مقاومت در نتیجه تحول ساختاری خود حدود دو میلیون شهرک نشین صهیونیست را آواره کرد و ده‌ها هزار صهیونیست در پناهگاه‌ها پنهان شدند، هزاران تن دیگر به شهرهای امن‌تری کوچ کردند. در حقیقت جنگ ژوئیه سال 2006 حلقه‌ای از رویدادهای جاری در خاورمیانه بوده است. کوندالیزا رایس وزیر خارجه پیشین آمریکا همزمان با آغاز عملیات نظامی رژیم صهیونیستی در لبنان، این جنگ را سر آغاز تولد خاورمیانه جدید عنوان کرد. این سخن گویای این واقعیت است که آمریکا و رژیم غاصب با طرح‌هایی که در این جنگ تدارک دیده بودند و با توجه به میزان تخریبی که در لبنان به بار آوردند، قصد داشتند، طایفه شیعه را بکلی از جنوب آواره کند. آواره سازی شیعیان گام نخست جنگ بود. آمریکا و اسرائیل با این اقدام می‌خواستند، دوباره در لبنان به جنگ داخلی دامن بزنند، و میان طوایف شیعه و سنی و مسیحی لبنان جنگ و خونریزی راه بیندازند، تا در ساختار نظام سیاسی فعلی لبنان تجدید نظر به عمل آید و این کشور به تدریج تقسیم و به دولت‌های کوچک مسیحی مارونی و دروزی منجر گردد و آن دو دولت به اسرائیل مرتبط شوند. *جنگ ژوئیه سال 2006 سر آغاز تجزیه و تقسیم کشورهای منطقه به مجموعه‌ای از کیان‌های قومی و طایفه‌ای بود جنگ ژوئیه سال 2006 سر آغاز تجزیه و تقسیم کشورهای منطقه به مجموعه‌ای از کیان‌های قومی و طایفه‌ای بود تا در آینده به کیان‌هایی همچون کیان اسرائیل تبدیل شوند، و در اقمار اسرائیل بزرگ به گردش در آیند. این طرح چکیده‌ای از اهداف آمریکا برای اعمال نفوذ بر منطقه و غارت منابع نفتی و ثروت‌های طبیعی آن می‌باشد. لذا شکست آمریکا و اسرائیل در جنگ مزبور و پیروزی درخشان مقاومت اسلامی، به وحدت و تمامیت ارضی لبنان اصالت بخشید. به طور تأکید پس از جنگ ژوئیه ما در برابر تولد لبنان جدید و تاریخی قرار گرفته‌ایم. ابتکار عمل مقاومت در رویارویی با طرح‌های آمریکایی و صهیونیستی در زمینه‌های سیاسی و نظامی سنجیده و هدفمند بوده است. آمریکا گمان میکرد با فروپاشی لبنان، پیامدهای شتابانی بر گسترش فتنه مذهبی در عراق، عربستان سعودی، پاکستان و سوریه خواهد داشت. *شکست رژیم صهیونیستی در لبنان در جریان جنگ 33 رزوه ضربه شکننده ای بر طرح‌های آمریکا در خاورمیانه وارد کرد شکی نیست که شکست رژیم صهیونیستی در لبنان در جریان جنگ 33 رزوه ضربه شکننده ای بر طرح‌های آمریکا در خاورمیانه وارد کرد. زمانی که نهایت بهره برداری آمریکا از راهبردها و جنگ افزارهای نظامی خود در افغانستان و عراق به پایان رسید، آمریکا به قدرت نظامی کیان غاصب چشم دوخت. زیرا ارتش آن رژیم را نیروی ذخیره راهبردی برای استفاده از آن در موارد ضروری می‌دانست. فرسایش قدرت نظامی رژیم صهیونیستی آنگونه که در جنگ ژوئیه سال 2006 شاهد آن بوده ایم، همه راه ها را در برابر آمریکا برای حمله نظامی به دیگر کشورهای منطقه بست. هر اندازه آمریکایی ها و صهیونیست‌ها درباره جنگ‌های احتمالی آینده، و تهدید به حمله به ایران و سوریه سخن بگویند، و جار و جنجال تبلیغاتی بر ضد ملت ها و دولت های منطقه راه بیندازند، بی‌تردید این حرکت بخشی از یک نوع جنگ روانی است که شکست خوردگان در جنگ واقعی، چنین حرکتی را دنبال می‌کنند. * مقاومت حدود دو میلیون شهرک نشین صهیونیست را آواره کرد یکی از مهمترین نشانه‌های برجسته واژگونی معادلات بین الملی در جنگ 33 روزه، این است که رزمندگان مقاومت اسلامی برای اولین بار در تاریخ جنگ‌های اعراب و رژیم صهیونیستی میدان جنگ را به داخل سرزمین‌های اشغالی فلسطین انتقال دادند. ایده ارتش آن رژیم در جنگ‌های پیشین با اعراب این بوده که میدان جنگ به پشت جبهه اعراب منتقل شود. این ایده در جنگ‌های سال‌های 1956، 1967، 1973 و1982 متعارف بوده است. ولی در جنگ ژوئیه سال 2006 اوضاع جبه‌های جنگ بکلی تغییر کرد. این بار مقاومت اسلامی زمام امور را به دست گرفت و توانست میدان جنگ را به عمق اراضی اشغالی انتقال دهد. مقاومت در نتیجه این تحول ساختاری حدود دو میلیون شهرک نشین صهیونیست را آواره کرد. ده‌ها هزار صهیونیست در پناهگاه‌ها پنهان شدند، هزاران تن دیگر به شهرهای امن‌تری کوچ کردند. *قدرت های جهان هرگز توانایی اجرایی کردن تصمیمات خود بر ضد حزب الله را ندارند هنگام پیگیری نشست بین المللی سان پترسبورگ، که در چهارمین روز جنگ برگزار شد، احساس کردم که همه قدرت‌های جهان توان تشکیل جلسه و تصمیم گیری و اعلام موضع گیری بر ضد حزب الله را دارند، اما هرگز توان اجرای تصمیمات خود را ندارند. چرا که قدرت و پایداری مقاومت، اراده مردم لبنان، رهبری خردمندانه سید حسن نصر الله، همبستگی مردم با مقاومت، تصمیمات اجلاس سان پترسبورگ را نقش بر آب کرد. من از نخستین روز جنگ به پیروزی مقاومت اطمینان کامل داشتم. در روز پنجم جنگ، و یک روز پس از اجلاس سان پترسبورگ و در اوج بمباران‌های مناطق مسکونی لبنان به وسیله جنگنده‌های اسرائیل گفتم، تا زمانی که مردم از مقاومت پشتیبانی می‌کنند، هیچ قدرت جهانی توان آسیب رسانی به لبنان را نخواهد داشت. و رزمندگان مقاومت پیروزی را برای مردم لبنان به ارمغان خواهند آورد. توانمندی رزمندگان مقاومت، اتحاد و یکپارچگی مردم لبنان و ایستادگی در کنار مقاومت در طول 33 روز جنگ، نتایج اجلاس سان پترسبورگ، بیانیه‌ها و اخطارهای همه قدرت‌های شرکت کننده در آن را نقش بر آب کرد. *ارتش اسرائیل " از این پس نمی‌تواند تداوم موجودیت این رژیم را تضمین کند. پیامدهای شکست ارتش رژیم صهیونیستی در برابر حزب الله در جنگ 33 روزه ژوئیه محافل سیاسی و نظامی و همه جامعه اسرائیل را سرافکنده و سردرگم کرد. در پی صدور کمیته حقیقت یاب "وینوگراد " اغلب مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی یکدیگر را مسئول این شکست معرفی کرده یا مقصر دانستند. زیرا از زمان پیدایش کیان غاصب در فلسطین در سال 1948 این رژیم متحمل چنین شکست فاحشی به دست رزمندگان مقاومت اسلامی نشده بود. این شکست به رژیم صهیونیستی محدود نماند، و مجامع جهانی و شورای امنیت سازمان ملل متحد و هر دولتی که اسرائیل در این جنگ تأیید کرد در این جنگ شکست خوردند. در پی این شکست، بحث و جدال در جامعه صهیونیستی درباره سرنوشت موجودیت این رژیم بالا گرفت، و آینده این رژیم به طور جدی با خطر وجودی رو به رو شد. این رژیم که بر پایه جنگ و تجاوزگری برپا شده است، پس از اوت سال 2006 به روشنی ثابت شد، که "ارتش شکست ناپذیر واسطوره‌ای اسرائیل " از این پس نمی‌تواند تداوم موجودیت این رژیم را تضمین کند. *اسراییل بدون کمک تسلیحاتی و مالی آمریکا هرگز دوام نمی آورد شکست اسرائیل در تابستان سال 2006 در برابر مقاومت حزب الله، دومین شکست بزرگترین قدرت نظامی خاورمیانه که از سوی بزرگترین قدرت جهانی پشتیبانی می‌شود، بوده است. با وجودی که اسرائیل یکی از توانمندترین قدرت‌های منطقه است و قدرت نظامی آن برتر از قدرت نظامی همه کشورهای عربی است، اما همچنان به کمک‌های آمریکا متکی است. ارتش اسرائیل در همه جنگ‌های پیشین، اعراب را شکست داد. اگر کمک‌های آشکار سیاسی، تسلیحاتی و مالی آمریکا در کار نبود، اسرائیل هرگز دوام نمی‌آورد. *سومین قدرت نظامی جهان در مقابل حزب الله شکست خورد اکنون پیشرفته‌ترین فناوری نظامی جهان در اختیار اسرائیل است. گفته شده که اسرائیل سومین قدرت نظامی دنیاست. اما در جنگ 33 روز ژوئیه سال 2006 در برابر حزب الله شکست خورد. از نظر من دستاوردهای حزب الله بسیار ارزشمند است. گام‌های بلندی که حزب الله برداشته هیچ یک از احزاب و جریانات سیاسی لبنان و جهان عرب نتوانستد چنین گام هایی را بردارد. مایه مباهات وافتخار من است که اولین پیروزی حزب الله بر اسرائیل در سال 2000 در دوران نخست وزیری من روی داده است. دولتی که نخست وزیری آن را عهده دار بودم در زمینه‌های سیاسی و تبلیغاتی از مقاومت پشتیبانی کرد. من قلبا و قالبا از مقاومت حمایت کردم. روز 25 مه سال 2000 آخرین سرباز اسرائیلی بدون قید و شرط از خاک لبنان به استثنای منطقه کشتزارهای شبعا بیرون رفت. این اولین بار بود که اسرائیلی‌ها بدون قید و شرط از سرزمین اشغالی اعراب عقب نشینی می‌کنند. اسرائیل در سال 2006 با حمله مجدد به لبنان به بهانه آزاد سازی دو نظامی که به اسارت حزب الله در آمده بودند، کوشید بخت خود را دوباره آزمایش کند، اما بازهم به طرز وحشتناکی شکست خورد، این شکست سنگین جامعه اسرائیل را تکان داد، که پیامدهای آن همچنان ادامه دارد. *جنگ سال 2006 معادله سیاسی و راهبرد کشمکش اعراب و اسرائیل دگرگون کرد دستاوردهای مقاومت حزب الله در تاریخ کشمکش اعراب و اسرائیل بی نظیر است، من معتقدم یکی از آثار و پیامدهای پیروزی درخشان حزب الله بر اسرائیل این است که استراتژی مناقشات اعراب و اسرائیل را برای نخستین بار دگرگون کرد. ارتشهای نظامی اعراب و اسرائیل پیش از این سه بار به طور کلاسیک با یکدیگر جنگیدند، ارتش‌های عرب در آغاز این جنگ¬ها به جبهه اسرائیل نفوذ می‌کردند اما در نهایت امر سرنوشت جنگ به نفع اسرائیلیها تمام می‌شد. اعراب در جنگ‌های گذشته با اسرائیل به طور انفرادی و گروهی شکست می‌خوردند. ولی پس از جنگ سال 2006 معادله سیاسی و راهبرد کشمکش اعراب و اسرائیل دگرگون گردید. گفته شده است که سوریه در پی پیروزی حزب الله بر اسرائیل، ساختار و شیوه نظامی ارتش خود مستقر در بلندی‌های جولان را به طور بنیادین دگرگون کرده است. این دگرگونی به گونه‌ای است شیوه و روش حزب الله را ملاک خود قرار داده است. جنگ 33 روزه نابرابر بود. چرا که آمریکا صد در صد از اسرائیل پشتیبانی می‌کرد. برای من مشکوک بود که آیا اسرائیل با پشتیبانی آمریکا با لبنان می‌جنگد؟ یا آمریکا بر ضد لبنان اعلام جنگ کرده و اسرائیل مجری آن است؟ اصولا میان آنچه که استراتژی آمریکا و آنچه که استراتژی اسرائیل نامیده می‌شود تفاوتی وجود ندارد. جزئیات استراتژی آمریکا و اسرائیل در منطقه خاورمیانه به هیچ وجه متفاوت نیست. *هویت رزمندگان مقاومت اسلامی شرایط حمله سال 2006 رژیم صهیونیستی به لبنان با شرایط حمله سال 1982 بکلی فرق کرده بود. مقاومت اسلامی لبنان بر خلاف عملکرد سایر جنبش‌های مقاومت در جهان عرب، گرفتار مشکلات داخلی و درون گروهی نشده بود. حزب الله همه تلاش خود را روی رویارویی با دشمن صهیونیستی متمکرز کرده بود. رزمندگان حزب الله در جنگ با صهیونیست‌‌های متجاوز، رهنمودهای امام علی (ع) را در دستور کار خود قرار داده بودند. امام علی به مجاهدان اسلام همواره چنین سفارش می‌کرد: "سرتان را نزد خداوند به امانت بسپارید، استوار بمانید، و به عمق جبهه دشمن یورش برید ". رزمندگان مقاومت هم با تکیه به این گفتار به رویارویی با دشمن رفتند. رزمندگانی با صفا و خلوص نیت، و برخورداری از رهبری فرزانه که خود را یکی از آنان می‌دانست، توانستند بزرگترین ارتش منطقه را شکست دهند. *شکی نیست که ایمان و اعتقاد و اخلاص رزمندگان مقاومت زبانزد همه مردم جهان شد شکی نیست که ایمان و اعتقاد و اخلاص رزمندگان مقاومت زبانزد همه مردم جهان شد. برای همه آزادی خواهان و عدالت خواهان الگو و سرمشق شدند. سید حسن نصرالله بر این اساس، پیروزی بر اسرائیل در جنگ سال 2006 را پیروزی الهی نامید. به این معنی است که مجاهدان حزب الله بر خدا توکل کردند. هنگامی که انسان با ایمان مطلق به خدا توکل می‌کند، هیچ قدرتی نمی‌تواند در برابر او ایستادگی کند، بنابراین ایمان و توکل بر خدا بود که بر سلاح توپ و تانک و هواپیمای پیشرفته به پیروزی رسید. این جنگ نشان داد که سلاح ایمان برتر از جنگ افزار نظامی است. چرا که ایمان رزمندگان حزب الله مانند بلور صاف و شفاف و خالص بود. رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان در جنگ ژوئیه سال 2006 چهره درخشانی از مقاومت و شجاعت و جوانمردی به نمایش گذاشتند و نشان دادند که قدرت ایستادگی در برابر تجاوزگری بزرگترین قدرت‌های جهانی را دارند. *تفاوت رزمندگان حزب و نظامیان اسرائیل در نحوه شناخت نقاط ضعف دشمنان آن ها بود پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامی در جنگ 33 روزه ژوئیه سال 2006 کار آسانی نبود. عامل پیروزی در جنگ را نمی‌توان فقط با چگونگی مدیریت جنگ مقایسه کرد. مدیریت و آماده سازی برای جنگ چند سال پیش از وقوع جنگ آغاز می‌شود. هر جنگی به آماده سازی روحی و معنوی انسان‌ها، آموزش، تدارکات، شناسایی مهارت ها و امکانات نیاز دارد. رزمندگان حزب الله در این جنگ مهارت بهره برداری از تکنولوژی برتر و جنگ افزارهای پیشرفته و نیز عزم راسخ و پایداری و فداکاری و اعتقاد به آخرت برخوردار بودند. احساسات آرمان خواهانه به آنها انگیزه داد تا در جبهه‌های جنگ پایدار بمانند. تفاوت رزمندگان حزب و نظامیان اسرائیل این است که اسرائیلی ها امکانات دشمن شان را سبک شمردند، فریب برتری جنگ افزار نظامی خود را خوردند. در حالی که حزب الله با دقت نقاط ضعف دشمن را شناسایی کرد و از توانمندی‌های خود به نحو احسن بهره برداری کرد. *حزب الله برای رویارویی با قدرت ویرانگر نیروی هوایی اسرائیل، ملتی مقاوم به وجود آورد حزب الله برای رویارویی با قدرت ویرانگر نیروی هوایی اسرائیل، ملت مقاوم به وجود آورد که از میزان خسارت هایی که به بار می‌آید هراس به دل راه نمی‌دهد. رزمندگانی تربیت کرد که در برابر آتشبارهایی که از زمین و هوا و دریا بر سرشان فرود می‌آید، کمر خم نمی‌کنند، رزمندگانی که در برابر پیشروی ستون‌های زرهی دشمن میدان را خالی نمی‌گذارند و مردانه با سربازان دشمن می‌جنگند. پیام ها و سخنرانی‌های سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله در جریان جنگ 33 روزه سال 2006 پیروزی دیگری از پیروزی‌های مقاومت بر دشمن صهیونیستی است. چنانچه ادبیات جنگ‌های پیشین اعراب و رژیم صهیونیستی را بازخوانی کنیم، ملاحظه خواهیم کرد که نقش پیام‌های رهبری حزب الله نقش بسزایی در این پیرزوی داشته است. چرا که رهبری حزب الله در خطابه‌ها و پیام‌های خود اوضاع و تحولات گذشته را بازنگری می‌کرده و درباره آینده تحلیل و نظر ارائه می‌داده، و اهداف بلند مدت خود را برای امت حزب الله، مردم مقاوم و دشمن مشخص می‌کرده است. او در هر پیامی شرایط مرحله‌ای روند جنگ را گام به گام تشریح می‌کرده است. در طول جنگ هرگاه مرحله‌ای پایان می‌یافت، روی صفحه تلویزیون المنار ظاهر می‌شد، و اهداف و دورنمای مرحله آینده را بیان می‌کرد. *مقاومت 33 روزه اسطوره‌ای رزمندگان مقاومت اسلامی، عقیده نظامی ارتشهای جهان را دگرگون ساخت رزمندگان مقاومت در طول 33 روز جنگ نابرابر در خطوط مرزی جنوب لبنان پایدار ماندند، و به دشمن اجازه پیشروی در عمق خاک جنوب لبنان را ندادند. هرگز در جنگ‌های طول تاریخ چنین اتفاقی نیفتاده است. ارتش اسرائیل با امکانات و جنگ افزارهای پیشرفته و به کار گیری صدها جنگنده و بمب افکن از ادامه جنگ و نفوذ به خطوط جبهه حزب الله عاجز مانده بود. در حالی که رزمندگان حزب الله نه هواپیمای جنگی و نه نیروی زرهی در اختیار داشتند. مقاومت 33 روزه اسطوره‌ای رزمندگان مقاومت اسلامی، عقیده نظامی ارتشهای جهان را دگرگون ساخت. چنین مقاومتی مکتب نظامی جدیدی پدید آورد که تاریخ نگاران و تحلیلگران از ارزیابی دقیق آن عاجز خواهند ماند. اکنون منطقه به کلی وارد مرحله تازه ای شده و شمارش معکوس برای ناکامی طرحهای آمریکا آغاز گردیده است.