Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • رمزی بارود» در یادداشتی مطرح کرد؛ دلایل انزجار مسلمانان از شبکه اجتماعی فیس بوک
    شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۰۵

    یک روزنامه‌نگار فلسطینی ـ آمریکایی در واکاوی دلایل انزجار مسلمانان از شبکه اجتماعی فیس بوک می‌نویسد: مسلمانان با اعتراض به فیس‌بوک، سوء استفاده از آزادی بیان برای تحقیر مردمان خود را سرزنش می‌کنند. «رمزی بارود» روزنامه‌نگار فلسطینی ـ آمریکایی و سردبیر نشریه PalestineChronicle، در یادداشتی که در سایت شخصی خود درج کرده است، بی‌حرمتی شبکه‌های اجتماعی همچون «فیس‌بوک» به ارزش‌های اسلامی را جزئی از استراتژی کلان صهیونیست‌ها برای بدنام ساختن اسلام دانست

    یک روزنامه‌نگار فلسطینی ـ آمریکایی در واکاوی دلایل انزجار مسلمانان از شبکه اجتماعی فیس بوک می‌نویسد: مسلمانان با اعتراض به فیس‌بوک، سوء استفاده از آزادی بیان برای تحقیر مردمان خود را سرزنش می‌کنند. «رمزی بارود» روزنامه‌نگار فلسطینی ـ آمریکایی و سردبیر نشریه PalestineChronicle، در یادداشتی که در سایت شخصی خود درج کرده است، بی‌حرمتی شبکه‌های اجتماعی همچون «فیس‌بوک» به ارزش‌های اسلامی را جزئی از استراتژی کلان صهیونیست‌ها برای بدنام ساختن اسلام دانسته و معیارهای دوگانه غربیان در مورد آزادی بیان، دموکراسی و حقوق و آزادی‌های انسانی به همراه اشغال‌گری غرب را از جمله عوامل خشم و عصبانیت جوامع مسلمان از قدرت‌های غربی برمی‌شمارد. وی در ابتدای یادداشت خود با اشاره به عبارت «مسلمانان هرگونه ترسیم چهره پیامبر خود را کفرآمیز می‌دانند»، می‌نویسد: این عبارت به‌طور کامل خشم مسلمانان در تمامی مناطق دنیا از تلاش تحریک‌آمیز بعضی هنرمندان برای ابراز به‌اصطلاح آزادی بیان خود و ضددموکراتیک جلوه دادن مسلمانان را بیان می‌کند؛ ولی این عبارت تفسیر بسیار ساده انگارانه‌ای از این مسأله پیچیده به شمار می‌آید. نیازی به انکار و همچنین احساس شرم از این واقعیت وجود ندارد که مسلمانان بیشترین احترام را نسبت به پیامبر خود قائل هستند. علی‌رغم کاهش مستمر تعداد معتقدان در جوامع سکولار غربی، مسلمانان هر روز نسبت به آیین خود استوارتر می‌شوند. با این وجود در حالی‌که خشم مسلمانان از گستاخی اخیر تعدادی از کاربران فیس‌بوک ممکن است یک گزارش خبری ساده ـ یعنی ارزش‌های غربی در برابر تنگ‌نظری مسلمانان ـ به نظر برسد ولی ریشه‌های واقعی این خشم و انزجار نادیده گرفته می‌شود. توصیف ساده‌لوحانه رسانه‌های غربی، موجب می‌شود تا حامیان آزادی بیان بار دیگر مسلمانان را بخاطر مردود شدن در آزمون دموکراسی تخطئه کنند. ماجرای اخیر فیس‌بوک نیز نمایانگر قصه کهنی است. شماری از هنرمندان مغرض تحت لوای آزادی بیان، در عین آگاهی کامل از واکنش‌های احتمالی به اقدام خود، مأموریت مناقشه برانگیزی را برعهده گرفته‌اند. توده‌های مسلمان بطور پیش قابل پیش‌بینی با تظاهرات خشمگینانه، سوزاندن پرچم‌، تقبیح آمریکا، اسرائیل، صهیونیسم، فیس‌بوک، یوتیوب و ... به این گستاخی‌ها واکنش نشان می‌دهند. علاوه براین هر دولتی هم که متحد ایالات متحده پنداشته شود، مورد آماج محکومیت به‌خاطر تحریکات کفرآلود قرار می‌گیرد. از این رو توده‌های مسلمان از هر سو مورد هجمه قرار می‌گیرند؛ توسط رسانه‌ها، دشمنان اسلام، نیروهای راستگرا در غرب و همچنین دولت‌های خود. این وضعیت، دستاویز بیشتری در اختیار اسلام‌هراسان قرار می‌دهد که همواره در راستای توجیه ترسیم نژادپرستانه خود از مسلمانان به دنبال دامن‌زدن به این مسائل هستند. افرادی همچون «دانیل پایپز»، «آلن دِرشوویتز»، و دیگر به اصطلاح کارشناسان به تلویزیون‌ها هجوم آورده و مسئولیت برانگیختن جهانیان برضد اسلام را برعهده می‌گیرند. این افراد از زبانی حرفه‌ای که سال‌ها با عنوان آکادمیک از آن بهره گرفته‌اند، در این گفتمان تقلیل‌گرا و نژادپرستانه خود استفاده می‌کنند. چرا این به اصطلاح دانشگاهیان و روشنفکران به دنبال بدنام ساختن اسلام هستند؟ و چرا مسلمانان همان نقشی که این‌ها می‌خواهند را بازی می‌کنند؟ باید ذکر کرد این حامیان آزادی بیان در دفاعیات خود گزینشی عمل می‌کنند. یعنی زمانی که مقدس‌ترین نمادهای اسلام و پیامبر آن، مورد استهزاء قرار می‌گیرد؛ آزادی بیان نیز اهمیت پیدا می‌کند. ولی موقعی که نظراتی مغایر با برنامه‌های آنها ابراز می‌شود؛ همین مدافعان آزادی بیان خشمگین شده و هرگونه ابراز نظر درباره اسرائیل و جنایات جنگی آن علیه فلسطینیان را برنمی‌تابند. بهتر است نحوه برخورد با قاضی «ریچارد گلدستون» که خود یهودی است را به خاطر اشاره به جنایات سبعانه اسرائیل در غزه را به یاد آوریم. علاوه براین، همین حامیان آزادی بیان به هنگام محرومیت مسلمانان از حق آزادی ابراز ارزش‌های خود فراموشکار می‌شوند. به عنوان نمونه، هنگامی که تعصبات راستگرایانه غربی‌ها حق زنان مسلمان برای پوشاندن مو یا چهره خود را نقض می‌کند، هواداران آزادی بیان کجایند؟ با این حال باید اشاره کرد که بدنام ساختن اسلام و مسلمانان یک استراتژی تصادفی نیست. درواقع ایدئولوگ‌های راستگرا و صهیونیست، سال‌های متمادی به ویژه متعاقب جنگ در افغانستان و عراق برنامه‌های کلانی را برای افزایش احساسات ضداسلامی در کشورهای غربی در پیش گرفته‌اند. هدف از این توطئه‌ها نیز عبارتست از غیر انسانی جلوه دادن مسلمانان، نامتمدن نشان دادن آنها و کم ارزش کردن حقوق انسانی آنها. به عبارت دیگر نباید با معیارهای که در مورد غربیان اعمال می‌شود با مسلمانان برخورد کرد، چرا که نتوانسته‌اند با ارزش‌های غربی کنار بیایند. به عنوان مثال، تظاهرات خشمگینانه در پاکستان دلیلی بر این مدعاست. این نوع تظاهرات جنگ را آسان و تحریم‌ها بر ضد مسلمانان را توجیه‌پذیرتر می‌سازد. چرا مسلمانان نیز طبق این سناریو عمل می‌کنند؟ در واقع مسأله بدین گونه نیست. بسیاری از ملت‌های مسلمان بین دو لایه بیدادگری و سرکوب قرار گرفته‌اند: از بیرون ـ جنگ و اشغالگری ـ مداخله در امور داخلی‌شان به مثابه تحقیر و استثمار ـ و فشارهای داخلی ـ فساد، ظلم و محرومیت از حقوق از جمله آزادی‌های گوناگون. در واقع کشورهایی که متحد آمریکا قلمداد می‌شوند این حقوق مسلمانان را نقض می‌کنند. جوامع مسلمانان تحت این فشارهای داخلی و خارجی، هرچه محکم‌تر به نمادهای اسلامی جاویدان خود چنگ می‌زنند. از نظر بسیاری از مسلمانان، اسلام چیزی بیشتر از یک سبک زندگی یا پاسخ به سوالات غیردنیوی به شمار می‌آید. اسلام موجب امیدواری مسلمانان نیز شده و همچنین به حفظ انسجام و همبستگی اجتماعی نیز یاری می‌رساند. هر چه زندگی افراد دشوارتر شده و بیشتر تحت ستم، استثمار و محرومیت قرار گیرند، اعتقادات‌شان راسخ‌تر می‌شود. با در نظر گرفتن تمامی جوانب، توهین به اسلام، بی‌احترامی به پیامبر اسلام و بی‌حرمتی به نمادها و ارزش‌های اسلامی، محروم ساختن توده‌های مسلمان از تنها منبع عزت و امیدواری‌شان است. افرادی که فکر می‌کنند مسلمانان با آزادی بیان مخالفند، تنها بخش بسیار کوچکی از ماجرا را می‌بینند. آگاهان از تاریخ به خوبی می‌دانند که پیشرفت‌های مسلمانان در علوم، هنر و ادبیات و ترجمه‌های تاثیرگذار از آثار عظیم اسلامی، اروپایی‌ها را قادر ساخت که رنسانس خود را آغاز نمایند. افزون بر این، آنانی که می‌خواهند از واقعیت ماجرا باخبر شوند، باید بدانند زمانی که یک زن پاکستانی شعار «مرگ بر فیس بوک» را سرمی‌دهد، وی در واقع صرفاً به یک وب سایت شبکه اجتماعی اشاره نمی‌کند؛ چرا که خود مسلمانان نیز برای به اشتراک گذاردن دیدگاه‌های خود با دیگر مردم جهان از این نوع سایت‌ها بهره می‌گیرند. در واقع این زن سوء استفاده از آزادی بیان برای تحقیر مردمان خود را سرزنش می‌کند. وی در کنار جوامع اسلامی اروپا ایستاده که آزادی‌ها و حقوق مدنی‌شان مورد هجمه شدیدی قرار گرفته است. در واقع، وی از جنگ در افغانستان، بمباران مداوم بیگناهان در پاکستان، اشغال عراق، تجاوز به زنان و به نمایش گذاشتن زندانیان برهنه و محاصره غزه خشمگین است. باید دانست که معیارهای دوگانه غربیان راجع به دموکراسی، آزادی بیان و بیدادگری و مصائب ملتش وی را خشمگین ساخته است.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 14317
    دفعات دیده شده: ۱۱۰۵ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش