-
مقاله "بنجامین دانگل "، نویسنده و محقق آمریکایی / هائیتی به دلیل سودجویی نظام سرمایهداری نابود خواهد شد
سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۲۱:۲۷
به نوشته سردبیر پایگاه خبریتحلیلی "به سوی آزادی "، شرکتهای آمریکایی، تفنگداران مزدور، واشنگتن و صندوق بینالمللی پول بحران هائیتی را برای سودجویی خود به کار گرفته و با ترویج سیاستهای نولیبرالی، کنترل نظامی و اقتصادی خود را بر مردم هائیتی گسترش دادهاند. "بنجامین دانگل "، سردبیر پایگاه خبریتحلیلی "به سوی آزادی " (Toward Freedom) و کارشناس مسائل منطقه آمریکای لاتین نوشت، با وجود تراژدی اخیر در هائیتی، صندوق بینالمللی پول هنوز هم سعی دارد با
به نوشته سردبیر پایگاه خبریتحلیلی "به سوی آزادی "، شرکتهای آمریکایی، تفنگداران مزدور، واشنگتن و صندوق بینالمللی پول بحران هائیتی را برای سودجویی خود به کار گرفته و با ترویج سیاستهای نولیبرالی، کنترل نظامی و اقتصادی خود را بر مردم هائیتی گسترش دادهاند. "بنجامین دانگل "، سردبیر پایگاه خبریتحلیلی "به سوی آزادی " (Toward Freedom) و کارشناس مسائل منطقه آمریکای لاتین نوشت، با وجود تراژدی اخیر در هائیتی، صندوق بینالمللی پول هنوز هم سعی دارد با استفاده ابزاری از این بحران و ارائه وام جدید، این کشور را وادار به اجرای اصلاحات نولیبرالی کند. به عقیده این کارشناس آمریکایی، اگر این گونه تلاشهای "کمک رسانی " در مجاری استثمارگرانه به کار خود ادامه دهند، ملت هائیتی در زیر فشار این نظام سرمایهداری فاجعهزا و امپریالیسم خورد و نابود خواهد شد. متن کامل مقاله: شرکتهای آمریکایی، تفنگداران مزدور، واشنگتن و صندوق بینالمللی پول بحران هائیتی را برای سودجویی خود به کار گرفته اند، سیاستهای نولیبرالی نامحبوب را ترویج میکنند، و کنترل نظامی و اقتصادی خود را بر مردم هائیتی گسترش دادهاند. پس از وقوع زلزله، با توجه به ویران شدن بخش مهمی از زیر ساختها و خدمات رفاهی دولتی، شهروندان هائیتی برای کمک رسانی به همنوعان خود به یکدیگر اتکاء کردهاند، و با کمک یکدیگر، همسایگان، دوستان و عزیزان خود را از زیر آوار بیرون میکشند. گزارشی از "آیپیان نیوز " در هائیتی مینویسد: "در ایام پس از زلزله هیچ خشونت و تعدی گستردهای وجود نداشت. در خیابانها هیچ هفتتیر، چاقو و سرقتی دیده نمیشد. بلکه خیابانها پر بود از خانوار پس از خانوار که اسباب و اثاثیه خود را حمل میکردند. مردم عصبانیت، یاس و درماندگی خود را با خواندن سرودهایی غمانگیز که سراسر شب به گوش میرسید بروز میدادند نه با فشردن مشت خود. " "باب مولیر "، یکی از سازماندهندگان حزب سیاسی محبوب هائیتی - یعنی "فانمی لاوالاس " - در اثر زلزله کشته شد. همسر او، "ماریان مولیر "، پس از دفن همسرش به آیپیان نیوز گفت: "دیگر برای من زندگی معنی ندارد. چون باب همه چیز من بود. من همه چیزم را از دست دادهام. همه چیزم نابود شده است ". او گفت: "اکنون من در خیابانها میخوابم، چون دیگر خانهای ندارم. ولی اگر آبی به دستم برسد آن را با دیگران تقسیم میکنم. و یا اگر کسی به من کمی اسپاگتی بدهد، آن را با فامیلم و دیگران تقسیم میکنم. " ظهور این نوع همبستگی مابین مردم در دوران پس از وقوع زلزله - و واکنش مفتضح و با تاخیر جامعه بینالمللی- نبود که شرکتهای رسانهای در آمریکا گزارش خود را بر آن متمرکز کردند، بلکه به جای آن، گزارشات آنها انسان را به یاد گزارشاتی میانداخت که آنها پس از وقوع طوفان کاترینا انتشار دادند و خواهان نظامی کردن نیواورلئان شدند. رسانههای مهم جمعی از غارت و چپاول و نیاز به برقراری امنیت برای حفاظت از مالکیت خصوصی صحبت به میان آوردند. درخواستی از جانب "اروین برتولد "، صاحب سوپر مارکت "بیگ استار مارکت " در "بتیون ویل " در هائیتی، نشانگر این مقدم شمردن سود سرمایه بر مردم است. برتولد، درباره سوپر مارکت خود، به واشنگتنپُست میگوید، "ما همه چیز را در داخل مغازه تمیز و مرتب کردهایم. ما برای باز کردن سوپر مارکت آمادگی داریم. فقط کمی امنیت لازم داریم. بنابراین تفنگداران دریایی را به کشور ما اعزام کنید، خیلی خوب؟ " نظامی کردن این جزیره هم اکنون در حال انجام است. در همین هفته، آمریکا هزاران نیرو و سرباز به این کشور اعزام کرد. دولت هائیتی کنترل فرودگاه کشور را به آمریکا واگذار کرده است. برزیل و فرانسه تاکنون شکایت خود را اقامه کردهاند، چرا که هواپیماهای نظامی آمریکا اکنون بر سایر هواپیماها در فرودگاه بینالمللی کشور مقدم شمرده میشوند. رئیسجمهور ونزوئلا، "هوگو چاوز "، نسبت به استقرار نیروهای آمریکایی در هائیتی واکنش نشان داده است. چاوز گفت: "من اطلاع پیدا کردم که 3000 سرباز دارند وارد هائیتی میشوند. تفنگداران دریایی آن چنان تسلیح شده بودند که انگار داشتند به جنگ میرفتند. خدای من، در هائیتی کمبودی از لحاظ تسلیحات وجود ندارد. پزشک، دارو، سوخت، بیمارستانهای صحرایی، اینها چیزهایی است که آمریکا باید به آنجا بفرستند. او گفت که آنها دارند هائیتی را، بدون سر و صدا، اشغال میکنند. " رئیسجمهور ونزوئلا تعهد نمود که هر مقدار سوختی که هائیتی برای تولید برق و حملونقل نیاز داشته باشد به آن کشور تحویل خواهد داد. * * * یک تاریخ حماسی در حیاط خلوت آمریکا رسانههای جمعی کمتر ذکری از این مسئله به میان میآورند که چگونه دولت و شرکتهای آمریکایی به بینوایی و به فقر کشاندن هائیتی و ایجاد اقتصادی فقیر که بروز چنین بلاهایی را دامنهای گسترده میبخشد، کمک کردند. از مبارزه حماسی این کشور علیه بردهداری و امپریالیسم نیز سخنی نمیگویند. "فیدل کاسترو "، در یکی از مقالات اخیر خود خاطر نشان ساخت که "هائیتی اولین کشوری بود که در آن 400.000 آفریقایی که توسط اروپاییها به هائیتی آورده شده و به بردگی کشیده شده بودند، علیه 30.000 ارباب بردهدار در کشتزارهای شکر و قهوه قیام کردند و بدین ترتیب اولین انقلاب اجتماعی را در نیمکره ما رقم زدند.... پر آوازهترین ژنرال ناپلئون در این انقلاب شکست را پذیرفت. هائیتی محصول خالص استعمار، امپریالیسم، بیس از یک قرن به کار گرفتن منابع انسانی آن در سخت ترین شرایط کاری، دخالت های نظامی و استثمار منابع طبیعی آن است. " استاد دانشگاه، "پیتر هالوارد "، در مقالهای در "گاردین آنلیمیتد "، از واشنگتن به علت مسئولیت داشتن در ایجاد درد و رنجی در هائیتی که اکنون قول رفع آن را می دهد، انتقاد کرد. "از زمانی که آمریکا در سال 1915 به این کشور حمله کرد و آن را اشغال نمود، هر گونه تلاش سیاسی جدی برای حرکت مردم هائیتی به جلو (به قول رئیسجمهور سابق ژانبرتراند آریستید) "از فقر مطلق به فقر با عزت " به نحوی خشونتبار و عمدی توسط دولت آمریکا و برخی از متفقین آن سد شده است. دولت خود آریستید (که با دریافت 75 درصد آراء رایدهندگان انتخاب شد)، آخرین قربانی این دخالتها بود. دولت او توسط کودتائی که در سال 2004 با حمایت تعدادی از کشورها صورت گرفت سرنگون شد، و طی آن چند هزار نفر کشته شدند و بخش مهمی از جمعیت مردم نیز نارضایتی خود را فرو خوردند. متعاقب این وقایع، سازمان ملل نیرویی بزرگ و بسیار پرهزینه را برای حفظ ثبات و مرعوب و منفعل ساختن مردم در این کشور مستقر نمود. "برایان کانکانون "، مدیر موسسه عدالت و دموکراسی در هائیتی، در مورد ریشه اصلی جمعیت زیاد موجود در محلات مختلف شهر پورتو پرنس، که به شدت از زلزله صدمه دید، توضیح داد. "این مردم به این علت آنجا بودند که آنها یا والدینشان را عالما و عامدا از مزارع کشاورزی بیرون رانده بودند. وسیله این کار نیز اعطاء کمک و یا اجرای سیاستهای تجاری خاصی بود که برای ایجاد جمعیتی بیکار و در نتیجه ایجاد نیروی کاری آماده استثمار در شهرها طراحی شده بود. این جمعیت مردم نیز، بنا به تعریف، توانایی ساختن ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله را ندارند ". ایجاد این گونه بحرانهای غیر طبیعی باعث میشود این زلزلهها ساختمانها را بیشتر تخریب و ویران کند. * * * سرمایهداری فاجعهزا به هائیتی وارد میشود همانگونه که "نوامی کلین "، در کتاب خود "دکترین شوک: ظهور نظام سرمایهداری فاجعهزا "، به خوبی ثابت کرد، در سراسر تاریخ "در حالیکه مردم از بلایا، جنگها و طغیانهای سیاسی به بهت و حیرت دچار میشدند، سیاستمداران و رهبران زیرک و وقتشناس صنایع، با بیرحمی تمام، سیاستهایی را به اجرا میگذارند که به هیچ وجه نمیتوانستند آنها را در مواقع کمتر آشفته به مردم حقنه کنند. این فشار برای به اجرا گذاردن سیاستهای نامحبوب نولیبرال تقریبا بلافاصله پس از زلزله در هائیتی آغاز شد. کلین در نطقی که توسط شبکه تلویزیونی "دموکراسی اکنون! " ضبط شده، توضیح داد که فاجعه کنونی در هائیتی از یک طرف به دست طبیعت ایجاد شده، و از طرف دیگر در اثر "فقری تشدید شده که دولتهای ما به شدت در ایجاد و تعمیق آن مشارکت داشتهاند ". سوانح طبیعی در کشورهایی مانند هائیتی بسیار مصیبتبارترند، چرا که لغزشهای خاک به این سبب حادث میشوند که مردم در نقاطی مخاطره آمیز ساختمان میسازند. بنابراین ساختمانها به سادگی میلغزند و لیز میخوردند. چون آنها را در نقاطی ساختهاند که به هیچ وجه نباید در آن نقاط ساختمان میساختند. تمام این مسائل متقابلا به هم مربوط هستند. ولی ما باید کاملا متوجه باشیم که این تراژدی، که تا اندازهای طبیعی و تا اندازهای غیر طبیعی است، نباید تحت هیچ شرایطی اولا در جهت افزایش بدهی هائیتی به کار رود، و ثانیا نباید به هیچ وجه بهانه به اجرا گذاردن سیاستهای نامحبوب شرکتها و تامین منافع شرکتهای کشور ما قرار گیرد. " متعاقب بروز این فاجعه در هائیتی، کلین خاطر نشان کرد: که بنیاد "هریتیج "، یکی از طرفداران مهم استفاده از بلایا برای به اجرا گذاردن سیاستهای نامحبوب و مورد حمایت شرکتها، پس از وقوع زلزله، در وبسایت خود بیانیهای منتشر کرد و در آن نوشت: "علاوه بر ارائه فوری کمکهای انسانی، پاسخ آمریکا به زلزله هائیتی باید به نحوی باشد که از این فرصت برای تغییر شکل فعالیت ناهنجار دولت و اقتصاد این کشور، و در عین حال، بهبود تصویر دولت آمریکا در منطقه استفاده شود. " گروه تجاری "انجمن عملیات بینالمللی صلح " (IPOA) که در امور عرضه تفنگدار مزدور فعال است، به گزارش "جری اسکاهیل "، بلافاصله توانایی خود در خدمترسانی "امنیتی " در هائیتی را به اطلاع شرکتهای مشتری خود رساند. اسکاهیل مینویسد که، به فاصله چند ساعت پس از وقوع زلزله، وبسایت این گروه اعلام کرد که "با توجه به وقوع این حادثه دردناک در هائیتی، تعدادی از شرکتهای عضو IPOA حاضر و آمادهاند انواع مختلف خدمات کمک رسانی خطیر خود را به قربانیان زلزله عرضه بدارند. " "کتی رابینسون "، یکی از مدیران فورچون 500، که سابقا با شرکتهای "گولدمن ساکس " کار میکرد، در مورد فاجعه زلزله در هائیتی به قلم فرسایی پرداخت. او نوشت: "آن عده از رهبران تجاری که من با آنها ملاقات داشتهام بسیار مایوس و ملول هستند. آنچه که هائیتی نیاز دارد عبارتست از توسعه اقتصادی و ایجاد یک طبقه متوسط واقعی در آن کشور است... ما کارهای زیادی میتوانیم در زمینه برنامهریزی و ابداع شیوههای جدید و ابتکاری جهت استفاده از کمکهای بینالمللی و حمایت دولت از تشویق و ترویج سرمایهگذاری خصوصی انجام دهیم. " روز 14 ژانویه، صندوق بینالمللی پول (IMF) اعلام کرد که آماده است برای کمک به تلاشهای امداد رسانی 100 میلیون دلار به این کشور وام دهد. لکن، "ریچارد کیم "، در نشریه "نیشن " نوشت که این وام به بدهی 165 میلیون دلاری هائیتی اضافه میشود. وامهایی پیشین مشروط به رعایت شرایطی بوده "از جمله افزایش قیمت برق، عدم افزایش حقوق کلیه کارمندان دولت به جز آنهایی که حداقل دستمزد را دریافت میکنند، و نیز پایین نگهداشتن نرخ تورم. " این وام جدید 100 میلیون دلاری نیز تابع همین شرایط است. کیم مینویسد، "با وجود تراژدی اخیر، صندوق بینالمللی پول هنوز هم سعی دارد با استفاده ابزاری از این بحران و ارائه وام جدید هائیتی را وادار به اجرای اصلاحات نولیبرالی کند ". آخرین چیزی که هائیتی در این لحظه احتیاج دارد بدهی جدید است. هائیتی به کمک بلاعوض نیاز دارد. همان گونه که کیم نوشت، بنا به گزارش مرکز سیاست های بینالمللی در سال 2003، "هائیتی 57.4 میلیون دلار بابت بهره بدهیهای خود پرداخت کرده است، در حالی که کل کمکهای خارجی جهت آموزش و پرورش، مراقبهای پزشکی و سایر خدمات فقط 39.21 میلیون دلار بوده است. " در بحبوحه درد و رنج حاصل از زلزله، بسیاری از مردم هائیتی برای تسلی دادن و کمک به یکدیگر دور هم جمع شدند. "دیوید ویلسون "، خبرنگاری که در زمان وقوع زلزله در هائیتی بود، درباره سرودی که مردم پس از زلزله خواندند نوشت، "دیشب ساعت 9، اندکی بیش از چهار ساعت پس از وقوع زلزله که بیشتر پایتخت هائیتی را ویران کرد، چند صد نفر از مردم سر چهار راهی گرد آمده به سرود خوانی، کف زدن و دعا و نیایش پرداختند. " یک جوان آمریکایی هائیتیتبار در مورد این سرود خوانی به ویلیسون توضیح داد که "هائیتیاییها با بقیه ملتها فرق دارند. " او گفت که "مردم در سایر کشورها این کار را نمیکنند. این نشانه احساس تعلق داشتن به ملت و اجتماعی مشترک است. " اگر این گونه تلاشهای "کمک رسانی " در این مجاری استثمارگرانه به کار خود ادامه دهند، این اجتماع متحد است که در زیر فشار این نظام سرمایهداری فاجعهزا و امپریالیسم خورد و نابود خواهد شد. در حالی که رهبران و نهادهای بینالمللی مشغول صحبت در این باره هستند که چند سرباز و دلار به هائیتی اختصاص میدهند، مهم این است که به این نکته توجه داشته باشیم که آنچه که هائیتی بدان نیاز دارد پزشک است نه سرباز، کمک بلاعوض است نه وام، یک بخش دولتی قویتر است نه خصوصی سازی کامل، و نیز همبستگی منتقدانه با سازمانهای مردمی و خود مردم است و نیز حمایت از حق تعیین سرنوشت برای این کشور. "پاتریک الی "، وزیر سابق دفاع در دولت آریسیتد، به الجزیره گفت: "ما به سرباز نیاز نداریم. هیچ جنگی در اینجا وجود ندارد. " او، علاوه بر انتقاد از حضور سربازان، در مورد کنترل فرودگاه اصلی این کشور توسط آمریکا نیز اظهار نظر کرد. "اینکه چه هواپیمایی فرود بیاید و چه هواپیمایی فرود نیاید، اولویت پروازها، باید توسط هائیتاییها تعیین شود. در غیر این صورت، این اشغال کشور است و آنچه که ممکن است اتفاق بیافتد نه تنها اینست که به نیاز واقعی هائیتاییها وقعی گذارده نشود، بلکه فقط کشورهای خارجی نیازهای هائیتی را تعیین خواهند کرد و سعی خواهند کرد برنامه خود را به پیش ببرند. "
مقاله
نام منبع: خبرگزاری فارس
شماره مطلب: 12862
دفعات دیده شده: ۱۵۱۰ | آخرین مشاهده: ۲ ساعت پیش