دو تحلیلگر برجسته مسائل بین‌الملل با بیان اینکه دولت آمریکا همه مسلمانان را تروریست فطری می‌داند، نوشتند: دولت آمریکا برای آنکه پول بیشتری برای قدرتمند کردن خود خرج کند خطر تروریست‌ها را بزرگ و همه مسلمانان را تروریست معرفی می‌کند "استفان سالیسبوری " (Stephan Salisbury) و "تام انگلهارت " (Tom Engelhardt) دو تحلیلگر برجسته مسائل بین‌الملل در مقاله مشترکی که در پایگاه خبری اینترنتی "آنتی وار " (Anti War) منتشر شد، با بررسی اوضاع مسلمانان آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر، عنوان کردند که مسلمانان تحت نظارت شدید مقامات آمریکایی و همچنین ظن سایر شهروندان این کشور قرار دارند. در این مقاله آمده است: دولت آمریکا با محدودتر کردن آزادی‌های کلی بر مسلمانان این کشور، قدرت خود را افزایش می‌دهد. یک واعظ اسلام‌گرای افراطی که شهروند آمریکا نیز هست، جایی در یمن پنهان شده و مردم را به اعمال خشونت علیه آمریکا تحریک می‌کند. چاره این مشکل برای دولت آمریکا ساده است: نام او را به فهرست قتل سی.آی.ای اضافه می‌کند، هواپیماهای بدون سرنشین خود را (هر چند آمریکا با یمن در حال جنگ نیست) به پناهگاه او می‌فرستد و حکم اعدام وی را اجرا می‌کند. جالب‌تر اینکه این اقدام را "قتل هدفمند " می‌نامد و بنابراین نیازی ندارد نگران مسائل قانونی مرتبط با عبارت "ترور " باشد. انگلهارت با اشاره به اقدام نافرجام یک پاکستانی-آمریکایی برای منفجر کردن یک خودرو بمب‌گذاری شده در میدان تایمز نیویورک نوشت: این فرد که یک شهروند آمریکایی متولد پاکستان است، قصد داشت غیرحرفه‌ای‌ترین خودرو بمب‌گذاری شده در تاریخ را در میدان تایمز منفجر کند. دولت آمریکا به بهانه حمایت از این کشور در مقابل شرورانی که وی را به انجام این کار وسوسه کردند، حقوق اولیه او را نادیده گرفت و جلسه تفهیم اتهام او را که باید به سرعت برگزار شود، به تاخیر انداخت. همه حقوق این شخص به خاطر یک اشتباه از وی سلب شد. نویسنده کتاب "پایان فرهنگ پیروزی: آمریکای جنگ سرد و بیداری یک نسل از خیالی واهی " (The End of Victory Culture: Cold War America and the Disillusioning of a Generation) ادامه داد: هنگامی که نوبت به تهدیدهای داخلی در آمریکا می‌رسد، یعنی هنگامی که احتمال حمله تروریستی یا ظن مرتبط بودن فردی با یک "سازمان تروریستی خارجی " مطرح باشد، آمریکا به راحتی شهروندی وی را باطل اعلام می‌کند، سپس او را به گوانتانامو می‌فرستد و دیگر صحبتی از وی به میان نمی‌آید (مسئله‌ای که "سناتور جو لیبرمن " (Sen. Joe Lieberman) از حامیان آن است). طبق گزارش "گلن گرینوالد " (Glenn Greenwald) از پایگاه خبری اینترنتی Salon.com، چنین نمونه‌هایی برای ممانعت از برخورداری طبقه مشخصی از مردم آمریکا از ابتدایی‌ترین حمایت‌های قانونی طراحی شده‌اند. همه این موارد به عمد و تنها به بهانه "تروریست‌های وحشتناک " صورت می‌گیرد تا دولت آمریکا بتواند قوانین اصلی دستگاه قضایی این کشور را تغییر دهد تا بتواند بیش از پیش قدرت خود را برای بازداشت شهروندان افزایش دهد و دیگر کسی نتواند در مقابل سوءاستفاده‌های دولت آمریکا تامین قضایی داشته باشد. * دولت آمریکا همه مسلمانان را تروریست می‌داند طبق این مقاله، وحشت از تروریسم در بین مردم آمریکا رواج بسیار دارد. این وحشت را خود دولت آمریکا در میان مردم گسترده و تغذیه کرده است؛ هر چند تهدید واقعی در این کشور نامتناسب است. دولت آمریکا از هر زنگ خطری، از حمل ناموفق بمب جاسازی شده در کفش به داخل هواپیما گرفته تا بمبگذاری که از کود شیمیایی غیرقابل انفجار برای منفجر کردن خودرو خود استفاده کرده است، بهره می‌گیرد تا پول بیشتری به صنعت امنیت داخلی خود که سازمان امنیت داخلی آمریکا آن را به وجود آورده، سرازیر کند و بدین ترتیب با هزینه‌های شهروندان، قدرت خود را بیش از پیش افزایش دهد. در حال حاضر، مسلمانان آمریکا که دولت این کشور آنها را تروریست می‌داند، در معرض خطر بزرگ از دست دادن حقوق شهروندی خود قرار دارند. با این حال، آشکار است که مقامات از پیش قدرتمند آمریکایی میل به افزایش و گسترش قدرت روز افزون خود دارند. به گونه‌ای، می‌توان چنین گفت که تروریست‌ها، مجریان قانون آمریکا و دولت این کشور با همدستی با یکدیگر تصمیم دارند بیش از پیش آزادی‌ها و حقوق شهروندی مردم را از آنها سلب کنند و بدین ترتیب موفقیت جنگ‌های افغانستان و پاکستان را تضمین کنند. سالیسبوری، نویسنده فرهنگی نشریه "فیلادلفیا اینکوایرر " (Philadelphia Inquirer) با مشاهده‌ای دقیق و نزدیک، فرآیندی را که طی آن مسلمانان آمریکا شرور جلوه داده شده و جوامع آنها مورد حمله قرار گرفته است، بررسی کرده، نتیجه مشاهدات خود را در کتابی با عنوان "ارواح محمد: داستان آمریکایی عشق و ترس در سرزمین مادری " (Mohamed’s Ghosts: An American Story of Love and Fear in the Homeland) به چاپ رسانده است. وی در این کتاب، وضعیت مسلمانان آمریکا را از حوادث 11 سپتامبر به بعد مورد بررسی قرار داده است. * نگاه متفاوت اوباما به شهروندان مسلمان و غیر مسلمان آمریکا سالیسبوری ادامه داد: "آلیون نیاس " (Alioune Niass) دستفروش مسلمان سنگالی اولین کسی بود که دود ناشی از خودرو بمب‌گذاری شده را در میدان تایمز نیویورک مشاهده کرد و به پلیس اطلاع داد ولی کسی در آمریکا از این مسئله آگاهی ندارد. در واقع، اگر روزنامه تایمز چاپ لندن به گزارش این مسئله نمی‌پرداخت، هیچ کس از نقش محوری نیاس در این ماجرا آگاه نمی‌شد. هیچ روزنامه جریان عمده آمریکایی به خود زحمت نداد مطلبی در مورد وی که در اطراف منهتن عکس بازیگران را می‌فروشد، منتشر کند. هیچ یک از شبکه‌های خبری بزرگ آمریکا هم با او مصاحبه نکرد. نیاس برای "نیویورک تایمز " یا "نیویورک پست " (New York Post) یا "دیلی نیوز " (Daily News) وجود خارجی ندارد؛ برای اوباما رئیس جمهور آمریکا هم وجود خارجی ندارد که با "لانس اورتون " (Lance Orton) و "دوین جکسون " (Duane Jackson) دو دستفروش دیگر تماس گرفت و از آنها به خاطر هوشیاری‌شان در اخطار به پلیس تشکر کرد. این دو حتی به عنوان قهرمان از سوی تیم‌های ورزشی مطرح نیویورک به تماشای مسابقات دعوت شدند. وی افزود: نیاس نه تماسی از سوی رئیس جمهور دریافت کرد، نه مورد ستایش قرار گرفت، نه به مسابقه‌ای دعوت شد و نه مقاله‌ای در موردش منتشر شد (هر چند نیویرک تایمز سرانجام پس از چند روز از وقوع حادثه نامی از وی برد). با این حال، طبق گزارش تایمز لندن نیاس کسی بود که اولین بار دود ناشی از خودرو را در آن شب شنبه مشاهده کرد. وی متوجه رسیدن خودرو به آن مکان نشده بود، چرا که سرگرم رسیدگی به مشتری‌هایش بود و شب شنبه برای دستفروش‌های میدان تایمز شبی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت. با این حال، هنگامی که دود را مشاهده کرد، حواسش جمع شد. وی به تایمز لندن گفت: فکر می‌کردم که باید به 911 زنگ بزنم ولی انگلیسی من خیلی خوب نیست و تلفن من هم اعتبار نداشت. بنابراین پیش لانس که در کنار من تی‌شرت می‌فروشد رفتم و ماجرا را به او گفتم. او گفت نباید به 911 زنگ بزنیم. او بلافاصله به یک افسر پلیس خبر داد و او با 911 تماس گرفت. نویسنده ارشد فیلادلفیا اینکوایرر ادامه داد: بدین ترتیب لانس و جکسون که او هم ماجرا را به پلیس گزارش کرده بود، به مطبوعات راه یافتند و به عنوان "قهرمان " مورد ستایش قرار گرفتند، در حالی که مصاحبه تایمز لندن با نیاس در سراسر اینترنت انتشار یافته است، مردم خواستار "قدردانی " از وی هم شده‌اند. این سه مرد همگی کار تحسین‌برانگیزی انجام دادند. آن دو دستفروش دیگر کاری را کردند که هر شهروند دیگری با مشاهده خودروی در حال سوختی که در یک خیابان شلوغ به طور غیرقانونی پارک شده، باید انجام دهد ولی آیا می‌توان آنها را قهرمان نامید؟ در مورد نیاس، قهرمان نامیدن او شاید تا اندازه‌ای از اهمیت کارش بکاهد. وی که از 11 سپتامبر در نیویورک دستفروشی می‌کند، چیزی غیرطبیعی مشاهده و آن را گزارش کرد که این کار باعث برقراری تماس بین وی و پلیس شد. این مسئله که یک مهاجر مسلمان در مورد چنین اقدام مدنی ساده‌ای بدون درنگ عمل کند، قدرت جامعه آمریکا و زندگی و ارتباط روزانه مسلمانان در این ملت، به ویژه مسلمانان مهاجر را نشان می‌دهد. این اقدام، به طور معقولانه کاری عادی برای اورتون و جکسون محسوب می‌شود ولی در مورد نیاس چنین اقدامی نیازمند شجاعت بود و این مسئله که او چنین شجاعتی به خرج داد، تاکیدی است بر این حقیقت آشکار در مورد مسلمانان پس از حوادث 11 سپتامبر: آنها نماینده یک اجتماع مسئول و متعهد مانند هر اجتماع دیگری هستند. * اقدام نیاس اقدامی شجاعانه بود طبق مقاله سالیسبوری، نیاس مانند بسیاری از مهاجران مسلمان دیگر در نیویورک و سراسر آمریکا، احساس می‌کند که سایر شهروندان آمریکایی و به ویژه مقامات دولتی، تنها به خاطر دین و مذهبش با ظن و شک به وی می‌نگرند. نیاس در مصاحبه‌ای با "دموکراسی حالا " (Democracy Now!) که یک برنامه خبری تلویزیونی و رادیویی مستقل است، اظهار کرد که در موارد مربوط به تروریسم، مقامات اجرای قانون به هر مسلمانی به عنوان یک تهدید بالقوه می‌نگرند. شهروندان عادی به خاطر همین عادی بودن به سوژه شک تبدیل می‌شوند. اگر شخصی بد باشد، آنها همه هم‌دینان او را هم بد قلمداد می‌کنند. به نظر من این کار اشتباه است. وی ادامه داد: تا جایی که به نیاس مربوط می‌شود، تروریست‌ها افرادی منحرف، غیر مذهبی و مرتد هستند. او در این مصاحبه گفت: کاری که تروریست‌ها می‌کنند، ربطی به دین ندارد چرا که دین اسلام دین تروریسم نیست. من اگر بدانم که یک تروریست، مسلمان است، اگر این مسئله را بدانم، قبل از این که فرار کند او را خواهم گرفت. به گفته وی، دایره اطلاعات اداره پلیس شهر نیویورک، اف.بی.آی و اداره گمرک و مهاجرت به طور دائم تعداد بسیار زیادی خبرچین در میان اجتماع‌های خاورمیانه‌ای و شرق آسیایی این شهر به کار می‌گمارند. به دنبال 11 سپتامبر، قسمت‌هایی از نیویورک مورد تجسس و بازرسی ماموران محلی و فدرال قرار گرفت. همین اتفاق در مورد جوامع مقیم شهرهای فیلادلفیا، دیترویت، شیکاگو، هادسون و سواحل غربی، یعنی در واقع در هر جایی که مسلمانان در کنار هم زندگی می‌کنند، تکرار شد. * مسلمان بودن در آمریکا به یک جرم تبدیل شده است سالیسبوری که سال‌هاست به گزارش سرگذشت مسلمانان آمریکا می‌پردازد، ادامه داد: با وجود تکذیب‌های مقامات دولتی این تجسس‌ها و همچنین بازرسی‌های بیشتر و گسترده‌تر به طور اختصاصی بر جامعه مسلمانان آمریکا متمرکز است. من تاثیر مخرب این کنکاش‌های پنهانی پلیس را بر خانواده‌ها و جوامع دیده‌ام؛ خانه‌های ویران شده، والدینی که از کشور اخراج شده‎اند، کودکان بی خانواده، خودکشی، قتل، محله‌هایی که از ظن دو جانبه لبریز شده و دوری گزینی روزانه به عنوان حقیقت زندگی. خانمی که پلیس همسرش را در خیابان بازداشت کرد و با خود برد، از من پرسید: از چه وقت تاکنون مسلمان بودن جرم محسوب می‌شود؟ وی افزود: هزاران هزار سکنه مسلمان از زمان 11 سپتامبر بازداشت و زندانی شده و به کشور خود بازگردانده شده‌اند. همه مردم از این مسئله خبر دارند و مقامات و مامورین فدرال بارها اعلام کرده‌اند که این اقدامات در عصر جدیدی که القاعده آن را پیش می‌برد، ضروری است. یک روز یک دادستان بی پروا به من گفت معنی ندارد که بی دلیل وقت خود را صرف بازرسی یا نظارت بر غیر مسلمان‌ها کنیم و بهتر است مستقیم به سراغ منبع برویم. * از 47 حمله تروریستی اخیر آمریکا فقط یکی توسط مسلمانان انجام شده تحلیلگر آنتی وار ادامه داد: این دیدگاه سهل‌الوصول مشکلات بسیاری دارد. دو مطالعه‌ای که اخیراً صورت گرفته است –یکی توسط یک گروه متخصصی که دولت فدرال بودجه هنگفت آن را تامین می‌کند و دیگری از سوی گروه مذهب و جامعه‌شناسی "مدرسه سیاست عمومی سنفورد " (Sanford School of Public Policy) در "دانشگاه دوک " (Duke University) و "دانشگاه کارولینای شمالی " ( University of North Carolina) که بودجه آن توسط وزارت دادگستری آمریکا تامین می‌شود- برخی از تضادها و تناقض‌های کاملاً آشکار این دیدگاه را نشان می‌دهد. وی ادامه داد: "گروه رند " (Rand Corporation) حوادث تروریستی صورت گرفته از زمان 11 سپتامبر 2001 را مورد مطالعه قرار داد و دریافت که مشکل، هر چند جدی، بیش از حد مورد توجه قرار گرفته است. طبق یافته‌های محققان رند، همه 46 مورد این حملات تروریستی از زمان 11 سپتامبر، توسط آمریکایی‌ها و یا کسانی که مدت طولانی در این کشور سکونت داشتند و به افراط‌گرایی روی آورده و سعی به انجام اعمال تروریستی کرده‌اند، صورت گرفته است که بیشتر آنها با شکست مواجه شدند. در کل 125 نفر در آنها شرکت داشته‌اند. به این آمار دقت کنید: به طور متوسط سالانه شش مورد اقدام افراطی و تروریستی در آمریکا به وقوع پیوسته است. تلاش کاملاً بی منطق "فیصل شهزاد " (Faisal Shahzad) در میدان تایمز چهل و هفتمین اقدام اینچنینی محسوب می‌شود. طبق گزارش این گروه، در دهه 1970 کشور آمریکا به طور متوسط با حدود 70 حمله تروریستی در سال روبه‌رو بوده‌ است. از ژانویه 1969 تا آوریل 1970 آمریکا چهار هزار و 330 مورد بمبگذاری، 43 مورد مرگ و 22 میلیون دلار خسارت مالی را پشت سر گذاشته است. به گفته سالیسبوری، طبق گزارش گروه رند که "جنگجویان آینده: حوادث مربوط به افراط‌گرایی تروریستی جهادگرایان در آمریکا از زمان 11 سپتامبر 2001 " (Would-Be Warriors: Incidents of Jihadist Terrorist Radicalization in the United States since September 11, 2001) نام دارد، نظارت سنگین و بازجویی‌های خشونت‌آمیز پلیس اغلب مخرب است و ترسی عمیق از مقامات اجرای قانون و مهاجرت در میان اجتماعات مسلمان آمریکا به وجود می‌آورد. در حالی که کمک و همکاری این مسلمانان برای مقابله با تروریسم لازم و ضروری است. وی افزود: هنگامی که فردی به مسیر خطرناک افراط‌گرایی قدم می‌گذارد، اعضای خانواده، دوستان و همسایه‌ها خیلی بهتر از پلیس متوجه می‌شوند؛ مهم نیست چه تعداد خبرچین پلیس در آن محله مستقر شده باشد. به گزارش گروه رند، در مواردی خویشاوندان و دوستان فرد مداخله کرده‌اند ولی آیا آنها آنقدر به مقامات اعتماد دارند که به آنها در این مورد اطلاع دهند؟ آیا مقامات واقعاً از اطلاعاتی که این افراد فراهم می‌آورند، استفاده می‌کنند؟ سهل‌انگاری مقامات سی.آی.ای را در مورد بمب‌گذاری که قصد منفجر کردن یک هواپیما را داشت و پدرش در مورد او به مقامات مسئول گزارش داده بود، فراموش نکنید. * باید جامعه مسلمانان را در فرآیند سیاسی آمریکا بیشتر دخیل کنیم وی افزود: تحقیق دوم که توسط تیم تحقیقاتی دانشگاه دوک و دانشگاه کارولینای شمالی انجام شده، چندین مورد توطئه و برنامه تروریستی داخلی را از زمان 11 سپتامبر مورد بررسی قرار می‌دهد. این گزارش، 139 مسلمان آمریکایی را شناسایی می‌کند که از زمان 11 سپتامبر به جرم برنامه‌ریزی یا اجرای اعمال تروریستی تحت پیگرد قانونی قرار گرفته‌اند که میانگین آن، 17 مورد در سال می‌شود. در اینجا هم بسیاری از این اعمال تروریستی، مانند اقدام شهزاد، بسیار ضعیف برنامه‌ریزی شده بودند. این گزارش هم، مانند گزارش گروه رند، آمار ناچیز این وقایع را نشان می‌دهد: این تعداد 17 نفر در سال در مقایسه با سایر جرائم خشونت‌آمیز آمریکا کوچک ولی نه بی‌اهمیت محسوب می‌شود. تروریسم داخلی مشکلی جدی ولی محدود است. وی ادامه داد: محققان این دو دانشگاه، 120 مصاحبه جامع با مسلمانان چهار شهر آمریکا انجام دادند تا به بینشی نسبت به مشکل تروریسم اسلامی داخلی و واکنش مسلمانان آمریکا به آن دست یابند. اینکه چرا چنین تعداد کمی مورد بررسی قرار گرفته نیز جای سوال دارد. نتیجه مطالعات این محققان، ضدیت گسترده این مسلمانان با ایدئولوژی‌های افراط‌گرایانه و تلاش همه جانبه جامعه مسلمانان آمریکا برای فرونشاندن آن بود. بخشی از این تلاش، از تمایل آنها به دفاع از خود سرچشمه می‌گیرد ولی عمده آن، نتیجه ضدیت اخلاقی، نژادی و الهی با ایدئولوژی‌های اصول‌گرایانه خشونت‌آمیز است. به گفته وی، هر دو این گزارش‌ها بر اهمیت چیزی تاکید می‌کنند که محققان آن را "سیاست‌گذاری نفسی " (self-policing) در میان جامعه مسلمانان آمریکا می‌نامند. این کار برای آنها عاملی مهم در مبارزه با تروریسم در آمریکا محسوب می‌شود. طبق این گزارش، مساجد و سایر مکان‌های ویژه مسلمانان نه تنها جایگاهی پنهان برای رشد افراط‌گرایی نیستند، بلکه به برقراری ارتباط بین این جامعه و جهان بزرگ اطراف آن می‌پردازند و در عین حال بر روی ریشه‌کن کردن اصول‌گرایی سیاسی ‌افراط‌گرایانه کار می‌کنند. بی‌دلیل نبود که "خالد شیخ محمد " (Khalid Sheikh Mohammed) به هواپیماربایان 11 سپتامبر دستور داد به مسلمانان آمریکایی، مساجد و مکان‌های اجتماع آنها نزدیک نشوند. وی افزود: این گزارش از مقامات فدرال و محلی می‌خواهد سرسختانه به کار خود ادامه دهند تا جوامع مسلمانان را به طور کامل در فرآیند سیاسی آمریکا ادغام کنند. طبق توصیه‌های این گزارش، مقامات باید روش‌هایی برای حمایت و تقویت این اجتماعات از طریق ترویج فعالانه اعلام نفرت مکرر مسلمانان از خشونت در نظر گیرند. اینگونه محکوم‌سازی‌ها از زمان 11 سپتامبر بارها از سوی مسلمانان صورت گرفته ولی در مطبوعات چندان به آن توجه نشده است. مقامات عمومی باید از این امر اطمینان حاصل کنند که سازمان‌های خدمات اجتماعی در مناطق مسلمان‌نشین فعال باشند و سرسختانه هرگونه ادعایی را در رابطه با نقض قوانین حقوق مدنی مورد بررسی قرار دهند و بر روی برقراری روابط کاری با گروه‌های مسلمان در مورد مسائل مربوط به تروریسم و اعمال قانون تمرکز کنند. * اخبار منابع گمنام با هدف غوغاسالاری علیه مسلمانان سالیسبوری ادامه داد: حادثه میدان تایمز و نقش کوچک ولی حیاتی آلیون نیاس اهمیت این توصیه‌های اجتماعی را به تصویر می‌کشد. با این حال، رسانه‌ها نیاس را نادیده گرفته‌اند و سازمان‌های اجرای قانون یک بار دیگر یک بازجویی پر سر و صدا و وحشت‌آفرین را بر پا کردند که در رسانه‌ها عمدتاً با عنوان منابع گمنام معرفی می‌شود. این مسئله، همان حس پر وحشت پیامدهای 11 سپتامبر را بازآفرینی می‌کند؛ جلوه‌ای از یک بازرسی آشفته و عمده که رسانه‌های خبری با گزارش‌های خود از آن حمایت می‌کنند، خانه‌ای در نیوجرسی مورد حمله پلیس قرار گرفت. چرا؟ پاسخی ارائه نمی شود. مردی دستبند به دست در یک خانه در بوستون بازداشت شد. این مرد کیست؟ چه نقشی ایفا کرده است؟ آیا کسی او را اجیر کرده بود؟ جوابی موجود نیست. وی افزود: مهمتر اینکه اخباری که به نقل از منابع گمنام در نشریات جریان عمده منتشر می‌شوند، از طرف دولت آمریکا کنترل و با هدف تهدید خشونت‌آمیز پاکستان صورت می‌گیرند. این در حالی است که جنگ‌های عراق و افغانستان به مبارزه‌هایی مرگبار و مخرب تبدیل شده‌اند. هدف از این نقل قول‌ها، همچنین تضعیف حقوق ابتدایی مظنونین بازداشت شده است. تصمیم افراطی دولت آمریکا برای نادیده گرفتن حقوق ابتدایی مظنونین و به تعویق انداختن جلسه تفهیم اتهام آنها تهدیدی است برای حقوق همه شهروندان آمریکایی. آیا این پیامی است که آمریکا می‌خواهد برای به قول جرج بوش، شروران جهان بفرستد؟ آیا مردم آمریکا پیام این شروران را دریافت نکرده‌اند؟ فیصل شهزاد، که یک شهروند آمریکایی است که در خاک آمریکا بازداشت شده، چندین هفته است که در دل بازجویی‌های سیاه ناپدید شده است. این در حالی است که اوباما یک سال پیش در سخنرانی خود خطاب به کارکنان سی.آی.ای گفت که آنچه که آمریکا را به کشوری ویژه تبدیل می‌کند، این است که مردم آمریکا حتی هنگامی که اوضاع دشوار است و نه تنها هنگامی که اوضاع بر وفق مراد است، به ارزش‌ها و آرمان‌های خود پایبند است؛ حتی هنگامی که در معرض تهدید و وحشت قرار دارد و نه فقط هنگامی که مصلحت بر این است. سالیسبوری در پایان نوشت: به گفته "هولدر " دادستان کل آمریکا (Attorney General Holder)، هنگامی که اوضاع دشوار شود، این دشواری قوانین را تغییر می‌دهد. ما با تروریست‌های بین‌المللی سر و کار داریم و به نظر من ما باید قوانین را تغییر دهیم تا بازجویان بتوانند از آنها استفاده کنند، قوانینی که انعطاف‌پذیرتر و با تهدیدی که ما با آن روبرو هستیم، سازگارتر باشند. هیچ یک از گفته‌های وی برای مسلمانان آمریکا مفید نیست؛ برای هیچ کس مفید نیست.