-
نویسنده آمریکایی: آمریکا و اسرائیل پشت حملات تروریستی در عراق هستند
جمعه ۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۵۷
یک نویسنده آمریکایی معتقد است: این بسیار محتمل است که چون آمریکاییها قصد ترک عراق را ندارند، خود آنها در پشت حملات تروریستی باشند و یا شاید اسرائیلیها به نمایندگی از آمریکا از گروههایی که به طور بومی سازمان دهی شدهاند، استفاده میکند. پایگاه اینترنتی ولترنت (voltairenet) در مقالهای به قلم کریستوفر کینگ (Christopher King) با اشاره به بمبگذاریها در عراق مینویسد: انفجار ماشینهای بمبگذاری شده و دیگر انواع حملات علیرغم ادعای مقامات رسمی مبنی
یک نویسنده آمریکایی معتقد است: این بسیار محتمل است که چون آمریکاییها قصد ترک عراق را ندارند، خود آنها در پشت حملات تروریستی باشند و یا شاید اسرائیلیها به نمایندگی از آمریکا از گروههایی که به طور بومی سازمان دهی شدهاند، استفاده میکند. پایگاه اینترنتی ولترنت (voltairenet) در مقالهای به قلم کریستوفر کینگ (Christopher King) با اشاره به بمبگذاریها در عراق مینویسد: انفجار ماشینهای بمبگذاری شده و دیگر انواع حملات علیرغم ادعای مقامات رسمی مبنی بر فروکش کردن خشونتها در عراق به طور روزانه رخ میدهد. در تاریخ 18 جولای 2010، خبرها حاکی از آن بود که 43 نفر در جنوب غربی بغداد توسط یک بمبگذار انتحاری کشته شده و بیش از 40 نفر نیز زخمی شدهاند. کینگ در خلال این مقاله که در ماه می 2010 به تحریر در آمده، استدلال میکند که ممکن است سازمان سیا (یا فعالیت اسرائیل به نمایندگی از آن) برای حفظ و گسترش اشغالگری، مسئول فجایع اخیر در عراق باشد؛ درست همانطور که ممکن است بمبگذار میدان "تایم " که آگاهانه یا ناآگاهانه برای سیا و اسرائیل جهت توجیه مداخله ایالات متحده آمریکا در جنوب آسیا عمل کرد. در دهم ماه می چندین رشته بمبگذاری و تیراندازی در عراق به وقوع پیوست که حداقل 85 کشته و 300 زخمی به جا گذاشت. اینها حملاتی بود که مشخصا توسط تشکیلاتی واحد سازماندهی شده بود. وی ادامه میدهد، واکنش ایالات متحده به حملات اخیر، تعویق طرح خروج نیروها از عراق بوده است. وعده انتخاباتی "اوباما " مبنی بر بازگشت نیروها از عراق در ماه می امسال بود. نه تنها مشخصا چنین چیزی اتفاق نیفتاد بلکه بعد از انتخاب وی ما تازه یاد گرفتیم که واژه خروج به معنی باقی گذاشتن 5000 نیرو تحت عنوان مربی بهعلاوه 4500 نیروی ویژه و دهها هزار پیمانکار نظامی در عراق است. اکنون حتی ایالات متحده در فکر بازنگری در برنامه خروج نیروها به خاطر نگرانی در مورد امنیت مردم عراق است. با در نظر گرفتن کشتار میلیونها نفرتوسط ایالات متحده و برجای گذاشتن 4 تا 5 میلیون آواره، من فکر نمیکنم که کشته شدن حدود یکصد نفر در یک مسئله داخلی ناچیز، موجب برانگیختن نگرانی آنها شود. شاید بتوان گفت که این امر پیشرفتی در نتیجه کار آمریکا محسوب گردد. با وجودی که این حملات بهانه لازم برای ایالات متحده جهت تعویق، حتی در خروج صوری نیروها فراهم میآورد، ما باید فکر کنیم که چه کسی در پشت این حملات است. • آمریکا تا زمانی که نفت در عراق وجود دارد آنجا را ترک نخواهد کرد کینگ با اشاره به دخالت داشتن آمریکا در این حملات مینویسد: من در 20 آوریل نوشتم این احتمال وجود دارد که آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده با استفاده از گروههای محلی در پشت این حملات قرار داشته باشد. این حقه کثیفی است که سیا بدان عمل کرده و دولت ایالات متحده از آن حمایت مالی میکند. ایالات متحده هیچوقت تا زمانی که نفت در عراق وجود دارد آنجا را ترک نخواهد کرد. همانطور که من در آوریل 2008 خاطرنشان کردم من متعجب هستم که در رسانهها و حتی گروههای ضد جنگ ایالات متحده هنوز به اینکه خروج نیروها انجام خواهد پذیرفت، اعتقاد دارند. نخست آنکه نیروهای ایالات متحده برای بازگشت به آنجا نرفتهاند و در ضمن پایگاهی هم برای این کار نخواهند ساخت. با این وجود همانطور که این امر اتفاق افتاد، برگزاری انتخابات برای حفظ جایگاه عوامل دست نشانده آنها طبق نقشه عملی نشد. این نویسنده آمریکایی معتقد است: این دوره از حملات اخیر، پس از یک دوره حملات کمتر ولی در عین حال مرگبار نمیتواند کار یک گروه کوچک باشد. این کار تشکیلاتی بزرگ با پول کافی و تربیت یافته و مورد حمایت است. یک مقام رسمی که طبق معمول نامش فاش نشده و به تابعیتش نیز اشارهای نگردیده، اظهار داشت که "القاعده " این حملات را انجام میدهد. بسیار خوب آنها این حملات را انجام میدهند و چرا انجام ندهند؟ آیا من در به یادآوری اینکه پیروزی عظیم ژنرال "دیوید پترائوس " از میان بردن القاعده در عراق بود اشتباه میکنم؟ و یا این تنها وقتی بود که وی آگاهان را به دنبال آنها میفرستاد، در واقع اگر اصلا القاعدهای میتوانست در عراق وجود داشته باشد. از وقتی که تهاجم به عراق خودش براساس یکسری دروغ انجام گرفت دلیلی ندارد که ما به آنچه پس از آن در آنجا یا جاهای دیگری که آمریکا درگیر است را باور کنیم. حقیقتا حتی مردمی که در عراق وجود دارند به ندرت میدانند که چه کسی چه کار میکند. بنابراین طرفداری از افراد دائما دستخوش تغییر است. گفته میشود که القاعده نمیخواهد آمریکا عراق را ترک کند، به خاطر اینکه هزینه اشغالگری عراق به آمریکا ضربه میزند. برخی گروههای عراقی نیز وجود دارند که با اشغال این کشور منتفع شدهاند و خواهان ماندن آمریکاییها هستند. اینکه هر کدام از این گروهها ظرفیت حمله در این مقیاس را دارا بوده و یا اینکه بخواهند چنین حملاتی را انجام دهند، مورد تردید است. کینگ در ادامه مینویسد: من به القاعده بهایی نمیدهم؛ این یک داستان ترسناک متداول آمریکایی است که تاریخ مصرف آن دیگر تمام شده است. طرح اتهاماتی مانند اینکه ایران از مقاومت عراقیها پشتیبانی میکند و به آنها نیرو میرساند و تکنولوژی ساخت بمب در اختیار آنها قرار میدهد بدون ارائه کوچکترین مدرکی. امروزه معلوم شده که تبلیغات منفی و دروغین از قبیل برنامه هستهای صدام، تسلیحات کشتار جمعی، همکاری با القاعده و آزمایشگاههای سیار ساخت سلاحهای شیمیایی به طور رسمی دروغ بودنشان مورد تایید قرار گرفته است. • رد پای اسرائیلیها در حملات تروریستی در عراق وی ادامه میدهد: یک چیز واضح است، تهاجم آمریکا موجب ویرانی عظیمی در عراق شده و حضور ادامه دار آن برای عراقیها مشکل ایجاد میکند. این بسیار محتمل است که چون آنها قصد ترک عراق را ندارند، خود ایالات متحده در پشت این حملات باشد و یا شاید اسرائیلیها به نمایندگی از آمریکا از گروههایی که به طور بومی سازمان دهی شدهاند، استفاده میکند. آری اسرائیلیها در عراق هستند و به دوستی با اعراب قائل نیستند. در سال 2005 گزارش شد که آنها در حال آموزش دادن به کردها در شمال عراقاند، منطقهای که اکنون شامل دو حکومت خودمختار است. سرتیپ "جانیس کارپینسکی " که به خاطر جنایات انجام شده در زندان "ابوغریب " مقصر شناخته شد، میگوید که وی وقتی یک بازجوی اسرائیلی را در عراق ملاقات کرد، شوکه شد. اینجا فضای گستردهای برای انکار آنچه برخی مواقع در پاسخ سوالات پیش آمده میگویند از سوی ارتش آمریکا و سیا وجود دارد. با وجود محور اسرائیل- ایالات متحده که در عراق فعالیت میکند هیچ چیز بعید به نظر نمیرسد. اسرائیلیها در نقاط بحران سر و کلهشان پیدا میشود، مانند گرجستان که آنجا نیز به عنوان مربی به فعالیت میپرداختند. در ادامه این مقاله آمده است: اسرائیلیها، سیا و ارتش انگلستان به طور منظم همگی به ترور افراد مشکوک به ستیزهجویی در کنار کشتار مردان، زنان وکودکان بی گناه مشغول هستند. آنها هیچکس را بی گناه محسوب نمیکنند. در آنجا چیزی غیر از تحریکات ساختگی محور آمریکا - اسرائیل وجود ندارد. در 8 ژوئن 1967، اسرائیلیها تلاش داشتند که ناو "یو اس اس لیبرتی " را در حملهای که منجر به کشته شدن 34 ملوان آمریکایی و 173 مجروح گردید، غرق نمایند. وزارت دفاع آمریکا با اسرائیل در این مورد تبانی کرده بود و هواپیماهای جنگندهای که از ناو مجاور برای کمک برخواسته بودند را فراخواندند و محتملا این حادثه را به طور مشترک رقم زدند. خدمه مورد تهدید قرار گرفتند و به آنها هشدار داده شد که در مورد این حمله سخن نگویند. این تهاجمی مشخصا ساختگی بود که احتمالا تلاش داشت تا مصریها و سوریها را مقصر جلوه دهد، البته با رضایت ایالات متحده برای قربانی نمودن خدمه و کشتی خود. در مورد این قضیه پایگاه اینترنتی انجمن کهنه سربازان ناو لیبرتی را مشاهده کنید و یا گزارشهای آنها را مورد مطالعه قرار دهید. محور ایالات متحده - اسرائیل بسیار عمیقتر از آنچه آمریکاییها و اروپاییها درک میکنند، به فعالیت مشغول است و ما باید برای دنبال کردن افکار آنها خود را آماده کنیم. • بکارگیری اشخاص مختلف توسط آمریکا برای انجام کارهای کثیف مد نظر آنها در ادامه کینگ این سوال را مطرح میکند، که چرا ما باید عقیده داشته باشیم به اینکه بمبگذار میدان تایم، "فیصل شهزاد " توسط طالبان پاکستان مورد تعلیم قرار گرفته است؟ حتی اگر خودش به چنین چیزی معتقد باشد. آیا آنها به وی کارت عضویت خود را نشان دادهاند و یا شاید عضویت تعلیم دهندگان پاکستانی وی در طالبان توسط شخصی با شهرت و شخصیتی قابل اعتماد مورد تایید قرار گرفته است؟ من ترجیح می دهم بگویم گروهی که توسط سیا حمایت میشود و اکنون بطور علنی در پاکستان در حال فعالیت شناخته میشود، خواهان تهیه مدارک مبنی بر خواست طالبان برای حمله به ایالات متحده میباشد. بمبی که ناشیانه توسط فیصل شهزاد طراحی شده بود، منفجر نشد و قرار هم نبود که منفجر شود، نمیشود که تعدادی بشکه بنزین، کپسول گاز پروپان، ترقه و نوع اشتباهی از کود شیمیایی برای ساخت بمب را یک بمب به حساب آورد. چیزی که دردسر ایجاد میکند ولی بی خطر است. او حتی توسط یک سازنده بمب واقعی مورد تعلیم قرار نگرفته و اگر هم قرارگرفته باشد این طرح ناشیانه تنها به آتش سوزی منجر خواهد شد. وقتی که این قضایا را می خوانید ناو یو اس اس لیبریتی را به خاطر آورید. وی همچنین مینویسد: این افراد فکر میکنند که بکارگیری اشخاص برای انجام کارهای کثیف مد نظر آنها و به نوعی بهتر تطمیع ملل کشورهای مورد نظرشان کار بسیار ماهرانهای است. سلطه تنها وقتی ممکن میشود که همدستانی برای اشغال کنندگان پیدا شود و این چیز سختی نیست. فلسطینیها محمود عباس را دارند، ایران شاه را داشت، افغانستان کرزی را، عراق مالکی را و انگلستان تونی بلر و گردون براون را دارد علاوه بر همکاری ردههای سیاسی انگلستان هم در جنگ تجاوزکارانه ایالات متحده و هم در اشغال انگلستان با پایگاههایش. دولت ما تغییر کرده ولی همانطوری که فرانسویها می گویند: "همه چیز سر جای اول خود برگشته است. " کینگ در ادامه مقاله خود مینویسد: ما در حال حاضر جریانی از پیامهای متضادی از سوی آمریکاییها و جنایتکاران جنگی خودمان که اغوا شدهاند را دریافت میکنیم. آنها عراق و افغانستان را بزودی ترک خواهند کرد ولی همزمان برای ادامه مسیری طولانی که ده سال و یا همین حدود طول خواهد کشید در آنجا قرار دارند. هدف این مزخرفات تحویل چیزی به مردم که بتوانند آنرا درک کرده و بدان اعتقاد داشته باشند و جلوگیری از آنچه مایل نیستند شنیده شود. این پیامها اثر انگشت روانکاوان همدست را برخورد دارد. • جنایات آمریکا با همکاری سیاسیون اروپا انجام گرفته است وی با اشاره به موقعیت حساس کنونی جهان مینویسد: اکنون موقعیتی حساس است که ما به افرادی با صداقت و خیرخواه نیازمندیم که به صلاح انگلستان و اروپا عمل کنند. به این معنی که خاورمیانه را رها کرده و از آمریکا و جنایات آن فاصله بگیرند. برخی کشورها در حال متوجه شدن هستند که این کشور انگل (آمریکا) چگونه با زالو صفتی خود را سر پا نگه داشته است. ژاپنیها در ارکیناوا فهمیدهاند که ایالات متحده پایگاههایش را بنا به درخواست این کشور انتقال نخواهد داد. آلمان، هلند و بلژیک خواستار برچیدن تسلیحات اتمی آمریکا از اروپا شدهاند. ایالات متحده اعلام کرد که این موضوعی است که ناتو میتواند در موردش تصمیم بگیرد و یک مقام رسمی که نامش ذکر نشده گفت: "کشورهای منفرد نباید برای تصمیمات و یا بازنگریهای یک جانبه پیش قدم شوند "، بنابراین شما آنها را خواهید داشت. وقتی اروپاییان بفهمند برای بیرون کردن ایالات متحده، پایگاهها و سلاحهای اتمی آن از اروپا به طرح اولیه ناتوی متعلق به ایالات متحده نیاز است، این امر غیر ممکن میشود. چنین طرح خارق العادهای حاوی این نکته نیز میباشد که هم کنگره آمریکا و هم کشورهای میزبان میتوانند خواهان برچیده شدن پایگاهها و یا انتقال تسلیحات اتمی شوند. بسیار خوب تاکنون به نظر می رسد که کشورها به صورت انفرادی نمی توانند خواهان انتقال تسلیحات اتمی از خاک خود باشند. در جایی که در مجموعه قوانین، انجام هر دو مورد، گام کوچکی شمرده شده است، "به نظر میرسد این مسئله محل مناقشه قرار گیرد ". کینگ با اشاره به جنایات آمریکا در نقاط مختلف جهان مینویسد: شما ممکن است فکر کنید که بحران اقتصادی کنونی و وضعیت جنگ در خاورمیانه نامساعد به نظر برسد ولی این موضوع خیلی بدتر از آن است که شما فکر میکنید. آیا شما فکر میکنید که ایالات متحده آنچه را در خاورمیانه در حال انجامش است را در اروپا عملی نخواهد کرد؟ تاکنون در گوانتالامو چه کار کرده است؟ جنایاتی که با همکاری سیاسیون اروپا انجام گرفته است؟ و چه کسی از "اقتباسات " بی ارزش که بانکهای ما خریداری کرده و مالیات دهندگان اروپایی باید بهایش را بپردازند ، پول گرفته است؟ سیاسیون اروپا هم در حالت کوری تعمدی و انکار گیر کردهاند یا میتوانند با متانت به تماشای "فیلم حملات مرگبار همزمان چرخبالهای آپاچی آمریکایی به گروهی از مردان بیگناه که به اشتباه احتمال داده میشد جزء شورشیان عراقی هستند و موجب کشته شدن 18 عراقی گردید " بنشینند و خیال کنند مهم نیست که این جرایم چه باشد، در هر حال آنها و خانواده آنها تحت حفاظت خواهند بود مانند تونی بلر. این نویسنده آمریکایی در انتهای مقاله خود با اشاره به تحت فشار قرار داشتن آمریکا از جنبههای ژئوپلتیک و اقتصادی خود ساختهاش مینویسد: آینده اروپا به همان بدی کشورهای تحت اشغال ایالات متحده، تلخ و اسفناک خواهد بود. ما باید جنایات دیکتاتور پیشین شیلی "آگوستو پینوشه " در سال 1973 که طی آن حدود 7000 نفر در استادیوم سنتیاگو مورد شکنجه قرار گرفته و کشته شدند را بیاد بیاوریم. جنایاتی که در واشنگتن پست "سوگنامه " طرح گردید. چیزی که در این روزنامه بدان اشاره نشده این است که ایالات متحده خود حامی پینوشه بود.
گزارش
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 14142
دفعات دیده شده: ۱۲۸۴ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش