Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:

للأسف ، متصفحك قديم جدًا ولا يدعمه هذا الموقع ؛

الرجاء استخدام أحدث إصدار من المتصفحات الحديثة:



Chrome 96+ | Firefox 96+
عملیات روانی
  • آنتی وار: اشغال‌گری و جنگ افروزی آمریکا باعث افزایش تروریسم شده است (2)
    شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۵۲

    پایگاه خبری آنتی وار در مقاله‌ای با انتقاد از سوءاستفاده آمریکا از موضوع مبارزه با تروریسم می‌نویسد: دلیل افزایش تعداد گروههایی که به استفاده از ترور اعتقاد دارند این است که تعداد کشورهایی که آمریکا به آنها حمله کرده افزایش یافته است. در ادامه مقاله "فیلیپ جیرالدی " (Philip Giraldi) عضو سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا "سیا "، و عضو اتحادیه "کانیسترارو " که در پایگاه اینترنتی "آنتی‌وار " (Antiwar) منتشر شده است؛ نویسنده با بیان اینکه مطالعه و بر

    پایگاه خبری آنتی وار در مقاله‌ای با انتقاد از سوءاستفاده آمریکا از موضوع مبارزه با تروریسم می‌نویسد: دلیل افزایش تعداد گروههایی که به استفاده از ترور اعتقاد دارند این است که تعداد کشورهایی که آمریکا به آنها حمله کرده افزایش یافته است. در ادامه مقاله "فیلیپ جیرالدی " (Philip Giraldi) عضو سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا "سیا "، و عضو اتحادیه "کانیسترارو " که در پایگاه اینترنتی "آنتی‌وار " (Antiwar) منتشر شده است؛ نویسنده با بیان اینکه مطالعه و بررسی گروههایی که به عقیده وی زمانی از سوی جامعه جهانی تروریست محسوب می‌شده‏اند به نظر سودمند می‌آید، اظهار می‌دارد: "حزب‏الله " برجسته شد به این دلیل که در مقابل اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی مقاومت کرد. یقینا حزب‏الله به شهرک‌نشینان اسرائیلی در بخشهای جنوبی این کشور حمله کرد، اما هدف اصلی آن بیرون راندن اشغالگران صهیونیست بود. حزب‏الله در نهایت در 2006 با استفاده از شیوهای مرسوم نظامی، و نه ترور، به این هدف رسید. در حالی که با فراهم کردن کالا و خدمات برای بسیاری از مردم فقیر در منطقه تحت تسلطش شهرت خود را بازسازی می‏کرد. اکنون حزب‏الله به یک حزب سیاسی رسمی سراسری و به شریکی برای دولت تبدیل شده است. حزب‌الله هنوز در امتداد مرزهای دو کشور به منازعه با اسرائیل می‎پردازد اما توان آن برای تهدید بقیه جهان و به خصوص ایالات متحده صفر است. این کارشناس مسائل بین‏الملل سپس "ویت کنگ‌ها " در "ویتنام " را مثال زده و می‌پرسد: آیا آنها از ترور استفاده کردند؟ وی معتقد است بله آنها از ترور استفاده کردند اما آنها بسیار تلاش کردند تا کنترل سیاسی را بر بخش بزرگی از حومه شهر و همچنین برای گسترش ترس در شهرهای ویتنام برقرار کنند. وقتی آنها خودشان را به اندازه کافی قوی احساس کردند به جنگ با نیروهای آمریکایی و ارتش ویتنام جنوبی برخواستند. و آنها یک گروه سیاسی با اهداف سیاسی بودند که می‌خواستند یک دولت ویتنامی را جایگزین دولت دست نشانده آمریکا کنند. وی سپس نتیجه می‌گیرد آنها نیز به هیچ وجه تهدیدی برای آمریکا نبوده‌اند. جیرالدی با اشاره به اینکه طالبان از سوی دولت آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی اعلام شد می‌نویسد: طالبان به کشتار غیرنظامیان برای در دست گرفتن کنترل بخش‏هایی از افغانستان دست زده‏اند. اما طالبان به جنگ علیه نیروهای آمریکا و "ناتو " در مدل متعارف [ونه ترور] می‌پردازد. طالبان در بسیاری از مناطق محبوب‏تر از دولت حامد کرزای است. وقتی سابق بر این طالبان بر افغانستان حکومت می‏کرد، قوانین سخت مذهبی را حاکم کرده بود اما همچنین تولید موادمخدر و جنگ سالاری را نیز از بین برده بود. این روزنامه‌نگار و مورخ آمریکایی مدعی است طالبان نیز به صورت موقت از ترور استفاده می‌کند: بنابراین نامیدن آن به عنوان یک گروه تروریستی و اعلام این آنها را باید به زندان افکند و هوادارانشان را کشت نادیده گرفتن بخشی از حقایق است. به طور مکرر این بحث مطرح شده است که ایالات متحده در حال جنگ در افغانستان است به این دلیل که این بهتر است که با "آنها " در آنجا بجنگد تا در اینجا. هیچ چیز نمی‌تواند تا این حد از حقیقت به دور باشد. طالبان مطلقا هیچ منافعی در ایالات متحده ندارد به جز این که ایالات متحده، افغانستان را اشغال کرده است. * آمریکا مخالفان حضور خود در کشورها را تروریست می‌خواند جیرالدی با اشاره به نظر "ران پال " (Ron Paul) - نماینده جمهوری‏خواه در کنگره- که اشغال و حمله به کشورها را باعث گسترش ترور می‌داند اظهار می‌دارد: وقتی یک واقعه تروریستی رخ می‌دهد آنها فقط به این خاطر اینجا هستند که ما در کشور آنها هستیم. وقتی ما آنجا را ترک کنیم آنها اینجا نخواهند ماند چون هیچ دلیلی برای این کار ندارند. بنابراین مسئله این است که زبانی که ما استفاده می‌کنیم به این که ما درباره یک موضوع چگونه فکر می‌کنیم شکل می‌دهد. هنگامی که خود را از کلماتی مثل ترور و تروریست که به معنای تولید ترس و عدم اطمینان است رها می‌کنید ممکن است با واقعیتی کاملا متفاوت مواجه شوید. گروههایی که توسط کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا تروریست خوانده می‌شوند در عمل سازمان‌های سیاسی هستند که به دنبال تغییراتی هستند که به کسب قدرت بیشتر کمک کند. چنین گروههایی همیشه بوده‌اند و همیشه خواهند بود. بیشترشان می‌خواهند که نیروهای ایالات متحده کشورهایشان را ترک کنند. بسیاری از آنها می‌خواهند که واشنگتن دست از حمایت از دولت‌های فاسد و مستبد عرب بردارد و تقریبا همه آنها می‌خواهند که ایالات متحده جنایت علیه فلسطینی‌ها توسط اسرائیلی‌ها را متوقف کند. چنانچه در پرتو این نور به آنها نگاه شود، تشخیص انگیزه‌های آنها در مخالفت با ایالات متحده چندان سخت نیست. و همچنین باید به گروههای مختلف با عناوین مختلف نگریسته شود که تعامل با آنها به طور گزینشی و متفاوت صورت گیرد. و نه به عنوان بخشی از یک توطئه سراسری که وجود واقعی ندارد. جیرالدی در ادامه مقاله خود نیاز دولت آمریکا در داشتن دشمن را یادآور شده و می‌نویسد: حقیقت این است که دولت آمریکا ترجیح می‌دهد که دشمنی داشته باشد که در معنای ماهوی به راحتی تعریف شود. دولت ایالات متحده به دنبال این است با معرفی تروریسم به عنوان یک کلیت نسبتا یکپارچه ترس را در بین مردم آمریکا به وجود آورد، درحالی که در واقعیت این موضوع بیش از یک ترکیب درهم و برهم از گروههای سیاسی است که انگیزه‌ها و اهداف گوناگون و متفاوت دارند. شاید تنها وجه مشترکی که آنها دارند این است که بعضی مواقع از ترور به عنوان یک شیوه عمل استفاده می‌کنند. تنها دلیلی که باعث شده تعداد گروههایی که به استفاده از ترور اعتقاد دارند افزایش یابند این است که تعداد کشورهایی که آمریکا تحت اشغال خود درآورده و یا به آنها حمله کرده نیز در حال افزایش است، با این وجود این تعداد قابل توجه نیست. وی با اشاره به بمب‌گذاری در هواپیمای آمستردام می‌نویسد: آنهایی که اکنون از تروریسم استفاده می‌کنند جریانی حاشیه‌ای و آماتور هستند. همانطور در بمب گذار نیجریه‌ای که بمب را در زیر لباس خود جاسازی کرده بود مشهود بود. طرحی که در خوش شانس ترین حالت به سختی امکان موفقیت داشت. اگر اشتباهاتی در روند امنیتی و تبادل اطلاعات رخ نداده بود، "عمر فاروق عبدالمطلب " قبل از ورود به هواپیما در "آمستردام " دستگیر شده بود. * رها کردن تروریست‌ها بهترین سیاست خارجی و امنیتی جیرالدی در انتهای مقاله با بیانی طنزآمیز خطر کوسه را برای آمریکایی‌ها بیش از ترور دانسته و می‌نویسد: آمریکایی‌ها نباید بیش از این درباره تروریسم حرف بزنند یا از آن بترسند به این دلیل که به طور کلی در حال حاضر ترور یک تهدید توخالی است. یک نفر بیشتر محتمل است بوسیله یک کوسه خورده شود تا این که در یک حمله تروریستی کشته شود. حکومت آمریکا با حفظ ترس مردم از ترور تداوم جنگ را تضمین می‌کند. این مقام سابق سازمان سیا با اشاره ضمنی به نظریه "هدف وسیله را توجیه می‌کند " اظهار می‌دارد: بسیاری از گروهها در جهان وجود دارند که در رقابت برای کسب قدرت هستند. بعضی از آنها به این که چگونه این قدرت را بدست آورند بی توجه هستند و این شامل تمایل به استفاده از ترور نیز می‌شود. به هر میزان که ایالات متحده به آنها توجه می‌کند بیشتر نسبت به دولت و مردم خود بی‌دقت می‌شود بنابراین رها کردن آنها به حال خود می‌تواند بهترین سیاست خارجی و امنیتی باشد که ایالات متحده می تواند در پیش گیرد.



    مقاله
    نام منبع: خبرگزاری فارس
    شماره مطلب: 13004
    دفعات دیده شده: ۱۷۱۷ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش