اندکی از انواع دستکاری یا ماساژ پیامها به اندازه تاکتیک وارونه کردن، تا این حد گستاخانه است. این تاکتیک در نهایت سادگی، پیامی را وارونه میکند یکی از نمونههای کلاسیک آن زمانی رخ دادکه رابطه اسحاق شامیر، نخست وزیر وقت رژیم اشغالگر قدس، و شیمون پرز، وزیر امور خارجه، سخت تیره شد. در یک مورد، شامیر به وزارت خارجه دستور داد به سفارتخانههای خود در سراسر جهان اعلام کند که پرز برای ترویج کنفرانس بین المللی که هدفش حل مسئله اعراب ورژیم صهیونیستی است، هیچ اقتداری ندارد. کارکنان پرز در وزارت امور خارجه پیام نخست وزیر را دریافت کردند، اما در نهایت آرامش، آن را خط زدند و تلگراف دیگری را که کاملاً برعکس بود، مخابره کردند. هنگامی که در تحقیقات بعدی، ازیکی از مقامات ارشد پرسیده شد چطور چنین چیزی اتفاق افتاده است، وی پاسخ داد: « چرا از من میپرسید ؟ این یک جنگ است ». متخاصمان داخلی و کارکنان آگاه با این فهرست طولانی از فنونی که برای دستکاری در پیامهای به کار میرونداز طریق دولتهای بزرگ جریان مییابد، معلوم میشود که در حیات سیاسی دولتهای بزرگ، تنها به واقعیتهای معدودی میتوان اعتماد کرد. بنابراین پیامهای سیاسی به قدری پیچیده هستند که درک آنها برای گیرندگان پیام بسیار مشکل و حتی در پاره ای از موارد غیر قابل درک است. تمامی تاکتیکها را گفته شد، معمولاً پیش از مرحله ای است که از سوی رسانههای قدرت بزرگ دستکاری شوند، اما رسانهها برای آنکه واقعیت را با شرایط خود انطباق دهند آن را از نو پرداخت میکنند. ماساژ رسانه ای، ماهیت واقعیتها را با هم بیشتر تغییرمیدهد. مفاهیم استعاره ای که تا اکنون گفته شد، به معمای دشوار ارتباط میان دموکراسی غربی و دانایی بر میگردد. وجود مردم مطلع و آگاه پیش شرط دموکراسی است، اما باید دانست که منظور غرب از مطلع چیست؟ محدود کردن پنهانکاری دولت ودسترسی یافتن عموم به اسناد و مدارک از ضرورتهای دموکراسی است، اما اینها، تنها نخستین گامهای ضعیفی است،که در این راه میتوان برداشت. برای درک این اسناد باید بدانیم که آنها در طول مسیری که در اندرون دیوان سالاری دولتهای بزرگ از این دست به آن دست و از این سطح به آن سطح و از این اداره چرخیده اند، چگونه دستکاری شده اند. محتوای کامل هر پیامی روی صفحه کاغذ یا صفحه رایانه ظاهر نمیشود. در واقع، مهمترین محتوای سیاسی هر سندی ممکن است، تاریخچه پردازش آن باشد. وینستون چرچیل حق داشت از خواندن تحلیلهای اطلاعاتی از صافی رد شده و هضم شده خوداری و اصرار کند که در عوض، اسناد موثق را به شکل اصلی خود ببینند تا بتواند از آنها نتیجه گیری کند، اما واضع است که امکان ندارد هر تصمیم گیرنده ای بتواند همه دادهها و اطلاعات خام را بخواند و همه دانشی را که برای تصمیم گیری لازم است، کسب کند. آنچه تاکنون گفته شد تنها بخش اندکی از روشهایی است که در همه کشورها کسانی که در داخل نظام سیاسی با یکدیگر درگیری دارندو یا کارکنان آگاه در تمام جهان از آن سود میبرند. بنابراین سیاستمداران ودیوان سالاران تیز هوش قلباً میدانند که دادهها و اطلاعات وآگاهی در منازعات قدرتی که حیات سیاسی را تشکیل میدهند، سلاحهای اختلاف بر انگیزی هستند که برای شلیک آماده اند، اما آنچه اغلب آنان هنوز نمیدانند این است که همه این اقدامات و ابزارهای ماکیاولی را باید اکنون مواد درسی کودکستانی تلقی کرد؛ زیرا، هنگامی که دانایی درباره دانایی منبع اصلی قدرت میشود، منازعه قدرت تغییر شکل میدهد. در کارخانههای کار فکری که آنها را دولتها مینامیم، در آستانه ورود به عرصه فراتاکتیکها هستیم که تمامی بازی قدرت را به سطحی عالی تر ارتقا میدهند. 7) خرد کردن مخالفان واژه ابداعی ماتیاس راکوسی ( 1971-1892)، کمونیست مجارستانی، برای بیان تدابیمبتنی بر تکه تکه کردن دستهبندیهای مهم مخالفت حکومت، به نحوی که هیچ اپوزیسیون مؤثری باقی نماند. 8) تاکتیک سلامی تاکتیک سلامی شیوههایی که باآن یک عنصر ائتلافی با نابود کردن احزاب کوچک تر از خود به انحصار قدرت در حکومت دست مییابد. این تاکتیک، به ویژه پس از سال 1945 درباره کشورهای اروپایی شرقی به کار رفت. این عبارت از گزارش صریح ما تیاس راکوشی، رهبر کمونیست مجارستان، گرفته شده است که نشان میدهد چگونه اکثریت حزب سوسیال دموکرات هر یک به نوبه خود ورقه بر میشدند، بدین صورت که نخست جناح راست آنها ورقه بر میشود و سپس، اعضای مرکز گرایآنها، تا آنجا که فقط همکاران نزدیک کمونیستها باقی ماندند. 9) ترور در ترور یا تهدید، کوشش میشود ترس و هراس مخاطب برای تحت فشار قرار دادن حریف، به منظور وادار کردن آن به اطلاعات و تسلیم برانگیخته شود. اصطلاح ترور در برگیرنده مراتب ودرجات متعددی از ایجاد نگرانی و دلهره و ترس تا قتل و کشتار فیزیکی و ترور شخصیت است. ترور اساساً تهدبدی است که برای مؤثیر بودن باید با اقدامات علمی پشتیبانی و حمایت شود. اقدامات هراس انگیز با ترور از سوی دولتهای بزرگ اجرا میشود. این اقدامات در بعد داخلی به صورت ترور از بالا به منظور وحشت مردم برای سلطه برآنها وهم در بعد خارجی برای مرعوب کردن دولتهای کوچک و براندازی حکومتها به کار میرود. پس از ماجرای 11 سپتامبر، دولت امریکا اعلام کرد مخالفان خود را در سراسر جهان ترور میکند، ادعایی که برای ایجاد ترس و دلهره در مخالفان اعلام شد. 10) اطمینان بخشی اطمینان بخشیدن یا تقویت روحیه، ترس وهراس مخاطب را از بین میبرد. همان گونه که ترس دررفتار انسان اثر دارد، فروکش کردن آن نیز رفتار او را تغییر میدهد. برای نمونه، امام خمینی(ره) در عصر روز 31 شهریور ماه سال 1359، در بدو حمله وسیع نیروهای عراقی به خاک ایران و هدف قرار گرفتن مراکز مهم و شهرهای بزرگ ایران که یکی از اهداف آن، برانگیختن وحشت و روحیه تسلیم طلبی مردم ایران بود، فرمودند:«دیوانه ای آمده است و سنگی انداخته و رفته است… ابداً هیچ مسئله ای نیست. » 11) روشنگری روشنگری یا افشاگری یا استراتژی حقیقت گویی در راستای ارشاد مخاطب انجام میشود. مجری طرح روشنگری میکوشد تا فضای غیر واقعی و دور از حقیقت ذهن مخاطب را به سمت فضای واقعیات سوق دهد. از این نظر، تاکتیک روشنگری نقطه مقابل تاکتیک فریب است، چرا که در این تاکتیک فریب، روشن کردن انحرافات و برطرف کردن نقاط ابهام ذهن مخاطب است تا از این طریق، بتواند به واقعیت پی ببرد. همچنین، مجموعه ای از نظریها ونگرشها که بر اندیشههای سیاسی بعد از پیدایش خود تأثیرات زیادی گذاشته است چه از نظر محتوایی یا چه از نظر بطلان فرضیههای سابق. این مفهوم بر امکان اینکه انسان به یاری خرد خویش جامعه ای را بر پایههای عقلایی بنا کند، تأکید دارد. جمعبندی یخش عظمی از عملیات روانی در حوزه روان و نامحسوس رفتار آدمی تشکیل میشود. این گونه منازعات بی آنکه هزینههای سنگین عملیاتهای نظامی یا خشونت بشری را در بر داشته باشد، نتایج به مراتب ارزشمند تری را هم در سطوح کمی وهم کیفی به دست میدهد. در هیاهوی جنگ، این استراتژی و تاکتیکهای عملیات روانی است که نبرد را در پشت جبهههای حریف به نتیجه دلخواه میرساند و با کمترین هزینههای مالی وجانی به پایان میبرد. البته، تمامی این مواردبه طراحی مطلوب عملیات از سوی استراتژیستهای عملیات روانی بستگی دارد؛ پدیده ای که در جنگ اخیر امریکا و انگلیس علیه عراق نیز تجربه شده و نمونه عینی یافت و در حوزههای غیر نظامی شامل رفتار سیاسی، رفتار اجتماعی وحتی رفتار اقتصادی نیز عملیات روانی در سطح شخصی و سازمانی کاربرد بسیار دارد. مقاله حاضر پس از پرداختن به تعریف استراتژی، خط مشی، تاکتیک ولجستیک، که از مباحث پایه در عملیات روانی میباشند، به عملیات روانی سیاستمداران میپردازند؛ زیرا، اصل سیاست به نحو بسیار وسیع و عمیقی، از عملیات روانی در رفتار خود کمک میگیرد. از عملیات روانی در رفتار خود کمک میگیرد. روح عملیات روانی در حوزههای سیاسی، نظامی، اقتصادی واجتماعی کم وبیش واحد است. از همین رو، استراتژیها و تاکتیکهای عملیات روانی کار بردی عام یافته اند. بر اساس همین توجیه، در این مقاله، استراتژیها تشریح شدند تا مدیران و کارشناسان عملیات روانی بتوانند از آنها استفاده کنند. در بخش دیگر، ویژگی سیاستمداران بزرگ وسنتی برگرفته از اندیشههای اسوالد اشپنگلر ارایه شد تا نکات ظریفی از آن در راستای اجرای عملیات روانی استخراج شود. در واقع، این ویژگیها بر گرفته از روح تاریخی اند که خود محصول پراکسیس سیاستمداران است. در آخر نیز، استراتژی و تاکتیکهای عملیات روانی را برشمردیم تا در نهایت، مبحث مبانی مفهومی را در عملیاتهای روانی به نحو قابل قبولی ارایه کرده باشیم. طبق عنوان مقاله، ضمن تعریف مفاهیم، راهکارهای عملیات روانی معطوف به چیرگی بر حریف نیز ارایه شد.
مقالات مجله
نام منبع: حمید رجب نسب
شماره مطلب: 2095
دفعات دیده شده: ۱۷۹۱ | آخرین مشاهده: ۱۵ ساعت پیش