کارشناس "مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین " با بررسی تحولات اخیر فلسطین اشغالی به تحلیل عواملی پرداخت که احتمال وقوع انتفاضه سوم فلسطینیان را شدت بخشیده‌اند. "حسین عطوی "، کارشناس "مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین " در ادامه گزارش خود با بررسی حمایت و همراهی کشورهای غربی و عربی از رژیم صهیونیستی، می‌نویسد: این حمایت‌ها موجب تشدید خشم و غضب ملت فلسطین از حمایت‌کنندگان رژیم صهیونیستی شده و باعث می‌شود تا ملت فلسطین بار دیگر باور کنند که ‌هیچ مانعی در عرصه بین‌المللی وجود ندارد که بتواند رژیم‌صهیونیستی را از اقدامات ظالمانه و خصمانه‌اش علیه ملت فلسطین باز دارد. و حتی این اقدامات با حمایت همه جانبه آمریکا و کشورهای غربی نیز همراه است که همین امر موجب شده تا رژیم صهیونیستی سیاست‌های شهرک سازی و یهودی‌سازی خود را بدون هیچ‌گونه واهمه‌ای و با زیر پا گذاشتن قوانین بین‌المللی دنبال نماید. این گزارش با اشاره به یکی از موارد اخیر نادیده گرفته شدن قوانین بین‌المللی از سوی رژیم صهیونیستی، می‌نویسد: نادیده گرفتن حکم دادگاه لاهه مبنی بر توقف ساخت دیوار حائل در کرانه باختری و از میان برداشتن بخش‌های احداث شده آن، تنها یکی از مواردی است که رژیم صهیونیستی بی‌توجهی خود به قوانین بین‌المللی را نشان داده است. این در حالی است که در این میان اکثر کشورهای عربی و اسلامی نیز ترجیح داداند تا موضع سکوت و یا حتی همراهی با رژیم صهیونیستی را اتخاذ کنند. این گزارش با انتقاد از همراهی برخی کشورهای عربی و اسلامی با رژیم صهیونیستی می‌افزاید: برخی از این کشورها حتی پا را فراتر نهاده و درحال فراهم ساختن زمینه‌های برقراری روابط با رژیم صهیو‌نیستی و استقبال از مقامات این رژیم و یا پاسخ به خواسته‌های آمریکا برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند؛ نمونه بارز آن نیز اقدام تشکیلات خود‌گردان فلسطین- تحت فشار آمریکا و اسرائیل- به ارائه درخواست تعویق بررسی گزارش گلد‌ستون در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بود که البته با فشار و اعتراض‌ ملت فلسطین و برخی کشورهای اسلامی و عربی، تشکیلات خودگردان وادار به انصراف از تصمیم خود شد. عطوی در ادامه مقاله خود به نبود راهکاری مناسب برای دستیابی به سازش اشاره کرده و می‌نویسد: مذاکرات سازش فاقد افقی روشن است و کابینه راست و تندروی رژیم صهیونیستی به رهبری "بنیامین نتانیاهو " نیز پذیرش هرگونه راه‌حل مبتنی بر قطعنامه‌های بین المللی را رد کرده و حتی تاسیس دولتی فلسطینی در داخل مرزهای 1967 به پایتختی قدس، و بازگشت پناهندگان فلسطینی به آن را نمی‌پذیرفته و در مقابل صرفا خواستار عمل به راه حل‌های ارائه شده از سوی خود است که بر به رسمیت شناخته شدن ساختار و ماهیت یهودی اسرائیل استوار هستند. این نویسنده تصریح می‌کند: به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی خواهان قانونمند کردن اخراج فلسطینی‌های 1948 و تثبیت ادعای پایتختی قدس و قانونمند کردن موجودیت شهرک‌ها و شهرک‌سازی در سراسر کرانه باختری است. در حقیقت به همین دلیل است که نتانیاهو با هرگونه توقف شهرک‌سازی مخالف است و دولت اوباما نیز به جای آنکه از توانمندی‌های خود برای واداشتن نتانیاهو به توقف سیاست‌های خصمانه و ستیزه‌جویانه‌‌اش استفاده کند، تلاش‌های خود را بر تحت فشار قرار دادن کشورهای عربی همدست متمرکز کرده تا آنها را به عادی‌سازی روابط با اسرائیل، پذیرش توقف موقت و محدود شهرک‌سازی و تجدید نظر در مذاکرات بدون پیش‌شرط تشویق کند؛ همین عامل نیز موجب شده تا رژیم صهیونیستی سیاست‌های یهودی‌سازی و شهرک‌سازی و محاصره غزه را ادامه دهد. عطوی مذاکرات تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی را خفت‌بار توصیف کرده و می‌نویسد: این مذاکرات صرفا به سود طرف صهیونیستی است و همان‌طور که گفته شد، در این چارچوب نمی‌توان افق روشنی برای مذاکرات متصور بود تا حتی حداقل خواسته‌های ملت فلسطین را برآورده سازد. کارشناس مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین در بخش پایانی مقاله خود تمامی عوامل بیان شده برای قریب‌الوقوع بودن انتفاضه سوم را در دو عامل خلاصه کرده و می‌نویسد: عامل اول شدت خشم و نفرت ملت فلسطین از تشکیلات خود گردان است که اقدام به ارائه درخواست تعویق بررسی گزارش گلدستون که جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه را محکوم کرده و آن را جنایت جنگی می‌شناسد، کرده بود. بی‌شک واکنش مردمی علیه این تصمیم نه تنها برای سران تشکیلات خودگردان، که برای کشورهای عربی حامی آن، آمریکا و خود رژیم صهیونیستی نیز غافلگیر کننده بود. اما عامل دوم، واکنش‌‌هایی است که در نتیجه تلاش صهیونیست‌ها برای اشغال مسجد‌الاقصی بوجود آمد. در واقع اقدام صهیونیست‌ها در تلاش برای اشغال مسجد الاقصی، با ممانعت فلسطینی‌ها مواجه شد و به دنبال آن نیز شاهد تظاهرات و راهپیمایی‌های اعتراض‌آمیز فلسطینی‌ها و بازگشت آنها به مبارزه با سنگ علیه نیروهای اشغالگر حاضر در اراضی 1948، کرانه باختری و نوار غزه بودیم. همچنین برخی از کشورهای اسلامی و عربی نیز اقداماتی علیه رژیم صه?ونیستی انجام دادند که مجموع این واکنش‌ها موجب ترس و هراس سران رژیم صهیونیستی و تشکیلات خود‌گردان از شعله‌ور شدن انتفاضه سوم شد. عطوی می‌نویسد: بدون تردید اگر تجاوزهای رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی همچنان ادامه یابد، این رژیم باید منتظر بروز چنین انتفاضه‌ای باشد و به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها نیز به این موضوع پی برده‌اند. زیرا در غیر این صورت نتانیاهو هیچ‌گاه راضی به توقف طرح‌ها و برنامه‌هایش در قدس، حتی بطور موقتی نمی‌شد. در همین حال روزنامه‌های رژیم صهیونیستی نیز پس از رویارویی‌های پیش آمده در قدس، نتانیاهو را از احتمال بروز انتفاضه سوم برحذر داشتند و به گفته‌های خاخام "یوسف‌الیشیو " بزرگ خاخام‌های اسرائیل استناد کردند که هنگام دیدارش با شیمون پرز به او هشدار داده بود که اجازه نمی‌دهد یهودیان به بهای ریختن خون خود و به بهانه عمل به فرایض دینی، از کوه هیکل بالا روند. در همین رابطه روزنامه صهیونیستی "هاآرتص " نیز ضمن تفسیر دلایل عقب‌نشینی کابینه نتانیاهو از طرح یهودی‌سازی قدس نوشت: دعوت‌ "رائد صلاح " برای مقابله با اسرائیل کارساز شد و کابینه نتانیاهو در آخرین لحظه از تصمیم خود مبنی بر تخریب مساجد واقع در کوه هیکل صرف نظر کرد و نتوانست از موسم حج در روز عید العرش استفاده کند و مراسم گذاشتن سنگ بنای هیکل سوم را برگزار کند. به همین ترتیب نیز برنامه مهاجرت دادن اعراب قدس و "ام‌الفحم "، از ترس انتفاضه سوم به تعویق افتاد. عطوی در انتهای گزارش خود تاکید می‌کند که چشم پوشی رژیم صهیونیستی از ادامه برنامه‌ها و طرح‌هایش برای یهودی‌سازی الاقصی، یک عقب نشینی موقت تلقی می‌شود و این رژیم در واقع به دنبال فرصتی مناسب برای ادامه طرح‌ها و برنامه‌هایش است. بطوریکه هم اکنون با آرام شدن اوضاع، روند شهرک‌سازی و یهودی‌سازی قدس مجددا آغاز شده و محاصره غزه، سرکوب فلسطینی‌ها و مصادره اراضی آنها در کرانه باختری نیز با توجه به نبود امیدواری به سودمند بودن مذاکرات ادامه دارد. نویسنده این مقاله در انتها می‌نویسد: در چنین شرایطی به نظر می‌رسد، راهی جز بازگشت به انتفاضه و مقاومت مسلحانه برای ملت فلسطین باقی نمی‌ماند.