Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • عضو مرکز مطالعات فلسطین در واشنگتن: طرح صلح آمریکا مشروعیت بخشی به اشغال بخش بیشتری از فلسطین است
    دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۴۵

    رئیس پایگاه انتفاضه الکترونیک با اشاره به طرح صلح جدیدی که از سوی آمریکا مطرح شده است،‌ نوشت: این طرح، یک بخشش بی‌سابقه به اسرائیل و مشروعیت بخشیدن به اشغال بخش‌های بیشتری از فلسطین حتی از آنچه تاکنون رسما اعلام شده است، می‌باشد. "علی ابونیمه " (Ali Abunimah) نویسنده برجسته و عضو «مرکز مطالعات فلسطین» در واشنگتن، در مقاله‌ای که در سایت «کامن دریمز» commondreams منتشر شد، با اشاره به اینکه نگرش جدیدی در حال شکل‌گیری سریع است که تصور می‌کند ایالات

    رئیس پایگاه انتفاضه الکترونیک با اشاره به طرح صلح جدیدی که از سوی آمریکا مطرح شده است،‌ نوشت: این طرح، یک بخشش بی‌سابقه به اسرائیل و مشروعیت بخشیدن به اشغال بخش‌های بیشتری از فلسطین حتی از آنچه تاکنون رسما اعلام شده است، می‌باشد. "علی ابونیمه " (Ali Abunimah) نویسنده برجسته و عضو «مرکز مطالعات فلسطین» در واشنگتن، در مقاله‌ای که در سایت «کامن دریمز» commondreams منتشر شد، با اشاره به اینکه نگرش جدیدی در حال شکل‌گیری سریع است که تصور می‌کند ایالات متحده قادر است منازعه 130 ساله فلسطین را با یک طرح صلح ساده حل کند، می‌نویسد: مشاور سابق رئیس جمهور در امور امنیت ملی «زبیگنیو برژینسکی» Zbigniew Brzezinski و نماینده سابق کنگره «استفن سولارز» Stephen Solarz در نشریه «واشنگتن پست» مقاله‌ای منتشر کرده‌اند و ادعا کرده‌اند که «اوباما» می‌تواند با سفر به اورشلیم و رام‌الله و با مشارکت سران عرب و سایر دولت‌های منطقه، مسئله فلسطین را با طرح پیشنهادی دولت متبوعش برای همیشه حل کند. حامیان رژیم صهیونیستی ضمن مردود خواندن این طرح، اعلام کرده‌اند که «صلح تحمیلی» هرگز کمکی به حل مسئله نمی‌کند. اگر چه برخی از فعالان فلسطینی از این طرح حمایت کرده‌اند، غالب فلسطینیان نیز معتقدند که این طرح، به شکل خطرناکی ساده‌اندیشانه است و عوض اینکه منازعه را پایان بخشد، زخم کهنه بی‌عدالتی را عمیق‌تر می‌نماید. * اشکالات طرح صلح جدید «راه‌حل جامع» پیشنهادی برژینسکی و سولارز، به هیچ عنوان جامع نیست زیرا نمی‌توان درگیری‌های موجود در فلسطین را محدود به مرزهای این منطقه و فقط میان دو بازیگر رژیم صهیونیستی و دولت ظاهری فلسطین نمود. به عنوان مثال در این طرح پیشنهاد شده است که «مناطق مسکونی منطقه فلسطین، با تعدیل دو جانبه و مساوی مرزهای 1967 میان دولت فلسطین و رژیم صهیونیستی تقسیم شود، به گونه‌ای که بزرگترین بخش کرانه باختری (که اکنون در اختیار تشکیلات خودگردان فلسطینی است) در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گیرد.» این موضوع بسیار گمراه کننده است زیرا کرانه باختری و نوار غزه، تنها 22 درصد سرزمین‌هایی است که میان رود اردن و دریای مدیترانه قرار دارد و به صورت تاریخی تحت تسلط فلسطینیان قرار داشته است. پیش از ساختن رژیم صهیونیستی و اخراج و آواره کردن مردم بومی ساکن این منطقه، فلسطینیان اکثریت غالب و غیرقابل رقابتی را در این مناطق در اختیار داشتند. پذیرش طرح «2 دولت» از سوی مقامات رسمی فلسطین، یک بخشش بی‌سابقه است زیرا 78 درصد این کشور به رژیم صهیونیستی اعطا می‌شود تا اسرائیل به وجود آید. رژیم صهیونیستی به هیچ عنوان راضی نمی‌شود بیش از مقدار باقیمانده، به فلسطینیان بدهد. واگذاری بخش بیشتری از کرانه باختری به رژیم صهیونیستی، اقدام وقیحانه این رژیم در شهرک‌سازی و تصرف عدوانی کرانه باختری را که با همه قوانین بین‌المللی در تعارض است، مشروعیت می‌بخشد. * بخشیدن بیابان به فلسطینیان در عوض واگذاری بیت‌المقدس به اسرائیل موضوع «تعویض مناطق» که در این طرح پیشنهاد شده و قرار است عوض سرزمین‌های واگذار شده از سوی دولت فلسطین به رژیم صهیونیستی را جبران کند نیز بسیار مبهم و غیر واقعی است. در حالی که بیت‌المقدس قلب فلسطین محسوب می‌شود، بیشتر از نیم میلیون شهرک‌نشین صهیونیست، در داخل و اطراف بیت‌المقدس سکنی داده شده‌اند. سرزمین‌هایی که رژیم صهیونیستی باید به عنوان جبران اراضی تصرفی، به دولت فلسطینی بدهد، مناطق خشک و بی‌آب و علفی است که از مراکز تجمع مردم، بسیار دور هستند. اگر منطقه‌ای وجود دارد که جای پاریس برای فرانسه، جای لندن برای انگلیس و جای نیویورک برای آمریکا را پر می‌کند، در این صورت ممکن است فلسطینیان به جای بیت‌المقدس منطقه دیگری را قبول کنند. * نادیده گرفتن حقوق آوارگان فلسطینی به اعتقاد مدیر «انتفاضه الکترونیک» طرح برژینسکی و سولارز، بیش از اینها حقوق فلسطینیان را پایمال کرده است. زمانی که سخن از آوارگان فلسطینی به میان می‌آید، این طرح می‌گوید: «حل مشکل آوارگان فلسطینی باید شامل پرداخت غرامت و سکنی دادن آنها در قلمرو دولت فلسطین باشد. این افراد نباید در سرزمین‌های [واگذار شده به] اسرائیل پا گذارند [حتی اگر روزی خانه و کاشانه آنها در این محل قرار داشته است]». آنها این بخش از طرح را «داروی تلخ» می‌نامند و استدلال می‌کنند که «نباید از اسرائیل انتظار داشت که به خاطر صلح خودکشی سیاسی نماید.» حق بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه و سرزمین‌شان، توسط نظام بین‌الملل به‌رسمت شناخته شده است اما رژیم صهیونیستی فقط به این دلیل که فلسطینیان، یهودی نیستند، همواره این حق را انکار کرده است. بنابراین غزه به عنوان مأوای 80 درصد آوارگان فلسطینی، به قفسی برای زندانی کردن گروهی از معتقدین به دین «بد» تبدیل شده است. ابونیما با طرح این پرسش که برژینسکی و سولارز که این قدر نسبت به سرشت تبعیض‌آمیز رژیم صهیونیستی انعطاف‌پذیر هستند، حاضرند حق بازگشت آوارگانی را که به دلیل رنگ پوست «بد» از سرزمین‌هایشان اخراج شده‌اند، رد نمایند؟ اضافه می‌کند: زمانی گفته می‌شد پایان بخشیدن به حکومت سفیدپوستان در آفریقای جنوبی، یک «خودکشی سیاسی» است. من اکنون که در حال نگارش این مقاله هستم، در مرکز شهر «پرتوریا» پایتخت دولت نژادپرست سابق آفریقای جنوبی به بیرون از پنجره می‌نگرم و شهادت می‌دهم کسانی که می‌گویند مردم کشورهای چند نژادی نمی‌توانند و نباید با یکدیگر درآمیخته شوند، دروغ محض است. به علاوه، نمونه‌های فراوانی از بازگشت آوارگان به سرزمین اصلی‌شان، سراغ داریم. بنابر توافقات دیتون Dayton Agreement در سال 1995 که با وساطت ایالات متحده، به جنگ بوسنی پایان بخشید، حدود نیم میلیون نفر از آوارگان و پناهجویان، با مساعدت نهادهای بین‌المللی به خانه‌هایشان بازگشتند، علیرغم اینکه سرزمین این افراد در تقسیم‌بندی جدید سیاسی و جمعیتی، تحت حکومت دولت و نژاد دیگری قرار گرفته بود. در این کشور 3.5 میلیونی هم، تأثیرات جنگ بسیار شدید و عمیق بود. به‌جز در نظر گرفتن نفرت تبعیض‌آمیز رژیم صهیونیستی نسبت به غیر یهودیان، هیچ دلیل دیگری نمی‌توان یافت که از بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین‌های خود در داخل رژیم صهیونیستی جلوگیری نماید و همچنان این افراد را در آوارگی نگه دارد. * تأیید ادامه اقدامات نژادپرستانه رژیم صهیونیستی برژینسکی و سولارز با صحه گذاردن بر ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر «یهودی بودن دولت» حاکم در فلسطین اشغالی، نه تنها تجاوزهای صورت گرفته به حقوق اساسی آوارگان را تأیید کرده‌اند بلکه 1.4 میلیون شهروند فلسطینی را که اکنون تحت سلطه رژیم متعصب و نژادپرست صهیونیستی زندگی می‌کنند به شهروندان درجه دو تنزل می‌دهند. معنای تأسیس «2 دولت در کنار هم که در صلح زندگی می‌کنند» این است که شهروندان فلسطینی-اسرائیل، در معرض خطر اخراج به سوی دولت فلسطینی قرار می‌گیرند و به عبارت بهتر، شاهد دور جدیدی از پاکسازی قومی خواهیم بود. چشم‌انداز یک خرده دولت مثله‌شده و خلع سلاح شده، به هیچ عنوان پاسخگوی امیدها و حقوق مردم فلسطین نیست و هرگز صلح و کرامتی بالاتر از بنتوستان‌هایی bantustans که دولت نژادپرست آفریقای جنوبی برای شهروندان سیاهپوست خود تأسیس کرد تا آرزوی دموکراسی و برابری آنها را تسکین بخشد، به ارمغان نخواهد آورد. اوباما نمی‌تواند با سفر به منطقه، از این دست طرح‌هایی را که اولین بار در نشست کمپ دیوید در سال 2000 پیشنهاد شد و در عمل، با عدم استقبال طرف فلسطینی و اسرائیلی مواجه گشت قالب نماید. «مارگارت تاچر» زمانی گفته بود که تلاش آفریقای جنوبی برای جدا کردن سیاهان و سفیدپوستان، شبیه «تجزیه املت به تخم مرغ و گوجه» است و در نهایت منجر به خونریزی دهشتناکی خواهد شد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که تشخیص دهیم این حقیقت در مورد فلسطین هم صحت دارد یا نه؟ جستجوی راه‌حل سیاسی برای مسئله فلسطین، به معنای نابرابری و بی‌عدالتی برای هر کسی است که در این سرزمین زندگی می‌کند.



    گزارش
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 13484
    دفعات دیده شده: ۱۱۷۵ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش