Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • اسطوره فلسطین به روایت محقق اسراییلی-3 / "بامبی " اسراییلی هم در محله‌های تل‌آویو مغلوب بمب "عیاش " می‌شود
    شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۰ ساعت ۲۲:۴۵

    وقتی یکی از نیروهای پلیس برای قرار دادن بامبی در جای خود خم می‌شود تا نیروهای پلیس این ربات را با کنترل از راه دور هدایت کنند، یک تکنیسین ارشد خنثی‌سازی بمب به بامبی فرمان شلیک می‌دهد، فرمانی که نه تنها بمب را خنثی نکرد بلکه آن را منفجر کرد، یعنی دقیقا همان چیزی که طراح بمب انتظار آن را داشت. اخیرا انتشارات "لیونز " کتابی را با نام "شکار مهندس " منتشر کرده است که به بررسی چگونگی ردیابی و شهادت "مهندس یحیی عیاش "، از مبارزان فلسطینی، اختصاص دارد.

    وقتی یکی از نیروهای پلیس برای قرار دادن بامبی در جای خود خم می‌شود تا نیروهای پلیس این ربات را با کنترل از راه دور هدایت کنند، یک تکنیسین ارشد خنثی‌سازی بمب به بامبی فرمان شلیک می‌دهد، فرمانی که نه تنها بمب را خنثی نکرد بلکه آن را منفجر کرد، یعنی دقیقا همان چیزی که طراح بمب انتظار آن را داشت. اخیرا انتشارات "لیونز " کتابی را با نام "شکار مهندس " منتشر کرده است که به بررسی چگونگی ردیابی و شهادت "مهندس یحیی عیاش "، از مبارزان فلسطینی، اختصاص دارد. آنچه در این سلسله گزارش‌ها ملاحظه می‌فرمایید، ترجمه این کتاب با ویرایش خبری است که خبرگزاری فارس برای مخاطبان خود فراهم آورده است. این کتاب توسط "ساموئل ام. کاتز " و با دیدگاه آمریکایی - صهیونیستی به نگارش درآمده است. قسمت سوم این مجموعه از نظر خوانندگان محترم می گذرد: *لحظاتی دیوانه وار که قلب انسان را از کار می اندازد کار پلیس همواره با وحشتی غیرقابل تصور که البته غیرعادی هم نیست، تعریف می‌شود. این کار هیچ‌وقت یکنواخت نمی‌شود و بعضا به لحظاتی دیوانه‌وار می‌انجامد که قلب انسان را از کار کردن باز می‌دارد! شیفت شامگاهی در منطقه "دان " واقع در شمال تل‌آویو برای "آهارون بین - نان " و همکارش "لئون کاهالون " که اولی از افسران پلیس و دومی از گارد داوطلبین شهری بودند، آن شب هم برنامه‌ای عادی بود. *همه چیز ساکت و آرام به نظر می‌رسید بنابراین گزارش، وظیفه گارد داوطلبین شهری در اسرائیل این است که چشم و گوش گشت‌های پلیس باشند و اگر احیانا دردسری رخ داد، به کمک نیروهای پلیس بشتابند. دردسر در اینجا معنایی خاص دارد که از آن تحت عنوان HTA یاد می‌شود که به معنی "اقدام تروریستی دشمن " است. با این حال کاری که عموما از نیروهای داوطلب شهری برمی‌آید، دستگیری دزدها و خلاف‌کارها و پایان دادن به نزاع‌های خیابانی است. وقتی نیروهای گارد شهری وارد خیابان‌های خالی منطقه صنعتی "اوریهودا " در جنوب شرقی تل‌آویو شدند، قصدشان این بود که ببینند آیا همه چیز بر روال عادی هست و آیا زنانی که در شیفت شب کارخانجات منطقه مزبور مشغول به فعالیت‌اند، در امنیت کامل به سر می‌برند یا نه؟ همه چیز ساکت و آرام به نظر می‌رسید. *تعقیب و گریز صبحگاهی پلیس اسراییل با یک فیات ساعات اولیه بامداد 19 نوامبر 1992، یک خودروی ون مربوط به گارد داوطلبین شهری که به رنگ سفید و آبی منقش بود به یک خودروی فیات مشکوک می‌شوند. در این خودرو که چراغ‌های عقب آن کار نمی‌کرد سه عرب فلسطینی حضور داشتند که به نظر می‌رسید از مواجهه با پلیس چندان خشنود نیستند. بین - نان با استفاده از بلندگو از این خودرو خواست تا متوقف شود اما راننده خودرو فورا پای خود را بر روی پدال گاز فشار داد و در میان دودی که ناشی از اصطکاک لاستیک خودرو با زمین بود از منطقه دور شد. به این ترتیب بین - نان و کاهالون درگیر یک ماجرای تعقیب و گریز شدند که در واقع اصلا تصور آن را در آن ساعات صبحگاهی نمی‌کردند. موضوع از طریق بی‌سیم به واحدهای دیگر پلیس نیز گزارش شد. تعقیب و گریز در اتوبان شماره 4 منتهی به منطقه متوسط‌نشین "سوبوربیا "ی شهر تل آویو ادامه یافت و به مرور برخی واحدهای دیگر پلیس نیز به عملیات پیوستند. در شرایطی که خودروی فیات مسیر خود را از یک لاین به لاین مخالف بزرگراه تغییر می‌داد پلیس در تلاش بود تا با پاشیدن میخ‌های سوراخ‌کننده تایر خودرو، آن را از حرکت بازدارد، اما راننده فیات تمام تلاش خود را می‌کرد تا از این موانع به سلامت گذر کند و به سمت منطقه اعیان‌نشین "رامت افال " حرکت می‌کرد. * همه چیز به یک خیابان بن بست ختم می شود در خیابان ریمون، جایی که ساکنان با صدای آژیرهای پلیس و به زمین ساییده شدن تایر خودروها از خواب شبانگاهی بیدار شده بودند، خودروی فیات وارد یک خیابان یک‌طرفه شد. به این ترتیب راننده خودرو که ظاهرا با زبان عبری آشنا نبود به بن‌بست خورد و سه سرنشین آن به سرعت از خودرو پیاده شده و سعی کردند که فرار کنند. دو نفر از این افراد قبل از آنکه موفق به فرار شوند دستگیر شدند و شخص سوم نیز در حالی که تلاش داشت به زور وارد یک منزل مسکونی شود، به دام افتاد. هر سه این افراد "فلسطینی " بودند. * کشف یک بمب بنزینی! پلاک خودروی مزبور نشان می‌داد که این خودرو دزدیده شده است اما پلیس بر این باور بود که این سه نفر سارق خودرو نیستند. در دورن خودوری فیات مزبور چیزی پیدا شد که خیلی شک‌برانگیز بود. پنج تانک 12 کیلوگرمی بنزین که تا خرخره پر شده بودند و با طناب به هم بسته شده و با یک سیم به یک تایمر متصل شده بودند نشان می‌داد که این افراد قصد بمب‌گذاری داشته‌اند، نه سرقت خودرو. در این بمب از "استون " و مواد شوینده موجود در بازار به عنوان ماده منفجره یا چاشنی انفجاری بمب استفاده شده بود. * اسراییلی ها به پناهگاه های جنگ خلیج فارس پناه می برند با مشاهده این بمب، عده‌ای از پرسنل خنثی‌کننده بمب پلیس بلافاصله خود را به خودرو رساندند. آنها قبلا با سازه‌های انفجاری مختلفی مثل نارنجک‌های دستی و قوطی‌های فلزی رنگ‌آمیزی شده مواجه شده بودند اما سازه‌ای به این بزرگی تاکنون ندیده بودند! پلیس با بلندگو از ساکنان منطقه خواست تا فورا خود را به پناهگاه‌هایی برسانند که از زمان جنگ خلیج فارس تدارک دیده شده بودند، در این پناهگاه‌ها آب آشامیدنی و غذا به مقدار لازم ذخیره شده است. از مردم منطقه خواسته شد تا تامین امنیت در این مکان‌ها باقی بمانند. این خودرو در واقع یک بمب صوتی بزرگ بود که قادر بود تا شعاع دو هزار فوتی را تخریب کند. * "بامبی " به جنگ بمب "عیاش " می رود با به پرواز درآمدن بالگردهای پلیس بر فراز منطقه، نیروهای واحد خنثی‌سازی بمب پلیس تل‌آویو تلاش کردند تا رباتی کوچک را به داخل بمب بفرستند و آن را خنثی کنند. البته قصد آنها این بود که بعدا مجددا اجزای بمب را مونتاژ کرده و از آن به عنوان یک سند استفاده کنند. این ربات که "بامبی " نام دارد باید شی‌ای مدور را به مرکز انفجاری بمب شلیک می‌کرد و آن را از کار می‌انداخت. * "بامبی " اسراییلی هم در محله های تل آویو مغلوب بمب "عیاش " می شود وقتی یکی از نیروهای پلیس برای قرار دادن بامبی در جای خود خم می‌شود تا نیروهای پلیس این ربات را با کنترل از راه دور هدایت کنند، یک تکنیسین ارشد خنثی‌سازی بمب به بامبی فرمان شلیک می‌دهد، فرمانی که نه تنها بمب را خنثی نکرد بلکه آن را منفجر کرد، یعنی دقیقا همان چیزی که طراح بمب انتظار آن را داشت. این انفجار، خودروی فیات را چنان پرتاب کرد که انگار کسی یک اسباب‌بازی کودکانه را بر روی یک درخت پرتاب کند. ابری بزرگ از دود و آتش آسمان آن شب پاییزی را فراگرفت. انفجار به حدی شدید بود که پنجره‌های اطراف را به هم کوبید و بسیاری از خودروهای پارک شده در اطراف محل انفجار دچار آسیب شدند. *همه چیز در چند روز به جنگ هم می روند درست همان موقع که سپیده‌دم بر صحنه جنایت که اکنون مملو از روزنامه‌نگاران و بازرسان و ... شده بود، ظاهر می‌شد؛ دو نفری که در همان ابتدای به بن‌بست رسیدن خودرو دستگیر شده بودند، در اتاقی که عایق صوت بود و تنها با یک لامپ مهتابی روشن می‌شد، حضور داشتند. در همان ابتدا به آنها هشدار داده شده بود که چه سرنوشت شومی در انتظار تروریست‌ها است و به آنها گفته شده بود که یا می‌توانند به سوالات بازجویان پاسخ ندهند و یا با پاسخ‌گویی به این سوالات از هفته‌ها یا ماه‌های سخت و پرفشاری که در انتظارشان بود نجات یابند. بازجویان پس از وارد ساختن فشار فراوان به این افراد و فرد سوم، ظرف تنها چند روز تمام آن چیزی را می‌شد از این افراد فهمید، به دست آوردند. همین مقدار برای ترسیم آنچه در آینده باید انجام شود، کافی بود. این اطلاعات با سخت‌ترین فشارهای روحی و روانی بر مظنونین به دست آمده بود. * کشف ماهیت انتحاری عملیات "یاکوف پری "، رئیس اداره امنیت عمومی اسرائیل که مسئولیت‌هایی نظیر مبارزه با تروریسم و ضداطلاعات را برعهده داشته و به زبان عبری "شین‌بت " خوانده می‌شود، به اسحاق رابین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل خبر داد که سازه قدرتمندی که در منطقه "رامات افال " منفجر شد، یک بمب کنترل از راه دور که پیش‌تر در مناطق بسیاری از اسرائیل قربانی گرفته بود، نیست، بلکه ابزاری بر حمله انتحاری است! بنا بر اطلاعات به دست آمده از بازجویی‌های شین‌بت، مبارزین فلسطینی قصد داشتند با خودروی مزبور به مرکز خرید "دیزنگوف " حمله کنند. قرار بر این بوده که این خودور در پارکینگ زیرزمینی مرکز خرید مزبور پارک شود و اعراب مزبور پس از یک دعا و نیایش که آدرنالین خون آنها را افزایش داده و عزم آنها را جزم می کرد، انفجار را به انجام رسانند تا هم خود شهید شده و به بهشت بروند و هم تعداد کثیری از اسرائیلی‌ها را به قتل برسانند. * حماس پشت سر این ماجرا بود بر اساس نوشته‌های این کتاب، به رابین گفته شد که حماس طراح این عملیات بوده است. افراد دستگیر شده هیچ‌کدام سازنده بمب نبودند و عملیات را نیز آنها برنامه‌ریزی نکرده بودند. این افراد با یک فرمانده 27 ساله در گردان‌های عزالدین قسام در رابطه بوده‌اند که اتفاقا خود او سازنده بمب بوده است. وی که یک مسلمان معتقد و متاهل است، از اعضای پرسابقه حماس به شمار می‌آید و از دانشگاه "بیر زیت " رام‌الله دارای مدرک مهندسی الکترونیک است. * و این چنین "مهندس " پا به میدان گذاشت یک هفته بعد، مجله "باماچانه "، متعلق به ارتش اسرائیل مقاله‌ای را از ژنرال "شموئل آراد " منتشر کرد که "زندگی در سایه ترور " نام داشت. وی که فرماندهی بریگادهای ارتش اسرائیل را بر عهده داشت، هشدار داده بود که تروریست‌های منطقه در حال دریافت آموزش از خارج هستند. در واقع آنچه در منطقه "رامات افال " رخ داد تن مسئولین امنیتی اسرائیل را لرزانده بود چون از آن می‌ترسیدند که زمستانی خون‌بار در پیش داشته باشند. آنها منتظر آن بودند که خودروهای بمب‌گذاری شده جای چاقوکشی‌ها و تیراندازی‌های حماس را گرفته باشند. البته ترسی دیگر هم به جان آنها افتاده بود، ترس از مردی که این بمب را ساخته است، همان کسی که بعدها شیب‌بت از او با نام "مهندس " یاد می‌کرد. ادامه دارد.../



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 16473
    دفعات دیده شده: ۱۵۹۰ | آخرین مشاهده: ۱ ساعت پیش