Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • تحلیلگران واشنگتن‌پست تشریح کردند: آمریکای سرّی در دل آمریکا (3)
    چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۰۰

    تحلیلگران واشنگتن‌پست با بررسی گسترش ابعاد دستگاه‌های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا پس از یازده سپتامبر از این دستگاه‌ها به منزله آمریکایی سرّی تعبیر کردند که در دل آمریکا پنهان شده است. پایگاه اینترنتی روزنامه "واشنگتن‌پست " در مقاله‌ای به تشریح نتایج یک بررسی دو ساله بر روی ساز و کارهای گسترده‌ای پرداخته‌اند که پس از حملات یازدهم سپتامبر سال 2001، به بهانه مقابله با تروریسم و دور از چشم جامعه آمریکا در این کشور ایجاد شده است. این روزنامه در این گزا

    تحلیلگران واشنگتن‌پست با بررسی گسترش ابعاد دستگاه‌های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا پس از یازده سپتامبر از این دستگاه‌ها به منزله آمریکایی سرّی تعبیر کردند که در دل آمریکا پنهان شده است. پایگاه اینترنتی روزنامه "واشنگتن‌پست " در مقاله‌ای به تشریح نتایج یک بررسی دو ساله بر روی ساز و کارهای گسترده‌ای پرداخته‌اند که پس از حملات یازدهم سپتامبر سال 2001، به بهانه مقابله با تروریسم و دور از چشم جامعه آمریکا در این کشور ایجاد شده است. این روزنامه در این گزارش تحلیلی به قلم "دانا پریست " (Dana Priest)، نویسنده و روزنامه‌نگار 53 ساله آمریکایی و متخصص در امور جنگ علیه تروریسم و "ویلیام ام. آرکین " (William M. Arkin)، نظامی اسبق آمریکایی و تحلیلگر 54 ساله مسائل سیاسی در بخش سوم مقاله خود با اشاره به یک نمونه واقعی، کارآمدی سازمان عظیم اطلاعاتی آمریکا را از زاویه‌ای دیگر محک می‌زند و می‌نویسد: پاییز گذشته یک سرهنگ ارتش آمریکا به‌نام "ندال ملک حسن " در فورت‌هود تگزاس به روی عده‌ای آتش گشود و ضمن قتل 13 نفر، 30 نفر را مجروح کرد. چند روز پس از این تیراندازی اخبار عجیبی از رفتارهای تعجب‌برانگیز حسن در مرکز درمانی "والتررید " ارتش آمریکا منتشر شد که توجه همگان را به خود جلب کرد. جالب است بدانید که این سرهنگ ارتش آمریکا در مرکز درمانی مذکور به عنوان یک روانپزشک آموزش دیده بود! وی در این مرکز هشدار می‌داد که باید به مسلمانان اجازه داده شود ارتش آمریکا را ترک کنند وگرنه حضور آنها برای آمریکایی‌ها خطراتی به بار خواهد آورد! نکته مهم دیگر اینکه حسن ایمیل‌هایی نیز با یک روحانی مشهور بنیادگرا در یمن مبادله می‌کرده است. این روحانی بنیادگرا مدتی است که تحت تعقیب دستگاه‌های امنیتی آمریکا است. اما جالب‌تر از همه این است که حتی یکی از این ایمیل‌ها نیز به دست سازمان‌های عریض و طویلی که مسوولیت عملیات ضداطلاعات در ارتش آمریکا را بر عهده داشتند نیفتاده بود! تنها 25 مایل آن‌طرف‌تر از والتررید، "رکن 902 اطلاعات نظامی آمریکا " قرار دارد که ظاهرا کار مهمی در شناسایی تهدیدها به عمل نمی‌آورده است وگرنه باید این تهدید را شناسایی می‌کرد. به جای آن، فرماندهی رکن 902 تصمیم گرفته بود که تمرکز این رکن را متوجه تهدیدات عمومی تروریست‌ها در جامعه آمریکا کند، یعنی مقوله‌ای که "اداره امنیت میهنی " و "نیروی مشترک 106 اف بی آی " هم بدان اشتغال داشتند! درست مقارن با همین دوران در رکن 902 یک برنامه اطلاعاتی در حال پیاده شدن بود که فرماندهی این رکن آن را "ریتا " می‌خواند. هدف از اجرای برنامه ریتا شناسایی تهدیدات بنیادگرایی اسلامی علیه ارتش آمریکا بود و تمرکز آن بر حزب‌الله لبنان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و مراکز پرورش دانشجوی القاعده در خاک آمریکا بود. یک مقام ارشد ضد اطلاعات ارتش آمریکا در خصوص برنامه ریتا می‌گوید که این برنامه هیچ نتیجه‌ای جز همان چیزهایی که همه از قبل می‌دانستیم دربرنداشت. تحلیلگران واشنگتن‌پست ادامه داده‌اند: محرمانه‌بودن فعالیت‌های اطلاعاتی و نبود هماهنگی به سازمان‌هایی نظیر رکن 902 اجازه داده است که بر روی موضوعاتی کار کنند که قبلا روی آنها کار اطلاعاتی انجام پذیرفته است. • شیوه حفاظت اطلاعات در آمریکا بحث‌برانگیز است برخی از مقامات اطلاعاتی بر این باورند که محرمانه‌بودن بیش از حد عملیات اطلاعاتی علاوه بر دوباره کاری آسیب‌های دیگری هم به بار آورده است. ریشه این مشکل در وزارت دفاع آمریکا به برخی پرونده‌های اطلاعاتی فوق‌سری بازمی‌گردد که دسترسی به آنها محدود بوده و تنها برخی مقامات آموزش‌دیده اجازه دسترسی به آنها را دارند. این پرونده‌ها به "برنامه‌های دسترسی خاص " (SAP) معروفند. اسامی کد شده این برنامه‌ها در پنتاگون بیش از 300 صفحه است. جامعه اطلاعاتی آمریکا صدها مورد بیش از این برنامه‌ها را دارد و هریک از این برنامه‌ها نیز به نوبه خود شامل چند زیربرنامه که هر یک از زیربرنامه‌ها هم محدودیت‌های دسترسی ویژه خود را الزام می‌کنند. این بدان معناست که عده بسیار کمی از افراد دقیقا می‌دانند که چه چیز در جریان است. "جیمز آر. کلاپر " (James R. Clapper)، معاون وزیر دفاع آمریکا در امور اطلاعات و نامزد ریاست سازمان ملی اطلاعات آمریکا در دوره اوباما در این خصوص می‌گوید: "تنها یک نفر قادر است از مفاد همه پرونده‌ها اطلاع داشته باشد و آن هم کسی جز خداوند بزرگ نیست. " این سطح از سری بودن اطلاعات حتی زنجیره دستور مافوق به زیردست را هم به هم می‌زند چرا که فرماندهان برای به‌وجود نیامدن رقیب از اطلاع‌یافتن زیردستان از آنها جلوگیری کرده و یا زیردستان مجبور می‌شوند فرماندهان خود را از مسائل بی‌اطلاع نگه‌دارند. یک افسر نظامی در این خصوص می‌گوید که یکبار سندی را امضا کرده و ملزم بوده که آن را از ژنرال چهار ستاره‌ای که فرمانده‌اش محسوب می‌شده مخفی نگاه دارد، چرا که فرمانده حق نداشته چیزی در مورد این سند بداند. یک فرمانده نظامی دیگر روزی را به یاد می‌آورد که می‌خواسته است بداند که فلان برنامه که دارد بودجه سازمانش را صرف می‌کند چه برنامه‌ای است؟ و به او گفته می‌شود که حق ندارد چیزی در مورد آن بداند. برخی مقامات اطلاعاتی بر این باورند که که وزارت دفاع آمریکا باید یک‌بار دیگر به همه برنامه‌های اطلاعاتی نگاهی انداخته و تعیین کند که کدام‌یک از آنها همچنان ارزش آن را دارد که بر آن کار شود؟! ODNI نیز تاکنون دست به چنین کاری نزده است. بهترین کاری که این سازمان می‌تواند انجام دهد این است که پایگاه داده‌ای از مهمترین برنامه‌های اطلاعاتی در دست انجام در جامعه اطلاعاتی – امنیتی آمریکا تهیه کند. هرچند که این پایگاه داده نیز نمی‌تواند شامل بسیاری از پروژه‌های مهم اطلاعاتی پنتاگون باشد! • چگونگی برخورد سیستم اطلاعاتی مخفی آمریکا با اطلاعات مهم در ادامه مقاله پریست و آرکین نوشته‌اند: از آنجا که این آمریکای سری با اصول حفاظت اطلاعات عجین شده است نمی‌توان فهمید که در آن دقیقا چه می‌گذرد اما بعضا شواهدی به دست می‌آید که پرده از برخی امور برمی‌کشد. یکی از شواهد اخیر بهترین و بدترین وضعیت سیستم اطلاعاتی سری آمریکا را پس از یازده سپتامبر به تصویر کشیده است. پاییز گذشته و در حالی که این سیستم کاملا رشد کرده و هرچه می‌خواست نفر استخدام کرده بود ناگهان معلوم شد که در یمن خبرهایی است. لذا اوباما دستور داد که ده‌ها کماندوی آمریکایی به این کشور اعزام شوند و رهبران وابسته به القاعده در این کشور را به قتل برسانند. کماندوهای آمریکایی در یمن یک مرکز عملیات مشترک ایجاد کردند و آن را به انواع تجهیزات ارتباطی مجهز کردند. از این مرکز عملیات مشترک هزاران گزارش، عکس، ویدئو و ... با ده‌ها آژانس اطلاعاتی مخفی در ایالات متحده مبادله شد. این دقیقا همان سیستمی بود که قرار بود بنیاد گذاشته شود. اما وقتی که اطلاعات دریافتی از یمن به مرکز ملی مقابله با تروریسم در آمریکا رسید؛ این اطلاعات زیر بار 5000 عملیات اطلاعاتی روزمره گم شدند. تحلیلگران تنها توانستند از پایگاه داده‌ای به پایگاه داده دیگر، از دیسک سختی به دسیک سخت دیگر و از نمایشگری به نمایشگر دیگر اطلاعات جدید را جاگذاری کنند تا بعدها در صورتی که جالب باشند مورد مطالعه قرار گیرند. با افزایش شدت عملیات نظامی در یمن و بالا گرفتن بحث احتمال وقوع حمله تروریستی، سازمان‌های اطلاعاتی تلاش خود را افزایش دادند. به این ترتیب سیلی از اطلاعات به سمت مرکز ملی مقابله با تروریسم جاری شد. طبعا در میان این سیل اطلاعات برخی مهم‌تر بودند. اسامی برخی افراد در یمن، اطلاعاتی در مورد یک نیجریه‌ای بنیادگرا که عازم یمن شده بود، گزارشی در مورد پدری نیجریه‌ای که نگران پسرش بود که در یمن به بنیادگرایی علاقمند شده و ناپدید شده است و ... تمامی این مطالب می‌توانستند راهنمایی برای فهم این موضوع باشند که یک جوان نیجریه‌ای به نام "عمر فاروق عبدالمطلب " قرار است روزی به فرودگاه دیترویت حمله کند. اما هیچ‌کس این اطلاعات را کنار هم قرار نداد و نتیجه لازم را از آنها نگرفت چون سیستم اطلاعاتی مخفی آمریکا بیش از حد بزرگ شده و در آن حدود مسوولیت خلط شده بود. به عبارت دیگر در این سیستم دقیقا روشن نیست که مسوولیت با کیست؟ همه به همه چیز کار دارند. به همین دلیل عبدالمطلب توانست سوار پرواز شماره 253 خطوط هوایی شمال غربی شود! آن‌طور که گفته می‌شود وی تلاش کرد تا مواد منفجره پنهان کرده زیر پیراهن خود را منفجر کند. و البته سیستم اطلاعاتی عریض و طویل و هزینه‌بر ایجاد شده پس از یازده سپتامبر نبود که توانست جلوی اقدام وی را بگیرد بلکه یک مسافر هواپیما متوجه موضوع شده و جلوی وی را گرفت. پس از این واقعه "جان برنان " (John Brennan)، مشاور کاخ سفید در امور مقابله با تروریسم اظهار داشت: "ما نتوانستیم سیستم اطلاعاتی خود را اولویت‌بندی کنیم. چرا که هیچ سازمان اطلاعاتی عملا مسوولیت نیافت که این کار را انجام دهد. " دنیس بلر برای این موضوع راه‌حلی ارائه کرد: تیم دیگری ایجاد کنید و راهبری امور مهم را به آن واگذار کنید! وی در ضمن برای این کار تقاضای بودجه بیشتر و استخدام تحلیلگران بیشتر کرد! البته او تنها کسی نیست که بزرگتر کردن سیستم اطلاعاتی را راه‌حل مساله می‌بیند. لیتر نیز پس از واقعه کریسمس خواستار استخدام تحلیلگران بیشتر در سازمان خود شد. اداره امنیت میهنی هم تقاضای تعداد بیشتری افسران نیروی هوایی، دستگاه‌های بازرسی بدن و تحلیلگر کرده است. اوباما هم گفته است که جلوی هزینه‌های بیشتر در بخش امنیت ملی را نخواهد گرفت و این سخن به عبارتی یعنی موافقت با این تقاضاها. تحلیلگران واشنگتن پست اضافه کردند: به این ترتیب قابل پیش‌بینی است که توسعه ساختمان‌ها و دفاتر این سیستم اطلاعاتی در سراسر آمریکا ادامه خواهد یافت. از کاخ سفید که پنج مایل به سمت جنوب شرقی حرکت کنید می‌بینید که اداره امنیت میهنی بار دیگر زمین را کنده است تا دفاتر فرماندهی مشترک خود با گارد ساحلی را بسازد. این اداره که تنها هفت سال از تاسیس آن می‌گذرد برای خود سطوح دسترسی ویژه، بازوی تحقیقاتی ویژه، مرکز فرماندهی ویژه و 230000 کارمند دارد. این سازمان به سومین سازمان بزرگ آمریکا بدل شده است. به زودی بر جای یک بیمارستان روانی در خیابان "الیزابتس "، یک مجموعه ساختمانی عظیم دیگر با هزینه 3.4 میلیارد دلار ساخته می‌شود تا نشانه دیگری از سیستم اطلاعاتی سری آمریکا باشد. این مجموعه جدید پس از پنتاگون بزرگترین مجموعه ساختمانی دولتی خواهد بود و ابعاد آن چهار برابر لیبرتی کراسینگ پیش‌بینی می‌شود.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 14559
    دفعات دیده شده: ۱۳۶۱ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش