-
طولانیترین نسلکشی تاریخ چگونه اتفاق افتاد-20 / تاثیر اتحادیه سرخپوستان «اروکوا» بر پیدایش انقلاب و اتحادیه فدرال آمریکا
جمعه ۷ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۵۷
درباره نقش و تاثیر اتحادیه سرخ پوستی «اروکوا» و قانون اساسی فدرالیته آن و نیز تجربه سیاسی این اتحادیه بر پیدایش انقلاب آمریکا، تاکنون دهها کتاب علمی و بحث دانشگاهی و صدها پژوهش منتشر شده است. بررسی تاریخ آمریکا و ماهیت بنیانگذاران آن نشان میدهد که پدران ایالات متحده برای برپایی کشور جدید، نسل سرخ پوستان که صاحبان اصلی این سرزمین بودند را از بین بردند و هیچگاه تا به امروز حقی ولو اندک برای زندگی آنان قایل نبوده اند. قسمت نوزدهم این مطلب از نظر
درباره نقش و تاثیر اتحادیه سرخ پوستی «اروکوا» و قانون اساسی فدرالیته آن و نیز تجربه سیاسی این اتحادیه بر پیدایش انقلاب آمریکا، تاکنون دهها کتاب علمی و بحث دانشگاهی و صدها پژوهش منتشر شده است. بررسی تاریخ آمریکا و ماهیت بنیانگذاران آن نشان میدهد که پدران ایالات متحده برای برپایی کشور جدید، نسل سرخ پوستان که صاحبان اصلی این سرزمین بودند را از بین بردند و هیچگاه تا به امروز حقی ولو اندک برای زندگی آنان قایل نبوده اند. قسمت نوزدهم این مطلب از نظر خوانندگان گذشت و هم اینک قسمت یستم آن تقدیم می گردد: *نفوذ سفیدپوستان انگلیسی میان سایر اقوام سرخپوست توسط «اروکوا» انگلیسیهای روباه صفت نسبت به سرخپوستان اظهار دوستی کردند و انواع چشم روشنی و کادو همراه فرستادگان خود به سوی آنان فرستادند زبان آنان را آموختند، لباسهای سنتیشان را به تن کردند و گرد آتش سرخپوستان به رقص و پایکوبی برخاستند. هنگامی که سران اقوام اروکوا وعدههای توخالی انگلیسیها را باور کردند و با آنان پیمان بستند در پی آن بیشتر ملتها و اقوام سرخپوست جذب اروکوا شدند. سفیدپوستان انگلیسی با بهرهبرداری از دیپلماسی، نفوذ، موقعیت و مرکز تجاری اروکوا میان سایر اقوام سرخپوست و دادن وعدههای پوچ و تقدیم هدایای گران، دامنه نفوذ خود را میان آنان گسترش دادند. این در حالی است که قانون اساسی اروکوا دریافت هر گونه هدیه و کادو را ممنوع کرده بود. با آغاز سال 1763 در نتیجه روابط دوستانه و همپیمانی انگلیسیها با سرخپوستان، شکست سنگین و فاجعه باری به سفیدپوستان فرانسوی و همپیمانان سرخپوست "الگونکین " آنان وارد آمد. در پی این شکست، انگلیسیها هماره وارثان آمریکاییشان میدان را برای تاخت و تاز و آغاز نسلکشی همزمان اقوام اروکوا و الگونکین خالی دیدند. *در حملهانگلیسیها به اقوام ششگانه، تنها 7837 سرخپوست زنده ماندند آمارهایی که در اوایل قرن بیستم انتشار یافته حاکی از آن است که در پی حملههای ناجوانمردانه سفیدپوستان انگلیسی و نسلکشی اقوام ششگانه، "موهوک، اونیدا، اونونداگا،کایوگا، سینیکا و توسکاریرا " تنها 7837 سرخپوست بینوا از میان آنان زنده ماندند که بیشترشان چند سال بعد به علت گرسنگی، فقر، بیماری، اعتیاد به مواد مخدر در حال احتضار به سر بردند و دهها تن نیز بر اثر خودکشی مشکوک جان سپردند. در آن سالها که اروپا در سایه نظامهای استبدادی و عقبماندگی در تاریکی مطلق به سر میبرد و در شرایطی که مصلحان و فیلسوفان راههای رهایی از استبداد و جامعه طبقاتی را جستجو میکردند، در آن سوی اقیانوسها و در دنیای جدید حدود یک میلیون انگلیسی در مستعمرههای پراکنده در طول ساحل شرقی آمریکا زندگی میکردند. این شهرکنشینان خود را در جزیرهای در محاصره ملتهای دشمن میپنداشتند. این تعبیری است که اسرائیلیها اکنون درباره خود میگویند و ادعا میکنند که درون منطقهای زندگی میکنند که ملتهای دشمن و طبیعت سخت و طاقتفرسا آنان را در محاصره دارند. در آن طبیعت سخت و طاقتفرسا و آن دریای بیکران امکان زنده ماندن سفیدپوستان وجود نداشت مگر سرخپوستان با رفتارهای انساندوستانه و مهربانی و میهماننوازی سخاوتمندانه خود و عشقی که به صلح و دوستی داشتند سفیدپوستان را نجات دادند. *اندیشه تاسیس اتحادیه فدرال آمریکا و جامعه مدنی از شوراهای سرخ پوستان ولیام نلسون در کتاب مستند خود درباره اتحادیه اروکوا نوشت: انگلیسیها ناچار بودند شیوه پوشیدن لباس و کفشهای ضد یخ سرخپوستان را بیاموزند. آثار این پوشاک تا امروز همچنان میان کشاورزان و گاوچرانان آمریکایی باقی است. سفیدپوستان برای زنده ماندن لازم بود شیوه کشت ذرت و سیبزمینی را از سرخپوستان را بیاموزند. مهمتر از همه وظیفه داشتند در سازندگی دولتی عادلانه که به علت نداشتن چنین دولتی در دنیای قدیم (اروپا) رنج میبردند تلاش کنند. ائتلاف با اتحادیه اروکوا موجب پیدایش شوراهای مشترک متشکل از رهبران طرفین برای اجرای موافقتنامهها و معاهدهها گردید. جاک ودرفورد بر این باور است که اندیشه تاسیس اتحادیه فدرال آمریکا در ذهن بنیامین فرانکلین و اندیشه تاسیس جامعه مدنی در ذهن توماس جورسون از این شوراها نشات گرفت. *تاثیر اتحادیه سرخ پوستان «اروکوا» بر پیدایش انقلاب آمریکا درباره نقش و تاثیر اتحادیه اروکوا و قانون اساسی فدرالیته آن و نیز تجربه سیاسی این اتحادیه بر پیدایش انقلاب آمریکا، تاکنون دهها کتاب علمی و بحث دانشگاهی و صدها پژوهش منتشر شده است. در این بحثهای علمی تاکید شده است که پدران بنیانگذار آمریکا همچون توماس جفرسون، بنیامین فرانکلین و توماس پاین با الهام و استناد به بسیاری از قوانین مترقیانه سرخپوستان، نظام سیاسی آمریکا را به وجود آوردند. یکی از برجستهترین و مهمترین و جامعترین بحثها، کتاب "دونالد گریند " به عنوان «اروکوا و بنیانگذاری امت آمریکا» میباشد. وی در این کتاب با ارائه اسناد فراوان نظامی و دیپلماتیک از نقش گسترده اتحادیه اروکوا در تبلور اندیشههای توماس جورسون و بنیامین فرانکلین پرده برداشته است. همه این بحثها و پژوهشهای علمی نشان میدهد که سرخپوستان در سایه اتحادیه اقوام پنج گانه مفاهیم مشارکت عمومی برابری و حقوق شهروندی را اجرا میکردهاند به گونه ای که بیشتر فیلسوفان و اصلاحگرایان اروپایی آن را نماد "مدینه فاضله " وبلندترین عنوان تکامل انسان دانستند. *تفاوت فراوان قانون اساسی نظام سرخپوستان با نظامهای پادشاهی اروپایی نظام فدراسیون سرخپوستان در پرتو قانون اساسی "قانون بزرگ صلح " که دربرگیرنده مفاهیم ودیدگاههای فلسفی و سیاسی اصیل بود که با نظامهای پادشاهی اروپایی و مقررات کلیسا، تبعیض نژادی و قوانین حقوق الهی تفاوت فراوان داشت. در این قانون با صراحت تاکید شده که رهبر قوم سرخپوست خادم ملت است و نه صاحب حق الهی، رهبران سرخپوست باید کارگزار مردم باشند و نه آقا بالاسر آنان. این قانون اساسی شروط عزل رهبران در صورت مشاهده نقض یکی از بندهای آن را مشخص کرده است. در سایه این قانون اساسی حق اظهار عقیده دینی و سیاسی شهروندان و بیگانگانی که در سایه این اتحادیه زندگی میکردند تضمین شده است. ورود به خانه شهروندان بدون مجوز صاحبان آن ممنوع، و بر حق مشارکت زنان و توزیع عادلانه درآمدها با صراحات تاکید شده بود. *زندگی اقوام پنجگانه سرخپوست اتحادیه اروکوا در سایه قوانین مترقیانه با وجودی که گمان میرود اصول و مفاهیم دموکراتیک و قانون اساسی مترقیانه امروز آمریکا توسط پدران بنیانگذار و تدوین و تنظیم شده در حقیقت اقوام پنجگانه سرخپوست اتحادیه اروکوا چند قرن پیش در سایه آن زندگی میکردند. پیش از اینکه ژان ژاک روسو، جان لوکو، بنیامین فرانکلین، توماس جورسون، مگنا کارتا و جان وین در جهان ظاهر شوند و شناخته شوند سرخپوستان آمریکا در سایه مترقیانهترین قوانین انسانی زندگی عادی خود را با آرامی ادامه میدادند. شکی نیست که این تاریخنگاران سپاهیان پیروز و نویسندگان سینمایی هالیوود هستند که رویدادهای تاریخ را تحریف کردند. رسل مینس یکی از رهبران جنبش سرخپوستان این شگردها را درک کرد و گفت: اگر فرهنگ امت سرخپوست زدوده شود و از بین برود اثری از این امت باقی نمیماند. *جعل آثار باستانی سرخ پوستان در موزه آمریکا آنیت جیمز یکی از چهرههای برجسته فکری و مبارزاتی "جنبش سرخپوستان " و دانشمند انتروپولوجی و استاد دانشگاه کورنیل درباره تلاشهای آمریکا برای محو هویت و نابودی فرهنگ سرخپوستان اظهار داشته است که روزی از موزهای که برای معرفی میراث فرهنگی سرخپوستان در ساوث داکوتا برپا شده بود دیدن کرده است. در این موزه "ابزاری فلزی " را مشاهده کرده که مادر بزرگ او برای کندن گیاهان صحرایی از آن استفاده میکرده است. برگزارکنندگان این موزه ابزار فلزی و ابزارهای فراوان دیگری را درون ویترینهای شیشهای به نمایش گذاشته بودند و آن را آثار و عتیقه و تحفههای هنری سرخپوستان مینامیدند. آنیت جیمز میافزاید که روی برگه راهنما که در برابر دید عموم روی شیشه معرفی ابزارها آویزان بود نوشته بودند که سرخپوستان از این ابزار برای شکار استفاده میکردند. آنیت در اعتراض به این توضیح نادرست به سراغ مدیر موزه رفت و حقیقت را برای او بیان کرد و از او خواست اطلاعات غلط روی شیشه را اصلاح کند . اما مدیر موزه در پاسخ به اعتراض آنیت به او گفت که شما هنوز میراث فرهنگی خود را خوب نشناختهاید. *جعل تاریخی توسط کارلوس کاستنیدا یا به طور مثال کارلوس کاستنیدا و انتشارات او از جعل و چاپ یک داستان خیالپردازی شده دهها میلیون دلار درآمد کسب کرد. کاستنیدا با اختراع یک شخصیت اسطورهای به نام «دون خوان ماتیسن» که هرگز بازماندگان جامعه سرخپوست نام او را نشنیده بودند او آئینهای مذهبی و عقاید جعلی به آنان نسبت داده که هرگز از آن آگاهی و شناختی نداشتند. در یکی از روزهای گرم تابستان از قلعههای زیبای سرخپوستان قوم ناواهو درمنطقه ناهمواریهای بزرگ دیدن کردم. دو ماه قبل از این سفر، یکی از دوستانم در وزارت خارجه آمریکا به من اطلاع داد که روزی کتاب آموزشی دخترش را مطالعه میکرد. این کتاب به طور خلاصه و مصور وضعیت تاریخی و جغرافیایی برخی کشورها و ملتهای جهان را شرح میدهم. دوستم گفت در فصل اول این کتاب که به شرح حال اعراب میپردازد عکسی از یک عرب بادیهنشین با چهره بوزینه در کنار سه شتر دیده میشد. نشان دادن چنین چهرهای از اعراب در برنامههای آموزشی مدارس آمریکا غافلگیر کننده و تعجبآور نیست. تعجبآور این است که سیاستگذاران آموزشی آمریکا عکس مسجدالاقصی را در فصل مربوط به تاریخ عبرانیان چاپ کردهاند. در این کتاب آموزشی ادعا شده که مسجدالاقصی یکی از شاهکارهای هنری و معماری عبرانیان است. * سرخپوستی نیست که بخاطر مطالب کتابهای آموزشی و گردشگری آمریکا به ستوه نیاید دوستم افزود که در پی مطالعه این کتاب آموزشی به مدرسه دخترش رفت و نسبت به این برنامه به آموزگار اعتراض کرد. او از آموزگار خواست برای دانشآموزان توضیح دهد که این عکس هیچ ربطی به عبرانیان ندارد و یکی از مساجد تاریخی اعراب و مسلمانان است. آموزگار در پاسخ به این اعتراض به دوستم گفت که او گناهی ندارد و پیگیری این اعتراض وظیفه او نیست. این برنامه آموزشی در بسیاری از مدارس آمریکا تدریس می شود. اگر خواسته باشد به نتیجه مطلوب برسد شایسته است با گردآوردن و سازمان انتشاراتی ذیربط مکاتبه کند. دوستم این کار را پیگیری کرد و در پاسخ به او گفتند: این عکس را از بروشورهای تبلیغاتی گردشگری اسرائیل اقتباس کردهاند و اگر شکایتی دارد آن را با دولت اسرائیل در میان بگذارند. رابرت کوستو تاریخنگار معاصر آمریکا میگوید یک انسان سرخپوستی نیست که به خاطر آنچه که در کتابهای آموزش گردشگری و تاریخی آمریکا در باره هویت او نوشته شده به ستوه نیاید و احساس درد و رنج نکند. یک دانشآموز سرخپوستی دیده نمیشود که خندان و شاداب از مدرسه به خانه بازگردد. چرا که دانشآموزان سفیدپوست و برنامههای آموزشی، اشک او را جاری میکنند و او را با گریه به خانه میفرستند.
گزارش
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 14930
دفعات دیده شده: ۱۱۹۸ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش