-
کشتار انسانها به نام دموکراسی
سهشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۵ ساعت ۱۵:۳۰
در حالی که دولت بوش سنگ برقراری دموکراسی در خاورمیانه را به سینه میزند بررسی تاریخ خونبار فعالیتهای این کشور در زمینه برقراری دموکراسی اجباری، ضروری مینماید. اولین تجربه دولت آمریکا برای گسترش دموکراسی اجباری در جنگ این کشور با اسپانیا رخ داد. وقتی دولت آمریکا در سال 1898 به اسپانیا اعلام جنگ داد، تعهد کرده بود هرگز هیچ کشور خارجی را اشغال نخواهد کرد. اما پس از پیروزی زود هنگام در این جنگ به فکر افتاد تمامی اراضی کشور فیلیپین را به تصرف خود در
در حالی که دولت بوش سنگ برقراری دموکراسی در خاورمیانه را به سینه میزند بررسی تاریخ خونبار فعالیتهای این کشور در زمینه برقراری دموکراسی اجباری، ضروری مینماید. اولین تجربه دولت آمریکا برای گسترش دموکراسی اجباری در جنگ این کشور با اسپانیا رخ داد. وقتی دولت آمریکا در سال 1898 به اسپانیا اعلام جنگ داد، تعهد کرده بود هرگز هیچ کشور خارجی را اشغال نخواهد کرد. اما پس از پیروزی زود هنگام در این جنگ به فکر افتاد تمامی اراضی کشور فیلیپین را به تصرف خود درآورد. به منظور دستیابی به این هدف، برقراری دموکراسی در فیلیپین را دستاویز قرار داد و به کشور فیلیپین حمله کرد. ویلیام مککینلی، رئیس جمهور وقت آمریکا به مردم فیلیپس وعده داد آزادی وحقوق فردی آنها را بازخواهد گرداند. وی در حالی که خرید محصولات خارجی از سوی مردم آمریکا را اکیدا ممنوع کرده بود، تمام تلاش خود را برای اشاعه اجباری ارزشهای آمریکا در فیلیپین به کار برد. دولت آمریکا با صدور دستور قتل مردان فیلیپینی بالاتر از 10 سال و انهدام و سوزاندن دهکدههای فیلیپینی، به برقراری دموکراسی، آزادیهای فردی و تمدن در این کشور پرداخت. صدها هزار فیلیپینی جان خود را در راه مقابله با ستمگریهای آمریکا از دست دادند و در این میان 4 هزار سرباز آمریکایی نیز کشته شدند. علیرغم سرکوبی شدید جنبش آزادیبخش فیلیپین از سوی دولت آمریکا، جورج بوش رئیس جمهور کنونی این کشور در سال 2003 اعلام کرد کشور مطبوعش مردم فیلیپین را به دموکراسی رسانده است، وی گفت: «آمریکا از نقشی که در تاریخ دموکراسی مردم فیلیپین داشته است به خود میبالد. سربازان آمریکایی و فیلیپینی با کمک هم این کشور را از سلطه استعمار نجات دادند»! وودرو ویلسون، یکی دیگر از روسای جمهور آمریکا، پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری شیوهای نو در برقراری دموکراسی اجباری برگزید و این بار دولت مکزیک را هدف تهدیدات خود قرار داد. وی در سال 1914 با ادعای این که ویکتوریانو هورتا، رئیس جمهور وقت مکزیک، با اعمال نفوذ ارتش به ریاست جمهوری این کشور برگزیده شده است، اعلام کرد: «من به مردم کشورهای آمریکای جنوبی خواهم آموخت چگونه باید افراد با صلاحیت را انتخاب کنند!» وی نیروهای آمریکایی را به وراکروز، یکی از مهمترین بنادر مکزیک فرستاد. سربازان آمریکایی با کشتار صدها مکزیکی این بندر را به تصرف خود درآوردند و مردم مکزیک را به مخالفت با ویکتوریانو هورتا مجبور کردند. تعداد کشته شدگان آمریکایی در این جنگ تنها 19 نفر بود. در سال 1916 و به دنبال سرپیچی مقامات جمهوری دومینیکن از دستورات دولت آمریکا، نیروی دریایی این کشور به سانتو دومینگو، پایتخت دومینیکن حمله و آنجا را به تصرف خود درآورد. ارتش آمریکا به مدت 8 سال امور این کشور را به دست گرفت. یک سال قبل از این واقعه، آمریکا کنترل هائیتی را به دست گرفته بود وخواستههای خود رابه رئیس جمهور این کشور دیکته میکرد. در سال 1918 مردم هائیتی به مخالفت با نیروهای آمریکایی پرداختند و بیش از هزاران نفر از مردم این کشور در راه مقابله با زورگوئی آمریکا جان خود را از دست دادند. ویلسون، رئیس جمهور بعدی آمریکا نیز در راستای برقراری به اصطلاح دموکراسی در جهان آمریکا را وارد جنگ جهانی اول کرد. وی تمام کسانی را که از جنگ حمایت نکرده بودند، تقبیح کرد. وی با تحقیر دورگه های ایرلندی – آمریکایی و آلمانی – آمریکایی اعلام کرد تمامی افرادی که با جنگ مخالفت کردهاند، دشمنان آمریکا و جمهوریت به شمار میروند! وی سپس ملت آمریکا را واداشت تا ارتش را به عنوان قدرت برتر بپذیرند و اعلام کرد تنها قانون صحیح دنیا، زور و اجبار است. مرگ 100 هزار آمریکایی در جنگ جهانی دوم هیچگونه دموکراسی در جهان به وجود نیاورد. در سالهای دهه 1920 و 1930 دخالتهای ارتش آمریکا در کشورهای آمریکای لاتین نیز تحت عنوان «برقراری دموکراسی» صورت گرفت. در این سالها ارتش آمریکا در نقش مسؤول جمعآوری سرمایه برای بانکها و شرکتهای آمریکایی ظاهر شد. فرانکلین روزولت که در زمان جنگ جهانی دوم، ریاست جمهوری آمریکا را به عهده داشت این جنگ را جنگ استقرار دموکراسی نامید. وی با ستایش استالین وسیاستهای وی، روسیه را کشوری عاشق آزادی دانست! گویا روزولت به هیچوجه متوجه کنترل تمامی جوانب زندگی مردم روسیه از سوی دولت این کشور نبود. پرزیدنت آیزنهاور نیز در برقراری دموکراسی با توسل به زور، دست کمی از همتایان قبلی خود نداشت. وی در سال 1957 اعلام کرد برقراری دموکراسی و آزادی بشریت وظیفه آمریکاست! سازمان سیا در سال 1953 با روی کار آوردن دست نشاندهی خود، محمد رضا پهلوی، به عنوان شاه ایران، طعم دموکراسی آمریکا را به ایرانیان چشاند. در سال 1954 نیز آمریکا وظیفه خود مبنی بر برقراری دموکراسی در جهان را با حمله به گواتمالا و سرنگونی اولین دولت این کشور که بر مبنای قانون اساسی حکومت میکرد، به انجام رساند. آمریکا به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی خود در این کشور سالهای متمادی به سرکوب و کشتار صدها هزار غیر نظامی گواتمالایی پرداخت. از زمان ریاست جمهوری آیزنهاور تاکنون جهانیان شاهد اظهارات و فعالیتهای دروغین آمریکا در زمینه برقراری دموکراسی در جهان بودهاند. تبعات منفی اقدامات اخیر آمریکا و جنایتهایی که این کشور در سالهای اخیر و به نام دموکراسی انجام داده است (حمله به افغانستان، عراق ...) به مراتب بیش از اقدامات پیشین این کشور به جهانیان لطمه وارد کرده است.
گزارش
نام منبع: جیمز بووارد-آنتی وار
شماره مطلب: 1634
دفعات دیده شده: ۲۵۴۹ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش