-
کانترپانچ: ناراحتی شدید مردم کشورهای میزبان از عملکرد پایگاههای نظامی آمریکا
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۱۴
یک پایگاه خبری آمریکایی نوشت: مردم کشورهای میزبان از حضور پایگاههای نظامی در کشورشان ناراضی هستند که از دلایل این نارضایتی میتوان به رواج اعمال منافی اخلاق و جنایات خشونتآمیز، جنگ افروزی، شکنجه و زیرپا گذاشتن قوانین اشاره کرد. پایگاه اینترنتی کانترپانچ در مقالهای به قلم "خوان رولافز " Joan Roelofs)) با اشاره به ضعف اقتصادی دولت آمریکا نوشت: علیرغم این موضوع، اقدامات نظامی آمریکا سراسر جهان را در برگرفته است، در اقصی نقاط دنیا شاهد جنگهای ریز
یک پایگاه خبری آمریکایی نوشت: مردم کشورهای میزبان از حضور پایگاههای نظامی در کشورشان ناراضی هستند که از دلایل این نارضایتی میتوان به رواج اعمال منافی اخلاق و جنایات خشونتآمیز، جنگ افروزی، شکنجه و زیرپا گذاشتن قوانین اشاره کرد. پایگاه اینترنتی کانترپانچ در مقالهای به قلم "خوان رولافز " Joan Roelofs با اشاره به ضعف اقتصادی دولت آمریکا نوشت: علیرغم این موضوع، اقدامات نظامی آمریکا سراسر جهان را در برگرفته است، در اقصی نقاط دنیا شاهد جنگهای ریز و درشتی هستیم که توسط کشور ما رهبری میشوند. دامنه عملیاتی و جغرافیایی اقدامات نظامی آمریکا جهانی است. رولافز در مقاله خود به بیان این موضوع که سازمانهای بزرگ مانند "ناتو " نقش اساسی و عمده را در این جنگها دارند در بیان نقش کشورهای عضو مینویسد: اعضایی که لقب "بیطرف " را یدک میکشند، نقش اصلی و کلیدی را در ناتو ایفاء نمیکنند: ایرلند، اتریش، سوئیس، فنلاند، مالت و سوئد از این جملهاند. "ریک روزوف " (Rick Rozoff) گزارش کرد که: " در ژوئن 2009، مانورهای نظامی توسط 10 کشور در شمال سوئد برای گسترش نفوذ و حضور آمریکا و ناتو در مناطق قطب شمال و مقابله با روسیه انجام گرفت. " نویسنده در ادامه میافزاید: سایر طرفهای درگیر کشورهای حاشیه مدیترانهای ناتو هستند: الجزایر، مصر، اسرائیل، اردن، موریتانی، مراکش، تونس و در آخر کشورهایی که به عنوان مهمان در ناتو حضور داشتند: استرالیا، نیوزیلند، ژاپن و کره جنوبی. * توافقات پشت پرده ناتو ضد دمکراسی است وی با بیان اینکه اعضای ناتو باید استانداردهای خاصی را دنبال کنند، اظهار میدارد: اعضا باید به این استانداردها اعتقاد داشته باشند و یا اینکه تظاهر به رعایت آنها کنند. درست است که در بسیاری از موارد این استانداردها باعث افزایش قدرت نظامی اعضا میشود ولی باعث توافقات پشت پردهای نیز میگردد که با دموکراسی در تضاد کامل هستند. اگر دولت منتخب یکی از کشورهای متحد ما از لحاظ نظامی مورد شک واقع شود، به نخست وزیران و طرفداران آنها در پارلمان هیچ اطلاعاتی در مورد تصمیمات ناتو داده نمیشود، به عنوان مثال بر خلاف قانون اساسی دانمارک، سلاحهای هستهای در "گرینلند " استقرار داده شدند. نرمال سازی حیطه فعالیتهای ناتو، نفوذ این سازمان در اتحادیه اروپا و تاثیر آن بر زندگی غیر نظامیان (اروپای شرقی و غربی و آسیای مرکزی) به ندرت مورد بازبینی قرار میگیرند. این صاحبنظر غربی شاخه دیگر فعالیتهای ارتش آمریکا را آموزش نظامی خوانده و مینویسد: آمریکا به شرکای خود در ناتو و به کارمندان نظامی و غیرنظامی بیش از 150 کشور آموزش میدهد. مدرسه آمریکاییها ( نام امروزی آن موسسه همکاریهای امنیتی همیسفر غربی است) بسیار بدنام است. با این وجود، بیش از 200 موسسه در آمریکا وجود دارند که نظامیان خارجی بسیاری را آموزش میدهند. هر کشوری که تسلیحات نظامی از آمریکا خریداری میکند- حدود 150 کشور این کار را انجام میدهند- در قراردادشان ذکر میشود که باید آموزش لازم را نیز از سوی موسسات و نظامیان آمریکا فرا بگیرند. تمرینات نظامی مشترک با گارد ویژه، در واقع نوعی آموزش مربی برای نیروهای خارجی است. بنابراین میتوانیم مطمئن شویم که همکاریهای دو جانبه بین آمریکا و سایر کشورها ادامه خواهد یافت. این نویسنده با اشاره به ارائه خدمات کلینیکی ارتش آمریکا میافزاید: یکی از وظایف ارتش آمریکا، براساس فصلنامه دفاعی، "جلوگیری از وارد آمدن فشار بیش از حد به مردم در نتیجه ناآرامیهای گسترده و سوانح طبیعی عظیم در کشورهای دیگر " است. ارتش آمریکا با ارائه خدمات کلینیکی همچون خدمات دندانپزشکی و دامپزشکی سعی دارد تا قلوب مردم را بدست آورد. ماموران کارکشته مناطق و مکانهای مناسب را شناسایی کرده و با افرادیکه در این مناطق از نفوذ برخوردار بوده و در عین حال نیز جاه طلب هستند، طرح دوستی میریزند، این باعث میشود تا نیروهای آمریکایی به ندرت چنین مناطقی را ترک کنند. تمامی این تعاملات - مشارکتها، آموزش و خدمات انسانی - شبکهای به وجود میآورند که باعث میشود تا نخبگان امروز و آینده، هم در بخش نظامی و هم در بخش غیرنظامی یک نوع ارتباط دانشگاهی و علمی با هم داشته باشند. بنابراین تمامی اینها اساسی و پایهای هستند. این تحلیلگر در ادامه مقاله به بررسی یکی از کتابهایی که در زمینه عملکرد پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای مختلف میپردازد: کتاب "پایگاههای امپراطوری: ستیز جهانی بر علیه مقرهای نظامی آمریکا " The Bases of Empire: The Global Struggle Against U.S. Military Posts که توسط "کاترین لوتز " (Catherine Lutz) تالیف شده است، ادامه کتاب فوقالعاده زیبای "خورشید هیچگاه غروب نمیکند: مواجهه با شبکه پایگاههای نظامی آمریکا در خارج " (The Sun Never Sets Confronting the Network of Foreign U.S. Military Bases) است که توسط "جوزف گرسون " Joseph Gerson و "بروس بیرچارد "Bruce Birchard) ) تالیف شده است. نویسنده، لوتز را یک انسانشناس دانسته و اعتقاد دارد دیدگاه انسانشناسان و کارشناسان سیاست خارجی از اساس متفاوت است: "بسیاری از فعالان و انسانشناسان، دستیابی به اطلاعات واقعی در مورد امور جاری را به فال نیک میگیرند، در حالیکه کارشناسان سیاست خارجی دیدگاهی متفاوت و در نقطه مقابل دارند. آنها تنها در مورد نظرات عدهای خاص و ایدئولوژیها و پیش فرضهای خودشان سخن میگویند و با واقعیات کاری ندارند. " * 250 میلیون دلار هزینه سالانه نگهداری از پایگاههای خارجی خوان رولافز برای اثبات نظر خود به یکی از گزارشهای وزارت دفاع آمریکا در خصوص پایگاههای نظامی اشاره کرده و مینویسد: برای بدست آوردن اطلاعاتی در مورد مکان، وسعت و ارزش پایگاههای نظامی آمریکا در خارج از کشور میتوانید نگاهی به گزارش ساختاری پایگاههای وزارت دفاع بیاندازید. تمامی رقمها را کوچکتر از رقمهای واقعی در نظر گرفتهاند، پایگاههای آمریکا در عراق و افغانستان و آنهایی را که به زودی در یمن احداث خواهند شد را در این گزارش وارد نکردهاند. آنها همچنین پایگاههایی را که به ارتش آمریکا اجازه دسترسی به برخی مناطق را میدهند در لیست خود ذکر نکردهاند. طبق آمار سال 2009، آمریکا در حدود 4742 پایگاه دارد. از این تعداد 121 پایگاه در مناطق تحت نفوذ و 716 پایگاه در کشورهای خارجی قرار دارند. برخی تعداد پایگاههای خارجی را در حدود 1000 پایگاه تخمین میزنند، و هزینه نگهداری از آنها را سالانه در حدود 250 میلیون دلار برآورد میکند. این روزنامهنگار در مورد فعالیتها و اعتراضاتی روز افزونی که بر علیه این پایگاهها صورت میگیرد و بعضی از آنها نیز موفقیت آمیز بودهاند، مینویسد: "به عنوان مثال: یک شبکه بینالمللی برای برچیدن پایگاههای نظامی خارجی تشکیل شده است. اعتراضات و مخالفتهای صورت گرفته بر ضد پایگاههای نظامی را میتوان از اینترنت پیگیری کرد. حرکتهای ضد پایگاههای نظامی، شاهد رهبری و مشارکت تعجب برانگیز زنان، اقلیتهای نژادی و مردم بومی است. با این وجود، ارتش آمریکا دموکراسی متکی به چند فرهنگ را در سرزمینهای خارجی گسترش داده است. " در ادامه مقاله رولافز با توجه به موارد مطرح شده در کتاب لوتز بهنام (پایگاههای امپراطوری: ستیز جهانی بر علیه مقرهای نظامی آمریکا) در مورد پایگاههای نظامی، مینویسد: این کتاب مواردی را به ما گوشزد میکند که مردم از شنیدن آنها خوشحال نمیشوند. مسئله اول حق حاکمیت است. توافقات صورت گرفته بر سر حضور نیروهای آمریکایی غالباً به گونهای است که در آنها ذکر میشود که قوانین زیست محیطی و جنایی موجود در این کشورها شامل حال نظامیان و نیروهای آمریکایی و پایگاههای آنها نمیشود. توافقات پشت پرده، همچون توافقاتی که اجازه استقرار تسلیحات اتمی را میدهد، تمامی مصوبات و قوانین مجلس، کشور و قانون اساسی را دور میزنند. علاوه بر این، حضور نظامی در یک کشور باعث تحت فشار قرار گفتن سیاسی و اجتماعی کشور میزبان میگردد. لذا 235 پایگاه نظامی که در آلمان قرار دارند، بدون تاثیر و بیعلت نیستند. آنها کمک کردهاند تا مردم آلمان در کنار سیاستهای آمریکا بمانند و از آنها حمایت کنند. بعلاوه، در جاهاییکه جنگ و جهانیسازی در بخش تولید و کشاورزی باعث ایجاد بحران در اقتصادهای محلی گردیده است، حضور پایگاههای نظامی به عنوان محرکی برای رستورانها، مراکز تفریحی و صنایع فعال در بخش املاک عمل میکنند. * پایگاههای نظامی قوانین کشورهای میزبان را زیر پا میگذارند وی در ادامه دیگر دلایل ناراحتی مردم از وجود پایگاههای نظامی آمریکا در کشورشان را چنین اعلام میکند: از این پایگاهها برای جنگ افروزی، جاسوسی، شکنجه وسایر فعالیتهایی که قوانین کشورهای میزبان را زیر پا میگذارند و برخلاف میل مردم آن کشورها هستند، استفاده میشود. نویسنده مقاله اضافه میکند: محلیان به خاطر اشغال زمینهایشان عصبانی و خشمگین هستند، چرا که حضور نظامیان و پایگاههای آنها مناطق مختلف را هم از لحاظ کشاورزی و هم از لحاظ توریستی نامناسب میسازد. ویچنزا در ایتالیا یکی از شهرهایی است که به ثبت جهانی یونسکو رسیده است، علیرغم مخالفتهای مستمر و طولانی مدت، دومین پایگاه بزرگ نظامی در این شهر در حال ساخته شدن است. از هر بعد که به قضیه نگاه کنیم، استقرار و ساخت پایگاههای نظامی تاثیرات محیطی مخربی بر روی هوا، زمین و دریا دارد. صداهای گوش خراش پرواز هواپیماها، شلیک اسلحهها و تمرین بمباران از سوی هواپیما از عوامل دیگر نارضایتی مردم هستند. * تجاوز به دختری 12 ساله در اوکیناوا توسط نظامیان آمریکایی این صاحبنظر غربی دلیل دیگر نفرت مردم از حضور نظامیان آمریکایی در کشورشان را رواج اعمال منافی اخلاق و جنایات خشونت آمیز دانسته و مینویسد: گسترش این جرائم از پیامدهای استقرار پایگاههای نظامی است. یکی از بهترین و بارزترین حرکتهای اعتراضی صورت گرفته بر علیه نظامیان آمریکا، اتفاقی است که در "اوکیناوا " روی داد. حرکتی که به دلیل تجاوز به یک دختر 12 ساله در سال 1995 و عدم تحویل عوامل آن به مقامات محلی از سوی آمریکا شکل گرفت. تمامی دلایلی که ذکر شد، باعث شد تا اعتراضات بیشتر و بیشتر شوند. اهالی اوکیناوا اکثرا خود را جمعیت تحت مستعمره ژاپن میدانند و از قرار داشتن 75 درصد از پایگاههای آمریکایی - ژاپنی در شهر خود ابراز انزجار کردهاند. رولافز سپس به بررسی دیگر زوایای کتاب پایگاههای امپراطوری پرداخته و مینویسد: این کتاب به تمامی جزئیات مربوط به مطالعات صورت گرفته در مورد آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب، عراق و دیگوگارسیا، پایگاههای تسلیحات اتمی آمریکا در اروپا، و حرکتهای اعتراضی در فیلیپین، اوکنیاوا و ترکیه را در خود دارد. بعلاوه، ما در این کتاب مطالبی در مورد فعالیتهایی که بر ضد این پایگاهها در داخل آمریکا همچون "هاوایی " و "پورتوریکو " که الهام بخش حرکات دیگر در سراسر دنیا بودند، میبینیم. قسمت پایانی کتاب که توسط "جولیان آگون " (Julian Aguon) نوشته شده است، اشاره به یکی از بومیان "گوام " (Guam) شده است که معتقد بود مردم کشورش در حال انقراض هستند. کارگران فیلیپینی و کرهای به گوام آورده شده بودند تا به ساخت پایگاهها مشغول شوند، پایگاههایی که امروزه در حال گسترش هستند. همچنین، بسیاری از اهالی گوام در نیروهای مسلح آمریکا استخدام شده و پس از مدتی میمیرند. نویسنده با توجه به این اعتراضها مینویسد: اگر چه بارقههای امید وجود دارد، ولی تصویر کلی چندان خوشایند نیست. تحرکات و فعالیتهایی که بر ضد استقرار پایگاهها صورت میگیرند، به موفقیتهایی رسیدهاند. ارتش آمریکا به دلایل استراتژیک به دنبال ایجاد نوع جدیدی از پایگاهها است. یکی از این دلایل عدم محبوبیت در بین مردم است. همانگونه که "رامسفلد " (Rumsfeld) در 2004 اعلام کرد: "طرح اولیه ما این است که نیروهای خود را در جایی مستقر کنیم که از سوی مردم آن مناطق مورد استقبال قرار گیرند و در واقع مردم به آنها نیاز داشته باشند. در برخی مواقع، حضور نیروهای ما و رفتاری که از خود نشان میدهند باعث خشم مردم شده و مشکلاتی را برای دولتهای کشورهای میزبان بوجود میآورند. بهترین نمونه، حضور گسترده نیروهای ما در مراکز فرماندهی مستقر در بهترین نقاط پایتخت کره جنوبی، سئول، است. این منطقه جایی است که بسیاری از کرهایها آرزوی زندگی در آنجا را دارند. ما پیشنهاد کردهایم، تا بخش اعظمی از مراکز فرماندهی ما به مناطق جنوبی شهر انتقال یابند. " حال، بعضی از پایگاههای کلیدی ما که دارای زیرساختهای دائمی، و کمپهایی برای زندگی و اسکان خانواده نیروهای نظامی هستند، باید تنها به دلیل تغییر و انتقال مکان آنها برچیده شوند. این مناطق جزء مناطق امنیتی بودند و اغلب برای اینکه از دید بومیان و اهالی آنها دور بماند، از سوی دلالان مخفی نگه داشته میشدند. نویسنده سپس به تعطیلی پایگاههای نظامی آمریکا در فیلیپین اشاره کرده و مینویسد: پس از سالها اعتراض و پس از آنکه استقرار پایگاهها باعث افزایش فساد اخلاقی و بیماریهای گوناگون به دلیل استفاده از تسلیحات اتمی شد، بالاخره پایگاههای آمریکا در فیلیپین تعطیل شدند. با وجود آنکه همواره شاهد عملیات نظامی، و استفاده از نیروهای ویژه برای سرکوب اعتراضات بودیم، ولی از آنجا که مردم از پا ننشستند، به موفقیت نائل آمدند. * ادامه فعالیتها و اعتراضهای منسجم بر علیه پایگاههای نظامی در جهان رولافز در مقاله خود به اعتراضهای صورت گرفته بر علیه این پایگاهها در آمریکای لاتین و دریای کارائیب اشاره کرده و اظهار میدارد: "رافائل کورهآ " (Rafael Correa) ، رئیس جمهور "اکوادور "، از امضای قرارداد تاسیس پایگاه جدید در "مانتا " (Manta) سرباز زد. برای برچیده شدن تمامی پایگاههای آمریکا در آمریکای لاتین و دریای کارائیب یک حرکت جدی لازم است. باید اعتراضاتی نیز در مورد تصمیم جدید آمریکا برای ساخت پایگاههای جدید در کلمبیا شکل گیرد. اگرچه درخواست هندوراس برای بسته شدن پایگاه نظامی آمریکا در "پالمرولا " با موفقیت همراه نبود، ولی یک تهدید جدی برای آمریکاییان بود تا شرایط و جو حاکم برایشان جا بیافتد. در پورتوریکو که 180 روز از سال زیر بمباران شدید بود، اعتراضها به دلیل نگرانیهای بهداشتی و زیست محیطی شروع شد و زمانیکه در سال 1991، یکی از نیروهای امنیتی در اثر بمباران کشته شد، شدت گرفت. فعالیتها و حرکتهای منسجم در سطح جهان برای برچیده شدن پایگاهها همچنان ادامه دارد. این نویسنده با تاکید بر اینکه باید تاثیرات زیست محیطی و سیاسی پایگاههای داخل آمریکا نیز باید مورد کنکاش قرار گیرد، مینویسد: در حالیکه به ندرت میبینیم که مطالعات جامعی از سوی روزنامهنگاران، دانشمندان علوم اجتماعی و فعالین مدنی صورت بگیرد. بسیاری از کتابها و نوشتهها که مطالعاتی در مورد علوم سیاسی و محیطی را در خود دارند از پرداختن به این مسائل اجتناب میکنند. آنها در کمترین حالت، سیستم دیگری از دولتهای محلی را به تصویر میکشند. پروژههای خطرناک نظام که نگرانیهای جدی برای خانوادههای نظامیان و کارمندان غیرنظامی آنها ایجاد کرده بودند به دلیل کمبود منابع مالی متوقف شدند. ما به دلیل نگارش کتابی که به تاثیرات داخلی پایگاهها پرداخته است، رولافز با بیان این جمله که "ما مدیون لوتز هستیم ". با نقل قولی از کتاب او تحت عنوان "یک شهر نظامی و قرن بیستم آمریکا " (که به مطالعه در مورد "فایتویل " میپردازد) مقاله خود را به پایان میبرد: "به عبارت بهتر، همه ما در یک کمپ نظامی زندگی میکنیم، و آماده حمایت نظامی از دولتی هستیم که همواره پس از جنگ جهانی دوم به دنبال جنگ افروزی بوده است. "
گزارش
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 13206
دفعات دیده شده: ۱۷۵۱ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش