-
تأثیر صهیونیسم در مطبوعات و رسانه ها /حجه الاسلام بناب
یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۰۸
مراکز خبرى و اطلاعرسانى در آگاهى دادن به مردم و تغییر دیدگاهها و نگرشهاى آنان تأثیر بسزایى دارند؛ بنابراین سیاستمداران صهیونیستى، از همان ابتداى تشکیل صهیونیسم و قبل از آن، بر این امر بسیار مهم و اساسى توجّه داشته و در این خصوص، برنامهریزى نمودهاند؛ چنان که "ریشون" مىگوید: «یکى از بزرگترین سلاحها، مطبوعات است. مطبوعات مىتوانند با نشر و تکرار مطالب، هر عقیدهاى را به مردم بقبولانند. تئاتر نیز قادر به انجام چنین کارى است. در هر نقطه از جه
مراکز خبرى و اطلاعرسانى در آگاهى دادن به مردم و تغییر دیدگاهها و نگرشهاى آنان تأثیر بسزایى دارند؛ بنابراین سیاستمداران صهیونیستى، از همان ابتداى تشکیل صهیونیسم و قبل از آن، بر این امر بسیار مهم و اساسى توجّه داشته و در این خصوص، برنامهریزى نمودهاند؛ چنان که "ریشون" مىگوید: «یکى از بزرگترین سلاحها، مطبوعات است. مطبوعات مىتوانند با نشر و تکرار مطالب، هر عقیدهاى را به مردم بقبولانند. تئاتر نیز قادر به انجام چنین کارى است. در هر نقطه از جهان، تئاتر و مطبوعات، باید القائات ما را تبعیّت مىکنند». این سخن یک صاحبنظر حامى صهیونیست است که نشاندهندۀ توجه آنها به مطبوعات و رسانههاى مختلف و سعى در به سیطره کشیدن آنها دارد. دانشمندان و متفکرینى که در این زمینه به تحقیق و بررسى پرداخته و مطالب و مدارکى ارائه نمودهاند، به طور عموم، این ادعا را تأیید مىکنند، چرا که "آلفرد لى لى نیتال" در این باره مىنویسد: «احتیاجى نیست که کنترل صنعت سینما توسط صهیونیستها نشان داده شود؛ زیرا کاملاً روشن است که بین سینما، تئاتر و رادیو و تلویزیون، ارتباط خیلى نزدیکى برقرار است. اسرائیلیان هیچ فرصتى را براى آن که هنر را در زیر پوشش خود بکشند، از دست نمىدهند. هیچ مطلبى در روزنامهها و پخش اخبار رادیو و تلویزیون، بدون تأیید و کنترل یهودیان و وابستگان آنان چاپ و پخش نمىشود. در سال 1974م، سرمایۀ سازمان کنترل سینما مبلغ 1/9 میلیون دلار بود که همهاش، متعلق به یهودیان بود». "یورى ایوانف" دربارۀ نقش صهیونیستها در مطبوعات، به تفصیل سخن گفته است، چنان که مىگوید: «صهیونیستها در ممالک مختلف جهان، حدود 1036 روزنامه و مجله دارند، با این همه، رهبران قوم اهمیت فوقالعادهاى براى این وسیله قائلاند و به هر وسیلهاى، عوامل خود یا عناصر همدل و موافق را در بنگاههاى عمدۀ مطبوعاتى و پخش اخبار و صنعت سینما و تلویزیون کشورهاى مختلف جاى مىدهند. صهیونیستها هیچگاه نقش این اهرمهاى نیرومند را در ارائۀ افکار، کم نمىگیرند، زیرا خوب مىدانند که نکات جزئى مانند عنوان مقالهاى با حروف درشت و چاپ آن در کنار عکس رقّتانگیز و یا چاپ مطلبى مهم در صفحۀ ماقبل آخر و پنهان داشتن آن در بین سایر اخبار، خیلى فرق مىکند. به علاوه خوب مىدانند که با تکرار بىجا و نامناسب و حتّى آمیخته به عبارات چرب و نرم و ستایشآمیزى که کمتر انسانى، در حُسن نیّت ستایندگان آن تردید کند، مىتوان افکار عالى و انسانى را که ناقص نظریات و آراى ایشان است، چنان عارى از تأثیر کرد و از قوّت و اعتبار انداخت که دیگر کسى آن را جدّى نگیرد». با توجّه به این که انسانها، بر اساس فطرت پاک و ذاتى خویش، خواهان علم و دانش و حقیقت و آزادىاند و دین مبین اسلام نیز آنان را به چنین مسیرى سوق مىدهد، صهیونیستها در برابر این فطرت پاک انسانى، به واکنش برمىخیزند تا با در اختیار گرفتن تمامى امکانات کسب فکر و اندیشه و خبر، مغزهاى تشنۀ آگاه و شعور را با ناآگاهى و بىشعورى آلوده کنند و با چاپ و انتشار انواع و اقسام کتابها و نشریهها، و در انحصار گرفتن وسایل تحریکى همچون سینما و در پوشش علم و دانش و هنر و سیاست و تاریخ و... یک فریب عظیم و نیرنگ وسیع را کارگردانى کنند تا عموم افراد آدمى را در جهان بفریبند و دلهاى مرده و روحهاى فاسد را آمادۀ پذیرش غُل و زنجیرهاى استثمار و بندگى و تذلل سازند و محیط را آمادۀ تسلّط همگانى و سلطنت جهانى صهیونیسم بنمایند. به همین دلیل است که دو آکادمى بزرگ «مرکز پژوهشهاى فلسطینى» و «پژوهشکدۀ مسائل فلسطین» که تعدادى از پژوهشگران مشهور عرب نیز در آنجا مشغول فعالیتاند و تاکنون حدود 120 کتاب و جزوه به زبان عربى، انگلیسى و... منتشر کردهاند، هنوز نتوانستهاند براى عرضۀ این کتابها، یک کتابفروشى یا مغازه در غرب احداث کنند؛ حتّى برخى کتابخانههاى دانشگاهى و نیز روزنامهها یا فصلنامههاى سیاسى و ادبى هم به محصولات این دو بنیاد توجهى ندارند. اگر به دقّت بررسى شود، شاید به این نتیجه برسیم که صهیونیستها در همۀ این موارد، نقش اساسى دارند و چون این مراکز برخلاف خواستههاى آنان گام بر مىدارند، به شیوههاى مختلف، مانع فعالیت آنها مىشوند. امّا نقش منفى صهیونیسم در مطبوعات و رسانهها چگونه و با چه هدفى انجام شده است؟ "آدیرال ویلیام گاى کار" در کتاب مهرهها روى صفحۀ شطرنج چنین مىنویسد: «یک یهودى به نام "آدم وایزهابت" که استاد علم لاهوت و حقوق بینالملل دانشگاه نکوارشتات آلمان بود، در سال 1776م، انجمنى پنهانى به نام انجمن توراتیان براى یهود تأسیس کرد. او براى تحقّق هدف اصلى این تشکیلات که سیطره بر جهان است، اساسنامهاى قرار داد، در اصل چهارم این اساسنامه آمده است که توراتیان باید مطبوعات و تمام رسانههاى دیگر را در سیطرۀ خود داشته باشند». در سال 1869م، "راشورون" یهودى در سخنرانى خود در شهر پراگ، دربارۀ اهمیت رسانهها در نظر یهودیان، گفت: «اگر طلا نخستین قدرت ما براى سیطره بر جهان است، مطبوعات باید دومین قدرت باشد». شاید بتوان گفت، با تشکیل اوّلین کنفرانس و کنگرۀ صهیونیسم در سال 1897م. در شهر بال سوئیس به رهبرى "تئودور هرتزل"، نقش صهیونیستها در انحراف مطبوعات از رسالت اصلى خویش شدّت یافت و مهمترین تحول در شیوۀ شستوشوى مغزى مردم ایجاد شد. شایان توجّه است که مطبوعات اغلب کشورهاى اروپایى، حتّى چند دهۀ پیش از برگزارى کنگرۀ بال نیز، در سیطرۀ صهیونیستها بود، امّا فعالیت این نشریهها چنان نبود که بتوانند چهرۀ یهودیان را در نزد ملّتهاى اروپایى زیبا جلوه دهند، بنابراین صهیونیستها، در این کنگره به این فکر افتادند تا از طریق فعال کردن نشریهها، به مقاصد خود برسند. یکى از اسناد و مدارکى که دلالت بر سیطرۀ صهیونیستها بر نشریههاى اروپایی پیش از برپایى کنگرۀ بال دارد، مقالهاى است که در آوریل 1846. ماهنامۀ انجمن گسترش مسیحیت در بین یهود منتشر شده، در این مقاله که از کتاب خطر یهود علیه اسلام و مسیحیان، نوشتۀ "عبدالله التل" نقل شده چنین آمده است: «روزنامههاى سیاسى اروپا، تا حدود زیادى در سیطرۀ یهودیان است. بر این اساس، چنانچه کسى بخواهد براى دستیابى به قدرت سیاسى با آنان رو در رو شود، بلافاصله مورد تهاجم گستردۀ مطبوعات عمدۀ اروپا قرار مىگیرد». چندسالى از کنگرۀ بال نگذشته بود که بسیارى از رسانههاى فراگیر اروپا و آمریکا به دست صهیونیستها افتاد و آنان عملیات وسیعى را براى زیباسازى چهرۀ خود در نزد افکار عمومى آغاز کردند. این تلاشها در چهاردهۀ اوّل قرن بیستم، موفقیت چندانى نداشت؛ زیرا تصویر زشت آنان در باورهاى مردم، ریشه دوانده بود و به آسانى از بین نمىرفت، امّا ناگهان بادهایى وزید که فضا را براى اجراى تبلیغات صهیونیستى موافق ساخت. نازىها به رهبرى هیتلر به تعقیب یهودیان پرداختند و مطبوعات صهیونیستى، فرصت را غنیمت شمرده، از کاه، کوه ساختند و نهایت بهرهبردارى را به نفع خویش از این واقعه به عمل آوردند. از همان زمان، سیطره و تأثیرگذارى صهیونیستها بر مطبوعات و رسانهها تشدید پیدا کرد و در برنامههاى آتى صهیونیسم، توجّه ویژهاى به آن شد، به طورى که در پروتکل صهیونیستها چنین آمده است: «هیچ خبرى به جامعه نمىرسد مگر این که ما اجازه داده باشیم؛ بنابراین باید خبرگزارىهایى را که خبرهاى سراسر جهان را تأمین مىکنند، در دست بگیریم. بدین ترتیب، هیچ خبرى مخابره نمىشود مگر آنچه ما انتخاب کرده باشیم». چه زیبا و به جاست و چه حُسن ختامى است که جواب این سؤال را با کلام دلنشین و گُهربار مقام معظّم رهبرى، حضرت آیتالله خامنهاى ـ دام ظله العالى ـ در این زمینه به پایان رسانیم، ایشان مىفرمایند: «حدود یکصدسال قبل، یک هستۀ صهیونیستى با هدف انتقامگیرى از نوع بشر، در اروپا به وجود آمد، تا به تلافى زیر فشار بودن و سرکوب و تحقیر یهودیان در 20 قرن گذشته که برخى به حق و برخى ناحق بوده است، با ایجاد فتنه و فساد و دور ساختن مردم از فرهنگ انسانى، فعالیت کنند؛ که از جمله وسایل کار این هستۀ صهیونیستى، روزنامههاى نیویورکتایمز، واشنگتنپُست، مجلۀ نیوزویک، والاستریت ژورنال، و دهها رادیو و تلویزیون وابسته به فیلمسازان و کارگردانان مختلف مىباشد که از این طریق، این مخالفت علنى و تبلیغى خود را علیه جنبشها و انقلابهاى مردم، به خصوص مسلمانان عملى مىسازند. دشمن اصلى در مقابل جمهورى اسلامی و ملّت ایران، اولاً صهیونیستها هستند که... بیشتر دشمنىها هم از طرف آنهاست. سرمایهداران صهیونیست در اطراف دنیا، مخصوصاً در آمریکا و اروپا، مشغول فعالیتاند. رادیوها، روزنامهها، وسایل ارتباط جمعى و بسیارى از امکانات در اختیار آنهاست. ...دشمن دیگر هم رژیم آمریکاست که در واقع، روى دیگر این سکه است».
مقاله
نام منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations
شماره مطلب: 16422
دفعات دیده شده: ۲۷۹۵ | آخرین مشاهده: ۱ ساعت پیش