به اعتقاد رهبر انقلاب کوبا، رئیس‌جمهور ایران و رهبران مذهبی این کشور که از انقلاب اسلامی آیت‌الله روح‌الله خمینی الهام گرفته‌اند در مقابل تهاجم آمریکا خواهند ایستاد. "فیدل کاسترو "، رهبر انقلاب کوبا، با انتشار هشتمین مقاله متوالی خود در خصوص تهدیدات علیه ایران که با عنوان «شادی غیر ممکن» در مطبوعات این کشور منتشر شد، با طرح این سوال که "علت حضور رزم‌ناوهای اسرائیلی برای نخستین‌بار در ‌آب‌های خلیج فارس، تنگه هرمز و مناطق دریایی ایران چیست؟ " اظهار داشت: امپراطوری آمریکا ‌می‌رود دست به اشتباهی جبران‌ناپذیر بزند و کسی هم قادر به متوقف کردن آن نیست. کاسترو می‌افزاید: این امپراطوری، به نحوی رام‌نشدنی، در حال پیش‌روی به سوی سرنوشتی فاجعه‌بار است. وی اضافه می‌کند: بدون هیچ گونه شکی، مردم ایران، ملتی دارای سنت‌های مبارزاتی، از خود در مقابل متجاوزین دفاع خواهند کرد. به عقیده رهبر انقلاب کوبا، رئیس‌جمهور ایران و رهبران مذهبی این کشور که از انقلاب اسلامی آیت‌الله روح‌الله خمینی الهام گرفته‌اند در مقابل تهاجم آمریکا خواهند ایستاد. متن کامل مقاله مورد اشاره در ادامه می‌آید./ * * * * * من قول داده بودم که "اگر اشتباه کرده باشم خوشحال‌ترین انسان باشم. " ولی، متاسفانه، خوشحالی من چندان دوام نداشت. جام جهانی هنوز پایان نیافته است. هنوز 6 روز دیگر تا مسابقه نهائی باقی مانده است. این فرصتی استثنائی در اختیار امپراطوری یانکی و رژیم فاشیستی اسرائیل است تا اذهان اکثریت عظیم ساکنان کره زمین را از مساله‌ اساسی که با آن روبرو هستند پوشیده بدارد! چه کسی متوجه برنامه‌های اهریمنی این امپراطوری در رابطه با ایران و بهانه‌های بی‌پایه آن برای حمله به این کشور شده است؟ در عین حال، من از خودم سؤال می‌کنم: علت حضور رزم‌ناوهای اسرائیلی برای نخستین‌بار در ‌آب‌های خلیج فارس، تنگه هرمز و مناطق دریایی ایران چیست؟ آیا می‌توان تصور کرد که ناوهای هواپیمابر اتمی یانکی و کشتی‌های جنگی اسرائیل، اگر شرایط مندرج در قطعنامه 1929 تامین شود، دم خود را بین دو پایشان گذارده و منطقه را ترک خواهند کرد؟ قطعنامه 1929 که در تاریخ 9 ژوئن 2010 در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد، بازرسی از کشتی‌ها و هواپیماهای ایرانی در خاک هر کشوری را مجاز می‌دارد، و اکنون این بازرسی در آب‌های آزاد نیز مجاز شمرده شده است. این قطعنامه همچنین مقرر می‌دارد که بازرسی کشتی‌های ایرانی نباید بدون رضایت ایران بازرسی شوند. در صورت عدم رضایت ایران و تن ندادن به آن، علت آن باید مورد بررسی قرار گیرد. ماده دیگری که به این قطعنامه اضافه شده، امکان توقیف محموله کشتی بازرسی شده را هم مجاز کرده است. اگر این عمل انجام شود، فی‌النفسه نقض شرایط قطعنامه شورای امنیت است. خلع سلاح ایران، هدف آن جنگ بی‌رحمانه با عراق بود که دسته‌های بزرگی از سپاه پاسداران با حرکت بر روی میدان‌های مین، مسیر خود را از وجود آنها پاک کردند. امروز وضع فرق کرده است. من در مقالات گذشته ستون تأملات خود توضیح دادم که "محمود احمدی‌نژاد " فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در غرب ایران بود، که صدمات و بار عمده آن جنگ را تحمل کرد. (ایشان در واقع یکی از فرماندهان رسته مهندسی سپاه بوده است -م) سال‌ها بعد، دولت عراق، به تشویق آمریکا، لشگر بزرگی از گارد ریاست جمهوری خود را به امارت عربی کویت - که غنی از نفت است - فرستاد و این شکار آسان را گرفت. دولت عراق رابطه نزدیکی با کوبا داشت. پیش از اینکه جنگی آغاز شود، کشور ما خدمات پزشکی بسیار ارزنده‌ای در اختیار این کشور قرار داده بود. کشور ما سعی کرد عراق را متقاعد سازد کویت را ترک کند و به جنگی که به بهانه‌ای بی‌پایه آغاز کرده بود پایان دهد. اکنون معلوم شده است که سفیر بی‌مقدار آمریکا، که رابطه بسیار خوبی با دولت عراق برقرار کرده بود، این دولت را ترغیب به ارتکاب به این حرکت اشتباه کرد. بوشِ پدر به دوست سابق خود (دولت صدام - م) حمله کرد. او، در این حمله، در راس ائتلافی بزرگ قرار گرفت که مرکب بود از کشورهای مقتدر سنی مذهب عرب که نفت بخش بزرگی از کشورهای صنعتی و ثروتمند را تامین می‌کردند. این کشورها، نیروهای خود را به جنوب عراق گسترش دادند و بدین وسیله راه عقب‌نشینی گارد ریاست جمهوری را که داشت به سوی بغداد عقب می‌نشست قطع کردند. ولی در اثر احتیاطی که تفنگداران دریایی آمریکا و ارتش این کشور، تحت فرمان ژنرال "کالین پاول " - ژنرالی صاحب‌نام که بعدها در دولت جورج دبلیو بوش (پسر - م) وزیر خارجه شد - به خرج دادند، ‌گارد ریاست جمهوری توانست به بغداد متواری شود. نیروهای آمریکا فقط از سر انتقام، با استفاده از موشک‌ها و مهمات آغشته به اورانیوم ضعیف شده، به گارد ریاست جمهوری حمله کردند و بدین ترتیب، برای نخستین‌بار صدمه‌ای که این نوع مهمات به سربازان خصم وارد می‌آورد را آزمایش نمودند. ایرانِ شیعه که اکنون توسط نیروهای زمینی، هوائی و دریائی آمریکا مورد تهدید قرار گرفته است، هیچ شباهتی به گارد ریاست جمهوری عراق - که آن را بدون ترس از واکنش آن - مورد حمله قرار دادند، ندارد. امپراطوری آمریکا ‌می‌رود دست به اشتباهی جبران‌ناپذیر بزند. کسی هم قادر به متوقف کردن آن نیست. این امپراطوری، به نحوی رام‌نشدنی، در حال پیش‌روی به سوی سرنوشتی فاجعه‌بار است. تنها چیزی که می‌توان گفت اینست که مرحله یک چهارم نهائی مسابقات جام جهانی پایان یافته، و بدین ترتیب، ما فوتبال دوستان توانستیم از بازی‌های مهیجی لذت ببریم و شاهد اتفاقات غیرقابل باوری در این مرحله از بازی‌ها بودیم... اکثریت عظیم دوست‌داران این ورزش حتی نمی‌دانند اوروگوئه در کدام قاره واقع است. بازی فینال مابین کشورهای اروپائی بی‌روح‌ترین و ضد تاریخی‌ترین بازی از زمان به دنیا عرضه شدن این ورزش است. از سوی دیگر، اتفاقاتی در صحنه بین‌المللی روی داده که هیچ ربطی به مسابقات و شانس ندارد، بلکه کاملا مربوط به منطق ساده‌ای است که بر سرنوشت امپراطوری آمریکا حاکم است. یک سری اتفاقات در روزهای اول و دوم و سوم ژوئیه روی داد. کلیه این وقایع به دور یک محور می‌چرخند: قدرت‌های بزرگ که با حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل حضور دارند - به اضافه آلمان - در روز 2 ژوئیه از دولت ایران خواستند به دعوتی که از آن به عمل آمده "سریعا پاسخ " دهد و به میز مذاکره در مورد برنامه هسته‌ای خود بپیوندد. یک روز پیش از آن، رئیس‌جمهور اوباما قانونی را تنفیذ کرد که تحریم‌های موجود علیه ایران را به بخش انرژی و بانکی ایران گسرش می‌دهد و آمریکا می‌تواند به موجب آن شرکت‌هائی که با دولت تهران معامله کنند را مجازات کند و به عبارت دیگر، دست به محاصره شدید و خفه کردن ایران بزند. رئیس‌جمهور "محمود احمدی‌نژاد " تاکید کرد که ایران در پایان ماه اوت به میز مذاکره باز خواهد گشت و بر لزوم شرکت کشورهائی مانند برزیل و ترکیه در مذاکرات تاکید نمود. این دو کشور تنها کشورهائی بودند که با تحریم‌های مورخ 9 ژوئن مخالفت کردند. یک مقام عالیرتبه اتحادیه اروپا با لحنی موهن اظهار داشت که نه برزیل و نه ترکیه، هیچ یک، برای شرکت در مذاکرات دعوت نخواهند شد. هیچ چیز دیگری برای رسیدن به نتیجه لازم نیست. هیچ یک از دو طرف تسلیم نخواهند شد: یک طرف به علت زور و قدرت، دیگری از سر مقاومت در مقابل یوغ (آمریکائی‌ها - م) و بضاعت جنگیدن - همان گونه که بارها در طول تاریخ بشر اتفاق افتاده است. بدون هیچ گونه شکی، مردم ایران، ملتی دارای سنت‌های مبارزاتی، از خود در مقابل متجاوزین دفاع خواهند کرد. این ابداً‌ قابل فهم نیست که اوباما به شدت بر این باور باشد که ایرانیان در مقابل خواست‌های او سر تسلیم فرود خواهند آورد. رئیس‌جمهور ایران و رهبران مذهبی این کشور، که از انقلاب اسلامی (آیت‌الله) "روح‌الله خمینی " - خالق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروهای مسلح نوین و دولت نوین (modern state) ایران - الهام گرفته‌اند در مقابل تهاجم (آمریکا) خواهند ایستاد. برای ما، کشورهای فقیر جهان، که هیچ مسوولیتی در مقابل این افتضاح عظیم امپریالیستی نداریم، و در این نیم‌کره در جنوب ایالات متحده آمریکا واقع هستیم، و دیگر کشورهائی که در غرب، مرکز و جنوب آفریقا واقع هستند، ‌و دیگر کشورهائی که می‌توانند بدون اینکه صدمه‌ای ببینند از جنگ هسته‌ای در بقیه نقاط این کره در امان بمانند - باری این کشورها هیچ چاره‌ای ندارند جز آنکه با عواقب فاجعه‌بار این جنگ اتمی که در فاصله کوتاهی در خواهد گرفت مقابله کنند. متاسفانه، من چیزی را نمی‌توانم در نظر خود تغییر دهم و یا اصلاح کنم و مسوولیت کامل تمام مفاد آخرین مقالات ستون تأملاتم را به عهده می‌گیرم. مترجم: علی مفرح