-
11 سپتامبر؛ فریبی که جهان را تغییر داد-11 /شواهد جنایت دولت آمریکا در وقایع 11 سپتامبر هر روز بیشتر میشود
سهشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۲۸
به گزارش پایگاه تحلیلی "وترنز تودی"، به نظر میرسد که واقعه 11 سپتامبر از آن عملیات "نمایشی" سنتی بوده باشد که در آن منبعی حملهای صورت میدهد و آن وقت منبعی دیگر بابت آن سرزنش میشود. پایگاه تحلیلی "وترنز تودی"، در مقالهای به قلم 2 تن از نظریهپردازان حادثه 11 سپتامبر، ("جیم فتزر"، و "پترسون جیمز") مینویسد: شواهد نشان میدهند که نومحافظهکاران وزارت دفاع و متحدانشان در موساد، مسئول شرارتهای 11 سپتامبر 2001 بودهاند. البته حجم دلایل دیگری که م
به گزارش پایگاه تحلیلی "وترنز تودی"، به نظر میرسد که واقعه 11 سپتامبر از آن عملیات "نمایشی" سنتی بوده باشد که در آن منبعی حملهای صورت میدهد و آن وقت منبعی دیگر بابت آن سرزنش میشود. پایگاه تحلیلی "وترنز تودی"، در مقالهای به قلم 2 تن از نظریهپردازان حادثه 11 سپتامبر، ("جیم فتزر"، و "پترسون جیمز") مینویسد: شواهد نشان میدهند که نومحافظهکاران وزارت دفاع و متحدانشان در موساد، مسئول شرارتهای 11 سپتامبر 2001 بودهاند. البته حجم دلایل دیگری که مطرح شد آنقدر زیاد بود که با آنکه چندان مستند نبودند، توانستند مردم را اشباع کرده و مورد پذیرش عموم واقع شوند؛ چراکه این دلایل کاربرد سیاسی بیشتری داشتند. در مورد هر مدرک نیز کارشناسان زبده شواهدی رو کردند که به باور اشتباه مردم در مورد اینکه "این حقیقت است" انجامید. وقتی مردم آمریکا در حالت سردرگمی باشند هر چیز را باور میکنند امروزه یکی از ابزار اصلی به سکوت و سکون سیاسی کشاندن مردم آمریکا این است که آنها را در حالت سردرگمی نگه داریم که هر چیزی را باور کنند و از هیچ مسئلهای ... که منظور مسائل مهم است، با اطمینان آگاهی نداشته باشند. - "ای. مارتین شوتز"، تاریخ ما را رها نمیکند (1996). برای انحراف اذهان عمومی به شواهدی به مراتب گستردهتر از شواهد ساختگی توطئه قتل "کندی" نیاز بود موقعیتی که در مورد واقعه 11 سپتامبر پیش آمد، به مراتب پیچیدهتر از تلاشهایی بود که برای منحرف ساختن اذهان عمومی از توطئه ترور "جان اف. کندی" صورت گرفت؛ در ترور "کندی"، "احتمال 1"، "لی هاروی اوسوالد" را "آدمکشی یکه و تنها" معرفی میکرد و "احتمال 2" این بود که او دستش با "فیدل کاسترو" در یک کاسه است و پای کوبا در میان است. نوک پیکان "احتمال 3" به سمت مافیای داخل کشور بود و "احتمال 4" نیز اتحاد جماهیر شوروی را هدف گرفته بود. اما اینها همه بازیهای سطحی برای انحراف اذهان عمومی بود و هیچکدام شواهد مستدل و مطمئنی نداشت. با این حال، واقعه 11 سپتامبر برای توطئهگران چالشی به مراتب بزرگتر است، زیرا در این مورد، شواهدی که آنها عامدانه کار گذاشتند، گستردهتر بود و به نظر هم میرسید که واقعیت داشته باشد. کارشناسان توطئههای مخوف و سری، متخصص عملیات روانی هستند عملیات مخوف و سری، به واسطه ماهیتشان در لایههای ضخیمی از پنهانکاری پوشیده شدهاند و سعی میکنند مردم را با شواهد دروغین و اطلاعات طبقهبندی شده و حساس، قانع کنند. از زمان جنگ جهانی دوم به این سو، عملیات سری بسیار پیچیده شده است و مدلهای جدیدی درست شده که از قوانین گسترده امنیت ملی و عملیات تضمینی تحت ماده قانونهای امنیت ملی سالهای 1947 و 1952 بهره میگیرد. کارشناسانی که این توطئهها را میچینند، متخصص عملیات روانی هستند؛ به این معنی که آنها تلاش میکنند تا به ناخودآگاه مخاطبانی که هدف اخبارند، دسترسی پیدا کرده و آن را به منظور تولید باورها و انگیزههای جدید، تحریک و دستکاری کنند؛ دستکاری اذهان برای محافظت از عملیات آنها الزامی است، اما عموماً پذیرفته نیست. عملیات چند احتمالی، باعث ناهماهنگی ذهنی گسترده مخاطبان و رها کردن موضوع در کمال ناامیدی میشود این دستکاری و تحریک ناخودآگاه، در ارتباط با همان نظریه "سلسله مراتب نیازها" است که "آبراهام مازلو" مطرح ساخته است. وقتی نگرانیهای مربوط به بقا در "ناخودآگاه جمعی" تودهها فعال میشود، ترس باعث میشود در مردم انگیزهای به وجود آید که از حقوق و آزادی خود بگذرند، حتی اگر صرفاً به امید واهی محافظت بیشتر در مقابل آدم بدها باشد. این اصل، پایه هرگونه عملیات روانی موفق است. عملیات چند احتمالی و پنهان و مخوف نیز باعث ناهماهنگی ذهنی گستردهای در میان بازرسان فدرال، پژوهشگران خصوصی، و عموم مردم میشود، که عموماً در نهایت به رها کردن مسئله و کنارهگیری در "کمال ناامیدی" میانجامد، و این همان نتیجه مورد نظر کسانی است که برنامهریزی کرده و آن را به اجرا درآوردهاند. - عملیات پنهان و مخوف نمایشی پوشش "امنیت ملی" بهانه خوبی برای ساکت کردن بازرسان و رسانههاست "در راز پوشیدگی" واقعه، که کارشناسان در عملیات خود لحاظ میکنند، پوششی فوقالعاده برای برنامهریزی و اجرای این عملیات پنهان و چند احتمالی است و برنامهها را حتی از دید کسانی که در اجرای برنامه شرکت دارند و مأموران دولتی که بازرسیها را انجام میدهند، پنهان نگاه میدارد. میتوان به هر مسئلهای که بیم آن میرود که در میان مردم فاش شود و ممکن است هر زمان مورد تجسس قرار گیرد، برچسب "امنیت ملی" زد. بنابراین، کسانی که کشف میکنند واقعاً چه اتفاقی افتاده را ساکت میکنیم و دهان رسانهها را هم با "نامه امنیت ملی" میبندیم. "برنامههای در هم گره خورده" یکی از بزرگترین پیشرفتهایی است که در زمینه عملیات پنهان و نمایشی حاصل شده است یکی از بزرگترین پیشرفتهایی که در زمینه عملیات پنهان و مخوف، حاصل شده معرفی طرحی جدید و پیچیدهتر به نام "برنامههای در هم گره خورده" بوده است. این برنامه شامل طرحی پیچیده با چند عملیات پنهان مستقل از هم است که هر کدام به تنهایی میتوانند به هدف مورد نظر دست یابند. اما این عملیاتها طوری طراحی شدهاند که در نقطه اتصال هدف اصلی به هم گره بخورند؛ در این مرحله برخی از آنها غیر فعال و یکی یا چند تای آنها فعال میشوند. اختلاف آرا بین پژوهشگران خود بهترین پوشش ممکن برای واقعیت اصلی و چگونگی به وقوع پیوستن آن است این شیوه میتواند حتی زبدهترین بازرسان را نیز گیج کند و در نتیجه چنان درگیری و اختلاف آرایی بین پژوهشگران به وجود آورد که خود بهترین پوشش ممکن برای واقعیت اصلی و چگونگی به وقوع پیوستن آن شود. پس عملیات چندبرنامهای، از همان ابتدا برای این طراحی میشوند تا عملیات اصلی مورد نظر را پنهان سازند، و در نتیجه بیشتر مأموران اطلاعاتی و دولتی و همچنین مردم را از اهداف اصلی عملیات و اینکه چرا آن برنامه پنهان به اجرا درآمده، محروم سازند. هر کدام از نظریههای مطرح شده برای واقعه 11 سپتامبر در واقع توطئهای برای سرپوش گذاشتن بر وقایع آن روز است برای روشن شدن مطلب مثالی میزنم. وقتی ما تلاش میکنیم لایههای فراوان عملیاتی چون 11 سپتامبر را یکی یکی برداریم، درمییابیم که دستکم پنج نظریه متفاوت برای آن مطرح شده که هر کدام نیز شواهد و طرفدارانی دارد که حقیقتا آنها را درست میپندارند؛ هر کدام از این طرفداران میپندارند که خودشان شواهد مهم واقعه اصلی 11 سپتامبر را کشف کردهاند. هر کدام از این نظریهها در واقع توطئهای است که عامدانه برای سرپوش گذاشتن بر وقایع آن روز طراحی شدهاند؛ توطئههایی که باعث شده هر نظریهای باورپذیر باشد، اما در نهایت هیچکدام را به شکل قطعی باور نداشته باشیم. بنابراین، چنین طرحهای عملیاتی پوشیدهای میتوانند پوشش "پس از واقعه" مناسبی برای دفن همیشگی حقیقت در گورستان سردرگمی، فراهم سازند. - کار فلسطینیها بود پس از واقعه فیلمهایی از جشن و پایکوبی فلسطینیها نشان دادند داستان سرپوش 1: کار، کار فلسطینیها بوده! پیش از ویرانی برجهای دوقلو تلاشهایی صورت گرفت که پای فلسطینیها به میدان بیاید و مسئولیت دزدی آن هواپیماها و ارتکاب آن جرایم، که جان حدوداً 3 هزار شهروند و کارمند را گرفت، به گردن آنها بیفتد. کسانی که وقایع را از نزدیک دنبال میکردند چند فیلم آرشیوی از فلسطینیهایی دیدند که در بزمی شادی میکردند تا گویای این امر باشد که مردم فلسطین از بلایی که به سر مردم آمریکا آوردهاند خوشحالند. سازمان آزادی بخش فلسطین در مقام مقصر حتی یکی از گزارشهای اولیه "سیانان" تأکید کرد که سازمان آزادیبخش فلسطین مسئولیت واقعه 11 سپتامبر را به عهده گرفته است ـ و این پیش از آن بود که هواپیمای پرواز 175 به برج جنوبی اصابت کند! بنابراین، طی آن وقفهای که بین اصابت به برج شمالی در ساعت 8:46:40 و بعد اصابت به برج جنوبی در ساعت 9:03:11 رخ داد، عملیاتی تبلیغاتی برای مجرم جلوه دادن فلسطین در جریان بود. اینکه چنین گزارشی به سرعت در دسترس عموم قرار گرفته و فیلمهای ویدئوییاش آماده شده نشان دهنده جهت اولیهای بود که برای پیکان مقصرها در نظر گرفته بودند. پنج مرد دشداشه پوشی که با خوشحالی از تخریب برجهای دوقلو فیلم میگرفتند، اسرائیلی بودند و اگر ساکنان نزدیک پارک "لیبرتی استیت" در "نیوجرسی" مشاهدات خود را عنوان نکرده بودند، همین داستان نیز با سرپوش رسمی پنهان میشد. ساکنان نیوجرسی، پنج مرد جوان با پوشش عربی را مشاهده کرده بودند که از تخریب برجهای دوقلو فیلم میگرفتند و جشن و پایکوبی به راه انداخته بودند که تحت آن شرایط، عجیب به نظر میآمد. وقتی که آنها را دستگیر کرده و در ون سفید رنگ مخصوص سیستم حمل و نقل شهری گذاشته بودند، راننده ماشین به مأمور پلیس گفته بود که این افراد مشکلی به وجود نمیآورند: "ما اسرائیلی هستیم. مشکل شما ما نیستیم. مشکل شما مشکل ما هم هست. فلسطینیها مشکل شما هستند." داستان اسرائیلیها در سکوت خبری دفن شد، اما نقش مهم اسرائیل در واقعه را آشکار کرد در وسایل آنها، 4 هزار و 700 دلار پول نقد، تیغ مقوابری، و گذرنامههای خارجی پیدا کرده بودند. بعد مشخص شده که ون سفید رنگ حمل و نقل شهری، متعلق به موساد است. این اسرائیلیهای خوشحال و خندان را پس از حبسی 71 روزه آزاد کردند و آنها هم به اسرائیل بازگشتند، و آنجا هم سه نفر از آنها در تلویزیون حاضر شده و توضیح داده بودند که هدفشان تهیه مستند از تخریب برجهای دوقلو بوده است. اما وقتی که آنها دستگیر شدند، این داستان در سکوت خبری قرار گرفت. فقط کاملاً روشن بود که اسرائیل در وقایع 11 سپتامبر نقشی اساسی داشته است. - کار هواپیما رباهای عرب بود تفسیر رسمی این است که 19 تروریست عرب تحت فرمان بنلادن هواپیماها را ربودند داستان سرپوش 2: کار، کار 19 هواپیما ربای عرب بوده. اگر نمیشد بدون این که پای اسرائیلیهای را به میان کشید، فلسطینیها را مقصر جلوه داد، تغییر موضع هم کار چندان سختی نبود. "تفسیر رسمی" این است که 19 تروریست اسلامگرا چهار هواپیمای تجاری را ربودند، پیشرفتهترین سیستم دفاع هوایی در جهان را از کار انداختند، و این دشمنیها را تحت فرمان مردی که در غاری در افغانستان مستقر بود، به سرانجام رساندند. مشخص شد که 15 نفر از این تروریستها اهل عربستان سعودی بودند و هیچکدام اهل عراق نبود. تغییری در نقشه دولت بوش برای بهانه قرار دادن 11 سپتامبر بابت حمله به عراق حاصل نشد اما این مشکل کوچک که هیچکدام از تروریستها اهل عراق نبوده به نقشه کلی بزرگتر، خدشهای وارد نمیکند؛ و به همین دلیل در این نقشه، "بوش"، "چنی"، و "رامسفلد" تصمیم گرفتند که از وقایع 11 سپتامبر به عنوان بهانهای برای حمله به عراق استفاده کنند. نشریات ملی نه تنها اطلاعات نادرستی درباره سلاحهای کشتار جمعی و همکاری با القاعده به خورد مردم میدادند، بلکه پرسش آشکاری را که نه مقامات دولتی به آن پاسخی داده بودند و نه رسانههای مهم، نادیده میگرفتند: اگر 15 نفر از 19 هواپیماربا اهل عربستان سعودی، 2 نفر اهل امارات متحده عربی، یکی اهل لبنان و دیگری مصر بوده، پس چرا ما به عراق حمله میکنیم؟ شواهد مستدلی مبنی بر دخالت بنلادن در وقایع 11 سپتامبر نیست و در مقابل شواهد جنایت دولت بوش/چنی هر روز بیشتر میشود حتی افبیآی خودمان هم در نهایت اذعان داشته که ما هیچگونه "شواهد مستدلی" مبنی بر دخالت اسامه بنلادن در وقایع 11 سپتامبر نداریم. اما گستره شواهدی که القاعده را مبرا و دولت بوش/چنی را متهم این جنایات جلوه میدهد، بیاندازه گسترده و به همان اندازه عمیق شده است. مثلاً "الیاس دیویدسون" نشان داده که دولت آمریکا هرگز شواهدی مبنی بر این که "هواپیمارباهای" مذکور آن چهار هواپیما اصلاً مسلمان بودهاند یا نه ارائه نکرده است. "دیوید ری گریفین"، کارشناس برجسته دنیا در واقعه 11 سپتامبر نشان داده که تماسهای تلفنی از آن هواپیماها جعلی بوده و حتی افبیآی هم تأیید کرده که "باربارا اولسن" هرگز با شوهرش، "تد"، صحبت نکرده است. بسیاری نشان دادهاند ویدئوی برخورد هواپیماها با برج شمالی، برج جنوبی و پنتاگون جعلی و نمایشی بوده است "لسلی رافائل" دلایل بسیاری مبنی بر نمایشی بودن فیلمی که "ژول نوده" از برخورد هواپیما به برج شمالی مرکز تجارت جهانی گرفته، ارائه کرده است. شواهد مبنی بر عدم سقوط هواپیما در "شنکسویل" یا برخورد هواپیما با پنتاگون ورای شک معقول است، و با این حال دیگران نشان دادهاند که ویدئوی برخورد هواپیمای 175 با برج جنوبی نیز جعلی است که ضربه درخشانی برای اختلاف انداختن در جنبش حقیقت خواهی واقعه 11 سپتامبر بوده، زیرا حقیقت جعل ویدئو از لحاظ سیاسی دودستگی ایجاد کرد. شواهد علمی فراوان و قانع کنندهای نیز برای رد کردن تفسیر رسمی در دست است. با توجه به اطلاعاتی که ما اکنون داریم، هر کس تفسیر رسمی از واقعه 11 سپتامبر را باور کند یا از شواهد بیاطلاع است یا معلول ذهنی است. - پاکستان / ترکیه / عربستان سعودی ادعا میکنند مأموران مخفی پاکستان روی مقامات ارشد دولت و وزارت دفاع که سود سرشاری از حملهای تروریستی میبردند، نفوذ پیدا کردند داستان سرپوشش 3: کار، کار پاکستانیها بوده. این نظریه بر اساس این فرضیه بود که مأموران مخفی پاکستان که حمایت مالی فراوانی از آنها شده، توانسته بودند لابی کنندههای پرنفوذ اندیشکدههای بزرگراه "کی استریت" واشنگتن را بخرند و روی مقامات ارشد دولت و وزارت دفاع نفوذ پیدا کنند، مقاماتی که سود سرشاری از یک "حمله تروریستی نمایشی" مانند 11 سپتامبر عایدشان میشد. این لایه از داستان را وقتی برداشتند که داستان هواپیمارباهای عرب دیگر خریداری نداشت. داستان با فاش شدن این مسئله آغاز شد که "عمر شیخ"، ستیزهجوی اسلامگرای متولد بریتانیا، پیش از حملات 11 سپتامبر، به دستور ژنرال "محمود احمد"، رئیس وقت اطلاعات درون سازمانی پاکستان، 100 هزار دلار به حساب "محمد عطا"، سردسته هواپیمارباها، ریخته است. همانطور که "مایکل میچر" هم عنوان کرده، خیلی عجیب است که نه "احمد" را به این اتهام دستگیر کرده و به دادگاه کشاندهاند و نه "شیخ" را. این مسئله احتمال شرکت اطلاعات درون سازمانی پاکستان در وقایع 11 سپتامبر را قوت میبخشد. اما حتی اگر این احتمال درست هم باشد، نمیتواند پاسخگوی آن گره اتفاقی باشد که در نهایت به این واقعه انجامید یا کمکی به شناسایی کسانی بکند که "پشت پرده اعمال نفوذ کردند". چرا آمریکا تقاضای بازجویی و دادگاهی کردن احمد که به هواپیمارباها پول داده بود را مطرح نساخت؟ "میچر" مینویسد: "در واقع احمد، که مأمور اصلی پرداخت به هواپیمارباها به شمار میرود، در تاریخ 11 سپتامبر در واشنگتن بود و پیش از 11 سپتامبر نیز ملاقاتهای زیادی با مقامات ارشد در کاخ سفید، پنتاگون، شورای امنیت ملی و " جرج تنت "(رئیس وقت سازمان سیا) و" مارک گروسمن " (معاون وزیر امور خارجه) داشت. وقتی که" وال استریت ژورنال "فاش کرد که" احمد "به هواپیمارباها پول داده، "پرویز مشرف "رئیس جمهور پاکستان او را مجبور کرد که" بازنشسته "شود. چرا آمریکا تقاضای بازجویی و دادگاهی کردن او را مطرح نساخت؟ با اینکه دلایلی برای جدی نگرفتن این داستان مطرح شده است، "میچر" به منابعی اطلاعاتی اشاره میکند که ممکن است دست داشتن یا نداشتن سرویس اطلاعات درون سازمانی پاکستان را فاش کنند و پرده از مسببان واقعی واقعه 11 سپتامبر بردارند؛ ظاهراً یکی از مهمترین منابع مترجم پیشین افبیآی، "سیبل ادموندز" است که اخیراً سخنان بیپردهتری گفته است. مترجم پیشین افبیآی، "سیبل ادموندز" اطلاعات زیادی از پنهانکاری سازمان اطلاعات دارد "ادموندز" زبانشناس 33 ساله ترک - آمریکایی است که هم زبان ترکی استامبولی میداند و هم ترکی آذربایجان، و کوشیده که پنهانکاری سازمان اطلاعات مبنی بر سری نگه داشتن نام برخی از متهمان اصلی حملات 11 سپتامبر را برملا سازد. اما تاکنون او را از شهادت در دادگاه یا ذکر نام افراد یا کشورهای متهم اکیداً بازداشتهاند. او گفته: "ترجمه من از اطلاعات مخفی 11 سپتامبر شامل پولشویی تروریستها، اطلاعات دقیق و تاریخدار و مطالب مهم دیگر میشود ... اگر میخواستند بازرسیهای واقعی صورت دهند، شاهد چندین محاکمه جنایی افراد سطح بالا در این کشور میبودیم ... باور کنید که آنها هر کاری میکنند تا این شواهد پنهان بماند." حتی ادعاهای ظاهراً درست "ادموندز" نیز نمیتواند تبیینی برای انفعال دفاع هوافضای آمریکا ارائه کند ادعا میشود اسراری که از جانب او برملا شده به اندازه مواد منفجره مخرب است؛ او گفته عاملان خارجی که در بخش ترجمه کار میکردند کوشیدند او را نیز وارد عملیاتشان کنند؛ یک حلقه جاسوسی هستهای درست شده که مقامات ارشدی از دولت آمریکا با آن همدستی می کنند؛ اطلاعات امنیتی به زبان خارجی، که مستقیماً به واقعه 11 سپتامبر مربوط میشدند، عامدانه از چشم مأموران افبیآی پنهان ماند؛ اسامه بنلادن تا پیش از 11 سپتامبر" روابطی نزدیک "با دولت آمریکا داشته است." با این که بیشتر این ادعاها درست به نظر میرسد، نظریهای که مد نظر خود اوست، که ترکیه (با کمک عاملان پاکستان، افغانستان، و عربستان سعودی) بنلادن و طالبان را ارتش تروریستی نیابتی خود کردهاند تا هدفشان را عملی کنند، میتواند درست باشد، اما بر اساس کلیت اطلاعات ما، باز هم توجیهی برای عقبنشینی سازمان فرماندهی عالی دفاع هوافضای آمریکای شمالی (نوراد) یا تعیین موقعیت تخریبها یا پنهانکاریهای پس از حمله ارائه نمیکند.
گزارش
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 16935
دفعات دیده شده: ۲۳۳۱ | آخرین مشاهده: ۱ ساعت پیش