Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • تاریخچه عملیات فریب آمریکا / آمریکا در تمامی جنگ‌ها از عملیات فریب استفاده می‌کند
    سه‌شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۳۴

    آمریکا در حادثه 11 سپتامبر، حمله به عراق و افغانستان، جنگ ویتنام، جنگ‌های کره، جنگ‌های جهانی از عملیات فریب استفاده و با فریب دادن عموم مردم به گونه‌ای وانمود کرده است که گویا جنگ‌های مورد نظر را کشورهای دیگری غیر از آمریکا راه انداخته و یا ادامه داده‌اند. پایگاه تحلیلی "11/9 ریویو " (بررسی 11 سپتامبر) مباحث مربوط به حملات 11 سپتامبر را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. این پایگاه اینترنتی با ورود به جزئیات وقایع این حمله، بر حقایق فیزیکی آن، از ج

    آمریکا در حادثه 11 سپتامبر، حمله به عراق و افغانستان، جنگ ویتنام، جنگ‌های کره، جنگ‌های جهانی از عملیات فریب استفاده و با فریب دادن عموم مردم به گونه‌ای وانمود کرده است که گویا جنگ‌های مورد نظر را کشورهای دیگری غیر از آمریکا راه انداخته و یا ادامه داده‌اند. پایگاه تحلیلی "11/9 ریویو " (بررسی 11 سپتامبر) مباحث مربوط به حملات 11 سپتامبر را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. این پایگاه اینترنتی با ورود به جزئیات وقایع این حمله، بر حقایق فیزیکی آن، از جمله سقوط برج‌های دوقلو در نتیجه استفاده از مواد منفجره، تاکید می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه دولتمردان بر حقایق این ماجرا سرپوش گذاشته‌اند؛ در این سایت همچنین در مورد افرادی که امکانات و ابزارهای لازم برای انجام این عملیات را در اختیار داشته‌اند و کسانی که از این واقعه سودی عایدشان شده است، نیز اطلاع‌رسانی می‌شود. شاید مهم‌ترین نقطه قوت این پایگاه تحلیلی، افشای پژوهش‌های ساختگی‌ای باشد که به قصد ممانعت از پرسشگری و جستجوهای واقعی در باب تبیین‌‌‌‌‌‌های دولت آمریکا از واقعه 11 سپتامبر، منتشر می‌شوند. * هوشیاری رهبران کشورهای کوچک، بر خلاف ادعای رسانه‌ها برخلاف ادعای رسانه‌ها، رهبران کشورهای کوچک و کمتر توسعه‌یافته به هیچ عنوان ناآگاه و نادان نیستند. آنها مانند شهروندانشان، افرادی آگاه هستند. ضرورتی ندارد که در جنگ، قدرت طرف مهاجم با قدرت دشمن برابر باشد. هیچ کس جنگی را شروع نمی‌کند مگر آنکه هدف‌هایش را مشخص کرده باشد و امید به پیروزی­ بسیار قریب‌الوقوع داشته باشد. چنانچه دو طرف نیرویی برابر داشته باشند، تردیدی نیست که یکی از دو طرف در تله افتاده است (تله‌ای که معمولا از سوی طرف ثالثی پهن می‌گردد). * ملت آمریکا سال‌ها بود که، پس از استقلال، مورد هجوم هیچ حمله‌ای قرار نگرفته بود پس از جنگ استقلال‌طلبی­ آمریکا (1779-1776)، غیر از مخالفت انگلستان با آمریکا (1814-1812)، دیگر شاهد هیچ حمله‌ای علیه این کشور نبودیم. البته ائتلافی از کشورهای اروپایی به رهبری انگلستان و فرانسه در پی آن بودند تا با شناسایی دیپلماتیک ایالات کنفدراسیون، و پس از آن محاصره دریایی اتحادیه، آمریکا را تکه تکه کنند. در آن زمان، انگلیس قوی‌ترین ارتش دریایی را در اختیار داشت؛ و پس از آن فرانسه دومین نیروی دریایی دنیا را در دست داشت. با این حال، این حوادث منجر به وقوع جنگ‌های داخلی (1865-1860) شد و حمایت روسیه در سال 1863 از آمریکا، توقف برنامه‌های اروپاییان را در پی داشت. * ضمیمه کردن ایالات جدید به خاک آمریکا - جنگ‌های مکزیک در سال‌های 1819، و 48-1846: مجموعه‌ای از عملیات‌های جنگی که استقلال تگزاس از مکزیک را به دنبال داشت (1836). حرکات تحریک‌آمیز نیروها در مرز جنوبی آمریکا وقایعی را رقم زد که در نهایت منجر به جنگ شد (گفته می‌شود که آمریکا در 150 کیلومتری درون مرز مکزیک، تاسیساتی ایجاد کرده بود). در نتیجه این جنگ، آمریکا توانست تگزاس، کالیفرنیا، نیومکزیکو و مناطق اطراف را ضمیمه خاک خود کند. در آن زمان دولت مکزیک، دولتی بسیار ضعیف بود، چرا که پس از آنکه ناپلئون در سال 1809 اسپانیا را به تصرف درآورد، مستعمره‌های سابق این کشور، همگی طغیان کردند. مکزیک هم یکی از مستعمره‌های پادشاهی اسپانیا بود که طغیان کرده بود و یک جمهوری را تشکیل داده بود. شورش‌ها بسیار زیاد بود. * انفجار کشتی "ماین"، بهانه حمله به اسپانیا و فتح فیلیپین، گوام و کوبا - جنگ اسپانیا-آمریکا، 1898: با انفجار شگفت‌آور کشتی جنگی "ماین" در "هاوانا"، 255 خدمه کشتی جان خود را از دست دادند. گروه خبری "هرست" با این ادعا که انفجار در نتیجه یک بمب کنترل از راه دور صورت گرفته است، اسپانیایی‌ها را متهم دانست. به دنبال آن، آمریکا علیه اسپانیا اعلام جنگ کرد و توانست فیلیپین، گوام و کوبا را فتح کند. تحقیقات بعدی نشان داد که انفجار در خود کشتی رخ داده است؛ این جستجوها علت آن را یک حادثه مثل انفجار مخزن ذغال‌سنگ کشتی یا انفجار نوعی بمب ساعتی در داخل کشتی، بیان کردند. غواصانی که لاشه کشتی را بازرسی می‌کردند، تجهیزات نظامی کشتی را در حالی پیدا کردند که به سمت بیرون کشتی پرتاب شده بودند نه داخل آن. * برخورد یک زیردریایی به کشتی "لوزیتانیا" که حامل تجهیزات سری برای انگلیس و فرانسه بود، بهانه شروع جنگ جهانی اول - جنگ جهانی اول: 1918-1914: یک زیردریایی غول‌پیکر در نزدیکی انگلیس، کشتی "لوزیتانیا" را مورد حمله قرار داد و حدود 1200 نفر جان خود را از دست دادند که از آن میان 128 تن آمریکایی بودند. تحقیقات و جستجوها نشان داد که انفجارهای اصلی در داخل "لوزیتانیا" رخ داده بود؛ این کشتی به صورت مخفیانه شش میلیون پوند تجهیزات نظامی و مواد منفجره را از طرف موسسه بانکی "مورگان" برای مشتریانشان، انگلیس و فرانسه، حمل می‌کرد. مطابق قانون آمریکا، حمل تجهیزات جنگی و مسافر در یک کشتی، ممنوع بود. * تلاش‌های آمریکا برای تحریک آلمان برای شروع جنگ جهانی دوم - جنگ دوم جهانی، 1945-1939: یک زیردریایی غول‌پیکر در نزدیکی انگلیس، کشتی "آتنیا" را مورد حمله قرار داد، این کشتی حامل 1100 مسافر بود که از آن میان 311 تن، آمریکایی بودند. دریا آرام بود و تنها 118 نفر، جان خود را از دست دادند. کشتی در نهایت غرق شد، چرا که با زیگزاگ رفتن، طوری حرکت می‌کرد که انگار حامل بار نظامی است. این حادثه، آنقدر سنگین نبود که باعث ایجاد جنگ شود؛ آلمان‌ها هم علیرغم چندین اقدام جنگی از سوی آمریکا، ساکت ماندند و تحریک نشدند. آمریکایی‌ها، کشتی‌های تجاری آلمان را توقیف می‌کردند؛ آنها با اعطای وام و اجاره، به انگلیس­ کمک می‌کردند؛ خلبانان آمریکایی به صورت داوطلب به "آرای‌اف" می‌پیوستند و برخی از خلبانان "آرای‌اف" حتی در آمریکا آموزش می‌دیدند؛ آمریکایی‌ها 50 ناوشکن قدیمی، اما سالم از جنگ جهانی اول، 20 زیردریایی مدرن، تعداد زیادی تانک، بمب‌افکن‌های سبک و هواپیماهای جنگی از جمله پی-40 را در اختیار انگلیس گذاشتند. ناوشکن‌های آمریکایی حتی محموله‌هایی که به مقصد انگلیس در حرکت بودند را همراهی می‌کردند، و زیردریایی‌های آلمانی را حتی در فاصله‌های بسیار دور از محموله‌ها، مورد حمله قرار می‌دادند. در حقیقت، آمریکا به هیچ وجه، بی‌طرفی را نسبت به طرف‌های درگیر رعایت نکرد. * حملات آمریکا علیه ژاپن عامل ورود این کشور به عرصه جنگ جهانی دوم افسر نیروی دریایی اطلاعات آمریکا، 8 روش تحریک آمیز که می‌توانست ژاپن را به جنگ با اسرائیل تحریک کند، پیشنهاد کرد. "روزولت"، بلافاصله این طرح را اجرا کرد و حتی پا را از موارد پیشنهاد شده نیز فراتر گذاشت تا اینکه آتش خشم ژاپن را برافروخت. جدی‌ترین حرکت آمریکا، محاصره و ممانعت از واردات نفتی ژاپن بود که با توافق میان آمریکا، انگلیس و هلند صورت گرفت. "روزولت"، همچنین یک تحریم همه جانبه علیه ژاپن اعلام داشت، استفاده این کشور از کانال پاناما را ممنوع کرد و بدین ترتیب مانع دسترسی ژاپن به نفت ونزوئلا شد. * تاثیر حملات هوایی قبل از 11 سپتامبر در آغاز جنگ جهانی دوم یکی دیگر از تحریکات نظامی آمریکا، گروه هوایی "ببرهای پرنده" بود که توانست با موفقیت با استفاده از حدود نود "پی­-40‌بی" جدید، در چین با ژاپنی‌ها بجنگد؛ و این موردی است که در تبیین‌های تاریخی جنگ جهانی دوم، که در بیشتر آنها به هیچ حمله هوایی قبل از 7 دسامبر 1941 اشاره نشده است، نیامده بود. اما در آن زمان ژاپن حدود 100 فروند از هواپیماهای نظامی خود را در برابر ببرها از دست داد. پس از حمله "بندر مروارید" (پرل هاربر)، این هواپیماهای آمریکایی بی‌محاباترین هواپیماهای ارتش آمریکا بودند که شکست آنها بسیار دشوار بود. *شکست بندر مروارید نتیجه کوتاهی مقامات آمریکایی بود شش ماه بعد حمله بندر مروارید صورت گرفت. آمریکایی‌ها توانسته بودند کدهای سری ژاپنی‌ها را رمزگشایی بکنند، و می‌دانستند که حمله کجا و چه زمانی خواهد بود، اما این خبر را به بندر مروارید مخابره نکرده بودند. آمریکایی‌ها حتی سه دستگاه رمزگشای خارق‌العاده به ژاپنی‌ها داده بودند که به صورت خودکار رفت و آمدها و حرکات ارتش ژاپن را شناسایی و رمزگشایی می‌کرد. اما مسئله این بود که این اطلاعات در اختیار فرماندهانی که در هاوایی مستقر بودند، قرار نگرفته بود. شبکه‌های رادیویی جهت‌یاب، حتی می‌توانستند مسیر حرکت ناوگان را نیز مشخص کنند. ژاپن با آلمان هم پیمان بود، و آلمان‌ها هم طبق پیمانشان بلافاصله پس از اعلام جنگ ژاپن، علیه آمریکا اعلام جنگ کردند. * اشتباه مقامات آمریکایی و مجازات ناعادلانه دو فرمانده بندر مروارید دو سپر بلا، یعنی آدمیرال "هازبند کیمل" که فرمانده دریایی بود و ژنرال "والتر شرت" فرمانده ارتش، بی کفایت شناخته شدند و با تنزل مقام، بازنشسته شدند. "شرت" در سال 1949 و "کیمل" در سال 1958 جان خود را از دست دادند. در سال 1955، کنگره آمریکا بار دیگر این تصمیم را مورد بررسی قرار داد و آن را تایید کرد. آنگاه در سال 2000 با برملا شدن برخی اطلاعات، مجلس سنا با تصویب قطعنامه‌ای بیان داشت که هر دو فرمانده "بسیار با کفایت و حرفه‌ای" عمل کرده بودند. در سال 1941 ضمن آنکه اطلاعات لازم در اختیار آنها گذاشته نشده بود، حتی دستورات ریاست جمهوری آنها را به اشتباه متقاعد کرده بود که حمله ژاپنی‌ها از جنوب غربی کشور خواهد بود. پنتاگون هنوز باید از این فرماندهان اعاده حیثیت کند. * مداخله و کمک نظامی و صنعتی آمریکا در جنگ دو کره - جنگ کره، 53-1950: حملات کره جنوبی (از جمله گردان ببرها) به کره شمالی در سال 1949 در نهایت منجر به اختلاف و بروز جنگ شد. ریشه این جنگ را می‌توان اقدامات مخفیانه رهبران تایوان، کره جنوبی و مجموعه نظامی ـ صنعتی آمریکا دانست (گفته می‌شود که یکی از سازمان دهندگان این تهاجمات، "جان فاستر دالس" بود) به دنبال درگیری‌های مخفی 1949، رهبران کمونیست به شدت به حمایت از کره شمالی پرداختند. "چیانگ کای شک" تنها مانده بود و طعمه حملات قدرتمندانه چین کمونیست شده بود. انتظار می‌رفت که رهبر راستی کره جنوبی در انتخابات پیش رو شکست خواهد خورد. بار دیگر مجموعه صنعتی-نظامی آمریکا، فعال شد و تجهیزات فراوانی از سوی این دولت به سمت کره جنوبی سرازیر شد. * ورود چین و شوروی، نیروهای سازمان ملل را نیز وارد جنگ کرد نیروهای سازمان ملل به رهبری آمریکا در ابتدا کار بسیار سختی داشتند اما با ورود نیروهای بیشتر، با موفقیت توانستند به داخل کره جنوبی پیشروی کنند. اما مداخله جدی چین و روسیه در جنگ، بار دیگر ورق را برگرداند؛ چینی‌ها با نیروهای بسیار زیاد خود در روی زمین و روسی‌ها با هواپیماهای بسیار زیاد خود تقریبا نیروهای سازمان ملل را به جنگ کشاندند، تا اینکه در نهایت جنگ در خط سی و هشتم آتش بس متوقف شد. نتیجه جنگ، مرگ 3 میلیون انسان کره‌ای و چینی، نابودی تقریبا تمامی شهرهای کره، حمایت جدی آمریکا از تایوان و پیروزی "سینگمان ری"، رهبر راست‌رو در انتخابات کره جنوبی بود. در این جنگ حدود 55 هزار آمریکایی جان خود را از دست دادند. * حادثه تونکین، بهانه دروغین برای شروع جنگ ویتنام - جنگ ویتنام: حقیقت آن است که "حادثه تونکین"، یعنی جایی که تصور می‌شود "مادوکس" ناوشکن آمریکایی دو بار در سال 1964 توسط زیردریایی ویتنام شمالی مورد اصابت قرار گرفته است، هرگز اتفاق نیفتاده بود. آنچه در این محل اتفاق می‌افتاد حملات ویتنام جنوبی علیه ویتنام شمالی در این منطقه بود. حضور پررنگ آمریکا در این منطقه چندان کارساز نبود و نهایتا نیکسون در سال 1973 مذاکرات "پذیرش صلح با افتخار" را شروع کرد. اما در حقیقت، با فتح ویتنام جنوبی توسط ویتنام شمالی در سال 1975، آمریکا شکست خورد. * وضعیت دانشجویان آمریکایی، بهانه حمله به گرنادا - حمله به گرنادا: "موریس بیشاپ" رهبر چپ‌روی گرنادا از کوبا خواسته بود تا به آنها در تقویت زیرساخت‌های کشور از جمله توسعه فرودگاه برای نشستن هواپیماهای دوربرد شوروی کمک کند، اما او در 19 اکتبر سال 1983 از سمت خود عزل و اعدام شد. شش روز بعد آمریکا با این بهانه که با حضور کوبا در این کشور، دانشجویان آمریکایی در خطر بودند، به این کشور حمله کرد. رهبر جدید تحت حمایت آمریکا، طرفدار ارزش‌ها سنتی و راست‌رو بود. * عدم موفقیت ارتش آمریکا در جنگ علیه مواد مخدر - جنگ علیه مواد مخدر: این جنگ در حدود 17 ژوئن 1971 از سوی "ریچارد نیکسون" آغاز گشت. در سال‌های حوالی 1969، مشکل مواد مخدر در ارتش رسوخ کرده بود و اقداماتی مفید تا پایان جنگ ضروری بود. این روزها گمان می‌رود که ارتش هرگز نخواهد توانست در جنگ علیه مواد مخدر پیروز شود. علیرغم فعالیت‌های نظامی آمریکا در کشورهای خارجی تولید کننده مواد مخدر، قیمت این مواد تغییر چندانی نکرده است. تجربه کلمبیا، که در آن ارتش آمریکا از نیروهای محلی حمایت به عمل می‌آورد، نشان داد که صلح مهم‌تر از جنگ علیه مواد مخدر است. کلمبیا توانست حدود هزار جنگجوی غیرنظامی را از جنگل‌ها به داخل جامعه باز گرداند. * جنگ علیه مواد مخدر، بهانه‌ای برای مداخله نظامی آمریکا در کشورهای کمتر توسعه یافته در حقیقت این جنگ بهانه‌ای است برای مداخله نظامی در کشورهای کمتر توسعه‌یافته، که در آنها سردمداران شبکه‌های مخفی مواد مخدر از طرف سرویس‌های اطلاعاتی غرب، مواد مخدر را وارد آمریکا و بازارهای مهم جهان می‌کنند. این فعالیت‌ها بسیار درآمدزا هستند، و پول‌های بسیار هنگفتی را برای سرویس‌های اطلاعاتی هدایت‌کننده عملیات مواد مخدر جهان، به ارمغان می‌آورند. * سودجویی آمریکا در کانال پاناما - حمله به پاناما: تقابل میان نیروهای آمریکایی و پانامایی منجر به جنگ شد. "نوریگا"، رهبر پاناما تغییر کرد و تصمیم قبلی دولت کارتر مبنی بر واگذاری کنترل کانال به پاناما، لغو گشت. اهمیت سوق الجیشی این کانال، چنان زیاد بود که جایی برای این احتمال که سیاست سلطه آمریکا بر جهان می‌تواند منصفانه باشد، باقی نگذاشت. * پیش از انقلاب اسلامی، ایران پایگاه قدرت آمریکا در خاورمیانه بود - حمله عراق به ایران با حمایت مالی آمریکا-اسرائیل، 88-1980: آمریکا به دنبال کودتای سازماندهی شده سیا در سال 1953، پایگاه قدرت خود در خاورمیانه را در ایران تاسیس کرد. در پی این اقدام سیا، "رضا شاه پهلوی" جایگزین نخست وزیر وقت ایران، مصدق، شد و پس از او پسرش محمدرضا شاه پهلوی، روی کار آمد. ایران مجهز به پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی غربی، از جمله جنگنده‌های اف-14 آمریکایی با موشک‌های هوا به هوای "فونیکس" و تانک‌های "چیفتن" انگلیس شد. * پس از انقلاب ایران، آمریکا به سراغ "صدام حسین" می‌رود پس از آن، آمریکایی‌ها روابط خود را با دوست خوب عراقی خود، "صدام حسین" آغاز کرده و تلاش کردند تا دولتی ایجاد کنند که بتواند با ایران مقابله کند. سلاح‌های بسیار قدرتمندی در اختیار عراق گذاشته شد، از جمله کارخانه‌هایی که بتوانند سلاح‌های گازی سمی تولید کند. این همان سلاح‌های بود که بعدا به سلاح کشتار جمعی معروف شد. البته این سلاح‌ها را نباید با سلاح‌های زمان جنگ جهانی اول اشتباه گرفت. جنگ شروع شده و سالیان درازی ادامه پیدا کرد، چرا که قدرت‌های ثالث به دقت بر آن نظارت داشتند و به هر طرف که در حال شکست بود، سلاح و تجهیزات می‌رساند. "کیسینجر" در تحلیل این وضعیت چنین می‌نویسد: "چقدر بد است که نمی‌توان هر دو طرف را بازنده اعلام کرد". * جنگ کویت، تله‌ای برای به دام انداختن عراق - طوفان صحرا (جنگ اول خلیج)، 1991: "صدام حسین" از طریق سفیر آمریکا "آپریل گیلسپایر" برای حمله به کویت از آمریکا درخواست اجازه کرد، آمریکا در پاسخ گفت که به اختلافات اعراب توجهی ندارد. اما این یک تله بود؛ پس از اشغال کویت توسط صدام، جرج بوش پدر، ائتلافی متشکل از حدود چهل کشور را به راه انداخت تا کویت را آزاد کند و پایگاه‌های قدرت عراق را نابود کند. آمریکا همچنین دست به یک فریب رسانه‌ای نیز زد، بدین ترتیب که دختر سفیر آمریکا در کویت در نقش پرستار در تلویزیون حضور یافت و شهادت داد که سربازان عراقی، نوزادان را به بیرون از بیمارستان پرتاب می‌کردند. * جنگ علیه وحشت، بهانه‌ای دروغین برای حمله - جنگ علیه تروریسم: این جنگ در اکتبر سال 2001، توسط دولت بوش آغاز گشت و ادعا می‌شد که در واکنش علیه تروریسم، به ویژه حوادث 11 سپتامبر شروع شده است. امروزه اکثر مردم جهان می‌دانند که این دلایل همگی دروغند و آن حوادث همگی اقداماتی ساختگی بودند. * حوادث 11 سپتامبر، حوادثی ساختگی توسط خود آمریکایی‌ها - آزادی جاودان (حمله به افغانستان)، 7/10/2001: به دنبال حوادث 11 سپتامبر، بی هیچ شاهد و مدرکی، "اسامه بن‌لادن"، از عوامل اسبق سیا، مسئول اصلی حمله به مراکز تجارت جهانی و پنتاگون شناخته شد. اما حقیقت آن است که اجرای چنین عملیات سنگینی، حتی اگر هم اجرا شده باشد و ساختگی نباشد که هست، از عهده فردی در افغانستان خارج است. تنها ده سرویس­ بسیار بزرگ اطلاعاتی جهان می‌توانستند امیدوار باشند که چنین عملیاتی را با موفقیت انجام دهند؛ عملیاتی که شامل جعل اسناد، عملیات نفوذی، فعالیت و زندگی مخفیانه در یک کشور خارجی غیرمسلمان، هماهنگی حرکات و اقدامات، سلاح قاچاق، آموزش‌های عالی خلبانی، هدایت دقیق هواپیما به صورت نامحسوس و غیره، می‌شد. حتی همین سرویس‌ها هم همگی قادر به چنین کاری نبودند، چرا که دوستان آمریکا (که در آن زمان اکثر کشورهای جهان را شامل می شوند) هم نهایت تلاش خود را می‌کردند تا مانع انجام این عملیات گردند. * برقراری دموکراسی در عراق، بهانه دیگر آمریکا برای حمله به عراق - عدالت پایدار (جنگ دوم خلیج)، 20/3/ 2003: عملیاتی که بعدها با کنایه کمتری به عملیات آزادی عراق شهرت یافت. این بار، بهانه حمله این بود که عراق با سلاح کشتار جمعی که در اختیار داشت می‌توانست در ظرف یک ساعت از استقرار آنها، خطری جدی و آشکار برای آمریکا فراهم کند. اما از آنجا که هیچ سلاح کشتار جمعی پیدا نشد و دولت عراق پیش از حمله ائتلاف حدود 800 موشک دوربرد "اسکاد" را نابود کرده بود، علت حمله تغییر کرد و "برقراری دموکراسی در عراق" نام گرفت.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 16936
    دفعات دیده شده: ۲۲۱۲ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش