Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • سازمان های اطلاعاتی- امنیتی آمریکا پرخرج و بی فایده
    پنج‌شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱:۴۵

    اشاره آنچه در ادامه می آید، نتایج بررسی های دو محقق مسائل اطلاعاتی و امنیتی آمریکایی درباره هزینه های بیهوده نهادهای امنیتی این کشور است که اخیراً در روزنامه واشنگتن به چاپ رسیده است. «داناپرسیت» و «ویلیام آرکین» بر این باورند که سازمان های اطلاعاتی آمریکا نهادهایی پرخرج و پیچیده هستند که همین بی در و پیکری آنها را ناکارآمد ساخته است. سرویس خارجی کیهان دنیای فوق محرمانه ای که دولت آمریکا در پاسخ به وقایع 11 سپتامبر بنیان نهاد آن قدر بزرگ و در ع

    اشاره آنچه در ادامه می آید، نتایج بررسی های دو محقق مسائل اطلاعاتی و امنیتی آمریکایی درباره هزینه های بیهوده نهادهای امنیتی این کشور است که اخیراً در روزنامه واشنگتن به چاپ رسیده است. «داناپرسیت» و «ویلیام آرکین» بر این باورند که سازمان های اطلاعاتی آمریکا نهادهایی پرخرج و پیچیده هستند که همین بی در و پیکری آنها را ناکارآمد ساخته است. سرویس خارجی کیهان دنیای فوق محرمانه ای که دولت آمریکا در پاسخ به وقایع 11 سپتامبر بنیان نهاد آن قدر بزرگ و در عین حال مخفی است که اصلا معلوم نیست چقدر پول در این دستگاه خرج می شود، چند نفر در ساز و کارهای مختلف آن مشغول به کار هستند، چه برنامه هایی در آن پیاده می شود و چه آژانس هایی در آن به طور موازی به ماموریتی واحد می پردازند؟ پس از نه سال پول پای این دستگاه مخفی ریختن و رشد بی سابقه آن، نتیجه حاصله این است که این دنیای مخفی ازچشم ها، به حدی حجیم شده است که نمی توان تشخیص داد آیا واقعاً می تواند در حفظ امنیت آمریکا مفید باشد و یا خیر؟ نویسنده در تحقیق خود متوجه شد؛ اولا، 1271 سازمان دولتی و 1931 شرکت خصوص آمریکایی در بخش مبارزه با تروریسم، امنیت ملی و عملیات اطلاعاتی فعالیت دارند و حضورشان در 10 هزار مکان مختلف در ایالات متحده قطعی است. دوماً، تقریباً 854 هزار نفر که معادل چیزی در حدود 5/1 برابر جمعیت شهر واشنگتن دی سی است اجازه نامه های امنیتی ویژه برای دسترسی به پرونده های طبقه بندی شده دریافت کرده اند. سوماً، از سال 2001 تنها در واشنگتن و حومه آن، 33 مجتمع ساختمانی ساخته شده و یا در حال ساخت است که به عملیات اطلاعاتی اختصاص یافته و یا خواهد یافت. در مجموع این ساختمان ها قریب به 17 میلیون فوت مربع فضا اشغال می کنند که سه برابر کل بنایی است که در اختیار پنتاگون است. چهارم اینکه، بسیاری از آژانس های امنیتی و اطلاعاتی به ماموریت واحد اشتغال دارند، که این امر موجب هدر رفتن منابع است. به طور مثال 51 سازمان فدرال و ستاد فرماندهی در 15 شهر مختلف آمریکا تنها به پیگیری چگونگی ورود پول به سازمان های تروریستی و خروج پول از این سازمان ها اختصاص یافته اند. پنجم، سالانه در حدود 50 هزار گزارش اطلاعاتی توسط تحلیل گران مختلف تهیه می شود. این رقم به حدی بزرگ است که بدیهی است برخی از این گزارش ها مورد اغماض قرار می گیرند. ناکارآمدی دستگاه های مبارزه با تروریسم آمریکا آنچه به وقایعی نظیر تلاش برای بمب گذاری در یک فرودگاه در ایام کریسمس و تیراندازی های «فورت هود» اجازه وقوع داد کمبود منابع در سیستم مبارزه با تروریسم آمریکا نبود، بلکه کمبود تمرکز بود. هزاران تحلیل گری که به استخدام این دستگاه عظیم و مخفی درآمده اند نتوانستند یک بمب گذار را دستگیر کنند، پیش از آنکه وارد فضای پروازی شود! چنین مواردی قطعا می تواند موجب نگرانی کسانی باشد که مسئولیت امنیت آمریکا بر عهده آنها است. وزیر دفاع آمریکا، «رابرت گیتس» نیز با ابراز نگرانی از رشد روزافزون دستگاه های امنیتی این کشور پس از واقعه 11سپتامبر تصریح کرده است که این مسئله نه تنها برای سازمان سیا بلکه برای وزارت دفاع آمریکا نیز به یک معضل تبدیل شده است. در وزارت دفاع آمریکا که به تنهایی دو سوم پروژه های اطلاعاتی را انجام می دهد تنها تعداد معدودی از مقامات اجازه دارند به همه اطلاعات دسترسی داشته باشند. اما همانگونه که برخی از این مقامات ارشد در مصاحبه های خود گفته اند نمی توانند از پس مأموریت حساس خود برآیند. عریض و طویل شدن دستگاه های اطلاعات و در نتیجه عملیات اطلاعاتی در مصاحبه یکی از این مقامات خود را نشان می دهد: «من آنقدر عمر نخواهم کرد تا وقت داشته باشم در جریان همه چیز قرار بگیرم. برنامه اطلاعاتی پشت برنامه اطلاعاتی شروع می شود و فرصت کافی برای رسیدگی به همه آنها وجود ندارد.» میزان جدی بودن این مسائل سال گذشته توسط ژنرال بازنشسته، «جان آر، وینز» (John RVines) که زمانی 145هزار سرباز در عراق تحت فرمان او بودند مورد بررسی قرار گرفت و یافته های او در بررسی هایش خودش را نیز متعجب کرد. وی در یک مصاحبه می گوید: «من هیچ دستگاه مسئولی را نمی بینم که مسئولیت هماهنگی این همه فعالیت اطلاعاتی و بازرگانی را برعهده داشته باشد. پیچیدگی این سیستم به حدی است که قابل توصیف نیست!» وینز چنین نتیجه گیری کرده است که نمی توان گفت باوجود همه مخارجی که برای این سیستم امنیتی بزرگ انجام شده است آمریکا امن تر شده است یا نه؟ تحقیقات ما بر مستندات و قراردادهای دولتی، مستندات شرح شغل، سیستم ثبت اموال، شبکه های اجتماعی و صدها مصاحبه با مقامات اطلاعاتی و امنیتی است. بیشتر این افراد تقاضا کردند تا نامی از آنها برده نشود چون اجازه ندارند دانسته های خود را برای عامه بیان کنند. آنها می ترسیدند که به خاطر بیان این مسائل با تنبیهات شغلی مواجه شوند. وزیر دفاع آمریکا در مصاحبه خود با واشنگتن پست تصریح کرد که به نظر وی سیستم هنوز آن قدر بزرگ نشده که قابل مدیریت نباشد اما گاهی دسترسی به اطلاعات بسیار مشکل می شود. وی با اشاره به رشد واحدهای اطلاعاتی در سیستم وزارت دفاع افزوده است که تصمیم دارد این واحدها را مرور کند تا از هدر رفت منابع جلوگیری شود. به گفته وی: «9سال پس از یازده سپتامبر بد نیست که یک بازنگری داشته باشیم و بگوئیم که بله، ما آنچه را نیاز داشته ایم ایجاد کرده ایم اما آیا چیزهایی نیستند که زاید بر نیاز ما باشند؟!» دستگاه اطلاعاتی آمریکا با سر به دیوار خواهد خورد! «لئون پانتا» (Leon Panetta)، رئیس سازمان سیا در گفتگو با واشنگتن پست اظهار داشت که قصد دارد برنامه ای پنج ساله را برای این سازمان تدوین کند، چرا که روش هزینه کرد پس از 11سپتامبر نمی تواند برای همیشه باقی بماند. به گفته وی: «با این نقایصی که مواجهیم حتما با سر به دیوار می خوریم! من دارم خود را برای این حادثه آماده می کنم و همه در دستگاه های اطلاعاتی باید خود را برای چنین اتفاقی آماده کنند!» «دنیس سی.بلر» (Dennis CBlair)، رئیس پیشین اطلاعات ملی آمریکا پیش از استعفا در مصاحبه ای گفته بود: «من باور ندارم که فعالیت های اطلاعاتی می توانند با هم تداخل داشته باشند. آنچه فعالیت اضافی به نظر می رسد در واقع سلسله اطلاعاتی را برای مشتریان دیگر مهیا می کند.» دنیس بلر همچنین تصریح کرده بود که زیردستان وی آنچه را لازم است بداند به وی می گویند. به گفته وی: «من بر تمامی برنامه های مهم اطلاعاتی اشراف دارم. فرآیندی وجود دارد که تضمین می کند که قابلیت های مختلف اطلاعاتی در کنار هم و با هم کار کرده و نیازها را برآورده می سازند.» اما هفته ها بعد همین آقای بلر در سخنرانی خود در «هتل ویلارد» همان چیزی را گفت که یافته های ما هم بر آن اذعان دارند. وی تصریح کرد: «پس 11سپتامبر، زمانی که تصمیم گرفتیم به افراطی گری یورش ببریم. کاری را انجام دادیم که در این کشور زیاد انجام می شود و آن هم استفاده از اصل «کار نیکو کردن از پر کردن است» بود. اگر کاری ارزشمند است، زیاد انجام دادن آن هم ارزشمند است.» تشکیلات عریض و طویلی که فایده آنها روشن نیست! بیرون از یکی از بخش های فرعی عمارت های بزرگ «مک لین»، هر روز هفته صفی از اتومبیل ها مدت زمانی را در انتظار می گذرانند تا صبحی جدید در دستگاه سری امنیتی آمریکا آغاز شود. رانندگان مدتی را صبورانه به انتظار می نشینند تا بتوانند گردش به چپ کرده و از تپه ای بالا بروند که سرانجام به نقطه ای منتهی می شود که نام آن در هیچ نقشه ای آورده نشده و هیچ علامتی هم ندارد. خیلی تلاش شده است تا ساختمان موسوم به «لیبرتی کراسینگ» از چشم ها پنهان بماند اما آن گاه که زمستان فرا می رسد و برگی بر تن درختان باقی نمی ماند، پوشانیدن این کوه سیمانی پر از پنجره، از چشم ها کار ساده ای نیست! اگر کسی بخواهد بدون داشتن علائم ویژه به این ساختمان نزدیک شود، با مردان سیاه پوش مسلحی مواجه می شود که چون اجل معلق سررسیده و سلاح هایشان را به سمت وی نشانه می گیرند. اگر بشود از حفاظ های سنگین و موانع فولادی هیدرولیک گذشت و وارد محوطه شد، با ساختمان لیبرتی کراسینگ مواجه می شویم که در آن حداقل 0170 کارمند دولت فدرال و 0120 کارمند پیمان کاران خصوصی مشغول به کارند. در این ساختمان دو مرکز فرماندهی مهم قرار دارد، یکی مرکز فرماندهی اطلاعات ملی آمریکا و دیگری مرکز ملی مبارزه با تروریسم. ساختمان عظیم لیبرتی کراسینگ اصلی ترین مجموعه در میان مجموعه هایی است که پس از یازده سپتامبر در آمریکا ایجاد شده اند. اما بزرگترین نیست. در «آرلینگتون کانتی» ساختمانی وجود دارد که حتی از لیبرتی کراسینگ هم عظیم تر است. هر روز در سراسر ایالات متحده چیزی قریب به 485 هزار نفر با امتیازات ویژه امنیتی وارد اتاق هایی می شوند که همه مجهز به قفل های الکترو مغناطیسی، شبکه ای از دوربین ها و دیوارهای مستحکمی است که آلات استراق سمع در آنها قابلیت نفوذ ندارند. این دستگاه عریض و طویل شباهتی به مجموعه نظامی- صنعتی ایجاد شده توسط «آیزنهاور» رئیس جمهور اسبق آمریکا در جریان جنگ سرد برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی ندارد. ادعا می شود که مجموعه فعلی تنها برای مقابله افرطیون فراملیتی طراحی شده است! بیشتر اطلاعات این مجموعه دارای طبقه بندی است. شاید یکی از دلایل اینکه نمی توان ارزیابی کرد که این آمریکای مخفی شده در دل آمریکا تا چه حد موفق بوده است همین طبق بندی اطلاعاتی باشد. به همین ترتیب نمی توان ارزیابی کرد که پول در این دستگاه عریض و طویل چگونه هزینه می شود؟ بودجه اطلاعاتی آمریکا رقم بسیار بالایی است، رقمی که برای سال گذشته به اطلاع مردم رسید 57 میلیارد دلار بود که به مراتب بیش از مبلغ بودجه اطلاعاتی آمریکا پیش از 11 سپتامبر است. اما باید توجه داشت که این مبلغ شامل بودجه بسیاری از فعالیت های ضدتروریستی و نظامی نمی شود. بنابر گزارش فوق، حداقل 02 درصد از سازمان های دولتی مامور به مبارزه با تروریسم پس از یازده سپتامبر ایجاد شده یا کلا تجدید ساختار شده اند. بسیاری از سازمان های موجود هم با توجه به افزایش بودجه آنها در دوران بوش به شدت حجیم شدند چرا که نمی دانستند این همه پول را چگونه خرج کنند؟! به طور مثال، سازمان اطلاعات دفاعی پنتاگون در سال 2200 در حدود 0750 کارمند داشت اما اکنون 01650 کارمند دارد. بودجه آژانس امنیت ملی آمریکا که مبارزه با استراق سمع الکترونیک را برعهده دارد نیز 2 برابر شد. 53 نیروی مشترک ضد تروریستی «اف بی آی» به 610 نیرو افزایش یافت. تمام این افزایش حجم درست بلافاصله پس از 11 سپتامبر آغاز شد. 9 روز پس از حملات 11 سپتامبر کنگره آمریکا بودجه ای معادل 04 میلیارد دلار برای تقویت قوای دفاعی در خاک آمریکا و اجرای عملیات علیه القاعده در سراسر جهان بر بودجه نظامی آمریکا افزود. این اضافه بودجه با 5/63 میلیارد دلار در سال 2200 و 44 میلیارد دلار در سال 3200 تکمیل شد. این تنها یک آغاز بود. با تزریق بی محابای پول، آژانس های نظامی و اطلاعاتی چند برابر شدند. تنها تا پایان سال 1200 میلادی 42 سازمان جدید بنیاد نهاده شدند دو سازمان از سازمان های ایجاد شده «اداره امنیت میهنی» و «نیروی پیگیری دارایی های خارجی گروه های تروریستی» بودند. در سال 2200 میلادی 73 سازمان دیگر به مجموعه سازمان های موجود اضافه شدند که اهداف اصلی آنها ردیابی سلاح های کشتار جمعی، شناسایی اشکال جدید تهدید و تمرکز جدید بر مبارزه با تروریسم بود. سال بعد 63 سازمان دیگر به سازمان های موجود اضافه شدند، سال بعد 62 سازمان، سال بعدی 13 سازمان دیگر، سپس 23 سازمان دیگر و در سال های 7200، 8200 و 9200 هر کدام 02 سازمان دیگر به مجموعه سازمان های موجود افزوده شدند. در کل، حداقل 326 سازمان جدید در پاسخ به 11 سپتامبر به مجموعه سازمان های موجود افزوده شده است. بدیهی است که هر یک از این سازمان ها به کارکنان جدید نیاز خواهند داشت و این کارکنان نیز به نوبه خود به امکاناتی همچون اپراتور تلفن، منشی، کتابخانه، محل کار و... نیاز خواهند داشت. با افزایش تعداد کارکنان، واحدهای کاری و سازمان ها، خطوط افتراق میان مسئولیت ها شروع به کمرنگ شدن کردند. برای جبران این امر طبق پیشنهاد کمیسیون دوحزبی یازده سپتامبر کنگره آمریکا و دولت بوش در سال 4200 تصمیم گرفتند که سازمان جدیدی را ایجاد کنند تا مسئولیت کنترل و هماهنگی مسئولیت ها را برعهده داشته باشد. این سازمان جدید «دفتر مدیریت اطلاعات ملی» (ODNI) نام گرفت. ODNI هم کاری از پیش نمی برد ! تشکیل ODNI ایده بدی به نظر نمی رسید اما در مسیر کارکرد آن مشکلاتی جود داشت: اولین مشکل این بود که قانون تصویب شده در کنگره برای تشکیل این سازمان جدید هیچ گونه اختیار حقوقی یا بودجه ای روشن به این سازمان نمی داد تا بر برنامه های اطلاعاتی و امنیتی اعمال قدرت کند. بنابراین ODNI قدرتی نداشت تا بتواند سایر آژانس های اطلاعاتی را کنترل کند. دومین مشکل این بود که سازمان های دیگر به هیچ وجه همکاری لازم را با ODNI از خود نشان ندادند. وزارت دفاع آمریکا بخشی از بودجه خود را از فعالیتی به فعالیت دیگر اختصاص داد تا از دسترس ODNI خارج شود. سازمان سیا نیز بخشی از اطلاعات در دسترس خود را ارتقای درجه حفاظتی داد تا کارکنان ODNI قانونا حق دسترسی به آنها را نداشته باشند. و سومین مشکل جالب ترین مشکل بود و تا امروز هم ادامه دارد. این مشکل حجیم شدن بی حد و حصر همین ODNI بوده و هست! وقتی که ODNI در سال 5200 آغاز به کار کرد دفتری کوچک داشت و 11 کارمند. یک سال بعد، به یک ساختمان دو طبقه منتقل شد تا کمبود فضای ناشی از افزایش پرسنل جبران شود. در آوریل 8200، همین سازمان نسبتا کوچک برای تأمین فضا به دفتری بسیار بزرگ در لیبرتی کراسینگ منتقل شد! امروزه بسیاری از مقامات آژانس های مختلف اطلاعاتی آمریکا دقیقا نمی دانند که مسئولیت ODNI چیست؟! البته این سازمان کاملا هم بیکار نبوده است. ODNI در زمینه تعیین سطح دسترسی به اطلاعات، فن آوری اطلاعات و اصلاح بودجه کارهایی انجام داده است. مدیران و کارکنان ODNI هر روز جلساتی برای پیگیری کارها انجام می دهند. در زمینه نحوه تدارکات، استانداردهای خرید، شبکه های مورد نیاز رایانه ای و نحوه همکاری میان کارکنان هم به نتایجی دست یافته است. اما با این حال پیشرفت ها ODNI در سایه رشد بیش ازحد ابعاد اطلاعات قابل چشم پوشی است. به واقع افزایش حجم اطلاعات در این سازمان و دیگر سازمان های مربوط به بخش اطلاعات و امنیت آمریکا توان تحلیل اطلاعات را از آنها گرفته است. هر روز در سیستم اطلاعات و امنیت ملی آمریکا قریب به 7/1 میلیارد ایمیل، تماس با تلفن همراه و سایر ارتباطات ذخیره می شود. آژانس امنیت ملی آمریکا صاحب 07 پایگاه داده مختلف است. بقیه سازمان های اطلاعاتی آمریکا هم با همین مشکل مواجه اند. آن قدر حجم اطلاعات بالاست که هیچکدام قادر به تحلیل آن نیستند. نتیجه وجود چنین حجمی از اطلاعات در مقیاسی کوچکتر در دفتر «مایکل لیتر» (Michael Leiter) مدیر مرکز ملی مقابله با تروریسم، کاملا روشن است. لیتر مجبور است هر روز بین چهار نمایشگر رایانه که بر روی میز کار وی قرار دارند سر بچرخاند. شش دیسک سخت رایانه هم زیر پای او قرار دارد. جریان اطلاعات به شدت زیاد است و پایگاه های داده مختلف که از شبکه های رایانه ای مختلف تغذیه شده و هیچ ربطی هم به هم ندارند به سرعت درحال تکمیل شدن هستند. توضیحات مربوط به اینکه چرا این پایگاه های داده هنوز به هم متصل نشده اند بسیار طولانی است اما خلاصه آن چنین است: اتصال این پایگاه های داده به یکدیگر کار بسیار دشواری است. برخی از سران آژانس های اطلاعاتی به واقع نمی خواهند سیستم های فعلی را کنار بگذارند. البته لیتر از یک پیشرفت بسیار شادمان است و آن اینکه می تواند همه ایمیل های خودش را روی یک رایانه ببیند! منبع: فارس



    گزارش
    نام منبع: روزنامه کیهان - پنجشنبه 15 مهر 1389- شماره 19758
    شماره مطلب: 14677
    دفعات دیده شده: ۱۱۱۷ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش