-
یک تحلیلگر آمریکایی: افکار مردم آمریکا توسط رسانهها اشغال نظامی شده است
شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۴۸
یک تحلیلگر آمریکایی نوشت: هجمه تبلیغاتی رسانههای جریان اصلی و حامی دولت در آمریکا در جنگ علیه تروریسم، ذهن مردم این کشور را به صورت یک پادگان نظامی تحت اشغال خود درآورده است. پایگاه خبری "Antiwar " در مقالهای به قلم "تام هایدن " (Tom Hayden) پژوهشگر و تحلیلگر آمریکایی نوشت: به موازات آنکه کنگره بودجه جنگ افغانستان را تامین میکند، ارتش به دنبال افزایش دامنه جنگ افکار در داخل و در خارج از آمریکا است. مسئله اصلی این است که رسانههای آمریکا و کنگر
یک تحلیلگر آمریکایی نوشت: هجمه تبلیغاتی رسانههای جریان اصلی و حامی دولت در آمریکا در جنگ علیه تروریسم، ذهن مردم این کشور را به صورت یک پادگان نظامی تحت اشغال خود درآورده است. پایگاه خبری "Antiwar " در مقالهای به قلم "تام هایدن " (Tom Hayden) پژوهشگر و تحلیلگر آمریکایی نوشت: به موازات آنکه کنگره بودجه جنگ افغانستان را تامین میکند، ارتش به دنبال افزایش دامنه جنگ افکار در داخل و در خارج از آمریکا است. مسئله اصلی این است که رسانههای آمریکا و کنگره با استراتژی رسانهای پنتاگون و حفظ این رویکرد خطرناک، همکاری کردند. این تحلیلگر مینویسد: این مسئله تصادفی نیست که پنتاگون به دنبال ایجاد فضای جنگ اطلاعاتی با استفاده از روزنامهنگاران حامی پنتاگون و مجاب کردن افکار عمومی آمریکا در حمله به قندهار است. این مسئله هم تصادفی نیست که ایالات متحده به دنبال خفه کردن انتقادهای عمومی از حامد کرزی متحد نارفیقش در کابل است! وی اضافه میکند: هیچ شکی نیست که تلفات جانی غیر نظامیان در افغانستان پوشیده باقی خواهد ماند. تیم ویژه سازمان ملل در افغانستان که مسئول شمارش این تلفات است، یادداشتی در سال گذشته منتشر کرده است که تلفات غیر نظامیان را در افغانستان که توسط UNAMA گزارش شده است، تایید میکند. * تکوین جنگ رسانهای در اشغال عراق وی با اشاره به اینکه ذهن مردم آمریکا همانند رمانهای جورج ارول شده است، مینویسد: آیا این جنون است؟ آیا زندگی ما تحت سلطه افکار اورولی (جورج اورول) است؟ وی سپس تصریح میکند: البته اینگونه نیست اما مردم، رسانهها و کنگره خیلی عادی پرداخت مالیات به پنتاگون را میپذیرند و داستان سراییهای کاخ سفید را باور میکنند. این اقدامات از قبیل ادعایهای دروغین، پنهان کردن کشته شدن سربازان زیر آتش دشمن یا کشته شدن سه زن باردار توسط نیروهای ویژه که اخیرا اتفاق افتاد، شکل منزجر کنندهای به خود گرفته است. وی با اشاره به جنگ رسانهای کاخ سفید میافزاید: دوره عملیات نظامی رسانهها با جنگ عراق آغاز شد، زمانی که پنتاگون مقامات رده بالای ارتش را به جنگ تحریک کرد، مقامات اطلاعاتی و دفاعی به نیروی ارسال پیام چند جانبه در دولت بوش تبدیل شدند. این استراتژی با استفاده از روابط عمومی بالا با رسانهها هر روز عمیقتر میشد. پنتاگون از علم کامپیوتر به عنوان یک سلاح در زمینه نوظهور جنگ اطلاعاتی استفاده میکرد که در آن کشته شدن مردان، زنان و کودکان نسبت به از بین رفتن افکار آنها اهمیت چندانی نداشت. ژنرال مک کریستال، که همه دوره خدمتش در عراق محرمانه باقی ماند، در طول یک مصاحبه در ماه فوریه گفت: این جنگ یک جنگ فیزیکی نیست. اینکه چگونه شما مردم را میکشید، آنها را دستگیر میکنید یا پلها را منفجر میکنید، چندان مهم نیست، چیزی که مهم است فکر افراد است. مک کریستال همچنین در یک سخنرانی در لندن گفته است که افغانستان مانند یک بازی فوتبال نیست. افغانستان شبیه یک منازعه سیاسی است که در پایان هر دو طرف اعلام میکنند که برنده هستند! ژنرال مک کریستال برای بالا بردن احتمال درخواستش در مورد افزایش نیروهای نظامی آمریکا در اوایل سال جاری از یک روابط عمومی تهاجمی استفاده کرد و در مصاحبههایی جداگانه با نیویورک تایمز، لو فیگارو، نیوزویک و مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی در لندن خواستهاش را در افکار مردم جا انداخت. هایدن همچنین اضافه میکند: مک کریستال در یک ارزیابی محرمانه از افغانستان در تاریخ 30 آگوست 2009 اعلام کرد که در جنگ علیه افکار عمومی یکی از میدانهای اصلی مبارزه، سلطه اطلاعاتی است. جای خندهدارش اینجاست که طبق تحلیل شخصی مک کریستال، طالبان حتی با تکنولوژی کم نیز اعتبار ISAF، جامعه بینالمللی و دولت افغانستان را تحلیل بردهاند. وی با کنایه از سیاستهای رسانههای آمریکایی میگوید: مسئله ارزشمند برای دولت افغانستان این است که از آن به عنوان جمهوری اسلامی افغانستان در رسانهها یاد نمیشود و فقط اصطلاح دولت افغانستان به کار میرود! این تحلیلگر با اشاره به اهمیت افکار عمومی در پیش بردن اهداف جنگی آمریکاییها مینویسد: یکی از اهداف کلیدی و استراتژیک به منظور بردن جنگ اطلاعاتی و پیش بردن نقشه تهاجمی اطلاعاتی به دست آوردن افکار عمومی اروپاییها و کاناداییها و حفظ اتحاد ناتو است. * تاکید ژنرالها به مخفی کردن اخبار منفی جنگ به عبارت دیگر و همانطور که بعضی از مقامات استراتژیست اذعان کردهاند، افغانستان مانند چسبی است که ناتو را متحد نگه میدارد. وی سپس تشریح میکند: ژنرال مک کریستال میداند که جنگ افکار نیاز به یک تغییر اساسی در رفتار دارد اما تاکید زیاد بر افکار نیازمند این است که گزارشهای منفی کاهش یابد یا مخفی باقی بماند. هایدن با اشاره به افزایش تهاجمات نیروهای ناتو به قندهار مینویسد: پیش از این، نصف یا بیشتر از نیمی از ماموریتهای نظامی آمریکاییها در افغانستان و همه عملیاتهای نظامی در پاکستان به عنوان عملیاتهای ویژه محسوب میشد. تهاجمات ناگهانی گروههای مخفی علیه طالبان، نه القاعده، اخیرا بیشتر از چهار برابر شده است. طی ماه نوامبر بیشتر از 90 حمله به طالبان گزارش شده است. صلیب سرخ گزارش کرده است، از زمانی که تهاجم به قندهار شروع شده است، علیرغم دستورات مک کریستال، تعداد کشته شدگان غیر نظامی که به ناتو نسبت داده میشود، دو برابر شده است. از سال 2004 تا 2009، بودجه پنتاگون 63 درصد یعنی حداقل 4.7 میلیارد دلار در سال افزایش یافته است. کل بودجه "بازسازی تفکرات افغانستان " و مبازره تبلیغاتی تقریبا 350 هزار دلار در سال 2009 بود. این مسئله به ما ثابت میکند که حملات آمریکا به قندهار، بزرگترین جنگ رسانهای دولت بوده است. گستاخی آمریکاییها در حمله به قندهار زمانی بیشتر آشکار میشود که میبینیم، در یک نظرسنجی که اخیرا انجام شده است، از هر 20 نفر، 19 نفر از ساکنان قندهار از مذاکره با طالبان حمایت میکنند نه حملات نظامی. همچنین از هر شش نفر، پنج نفر از آنها طالبان را برادران افغانی خود میدانند. این نظر سنجی توسط مجله Wired فاش شده است نه توسط کنگره یا رسانههای جمعی. این نویسنده آمریکایی در پایان مقالهاش مینویسد: به زودی کاخ سفید و پنتاگون جلوی دوربینها اعلام خواهند کرد که آنها قندهار سرزمین معنوی و اصلی طالبان را تصرف کردهاند. در حالی که حملات ادامه مییابد، افراد کمی در کنگره هستند که میتوانند واقعیت پشت پرده جنگ علیه افکار عمومی آمریکا را درک کنند و در مقابل آن مقاومت کنند و زمانی که پیروزی در چنین جنگهایی اعلام میشود، کنگره معمولا بودجه آن را تامین میکند.
مقاله
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 13462
دفعات دیده شده: ۲۵۵۱ | آخرین مشاهده: ۳ ساعت پیش